• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایام تشریق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ایام تَشریق ( ایام معدودات ) روزهاى یازده، دوازده و سیزدهم ذیحجه است.



تشریق، از ریشة شرق، در لغت به معنای طلوع خورشید آمده است. بنا بر نظر غالب، چون در این سه روز حاجیان گوشتهای قربانی را تکه تکه، و در نور آفتاب خشک می‌کرده اند، آن را ایام تشریق نامیده اند. به نظر برخی، چون ذبح قربانی تنها در صورت بر آمدن آفتاب جایز است، یا ازاین‌رو که حاجیان در ایام جاهلیت می‌گفته اند: «اَشْرِقْ ثَبِیرُ کَیْم'ا نُغیر» (ای ثبیر (نام کوهی در مکه) در نور آفتاب داخل شو تا قربانی کنیم)، این ایام را تشریق گفته اند.


مفسران شیعه و سنّی عموماً « ایام معدودات » را ناظر به ایام تشریق دانسته‌اند و در تأیید آن به روایات استناد جسته اند
[۲] محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۵.
[۳] محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۲، جزء ۳، ص۱ـ۳.
[۵] سیوطی، ج۱، ص۲۳۴.

در تفسیر «ایام معلومات» در این‌که مقصود، ایام نحر و قربانی کردن است، اتفاق نظر وجود دارد، اما درباره تعیین مصداق آن اختلاف هست. شافعی، حسن بصری، مجاهدبن جبر و دیگران آن را دهة اول ذیحجّه، و بعضی دیگر عید قربان و سه روزِ بعد از آن دانسته اند. مفسران شیعی نیز، برخی نظر اول و برخی با استناد به روایات اهل بیت علیهم‌السلام رأی دوم را بر گزیده اند
[۸] محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۲۱۰.
[۹] طبرسی، ج۷، ص۱۲۹.
[۱۰] سیوطی، ج۴، ص۳۵۶.

در حوادث سال نهم هجرت آورده‌اند که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم در موسم حج ، علی علیه‌السلام را مأمور به قرائت آیات نخستین سورة برائت برای حجاج کرد؛ این واقعه را در ایام تشریق دانسته اند
[۱۱] محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۹.
[۱۲] محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۲۱۸.
[۱۳] مجلسی، ج۲۱، ص۲۷۳.
همچنین پیمان عقبة دوم میان پیامبر و انصار ، که به هجرت آن حضرت به مدینه انجامید، نیز در روز دوم این ایام در سال سیزدهم بعثت رخ داده است.
[۱۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۶۰.
[۱۵] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۲.




ایّام، جمع یوم (روز)
[۱۸] لسان العرب، ج‌۱۵، ص‌۴۶۶، «یوم».
و تشریق بر وزن تفعیل به معنای خشک کردن گوشت در آفتاب
[۱۹] لسان‌العرب، ج‌۷، ص‌۹۶.
، زیبا و نورانی شدن صورت
[۲۰] لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».
، روی به سوی مشرق کردن و نماز عید
[۲۴] مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».
است و تعبیر «ایّام تشریق» به صورت ترکیبی در اصطلاح فقه به روزهای یازدهم تا سیزدهم
[۲۵] التفسیرالکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۰.
[۲۶] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹
و به نظر برخی به روزهای دهم تا سیزدهم ذی‌حجّهاطلاق می‌شود. روز دهم «یوم‌النحر»، روز یازدهم «یوم‌القر»، روز دوازدهم «یوم‌النَفْر الاوّل» و روز سیزدهم «یوم‌النَفْر الثانی» یا ‌«یوم‌الصدر» نام‌دارد. ابن اثیر می‌گوید: نامیدن روزهاى یاد شده به ایام ‌تشریق یا بدین علّت است که گوشت‌هاى قربانی در این ایام، تکه تکه شده، در آفتاب خشک مى‌شدند و یا بدین جهت که تا خورشید بر نیاید، قربانی انجام نمى‌گیرد.
[۳۲] النهایة (ابن اثیر)، واژه «شرق».



منشأ تعبیر به ایام تشریق در فقه، ورود آن در سنت است. قرآن از این روزها به «ایام معدودات» یاد کرده است. از این موضوع در باب حج سخن گفته‌اند.


