• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفاسیر قرن ششم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفاسیر قرن ششم نوزده مورد می‌باشد. از جمله آنان تفسیر علامه طبرسی، قطب الدین راوندی، ابوالفتوح رازی، سید فضل الله راوندی، تاج الدین شهرستانی، راغب اصفهانی و ... می‌باشد.



جامع التفسیر اثـر ابـوالقاسم حسین (م ۵۰۲ ق) فرزند محمد معروف به راغب اصفهانی از مشاهیر مفسران و از علمای امامیه و صاحب مفردات در شرح لغات قرآن. وی از مردم اصفهان بوده و در بغداد به تحصیل و تدریس پرداخت. در تشیع او اختلاف وجود دارد.
در اسرارالامامة و ریاض العلماء و الذریعة و اعلام الشیعة وی را از علمای امامیه دانسته‌اند.
تـفسیر راغب اصفهانی در چند جلد است و نزد قاضی بیضاوی (م ۶۸۵ ق) موجود بوده که هنگام تالیف تفسیر انوار التنزیل بسیار از آن نقل کرده است و از منابع وی بوده است.
جـلـد اول آن کـه مـدخـل و مقدمه تفسیر مورد بحث است در ۱۳۲۹ ق در مصر ذیل کتاب تنزیه القرآن عن المطاعن قاضی عبدالجبار همدانی به چاپ رسیده است.
راغب اصفهانی را چند کتاب است که عبارتند از:
۱) مفردات القرآن، در تفسیر و توضیح لغات قرآن به زبان عربی که به نام مفردات راغب بارها در ایران و لبنان چاپ و منتشر گردیده است.
۲) درة التاویل فی متشابه التنزیل، در یک جلد به زبان عربی در توجیه آیات متشابهه و مکرره بوده ولی وجود ندارد.
۳) تحقیق البیان فی تاویل القرآن، در یک جلد به زبان عربی که به تاویل آیات قرآن کریم اختصاص یافته است: خیرالدین زرکلی در اعلام این تفسیر را مربوط به لغت و حکمت می‌داند و نسخه‌ای از آن در دست نیست.
[۱] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۵۵.
[۳] بیهقی، علی بن زید، تاریخ حکماء الاسلام، ص۱۱۲.
[۱۰] کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۵۹.



معالم التنزیل (تفسیر فراء) از ابومحمد الحسین (۴۳۶ - ۵۱۶ ق) فرزند مسعود معروف به ابن فراء یا بغوی از ائمه شافعیه و مشاهیر مفسران و فقها و محدثان اسلام ملقب به محیی السنه.
مـفـسـر از شهر بغ و یا بغشور واقع بین مرو و هرات از خراسان است که به همین جهت او را بغوی می‌خوانند.
از مـشـهورترین مؤلفات وی تفسیر معالم التنزیل است که به نام‌های تفسیر فراء و تفسیر بغوی نیز شهرت دارد و آن تلخیصی است از تفسیر شیعی الکشف و البیان عن تفسیر القرآن ابواسحاق احمد نیشابوری معروف به ثعلبی که احادیث زیادی در فضائل آل محمد و خاندان عصمت و نبوت (عـلـیـهم السلام) را دربردارد و از منابع علامه مجلسی (م ۱۱۱۱ ق) در بحارالانوار است و علامه برغانی حائری تمامی احادیث آن را در تفسیر خود کنز العرفان نقل نموده است. شیوه او در تلخیص این است که قبل از آغاز به تفسیر سند روایت مفسرین را نقل کرده است. و پـیش از شروع تفسیر سه فصل مشتمل بر اخباری از رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورده است:
فصل اول) در فضیلت قرآن و تعلیم و تفسیر آن.
فصل دوم) در فضیلت خواندن و تلاوت قرآن کریم.
فـصل سوم) در وعید اشخاصی که قرآن را بدون علم و دانش تفسیر می‌کنند سپس آیات قرآنی را به سبکی ساده و آسان تفسیر کرده و در هر مورد اخبار و روایات راجع به آیات و همچنین اختلاف قراآت و حوادث تاریخی را ذکر نموده است.
کارل بروکلمان در تاریخ الادب العربی تعداد زیادی از نسخه‌های آن را در کتابخانه‌های ایران و هندوستان و ترکیه و اروپا و کشورهای عربی معرفی نموده است.
کهن‌ترین نسخه در کتابخانه ملک مورخه ۵۷۳ ق (شماره ۲۴۶۷) و نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی (شماره ۱۴۰۶) می‌باشد.
‌ایـن تـفـسـیر پس از چاپ در بمبئی و مصر، در ایران در چهار مجلد چاپ سنگی گردیده است (بدون تاریخ). تفسیر معالم التنزیل غیر از تلخیص ابوبکر محمد طرطوشی معروف به ابن ابی رندقه می‌باشد.
[۱۳] بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۶، ص۲۴۳.
[۱۴] ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۲۵۷.
[۱۹] افشار، ایرج، فـهرست کتابخانه ملی ملک، ج۱، ص۶۹۳.



تفسیر ابن ابی رندقه از ابوبکر محمد (۴۵۱ - ۵۲۰ ق) فرزند ولید بن محمد طرطوشی معروف به ابن ابی رندقة، از علما و صوفیه که قبر او در اسکندریه مزار معروفی است. ولادت و نشات وی در شهر طرطوشه از شهرهای مرزی شمال‌ اندلس (اسپانیا) بوده است. علوم اسلامی‌را از ولید باجی فراگرفت. مـفـسر که مالکی مذهب بود کم کم به تصوف گرایش یافت و محبت خاندان عصمت و نبوت (علیه‌السّلام) در قلب وی راه پیدا کرد و در آثار قلمی او تمایلات شیعی وی کاملا نمایان است.
ابن ابی رندقه آثار و مصنفات مشهوری دارد که از جمله مؤلفات وی تلخیص و یا مختصر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن تالیف ثعلبی است.
‌ایـن تـفسیر اخبار و روایات امامیه و فضائل خاندان عصمت و طهارت را دربردارد از جمله حدیث معروف من مات علی حب آل محمد را از همین تفسیر روایت می‌کنند.
امروزه چندین نسخه از این تفسیر در کتابخانه‌های عراق و مصر و سایر بلاد در دست است. این تفسیر غیر از معالم التنزیل ابومحمد الحسین بغوی است.
[۳۰] جرجی زیدان، تاریخ اداب اللغة العربیة، ج۳، ص۱۰۸.
[۳۱] بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۶، ص۱۵۴.
[۳۷] کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۲، ص۹۶.
[۴۱] عنان، محمدعبدالله، تراجم‌ اندلیسة، ص۲۸۹.



الغرائب و العجائب فی غرائب التفسیر و عجائب التاویل (تفسیر لباب التفاسیر) اثـر شیخ ابوالقاسم برهان الدین محمود (زنده در ۵۲۱ ق) فرزند حمزة بن نصر کرمانی معروف به تاج القراء از مفسران و اکابر نحویان و ادبای شاعر. تـفسیر مورد بحث در دو مجلد به زبان عربی و به شیوه ادبی و کلامی‌ که سال فراغت از تالیف آن سنه ۵۲۱ ق می‌باشد.
سیوطی به جهت تشیعش او را در الاتقان رد کرده است. نـسـخـه مـورخه ۹۲۸ ق این تفسیر در مجلس شورای اسلامی تهران و نیز نسخه دیگری از آن به
شماره ۴۱۴۷ در مجموعه چستر بتی موجود است.
تـاج الـقراء کرمانی دارای دو تفسیر دیگری است به نام:
۱) لباب التاویل که آن در یک جلد به زبان عـربی و به شیوه کلامی‌و ادبی است نسخه‌های این تفسیر در کتابخانه‌ها موجود است از جمله به شماره ۴۱۴۷ در مجموعه چستر بتی که آغاز آن با نسخه مجلس شورای اسلامی‌ اختلاف دارد.
۲) البرهان فی متشابه القرآن. تفسیر البرهان فی توجیه متشابه القرآن کما فیه من الحجة و البیان، که در یک جلد و به زبان عربی و به شیوه کلامی‌ و ادبی و موجود نیست.
[۴۲] سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان، ج۲، ص۲۲۱.



