• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تجانیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تِجانیّه، طریقتی در تصوف است.




بنیانگذار این طریقت ابوالعباس احمدبن محمدبن مختار تجانی، صوفی و فقیه  مالکی ، است.



احمد تجانی در ۱۱۵۰ در عین ماضی در جنوب الجزایر به دنیا آمد.
او را به سبب ازدواج یکی از اجدادش با زنی از قبیله بنی توجین (در مراکش ) تجانی خوانده اند.
تجانی خود را از نسل امام حسن علیه‌السلام و از اولاد محمد ملقب به نَفْس زکیه می‌دانست، گرچه برخی در صحت این مطلب تردید کرده اند.
[۱] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۰ـ ۴۱، ریاض (۱۴۰۱).
[۲] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۵ـ۱۶.
[۳] محمد طه ولی، المسجد فی الاسلام، ج۱، ص۱۰۱، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.

پدر و مادر تجانی در ۱۱۶۶ بر اثر طاعون درگذشتند.



تجانی قرآن و حدیث و فقه مالکی و علوم ادبی را در زادگاه خود و سپس در فاس فراگرفت، آنگاه به عرفان علاقه مند شد و برای دیدار مشایخ صوفی به مکه و مدینه و تونس و قاهره سفر کرد و به طریقتهای متعدد، از جمله به ناصریه (شاخه ای از طریقت قادریه ) و سمّانیه (شاخه ای از طریقت خلوتیه )، پیوست.
او به مصر نزد شیخ طریقت خلوتیه، محمود کُردی (متوفی ۱۲۰۸)، رفت و از او اجازه ارشاد گرفت.
[۴] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸.
[۵] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۱، ریاض (۱۴۰۱).
[۶] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۴ـ۴۶، ریاض (۱۴۰۱).

گفته شده است که تجانی در تونس کتاب الحِکَم العطائیه ابن عطاءاللّه اسکندرانی، از متون مهم عرفانی، را تدریس کرد و در این کار چنان موفقیتی یافت که علی بای (حک: ۱۱۷۰ـ۱۱۹۶) از او خواست تا همان‌جا بماند و به تدریس ادامه دهد و در عوض، خانه و مقرری ماهانه بگیرد، ولی او امتناع کرد و از تونس به قصد مکه خارج شد.
[۷] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۸.

احمد تجانی مدتی نیز در تلمسان بود ولی محمدبن عثمان، فرماندار ترک الجزایر، او را به اتهام ضرب سکه تقلبی و فریب دادن مردم ، زندانی و پس از مدتی از تلمسان اخراج کرد.



تجانی به ابی سمغون (در صحرا) رفت و در آن‌جا اعلام کرد پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم برای ارشاد مردم به او مأموریت داده است.
وی پس از مدتی از طریقت خلوتیه و سایر طرق بُرید و در ۱۱۹۶ طریقت مستقل خود را به وجود آورد.
[۸] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
[۹] ابوالقاسم سعداللّه قماری، تاریخ الجزائر الثّقافی، ج۴، ص۱۹۳، بیروت ۱۹۹۸.

برخی، تجانیه را شاخه ای از خلوتیه شمرده اند،
[۱۰] القاموس الاسلامی، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۹۶/۱۹۶۳ـ۱۹۷۶.
[۱۱] عبدالمنعم حفنی، الموسوعه الصّوفیّه: اعلام التّصوّف والمنکرین علیه والطرق الصوفیّه، ذیل مادّه، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
اما به نظر می‌رسد که او طریقت خود را مستقل می‌دانسته است.
تجانی شجره طریقت خود را ذکر نکرده و مدعی بوده که پیامبر اکرم همواره نزد اوست و او مستقیماً از پیامبر تعلیم می‌گیرد.
بنابراین، به نظر تجانیه تقدیس و قدرت معنوی این طریقت از طریق مشایخ قبلی به دست نیامده بلکه محدود و منحصر به پیامبر اسلام و احمد تجانی است، ازینرو تجانیه خود را طریقه احمدیه یا محمدیه نیز می‌نامند.
[۱۲] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۳۷ـ ۳۸.

مهاجرت تجانی از ابی سمغون به فاس نقطه عطفی در تاریخ طریقت تجانیه بود.
وی قبل از رفتن به فاس، به مولای سلیمان (حک: ۱۲۰۶ـ۱۲۳۷)، امیر مغرب ، پیام داد که به سبب آزار و بی عدالتی ترک‌های عثمانی می‌خواهد به او پناه ببرد و سلیمان برای او خانه و مقرری ماهانه در نظر گرفت.
[۱۳] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
[۱۴] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۰.
[۱۵] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۲.
[۱۶] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۷، ریاض (۱۴۰۱).