سبب نام‌گذاری این روزها به ایّام تشریق آن است که عرب در این روزها گوشت‌های قربانی را قطعه قطعه کرده، در آفتاب می‌خشکاندند.
[۳۴] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
یا آن‌که حاجیان بعد از طلوع خورشید، قربانی را ذبح یا نحر می‌کنند. یا این‌که در این روزها روح و جان آدمی با نور عبادت و عرفان نورانی می‌شود.
[۳۸] تفسیر آیات الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۰۵.
برخی گفته‌اند: بر اثر تابیدن ماه در شب‌های این ایّام به این روزها ایّام تشریق گفته شده است.
[۳۹] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
عده‌ای نیز گفته‌اند: این نام برگرفته از سخن عرب جاهلی است که در این روزها می‌گفتند: «اَشْرِق ثَبیر کَیما نُغیر = ای کوه ثبیر در نور آفتاب درآی تا قربانی کنیم».
[۴۰] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.



در قرآن کریم به صراحت از ایّام تشریق یاد نشده؛ ولی تعبیرهای دیگری به کار رفته که مراد از آن ایّام تشریق است؛ از جمله آمده است که خداوند را در روزهای مشخصی یاد کنید: «واذکُروا اللّهَ فی اَیّام مَعدودت». مراد از‌«ایّام‌معدودات» به نظر برخی ۱۰ روز نخست ذی‌حجه
[۴۳] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
یا روز عید قربان و دو روز پس از آن
[۴۴] زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸.
است؛ ولی‌ اهل‌بیت(علیه السلام) مقصود از آن را ایّام تشریق دانسته‌اند.
[۴۵] قرب الاسناد، ص‌۱۷.
بیشتر مفسران فریقین نیز همین نظر را ذکر کرده‌اند.
[۴۷] تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۳.
[۴۸] التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۳۴۰.
[۴۹] مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۵۳۲‌.
در آیه ۲۸ سوره حج نیز به ذکر خداوند در روزهایی معلوم اشاره گردیده است: «و‌یَذکُرُوا اسمَ اللّهِ فِی اَیّام مَعلومات». در تعیین مراد از «ایّام معلومات» اقوال متعددی وجود دارد؛ از جمله ایّام تشریق، ۱۰ روز اول ذی‌حجه، ۹ روز اول ذی‌حجه، عید قربان و سه روز پس از آن، روز ترویه و ‌۴ روز پس از آن و روز عرفه و سه روز بعد از آن
[۵۰] جامع البیان، ج‌۲، ص‌۴۱۴.
[۵۱] مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹.
[۵۳] زادالمسیر، ج‌۵‌، ص‌۴۲۵.
؛ ولی بیشتر کسانی که این اقوال را ذکر کرده‌اند ایّام ‌تشریق را نیز یکی از مصادیق ایام معلومات برشمرده‌اند. بنابر روایتی از امام صادق(علیه السلام) ایّام معلومات و ایام معدودات یکی و همان ایّام تشریق است.
[۵۴] معانی الاخبار، ج‌۲، ص‌۲۱۳.
[۵۵] ؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۱.
[۵۶] جامع احادیث الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.
برخی روایات اهل سنت نیز ایام معلومات را همان ایام تشریق دانسته است.
[۵۷] جامع‌البیان، ج۲، ص۴۱۳ـ۴۱۴.
[۵۸] الدرالمنثور، ج‌۶‌، ص‌۳۸.



مَبیت در مِنی ' تا نیمه شب روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم و نیز رَمْیِ جَمَرات سه گانه از واجبات ایام تشریق است. از جمله مستحبات ایام تشریق، اقامت در منی ' و تکبیر گفتن است. بنا بر نظر مشهور، روزه داری در هر سه روز این ایام حرام است، اما بر حاجیانی که توان مالی برای قربانی کردن ندارند واجب است
[۶۰] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۱۰.
[۶۴] ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، المهذّب فی فقه الامام الشّافعی، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸.
[۶۵] محمدبن عبدالباقی زرقانی، شرح الزّرقانی علی موطأ الامام مالک، ج۲، ص۳۶۹ـ ۳۷۱.
[۶۶] ابن قدامه، المقنع فی فقه امام السّنّة احمدبن حنبل الشّیبانی رضی اللّه عنه، ج۱، ص۸۱ ـ۸۲.
شیخ طوسی درباره این حکم قائل به اجماع شده است.