کشف المشکلات و ایضاح المعضلات اثـر ابوالحسن علی (زنده در ۵۳۵ ق) فرزند حسین بن علی الضریر اصفهانی از اعاظم علمای نحوی شیعه.
این تفسیر در یک جلد به زبان عربی و به شیوه کلامی‌ و ادبی است.
مفسر بحث خویش را به اعراب آیات قرآن کریم اختصاص داده است و طی کتب تفسیر و نحو از آن نقل گردیده است.
ابوالحسن علی بیهقی (م ۵۶۵ ق) در کتاب خود الوشاح می‌نویسد نسخه از این تفسیر را در اختیار داشته است و به بعضی از خصوصیات آن پرداخته است. امروز نسخه‌ای از آن به شماره ۴۳۸ در کتابخانه ایاصوفیای استانبول موجود است.
خیرالدین زرکلی در اعلام تصریح نموده است که آغاز آن افتادگی دارد و نیز نسخه‌های دیگری در کتابخانه خصوصی مشاهده شده است.
شیخ آقابزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعة آن را یاد کرده و شرح حال وی را در الذریعه آورده است.
از ابـوالـحسن جامع العلوم اصفهانی دو تفسیر دیگر نام برده‌اند:
۱) جامع العلوم باقولی، که در یک جـلد به زبان عربی و به شیوه کلامی‌تدوین شده که بدون پرداختن به اعراب آیات فقط به تفسیر آنها پرداخته است.
۲) الـبیان فی شواهد القرآن، که آن نیز در یک جلد و به زبان عربی است که مفسر بحث خود را به شواهد آیات اختصاص داده است.
[۴۹] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۲۷۹.
[۵۲] فیروزآبادی، محمدبن یعقوب، البلغة فی تاریخ ائمة اللغة، ۱۵۵.
[۵۵] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۵، ص۲۵۱.
[۵۶] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۶۰۳.



مجمع البیان فی تفسیر القرآن اثـر شیخ ابوعلی الفضل (مشهد ۴۶۸ - سبزوار ۵۴۸ ق) فرزند حسن بن الفضل طبرسی ملقب به امین الدین و امین الاسلام مشهور به طبرسی و شیخ طبرسی از مشاهیر مفسران شیعه.
مـجمع البیان تفسیری است به زبان عربی در ده مجلد و حجم آن تقریبا کمی‌بیش از تبیان شیخ طوسی است.
سـبـک و شـیـوه تـدویـن و تـبویب این تفسیر در میان همه تفسیرهای فریقین و فارسی و عربی بـی سـابـقـه و بـی نـظـیـر اسـت و با نظمی‌ متین و مرتب و با روش علمی‌ و ساده که بین تمامی‌تفسیرهای موجود از منزلت خاصی برخوردار است.
هـمچنین مسائل ادبی از نحو و لغت و اشتقاق و تصریف و مسائل نحوی را مشروح و مبسوط مورد بحث و بررسی قرار داده است که جنبه نحو و لغت در آن قوی‌تر است. در این تفسیر تبویب و تنظیم مطالب به نحوی است که به مراجعه کننده امکان می‌دهد تا خواسته خود را ذیل یکی از ابواب و فصول به سرعت بازیابد.
مفسر نخست از نظر قرائت و اختلاف قراءآت تحت عنوان الحجة، بعد از نظر لغت و مشکلات لغوی و از نظر اعراب کلمات سپس از نظر اسباب النزول و معنی آیه را مورد بحث قرار داده و بعد احکام آیـه و قـصص را به میان می‌آورد و گاهی به اشعار نیز استشهاد کرده است و در پایان تحت عنوان نـظـم، ربـط و پیوند معنائی آیات را به یک دیگر و ربط هر آیه از آیات را به آیات قبل و بعد از آنها و همچنین ارتباط سوره‌های قرآن مجید را با هم بازگو نموده است.
مـؤلـف در مـقـدمه این تفسیر هفت فن را یاد کرده است در موضوعاتی که تعلق دارد به تفسیر و مفسرین :
فن اول) در تعداد آیات قرآن و فائده دانستن آن.
فن دوم) در ذکر اسامی‌ قراء مشهور و طرق روایات آنان.
فن سوم) در تفسیر و تاویل آیات.
فن چهارم) در اسامی‌ قرآن کریم و معنای آنها.
فن پنجم) در علوم قرآن مجید.
فن ششم) در ذکر بعضی از اخبار مشهور در فضل قرآن کریم.
فـن هـفـتـم) در مـستحبات قاری قرآن مجید در تحسین و کیفیت قراءات و تزیین صوت هنگام قرائت.
سپس به تفسیر سوره الحمد پرداخته است و پایان مجلد اول لغایت آیه ۱۸۲ سوره بقره (فمن خاف مـن مـوص جـنـفا او) که فراغت از تالیف آن شعبان ۵۳۰ ق و پایان تالیف جلد ده این تفسیر نیمه ذی القعده ۵۳۶ ق می‌باشد.
تالیف این تفسیر گران سنگ حدود ۷۵ ماه به درازا کشیده است. مـفـسـر از مـنـابـع گوناگون سنی و شیعه بدون تعصب بهره گرفته است و خود در مقدمه آن تـصریح نموده که از تفسیر التبیان شیخ طوسی سود جسته و هنگام تفسیر خود آن را مقتدای کار خویش قرار داده است.
سـپـس اسـتـدراک کـرده و می‌گوید نظم تفسیر التبیان پریشان است و نیز غث و سمین دارد و تفسیر خود را مکمل و رفع تمام نواقص آن دانسته است.

۶.۱ - وضعیت کتاب

از این تفسیر امروزه نسخه‌های کهن و نفیس خطی در کتابخانه‌های عمومی‌ و خصوصی در دست است و بیش از پانزده نسخه از این تفسیر در کتابخانه آیت اللّه مرعشی قم موجود می‌باشد.
‌ایـن تـفسیر نخست در تهران از سالهای ۱۲۶۲ تا ۱۲۶۸ ق لغایت ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۳ ق در دو مجلد پنج مـرتـبـه چـاپ سنگی شده و بارها در ایران و مصر و لبنان به طبع رسیده است و نیز در تهران به تـحـقیق آیت اللّه ابوالحسن شعرانی در ۱۳۷۳ ق با برابری صفحات با چاپ صیدا توسط کتابفروش اسلامیه تجدید چاپ گردیده است.
یـکـی از بـهترین چاپ‌های آن به تحقیق حاج سید‌هاشم رسولی محلاتی در ۱۳۷۹ ق انجام گرفته است سپس مکررا از سوی انتشارات داراحیاء الثراث العربی تجدید طبع شده است.
و نـیـز دو دهـه پـیـش به کوشش عده‌ای از فضلاء از جمله آقایان احمد بهشتی و محمد مفتح به فارسی ترجمه شده و منتشر گردیده است.
هـمچنین جمعی از مفسران و علما مجمع البیان را تلخیص نموده‌اند مشهورترین آنها به کوشش شیخ بیاض و نام آن زبدة البیان است همچنین کفعمی آن را با نام قراضة النضیر فی تلخیص مجمع البیان ملخص کرده است.

۶.۲ - تفاسیر دیگر علامه

شیخ طبرسی به تدوین یک تفسیر اکتفا نکرده و از او دو تفسیر دیگر نام برده‌اند:
۱) الکافی الشافی، ‌ایـن تـفـسـیـر در یک جلد و به زبان عربی و به شیوه ادبی است که پس از فراغت از تفسیر کبیر (المجمع البیان) به تفسیر الکشاف جاراللّه زمخشری برخورد کرد.
و تفسیر الکافی را بر مبنای تفسیر زمخشری بین سالهای ۵۳۵ یا ۵۳۷ تا ۵۴۱ ق تدوین نموده و آراء مخالف خود را با زمخشری توضیح داده است. ‌ایـن تـفسیر مورد اعجاب و قبول علما قرار گرفته و در محافل علمی‌ از شهرت بسزائی برخوردار است. نسخه‌های خطی آن بر خلاف دو تفسیر دیگر طبرسی کمیاب است.
۲) جـامع الجوامع، طبرسی آن را پس از دو تفسیر دیگر خود نگاشته و برای تنظیم آن از آنها بهره بسیار برده است.
و آن در چهار مجلد بزرگ به زبان عربی می‌باشد. در مقدمه علت اقدام به تالیف این تفسیر را اصرار بسیار زیاد ابونصرالحسن فرزند خود نوشته است که سن مفسر در این هنگام بیش از ۷۰ سال بوده است. آقای ابوالقاسم گرجی امتیاز این تفسیر را به الکشاف در چهار مورد ذکر کرده است :
۱) اختصار و حذف زوائد و مطالب غیر ضروری.
۲) نـقـل روایـاتی از طرق شیعه که گاهی با تفسیر کشاف موافق، و در بسیاری از مواضع مخالف است.
۳) نقل پاره‌ای از مطالب از زمخشری.
۴) در مـواقـع اختلاف نظر با آراء معتزله یا نظرات زمخشری آنچه را خود حق می‌دانسته انتخاب کرده است.
‌ایـن تـفسیر از نظر بلاغت و اختصار سرشار از نکات علمی‌ و فواید بسیار و کشاف مبهمات است و یکی از بهترین تفسیرهای مؤخر شیعی به شمار می‌آید.
طول تدوین این تفسیر را شیخ طبرسی از صفر ۵۴۲ تا محرم ۵۴۳ ق طی دوازده ما (به عدد ائمه معصومین (علیه‌السّلام)) تصریح نموده است.
نسخه‌های متعددی از آنها موجود است که کهن‌ترین آن به تاریخ دوشنبه ۱۴ ذی القعده ۷۶۳ ق را دارد و در مجلس شورای اسلامی‌ وجود دارد.
چـاپ سـنـگـی در ۱۳۰۲ ق و بعد در ۱۳۲۱ ق در تهران انجام یافته و چاپ آخر آن توسط انتشارات دانشگاه با مقدمه و تعلیقات آقای گرجی در ۱۳۴۷ ش در تهران صورت گرفته است. مـجمع البیان فی تفسیرالقرآن. فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، تحت عناوین فوق.
[۶۲] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۴۰.
[۶۳] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۴۱۹.
[۶۵] خرمشاهی، بهاءالدین، سهم ایرانیان در تفسیر قرآن، ص۱۸.
[۶۶] فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانه مرکزی آسـتـان قـدس، ص۴۹۶.
[۶۷] مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۴، ص۸۴۵.



مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار اثـر تاج الدین ابوالفتح محمد (۴۷۹ - ۵۴۸ ق) فرزند ابوالقاسم شهرستانی اشعری ملقب به داعی الدعاة و حجة الحق و افضل. در عـصـر مفسر سنی‌ها در خراسان و بغداد در اوج قدرت بودند او توانست خود را اشعری و شافعی فرانماید. اکثر کتب عامه با تردید به شافعی بودن مفسر می‌نگرند.
صاحب العبر و ابن عماد حنبلی در شذرات الذهب به باطنی بودن مفسر تصریح دارند و لقب داعی الدعاة که از عناوین اسماعیلیه است نیز از همین معنی بر اسماعیلی بودن او حکایت دارد.
تـفـسـیـر مـورد بـحث که بزرگترین اثر فکری شهرستانی است و در نیم قرن اخیر شهرت یافته اسماعیلی بودن مفسر را می‌رساند.
شـیوه مفسر در تفسیر مورد بحث این است که در شرح آیات قرآن کریم از حکمت و فلسفه و کلام سود جسته است و بیشتر از مسائل عقلی بهره گرفته است.
مـفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار در چند مجلد بزرگ است و نسخه نفیس منحصر به فرد از مجلد اول آن مـورخ ۶۶۷ ق کـه شـامـل تـفسیر سوره الفاتحه و البقره می‌باشد از مخطوطات کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌(بشماره ۸۰۸۶، ص۷۸ ب) می‌باشد. سال تالیف این اثر مهم پشت صفحه اول نسخه مذکور سال ۵۳۸ ق ضبط شده است.
شـهرستانی در اواخر عمر خویش در موطن خود شهرستان واقع بین نیشابور و خوارزم این تفسیر را تالیف نموده است.
در‌ایـن سالها پس از غلبه ترکان قراختائی در دشت قطوان و ضعف قدرت سلطان سنجر در خطه خراسان، او دیگر از برای اظهار اعتقادات شیعی خویش مانعی را مشاهده نمی‌کرده و این روزگار را بهترین فرصت برای ابراز افکار و اعتقادات خود دیده و مبادرت به تالیف تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار کرده است.
او در مـقـدمه خود عبداللّه بن عباس را منبع تمام تفسیرها دانسته و می‌نویسد که حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای او دعا فرمودند و از شاگردان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) بوده و نزد آن امام (علیه‌السّلام) علم دین و تفسیر و تاویل آموخت.
سـپـس می‌نویسد که قرآن کریم و بیان و تفسیر آن میراث خاندان عصمت و نبوت است و علم تفسیر و تاویل را مخصوص ائمه معصومین (علیه‌السّلام) می‌داند.
این تفسیر به همت مرکز انتشار نسخ خطی در تهران، با مقدمه عبدالحسین حائری و پرویز اذکایی در دو مـجـلـد بـه شـیوه چاپ عکسی از روی نسخه منحصر به فرد محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، در سال ۱۳۶۸ ش به طبع رسیده است.
تـفـسیر دیگری به نام تفسیر سوره یوسف، از شهرستانی نقل کرده‌اند که به زبان عربی و به شیوه فلسفی در یک جلد تالیف شده که در بیان و تاویل آیات سوره یوسف از مباحث حکمت و کلام بهره گرفته است ولی اینک وجود ندارد. الملل و النحل، (ترجمه فارسی به قلم سید محمد رضا جلالی نائینی)، مقدمه.
[۶۸] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۲۱۵.
[۶۹] بیهقی، علی بن زید، تاریخ حکماء الاسلام، ص۱۴۱.
[۷۱] جرجی زیدان، آداب اللغة الـعـربـیـة، ج۳، ص۹۹.
[۷۳] مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۷۲.
[۷۸] کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۰، ص۱۸۷.
[۷۹] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۱۰۲.



قصص الانبیاء اثر مـفـسـر الامام ضیاءالدین ابوالرضا فضل اللّه (زنده در ۵۴۸ ق) فرزند علی بن حسینی راوندی کاشانی از علما و متکلمین امامیه.
تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربی و به شیوه قصصی و کلامی‌ شامل بخشی از قرآن کریم مـفـسـر آیات قصص پیامبران را گردآوری نموده سپس به تفسیر و شرح و بیان داستانهای انبیاء می‌پردازد.
علامه مجلسی در بحارالانوار تفسیر قصص العلماء را دو کتاب دانسته است، نخست تالیف ضیاءالدین ابوالرضا فضل اللّه راوندی و دومی‌ از قطب الدین راوندی.
چهار نسخه از این کتاب در کتابخانه آیت اللّه مرعشی قم و یک نسخه در کتابخانه مدرسه سپهسالار موجود است. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن.
[۸۱] افندی، عبدالله بن عیسی، تـعلیقه امل الامل، ص۲۲۹ - ۲۳۰.
[۸۴] حسینی، سیداحمد، فـهـرسـت کـتـابخانه آیة اللّه مرعشی قم، ج۶، ص۶۸-۶۹.



روض الجنان و روح الجنان تفسیر ابوالفتح رازی اثر ابوالفتح جمال الدین حسین (حدود ۴۷۰ - ۵۵۴ ق) فـرزنـد عـلـی بن محمد خزاعی نیشابوری رازی معروف به ابوالفتوح رازی (مدفون در بـقـعـه‌ای در جـوار مـرقـد شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری) از ائمه مفسران شیعه و مشاهیر متکلمین امامیه (ابوالفتوح رازی). تـفـسـیر ابوالفتح رازی قدیمی‌ترین تفسیر مفصل فارسی شیعی است که به شیوه کلامی و روائی و ادبی تالیف گردیده است.

۹.۱ - ویژگی تفسیر

مفسر نخست قطعه‌ای از آیات قرآن کریم را می‌آورد.
سـپـس بـه تـفسیر آنها از جنبه‌های ادبی و لغوی می‌پردازد و از اقوال مفسرین و نیز از احادیث و روایات ائمه معصومین (علیه‌السّلام) استفاده می‌کند. سـپـس در وهـلـه بعدی از اخبار اهل تسنن هم بهره می‌گیرد اقوال مفسرین از صحابه و تابعین چون ابن عباس و مجاهد و قتاده و سدی را نقل می‌کند.
شـواهـد شعری اعم از فارسی و عربی در این تفسیر از تفسیر طبری و کشاف زمخشری هم بیشتر است.
مـفـسر در حل مشکلات زبانی و لغوی آیات قرآن مجید به اشعار شعرای عرب تمثل می‌کند و در بیان و تفسیر وجوه تعبیرات مفردات و مرکبات و مشکلات آیات به پیروی از همین سنت به اشعار استشهاد کرده است. اما از نظر جنبه کلامی‌ این تفسیر معتدل و متوسط است شبیه به تفسیر طبری و هرگز به‌ اندازه تفسیر التبیان طوسی و مجمع البیان شیخ طبرسی و تفسیر زمخشری و فخر رازی بحث‌های کلامی‌ندارد. چـون مـفـسـر از خطباء و وعاظ برجسته و مشهور عصر خویش بوده همانند منبریان زبردست به جهات و جوانب مختلف آیات اشاره دارد. جنبه شیعی در این تفسیر قوی‌تر از مجمع البیان و التبیان مشاهده می‌گردد.
همچنین در اخلاق و زهد و آداب از اقوال مشایخ صوفیه و عرفا بسیار می‌آورد.
و در زمـیـنـه حـکـایـات و قصص انبیاء بدون نقادی از کتاب عرائس ثعلبی که پر از اسرائیلیات و گـزاف گوئی است نقل می‌کند و در بحث از مسائل فقهی ذیل آیات احکام به مسائل شرعیه و حکم آیه می‌پردازد. و نـیز در موارد اختلاف، اقوال گوناگون را ذکر می‌کند سپس نظر خویش را به صورتی مستدل بیان می‌دارد.