وی تا پایان حیاتش در فاس بود و از آن‌جا مریدانش را برای تبلیغ طریقت به نقاط دیگر می‌فرستاد.



او در ۱۲۳۰ در هشتاد سالگی درگذشت و در زاویه اش که در ۱۲۱۵ ساخته شد و به آن «البَلیده» می گویند، دفن گردید.
[۱۷] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۸، ریاض (۱۴۰۱).
[۱۸] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۰.
[۱۹] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۲.




در طریقت تجانیه که پیروانش را احباب می‌گویند،
[۲۰] عبدالمنعم حفنی، الموسوعه الصّوفیّه: اعلام التّصوّف والمنکرین علیه والطرق الصوفیّه، ذیل مادّه، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
هیچگونه زهد و ریاضت و قوانین دشوار وجود ندارد، بلکه بیش از همه چیز بر نیاز به واسطه معنوی میان خدا و انسان تأکید می‌شود.
به عقیده آنان احمد تجانی خود را «غوث» یا «قطب الاقطاب» و «خاتم الاولیاء المحمدیه» خوانده و ازاین‌رو از همه اولیا برتر است و فقط او و جانشینانش، واسطه هستند.
بعلاوه، آنان اعتقاد دارند که احمد تجانی به پیروانش اطمینان داده که ثروت در دنیا و نجات و رستگاری در آخرت را نصیبشان خواهد کرد، ازینرو آنان به اظهار ارادت یا توسل به شیوخ دیگر نیازی ندارند و نباید به زیارت قبور اولیای دیگر بروند.
هرکس چنین کاری بکند، طریقت تجانیه را ترک گفته است و دچار «سوء عاقبت» نیز خواهد شد.
[۲۱] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۱۶۷، ریاض (۱۴۰۱).
[۲۲] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۱۹۸ـ ۱۹۹، ریاض (۱۴۰۱).
[۲۳] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۱۱، ریاض (۱۴۰۱).
[۲۴] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۳۹.
[۲۵] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۴۷.

پیروان تجانیه در باره احمد تجانی عقاید مبالغه آمیزی دارند، از جمله اعتقاد دارند که هر کس او را ببیند، بخصوص در روزهای جمعه و دوشنبه ، حتی اگر بی دین و کافر باشد، بخشیده می‌شود.
[۲۶] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹، ریاض (۱۴۰۱).
[۲۷] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۴۴.

تجانیه به زیارت قبور مشایخ خود اهمیت زیادی می‌دهند.



آداب مخصوص طریقت تجانیه سه چیز است:

۷.۱ - ذکر اورادی


ذکر اورادی شامل صد مرتبه استغفار ، صد مرتبه تهلیل و صد مرتبه درود فرستادن بر رسول اکرم ، ترجیحاً به شکل دعایی به نام «صلاة الفاتح».
این دعا که پنج جمله کوتاه دارد، سه جمله اش تقریباً بخشی از دعای منسوب به امام علی علیه‌السلام است.
به عقیده تجانیه، خدا مستقیماً این دعا را به احمد تجانی الهام کرده و پیامبر اکرم نیز به او خبر داده که با این دعا گناهان افراد بخشیده می‌شود و یک بار خواندن آن مساوی با شش بار خواندن قرآن است، ازینرو تجانیه در تکرار آن می‌کوشند.
[۲۸] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۱۱۶، ریاض (۱۴۰۱).
[۲۹] عیاض بن موسی قاضی عیاض، الشّفابتعریف حقوق المصطفی، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۶۴، عمان ۱۴۰۷/۱۹۸۶.


۷.۲ - وظیفه


ادای اعمالی به نام «وظیفه» که روزانه حداقل یک بار، صبح یا عصر ، باید انجام شود و مشتمل است بر سی مرتبه استغفار، پنجاه مرتبه صلاة الفاتح، صد مرتبه تهلیل، و دعای مهم دیگری به نام «جوهره الکمال» که دوازده مرتبه خوانده می‌شود.
تجانیه معتقدند که هنگام خواندن دعای اخیر پیامبر اکرم و خلفای راشدین حاضر می‌شوند، ازینرو خواندن آن بدون طهارت جایز نیست.
[۳۰] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۶۶، ریاض (۱۴۰۱).