قرآن کریم [[|مومنان]] را به اموری در ایام تشریق فرمان داده‌است:

۸.۱ - ذکر خداوند

«واذکُروا اللّهَ فی اَیّام مَعدودت» برخی مراد از ذکر را در این آیه مطلق یاد خدا می‌دانند که مؤمنان باید به جای فخرفروشی به پدران و ستایش آنان که از سنت‌های دوران جاهلیت بود به آن ملتزم باشند.
[۷۳] تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۴.
، چنان‌که در دو آیه قبل از آیه مذکور به این امر اشاره شده است: «فَاِذا قَضَیتُم مَنـسِکَکُم فَاذکُروا‌اللّهَ کَذِکرِکُم ءاباءَکُم اَو اَشَدَّ ذِکرًا» برخی دیگر آن را یاد خدا هنگام قربانی و رمی جمرات دانسته‌اند
[۷۵] تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۴.
[۷۶] مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹.
؛ لیکن بیشتر مفسران و فقهای شیعه
[۷۷] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
[۷۸] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
و اهل سنت
[۷۹] احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲.
[۸۰] التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۱.
[۸۱] تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۴‌ـ‌۵‌.
مراد از ذکر را گفتن تکبیر بعد از نمازهای واجب دانسته‌اند که به نظر فقهای امامیه این اذکار عبارت است از: «الله‌أکبر، الله‌أکبر، لا إله إلا اللّه والله‌أکبر، الله‌أکبر و للّه الحمد، الله‌أکبر علی ما هدانا، والحمد للّه علی ما أولانا، الله‌أکبر علی ما رزقنا من بهیمة الأنعام». این اذکار را حاضران در منا بعد از ۱۵ نماز قرائت می‌کنند که از نماز ظهر روز عید آغاز شده، با نماز صبح روز سیزدهم پایان می‌پذیرد؛ اما کسانی که در منا نیستند آن‌ها را بعد از ‌۱۰ نماز قرائت می‌کنند که اولین آن، نماز ظهر روز عید است
[۸۲] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
[۸۳] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
؛ اما فقهای اهل سنت در مورد این نمازها آرای متفاوتی بیان داشته‌اند؛ از جمله: از نماز صبح روز عرفه تا نماز عصر آخرین روز از ایّام تشریق یا تا نماز عصر روز عید، از نماز ظهر روز عید تا نماز عصر روز دوم از ایّام تشریق یا تا نماز صبح آخرین روز از ایّام تشریق و از نماز مغرب روز عید تا نماز صبح آخرین روز از ایّام تشریق.
[۸۵] احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲.
[۸۶] تفسیر‌قرطبی، ج‌۳، ص‌۴.
[۸۷] زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۹۸.

