• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیروی (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دنباله روی و همراهی کردن کسی را پیروی گویند.



پیروی که معادل آن در زبان عربی «تبعیّت» است به معنای با کسی همراه شدن و امری را جست و جو کردن، یا پشت سر کسی راه رفتن، و موافقت با فرمان
[۲] المصباح، ص۷۲، «تبع».
است، بنابراین در تفاوت این واژه با اطاعت می‌توان گفت که پیروی اعم از اطاعت است، زیرا در تحقق اطاعت وجود امر و فرمان ضروری است؛ ولی در پیروی و تبعیّت لازم نیست که حتماً امر و فرمانی باشد. تبعیّت و مشتقات آن ۱۷۴ بار در قرآن کریم
[۳] المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۸۷.
[۴] دائرة الفرائد، ج۴، ص۹.
به کار رفته است و بیشتر بر دنباله روی معنوی
[۵] لغت نامه قرآن کریم، ج۱، ص۴۰۲، «تبع».
مانند اقتدا، امتثال، فرمانبرداری و اطاعت از امر
[۶] تبیین اللغات، ج۱، ص۲۱۷، «تبع».
در رفتار، گفتار، اعمال و حرکات و حتی فکر و اندیشه
[۷] التحقیق، ج۲، ص۳۷۷، «تبع».
و در مواردی هم بر دنباله روی حسی مانند پیروی موسی علیه‌السّلام از حضرت خضر برای بهره مندی از علوم وی اطلاق شده است.


پیروی گاهی در مسیر هدایت و رشد بوده، موجب سعادت انسان می‌گردد و گاهی هم در جهت ضلالت و گمراهی واقع گشته، وی را به ورطه هلاک می‌کشاند، بر این اساس، مباحث تبعیّت در هر دو محور پیگیری می‌شود.


قرآن کریم که کتاب هدایت است و انسان را به استوارترین طریقه راهنمایی می‌کند: «اِنَّ هـذا القُرءانَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ» در موارد بسیاری، از پیروی در جهت هدایت سخن گفته و مصادیق آن را مشخص ساخته است. مصادیق یاد شده عبارت است از:

۳.۱ - پیروی از حق

آیه شریفه «ذلِکَ بِاَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا البـطِـلَ واَنَّ الَّذینَ ءامَنُوا اتَّبَعُوا الحَقَّ مِن رَبِّهِم...» بیهوده بودن اعمال کافران، زدودن بدیهای مؤمنان و بهبود بخشیدن حال ایشان را که در آیه قبل ذکر شده بر اثر پیروی کافران از باطل و مؤمنان از حق دانسته و آن اشاره به این حقیقت است که ملاک اساسی در سعادت انسان، پیروی از حق و علت عمده شقاوت وی پیروی از باطل است، زیرا تنها حق به خداوند انتساب دارد و باطل به هیچ وجه به وی راهی ندارد.

۳.۲ - پیروی از پیامبران

پیامبران از آن جهت که فرستادگان خدا
[۱۲] مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۹.
و هدایت شدگان و سالکان راه حق هستند و بدون هیچ گونه چشم داشتی انسانها را هدایت می‌کنند شایسته پیروی‌اند:
[۱۳] روح المعانی، مج ۲، ج۲، ص۳۳۸.
«یـقَومِ اتَّبِعوا المُرسَلین اِتَّبِعوا مَن لا یَسـَلُکُم اَجرًا و هُم مُهتَدون». حضرت یوسف علیه‌السّلام خود را پیرو آیین پیامبرانی چون ابراهیم، اسحق و یعقوب علیهم‌السّلام ـ که منادی توحید بوده و از شرک دوری می‌جستند - معرفی کرده و با این پیروی شکر نعمت وجود آنان و آیینشان را به جا آورده است: «واتَّبَعتُ مِلَّةَ ءاباءی اِبرهیمَ و اِسحـقَ و یَعقوبَ ما کانَ لَنا اَن نُشرِکَ بِاللّهِ مِن شَیء ذلِکَ مِن فَضلِ اللّهِ عَلَینا و عَلَی النّاسِ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَشکُرون» و خداوند به خاتم پیامبران، محمد بن عبدالله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم وحی کرده تا از آیین ابراهیم پیروی کند: «ثُمَّ اَوحَینا اِلَیکَ اَنِ اتَّبِع مِلَّةَ اِبرهیمَ حَنیفـًا وما کانَ مِنَ المُشرِکین» و به وی دستور می‌دهد تا دیگران را نیز به این پیروی فرا خواند: «قُل صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعوا مِلَّةَ اِبرهیمَ» و از پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و مؤمنان به وی و نیز پیروان ابراهیم علیه‌السّلام به عنوان نزدیک‌ترین افراد به ابراهیم یاد می‌کند: «اِنَّ اَولَی النّاسِ بِاِبرهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعوهُ وهـذا النَّبِیُّ والَّذینَ ءامَنوا...» و نیز بهترین افراد را از نظر دین کسانی می‌داند که در برابر خدا تسلیم و پیرو آیین ابراهیم باشند: «و مَن اَحسَنُ دینـًا مِمَّن اَسلَمَ وجهَهُ لِلّهِ و هُوَ مُحسِنٌ واتَّبَعَ مِلَّةَ اِبرهیمَ حَنیفـًا».

