• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه اکمال دین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیه دلالت کننده بر اکمال دین به سبب تعیین امام علی (علیه‌السلام) به امامت را آیه اکمال دین گویند.



آیه ۳ سوره مائده را "آیه اکمال" و یا " آیه اکمال دین" نامیده‌اند: "«... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون ألیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا...؛ امروز کافران از دین شما (و بازگشت شما از آن) نومید شده‌اند، لذا از آنان نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.»


معنی آیه نسبت به شان نزول آیه سازگاری کامل دارد. اکنون باید به معنی آیه دقت کرد که چه مطلبی را در آخرین سال عمر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل نموده است. مفاد آیه را در چند بند بیان می‌کنیم:
الف. خداوند از موقعیتی خبر می‌دهد که در آن کافران از دین مسلمین مایوس شدند و دیگر نمی‌توانند برای انحراف اسلام نقشه بکشند.
ب. اطاعت نکردن از فرمان خداوند چیزی جز گستاخی و عدم خوف در برابر خداوند نیست و هم‌پیمان شدن با کافران جز به علت ترس از کافران نیست.
ج. خداوند از موقعیت کامل شدن دین و به نهایت رسیدن نعمت بر بندگانش حکایت می‌کند.
د. خداوند از رضایت خود به دین اسلام برای مردم خبر می‌دهد.
واضح است که این آیه برای مومنین بشارت و برای دشمنان ناراحتی وجود دارد.
[۲] ابن شهر آشوب، محمد، مناقب، قم، موسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹هـ ق، ج۳ ص۲۴.
با توجه به معنی آیه و توجه به روایات شیعه و سنی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اهل بیت (علیه‌السّلام) مورد این آیه را به راحتی می‌توانیم تشخیص دهیم؛ چرا که جز اعلام ولایت علی (علیه‌السّلام) و بیعت با او نمی‌تواند چنین اثراتی را داشته باشدو در واقع ثمره رسالت چیزی جز ولایت نیست و بدون آن دین و رسالت و نعمت هدایت ناقص خواهد بود. آیا چیزی جز مساله ولایت، کافران و منافقان را به طمع برای انحراف اسلام می‌انداخت و آیا اعلام ولایت علی (علیه‌السّلام) ایشان را مایوس نکرد؟ اینک باید دید از نظر شیعه و سنی چه مدارکی را می‌توان براین مدعی بیان نمود.

۲.۱ - شان نزول آیه نزد اهل‌سنت

اهل سنت در مورد شان نزول این آیه اختلاف دارند، برخی گفته‌اند: این آیه روز جمعه، بعد از ظهر روز عرفه در حجة الوداع سال دهم هجرت نازل شد و پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سوار بر ناقه عضباء (گوش شکافته) بود.
۱- عبدالرحمن بن حمدان با اسناد از طارق بن شهاب روایت می‌کند که مردی یهودی نزد عمر آمد و گفت یا امیرالمؤمنین شما مسلمانان آیه‌ای در کتابتان می‌خوانید که اگر بر ما نازل شده بود آن روز را عید می‌گرفتیم. عمر پرسید آن آیه کدام است؟ گفت: الیوم اکملت لکم دینکم... عمر پاسخ داد به خدا من روز و ساعت نزول آن را هم می‌دانم. غروب روز عرفه بود، آن روز که عرفه به جمعه افتاد.
۲- حاکم ابو عبدالرحمن شادیاخی با اسناد از عباد بن عمار روایت می‌کند که ابن عباس آیه بالا را قرائت کرد، و یک یهودی که آنجا بود گفت: اگر این آیه بر ما نازل شده بود روز نزول آن را عید قرار می‌دادیم. ابن عباس پاسخ داد: اتفاقا این آیه در دو عید توامان نازل شد، جمعه و عرفه با هم.
۳- اما در تفسیر درالمنثور از ابی هریره و ابی سعید خدری نقل شده که: وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی (علیه‌السّلام) را به امامت در روز غدیر نصب کرد و او را به ولایت خواند (من کنت مولاه فعلی مولاه)، جبرئیل با این آیه نازل شد.
۴- همچنین در شواهد التنزیل نیز از ابی هریره و ابی سعید خدری و ابن عباس روایت شده که این آیه مربوط به علی (علیه‌السّلام) می‌شود. چنانکه گفته شده وقتی این آیه نازل شد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: الله اکبر که دین کامل شد و نعمت به نهایت رسید و پروردگار به رسالت من و به ولایت علی (علیه‌السّلام) بعد از من نعمت را به نهایت رضایت داد. سپس دست امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) را بلند نمود و فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. در این هنگام عمر گفت: آفرین بر تو‌ ای پسر ابیطالب، در حالی روز بر تو گذشت که مولای من و مولای هر زن و مرد مومن هستی.
۵- در مناقب خوارزمی به این مطلب تصریح شده و شرح آن را با واقعه غدیر آورده است.
همچنین جمع زیادی از علماء اهل سنت این آیه را در رابطه با اعلام ولایت امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) ذکر کرده‌اند که برخی از ایشان از قرن چهارم تا قرن دهم عبارتند از:
[۷] میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ج۳، ص۳۵۷-۳۵۶.