۷.۳ - ذکر روز جمعه


گفتن ذکری در روز جمعه بعد از نماز عصر ، شامل ۱۰۰۰ تا ۱۶۰۰ مرتبه تهلیل یا گفتن «اللّه اللّه».
[۳۱] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۶۱، ریاض (۱۴۰۱).




پس از مرگ احمد تجانی، حاج علی بن عیسی که در زمان حیات تجانی جانشین وی محسوب می‌شد، دو فرزند تجانی، محمدالکبیر و محمدالصغیر، را از فاس به عین ماضی فرستاد و خود به زاویه تماسین (در الجزایر ) رفت.

۸.۱ - در دوران محمدالکبیر


بنا بر وصیت احمد تجانی، مقام جانشینی بایستی در میان خاندان علی بن عیسی و خاندان تجانی به تناوب تعیین می‌شد.
بدین ترتیب، بتدریج پس از تجانی رهبری این طریقت به دو مرکز در الجزایر (عین ماضی و تماسین) منتقل شد.
[۳۲] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۳.

در همان زمان، اختلاف میان پیروان تجانیه، که در زمان بنیانگذار آن نیز وجود داشت، در عین ماضی بالا گرفت.
طرفداران محمدالکبیر گروهی را که از این طریقت جدا شدند و «تجاجنه» نامیده می‌شدند، از عین ماضی بیرون کردند.
آنان نیز در ۱۲۳۵ حسن بای، یکی از فرمانداران عثمانی، را تحریک و ترغیب کردند تا به عین ماضی حمله کند، اما این حمله به شکست انجامید.
دو سال بعد، ترکها باز هم به آن‌جا هجوم آوردند، اما شکست خوردند.

۸.۲ - در دوران محمدالصغیر


در یکی از منازعات بعدی محمدالکبیر به قتل رسید و محمدالصغیر جانشین او در زاویه عین ماضی شد.
[۳۳] ۶۱، ابونصر، ج۱، ص۱۷، تیجانیه.

بعد از این واقعه، با این‌که قدرت و ثروت جانشینان تجانی رو به ازدیاد نهاد و این طریقت به صحرا و سودان گسترش یافت، از هرگونه درگیری نظامی اجتناب می‌کرد.
پس از آن‌که فرانسوی‌ها الجزایر را اشغال کردند (۱۲۴۵ـ۱۲۴۶/ ۱۸۳۰) امیر عبدالقادر الجزایری در ۱۲۵۱ کوشید تا در جهاد برای بیرون راندن فرانسویها، تجانیه را با خود همراه سازد، اما شیوخ تجانی، علی بن عیسی و محمدالصغیر، از این کار خودداری کردند.
امیر عبدالقادر فشار خود را بر محمدالصغیر، با لشکرکشی تا پشت دیوارهای عین ماضی، افزایش داد و از او خواست تا تسلیم شود.
محمدالصغیر پس از چند ماه مقاومت، ناگزیر از عین ماضی گریخت و به اَغواط پناه برد.
در ۱۲۵۶/ ۱۸۴۰ محمدالصغیر بر ضد عبدالقادر به فرانسویها کمکهای مادی و معنوی کرد گویا اختلاف و رقابت بین قادریه (طریقت عبدالقادر الجزایری ) و تجانیه، از دلایل همکاری نکردن تجانیه با عبدالقادر و روآوردن آنان به فرانسویها بود.
[۳۴] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۶۳.


۸.۳ - در دوران محمد عائد


محمد عائد (متوفی ۱۲۹۳) نوه علی بن عیسی، پس از محمدالصغیر سومین شیخ طریقت محسوب می‌شود، ولی پس از وی شکاف میان زاویه عین ماضی و زاویه تماسین افزایش یافت و عملاً این دو زاویه از هم جدا شدند، اما جز در رهبری هیچ تفاوتی میان تعالیم این دو زاویه وجود نداشت.
بعلاوه، رهبران هر دو زاویه با فرانسه میانه بسیار خوبی داشتند، از جمله احمد، فرزند محمدالصغیر، در سفری به فرانسه با زنی فرانسوی و کاتولیک ازدواج کرد که این زن در حسن روابط میان تجانیه و فرانسه و پیشبرد اغراض استعماری فرانسه مؤثر بود.
[۳۵] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۷۵ـ ۷۶.
[۳۶] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، ریاض (۱۴۰۱).

با وجود اختلاف میان دو زاویه مذکور، تجانیه تضعیف نشد بلکه گسترش نیز یافت.