۳.۲.۱ - جریان نصارای نجران

قرآن کریم در مورد هیئت اعزامی نصارای نجران که به انگیزه دوست داشتن خدا حضرت مسیح علیه‌السّلام را تعظیم می‌کردند خطاب به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌گوید: به اینها بگو: اگر به درستی خداوند را دوست دارید، از من که مانند عیسی پیامبرم پیروی کنید:
[۲۳] مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۳.
[۲۴] منهج الصادقین، ج۲، ص۲۱۱.
«قُل اِن کُنتُم تُحِبّونَ اللّهَ فَاتَّبِعونی» و همچنین فلاح و رستگاری اهل کتاب و نیز دیگران را در گرو پیروی از پیامبر اسلام و آیین وی که همان آیین یکتاپرستی و شرک ستیزی ابراهیم است می‌داند:
[۲۶] مجمع البیان، ج۴، ۷۴۹-۷۵۰.
«اَلَّذینَ یَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِیَّ الاُمِّیَّ... فَالَّذینَ ءامَنوا بِهِ وعَزَّروهُ ونَصَروهُ واتَّبَعوا النّورَ الَّذی اُنزِلَ مَعَهُ اُولئِکَ هُمُ المُفلِحون»، از این رو پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مامور شده تا به همه انسانها بگوید‌ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم...؛ پس به خدا و رسول و پیامبر وی ایمان آورده، از او پیروی کنید، باشد که هدایت یابید: «قُل یـاَیُّهَا النّاسُ اِنّی رَسولُ اللّهِ اِلَیکُم جَمیعـًا... فَـامِنُوا بِاللّهِ ورَسُولِهِ النَّبیِّ الاُمّیِّ الَّذی یُؤمِنُ بِاللّهِ وکَلِمـتِهِ واتَّبِعوهُ لَعَلَّکُم تَهتَدون» و نیز به مشرکان بگوید این راه مستقیم و آیین استوار من است، از آن پیروی کنید و از دیگر راهها که زمینه ساز تفرّق و انحراف از مسیر حق است پیروی نکنید: «و اَنَّ هـذا صِرطی مُستَقیمـًا فَاتَّبِعوهُ ولا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُم عَن سَبیلِهِ»، چنان که خود نیز مامور است از شریعت خویش پیروی کند و از هوسهای ناآگاهان دوری جوید:
[۳۰] جامع البیان، مج ۱۳، ج۲۵، ص۱۹۱.
«ثُمَّ جَعَلنـکَ عَلی شَریعَة مِنَ الاَمرِ فَاتَّبِعها ولا تَتَّبِع اَهواءَ الَّذینَ لا یَعلَمون» و به مشرکان گوشزد کند که او فقط از آنچه به وی وحی می‌شود پیروی می‌کند: «اِن اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ»، «قُل اِنَّما اَتَّبِعُ ما یوحی اِلَیَّ مِن رَبّی».