درباره وجوب یا استحباب این اذکار اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر امر «اُذکرُوا...» وجوب این اذکار استفاده می‌شود. در روایاتی از اهل ‌بیت(علیهم السلام)نیز به وجوب این تکبیرها اشاره شده است، بر همین اساس برخی از فقهای امامی به وجوب این تکبیرها فتوا داده‌اند
[۸۹] تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۵.
؛ ولی بیشتر فقیهان امامی با استناد به روایاتی دیگر
[۹۰] قرب الاسناد، ص‌۲۲۱.
[۹۱] تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۵۴۱‌.
به استحباب این تکبیرها قائل شده و آیه و روایات مذکور را بر استحباب حمل کرده‌اند.
[۹۲] تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴.
[۹۳] مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۰.
اهل سنت نیز با توجه به روایات، آن را «سنت» دانسته و برخی به وجوب آن تصریح کرده‌اند
[۹۵] المغنی، ج‌۲، ص‌۱۲۶‌ـ‌۱۲۷.
[۹۶] المغنی، ج‌۳، ص‌۴۸۳.
[۹۷] فتح‌القدیر، ج‌۱، ص‌۱۰۶، ۲۰۷.
؛ همچنین در آیات ۲۷ ـ ۲۸ حجّ/۲۲ یکی از فواید و علل دعوت مردم به حجّ، ذکر خداوند در «ایّام معلومات» که به نظر برخی مقصود ایام تشریق است معرفی شده است:
[۹۹] زادالمسیر، ج۵، ص۴۲۵.
«و اَذِّن فِی‌النّاسِ بِالحَجِّ... • لِیَشهَدوا مَنـفِعَ لَهُم و یَذکُرُوا اسمَ اللّهِ فِی اَیّام مَعلومـات عَلی ما رَزَقَهُم مِن بَهیمَةِ الاَنعـم». در معنای ذکر در این آیه نیز اقوال متعددی در میان مفسران و فقهای شیعه و اهل سنت مطرح است؛ برخی مقصود از آن را مطلق ذکر خداوند در دهه ذی‌ حجه دانسته‌اند
[۱۰۱] مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۱۲۳.
عده‌ای دیگر آن را تکبیرهای مخصوص بعد از نمازهای پنج‌گانه در منا دانسته‌اند که از نماز ظهر روز عید آغاز شده، تا نماز صبح روز سیزدهم ادامه می‌یابد، چنان که در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است.
[۱۰۳] مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹‌ـ‌۱۳۰.
برخی ذکر را کنایه از ذبح دانسته‌اند
[۱۰۴] الکشاف، ج۳، ص۱۵۳.
[۱۰۵] مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۱۲۹.
؛ ولی بسیاری از مفسران مراد از آن را بردن نام خداوند هنگام ذبح یا نحر قربانی می‌دانند.
[۱۰۶] تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۲۹.
[۱۰۸] الفرقان، ج‌۱۷، ص‌۷۰.


۸.۲ - بیتوته در منا

عمل دیگر در ایّام تشریق بیتوته در مناست. برخی از فقها
[۱۰۹] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
وجوب بیتوته را از آیه «واذکُروا اللّهَ فِی اَیّام مَعدودت فَمَن تَعَجَّلَ فی یَومَینِ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ و مَن تَاَخَّرَ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقی و اتَّقوا اللّهَ و اعلَموا اَنَّکُم اِلَیهِ تُحشَرون؛ و یاد کنید خدا را در «ایام معدودات» (ایام تشریق) پس هرکس در دو روز شتاب کند (و در روز سوم نماند) گناهی بر او نیست و اگر دیر کند ( و روز سوّم) باز‌ گردد نیز گناهی بر او نیست...» استفاده کرده‌اند، با این استدلال که لازمه امر خداوند به ذکر در این ایام و گناهکار بودن آنان در‌صورت ترک منا قبل از دو روز، وجوب اقامت در این مکان است. روایات پرشماری از اهل ‌بیت(علیهم السلام) نیز بر وجوب بیتوته در این ایام دلالت دارد. بیشتر اهل سنت نیز بیتوته کردن را واجب و شماری از آنان، آن را مستحب شمرده‌اند
[۱۱۲] المجموع، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵‌ـ‌۲۴۶.
[۱۱۳] المغنی، ج‌۳، ص‌۴۷۳‌ـ‌۴۷۴.
[۱۱۴] نیل الاوطار، ج‌۵‌، ص‌۸۵‌ـ‌۸۸‌.
؛ هم‌چنین از جملات «فَمَنْ تَعَجَّلَ» و «مَنْ تَاَخَّرَ» استفاده کرده‌اند که حاجیان میان ماندن در منا بین دو روز و سه روز مخیّرند
[۱۱۵] مسالک‌الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۳.
[۱۱۶] جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۱۶‌ـ‌۴۱۷.
؛ ولی فقهای امامیه و اهل سنت
[۱۱۷] زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸.
[۱۱۸] مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۴.
[۱۲۰] فتح القدیر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.
از جمله «لِمَنِ اتَّقی» و برخی احادیث استفاده کرده‌اند که این تخییر ویژه کسانی است که تقوا پیشه کرده، از برخی محرمات احرام مانند شکار و استمتاع از زنان یا همه آن‌ها اجتناب کنند و در غیر این صورت باید تا روز سوم در منا بمانند؛ هم‌چنین اگر حاجی پس از غروب روز دوم در منا مانده باشد باید شب سوم را نیز بیتوته کند.
[۱۲۲] کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۲۰.

