ایام تشریق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایام تَشریق ( ایام معدودات ) روزهاى یازده، دوازده و سیزدهم
ذیحجه است.
تشریق، از ریشة شرق، در لغت به معنای
طلوع خورشید آمده است. بنا بر نظر غالب، چون در این سه روز حاجیان
گوشتهای قربانی را تکه تکه، و در نور
آفتاب خشک میکرده اند، آن را ایام تشریق نامیده اند. به نظر برخی، چون
ذبح قربانی تنها در صورت بر آمدن آفتاب جایز است، یا ازاینرو که حاجیان در ایام جاهلیت میگفته اند: «اَشْرِقْ ثَبِیرُ کَیْم'ا نُغیر» (ای ثبیر (نام کوهی در مکه) در نور آفتاب داخل شو تا قربانی کنیم)، این ایام را تشریق گفته اند.
مفسران شیعه و سنّی عموماً «
ایام معدودات »
را ناظر به ایام تشریق دانستهاند و در تأیید آن به روایات استناد جسته اند
در تفسیر «ایام معلومات»
در اینکه مقصود، ایام نحر و قربانی کردن است، اتفاق نظر وجود دارد، اما درباره تعیین مصداق آن اختلاف هست. شافعی، حسن بصری، مجاهدبن جبر و دیگران آن را دهة اول ذیحجّه، و بعضی دیگر عید قربان و سه روزِ بعد از آن دانسته اند. مفسران شیعی نیز، برخی نظر اول و برخی
با استناد به روایات
اهل بیت علیهمالسلام رأی دوم را بر گزیده اند
در حوادث سال نهم هجرت آوردهاند که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم در
موسم حج ،
علی علیهالسلام را مأمور به قرائت
آیات نخستین
سورة برائت برای
حجاج کرد؛ این واقعه را در ایام تشریق دانسته اند
همچنین
پیمان عقبة دوم میان
پیامبر و
انصار ، که به
هجرت آن حضرت به
مدینه انجامید، نیز در روز دوم این ایام در سال سیزدهم بعثت رخ داده است.
ایّام، جمع
یوم (روز)
و
تشریق بر وزن تفعیل به معنای
خشک کردن
گوشت در
آفتاب،
زیبا و نورانی شدن
صورت ، روی به سوی
مشرق کردن
و
نماز عید است و تعبیر «ایّام تشریق» به صورت ترکیبی در اصطلاح
فقه به روزهای یازدهم تا سیزدهم
و به نظر برخی به روزهای دهم تا سیزدهم ذیحجّه
اطلاق میشود. روز دهم «
یومالنحر»، روز یازدهم «
یومالقر»، روز دوازدهم «یومالنَفْر الاوّل» و روز سیزدهم «یومالنَفْر الثانی» یا «
یومالصدر» نامدارد.
ابن اثیر میگوید: نامیدن روزهاى یاد شده به ایام تشریق یا بدین علّت است که گوشتهاى
قربانی در این ایام، تکه تکه شده، در
آفتاب خشک مىشدند و یا بدین جهت که تا
خورشید بر نیاید،
قربانی انجام نمىگیرد.
منشأ تعبیر به ایام تشریق در
فقه، ورود آن در
سنت است. قرآن از این روزها به «ایام معدودات» یاد کرده است.
از این موضوع در باب
حج سخن گفتهاند.
سبب نامگذاری این روزها به ایّام
تشریق آن است که
عرب در این روزها گوشتهای
قربانی را قطعه قطعه کرده، در
آفتاب میخشکاندند.
یا آنکه
حاجیان بعد از
طلوع خورشید، قربانی را
ذبح یا
نحر میکنند.
یا اینکه در این روزها
روح و
جان آدمی با نور
عبادت و
عرفان نورانی میشود.
برخی گفتهاند: بر اثر تابیدن
ماه در شبهای این ایّام به این روزها ایّام
تشریق گفته شده است.
عدهای نیز گفتهاند: این نام برگرفته از سخن
عرب جاهلی است که در این روزها میگفتند: «اَشْرِق ثَبیر کَیما نُغیر = ای
کوه ثبیر در
نور آفتاب درآی تا
قربانی کنیم».
در
قرآن کریم به صراحت از ایّام تشریق یاد نشده؛ ولی تعبیرهای دیگری به کار رفته که مراد از آن ایّام تشریق است؛ از جمله آمده است که
خداوند را در روزهای مشخصی یاد کنید: «واذکُروا اللّهَ فی اَیّام مَعدودت».
مراد از«ایّاممعدودات» به نظر برخی ۱۰ روز نخست
ذیحجه یا روز
عید قربان و دو روز پس از آن
است؛ ولی
اهلبیت(علیه السلام) مقصود از آن را ایّام تشریق دانستهاند.
بیشتر
مفسران فریقین نیز همین
نظر را
ذکر کردهاند.