۳.۲.۲ - آثار پیروی از پیامبران

پیروی از پیامبران، افزون بر آنچه ذکر شد آثار دیگری نیز دارد که عمده آنها عبارت است از ملحق شدن به پیامبران: «فَمَن تَبِعَنی فَاِنَّهُ مِنّی»، بهره مندی از عنایت ویژه آنان: «واخفِض جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنین»،
[۳۷] المیزان، ج۵، ص۳۲۹.
علوّ و برتری بر کافران: «و جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعوکَ فَوقَ الَّذینَ کَفَرُوا...» ، غلبه و سلطه بر جباران و مستکبران: «ونَجعَلُ لَکُما سُلطـنـًا فَلا یَصِلونَ اِلَیکُما بِـایـتِنا اَنتُما ومَنِ اتَّبَعَکُمَا الغــلِبون»، دوری از ترس و اندوه: «فَمَن تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوفٌ عَلَیهِم ولاهُم یَحزَنون»، برخورداری از رافت و رحمت: «وجَعَلنا فی قُلوبِ الَّذینَ اتَّبَعوهُ رَافَةً ورَحمَةً» و نجات از گمراهی و شقاوت: «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ ولا یَشقی».

۳.۳ - پیروی از قرآن

از آنجا که قرآن کتاب هدایت است: «هـذا بَصائِرُ مِن رَبِّکُم و هُدًی و رَحمَةٌ لِقَوم یُؤمِنون» پیروی از آن از مهم‌ترین مصداقهای پیروی در مسیر هدایت به شمار می‌آید، از این رو خداوند متعالی به مؤمنان دستور داده تا از قرآن پیروی کرده: «و هـذا کِتـبٌ اَنزَلنـهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعوهُ» و از پیروی دیگران بپرهیزند: «اِتَّبِعوا ما اُنزِلَ اِلَیکُم مِن رَبِّکُم ولا تَتَّبِعوا مِن دونِهِ اَولِیاءَ». جمله «اِتَّبِعوا ما اُنزِلَ اِلَیکُم مِن رَبِّکُم» جمله‌ای کنایی است، و مراد از آن، امر به دخول در تحت ولایت خدای سبحان است، زیرا در ادامه به جای آنکه بگوید: «و لاتتبعوا غیر ما انزل الیکم» می‌فرماید: «ولا تَتَّبِعوا مِن دونِهِ اَولِیاءَ» و در حقیقت بدین معناست که با پیروی از قرآن خود را در ولایت خداوند داخل کرده و با دوری کردن ا ز تبعیّت دیگران خویش را از سلطه دیگران نجات دهید. به گفته برخی در آیه «اَلَّذینَ یَستَمِعونَ القَولَ فَیَتَّبِعونَ اَحسَنَهُ» پیروی از بهترینها پیروی از قرآن است.

۳.۴ - پیروی از رضوان الهی

قرآن کریم یکی از علامتهای مؤمنان را پیروی از رضوان الهی دانسته است: «واتَّبَعوا رِضونَ اللّهِ واللّهُ ذو فَضل عَظیم» و آن مراعات رضای الهی در رفتار و گفتار بر اساس آموزه‌های دین و شریعت حق،
[۵۰] الجدید، ج۲، ص۱۷۶.
عمل به طاعات و دوری از معصیت
[۵۱] روح المعانی، مج ۳، ج۴، ص۱۷۴.
و عمل به اموری است که موجب خشنودی خدا باشد.
[۵۲] تفسیر لاهیجی، ج۱، ص۴۰۷.
بی شک کسی که رضوان الهی را پیروی می‌کند، با کسی که به خشمی از خدا دچار گردیده، جایگاهش جهنم است برابر نیست: «اَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضونَ اللّهِ کَمَن باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ»، زیرا خداوند پیروان رضوان الهی را به وسیله قرآن به راههای سلامت رهنمون می‌شود و آنان را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون می‌برد و به راهی راست هدایتشان می‌کند:
[۵۴] مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۰.
«یَهدی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضونَهُ سُبُلَ السَّلـمِ ویُخرِجُهُم مِنَ الظُّـلُمـتِ اِلَی النُّورِ بِاِذنِهِ ویَهدیهِم اِلی صِرط مُستَقیم». در روایات از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و ائمه اطهار علیهم‌السّلام به عنوان پیروان رضوان الهی یاد شده است.
[۵۷] تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۵.