۱- ابوجعفر محمد بن جریر الطبری.
۲- ابوالحسن علی بن عمر الدارقطنی.
۳- ابوحفص ابن شاهین.
۴- ابوعبدالله الحاکم النیسابوری.
۵- ابوبکر ابن مردویه الاصفهانی.
۶- ابونعیم الاصفهانی.
۷- ابوبکر احمد بن الحسین البیهقی.
۸- ابوبکر الخطیب البغدادی.
۹- ابوالحسین ابن النقور.
۱۰- ابوسعید السجستانی.
۱۱- ابوالحسن ابو المغازلی الواسطی.
۱۲- ابوالقاسم الحاکم الحسکانی.
۱۳- الحسن بن احمد الحداد الاصفهانی.
۱۴- ابوبکر ابن المزرفی.
۱۵- ابوالحسن ابن قبیس.
۱۶- ابوالقاسم ابن السمرقندی.
۱۷- ابوالفتح النطنزی.
۱۸- ابومنصور شهردار بن شیرویه الدیلمی.
۱۹- الموفق بن احمد المکی الخوارزمی.
۲۰- ابوالقاسم ابن عساکر الدمشقی.
۲۱- ابوحامد سعد الدین الصالحانی.
۲۲- ابوالمظفر سبط ابن الجوزی.
۲۳- عبدالرزاق الرسعنی.
۲۴- شیخ الاسلام الحموینی الجوینی.
۲۵- عمادالدین ابن کثیر الدمشقی.
۲۶- جلال الدین سیوطی.(حضرت آیه الله میلانی برخی روایات مورد نظر را از عالمان اهل سنت ذکر نموده.)
[۸] میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ج۳، ص۳۵۸.

علامه امینی" در "الغدیر" و "میر حامد حسین" در "عبقات الانوار" با تتبع در کتاب‌هاى اهل سنت، شواهد بسیارى از آنان در تأیید و اثبات نزول این آیه در شأن على (علیه‌السلام) آورده اند.

۲.۲ - شان نزول آیه نزد تشیع

در مکتب شیعه این آیه بعد از اعلام ولایت امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) در غدیر‌خم، نازل شده است. از ائمه اطهار (علیه‌السّلام) روایاتی در این‌باره به ما رسیده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
۱. امام رضا (علیه‌السّلام) فرمودند که خداوند در حجة الوداع آیه الیوم اکملت لکم دینکم... را نازل نمود. امر امامت از امور نهائی دین است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مردم را ترک نکرد مگر بعد از اینکه نشانه‌های دین را بیان نمود و راه را برای مردم روشن نمود و علی (علیه‌السّلام) را به عنوان نشانه و امام برای مردم تعیین نمود.
۲. امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: فرائض الهی یکی بعد از دیگری نازل می‌شد. ولایت آخرین فریضه بود که خداوند آن را با آیه الیوم اکملت لکم دینکم. . نازل نمود. خداوند با این آیه بیان می‌کند که فرائض را کامل نمودم و بعد از فریضه ولایت، فریضه‌ای نازل نمی‌کنم.
۳. امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) فرمودند: برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شبه منبری درست کردند و ایشان بالای آن قرار گرفت و من را خواند و بازویم را گرفت و بلند کرد و فرمود: هرکس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست.... خداوند نیز آیه الیوم اکملت لکم دینکم. . را نازل نمود. پس ولایت من نهایت دین و رضایت پروردگار است.
۴. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از وفات خویش خبر ارتحال خود را به مردم داده بود و منافقین در نقشه تخریب دین بعد از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودند (که خلافت را بدون دردسر به نام خود تمام کنند) اما بعد از واقعه غدیر‌خم گفتند که حیله و نقشه ما باطل شد که خداوند آیه الیوم یئس الذین کفروا من دینکم... را نازل نمود. اما به فرموده امام صادق (علیه‌السّلام) کفر پیشگان مایوس شدند ولی ظالمین طمع کردند. (و بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حوادث غصب خلافت پیش آمد)
۵. بعد از اعلام ولایت علی (علیه‌السّلام) شک کنندگان و منافقین و صاحبان دلهای مریض از فرمایش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیزاری جستند و به آن راضی نشدند و آن را حکم قطعی ندانستند که آیه نازل شد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: قطعا نهایت دین و نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من به سبب ولایت علیبنابیطالب بعد از من است.
[۱۴] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۳۵۶، انتشارات کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۲ش.