در
آیه ۲۸
سوره حج نیز به ذکر
خداوند در روزهایی معلوم اشاره گردیده است: «ویَذکُرُوا اسمَ اللّهِ فِی اَیّام مَعلومات». در تعیین مراد از «ایّام معلومات» اقوال متعددی وجود دارد؛ از جمله ایّام تشریق، ۱۰ روز اول
ذیحجه، ۹ روز اول ذیحجه،
عید قربان و سه روز پس از آن، روز
ترویه و ۴ روز پس از آن و روز
عرفه و سه روز بعد از آن
؛ ولی بیشتر کسانی که این اقوال را ذکر کردهاند ایّام تشریق را نیز یکی از مصادیق
ایام معلومات برشمردهاند. بنابر
روایتی از
امام صادق(علیه السلام) ایّام معلومات و
ایام معدودات یکی و همان ایّام تشریق است.
برخی روایات
اهل سنت نیز ایام معلومات را همان ایام تشریق دانسته است.
مَبیت در مِنی ' تا نیمه شب روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم و نیز
رَمْیِ جَمَرات سه گانه از
واجبات ایام تشریق است. از جمله
مستحبات ایام تشریق، اقامت در منی ' و
تکبیر گفتن است. بنا بر نظر مشهور،
روزه داری در هر سه روز این ایام
حرام است، اما بر حاجیانی که توان مالی برای قربانی کردن ندارند واجب است
شیخ طوسی درباره این حکم قائل به
اجماع شده است.
قرآن کریم [[|مومنان]] را به اموری در ایام تشریق فرمان دادهاست:
«واذکُروا اللّهَ فی اَیّام مَعدودت»
برخی مراد از
ذکر را در این
آیه مطلق یاد خدا میدانند که مؤمنان باید به جای فخرفروشی به پدران و
ستایش آنان که از سنتهای دوران
جاهلیت بود به آن ملتزم باشند.
، چنانکه در دو
آیه قبل از آیه مذکور به این امر اشاره شده است: «فَاِذا قَضَیتُم مَنـسِکَکُم فَاذکُروااللّهَ کَذِکرِکُم ءاباءَکُم اَو اَشَدَّ ذِکرًا»
برخی دیگر آن را یاد خدا هنگام قربانی و
رمی جمرات دانستهاند
؛ لیکن بیشتر مفسران و فقهای شیعه
و
اهل سنت مراد از
ذکر را گفتن
تکبیر بعد از
نمازهای واجب دانستهاند که به نظر
فقهای امامیه این اذکار عبارت است از: «
اللهأکبر، اللهأکبر،
لا إله إلا اللّه واللهأکبر، اللهأکبر و للّه
الحمد، اللهأکبر علی ما هدانا،
والحمد للّه علی ما أولانا، اللهأکبر علی ما رزقنا من
بهیمة الأنعام». این اذکار را حاضران در
منا بعد از ۱۵
نماز قرائت میکنند که از
نماز ظهر روز
عید آغاز شده، با
نماز صبح روز سیزدهم پایان میپذیرد؛ اما کسانی که در منا نیستند آنها را بعد از ۱۰ نماز قرائت میکنند که اولین آن، نماز ظهر روز عید است
؛ اما فقهای
اهل سنت در مورد این نمازها آرای متفاوتی بیان داشتهاند؛ از جمله: از
نماز صبح روز
عرفه تا نماز عصر آخرین روز از ایّام تشریق یا تا
نماز عصر روز
عید، از نماز ظهر روز عید تا نماز عصر روز دوم از ایّام تشریق یا تا نماز صبح آخرین روز از ایّام تشریق و از
نماز مغرب روز عید تا نماز صبح آخرین روز از ایّام تشریق.
درباره
وجوب یا
استحباب این اذکار اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر
امر «اُذکرُوا...» وجوب این اذکار استفاده میشود. در
روایاتی از
اهل بیت(علیهم السلام)نیز به وجوب این تکبیرها اشاره شده است
، بر همین اساس برخی از فقهای امامی به وجوب این تکبیرها
فتوا دادهاند
؛ ولی بیشتر
فقیهان امامی با استناد به روایاتی دیگر
به استحباب این تکبیرها قائل شده و
آیه و
روایات مذکور را بر استحباب حمل کردهاند.