این قسم از پیروی نیز دارای مصادیق و مواردی است که قرآن کریم از آنها سخن گفته است. عمده آن مصادیق عبارت است از:

۴.۱ - پیروی از شیطان

شیطان به عنوان دشمن فرزندان آدم سوگند یاد کرده تا آنها را گمراه سازد: «فَبِعِزَّتِکَ لاَُغویَنَّهُم اَجمَعین» و نیز جهت محقق ساختن هدف خود، از همه امکانات و راههای گوناگون استفاده می‌کند: «ثُمَّ لاَتِیَنَّهُم مِن بَینِ اَیدیهِم ومِن خَلفِهِم و عَن اَیمـنِهِم وعَن شَمائِلِهِم و لا تَجِدُ اَکثَرَهُم شـکِرین» و بر پیروان خویش که از بندگی خدا سر باز زده‌اند چیره می‌گردد: «اِنَّ عِبادی لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطـنٌ اِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوین»، از این رو می‌توان پیروی از شیطان را، مهم‌ترین مصداق از مصادیق پیروی در مسیر ضلالت و گمراهی دانست، بر این اساس خداوند به مردم هشدار داده و آنان را از پیروی شیطان به عنوان دشمنی آشکار، برحذر داشته است: «یـاَیُّهَا النّاسُ کُلوامِمّا فِی الاَرضِ حَلـلاً طَیِّبـًا ولا تَتَّبِعوا خُطُوتِ الشَّیطـنِ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبین» و به مؤمنان درباره پیروی از شیطان می‌فرماید: او به کارهای زشت و ناپسند فرمان می‌دهد: «و مَن یَتَّبِع خُطُوتِ الشَّیطـنِ فَاِنَّهُ یَامُرُ بِالفَحشاءِ و المُنکَرِ» و به طور حتم خدا وعده داده که جهنم را از شیطان و پیروان او لبریز کند: «لاََملاََنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ و مِمَّن تَبِعَکَ مِنهُم اَجمَعین».

۴.۱.۱ - خطوات شیطان

از دعوت مؤمنان به تسلیم شدن بعد از ایمان در آیه «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا ادخُلوافِی السِّلمِ کافَّةً و لا تَتَّبِعوا خُطُوتِ الشَّیطـن» به دست می‌آید که مراد از پیروی از خطوات شیطان در این آیه پیروی در همه دعوتهای وی به باطل نیست، بلکه مراد پیروی در دعوتهایی است که با نام دین صورت می‌گیرد و شیطان در این گونه موارد باطل را زینت داده، با پوشاندن لباس زیبای دین به آن، انسانها را بدان فرا می‌خواند، زیرا خطوات (گامها) فقط در راهی فرض می‌شود که مورد سلوک واقع شود، و هرگاه سالکِ آن طریق، مؤمنی باشد که در راه ایمان گام برمی دارد، معلوم می‌شود که آن راه، راه شیطانی در مسیر ایمان است.

۴.۱.۲ - هشدار در مورد پیروی شیطان

خداوند در مورد پیروی از شیطان، به صرف هشدار کلی بسنده نکرده است، بلکه با یادآوری برخی از موارد عینی، بر روشنگری و هدایت خویش افزوده است؛ مثلاً در آیه ۱۷۵ اعراف به پیامبر خویش دستور می‌دهد تا سرگذشت عبرت آموز بلعم باعورا را که بر اثر پیروی از شیطان از راه حق خارج شد و هلاک گردید، برای مردم تلاوت کند؛ باشد که آنان در سرگذشت وی اندیشیده، عبرت لازم را بگیرند: «واتلُ عَلَیهِم نَبَاَ الَّذی ءاتَینـهُ ءایـتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَاَتبَعَهُ الشَّیطـنُ فَکانَ مِنَ الغاوین». خداوند در برخی از آیات گوشزد کرده که اگر فضل و رحمت الهی شامل حال مؤمنان نباشد همه آنها جز شماری اندک از شیطان پیروی خواهند کرد: «و لَولا فَضلُ اللّهِ عَلَیکُم و رَحمَتُهٌ لاَتَّبَعتُمُ الشَّیطـنَ اِلاّ قَلیلا، «و لَقَد صَدَّقَ عَلَیهِم اِبلیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعوهُ اِلاّ فَریقـًا مِنَ المُؤمِنین».

