• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سواره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقابل پیاده را سواره گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، خمس، حج، جهاد، صلح، عاریه، نذر و دیات سخن گفته‏اند.

فهرست مندرجات

۱ - سواره در باب طهارت
       ۱.۱ - تشییع جنازه در حال سواره
۲ - سواره در باب صلات
       ۲.۱ - اذان گفتن در حال سواره
       ۲.۲ - سجده سواره در صورت تلاوت آیه سجده
       ۲.۳ - نمازگزاردن به صورت سواره بر ناتوان
       ۲.۴ - خواندن نماز واجب به صورت سواره
       ۲.۵ - خواندن نماز آیات به صورت سواره
۳ - سواره در باب خمس
۴ - سواره در باب حج
       ۴.۱ - حج پیاده و سواره
       ۴.۲ - تلبیه هنگام سوار شدن و ملاقات سواره
       ۴.۳ - تلبیه سواره هنگام رسیدن به وادی بیداء
       ۴.۴ - طواف به صورت سواره
       ۴.۵ - سعی بدون عذر به صورت سواره
       ۴.۶ - وقوف در عرفات
       ۴.۷ - شتاب حاجی در گذر از وادی محسّر
       ۴.۸ - رمی جمرات به صورت سواره
۵ - سواره در باب جهاد
۶ - سواره در باب صلح
۷ - سواره در باب عاریه
۸ - سواره در باب نذر
       ۸.۱ - گزاردن حج به صورت سواره بدون عذر
              ۸.۱.۱ - نذر مقید به آن سال نباشد
              ۸.۱.۲ - نذر مقید به آن سال باشد
       ۸.۲ - وجوب کفاره بر این شخص
۹ - سواره در باب دیات
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبع



سواره‏ای که برای او پایین آمدن از مرکب دشوار است، به قول برخی، مستحب است قبل از سوار شدن ادرار کند.
[۱] العروة الوثقی‏ ج۱، ص۳۲۹.


۱.۱ - تشییع جنازه در حال سواره


تشییع جنازه درحال سواره مکروه است.



مستحب است سواره بر پیاده، اسب سوار بر قاطر سوار و آن دو بر الاغ سوار سلام کنند.

۲.۱ - اذان گفتن در حال سواره


اذان گفتن در حال سواره مکروه است.
[۵] جامع عباسی، ص۴۰.


۲.۲ - سجده سواره در صورت تلاوت آیه سجده


چنانچه سواره، آیه سجده واجب را تلاوت کند و یا بدان گوش فرا دهد، جایز است بر مرکب سجده نماید و با عدم امکان، واجب است از مرکب فرود آمده و بر زمین سجده کند و در صورت عدم امکان آن نیز، باید با اشاره سجده کند.
[۶] مفتاح الکرامة ج۴، ص۸۱۲.


۲.۳ - نمازگزاردن به صورت سواره بر ناتوان


نمازگزاری که در نماز واجب از ایستادن ناتوان است، و امر دایر بین سواره نماز گزاردن و پیاده گزاردن آن باشد، در اینکه پیاده نماز خواندن بر سواره خواندن مقدم است یا شخص مخیر بین آن دو است، اختلاف می‏باشد. برخی احتیاط وجوبی را در گزاردن نماز به هر دو حالت دانسته‏اند.

۲.۴ - خواندن نماز واجب به صورت سواره


در اینکه خواندن نماز واجب بر وسیله سواری بدون ضرورت، با امکان به جا آوردن رکوع، سجود و دیگر واجبات آن، صحیح است یا نه، اختلاف می‏باشد. قول دوم منسوب به مشهور است.

۲.۵ - خواندن نماز آیات به صورت سواره


از برخی قدما قول به صحت خواندن نماز آیات بر مرکب بدون ضرورت نقل شده است؛ هرچند به جا آوردن بعضی واجبات آن، همچون استقرار ممکن نباشد.