اهل سنت نیز با توجه به روایات، آن را «
سنت» دانسته و برخی به
وجوب آن تصریح کردهاند
؛ همچنین در آیات ۲۷ ـ ۲۸ حجّ/۲۲ یکی از فواید و علل دعوت مردم به حجّ، ذکر خداوند در «ایّام معلومات» که به نظر برخی مقصود ایام تشریق است معرفی شده است:
«و اَذِّن فِیالنّاسِ بِالحَجِّ... • لِیَشهَدوا مَنـفِعَ لَهُم و یَذکُرُوا اسمَ اللّهِ فِی اَیّام مَعلومـات عَلی ما رَزَقَهُم مِن بَهیمَةِ الاَنعـم». در معنای
ذکر در این
آیه نیز اقوال متعددی در میان مفسران و
فقهای شیعه و
اهل سنت مطرح است؛ برخی مقصود از آن را مطلق ذکر
خداوند در دهه
ذی حجه دانستهاند
عدهای دیگر آن را تکبیرهای مخصوص بعد از نمازهای پنجگانه در
منا دانستهاند که از
نماز ظهر روز
عید آغاز شده، تا
نماز صبح روز سیزدهم ادامه مییابد، چنان که در
روایتی از
امام صادق(علیه السلام) آمده است.
برخی ذکر را کنایه از
ذبح دانستهاند
؛ ولی بسیاری از مفسران مراد از آن را بردن نام
خداوند هنگام ذبح یا
نحر قربانی میدانند.
عمل دیگر در ایّام
تشریق بیتوته در مناست. برخی از
فقها وجوب بیتوته را از
آیه «واذکُروا اللّهَ فِی اَیّام مَعدودت فَمَن تَعَجَّلَ فی یَومَینِ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ و مَن تَاَخَّرَ فَلاَ اِثمَ عَلَیهِ لِمَنِ اتَّقی و اتَّقوا اللّهَ و اعلَموا اَنَّکُم اِلَیهِ تُحشَرون؛ و یاد کنید خدا را در «
ایام معدودات» (ایام تشریق) پس هرکس در دو روز شتاب کند (و در روز سوم نماند)
گناهی بر او نیست و اگر دیر کند ( و روز سوّم) باز گردد نیز گناهی بر او نیست...»
استفاده کردهاند، با این
استدلال که لازمه امر
خداوند به
ذکر در این ایام و گناهکار بودن آنان درصورت ترک
منا قبل از دو روز، وجوب اقامت در این مکان است.
روایات پرشماری از
اهل بیت(علیهم السلام)
نیز بر وجوب
بیتوته در این ایام دلالت دارد. بیشتر
اهل سنت نیز بیتوته کردن را
واجب و شماری از آنان، آن را
مستحب شمردهاند
؛ همچنین از جملات «فَمَنْ تَعَجَّلَ» و «مَنْ تَاَخَّرَ» استفاده کردهاند که
حاجیان میان ماندن در منا بین دو روز و سه روز مخیّرند
؛ ولی فقهای
امامیه و اهل سنت
از جمله «لِمَنِ اتَّقی» و برخی
احادیث استفاده کردهاند که این
تخییر ویژه کسانی است که
تقوا پیشه کرده، از برخی
محرمات احرام مانند
شکار و
استمتاع از زنان یا همه آنها اجتناب کنند و در غیر این صورت باید تا روز سوم در
منا بمانند؛ همچنین اگر
حاجی پس از
غروب روز دوم در منا مانده باشد باید شب سوم را نیز بیتوته کند.
در مورد تعبیر «لاَ اِثْمَ عَلَیْهِ» در
آیه فوق نیز احتمالهای گوناگونی مطرح شده است؛ از جمله اینکه این جمله به معنای
حرام نبودن
کوچ در روز دوم یا سوم است و تکرار آن برای روز سوم، با اینکه کوچ کردن در روز سوم نه تنها حرمت ندارد بلکه
فضیلت هم دارد
یا مردود شمردن سنت
جاهلیت است که
تعجیل پس از دو روز یا سه روز را حرام میدانستند یا به جهت رد نظر کسانی است که جمله «لاَ اِثْمَ عَلَیْهِ» در بخش اول را دارای این مفهوم میدانند که تأخیر در کوچ کردن از
منا تا سه روز حرام است.
احتمال دیگر این است که مراد نفی
گناه است؛ یعنی کسی که
حج بهجا آورَد و از محرمات بپرهیزد همه گناهانش بخشیده میشود
، چنان که در
روایتی از
امام صادق(علیه السلام) نیز این معنا آمده است.
برخی مراد از «فَمَنْ تَعَجَّلَ... وَ مَنْ تَاَخَّرَ» را
تعجیل و
تأخیر مرگ و مقصود از «لاَ اِثْمَ عَلَیْهِ» را نفی
گناه دانستهاند؛ یعنی هرکس مرگش در این ایّام فرا رسد گناهانش بخشیده میشود و کسی که
زنده بماند و از کبایر بپرهیزد نیز گناهی بر او نیست.
این
احتمال را هر چند حدیثی تأیید میکند، ولی افزون بر ضعف
روایت چنین معنایی از
ظاهر آیه بعید است.