۴.۲ - پیروی از هواهای نفسانی

قرآن کریم کسانی را که به جای بهره گیری از هدایت الهی از هواهای نفسانی خویش پیروی می‌کنند گمراه‌ترین افراد معرفی کرده است: «فَاعلَم اَنَّما یَتَّبِعونَ اَهواءَهُم ومَن اَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوهُ بِغَیرِ هُدًی مِنَ اللّهِ»، زیرا این گونه افراد همواره در لذتهای مادّی و جسمانی غرق بوده، در نتیجه از سعادت معنوی و روحانی باز می‌مانند. از نظر قرآن پیروی از هواها در بسیاری از موارد همراه با اعتقاد نداشتن به قیامت : «اِنَّ السّاعَةَ ءاتِیَةٌ فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنها مَن لا یُؤمِنُ بِها واتَّبَعَ هَوهُ»، غفلت از یاد خداوند «و لاتُطِع مَن اَغفَلنا قَلبَهُ عَن ذِکرِنا واتَّبَعَ هَوهُ»، عدول از حق: «فَلا تَتَّبِعوا الهَوَی اَن تَعدِلوا»، گمراهی از راه خدا: «ولا تَتَّبِعِ الهَوی فَیُضِلَّکَ عَن سَبیلِ اللّهِ اِنَّ الَّذینَ یَضِلّونَ عَن سَبیلِ»، آرزوی انحراف افراد مؤمن از مسیر هدایت: «و یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعونَ الشَّهَوتِ اَن تَمیلوا مَیلاً عَظیما»، نیکو دیدن اعمال بد: «اَفَمَن کانَ عَلی بَیِّنَة مِن رَبِّهِ کَمَن زُیِّنَ لَهُ سوءُ عَمَلِهِ واتَّبَعوا اَهواءَهُم»، طبع قلب: «طَبَعَ اللّهُ عَلی قُلوبِهِم واتَّبَعوا اَهواءَهُم»، تکذیب آیات خدا: «و کَذَّبوا واتَّبَعوا اَهواءَهُم»، پاسخ ندادن به دعوت پیامبران: «فَاِن لَم یَستَجیبوا لَکَ فَاعلَم اَنَّما یَتَّبِعونَ اَهواءَهُم» و ستمکاری: «بَلِ اتَّبَعَ الَّذینَ ظَـلَموا اَهواءَهُم» است.

۴.۲.۱ - نهی خدا از پیروی مشرکان

خداوند، به پیامبر خویش دستور می‌دهد تا صریحاً به مشرکان بگوید من از هواهای شما پیروی نمی‌کنم: «قُل لا اَتَّبِعُ اَهواءَکُم» و به وی هشدار داده که اگر از هواهای آنان پیروی کند در زمره ستمکاران قرار خواهد گرفت: «و لـَئِنِ اتَّبَعتَ اَهواءَهُم مِن بَعدِ ما جاءَکَ مِنَ العِلمِ اِنَّکَ اِذًا لَمِنَ الظّــلِمین» و در برابر خدا سرور و یاوری نخواهد داشت: «ولئِنِ اتَّبَعتَ اَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِن ولِیّ و لا نَصیر» ؛ همچنین در مواردی متعدّد، او را از پیروی هواهای مشرکان باز می‌دارد: «ولا تَتَّبِع اَهواءَهُم عَمّا جاءَکَ مِنَ الحَقِّ» ؛ «وَ لا تَتَّبِع اَهواءَهُم وَاحذَرهُم» ؛ «و لا تَتَّبِع اَهواءَ الَّذینَ کَذَّبوابِـایـتِنا...» ؛ «واستَقِم کَما اُمِرتَ ولا تَتَّبِع اَهواءَهُم».
خود خداوند نیز درباره خویش می‌فرماید: بر فرض محال اگر حق از هواهای مشرکان پیروی کند آسمانها و زمین و همه کسانی که در آنها هستند به فساد و نابودی کشانده می‌شوند: «ولَوِاتَّبَعَ الحَقُّ اَهواءَهُم لَفَسَدَتِ السَّمـوتُ والاَرضُ و مَن فیهِنَّ...».
[۹۸] روض الجنان، ج۱۴، ص۴۳.


۴.۳ - پیروی از جباران

قرآن کریم، راز گمراهی برخی از اقوام را پیروی آنان از جباران می‌داند؛ مثلاً درباره قوم عاد می‌گوید: آنان آیات خدا را انکار کرده، در برابر پیامبران عصیان ورزیدند و از راه و روش هر ستمگر دشمن حق پیروی کردند: «وتِلکَ عادٌ جَحَدوا بِـایـتِ رَبِّهِم وعَصَوا رُسُلَهُ واتَّبَعوا اَمرَ کُلِّ جَبّار عَنید» و بدین سبب از پیروی هود و آنچه او بدان فرا می‌خواند باز ماندند و همچنین درباره فرعونیان فرموده است: آنها از راه و رسم فرعون پیروی کردند: «فَاتَّبَعوا اَمرَ فِرعَونَ وما اَمرُ فِرعَونَ بِرَشید». مراد از لفظ «امر» در آیه شریفه، گفتار و کردار یا سنت و طریقه فرعون است که خود او به آن پای بند بود و دیگران را نیز به پیروی از خویش مجبور می‌کرد.