۹.۲ - تفاسیر دیگر

مفسر در مقدمه خویش بر این تفسیر می‌نویسد پس چون جماعتی از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تدین اقتراح کردند که در این باب جمعی باید کردن چه اصحاب ما را تفسیری نیست مـشـتـمل بر این انواع واجب دیدم اجابت کردن ایشان و وعده دادن به دو تفسیر یکی به پارسی و یکی به تازی جز که پارسی مقدم شد بر تازی برای آن که طالبان این بیشتر بودند و فایده هرکسی بـدو عـامـتـر بـود و‌ایـن کـتاب ان شاء اللّه از میانه اطناب و اختصار بود اطنابی که ممل نباشد و اختصاری که مخل نباشد.
شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعة و سایرین احتمال داده‌اند گفتار مفسر که از دو تفسیر یکی به پـارسـی و یکی به تازی سخن می‌گوید تفسیر عربی‌اش همان بیست مجلد باشد که شاگردش منتجب الدین در کتاب خود الفهرست یاد کرده است ولی علامه قزوینی در تحقیقات مفصل خود کـه در آخـر طـبع این تفسیر (۱۳۱۵ ق) چاپ گردیده فهرستی از انتهای مجلدات بیست گانه تقسیم اصلی مؤلف را به دست داده است و می‌نویسد ظاهرا گرچه در دیباچه تفسیر حاضر وعده تالیف تفسیر عربی را داده ولی هیچ وقت از عالم قوه به حیز فعل نیامده است. شـایان به ذکر است چنانچه مفسر تفسیری هم به زبان عربی نگاشته باشد این تفسیر عربی تا عصر حاضر از کتب مفقوده شیعه می‌باشد.

۹.۳ - تاریخ تألیف و شهرت تفسیر

تاریخ تالیف تفسیر روض الجنان مابین سالهای ۵۱۵ تا ۵۴۵ ق است.
‌ایـن تـفسیر از آغاز تالیف مورد توجه فریقین سنی و شیعه بوده و از شهرت عظیم برخوردار شده است و فخرالدین رازی (۵۴۴ - ۶۰۶ ق) هنگام تالیف تفسیر مفاتیح الغیب از این تفسیر بهره بسیار گرفته است.
عبدالجلیل قزوینی که کتاب خود النقض را در فاصله‌ای کم پس از تالیف این تفسیر نگاشته در این باب چنین می‌نویسد اگر شیعه امامیه خواهند که از مفسران خود لافی زنند از جماعتی نامعتبر و نامعروف نزنند که خواجه آورده است از تفسیر محمد باقر (علیه‌السّلام) لاف زنند و از قول جعفر طوسی و تـفسیر شیخ محمد فتال و تفسیر خواجه بوعلی طبرسی و تفسیر شیخ جمال الدین بوالفتوح رازی (رحـمـةاللّه‌علیهم) و غیرهم که همه خبیر و عالم بوده‌اند اولیان همه معصوم و آخریان همه عالم و‌ امـیـن و مـعـتمد
[۸۵] قزوینی، عبدالجلیل، النقض، ص۳۰۴.
و این دلیل است بر اینکه این تفسیر از آغاز تالیف آوازه بلندی داشته و از شهرت بسزائی برخوردار بوده است.
قاضی نوراللّه شوشتری در مجالس المؤمنین
[۸۶] شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰.
آن را چنین ستوده است و بالجمله مثار فـضـل و مساعی جمیله او در تفسیر کتاب کریم و ابطال تاویلات سقیم و مخالفان ائیم و تعنفات نـامـسـتـقیم مبتدعان رجیم بر همگی مخفی نیست از تفسیر فارسی او ظاهر می‌شود که معاصر صـاحب کشاف بوده و بعضی از اشعار کشاف به او رسیده اما کشاف به نظر او نرسیده و این تفسیر فارسی او در وثاقت تحریر و عذوبت تقریر و دقت نظر بی نظیر است.
فـخـرالـدین رازی اساس تفسیر کبیر خود را از آنجا اقتباس نموده و جهت دفع انتحال، بعضی از تـشـکـیکات خود را بر آن افزوده در مطاوی این مجالس پرنور شطری از روایات و لطایف نکات و اشارات مسطور است و او را تفسیری عربی هست که در خطبه تفسیر فارسی به آن اشاره نموده اما تا غایة به نظر مطالعه فقیر نرسیده و علامه مجلسی آن را جزو منابع بحارالانوار قرار داده است و میرزاعبداللّه افندی اصفهانی (م ۱۱۳۰ ق) در کتاب خود ریاض العلماء این تفسیر را می‌ستاید.

۶.۱ - وضعیت کتاب

‌امـروزه نسخه‌های کهن خطی از این تفسیر در کتابخانه‌های عمومی‌ و خصوصی جهان در دست می‌باشد. از جـمـلـه یـازده نـسخه در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی و سه نسخه کهن در کتابخانه مرعشی قم موجود است.
تفسیر ابوالفتوح تاکنون چهار بار به طبع رسیده است.
نخست در پنج مجلد به قطع رحلی.
بار سوم با مقدمه و حواشی و تصحیح آیة اللّه ابوالحسن شعرانی.
بار چهارم تحت عنوان روض الجنان و روح الجنان به کوشش و تصحیح دکتر محمد جعفر یاحقی و دکتر مهدی ناصح. چاپ مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
این طبع و تصحیح جدید بر مبنای چندین نسخه خطی کهن بهترین تصحیح علمی‌این اثر است باتـنـظـیم انواع فهارس لازم تاکنون مجلدات ۱ تا ۵ و ۹ تا ۱۷ منتشر گردیده و تصحیح و تبع سایرمجلدات بیست گانه آن به تدریج ادامه دارد. مـقـدمه ابوالحسن شعرائی بر طبع سوم تفسیر.
[۸۷] قزوینی، محمد، خاتمة الطبع تفسیر ابوالفتح، ج۵، ص۶۱۵.
[۸۹] خرمشاهی، بهاءالدین، سهم ایرانیان در تـفـسـیر قرآن، ص۲۲.
[۹۰] محدث ارموی، سیدجلال‌الدین، تعلیقات النقض، ج۱، ص۱۵۱.
[۹۱] فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی آسـتـان قـدس، ص۲۸۷.
[۹۲] حسینی، سیداحمد، فـهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، ج۱، ص۳۸۸.
[۹۳] حسینی، سیداحمد، فـهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، ج۱۹، ص۲۴۷.
[۹۴] مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۲، ص۸۲۰.