وسیله نقلیه‌ای که کاربری آن سواری است و نه کسب و تجارت، جزء مئونه به شمار می‏رود و خمس بدان تعلق نمی‏گیرد؛ لیکن در تعلق خمس به وسیله نقلیه‏ای که جهت کسب و کار از آن استفاده می‏شود اختلاف است.
[۱۱] مجمع المسائل ج۱، ص۲۸۹-۲۹۰.




گفتن بسم اللَّه و الحمد للَّه‏ و شکر خدا کردن هنگام سوار شدن بر مرکب مستحب است.

۴.۱ - حج پیاده و سواره


به قول مشهور، پیاده حج گزاردن، به قصد خشوع و خضوع و تحمل مشقت بیشتر به منظور نیل به ثواب و قرب الهی، از سواره گزاردن آن افضل است؛ لیکن اگر پیاده رفتن با هدف صرفه جویی در هزینه باشد، با داشتن توانایی مالی، سواره رفتن افضل است.

۴.۲ - تلبیه هنگام سوار شدن و ملاقات سواره


برای محرم، تلبیه گفتن هنگام سوار شدن و نیز هنگام ملاقات با سواره مستحب است؛

۴.۳ - تلبیه سواره هنگام رسیدن به وادی بیداء


چنان که برای مُحرمی که از راه مدینه سواره به حج آمده؛ بلند کردن صدا به تلبیه هنگام رسیدن به وادی بیداء مستحب می‏باشد.

۴.۴ - طواف به صورت سواره


سواره طواف کردن بنابر قول مشهور، مکروه است؛

۴.۵ - سعی بدون عذر به صورت سواره


لیکن بدون عذر، سواره سعی کردن جایز می‏باشد؛ هرچند پیاده افضل است. هروله بر سواره نیز مستحب است؛ بدین صورت که در حدّ فاصل بین مناره و بازار عطاران، مرکبش را کمی تند براند.

۴.۶ - وقوف در عرفات


مستحب است وقوف به عرفات، ایستاده انجام شود و نشسته یا سواره وقوف کردن مکروه است. همچنین ایستاده دعا خواندن، افضل از نشسته یا سواره خواندن است.

۴.۷ - شتاب حاجی در گذر از وادی محسّر


هنگامی که حاجی در مسیر منی‏ به وادی محسّر می‏رسد، مستحب است به مقدار صد گام یا صد ذراع یا تا گذر از آن، با شتاب حرکت کند و در صورت سواره بودن، مرکب خود را تندتر براند.

۴.۸ - رمی جمرات به صورت سواره


به قول برخی، سواره رمی جمرات کردن، افضل از پیاده است.



بنابر قول مشهور، سواره از غنایم جنگی دو سهم دارد؛ یکی به جهت خود و دیگری به جهت مرکبش. از برخی قدما برای سواره سه سهم نقل شده است.



در صورت اختلاف فرد سوار بر مرکب با در دست دارنده افسار آن در مالکیت مرکب، بدون داشتن بینه در اینکه به نفع سواره حکم می‏شود یا آنکه هر دو یکسان در ملکیت آن شریک خواهند بود، اختلاف است.
[۲۶] العروة الوثقی‏ (تکملة) ج۳، ص۱۶۵.




هرگاه فرد سوار بر مرکب مدعی عاریه گرفتن و مالک، مدعی اجاره دادن آن باشد، در اینکه قول سواره با قسم مقدم بر قول مالک است یا عکس آن، اختلاف است. بنابر قول دوم، با قسم خوردن مالک، اجرة المثل بر عهده سواره ثابت می‏شود. البته این در فرضی است که اختلاف پس از استفاده از مرکب توسط سواره پدید آید؛ وگرنه در صورت بروز آن پس از عقد و قبل از استفاده، قول سواره مقدم خواهد بود.



حکم کسی که نذر حج پیاده کرده است.