۴.۴ - پیروی از گمان و تخمین

پیروی از گمان و تخمین در اموری که به سعادت و شقاوت انسان مربوط می‌شود از نظر قرآن ناپسند است و در این باره می‌فرماید: کسانی که برای خداوند، شریک قائل‌اند جز از گمان و تخمین پیروی نمی‌کنند: «و ما یَتَّبِعُ الَّذینَ یَدعونَ مِن دونِ اللّهِ شُرَکاءَ اِن یَتَّبِعونَ اِلاَّ الظَّنَّ واِن هُم اِلاّ یَخرُصون» و به پیامبر می‌گوید: اگر از اکثریت موجود در زمین اطاعت کنی آنها تو را از راه خدا بازداشته و گمراهت می‌کنند، زیرا آنها از چیزی جز ظن و تخمین پیروی نمی‌کنند: «و اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللّهِ اِن یَتَّبِعونَ اِلاَّالظَّنَّ واِن هُم اِلاّ یَخرُصون» و اکثریت مشرکان را پیرو ظن و گمان دانسته، بر این نکته تاکید می‌کند که گمان، آدمی را از حق کفایت نمی‌کند: «و ما یَتَّبِعُ اَکثَرُهُم اِلاّ ظَنـًّا اِنَّ الظَّنَّ لا یُغنی مِنَ الحَقِّ شیــًا...» و به پیامبر می‌فرماید: از آنچه به آن آگاهی نداری پیروی نکن: «و لا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ...».
همراهی پیروی از گمان با پیروی از هواهای نفسانی در برخی آیات بر ارتباط این دو با یکدیگر دلالت می‌کند: «اِن یَتَّبِعونَ اِلاّ الظَّنَّ و ما تَهوَی الاَنفُسُ...».

۴.۵ - پیروی از متشابهات

بر اساس آیه ۷ آل عمران قسمتی از آیات قرآن محکم و صریح و روشن است که اساس قرآن را تشکیل می‌دهد و قسمتی از آن متشابه است و به سبب بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر در نگاه نخستین احتمالهای مختلفی در آن می‌رود؛ ولی با توجه به آیات محکم معنای مراد از آنها روشن می‌شود؛ ولی بیماردلان کج اندیش آیات محکم قرآن را کنار گذاشته، یکسره به دنبال آیات متشابه‌اند تا فتنه انگیزی کرده، مردم را گمراه سازند: «فَاَمَّاالَّذینَ فی قُلوبِهِم زَیغٌ فَیَتَّبِعونَ ما تَشـبَهَ مِنهُ ابتِغاءَ الفِتنَةِ...» ، بنابراین ریشه مذاهب فاسد که سبب اختلاف و ایجاد فرقه‌های اسلامی شده است، به پیروی از آیات متشابه و تاویل آنها به نحوی که مرضیّ خدا نیست باز می‌گردد.