از جمله شاگردان تجانی که این طریقت را گسترش دادند، این اشخاص بودند: در تونس سیدابراهیم ریاحی (متوفی ۱۲۶۶)، مفتی و شاعر تونسی؛ در مصر محمدحافظ مختار اهل موریتانی (متوفی ح۱۲۴۶)
[۳۷] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۸۲ ـ۸۳.
[۳۸] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۰۲.
در مالی حاجی عمر فُوتی، رهبر دینی و نظامی جهاد با فرانسویها و مؤسس دولت تجانی در سودان ؛ و در سودان ابراهیم انیاس (متوفی ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵) و عبدالرحمان شَنقیطی (متوفی ۱۲۹۹/ ۱۸۸۲).
[۳۹] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۰، ریاض (۱۴۰۱).




دو شاخه از این طریقت در افریقا شهرت دارند: « مُتَطَوره » منسوب به ابراهیم انیاس و « حامیه » منسوب به شیخ حام اللّه .
این دو شاخه در موریتانی ، مالی، نیجریه ، ساحل عاج گسترش یافته اند.
حامیه به مقاومت در برابر استعمار فرانسه شهرت دارند، آنان متهم به کفر هم هستند، زیرا در شهادتین نام شیخ حام اللّه را در کنار نام پیامبر اکرم افزوده اند.
[۴۰] سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی، ج۱، ص۶۰۸ـ۶۰۹، تاریخ، عقائد، طرق، اعلام، بیروت ۱۹۹۹.




تا اوایل قرن چهاردهم/ اواخر قرن نوزدهم، تجانیه یکی از مهمترین طرق در شمال و غرب افریقا، بخصوص در نیجریه و موریتانی و سنگال و مغرب ، گردید.
بیشترین جمعیت تجانیه در سنگال جای دارند.
نیمی از ۹۴% مسلمانان سنگالی پیرو تجانیه اند.
این سلسله زاویه‌هایی نیز در سرزمینهای عربی دارد.
[۴۱] محمد طه ولی، المسجد فی الاسلام، ج۱، ص۱۰۲، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۴۲] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۸، ریاض (۱۴۰۱).




از ۱۳۳۸/۱۹۲۰ در مراکش و مصر تبلیغات وسیعی برضد تجانیه آغاز شد.
معمولاً از این طریقت، به علت همکاری با استعمارگران فرانسه، انتقاد کرده و عقاید آنان را بدعت خوانده اند،
[۴۳] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۸۰، ریاض (۱۴۰۱).
[۴۴] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۸۱.
ازینرو برخی از شیوخ تجانیه، مانند شیخ ابراهیم صالح بن یونس حسینی، از شخصیتهای مهم طریقت تجانیه در نیجریه، و همچنین محمدحافظ مختار کتابهایی در رد سخنان مخالفان نوشته اند.
ابراهیم صالح در کتاب المُغیر برخی از مطالبی را که مخالفان بدعت دانسته اند، از جمله برتریِ خواندن صلاة الفاتح بر خواندن قرآن، را تحریفهایی در آثار تجانیه می‌داند که در دستنوشته های اولیه آنان موجود نیست.
محمدحافظ مختار نیز برتری خواندن صلاة الفاتح را برای کسانی دانسته است که نمی‌توانند قرآن را صحیح بخوانند.
او همچنین برتری احمد تجانی را بر سایر شیوخ صوفیه رد کرده و او را همردیف آنان شمرده است.




۱۳.۱ - جواهر المعانی


جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، تألیف علی حرازم (متوفی ۱۲۱۷)، خلیفه تجانی در تلمسان، در باره زندگی و سیرت و کرامات تجانی.
وی این کتاب را در ۱۲۱۴ و در زمان حیات تجانی در شش باب نوشته و احمد تجانی آن را تأیید کرده است.
[۴۵] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۰ـ۵۲، ریاض (۱۴۰۱).
[۴۶] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۶۷ـ ۶۸، ریاض (۱۴۰۱).

در مقدمه کتاب در باره اهمیت تصوف و حذر کردن از منکران تصوف، از جمله ابن تیمیّه ، سخن رفته است.
[۴۷] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۲، ریاض (۱۴۰۱).