اگر حج گزار
قربانی نیابد باید ۱۰ روز
روزه بگیرد: سه روز در ایام
حج و ۷ روز پس از بازگشت به
وطن: «فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَی الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدیِ فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّام فِیالحَجِّ وسَبعَة اِذا رَجَعتُم تِلکَ عَشَرَةٌ کامِلَة
؛ ولی به نظر مشهور فقهای امامیه
و بیشتر فقهای
اهل سنت سه روز روزه مذکور نباید در ایّام تشریق باشد، زیرا بنابر
احادیث، ایّام تشریق روزهای خوردن و آشامیدن است و
حاجیان از
روزه گرفتن در آن منع شدهاند. افزون بر اعمال مذکور اعمال دیگری نیز برای حج گزار در این ایام وارد شده که در کتب
فقهی بیان شده است.
روزه گرفتن در اَیام تشریق براى کسى که در
منی است،
حرام مىباشد،
لیکن در اینکه این
حکم مخصوص کسى است که در حال به جا آوردن
مناسک حج است و یا همه حاضران در
منی را در برمىگیرد، اختلاف است.
بیتوته در
منی در شب یازدهم و دوازدهم و نیز سیزدهم
ذیحجه براى حاجىاى که تا
غروب روز دوازدهم در منى مانده و
کوچ نکرده و نیز کسى که از
صید و زنان اجتناب نکرده
واجب است.
اقامت در منى در روزهاى یازده، دوازده و سیزدهم ـ علاوه بر مقدار زمان لازم براى
رمی جمرات(
رمی جمره)که
واجب است ـ براى حاجى
مستحب است
و نیز
مستحب است کسى که
حج او فوت شده، تا پایان ایام تشریق در منى بماند، سپس
عمره به جا آورد.
پرتاب سنگ ریزهها به جمرات سه گانه در روزهاى یازدهم و دوازدهم بر حاجى
واجب است. این
حکم در روز سیزدهم ذیحجّه نیز براى کسى که شب سیزدهم در منى مانده، ثابت است.
کوچ کردن از منى بعد از ظهر روز دوازدهم، براى کسى که به قول
مشهور، از
زن و
صید اجتناب کرده باشد ـ که به آن نَفْر اوّل گفته مىشود ـ و نیز روز سیزدهم بعد از
رمی جمرات سه گانه، هر چند قبل از ظهر، برای کسی که شب سیزدهم در منی مانده ـ که از آن به نَفْر دوم تعبیر میشود ـ جایز است
.
زمان
قربانی مستحب (اُضحیه) براى کسى که در منى است، چهار روز: از دهم ذیحجّه تا پایان اَیام تشریق، و براى کسى که در منى نیست، سه روز: از دهم تا پایان روز دوازدهم ذیحجّه است
.
گفتن تکبیرهاى وارد شده بعداز نمازهاى
واجب روز
عید قربان و ایام تشریق (
نماز ظهر روز دهم تا نماز
صبح روز سیزدهم) براى حاضر در منى به قول
مشهور، و نیز از
نماز ظهر مذکور تا نماز صبح روز دوازدهم براى حاضر در سایر شهرها مستحب است
(
تکبیر).
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، ج ۱، چاپ عبداللّه قاضی ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳) ابن عربی ، احکام القرآن ، چاپ
محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۴) ابن فارس .
(۵) ابن قدامه ، المقنع فی فقه امام السّنّة احمدبن حنبل الشّیبانی رضی اللّه عنه ، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۶) ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی ، المهذّب فی فقه الامام الشّافعی ، بیروت ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹.
(۷) محمدبن عبدالباقی زرقانی ، شرح الزّرقانی علی موطأ الامام مالک ، بیروت ( بی تا. ) .
(۸) سیوطی.
(۹) زین الدین بن علی شهید ثانی ، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة ، چاپ
محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۰) صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغة ، چاپ محمدحسن آل یاسین ، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۱) طباطبائی،المیزان .
(۱۲) طبرسی .
(۱۳) طبری ، تاریخ (بیروت ).
(۱۴) فخرالدین بن
محمد طریحی ، مجمع البحرین ، چاپ
احمد حسینی ، تهران ۱۳۶۲ ش .
(۱۵) محمدبن حسن طوسی ، التبّیان فی تفسیر القرآن ، چاپ
احمد حبیب قصیر عاملی ، بیروت ( بی تا. ) .
(۱۶) محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف ، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
(۱۷) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ( بی تا. ) .
(۱۸) محمدبن
احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، ج ۲، جزء۳، بیروت ۱۳۷۶/۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش .
(۱۹) مجلسی،بحارالانوار .
(۲۰) محمدحسن بن باقر نجفی ، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج ۲۰، چاپ عباس قوچانی ، بیروت ۱۹۸۱.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۷۶ - ۷۷۸ سایت پژوهه دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ایام تشریق»، شماره۳۵۶۵.