در مورد تعبیر «لاَ اِثْمَ عَلَیْهِ» در آیه فوق نیز احتمال‌های گوناگونی مطرح شده است؛ از جمله این‌که این جمله به معنای حرام نبودن کوچ در روز دوم یا سوم است و تکرار آن برای روز سوم، با این‌که کوچ کردن در روز سوم نه تنها حرمت ندارد بلکه فضیلت هم دارد یا مردود شمردن سنت جاهلیت است که تعجیل پس از دو روز یا سه روز را حرام می‌دانستند یا به جهت رد نظر کسانی است که جمله «لاَ اِثْمَ عَلَیْهِ» در بخش اول را دارای این مفهوم می‌دانند که تأخیر در کوچ کردن از منا تا سه روز حرام است.
[۱۲۴] مسالک‌الافهام، ج۲، ص‌۲۲۳.
[۱۲۵] تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۸.
احتمال دیگر این است که مراد نفی گناه است؛ یعنی کسی که حج به‌جا آورَد و از محرمات بپرهیزد همه گناهانش بخشیده می‌شود، چنان که در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نیز این معنا آمده است.
[۱۲۷] تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۹۹.
برخی مراد از «فَمَنْ تَعَجَّلَ... وَ مَنْ تَاَخَّرَ» را تعجیل و تأخیر مرگ و مقصود از «لاَ اِثْمَ عَلَیْهِ» را نفی گناه دانسته‌اند؛ یعنی هرکس مرگش در این ایّام فرا رسد گناهانش بخشیده می‌شود و کسی که زنده بماند و از کبایر بپرهیزد نیز گناهی بر او نیست. این احتمال را هر چند حدیثی تأیید می‌کند، ولی افزون بر ضعف روایت چنین معنایی از ظاهر آیه بعید است.
[۱۲۹] فقه القرآن، ج‌۱، ص‌۳۰۱.
[۱۳۰] مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۵‌ـ‌۲۲۶.


۸.۳ - پرهیز از روزه گرفتن

اگر حج گزار قربانی نیابد باید ۱۰ روز روزه بگیرد: سه روز در ایام حج و ۷ روز پس از بازگشت به وطن: «فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَی الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدیِ فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّام فِی‌الحَجِّ وسَبعَة اِذا رَجَعتُم تِلکَ عَشَرَةٌ کامِلَة؛ ولی به نظر مشهور فقهای امامیه و بیشتر فقهای اهل ‌سنت
[۱۳۳] تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۲۶۶.
[۱۳۴] الفقه الاسلامی، ج‌۳، ص‌۱۶۳۴.
سه روز روزه مذکور نباید در ایّام تشریق باشد، زیرا بنابر احادیث، ایّام تشریق روزهای خوردن و آشامیدن است و حاجیان از روزه گرفتن در آن منع شده‌اند. افزون بر اعمال مذکور اعمال دیگری نیز برای حج گزار در این ایام وارد شده که در کتب فقهی بیان شده است.




۹.۱ - روزه در منى

روزه گرفتن در اَیام تشریق براى کسى که در منی است، حرام مى‌باشد، لیکن در اینکه این حکم مخصوص کسى است که در حال به جا آوردن مناسک حج است و یا همه حاضران در منی را در برمى‌گیرد، اختلاف است.
[۱۴۰] العروة الوثقى ج۲ ص۲۴۳


۹.۲ - بیتوته در منى

بیتوته در منی در شب یازدهم و دوازدهم و نیز سیزدهم ذیحجه براى حاجى‌اى که تا غروب روز دوازدهم در منى مانده و کوچ نکرده و نیز کسى که از صید و زنان اجتناب نکرده واجب است.

۹.۳ - اقامت در منى

اقامت در منى در روزهاى یازده، دوازده و سیزدهم ـ علاوه بر مقدار زمان لازم براى رمی جمرات( رمی جمره)که واجب است ـ براى حاجى مستحب است و نیز مستحب است کسى که حج او فوت شده، تا پایان ایام تشریق در منى بماند، سپس عمره به جا آورد.

