گواهان بر اعمال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال برای کنترل
انسان و جلوگیری از خطای او
شاهدانی را قرار داده تا آدمی را زیر نظر بگیرند و مراقب
اعمال او باشند. انسان
عاقل با توجه به این
گواهان،
مراقبت بیشتری از اعمال خود خواهد داشت.
روز قیامت نیز این گواهان و
شاهدان مشاهدات خود را بازگو میکنند تا جای هیچگونه
عذر و
بهانهای برای انسان خاطی باقی نماند.
در قیامت خداوند گواهان متعددی برای اعمال انسان قرار داده است که هر گونه راه فراری بر
مجرمان بسته میشود. این
شهود عبارتند از:
ذات مقدّس ربوبی که
عالم به ریز و درشت اعمال انسان و حتی عالم به
ضمیر اوست.
«و ما تکون فی شأن و ما تتلوا منه من قرآن و لاتعملون من عمل الّا کنا علیکم
شهوداً اذ تفیضون فیه و ما یعزب عن ربّک من مثقال ذرة فی الارض و لا فی السماء و لا اصغر من ذلک و لا اکبر الّا فی کتاب مبین.»
در هیچ حال و کاری نمیباشی و هیچ قسمتی از
قرآن را از ناحیه او
تلاوت نمیکنی و شما
مکلفان هیچ کاری نمیکنید مگر آنکه در همان حالی که بدان میپردازید ما حاضر و
گواه شما هستیم و چیزی باندازه سنگینی ذرّهای نه در
زمین و نه در
آسمان از (
احاطه ذات و
قدرت و
علم) پروردگارت پنهان نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر نیست مگر آنکه در کتابی روشن (در
لوحی که واقع اشیاء در آن منعکس و در منظر مقرّبان آشکار است) ثبت میکند.
"یعزب" از ماده
عزوب به معنای
غیبت و
پنهان است.
"ذرّه" به معنای جسم بسیار کوچک است و به همین جهت به
مورچههای ریز نیز
ذرّه گفته میشود.
"
کتاب مبین" اشاره به علم وسیع پروردگار است که گاه از آن تعبیر به "
لوح محفوظ" میشود.
از این آیه استفاده میشود که خداوند برتمام شؤون و حالات
پیامبر و بر تلاوت حضرت، تلاوت هر بخشی از قرآن،
شاهد وناظر است و نیز تمامی اعمال آدمیان از لحظه آغاز در منظر گواهانی است که از سوی خداوند جهت نظارت بر آنان گماره شدهاند و همه موجودات زمین و آسمان از کوچکترین آنها تا بزرگترین شان در منظر خدا و
احاطه علمی او بوده و در کتابی روشن درج شدهاند.
از نامهای ذات مقدّس ربوبی نام "
شهید" است.
ابن اثیر میگوید:
"
الشهید هو الّذی لایغیب عنه شیء؛
شهید به معنای کسی است که چیزی از او پنهان نمیماند."
نام
شهید به عنوان یکی از
اسماء خداوند در
قرآن کریم نوزده بار آمده، ۸ بار در
قرآن «انّ اللّه علی کل شیء
شهید؛ همانا خداوند بر همه چیز گواه است.»
و ۸ بار «و کفی باللّه
شهیداً؛ خدا گواهی را بسنده است.»
در
آیات و
احادیث نام
شهید به معنای حضور علمی
خداوند در
جهان و در میان
موجودات آن آمده است و بدین سان روشن میگردد که خداوند در تمامی موجودات حضور دارد و این به معنای
حلول و
اتحاد وجودی نیست بلکه به معنای
حضور و احاطه علمی است.
شاهد بالاستقلال اعمال بر اساس
توحید افعالی فقط خداوند است، دیگر
شهود باذن او
تحمّل شهادت و ابراز آنرا دارند.