این کتاب در ۱۲۱۲ـ۱۲۱۵/ ۱۷۹۸ـ۱۸۰۰ در فاس چاپ شد.
برخی، مانند عبدالحی کتانی شیخ طریقه کتانیه، گفته‌اند که قسمت‌های زیادی از این کتاب از المقصدالاحمد (نوشته شده در ۱۰۹۴) اثر محمدبن عبدالسلام قادری گرفته شده است.
به منظور افشای این امر و بی اعتبار ساختن تجانیه، در ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ المقصد الاحمد را با دست نوشته ای از احمد تجانی که جواهرالمعانی را «کتاب ما» نامیده، چاپ و منتشر کردند.
پیروان تجانی در باره این اتهام از خود دفاع چندانی نکردند، فقط اعلام نمودند که سخنان و زندگینامه تجانی در این کتاب موثق است.
[۴۸] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۴.
[۴۹] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۵.
[۵۰] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۲، ریاض (۱۴۰۱).
[۵۱] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۴، ریاض (۱۴۰۱).


۱۳.۲ - الجامع للعلوم الفائضه


الجامع للعلوم الفائضه من بحار القطب المکتوم، نوشته محمدبن مُشری (متوفی ۱۲۲۴)، خلیفه تجانی در صحرا، مشتمل بر سخنان و زندگینامه تجانی.
از این کتاب، چند نسخه خطی در زاویه باب المناره تونس موجود است.
[۵۲] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۵.
[۵۳] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۶.
[۵۴] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، ریاض (۱۴۰۱).
[۵۵] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۶، ریاض (۱۴۰۱).


۱۳.۳ - الافاده الاحمدیه


الافاده الاحمدیه لمرید السعاده الابدیه؛ تدوین محمد الطیب سفیانی (متوفی ۱۲۵۹)، از مریدان نزدیک تجانی در فاس، شامل سخنان احمد تجانی که وی پس از شنیدن، بی درنگ، می‌نوشته و آن‌ها را بر اساس حروف الفبا مرتب می‌کرده است.
این کتاب در میان تجانیه مقبولیت بسیار یافته است.
[۵۶] ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۶.

الافاده با مقدمه محمد حافظ تجانی، شیخ طریقت تجانی در مصر (متوفی ۱۳۹۸)، در قاهره به چاپ رسیده است.
[۵۷] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۶، ریاض (۱۴۰۱).


۱۳.۴ - رماح حزب الرحیم


رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم، نوشته حاج عمر فوتی در ۱۲۶۱.
این کتاب دارای ۵۵ فصل است و در آن در باره آنچه ایمان را زیاد می‌کند، فضیلت ذکر در میان طاعات و معنای زهد در این طریقت ، و فضیلت این طریقت بر سایر طرق صوفیه سخن رفته است.
رماح در حاشیه جواهرالمعانی در دو جلد در ۱۳۸۰/ ۱۹۶۱ در مصر چاپ شد.
این مجموعه را اصطلاحاً کُنّاش (= قوانین مدون) می گویند
[۵۸] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۱، ریاض (۱۴۰۱).
[۵۹] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۵، ریاض (۱۴۰۱).
).

۱۳.۵ - کشف الحجاب


کشف الحجاب عمّن تلاقی ' مع سیدی احمد التجانی من الاصحاب، تألیف احمد سِکیرج عیاشی (متوفی ۱۳۶۳).
او که بیشترین تألیفات را در باره طریقت تجانیه دارد، در این کتاب شرح حال بیش از دویست تن از پیروان طریقت تجانیه را آورده است.
[۶۰] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۲ـ۷۳، ریاض (۱۴۰۱).


۱۳.۶ - میزاب الرحمة الربانیة


میزاب الرحمة الربانیة فی التربیة بالطریقة التجانیة، تألیف عبیده بن محمد الصغیر الشَنْقیطی، در باره زندگی و اوراد و کیفیت تربیت در طریقت تجانی.
[۶۱] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۷، ریاض (۱۴۰۱).


۱۳.۷ - مُنیه المرید


مُنیه المرید، منظومه ای در تصوف از احمدبن بابابن عثمان شنقیطی علوی (متوفی ۱۳۶۰).
محمد عربی سائح شرقی این کتاب را با نام بُغْیَه المُستفید شرح کرده است.
این کتاب در ۱۳۸۰/۱۹۶۱ در مصر چاپ شد.
[۶۲] علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، ریاض (۱۴۰۱).




(۱) عبدالمنعم حفنی، الموسوعه الصّوفیّه: اعلام التّصوّف والمنکرین علیه والطرق الصوفیّه، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۲) علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ریاض (۱۴۰۱).
(۳) ابوالقاسم سعداللّه قماری، تاریخ الجزائر الثّقافی، بیروت ۱۹۹۸.
(۴) احمد عطیه اللّه، القاموس الاسلامی، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۹۶/۱۹۶۳ـ۱۹۷۶.
(۵) سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی، تاریخ، عقائد، طرق، اعلام، بیروت ۱۹۹۹.
(۶) عیاض بن موسی قاضی عیاض، الشّفابتعریف حقوق المصطفی، عمان ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۷) محمد طه ولی، المسجد فی الاسلام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۸) ابونصر، تیجانیه.


