• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خودداری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خودداری‏ همان امتناع است. از آن در بابهای مختلفی نظیر طهارت، تجارت، شرکت، ودیعه، کفالت، نکاح، ظهار، ایلاء، لعان و قضاء سخن گفته‏اند.




خودداری امتناع از انجام دادن کاری می‌باشد.



تجهیز میت واجب کفایی است؛ لیکن اگر غیر ولیّ میّت تصمیم بر آن داشته باشد، بنابر مشهور باید از ولی میت اجازه بگیرد و در صورت خودداری وی از اجازه دادن و نیز عدم اقدام به تجهیز، اذن او ساقط می‏گردد.
[۲] مستمسك العروة، ج۴، ص۳۳-۳۸.




در صورت خودداری یکی از دو طرف معامله از تحویل مال تعهد شده- اعم از کالا و بهای آن- به طرف دیگر، حاکم شرع او را بر تحویل وادار می‏کند.



در موارد دیون، اگر پس از تصمیم بدهکار به پرداخت بدهی خود در وقت ادا و خودداری طلبکار از قبول آن و عدم امکان مراجعه مدیون به حاکم، مال، بدون کوتاهی و تصرف مدیون، در دست وی تلف گردد، از مال طلبکار تلف شده است و بدهکار ضامن نخواهد بود.



در مال مشترک، چنانچه یکی از شرکا خواستار تقسیم آن شود، دیگران نمی‏توانند از قبول آن امتناع ورزند و در صورت امتناع، بر پذیرش اجبار می‏شوند، مگر آنکه تقسیم مستلزم وارد آمدن ضرر بر ایشان باشد.
[۵] مهذّب الاحكام ج۲۰، ص۴۲-۴۳.




خودداری امانتدار از بازپس دادن امانت به صاحبش حرام و موجب ضمان است.



اگر کفیل از تسلیم شخصی که کفالت او را کرده (مکفول عنه) خودداری ورزد، حاکم شرع او را ملزم به آن می‏کند و در صورت سر باز زدن از دستور حاکم، به زندان افکنده می‏شود تا زمانی که مکفول عنه را احضار کند یا آنچه را که بر عهده او است بپردازد. البته در اینکه بر مکفول له قبول آنچه کفیل می‏پردازد، واجب است یا نه، اختلاف است.
[۷] حاشية شرائع الاسلام، ص۴۲۹-۴۳۰.




بنابر قول به لزوم اذن پدر یا جدّ پدری در ازدواج دختر بالغ رشید، در صورتی که ولیّ دختر از دادن اذن به ازدواج او با مرد هم کفو خود، امتناع ورزد، اذن او ساقط می‏گردد.



زوجه می‏تواند پیش از دریافت مهر از تمکین خود داری کند، به شرط آنکه مهرش نقد و تمکین قبلًا تحقق نیافته باشد.
اگر کسی از دادن نفقه به شخصی که نفقه‏اش بر او واجب است خودداری کند، حاکم شرع، و با نبود او عدول مؤمنان او را بر انفاق وادار می‏کنند.



حاکم شرع، ظهار کنندهو ایلاء کنندهرا بین رجوع به همسر با دادن کفاره، و جدا شدن از او (طلاق) مخیّر می‏کند و در صورت امتناع از هر دو، زندانی می‏شوند و در خوردن و آشامیدن بر آنان سخت گرفته می‏شود تا یکی از دو امر یاد شده را بپذیرند.



مردی که همسرش را قذف کرده، برای عدم اجرای حد بر او، باید اقدام به لعان کند.
در صورت خودداری از لعان، حد بر او جاری می‏شود.



اگر امام علیه‌السّلام کسی را برای قضاوت شهری نصب کند، اهالی آن شهر حق ندارند از تمکین در برابر او یا اقامه دعوا نزد وی خودداری کنند و در صورت تمرد، قتال با ایشان جایز خواهد بود.


 
۱. العروة الوثقی، ج۲، ص۲۲-۲۳.    
۲. مستمسك العروة، ج۴، ص۳۳-۳۸.
۳. جواهر الکلام، ج۲۳، ص۱۴۵.    
۴. جواهر الکلام، ج۲۳، ص۱۱۵-۱۱۹.    
۵. مهذّب الاحكام ج۲۰، ص۴۲-۴۳.
۶. مسالک الافهام، ج۵، ص۱۰۶.    
۷. حاشية شرائع الاسلام، ص۴۲۹-۴۳۰.
۸. جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۸۳-۱۸۴.    
۹. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۴۱.    
۱۰. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۸۸.    
۱۱. جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۶۴-۱۶۶.    
۱۲. جواهر الکلام، ج۳۳، ص۳۱۱-۳۱۵.    
۱۳. جواهر الکلام، ج۳۴، ص۶۵.    
۱۴. مسالک الافهام، ج۱۳، ص۳۳۸.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۳، ص۵۱۹-۵۲۱.    



جعبه ابزار