مولی
علی(ع) فرمود: «انّ اللّه سبحانه عند اضمار کلّ مضمر و قول کلّ قائل و عمل کل عامل
همانا
خدای سبحان نزد نهان کاری هر نهان کنندهای و
گفتار هر گویندهای و
کار هر
عاملی است.»
«و کفی باللّه
شهیداً»
سرّ این
کفایت آن است که او
عالم مطلق است.
«هو الّذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش یعلم مایلج فی الارض و ما یخرج منها و ما ینزل من السماء و مایعرج فیها و هو معکم اینما کنتم و اللّه بما تعملون بصیر؛
اوست که
آسمانها و
زمین را در شش
روز( یا شش
شبانه روز یا شش
دوران) آفرید و سپس بر
تخت (
تسلط و
تدبر امور
هستی)
استیلا یافت، آنچه در زمین فرو میرود (از
آبها،
مردگان،
گنجها،
ریشهها و
حیوانات) و آنچه از زمین بیرون میآید (از
فرشتگان،
کتب آسمانی،
تقدیرات ربوبی،
نورکرات،
صاعقه و
بارانها و آنچه به آسمان بالا میرود (از فرشتگان، اعمال بندگان و برخی از
اجنه و
ارواح انسانها) همه را میداند و هرکجا باشید او با شماست و
خدا بر آنچه میکنید بیناست هیچ چیزی بر ذات مقدسش پوشیده نیست.»
«یوم هم بارزون لا یخفی علی اللّه منهم شیء؛
روزی که آنها (حاضرین در
محشر) ظاهر و آشکارند چیزی از آنها بر خدا پنهان نمیماند.»
«و ان تهجر بالقول فانه یعلم السرّ و اخفی؛
و اگر گفتار خود را آشکار کنی(نیازی بدان نیست) زیرا او پنهان و پنهانتر را میداند»(پنهان گفتگوی نهانی است پنهانتر
تصوّر قلبی یا آنچه به
قلب هم نیاید).
او نزدیکترین به موجودات
جهان هستی و بویژه انسانهاست.
«و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون؛
ما به او "
محتضر" از شما نزدیکتریم ولی نمیبینید.»
«و نحن اقرب الیه من حبل الورید؛
و ما به انسان از رگ گردن نزدیکتریم.»
اینها
راز و
رمز کفایت
شهادت حضرت حق است.
شاهد دوم،
انبیا و بویژه
خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی(ص) است.
«فکیف اذا جئنا من کل امّة
بشهید و جئنا بک علی هؤلاء
شهیداً؛
حال آنها چگونه خواهد بود در آن روز که برای هر امّتی گواهی بر اعمالشان میطلبیم و تو را
گواه این امّت قرار خواهیم داد».
در آیه فوق این نکته به صراحت ذکر نشده که گواه هر امّتی
پیامبر آنها است ولی قرائن نشان میدهد که مطلب همین است زیرا پیامبر هر امتی شایستهترین کس است که گواهی بر امت خویش میدهد.
در آیه شریفه تصریح نشده که منظور از "هؤلاء" دقیقاً کیانند ولذا
مفسران دو احتمال ذکر کردهاند بعضی گفتهاند اشاره به امت پیامبر(ص) است که آن حضرت در قیامت
شاهد و گواه بر آن خواهد بود،
صالحان امّت را معرفی میکند و
مجرمان و
تکذیب کنندگان را نیز معرفی خواهد کرد.
ولی بسیاری از مفسران گفتهاند که «هؤلاه» اشاره به
جماعت انبیاء است که در جمله قبل به آنها اشاره شده به این ترتیب
پیامبر اکرم(ص) گواه گواهان و
شاهد شاهدان است.
شاهد سوم
امامان معصوماند.