 
۱. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۰ـ ۴۱، ریاض (۱۴۰۱).
۲. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۵ـ۱۶.
۳. محمد طه ولی، المسجد فی الاسلام، ج۱، ص۱۰۱، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۴. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸.
۵. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۱، ریاض (۱۴۰۱).
۶. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۴ـ۴۶، ریاض (۱۴۰۱).
۷. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۸.
۸. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
۹. ابوالقاسم سعداللّه قماری، تاریخ الجزائر الثّقافی، ج۴، ص۱۹۳، بیروت ۱۹۹۸.
۱۰. القاموس الاسلامی، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۹۶/۱۹۶۳ـ۱۹۷۶.
۱۱. عبدالمنعم حفنی، الموسوعه الصّوفیّه: اعلام التّصوّف والمنکرین علیه والطرق الصوفیّه، ذیل مادّه، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۱۲. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۳۷ـ ۳۸.
۱۳. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
۱۴. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۰.
۱۵. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۲.
۱۶. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۷، ریاض (۱۴۰۱).
۱۷. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۴۸، ریاض (۱۴۰۱).
۱۸. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۰.
۱۹. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۲.
۲۰. عبدالمنعم حفنی، الموسوعه الصّوفیّه: اعلام التّصوّف والمنکرین علیه والطرق الصوفیّه، ذیل مادّه، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۲۱. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۱۶۷، ریاض (۱۴۰۱).
۲۲. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۱۹۸ـ ۱۹۹، ریاض (۱۴۰۱).
۲۳. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۱۱، ریاض (۱۴۰۱).
۲۴. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۳۹.
۲۵. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۴۷.
۲۶. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹، ریاض (۱۴۰۱).
۲۷. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۴۴.
۲۸. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۱۱۶، ریاض (۱۴۰۱).
۲۹. عیاض بن موسی قاضی عیاض، الشّفابتعریف حقوق المصطفی، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۶۴، عمان ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۳۰. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۶۶، ریاض (۱۴۰۱).
۳۱. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۲۶۱، ریاض (۱۴۰۱).
۳۲. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۳.
۳۳. ۶۱، ابونصر، ج۱، ص۱۷، تیجانیه.
۳۴. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۶۳.
۳۵. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۷۵ـ ۷۶.
۳۶. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، ریاض (۱۴۰۱).
۳۷. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۸۲ ـ۸۳.
۳۸. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۰۲.
۳۹. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۰، ریاض (۱۴۰۱).
۴۰. سلیمان سلیم علم الدین، التصوف الاسلامی، ج۱، ص۶۰۸ـ۶۰۹، تاریخ، عقائد، طرق، اعلام، بیروت ۱۹۹۹.
۴۱. محمد طه ولی، المسجد فی الاسلام، ج۱، ص۱۰۲، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۴۲. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۸، ریاض (۱۴۰۱).
۴۳. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۸۰، ریاض (۱۴۰۱).
۴۴. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۸۱.
۴۵. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۰ـ۵۲، ریاض (۱۴۰۱).
۴۶. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۶۷ـ ۶۸، ریاض (۱۴۰۱).
۴۷. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۲، ریاض (۱۴۰۱).
۴۸. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۴.
۴۹. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۵.
۵۰. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۲، ریاض (۱۴۰۱).
۵۱. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۵۴، ریاض (۱۴۰۱).
۵۲. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۵.
۵۳. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۶.
۵۴. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، ریاض (۱۴۰۱).
۵۵. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۶، ریاض (۱۴۰۱).
۵۶. ابونصر، تیجانیه، ج۱، ص۲۶.
۵۷. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۶، ریاض (۱۴۰۱).
۵۸. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۱، ریاض (۱۴۰۱).
۵۹. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۵، ریاض (۱۴۰۱).
۶۰. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۲ـ۷۳، ریاض (۱۴۰۱).
۶۱. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۷، ریاض (۱۴۰۱).
۶۲. علی بن محمد دخیل اللّه، التجّانیّه، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، ریاض (۱۴۰۱).




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تِجانیّه»، شماره۳۲۸۳.    



جعبه ابزار