۲.۳ - از احادیث

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده که هنگام نزول آیه اکمال فرمود: "اکمال دین و اتمام نعمت و رضاى پروردگار به اعلام جانشینى و ولایت على (علیه السلام) توسط من به شما مردم بود".


منافقینی که به حکم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رغبت نشان ندادند دو گروه بودند. دسته اول کسانی بودند که به اظهار نارضایتی خود در برابر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرداختند که در این مورد فردی به نام حارث بن نعمان فهری است که دشمنی خود را اظهار کرد و چنین گفت: اگر این پیام از سوی خداست پس سنگی بر من فرود آید که ناگهان سنگی به او خورد و مرد.
[۱۶] حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تاویل الآیات الظاهره، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۹هـ ق، ص۶۹۷.
این حادثه در مورد جابر بن نضر بن حارث نیز گفته شده است.اما برخی دیگر از منافقین بعد از اعلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، به امیرالمومنین (علیه‌السّلام) تبریک گفتند ولی نفاق خود را به گونه‌ای دیگر اظهار می‌کردند؛ مثلا وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ایشان خواست تا به علی (علیه‌السّلام) به عنوان امیرمومنان سلام کنند، تعجب کردند و از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) توضیح خواستند که آیا این فرمان خداوند است یا فرمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود فرمان خدا و رسول اوست. ابوبکر و عمر و عثمان .... از جمله این افراد بودند که عناصر اصلی در غصب خلافت می‌باشند.


لازم است توضیحی درباره آیه اکمال دین بیان نماییم:

۴.۱ - ناامیدی کفار

۲ ـ این بخشی از آیه (الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون) با (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا) که هردو به دنبال هم در یک آیه ذکر شده، ارتباط نزدیک و پیوند محکمی با هم دارد و غرض واحدی را بیان می‌کند، که عبارت باشد از نومیدی کفار از شکست اسلام. اکمال دین، تمام کردن نعمت و پذیرفتن اسلام به عنوان دین برای مردم، و نومیدی کفار در یک روز بوده است.

۴.۲ - اکمال دین

۳ ـ آیه (الیوم یئس الذین کفروا... الیوم اکملت لکم دینکم) در روزی نازل شد که در آن روز کفار نومید شدند و دین کامل گشت، پس این روز عظیم در اسلام چه روز بوده است؟ فرضیه‌هایی طرح و تصور شده، که هیچ یک از آنها با مفهوم آیه سازگاری ندارند، و از جمله آن فرضیه‌ها، فرضیه‌ای است که در پرسش طرح شده است، و آن اینکه آیه در نهم ذیحجه در روز عرفه نازل شده است.
ولی این فرضیه صحیح نیست، چون آن وقت این پرسش مطرح است که در روز نهم ذیحجه چه قضیه مهمی اتفاق افتاد که کفار از پیروزی بر دین نومید شدند، و دین اسلام کامل گردید؟
نهایت چیزی که ممکن است گفته شود این است که منظور از اکمال دین، تعلیم عملی مناسک حج به وسیله رسول خدا بود که مسلمانان را به حج تمتع دستور داد تا متروک نماند، ولی این توجیه صحیح نیست، چون اکمال دین، به تعلیم چیزی از واجبات دینی اطلاق نمی‌شود. تا چه رسد که دین به وسیله آن کامل شده باشد، و افزون بر آن، این احتمال با این بخش از آیه «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم» هیچ گونه ارتباطی پیدا نمی‌کند؛ چون بین «یاس و نومیدی کفار از پیروزی بر دین» و بین «تعلیم رسول الله حج تمتع را به مسلمان»، هیچ‌گونه ارتباطی عقلائی وجود ندارد. نومیدی کفار زمانی عقلایی است که قضیه عظیم، و تحول شگرفی در اسلام رخ داده باشد که باعث نومیدی کفار از غلبه بر دین بشود.