عین المعانی فی تفسیر السبع المثانی (تـفـسـیـر ابـن طیفور)، از شیخ ابوعبداللّه محمد (م ۵۶۰ ق) فرزند طیفور غزنوی سجاوندی، از مفسران و ادبای عصر خویش. این تفسیر در چند جلد به زبان عربی است.
مـفـسر آن را به شیوه ادبی نگاشته است و نیز به نحو و اعراب و معانی و کیفیت قراءآت آیات قرآن کریم پـرداخـته است و بیشتر بحث خویش را به ادبیات و قواعد عربی آیات اختصاص داده و نیز در نوع خود بسیار نافع و کم نظیر است.
قفطی در کتاب خود انباه الرواة می‌نویسد وی قریب عصر ما زندگی می‌کرد و نام این تفسیر را عین التفسیر ضبط کرده است و آن را ستوده و در چند جلد می‌خواند.
سپس می‌گوید این تفسیر به نام تفسیر انسان العین توسط فرزندش تلخیص شده است.
ولـی حاجی خلیفه این تفسیر را در کشف الظنون به نام تفسیر عین المعانی فی تفسیر السبع المثانی ذکر نموده است و مختصر آن را تفسیر انسان عین المعانی یاد کرده که هر دو یکی است.
آقـای عـلـی نقی منزوی هنگام ذکر آثار باقی مانده مفسر تا عصر حاضر در فهرست دانشگاه تهران می‌نویسد که یگانه نسخه آن چنانکه در فهرست ذکر شده در قاهره موجود است.
چنانچه در فهرست یاد شده و نیز نسخه دوم آن چنانکه آقای الیس در فهرست نسخه‌های عربی
[۹۵] الیس، فهرست نسخه‌های عربی، ج۲، ص۲۶۵.
معرفی می‌کند در موزه بریتانیا محفوظ است.
از ابـن طیفوری سه کتاب دیگر که بعضی آنها را تفسیر می‌دانند ذکر شده است:
۱) غرائب القرآن، در چـنـد جـلـد به زبان عربی و به شیوه ادبی است که در آن به شرح لغات مشکله و متشابه قرآن کریم پرداخته است. نسخه‌ای از این تفسیر به شماره ۳۶۵۰ در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است.
۲) علل القراءآت، که در یک جلد به زبان عربی و با بحثهای ادبی و شرح علل قراءآت و نحو و بلاغت و آیات مشکله و متشابه و معانی کلمات قرآن تالیف گردیده است.
نـسـخـه هـائی از‌ ایـن تفسیر موجود است از جمله نسخه برلین و نسخه وین و احتمالا نسخه‌های معرفی شده از طرف آقای منزوی و فهرست دانشگاه تهران همان‌ها باشند.
۳) الایـضـاح فـی الوقف و الابتداء، این تفسیر در یک جلد و به زبان عربی و شرح علامات هفت گانه وقف و نشانه‌های مربوط به قراءآت است که آنها را نشانه‌های سجاوندی می‌خوانند و نیز می‌گویند که ابن طیفور اولین کسی است که این نشانه‌ها و علامات وقف را در قرآن به کار برده است.
نسخه‌هائی از این تفسیر در دست است که نسخه شماره ۶۹ مورخ ۸۷۷ ق کتابخانه دانشگاه تهران و نـسـخـه (بـریـتیش میوزیوم) طبق معرفی الیس در فهرست نسخه‌های عربی
[۹۶] الیس، فهرست نسخه‌های عربی، ج۲، ص۲۶۵.
از آن جمله هستند.
[۹۷] زرکلی، خیرالدین، الاعـلام، ج۲، ص۱۷۹.
[۱۰۲] منزوی، علینقی، فهرست اهدائی مشکوة به دانشگاه تهران، ج۱، ص۲۴۱.



التنویر فی معانی التفسیر اثر شیخ ابوعلی محمد (م ۵۶۵ ق) فرزند حسن بن علی فتال نیشابوری معروف به ابن الفارس، از اعلام محدثین و مفسرین امامیه.
‌ایـن تـفـسـیـر کـه بـه شـیوه روائی و کلامی‌ می‌باشد از شهرت زیادی برخوردار بوده است شیخ عبدالجلیل قزوینی در النقض
[۱۰۶] قزوینی، عبدالجلیل، النقض، ص۲۸۲.
فتال را از مفاخر علمای شیعه شمرده و می‌نویسد (و بر شیعه آن حجت باشد که در تفسیر محمدباقر (علیه‌السّلام) و در تفسیر حسن عسکری (علیه‌السّلام) باشد و در تفسیر شیخ ابوجعفر طوسی و محمد فتال نیشابوری). ابن شهر آشوب مازندرانی در مقدمه مناقب و علامه نوری در خاتمه مستدرک، فتال را جزو مشایخ ابن شهر آشوب و با عنوان شیخ شهید و ثقه معروف به ابن الفارسی ذکر کرده‌اند.
آقابزرگ تهرانی در الذریعة مفسر را غیر از شیخ محمد بن علی فتال نیشابوری (م ۵۵۰ ق) می‌داند.
تـفـسـیر الفتال را مربوط به محمد بن علی فتال می‌دانند که در یک جلد و به شیوه روائی بوده و اکنون وجود ندارد.
[۱۰۹] اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۶۲.
[۱۱۲] منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۱۲۶.
[۱۱۳] منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۴۳۶.
[۱۱۴] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ص۵۹۱.
[۱۱۷] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۹۸.
[۱۲۰] قزوینی، عبدالجلیل، النقض، ص۵۱.



تفسیر بیهقی اثر ظهیرالدین ابوالحسن علی (۴۹۹ - ۵۶۵ ق) فرزند ابوالقاسم زید بیهقی معروف به ابن الفندق و فرید خراسان و ابوالحسن بیهقی نیشابوری، از علمای شیعه صاحب نخستین شرح نهج البلاغه
[۱۲۱] جعفری، محمدمهدی، دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۵۹۵.
اعیان الشیعه، ۷۸ عنوان و آیت اللّه مرعشی نجفی در مقدمه لباب الانساب وی ۷۴ عنوان از مؤلفات او را ضـبـط کـرده انـد و بـر حـسب قول معروف وی نخستین نفری است که به شرح نهج البلاغه پرداخته است.
مـؤلـف از مـفسرین امامیه است که به تالیف یک تفسیر اکتفا نکرده و پنج تفسیر در علوم مختلف قرآن کریم نـگـاشـته که تمامی‌ آنها به زبان عربی هستند و آنها عبارتند از:
۱) اسئلة القرآن مع الاجویة، بخشی از قرآن مجید که به شیوه کلامی‌ و پاسخ سؤالات می‌باشد.
۲) احکام القراءآت در کیفیت قراءآت و قواعد و قراء نگاشته است.
۳) اعجاز القرآن، در این تفسیر بیشتر به لغت و ادب قرآن کریم پرداخته است.
۴) قرائی آیات القرآن، به متشابه آیات قرآن کریم اختصاص داده.
۵) قصص القرآن درباره قصص انبیاء بحث کرده است. مقدمه تاریخ حکماء الاسلام.
[۱۲۳] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۲۹۰.
[۱۲۴] اسماعیل، بغدادی، ایضاح المکنون، ج۱، ص۳.
[۱۲۸] بیهقی، علی بن زید، مقدمه لباب الانساب، ج۱، ص۷.




فقه القرآن اثر قطب الدین ابوالحسین یا ابوالحسن سعید (م ۵۷۳ ق) فرزند عبداللّه راوندی. که او را سعید بن هبة اللّه راوندی می‌خوانند و به قطب راوندی معروف و از مفسران شیعه و شیوخ اجازات امامیه است. این اثر در فقه آیات قرآن کریم است در دو مجلد به زبان عربی.
مـؤلف در این اثر به تفسیر و بیان آیات احکام قرآن مجید و حکم فقهی آیات تشریعی پرداخته و آن را اساس ابواب کتب فقهیه از طهارات سپس صلاة و پایان آن کتاب دیات مرتب نموده است. فراغت از تالیف آن در ۵۶۲ ق بوده است

۱۳.۱ - انگیزه تألیف و نسخ موجود

در آغـاز بـعـد از بـسمـلـه می‌نویسد: علت پرداختن من به تالیف فقه قرآن چون ندیدم از علمای گـذشته و حاضر شخصی کتاب خاصی در تفسیر فقه قرآن تالیف نموده باشد لذا تصمیم گرفتم کـتابی را در فقه قرآن تالیف کنم که این کمبود را جبران نماید نسخه‌های این تفسیر از آغاز شایع بوده و مورد استفاده مفسران قرار گرفته است.
نـسـخـه هـای کـهن این تفسیر امروزه در کتابخانه‌ها از جمله کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه مرعشی قم محفوظ است.
این تفسیر در دو مجلد با مقدمه و تحقیق سید احمد حسینی اشکوری توسط کتابخانه مرعشی قم منتشر و سپس تجدید طبع گردیده است.