۹.۴ - رمى جمرات

پرتاب سنگ‌ ریزه‌ها به جمرات سه گانه در روزهاى یازدهم و دوازدهم بر حاجى واجب است. این حکم در روز سیزدهم ذیحجّه نیز براى کسى که شب سیزدهم در منى مانده، ثابت است.

۹.۵ - نَفْر

کوچ کردن از منى بعد از ظهر روز دوازدهم، براى کسى که به قول مشهور، از زن و صید اجتناب کرده باشد ـ که به آن نَفْر اوّل گفته مى‌شود ـ و نیز روز سیزدهم بعد از رمی جمرات سه گانه، هر چند قبل از ظهر، برای کسی که شب سیزدهم در منی مانده ـ که از آن به نَفْر دوم تعبیر می‌شود ـ جایز است
[۱۴۸] العروة الوثقی ج۲ ص۵۴۱
.

۹.۶ - قربانى

زمان قربانی مستحب (اُضحیه) براى کسى که در منى است، چهار روز: از دهم ذیحجّه تا پایان اَیام تشریق، و براى کسى که در منى نیست، سه روز: از دهم تا پایان روز دوازدهم ذیحجّه است .

۹.۷ - تکبیر

گفتن تکبیرهاى وارد شده بعداز نمازهاى واجب روز عید قربان و ایام تشریق (نماز ظهر روز دهم تا نماز صبح روز سیزدهم) براى حاضر در منى به قول مشهور، و نیز از نماز ظهر مذکور تا نماز صبح روز دوازدهم براى حاضر در سایر شهرها مستحب است ( تکبیر).


(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، ج ۱، چاپ عبداللّه قاضی ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳) ابن عربی ، احکام القرآن ، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۴) ابن فارس .
(۵) ابن قدامه ، المقنع فی فقه امام السّنّة احمدبن حنبل الشّیبانی رضی اللّه عنه ، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۶) ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی ، المهذّب فی فقه الامام الشّافعی ، بیروت ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹.
(۷) محمدبن عبدالباقی زرقانی ، شرح الزّرقانی علی موطأ الامام مالک ، بیروت ( بی تا. ) .
(۸) سیوطی.
(۹) زین الدین بن علی شهید ثانی ، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة ، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۰) صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغة ، چاپ محمدحسن آل یاسین ، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۱) طباطبائی،المیزان .
(۱۲) طبرسی .
(۱۳) طبری ، تاریخ (بیروت ).
(۱۴) فخرالدین بن محمد طریحی ، مجمع البحرین ، چاپ احمد حسینی ، تهران ۱۳۶۲ ش .
(۱۵) محمدبن حسن طوسی ، التبّیان فی تفسیر القرآن ، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی ، بیروت ( بی تا. ) .
(۱۶) محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف ، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
(۱۷) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ( بی تا. ) .
(۱۸) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، ج ۲، جزء۳، بیروت ۱۳۷۶/۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش .
(۱۹) مجلسی،بحارالانوار .
(۲۰) محمدحسن بن باقر نجفی ، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج ۲۰، چاپ عباس قوچانی ، بیروت ۱۹۸۱.