۴.۶ - پیروی کورکورانه

علت سرپیچی برخی کافران از احکام الهی پیروی بی دلیل و کورکورانه از پیشینیان است: «و اِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما اَنزَلَ اللّهُ قالوا بَل نَتَّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیهِ ءاباءَنا...». خداوند در این باره می‌فرماید: آیا اگر پدران آنها چیزی نفهمیده و هدایت نیافته باشند باز هم از آنها پیروی خواهند کرد: «اَو لَو کانَ ءَاباؤُهُم لا یَعقلونَ شیــًا و لا یَهتَدون».
تقلید و پیروی از غیر اگر با علم به حقانیت پیروی شونده همراه باشد مانند پیروی از انبیا و تقلید از مجتهدان در احکام دین نه تنها مذموم نیست، بلکه از مصادیق پیروی از ما انزل الله است
[۱۱۶] تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۶۱.
؛ ولی برخی از افراد، رهبران شایسته پیروی را رها کرده، دنبال گمراهان نیازمند هدایت می‌روند. قرآن کریم می‌فرماید: آیا کسی که به سوی حق رهبری می‌کند سزاوار پیروی است یا کسی که راه نمی‌یابد، مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده! و چگونه داوری می‌کنید: «اَفَمَن یَهدی اِلَی الحَقِّ اَحَقُّ اَن یُتَّبَعَ اَمَّن لا یَهِدّی اِلاّ اَن یُهدی فَما لَکُم کَیفَ تَحکُمون» و خطاب به موسی و هارون (علیهما السلام) می‌فرماید: در مسیر خویش ثابت قدم بمانید و راه کسانی را که نمی‌دانند پیروی نکنید: «فاستَقیما ولا تَتَّبِعانِّ سَبیلَ الَّذینَ لا یَعلَمون» و نیز نصیحت مؤمن آل فرعون را یادآور شده است: ‌ای قوم من مرا پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم: «و قالَ الَّذی ءامَنَ یـقَومِ اتَّبِعونِ اَهدِکُم سَبیلَ الرَّشاد». آنان که از پیروی راهنمایان صالح سر باز بزنند و از کسانی که صلاحیت پیروی شدن را ندارند تبعیت کنند، در قیامت که روز آشکار شدن حقایق است، پشیمان شده، بر کارهای ناپسند و زشت خویش حسرت می‌خورند و نیز از آتش جهنم رهایی نخواهند یافت: «و قالَ الَّذینَ اتَّبَعوا لَو اَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّاَ مِنهُم کَما تَبَرَّءوا مِنّا کَذلِکَ یُریهِمُ اللّهُ اَعمــلَهُم حَسَرت عَلَیهِم و ما هُم بِخـرِجینَ مِنَ النّار».


انوار التنزیل و اسرار التاویل، بیضاوی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تبیین اللغات لتبیان الآیات؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر شریف لاهیجی؛ تفسیر العیاشی؛ التفسیرالکبیر؛ تفسیر المنار؛ تفسیر منهج الصادقین؛ تفسیر نمونه؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجدید فی تفسیر القرآن المجید؛ دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ روض الجنان و روح الجنان؛ لسان العرب؛ لغت نامه قرآن کریم؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المصباح المنیر؛ المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النکت و العیون، ماوردی.