۹.۲ - تفاسیر دیگر

از قطب راوندی تفسیرهای متعدد دیگری نام برده‌اند که عبارتند از:
۱) اسباب النزول، که در بیان شان و اسباب نزول آیات قرآن به زبان عربی و به شیوه کلامی‌است.
۲) ‌ام القرآن، بخشی از قرآن را با بهره گیری از روایات و احادیث ائمه اطهار (علیه‌السّلام) به شیوه روائی در یـک جـلـد مورد تفسیر قرار داده و نسخه‌ای از آن نزد کفعمی بوده که در مؤلفات خود از آن نقل کرده است.
۳) خـلاصـة الـتفاسیر، به شیوه کلامی‌ و روائی در ده مجلد است که سید حسن صدر در تاسیس الشیعة اشتباها ۲۰ مجلد نوشته است و آن را مشحون از حقائق و دقائق علوم قرآنی و از نفیس‌ترین تفسیرهای شیعی بعد از شیخ طوسی دانسته است.
نـسـخـه هـای کـهـن و مـتـعددی از این تفسیر موجود است: نسخه‌ای در کتابخانه علی پاشا در استانبول، و نیز در کتابخانه جعفری مدرسه هندی و کتابخانه موقوفه شیخ محمد صالح برغانی در کربلا.
۴) الـایـات الـمـشکله فی التنزیه، در یک جلد به شیوه روائی بخشی از قرآن کریم مربوط به آیات مشکله و متشابهه است و امامت و ولایت در قرآن را نیز بحث کرده است.
۵) قـصـص القرآن، در یک جلد اختصاص به داستانهای پیامبران و شرح حال آنها از حضرت آدم تا حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرتب به بیست باب داده است. چـهار نسخه از این تفسیر که کهن‌ترین آن مورخ ۱۰۹۰ ق می‌باشد در کتابخانه مرعشی قم موجود است.
۶) اللباب فی فضل آیة الکرسی.
۷) الناسخ و المنسوخ، این تفسیرها همه به زبان عربی تالیف گردیده است.
۸) شـرح آیات الاحکام، که عده‌ای این تفسیر را با تفسیر فقه القرآن یا تفسیر آیات الاحکام راوندی متحد می‌دانند.
۹) تفسیر راوندی، در دو جلد که آن را تلخیص از خلاصة التفاسیر (ده جلدی) می‌دانند.
۱۰) الـلـب و الـلـبـاب، کـه آن را داری نام‌های مـختلف از قبیل: اللباب المستخرج من فصول عـبـدالـوهاب و یا تفسیر اللب و اللباب فی فضل آیة الکرسی، ذکر کرده و گفته‌اند که نسخه‌های متعددی در دست است ولی آنها را معرفی نکرده‌اند.
[۱۳۰] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۱۰۴.
[۱۳۲] اسماعیل، بغدادی، ایضاح المکنون، ج۱، ص۹۸.
[۱۳۶] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۵.
[۱۳۸] منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۶۸.
[۱۳۹] فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، ج۳، ص۲۳۵.
[۱۴۳] بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، ص۳۰۴.



البیان فی تفسیر القرآن اثری مجهول المؤلف از تالیفات یکی از علمای شیعه که در سال ۵۷۶ ق زنده بوده است.
‌ایـن تـفـسـیـر در شـش جـلد که قسمت‌هائی از شش مجلد در یک جلد بزرگ جمع گردیده و از مخطوطات کتابخانه شیخ عبدالحسین تهرانی (شیخ العراقین)، (م ۱۲۸۶ ق) در کربلا می‌باشد که نسخه‌ای است منحصر به فرد به خط مؤلف مورخه ۵۷۶ ق.
مـجـموعه‌ای که در این یک جلد گردآوری شده است شامل بخشی از اوائل جزء اول و قسمتی از آخـر مجلد دوم تفسیر تا آیه ۱۱۷ از سوره آل عمران است و در پایان این قسمت آمده است: و افق الـفـراغ مـنه یوم السبت تاسع عشر شعبان سنة ست و سبعین و خمسمائة و نیز مجلد پنجم این تـفـسیر که از آغاز سوره حم السجده تا پایان سوره المجادله است در این مجموعه آمده است و در پایان آن آمده است تم المجلد الخامس و یتلوه المجلد السادس من اول سورة الحشر این نسخه در ۱۳۷۵ ق به کتابخانه مدرسه جعفریه هندی در کربلا منتقل گردیده است.
[۱۴۹] حلو، عامر، کربلا فی حاضرها و ماضیها (خطی)، معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعة الامامیة، ص۴۵.
[۱۵۰] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۹۸.



البصائر فی وجوه و النظائر از شیخ ظهیرالدین ابوجعفر محمد (زنده در ۵۷۷ ق) فرزند محمود نیشابوری مفسر و ادیب شیعی.
تفسیر مورد بحث به زبان فارسی در معانی مختلفه الفاظ قرآن کریم مرتب بر حروف الف باء دارای اصطلاحات تفسیر است. و بر حسب موضوع به چند فصل تقسیم شده است.
در فـهـرسـت آستان قدس رضوی درباره این تفسیر نوشته شده است: یکی از نسخ قدیم و مهم فارسی که بسیار کمیاب است همین تفسیر البصائر فی وجوه و نظایر می‌باشد و اهمیت آن از لحاظ تـطور زبان و نثر فارسی محتاج به شرح نیست زیرا کتابی که در قرن ششم هجری به زبان فارسی پاک خراسان نوشته شده باشد برای دوستداران زبان فارسی کتابی بدین خوبی و جامعیت در باب خـود تـالیف نشده است، از لحاظ موضوع و علوم قرآنی نیز بصائر کتاب پر ارزش و نفیسی است به خـصـوص کـه شـیـوه تالیف و تدوین آن با سایر تفسیرها فرق دارد
[۱۵۱] فکرت، محمدآصف، فهرست کتب خطی آستان قدس، ۱، ص۴۱۲.
نـسـخـه هـای متعددی از این تفسیر امروز در دست است از جمله نسخه کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی (شماره ۱۲۱۴) و نسخه موزه بریتانیا، نسخه کتابخانه پاریس، نسخه انجمن آسیایی بنگال.
[۱۵۳] دانش پژوه، محمدتقی، فهرست میکروفیلم‌های کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ص۲۱.
[۱۵۵] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۱۰۱.
[۱۵۶] عوفی، محمد، لباب الالباب، ص۲۳۳.
[۱۵۷] عوفی، محمد، لباب الالباب، ص۶۱۹.
[۱۵۸] ایوانف، ولادیمیر، فهرست ایوانف، ۱، ص۴۶۳.



بیان التنزیل از رشـیـدالـدیـن ابوعبداللّه محمد (۴۸۹ - ۵۸۸ ق) فرزند علی بن شهر آشوب سروی مازندرانی مـعـروف بـه ابن شهر آشوب در شهر ساری از توابع مازندران متولد شد و در حلب وفات یافت، از اعاظم علمای شیعه و از طرق اجازات
[۱۵۹] جعفری، محمدمهدی، دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۳۷.
تفسیر مورد بحث در شأن نزول آیات قرآن کریم است و از هر سوره بعضی از آیات آن را به شیوه‌ای پر فایده تفسیر کرده است.
نسخه‌ای از آن نزد علامه مجلسی (م ۱۱۱۱ ق) بوده و از آن در بحارالانوار قسم تفسیر نقل نموده اسـت و می‌گوید که این تفسیر علی رغم صغیرالحجم بودن کثیرالفوائد است و مطالب نادری را دارا می‌باشد. همین معنی را صاحب کشف الحجب و آقابزرگ تهرانی در الذریعة نقل کرده‌اند.
از ابـن شـهر آشوب دو تفسیر دیگر نام برده‌اند:
۱) تاویل متشابهات القرآن، که آن را به نام متشابه الـقرآن و یا متشابه القرآن و ما اختلف العلماء فیه من الایات نیز ذکر کرده‌اند تفسیری است در نوع خـود کـم نظیر و به بیان آن عده از آیات متشابهات که مفسران و علماء در تفسیر و یا در حکم آیه اختلاف کرده‌اند پرداخته است. ایـن کـتـاب به چند باب و چند فصل تقسیم گردیده که عناوین توحید و عدل و نبوت و امامت و مـفـردات از معاد و اصول فقه و احکام فقها در خصوص آیات و بالاخره باب نوادر مورد بحث قرار گرفته است.
این تفسیر در ۱۳۲۸ ق در تهران به چاپ رسیده است.
۲) الاسـبـاب الـنزول علی مذهب آل الرسول، ابن شهر آشوب از این تفسیر خود در مقدمه تفسیر دیگرش (متشابهات القرآن) نام برده و آن دو را برای درک علوم قرآن در کنار هم قرار داده است ولی از این تفسیر فعلا نسخه‌ای موجود نیست. کشف الحجب و الاسـتـار.
[۱۶۱] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۲۷۹.
[۱۶۴] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۷۲.
[۱۶۵] اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۱۵۵.
[۱۶۶] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۶، ص۲۹۰.
[۱۷۱] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۷۷.
[۱۷۵] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۹۸.