«
وشهداء علی خلقه» و
خداوند شما را به عنوان گواهان بر خلق خود قرار داد. "
شهداء" جمع
شهید است، این واژه در اصل به معنای حضور توأم با
مشاهده همراه با
اعلام است، «و هو یدل علی علم و حضور و اعلام»
«و قل اعملوا فسیری اللّه عملکم و رسوله و المؤمنون و ستردون الی عالم الغیب و
الشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون؛
بگو
عمل کنید خداوند و
فرستاده او و
مؤمنان اعمال شما را میبینند و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار باز گردانده میشوید و شما را به آنچه عمل کردید
خبر میدهد.»
مبنای
شهادت، تحمّل آن است یعنی دیدن اعمال. در
روایات فراوانی از
اهلبیت(ع) این باور مطرح شده است که اعمال امت بر امامان عرضه میگردد، در برخی از آنها استناد به
آیه محل بحث شده است در روایتی آمده است شخصی از حضرت
امام رضا(ع) خواست که برای من و خانوادهام
دعا کنید، فرمود: مگر دعا نمیکنم؟! «و اللّه ان اعمالکم للتعرض علیّ فی کلّ یوم و لیلة؛ به خدا
سوگند اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه میشود»
راوی گوید: این سخن بر من گران آمد،
امام متوجه شد و به من فرمود: «اما تقرأ کتاب اللّه عزّ و جلّ و قل اعملوا....؛آیات کتاب خداوند عزّ و جلّ را نمیخوانی که میگوید...»آیه محل بحث را برای او خواندند.
در
زیارت حضرت ولی عصر(عج) آمده است: «السلام علیک یا عین اللّه فی ارضه؛
سلام بر تو که
چشم خداوند در
خلق هستید.»
در روایتی از حضرت
امیرمؤمنان علی(ع) میخوانیم که حضرت فرمود: «انا شاهدکم و حجیج یوم القیامة عنکم؛
من
گواه اعمال شما بوده و در
روز قیامت از شما
دفاع میکنم.»
در دعای دوم
صحیفه سجادیه آمده: «و جعلنا
شهداء علی من جحد؛خداوند ما را
شاهد بر منکران قرار داده است.»
در روایتی دیگر آمده که:
«نحن
الشهداء علی شیعتنا و شیعتنا
شهداء علی الناس و
بشهادة شیعتنا یجزون و یعاقبون؛
ما
شاهدان بر
شیعه و
شیعیان ما
شاهدان بر مردماند و به
شهادت شیعیان ما جزاء داده و معاقب میشوند.
شاهد چهارم،
فرشتگان هستند.
"و جائت کل نفس معها
سائق و
شهید؛
و هر انسانی وارد محشر میشود در حالی که همراه او سوق دهنده و
شاهدی است.»
گرچه در آیه تصرح نشده که این سوق دهنده و
شاهد از فرشتگان یا غیر آنها هستند ولی قرائن نشان میدهد که مناسبترین افراد برای این مأموریت بزرگ، فرشتگان هستند.
"و انّ علیکم لحافظین کراما کاتبین یعلمون ما تفعلون؛
و البته بر شما نگهبانانی است، بزرگوارانی
نویسنده(از فرشتگان) که (
ظاهر و
باطن و
خلوص و
ریا و مراتب کمال و نقص) آنچه را میکنید میدانند.»
شاهد پنجم،
زمین است.
"یومئذٍ تحدّث اخبارها بانّ ربّک اوحی لها؛
در آن روز زمین تمام خبرهای خود را بازگو میکند چرا که پروردگارت به او وحی کرده است."
در حدیثی از
پیامبر اکرم(ص) رسیده است مقصود از اخبار اینست که:
"اخبارها ان
تشهد علی کل عبد و امة بما عملوا علی ظهرها تقول عمل کذا و کذا یوم کذا فهذا اخبارها؛
اعمال هر یک از بندگان
اعم از
مرد و
زن که روی زمین انجام دادهاند خبر میدهد، میگوید: فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد اینست خبر دادن زمین.»