۴.۲.۱ - منظور از الیوم

در این که منظور از "الیوم"، که در این آیه آمده است چیست، و آن چه روزى بود در میان مفسران سخن بسیار است: برخى گفته‌اند:
۱ ـ منظور از آن روز عرفه آخرین حج پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
۲ - مراد روز فتح مکه است.
۳ - ظهور و بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
۴ - روزى است که احکام اسلامى درباره گوشت‌هاى حلال و حرام نازل شد که در آیه، احکام آن آمده است ؛
۵ - منظور روز غدیرخم است که پیامبر امیرمؤمنان على (علیه‌السّلام) را رسماً براى جانشینى خود تعیین کرد، در آن روز بود که آن چهار ویژگى که ذکر شد تحقق یافت.

۴.۳ - اتمام نعمت

۴ـ کفار دائما نقشه غلبه بر دین اسلام را در سر می‌پروراندند، و پیروزی بر دین برای آنها به عنوان یک ایده و آرزو مطرح بود، و از اینکه آنها در جنگهای پیاپی شکست خورده بودند، تمام امیدشان به دوره پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که با نصب شدن علی (علیه‌السّلام) به خلافت مسلمین توسط رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آخرین نقطه‌های امید کفار تبدیل به یاس شدند، و دین خدا با نصب جانشین رسول خدا و معین شدن رهبری مسلمانان، به اکمال رسید، و بدینسان نعمت خداوند بر امت تمام شد. و آیه با چنین واقعه عظیم و مهم تاریخی اسلام، که در دوازدهم ذیحجه در روز «غدیر» نازل شد، معنا پیدا می‌کند، و ارتباط و پیوند هر دو بخشی آیه روشن می‌گردد. و دیگر جای خوف و نگرانی از سوی دشمن وجود ندارد،
[۲۲] طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۶، ص۱۷۶.
و مردم از خدا بترسند و عمل و رفتارشان طوری نباشند که موجب خشم خدا بر آنها بشوند.