تفسیر راوندی (تفسیر عزالدین راوندی) اثر امام عزالدین ابوالحسن علی (زنده در ۵۸۹ ق) فرزند امام ضیاءالدین الرضا راوندی کاشانی، از اعاظم علما و مفسر و ادیب و شاعر شیعی. علوم قرآن و فنون ادب را از محضر پدرش و دیگران فراگرفت. وی کرسی تدریس را در قم به خود اختصاص داد و از مشایخ جمال الدین ابونصر المتطبب است.
تـفـسـیـر وی در یک جلد به زبان عربی و به شیوه روائی و کلامی‌ که طی تفسیرهای شیعی نقل گـردیـده و سمعانی (م ۵۶۲ ق) در الانساب یاد کرده که با مفسر ملاقات داشته و تفسیر وی را مشاهده کرده ولی در آن هنگام هنوز مشغول تالیف آن بوده است. مقدمه دیوان الامام ضیاءالدین ابی الرضا راوندی (کط - لب).
[۱۸۲] مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۱۱.



تفسیر ابن الکیال اثر شیخ ابوعبداللّه محمد (۵۱۵ - ۵۹۷ ق) فرزند محمد بن‌ هارون معروف به ابن الکیال، از علمای امامیه.
[۱۸۴] جعفری، محمدمهدی، دایـرة الـمعارف تشیع، ج۱، ص۳۵۹.
این تفسیر در یک جلد به زبان عربی است که طی کتب تفسیر و فهارس بسیار نقل گردیده است و شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه عنوان مختصر التبیان را جدا از این تفسیر دانسته است.
تـفسیرهای دیگری از ابن الکیال نقل کرده‌اند که عبارتند از:
۱) متشابه القرآن، که به زبان عربی و در یک جلد به شیوه روائی و کلامی‌ بوده.
۲) مختصر التبیان فی تفسیر القرآن، یا تفسیر ابن الکیال.
۳) اللحن الخفی و اللحن الجلی، که در قراءآت و الحان و مخارج حروف می‌باشد که ابن الکیال در این مورد تخصص کاملی داشته است.
[۱۸۶] ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۳۴۸.



مختصر التبیان (الـمـنـتـخـب مـن تـفـسیر القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان)، اثر شیخ ابو عبداللّه فـخرالدین محمد (۵۴۳ - ۵۹۸ ق) فرزند منصور بن احمد عجلی حلی معروف به ابن ادریس، از علمای شیعه و طرق اجازات امامیه.
[۱۹۳] جعفری، محمدمهدی، دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۰۱.
تفسیر ابن ادریس در واقع تلخیصی از تفسیر التبیان شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) جد مادری او می‌باشد.
ابـن ادریس هنگامی‌که به تفسیر التبیان برخورد کرد به عظمت کار شیخ طوسی واقف گردید و این اثر مورد اعجاب و تقدیر او قرار گرفت و مبادرت به تلخیص آن نمود.
فراغت از تالیف این تفسیر در ۵۸۲ ق می‌باشد. ابن ادریس تعلیقاتی هم بر تفسیرالتبیان دارد که غیر از این تفسیر است. ابن ادریس نکات و طرایفی را از تفسیر التبیان شیخ طوسی انتخاب و استخراج و جمع نموده است بدون اینکه تغییری در الفاظ و تصرف در عبارات آنها بدهد. نـسخه‌های متعدد خطی از این تفسیر موجود است از جمله در کتابخانه آستان قدس رضوی (به شـماره ۸۵۸۶) مورخ ۶۴۰ ق یعنی ۴۳ سال پس از تالیف و در کتابخانه شیخ محمد صالح برغانی مورخ ۶۵۰ ق در کربلا و دو نسخه در کتابخانه مرعشی قم (شماره ۴۵۸۴) مورخ ۱۰۹۲ ق.
‌ایـن تفسیر از روی کهن‌ترین نسخه آن در ۱۴۰۹ ق با تحقیق سید مهدی رجائی از طرف کتابخانه مرعشی قم طبع و منتشر گردیده است.
تفسیر دیگری بنام التعلیقات علی تفسیر التبیان از محمد بن ادریس در دست است در یک جلد به زبان عربی شامل مجموعه‌ای از تعلیقات و حواشی و ایرادات ابن ادریس بر تفسیر التبیان شیخ طوسی. این تفسیر با تفسیر مختصر البیان فرق دارد. نسخه کهن از این تفسیر در کتابخانه موقوفه شیخ محمد صالح برغانی در کربلا موجود است.
[۱۹۵] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۰۵.
[۱۹۷] اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۶۵.
[۲۰۳] منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۱۱۳.
[۲۰۵] بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، ص۲۷۶.



۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۵۵.
۲. امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۶، ص۱۶۰.    
۳. بیهقی، علی بن زید، تاریخ حکماء الاسلام، ص۱۱۲.
۴. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۲۹۷.    
۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۸۱.    
۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۵، ص۴۵.    
۷. افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۷۲.    
۸. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۲۹.    
۹. سرکیس، الیان، معجم المطبوعات، ج۲، ص۹۲۲.    
۱۰. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۵۹.
۱۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۵۹.    
۱۲. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۲، ص۱۹۳.    
۱۳. بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۶، ص۲۴۳.
۱۴. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۲۵۷.
۱۵. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۶، ص۷۹.    
۱۶. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۶۱.    
۱۷. سیوطی، ۱عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۴۹.    
۱۸. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۴۰۶.    
۱۹. افشار، ایرج، فـهرست کتابخانه ملی ملک، ج۱، ص۶۹۳.
۲۰. یافعی، عبدالله بن اسعد، مراة الجنان، ج۳، ص۱۶۲.    
۲۱. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۱، ص۴۶۷.    
۲۲. سرکیس، الیان، معجم المطبوعات، ج۱، ص۵۷۳.    
۲۳. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۶۱.    
۲۴. ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة، ج۵، ص۲۲۳.    
۲۵. ابن خلکان، احمد بن ابراهیم، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۳۶.    
۲۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۵۱۷.    
۲۷. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۹، ص۶۹.    
۲۸. تلمسانی، احمدبن محمد، ازهارالریاض، ج۳، ص۱۶۲.    
۲۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۱۳۳.    
۳۰. جرجی زیدان، تاریخ اداب اللغة العربیة، ج۳، ص۱۰۸.
۳۱. بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ج۶، ص۱۵۴.
۳۲. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۶، ص۱۰۲.    
۳۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۴۶۹.    
۳۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۹۸۴.    
۳۵. ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۹، ص۴۹۰.    
۳۶. ابن خلکان، احمد بن ابراهیم، وفیات الاعیان، ج۴، ص۲۶۲.    
۳۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۲، ص۹۶.
۳۸. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۳۰.    
۳۹. ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة، ج۵، ص۲۳۱.    
۴۰. بغدادی، اسماعیل، هدیة العارفین، ج۲، ص۸۵.    
۴۱. عنان، محمدعبدالله، تراجم‌ اندلیسة، ص۲۸۹.
۴۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان، ج۲، ص۲۲۱.
۴۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص    ۱۶۸.
۴۴. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۲۷۷.    
۴۵. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۱۲.    
۴۶. ابن جزری، شمس الدین، طبقات القراء، ج۲، ص۲۹۱.    
۴۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۶، ص۳۲    .
۴۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۵۴۱.    
۴۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۲۷۹.
۵۰. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۲، ص۲۴۷.    
۵۱. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۰.    
۵۲. فیروزآبادی، محمدبن یعقوب، البلغة فی تاریخ ائمة اللغة، ۱۵۵.
۵۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۱۸۵.    
۵۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۸، ص۶۲.    
۵۵. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۵، ص۲۵۱.
۵۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۶۰۳.
۵۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۷، ص۷۵.    
۵۸. صفدی، خلیل بن ایبک، نکت الهمیان، ص۱۹۴.    
۵۹. بغدادی، اسماعیل، هدیة العارفین، ج۱، ص۶۹۷.    
۶۰. بقره/سوره۲، آیه۱۸۲.    
۶۱. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۷۴.    
۶۲. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۴۰.
۶۳. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۴۱۹.
۶۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲۰، ص۲۴.    
۶۵. خرمشاهی، بهاءالدین، سهم ایرانیان در تفسیر قرآن، ص۱۸.
۶۶. فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانه مرکزی آسـتـان قـدس، ص۴۹۶.
۶۷. مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۴، ص۸۴۵.
۶۸. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۲۱۵.
۶۹. بیهقی، علی بن زید، تاریخ حکماء الاسلام، ص۱۴۱.
۷۰. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۷۳.    
۷۱. جرجی زیدان، آداب اللغة الـعـربـیـة، ج۳، ص۹۹.
۷۲. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۶، ص۲۴۶.    
۷۳. مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۷۲.
۷۴. ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۳۲۳.    
۷۵. ابن حجرعسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۲۶۳.    
۷۶. ابوالفداء، اسماعیل بن احمد، المختصر فی اخبارالبشر، ج۳، ص۲۷.    
۷۷. یافعی، عبدالله بن اسعد، مراة الجنان، ج۳، ص۲۲۱.    
۷۸. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۰، ص۱۸۷.
۷۹. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۱۰۲.
۸۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۳، ص۲۲۹.    
۸۱. افندی، عبدالله بن عیسی، تـعلیقه امل الامل، ص۲۲۹ - ۲۳۰.
۸۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۲۱۷.    
۸۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۷، ص۱۰۴-۱۰۵.    
۸۴. حسینی، سیداحمد، فـهـرسـت کـتـابخانه آیة اللّه مرعشی قم، ج۶، ص۶۸-۶۹.
۸۵. قزوینی، عبدالجلیل، النقض، ص۳۰۴.
۸۶. شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۹۰.
۸۷. قزوینی، محمد، خاتمة الطبع تفسیر ابوالفتح، ج۵، ص۶۱۵.
۸۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۱، ص۲۷۴.    
۸۹. خرمشاهی، بهاءالدین، سهم ایرانیان در تـفـسـیر قرآن، ص۲۲.
۹۰. محدث ارموی، سیدجلال‌الدین، تعلیقات النقض، ج۱، ص۱۵۱.
۹۱. فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی آسـتـان قـدس، ص۲۸۷.
۹۲. حسینی، سیداحمد، فـهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، ج۱، ص۳۸۸.
۹۳. حسینی، سیداحمد، فـهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، ج۱۹، ص۲۴۷.
۹۴. مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۲، ص۸۲۰.
۹۵. الیس، فهرست نسخه‌های عربی، ج۲، ص۲۶۵.
۹۶. الیس، فهرست نسخه‌های عربی، ج۲، ص۲۶۵.
۹۷. زرکلی، خیرالدین، الاعـلام، ج۲، ص۱۷۹.
۹۸. قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۳، ص۱۵۳.    
۹۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۶، ص۳۱.    
۱۰۰. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۱۶۰.    
۱۰۱. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۱۰۱.    
۱۰۲. منزوی، علینقی، فهرست اهدائی مشکوة به دانشگاه تهران، ج۱، ص۲۴۱.
۱۰۳. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۱۸۲.    
۱۰۴. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۰، ص۱۱۲.    
۱۰۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۳، ص۱۴۷.    
۱۰۶. قزوینی، عبدالجلیل، النقض، ص۲۸۲.
۱۰۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۸.    
۱۰۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۲۷۵.    
۱۰۹. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۶۲.
۱۱۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۴، ص۴۶۹.    
۱۱۱. ابن داوود، حسن بن علی، رجال، ص۱۶۳.    
۱۱۲. منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۱۲۶.
۱۱۳. منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۴۳۶.
۱۱۴. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ص۵۹۱.
۱۱۵. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۲۲.    
۱۱۶. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۲۸۰.    
۱۱۷. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۹۸.
۱۱۸. نوری، میرزاحسین، خاتمه مستدرک، ج۳، ص۹۸.    
۱۱۹. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، المناقب، ج۱، ص۱۳.    
۱۲۰. قزوینی، عبدالجلیل، النقض، ص۵۱.
۱۲۱. جعفری، محمدمهدی، دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۵۹۵.
۱۲۲. امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۸، ص۲۴۱.    
۱۲۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۲۹۰.
۱۲۴. اسماعیل، بغدادی، ایضاح المکنون، ج۱، ص۳.
۱۲۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۱۸۹.    
۱۲۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۲۸۹.    
۱۲۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۷، ص۹۶.    
۱۲۸. بیهقی، علی بن زید، مقدمه لباب الانساب، ج۱، ص۷.
۱۲۹. امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۷، ص۲۳۹.    
۱۳۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۱۰۴.
۱۳۱. شیخ حرعاملی، محمدبن حسن، امل الامل، ج۲، ص۱۲۵.    
۱۳۲. اسماعیل، بغدادی، ایضاح المکنون، ج۱، ص۹۸.
۱۳۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۱۲۴.    
۱۳۴. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۳۶۴.    
۱۳۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۶، ص۲۹۵.    
۱۳۶. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۵.
۱۳۷. افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء، ج۲، ص۴۱۹.    
۱۳۸. منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۶۸.
۱۳۹. فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشی قم، ج۳، ص۲۳۵.
۱۴۰. کنتوری، اعجاز حسین، کشف الحجب و الاستار، ۴۰۳.    
۱۴۱. قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۷۲.    
۱۴۲. ابن حجرعسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۳، ص۴۸.    
۱۴۳. بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، ص۳۰۴.
۱۴۴. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۵.    
۱۴۵. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۹۷-۹۸.    
۱۴۶. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۲۳۳.    
۱۴۷. بغدادی، اسماعیل، هدیة العارفین، ج۱، ص۳۹۲.    
۱۴۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۳، ص۱۷۳.    
۱۴۹. حلو، عامر، کربلا فی حاضرها و ماضیها (خطی)، معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعة الامامیة، ص۴۵.
۱۵۰. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۹۸.
۱۵۱. فکرت، محمدآصف، فهرست کتب خطی آستان قدس، ۱، ص۴۱۲.
۱۵۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۳، ص۱۲۲.    
۱۵۳. دانش پژوه، محمدتقی، فهرست میکروفیلم‌های کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ص۲۱.
۱۵۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۲۴۶.    
۱۵۵. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۱۰۱.
۱۵۶. عوفی، محمد، لباب الالباب، ص۲۳۳.
۱۵۷. عوفی، محمد، لباب الالباب، ص۶۱۹.
۱۵۸. ایوانف، ولادیمیر، فهرست ایوانف، ۱، ص۴۶۳.
۱۵۹. جعفری، محمدمهدی، دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۳۷.
۱۶۰. امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۱۷.    
۱۶۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۲۷۹.
۱۶۲. شیخ حرعاملی، محمدبن حسن، امل الامل، ج۲، ص۲۸۵.    
۱۶۳. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۱، ص۱۸۱.    
۱۶۴. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۷۲.
۱۶۵. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۱۵۵.
۱۶۶. خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۶، ص۲۹۰.
۱۶۷. افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء، ج۵، ص۱۲۴.    
۱۶۸. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۱۹۹.    
۱۶۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۱۱۰.    
۱۷۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۳، ص۱۷۷.    
۱۷۱. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۷۷.
۱۷۲. ابن حجرعسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۳۱۰.    
۱۷۳. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، مقدمه معالم العلماء، ص۳.    
۱۷۴. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۴، ص۱۱۸.    
۱۷۵. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۹۸.
۱۷۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۲۷۳.    
۱۷۷. شیخ حرعاملی، محمدبن حسن، امل الامل، ج۲، ص۱۶۹.    
۱۷۸. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۶، ص۵۱.    
۱۷۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۱۹۸.    
۱۸۰. ابن معصوم، سیدعلی، الدرجات الرفیعه، ص۵۱۱.    
۱۸۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۴، ص۲۸۲.    
۱۸۲. مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۱۱.
۱۸۳. نوری، میرزاحسین، خاتمة المستدرک، ۳، ص۱۰۸.    
۱۸۴. جعفری، محمدمهدی، دایـرة الـمعارف تشیع، ج۱، ص۳۵۹.
۱۸۵. شیخ حرعاملی، محمدبن حسن، امل الامل، ج۲، ص۳۱۱.    
۱۸۶. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۴، ص۱۳۴۸.
۱۸۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۲۸۶.    
۱۸۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۴، ص۲۴۵.    
۱۸۹. افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء، ج۵، ص۱۹۶.    
۱۹۰. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۴، ص۳۳۳.    
۱۹۱. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۲۰.    
۱۹۲. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۱، ص۳۰۷.    
۱۹۳. جعفری، محمدمهدی، دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۰۱.
۱۹۴. شیخ حرعاملی، محمدبن حسن، امل الامل، ج۲، ص۲۴۳.    
۱۹۵. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۰۵.
۱۹۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الثقات العیون فی سادس القرون، ج۲، ص۲۹۰.    
۱۹۷. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۶۵.
۱۹۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲۰، ص۱۸۴.    
۱۹۹. افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱.    
۲۰۰. ابن داوود، حسن بن علی، رجال، ص۲۶۹.    
۲۰۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۹.    
۲۰۲. ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۳۳۲.    
۲۰۳. منتجب الدین، علی بن بابویه، فهرست، ص۱۱۳.
۲۰۴. ابن حجرعسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۶۵.    
۲۰۵. بحرانی، یوسف، لؤلؤة البحرین، ص۲۷۶.
۲۰۶. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۱۲۹.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاسیر قرن ششم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۲۳.    



جعبه ابزار