در احادیث متعددی از مولی علی(ع) میخوانیم:
«صلّوا المساجد فی بقاع مختلفة فانّ کل بقعة
تشهد للمصلّی علیها یوم القیامة؛
در
مساجد در قسمتهای مختلف
نماز بخوانید زیرا هر قطعه زمین در
قیامت برای کسی که روی آن نماز خوانده گواهی میدهد.»
مولوی گوید:
سر از آن رو مینهم من بر زمین
تا گواه من بود در
روز دین
یوم دین که زلزلت زلزالها
این زمین باشد گواه حالها
کو تحدث چهره اخبارها
در سخن آید زمین و خارهها
شاهد ششم،
اعضا و
جوارح میباشند.
"یوم
تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانو یعملون؛
در آن روز
زبانها و
دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب میشوند گواهی میدهند.»
"و قالوا لجلودهم لم
شهدتم علینا قالو نطقنا اللّه الّذی انطق کلّ شیء؛
آنها به پوستهای
بدن خود میگویند چرا بر ضدّ ما
گواهی دادید؟ جواب میدهند: همان خدائی که هر موجودی را به
نطق درآورده ما را گویا ساخت.»
شاهد هفتم،
وجدان آدمی میباشد.
" و
شهدوا علی انفسهم؛
علیه خود
شهادت دادند."
این وجدان بیدار چنان زبان به حقیقت گوئی میگشاید که به وی گفته میشود که تو خود
حسابگر پرونده خود و
قاضی آن باش و بگو تا چه کنیم.
"اقرء کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا؛
به او گفته میشود:
کتاب (
اعمال قلبی و بدنی) خود را بخوان تو خود کافی هستی که امروز حسابرس خود باشی."
شاهد هشتم،
زمان میباشد.
در روایتی آمده است: "ما من یوم یمرّ علی ابن آدم الّا قال له ذلک الیوم یابن آدم انا یوم جدید و انا علیک
شهید فقل فیّ
خیراً و اعمل فیّ
خیراً اشهد لک به یوم القیامة فانک لن ترانی بعده ابداً؛
روزی بر فرزند آدم نمیگذرد مگر آن روز میگوید،
فرزند آدم! من
روز جدیدم و من
گواه تو هستم پس گفتار خوب و رفتار خوب در این روز داشته باش تا در
روز قیامت برایت
شهادت دهم که دیگر مرا نخواهی دید."
شاهد نهم،
اعمال تجسم یافته میباشد.
در
روایات اسلامی اعم از احادیثی که از طرق
شیعه یا ا
هل سنت رسیده مسئله
تجسّم عمل از مسلمات گرفته شده به گونهای که مرحوم
شیخ بهائی میگوید:
«تجسّم الاعمال فی النشأة الاخرویة قد ورد فی احادیث متکثرة من طرق المخالف و المؤالف؛
تجسم اعمال در جهان دیگر در
احادیث زیادی از طریق موافقین و مخالفین نقل شده است.»
«یوم تجد کل نفس ما عملت من
خیر محضراً و ما عملت من سوء تودّ لو انّ بینها و بینه امداً بعیداً؛
روزی که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده حاضر میبیند و دوست دارد میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده فاصله زمانی زیادی باشد.».
«و وجدوا ما عملوا حاضراً ولایظلم ربّک احدا؛
و همه
اعمال خود را حاضر میبیند و پروردگارت به احدی
ظلم نمیکند.»
«یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم فمن یعمل مثقال ذرة
خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّة شراً یره؛
در آن روز مردم به صورت گروههای مختلف از
قبرها خارج میشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود پس هر کس به اندازه سنگینی ذرّهای
کار خیر انجام داده آنرا میبیند و هر کس به اندازه ذرّهای
کار بد کرده آنرا میبیند.»
آیات و روایات در زمینه تجسّم اعمال فراوان است به همین مقدار بسنده میکنیم.
دانشنامه موضوعی قرآن.