۴.۴ - اتفاق مسلمانان بر غدیر‌خم

۵ ـ واقعه غدیر‌خم، واقعیتی است که تمام مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند و بسیاری از مورخین آن را به رشته تحریر در آورده‌اند،
[۲۴] عاصمی، احمد بن محمد، زین‌الفتی، تحقیق باقری محمودی، ج۲، ص۲۶۷، مجمع احیاء الثقافة الاسلامی.
و همچنین همه مفسران و دانشمندان شیعه و نیز جماعت زیادی از علما و مفسران و محدثان معروف اهل سنت معتقدند که آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) در روز ۱۸ ذی الحجة در غدیر خم نازل شده است و در اینجا به برخی از کلمات علماء و مفسران اهل سنت پیرامون آیه فوق و سبب نزول آن اشاره می‌کنیم:
جلال الدین سیوطی در تفسیر معروف خود، الدرالمنثور در ذیل آیه مورد بحث در ضمن حدیثی نقل می‌کند:
هنگامی که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز غدیر علی (علیه‌السّلام) را به امامت نصب نمود و آوای ولایت او را سر داد پیک وحی جبرئیل امین آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) را آورد.
خطیب بغدادی در تاریخ خود نقل می‌کند: هرکس روز ۱۸ ماه ذی الحجة را روزه بگیرد برای او روزه‌ی شصت ماه نوشته می‌شود و آن روز، روز غدیر خم است. وقتی که پیامبراسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دست علیبنابیطالب را گرفت و فرمود: آیا من ولی و سرپرست مؤمنین نیستم؟ پاسخ دادند: چرا تو ولی مؤمنان هستی‌ای پیامبر خدا، آنگاه فرمود: هرکس من مولای او هستم علی مولای او است، عمر بن الخطاب گفت: به به، آفرین بر تو‌ ای پسر ابوطالب، از هم اکنون تو مولای من و مولای هر مسلمان هستی! پس خدا آیه (الیوم اکملت لکم دینکم) را نازل کرد.
ابن مغازلی که یکی از بزرگان فقهاء و حفاظ اهل سنت است در کتاب معروف خود به نام «مناقب علیبنابیطالب علیه‌السّلام» که در میان کتب مناقب امام علی (علیه‌السّلام) بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است، حدیثی را نقل می‌کند که شبیه حدیث سابق است با مختصر تفاوت و اضافات، و با صراحت می‌گوید: آیه مورد نظر در روز ۱۸ ذی الحجة روز غدیرخم نازل شده است.
و باز حموینی که یکی دیگر از علما و دانشمندان اهل سنت است در کتاب معروف خود «فرائدالسمطین» با اسناد خود نقل می‌کند:
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز غدیرخم مردم را برای معرفی علی (علیه‌السّلام) فراخواند و دستور داد زیر درختی که در آنجا بود، از خار و علف پاک نمایند و مردم امر آن حضرت را به جا آوردند، و آن روز مصادف با روز پنجشنبه بود. سپس مردم را فراخواند دست علی (علیه‌السّلام) را گرفت، بالا برد، تا جایی که مردم سفیدی زیر بغل او را دیدند، هنوز رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) از همدیگر جدا نشده بودند، این آیه نازل شد: (الیوم اکملت لکم دینکم...)، پیامبر فرمود: خداوند بزرگ است، همان خدایی که آیین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد و از نبوت و رسالت من و ولایت علی (علیه‌السّلام) راضی و خشنود گشت و سپس فرمود: خداوندا دوستان او را دوست بدار، و دشمنان او را دشمن بدار، یارانش را یاری کن و آنها را که یاریش نکردند از یاری خویش محروم بدار (ان النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یوم دعا الناس الی علی فی غدیر خم امر بما کان تحت الشجرة من الشوک فقم، و ذلک یوم الخمیس، ثم دعا الناس الی علی فاخذ بضبعه فرفعه حتنی نظر الناس الی بیاض ابطیه، ثم لم یتفرقا حتی نزلت هذه الآیة «الیوم اکملت لکم دینکم...» فقال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و الولایة العلی علیه‌السّلام . ثم قال: اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خدله.)
از ابوهریره نقل شده: «کسی که روز هیجده ذی حجه روزه بگیرد بر او ثواب ۶۰ ماه روزه نوشته می‌شود و این روز، روز غدیر خم است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دست علیبنابیطالب را گرفت و فرمود: آیا من سزاوارتر به مؤمنین نیستم؟ گفتند: بله‌ ای رسول خدا، فرمود: کسی که من تاکنون مولی و پیشوای او بوده‌ام، بعد از من علی مولی و پیشوای اوست، در این هنگام عمر جلو آمد به علی (علیه‌السّلام) تبریک گفت (بخ بخ)، ای علی تو مولای من و مولای همه‌ی مسلمین شدی، در این هنگام آیه اکمال نازل شد: (الیوم اکملت لکم دینکم...). این روایت را خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و ابن عساکر در تاریخ دمشق و عاصمی در زین‌الفتی
[۳۰] عاصمی، احمد بن محمد، زین الفتی، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۲، ص۲۶۵، ح ۴۷۴، مجمع احیاء الثقافة الاسلامی.
و حاکم حسکانی در شواهدالتنزیل و ابن مغازلی در مناقب الامام علیبنابیطالب (علیه‌السّلام) و... نقل کرده‌اند. همچنین کسانی چون سیوطی در الدرالمنثور و ابن کثیر در البدایة و النهایة
[۳۵] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۳۶۳، دارالکتب العلمیه.
هم این روایت را نقل کرده‌اند.
در روایت دیگری از ابی سعید خدری نقل شده است: «هنگامی که آیه فوق نازل شد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: الله اکبر، بر کامل شدن دین و تمام شدن نعمت و راضی شدن پروردگار به رسالت من و ولایت علیبنابیطالب بعد از من، پس فرمودند: هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست. خداوندا دوست بدار کسانی را که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسانی که را که با علی دشمن است، و یاری کن یاری کنندگان علی را، و خوار و ذلیل کن خوار کننده‌گان او را».
مرحوم علامه امینی بعد از تصریح به اینکه آیه (الیوم اکملت لکم دینکم...) در روز غدیر نازل شده می‌فرماید: امامیه قائلند که این آیه کریمه بعد از آنکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در غدیر خم قرار گرفته بود، درباره نص غدیر و ولایت علیبنابیطالب (علیه‌السّلام) نازل شده است. نصی که با الفاظ مفید و صریح و آشکار به گونه‌ای که همه‌ی صحابه آن را شنیدند و فهمیدند و این خبر به هرکس رسید... جماعت زیادی از علمای تفسیر و پیشوایان حدیث و حفاظ آثار از اهل سنت در این مطلب با امامیه همصدا شده‌اند.
مرحوم امینی تعدادی از علما و مفسران را نام می‌برد که تصریح کرده‌اند آیه «الیوم اکلمت لکم دینکم...» در روز غدیر خم نازل شده است!
بنا بر آنچه گذشت به دست می‌آید که آیه اکمال در روز هیجدهم ذیحجه نازل شده است و این آیه نه تنها ارتباطی نزدیک به امامت امام علی (علیه‌السّلام) دارد بلکه تنها با امامت آن حضرت معنا پیدا می‌کند و رابطه هر دو فقره آیه روشن می‌گردد.