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.    
۲. محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۵.
۳. محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۲، جزء ۳، ص۱ـ۳.
۴. ابن عربی، احکام القرآن، ج۱، ص۱۹۸.    
۵. سیوطی، ج۱، ص۲۳۴.
۶. حج/سوره۲۲، آیه۲۸.    
۷. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن،ج۱۴، ص۳۷۰.    
۸. محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۲۱۰.
۹. طبرسی، ج۷، ص۱۲۹.
۱۰. سیوطی، ج۴، ص۳۵۶.
۱۱. محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۹.
۱۲. محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۲۱۸.
۱۳. مجلسی، ج۲۱، ص۲۷۳.
۱۴. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۶۰.
۱۵. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۲.
۱۶. مجلسی،بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۴۲۵.    
۱۷. مجلسی،بحار الأنوار، ج۱۹، ص۴۷.    
۱۸. لسان العرب، ج‌۱۵، ص‌۴۶۶، «یوم».
۱۹. لسان‌العرب، ج‌۷، ص‌۹۶.
۲۰. لسان العرب، ج‌۷، ص‌۹۶، «شرق».
۲۱. مجمع البحرین، ج۲، ص۵۰۴.    
۲۲. لسان العرب، ج۱۰، ص۱۷۴.    
۲۳. مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».    
۲۴. مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».
۲۵. التفسیرالکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۰.
۲۶. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹
۲۷. مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌، «شرق».    
۲۸. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۰.    
۲۹. جواهر الکلام، ج‌۲۰، ص‌۴۴.    
۳۰. قواعد الاحکام، ج‌۱، ص‌۴۵۰    
۳۱. جامع المقاصد، ج‌۳، ص‌۲۷۹.    
۳۲. النهایة (ابن اثیر)، واژه «شرق».
۳۳. بقره/سوره۲،آیه۲۰۳    
۳۴. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
۳۵. جواهرالکلام، ج‌۱۶، ص‌۳۲۷.    
۳۶. جواهرالکلام، ج‌۱۶، ص‌۳۲۷.    
۳۷. مجمع‌البحرین، ج‌۲، ص‌۵۰۴‌.    
۳۸. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۰۵.
۳۹. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
۴۰. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
۴۱. مجمع البحرین، ج۲، ص۵۰۴.    
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.    
۴۳. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
۴۴. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸.
۴۵. قرب الاسناد، ص‌۱۷.
۴۶. الکافی، ج‌۴، ص‌۵۱۶‌.    
۴۷. تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۳.
۴۸. التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۳۴۰.
۴۹. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۵۳۲‌.
۵۰. جامع البیان، ج‌۲، ص‌۴۱۴.
۵۱. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹.
۵۲. تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۴۴۷‌.    
۵۳. زادالمسیر، ج‌۵‌، ص‌۴۲۵.
۵۴. معانی الاخبار، ج‌۲، ص‌۲۱۳.
۵۵. ؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۱.
۵۶. جامع احادیث الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۴۴۰.
۵۷. جامع‌البیان، ج۲، ص۴۱۳ـ۴۱۴.
۵۸. الدرالمنثور، ج‌۶‌، ص‌۳۸.
۵۹. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۳.    
۶۰. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۱۰.
۶۱. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۱۵۱۹.    
۶۲. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۳۲ ۳۶.    
۶۳. محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۰، ص۴۱ ۴۲.    
۶۴. ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، المهذّب فی فقه الامام الشّافعی، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸.
۶۵. محمدبن عبدالباقی زرقانی، شرح الزّرقانی علی موطأ الامام مالک، ج۲، ص۳۶۹ـ ۳۷۱.
۶۶. ابن قدامه، المقنع فی فقه امام السّنّة احمدبن حنبل الشّیبانی رضی اللّه عنه، ج۱، ص۸۱ ـ۸۲.
۶۷. زین الدین بن علی شهید ثانی، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة، ج۲، ص۲۹۵ ۲۹۶.    
۶۸. زین الدین بن علی شهید ثانی، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة، ج۲، ص۳۱۵.    
۶۹. زین الدین بن علی شهید ثانی، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة، ج۲، ص۳۱۷ ۳۱۸.    
۷۰. زین الدین بن علی شهید ثانی، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة، ج۲، ص۳۲۲۳۲۴.    
۷۱. محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، ج۲، ص۳۵۵ ۳۵۶، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.    