۸.۱ - گزاردن حج به صورت سواره بدون عذر


کسی که نذر کرده پیاده حج بگزارد، لیکن بدون عذر سواره گزارده،

۸.۱.۱ - نذر مقید به آن سال نباشد


در صورتی که نذرش معین و مقید به آن سال نباشد باید حج را اعاده کند.
اگر در فرض یاد شده بعض راه را سواره بپیماید، در اینکه حکم صورت پیشین را دارد یا اینکه حج را اعاده می‏کند و آن مقدار راه را که سواره رفته، پیاده می‏رود تا با ترکیب این دو، وفا به نذر تحقق یابد، اختلاف است.

۸.۱.۲ - نذر مقید به آن سال باشد


اما اگر نذر، معین و مقید به آن سال باشد، در اینکه در این صورت نیز اعاده لازم است یا نه، بلکه کفاره تخلف از نذر بر عهده‏اش می‏آید، مسئله اختلافی است.
اگر در فرض یاد شده، سواره رفتن به حج، از روی عذر و ناتوانی از پیاده روی باشد، در وجوب یا استحباب همراه آوردن شتر برای قربانی، اختلاف است.

۸.۲ - وجوب کفاره بر این شخص


کسی که نذر کرده سواره حج بگزارد؛ لیکن پیاده گزارده است، از نذر خود تخلف کرده و کفّاره بر عهده‏اش ثابت می‏گردد.



سواره ضامن خساراتی است که حیوان با دستهایش پدید آورده است. بسیاری او را ضامن خساراتی دانسته‏اند که با سرش نیز پدید آورده است. برخی، حکم جنایت با پاها را همچون جنایت با دستها دانسته‏اند. اگر سواره دو نفر باشند، هر دو یکسان، ضامن خواهند بود.


 
۱. العروة الوثقی‏ ج۱، ص۳۲۹.
۲. جواهر الکلام ج۴، ص۲۶۵.    
۳. جواهر الکلام ج۱۱، ص۱۱۸.    
۴. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۲۶.    
۵. جامع عباسی، ص۴۰.
۶. مفتاح الکرامة ج۴، ص۸۱۲.
۷. جواهرالکلام ج۱۰، ص۲۳۰.    
۸. العروة الوثقی‌ ج۲، ص۴۸۶.    
۹. جواهر الکلام ج۷، ص۴۲۹-۴۳۰.    
۱۰. مختلف الشیعة ج۲، ص۲۹۱-۲۹۲.    
۱۱. مجمع المسائل ج۱، ص۲۸۹-۲۹۰.
۱۲. العروة الوثقی‌ ج۴، ص۳۲۸.    
۱۳. جواهر الکلام ج۱۷، ص۳۱۰-۳۱۲.    
۱۴. العروة الوثقی‌ ج۴، ص۶۶۸.    
۱۵. مستند الشیعة ج۱۱، ص۳۲۰.    
۱۶. مختلف الشیعة ج۴، ص۲۱۰.    
۱۷. جواهر الکلام ج۱۹، ص۴۲۳-۴۲۴.    
۱۸. جواهرالکلام ج۱۹، ص۵۸-۵۹.    
۱۹. مستند الشیعة ج۱۲، ص۲۸۰-۲۸۱.    
۲۰. المبسوط ج۱، ص۳۶۹.    
۲۱. کتاب السرائر ج۱، ص۵۹۱.    
۲۲. مختلف الشیعة ج۴، ص۲۶۲..    
۲۳. جواهر الکلام ج۲۱، ص۲۰۱.    
۲۴. الخلاف ج۳، ص۲۹۶-۲۹۷.    
۲۵. المبسوط ج۲، ص۲۹۶-۲۹۷.    
۲۶. العروة الوثقی‏ (تکملة) ج۳، ص۱۶۵.
۲۷. جواهر الکلام ج۲۷، ص۱۹۵-۱۹۸.    
۲۸. جواهر الکلام ج۱۷، ص۳۵۱-۳۵۶.    
۲۹. جواهر الکلام ج۳۵، ص۳۸۳-۳۸۶.    
۳۰. جواهر الکلام ج۴۳، ص۱۳۵-۱۴۱.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۵۴۳-۵۴۷.    




جعبه ابزار