۴.۵ - نقص دین بدون امامت

۶ ـ امامت چیزی جدایی از دین نیست، دین بدون امامت ناقص است، در این صورت لزوما باید تعیین امام از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اذن خداوند بشود، وگرنه دین ناقص می‌ماند؛ لذا با تعیین و نصب شدن علی به امامت از طرف رسول خدا، دین اسلام کامل گردید.
روایاتی در متون فریقین بیان شده مبنی بر ضرورت وجود امام در هر زمان، از جمله: از معاویة بن ابی‌سفیان نقل شده که: پیامبر فرمودند (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «کسی که بمیرد و امام و پیشوایی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است». حال آنان که می‌پندارند امامت جزء دین نیست و دین را بدون امامت کامل می‌دانند، چگونه این روایت را توجیه می‌کنند؟ مگر چنین نیست که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مردن بدون داشتن امام و پیشوا را، از نوع مردن جاهلیت و خارج بودن از اسلام می‌داند؟
عقل هم وجود امام را در هر زمان ضروری می‌داند؛ چرا که خداوند حکیم بندگان خود را سرگردان فرو نمی‌گذارد تا دچار انحراف شوند
[۴۰] حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، چاپ دوم، ص۳۸۸.
[۴۱] تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳. قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹.
درست است که شریعت و احکام شرعی در زمان حیات رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اتمام رسیده است، ولی برای هدایت حکومت اسلامی به سر منزل مقصود و اجرای احکام اسلامی در جامعه، نیاز به امام و پیشوا بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ضرورت دارد؛ چون در غیر این صورت دین به انحراف کشیده خواهد شد و اثری از آن باقی نخواهد ماند.
با این توضیح که امامت جزء دین است، آیه اکمال تنها با حادثه عظیم و تاریخی «غدیر» معنا پیدا می‌کند، و در آیه که سخن از نومیدی کفار و اکمال دین و تمام شدن نعمت بر مسلمانان به میان آمده است، تنها با نصب علی به امامت و رهبری امت اسلامی قابل تفسیر است و دین اسلام با نصب امام علی (علیه‌السّلام) به خلافت و امامت مسلمین از سوی پیامبر به سر حد اکمال رسید، و موجب نومیدی کفار از غلبه بر مسلمین گردید.


چهار نکته مهم در این آیه یک جا جمع شده هست:
کافران در آن مأیوس شده‌اند.
دین کامل شد،
نعمت خدا تکامل یافت.
و خداوند آیین اسلام را به عنوان دین نهایى مردم جهان پذیرفته است در میان مفسران سخن بسیار است.


مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج۴، ص۲۶۳-۲۷۱.
سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فى علوم القرآن، ج۱، ص۷۵.
سبحانی، جعفر، الایمان والکفرفى الکتاب والسنة، ج۱، ص۲۴۴.
منصور، عبدالحمیدیوسف، نیل الخیرات فى القراءات العشرة، ج۵، ص۱۶۷.
فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۱۱، ص۱۳۶-۱۴۰.


اکمال دین (قرآن)؛ اکمال دین.