۷۲. بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.    
۷۳. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۴.
۷۴. بقره/سوره۲، آیه۲۰۰.    
۷۵. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۴.
۷۶. مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹.
۷۷. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
۷۸. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
۷۹. احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲.
۸۰. التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۲۱۱.
۸۱. تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۴‌ـ‌۵‌.
۸۲. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳۲‌.
۸۳. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
۸۴. جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۵.    
۸۵. احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۲.
۸۶. تفسیر‌قرطبی، ج‌۳، ص‌۴.
۸۷. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۱۹۸.
۸۸. تهذیب، ج‌۵‌، ص۲۷۰.    
۸۹. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۵.
۹۰. قرب الاسناد، ص‌۲۲۱.
۹۱. تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۵۴۱‌.
۹۲. تهذیب، ج‌۵‌، ص‌۳۰۴.
۹۳. مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۰.
۹۴. جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۴.    
۹۵. المغنی، ج‌۲، ص‌۱۲۶‌ـ‌۱۲۷.
۹۶. المغنی، ج‌۳، ص‌۴۸۳.
۹۷. فتح‌القدیر، ج‌۱، ص‌۱۰۶، ۲۰۷.
۹۸. مجمع‌البیان، ج۷، ص۱۴۶.    
۹۹. زادالمسیر، ج۵، ص۴۲۵.
۱۰۰. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۱.    
۱۰۱. مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۱۲۳.
۱۰۲. تهذیب، ج‌۳‌، ص‌۱۳۹.    
۱۰۳. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۲۹‌ـ‌۱۳۰.
۱۰۴. الکشاف، ج۳، ص۱۵۳.
۱۰۵. مجمع‌البیان، ج۷، ص‌۱۲۹.
۱۰۶. تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۲۹.
۱۰۷. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۳۷۰.    
۱۰۸. الفرقان، ج‌۱۷، ص‌۷۰.
۱۰۹. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۱۹.
۱۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.    
۱۱۱. وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۵۱‌‌۲۵۹.    
۱۱۲. المجموع، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵‌ـ‌۲۴۶.
۱۱۳. المغنی، ج‌۳، ص‌۴۷۳‌ـ‌۴۷۴.
۱۱۴. نیل الاوطار، ج‌۵‌، ص‌۸۵‌ـ‌۸۸‌.
۱۱۵. مسالک‌الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۳.
۱۱۶. جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۱۶‌ـ‌۴۱۷.
۱۱۷. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۲۱۸.
۱۱۸. مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۴.
۱۱۹. جواهرالکلام، ج‌۲۰، ص‌۳۶.    
۱۲۰. فتح القدیر، ج‌۱، ص‌۲۰۷.
۱۲۱. وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۲۷۹.    
۱۲۲. کنزالعرفان، ج‌۱، ص‌۳۲۰.
۱۲۳. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳‌.    
۱۲۴. مسالک‌الافهام، ج۲، ص‌۲۲۳.
۱۲۵. تفسیر آیات الاحکام، ج‌۴، ص‌۲۰۸.
۱۲۶. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳‌.    
۱۲۷. تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۹۹.
۱۲۸. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۳‌.    
۱۲۹. فقه القرآن، ج‌۱، ص‌۳۰۱.
۱۳۰. مسالک الافهام، ج‌۲، ص‌۲۲۵‌ـ‌۲۲۶.
۱۳۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۳۲. جواهرالکلام، ج‌۱۹، ص‌۱۷۲.    
۱۳۳. تفسیر قرطبی، ج‌۲، ص‌۲۶۶.
۱۳۴. الفقه الاسلامی، ج‌۳، ص‌۱۶۳۴.
۱۳۵. وسائل الشیعه، ج‌۱۴، ص‌۱۹۱‌‌۱۹۲.    
۱۳۶. جواهرالکلام، ج۱۹، ص۲۵۰.    
۱۳۷. جواهرالکلام، ج۲۰، ص‌۱۵‌‌۱۶.    
۱۳۸. جواهر الکلام ج۱۷ ص۱۲۲    
۱۳۹. جواهر الکلام ج۱۷ ص۱۲۲ - ۱۲۳    
۱۴۰. العروة الوثقى ج۲ ص۲۴۳
۱۴۱. جواهر الکلام ج۲۰ ص۳ ۸    
۱۴۲. جواهر الکلام ج۲۰ ص۱۳ - ۱۴    
۱۴۳. جواهر الکلام ج۲۰ ص۳۶    
۱۴۴. جواهر الکلام ج۲۰ ص۳۲    
۱۴۵. جواهر الکلام ج۱۹ ص۹۱    
۱۴۶. جواهر الکلام ج۲۰ ص۱۵ - ۱۶    
۱۴۷. جواهر الکلام ج۲۰ ص۳۶ - ۴۲    
۱۴۸. العروة الوثقی ج۲ ص۵۴۱
۱۴۹. جواهرالکلام ۱۹ ص۲۲۳    
۱۵۰. جواهر الکلام ج۱۱ ص۳۸۲ - ۳۸۵    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۷۶ - ۷۷۸    
سایت پژوهه    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ایام تشریق»، شماره۳۵۶۵.    



جعبه ابزار