۱. لسان العرب، ج۸، ص۲۷، «تبع».    
۲. المصباح، ص۷۲، «تبع».
۳. المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۸۷.
۴. دائرة الفرائد، ج۴، ص۹.
۵. لغت نامه قرآن کریم، ج۱، ص۴۰۲، «تبع».
۶. تبیین اللغات، ج۱، ص۲۱۷، «تبع».
۷. التحقیق، ج۲، ص۳۷۷، «تبع».
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۶۶.    
۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۹.    
۱۰. محمّد/سوره۴۷، آیه۳.    
۱۱. المیزان، ج۱۸، ص۲۲۴.    
۱۲. مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۹.
۱۳. روح المعانی، مج ۲، ج۲، ص۳۳۸.
۱۴. یس/سوره۳۶، آیه۲۰.    
۱۵. یس/سوره۳۶، آیه۲۱.    
۱۶. المیزان، ج۱۱، ص۱۷۳.    
۱۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۸.    
۱۸. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۳.    
۱۹. آل عمران/سوره۳، آیه۹۵.    
۲۰. آل عمران/سوره۳، آیه۶۸.    
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۱۲۵.    
۲۲. التبیان، ج۲، ص۴۳۸.    
۲۳. مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۳.
۲۴. منهج الصادقین، ج۲، ص۲۱۱.
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۲۶. مجمع البیان، ج۴، ۷۴۹-۷۵۰.
۲۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۲۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۸.    
۲۹. انعام/سوره۶، آیه۱۵۳.    
۳۰. جامع البیان، مج ۱۳، ج۲۵، ص۱۹۱.
۳۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۸.    
۳۲. انعام/سوره۶، آیه۵۰.    
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۲۰۳.    
۳۴. یونس/سوره۱۰، آیه۱۵.    
۳۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۶.    
۳۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۵.    
۳۷. المیزان، ج۵، ص۳۲۹.
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۵۵.    
۳۹. قصص/سوره۲۸، آیه۳۵.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۳۸.    
۴۱. حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.    
۴۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۳.    
۴۳. اعراف/سوره۷، آیه۲۰۳.    
۴۴. انعام/سوره۶، آیه۱۵۵.    
۴۵. اعراف/سوره۷، آیه۳.    
۴۶. المیزان، ج۸، ص۸.    
۴۷. زمر/سوره۳۹، آیه۱۸.    
۴۸. التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۳۶۵.    
۴۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۴.    
۵۰. الجدید، ج۲، ص۱۷۶.
۵۱. روح المعانی، مج ۳، ج۴، ص۱۷۴.
۵۲. تفسیر لاهیجی، ج۱، ص۴۰۷.
۵۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۲.    
۵۴. مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۰.
۵۵. المیزان، ج۵، ص۲۴۵.    
۵۶. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۵۷. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۵.
۵۸. المیزان، ج۴، ص۷۰.    
۵۹. ص/سوره۳۸، آیه۸۲.    
۶۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۷.    
۶۱. حجر/سوره۱۵، آیه۴۲.    
۶۲. بقره/سوره۲، آیه۱۶۸.    
۶۳. انعام/سوره۶، آیه۱۴۲.    
۶۴. نور/سوره۲۴، آیه۲۱.    
۶۵. المیزان، ج۱۷، ص۶۴.    
۶۶. ص/سوره۳۸، آیه۸۵.    
۶۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۸.    
۶۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۳.    
۶۹. بقره/سوره۲، آیه۲۰۸.    
۷۰. المیزان ج۲، ص۱۰۱.    
۷۱. المیزان، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۷۲. المیزان، ج۸، ص۳۳۲.    
۷۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۵.    
۷۴. تفسیر ماوردی، ج۲، ص۲۸۰.    
۷۵. نساء/سوره۴، آیه۸۳.    
۷۶. سبا/سوره۳۴، آیه۲۰.    
۷۷. قصص/سوره۲۸، آیه۵۰.    
۷۸. التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۰.    
۷۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۶.    
۸۰. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    
۸۱. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۸۲. ص/سوره۳۸، آیه۲۶.    
۸۳. نساء/سوره۴، آیه۲۷.    
۸۴. محمّد/سوره۴۷، آیه۱۴.    
۸۵. محمّد/سوره۴۷، آیه۱۶.    
۸۶. قمر/سوره۵۴، آیه۳.    
۸۷. قصص/سوره۲۸، آیه۵۰.    
۸۸. روم/سوره۳۰، آیه۲۹.    
۸۹. انعام/سوره۶، آیه۵۶.    
۹۰. بقره/سوره۲، آیه۱۴۵.    
۹۱. بقره/سوره۲، آیه۱۲۰.    
۹۲. رعد/سوره۱۳، آیه۳۷.    
۹۳. مائده/سوره۵، آیه۴۸.    
۹۴. مائده/سوره۵، آیه۴۹.    
۹۵. انعام/سوره۶، آیه۱۵۰.    
۹۶. شوری/سوره۴۲، آیه۱۵.    
۹۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۷۱.    
۹۸. روض الجنان، ج۱۴، ص۴۳.
۹۹. هود/سوره۱۱، آیه۵۹.    
۱۰۰. المیزان، ج۱۰، ص۳۰۴.    
۱۰۱. هود/سوره۱۱، آیه۹۷.    
۱۰۲. المیزان، ج۱۰، ص۳۸۰.    
۱۰۳. المیزان، ج۷، ص۳۳۰-۳۳۱.    
۱۰۴. یونس/سوره۱۰، آیه۶۶.    
۱۰۵. انعام/سوره۶، آیه۱۱۶.    
۱۰۶. یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.    
۱۰۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۱۰۸. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۱۰۹. آل عمران/سوره۳، آیه۷.    
۱۱۰. نمونه، ج۲، ص۴۳۲-۴۳۵.    
۱۱۱. آل عمران/سوره۳، آیه۷.    
۱۱۲. المیزان، ج۳، ص۴۱.    
۱۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۰.    
۱۱۴. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۲-۲۳.    
۱۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۰.    
۱۱۶. تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۶۱.
۱۱۷. وَتَحْیَا تفسیر المنار، ج۲، ص۹۱.    
۱۱۸. یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.    
۱۱۹. یونس/سوره۱۰، آیه۸۹.    
۱۲۰. غافر/سوره۴۰، آیه۳۸.    
۱۲۱. بقره/سوره۲، آیه۱۶۷.    



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «پیروی (قرآن)»    



جعبه ابزار