۱. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۲. ابن شهر آشوب، محمد، مناقب، قم، موسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹هـ ق، ج۳ ص۲۴.
۳. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۱ه ق، ص۱۹۲.    
۴. سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ه ق، ج۲، ص۲۵۹.    
۵. حاکم حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد‌التنزیل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، اول، ۱۴۱۱ه ق، ج۱، ص۲۰۰ الی ص۲۰۸.    
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، قم، موسسه النشرالاسلامی، ص۱۳۵.    
۷. میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ج۳، ص۳۵۷-۳۵۶.
۸. میلانی، سید علی، شرح منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ج۳، ص۳۵۸.
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش، ج۱، ص۱۹۹.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش، ج۱، ص۲۸۹.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش، ج۸، ص۲۷.    
۱۲. کوفی، محمد بن سلیمان، مناقب أمیر‌المؤمنین، ج۲، ص۲۴۱.    
۱۳. ابن طاوس، سید رضی الدین علی، الاقبال، ج۲، ص۲۴۸.    
۱۴. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۳۵۶، انتشارات کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۲ش.
۱۵. مجلسی، محمد باقر، بحار‌الانوار، ج۳۷، ص۱۱۱.    
۱۶. حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تاویل الآیات الظاهره، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۹هـ ق، ص۶۹۷.
۱۷. کوفی، محمد بن سلیمان، مناقب أمیر‌المؤمنین، ج۲، ص۲۴۰.    
۱۸. ابن طاوس، سید رضی الدین علی، الیقین، قم، موسسه دارالکتاب، ۱۴۱۳ه ق، ص۳۱۰و ۳۱۲و ۳۱۶.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش، ج۱، ص۲۹۲.    
۲۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۵، ص۱۶۷-۱۷۱.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۱۰۹.    
۲۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۶، ص۱۷۶.
۲۳. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۳۲، ص۵۶، ۱۹۳۰۲، مؤسسه الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۰.    
۲۴. عاصمی، احمد بن محمد، زین‌الفتی، تحقیق باقری محمودی، ج۲، ص۲۶۷، مجمع احیاء الثقافة الاسلامی.
۲۵. سیوطی، عبدالرحمن، الدرالمنثور، ج۳، ص۱۹.    
۲۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۸۴.    
۲۷. جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد‌السمطین، ج۱، ص۷۳، باب ۱۲، ح ۳۹، چاپ اول، سال ۱۳۹۸ ه مطابق ۱۹۷۸ میلادی، ناشر:مؤسسه محمودی، بیروت. لبنان.    
۲۸. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۸۴.    
۲۹. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۳۴.    
۳۰. عاصمی، احمد بن محمد، زین الفتی، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۲، ص۲۶۵، ح ۴۷۴، مجمع احیاء الثقافة الاسلامی.
۳۱. حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهدالتنزیل، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۱، ص۲۰۳، مجمع احیاء الثقافة الاسلامی، چاپ اول، سال ۱۴۱۱ ه ق.    
۳۲. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب امام علیبنابیطالب، ص۴۶، ح۲۴.    
۳۳. سیوطی، عبدالرحمن، الدرالمنثور، ج۳، ص۱۹، دار الکفر، چاپ دوم، ۱۴۰۹.    
۳۴. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۵، ص۲۳۲.    
۳۵. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۳۶۳، دارالکتب العلمیه.
۳۶. عبیدالله بن احمد، حاکم حسکانی، شواهد‌التنزیل، ج۱، ص۲۰۱، ح ۲۱۱، تحقیق محمد باقر محمودی، مجمع احیاء الثقافة الاسلامی، تحقیق محمودی، چاپ اول، ۱۴۱۱.    
۳۷. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۲۳۰، چاپ پنجم، ۱۴۰۳، بیروت.    
۳۸. ابن حنبل، احمد، مسند احمد بن حنبل، ج۲۸، ص۸۸، ح ۱۶۸۷۶، مؤسسه الرسالة، چاپ اول، ۱۴۱۹.    
۳۹. ابو یعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی موصلی، تحقیق حسن سلیم اسد، ج۱۳، ص۳۶۶، ح۷۳۷۵، دار‌المامون للتراث، چاپ اول، ۱۴۰۹.    
۴۰. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، چاپ دوم، ص۳۸۸.
۴۱. تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳. قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹.



مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله « آیه اکمال دین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۲۴    
سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «آیه اکمال دین و حدیث غدیر» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۰۱.    



جعبه ابزار