• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه صادقین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از آیاتی که برای اثبات امامت امیرالمومنین (علیه السلام ) و بقیه ائمه معصومین (علیهم السلام) استفاده می‌شود، آیه صادقین است.




یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقوا اللّه وَکُونُوا مََعَ الصّادقین.
[۱] توبه:۱۱۹.




«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از مخالفت با خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید».



صدق در لغت به معنای مطابقت حکم با واقع است.
[۲] التعریفات، جرجانی، ج۱، ص۹۵، سید شریف علی بن محمد، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۹ق.




به عبارت دیگر، صدق در اصل وصف گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد، ولی از آن‌جا که بر عقیده، نیت و عزم و اراده نیز قول اطلاق می‌شود امور یاد شده نیز به وصف صدق و راستی توصیف می‌گردند، بر این اساس کسی که عقیده‌اش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش جامه عمل بپوشاند، در عقیده، نیت و اراده اش صادق می‌باشد.
[۳] المیزان، طباطبایی، ج۹، ص۴۰۲، محمدحسین، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.

زمخشری گفته است: صادقین کسانی‌اند که در دین خدا از نظر عقیده، گفتار و رفتار صادق می‌باشند.
[۴] الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۲۲۰، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.




درباره مصادیق صادقین و ویژگی‌های آنان از سوی مفسران اقوال گوناگونی نقل شده که عبارتند از:

۵.۱ - اوصاف یاد شده در آیه ۱۷۷ سوره بقره


مقصود از صادقین در آیه، اوصاف یاد شده در آیه ۱۷۷ سوره بقره است که عبارتند از: « ایمان به خدا، روز قیامت، فرشتگان، کتاب‌های آسمانی و پیامبران، انفاق در راه خدا، اقامه نماز، پرداختن زکات، وفای به عهد، صبر و شکیبایی در ناملایمات زندگی ».
خداوند سبحان در این آیه دارندگان اوصاف یاد شده را صادق و پرهیزگار نامیده است.
[۵] مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۸۱، فضل بن حسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.


۵.۲ - افراد یادشده در آیه ۲۳ احزاب


برخی مقصود از «صادقین» را به افرادی که در آیه ۲۳ احزاب از آنان یاد شده، تفسیر کرده‌اند.
ترجمه آیه چنین است: «برخی از مؤمنان مردانی‌اند که به عهد خود با خداوند صادقانه عمل کردند، عده‌ای از آن‌ها به شهادت رسیدند و عده‌ای دیگر منتظر شهادت‌اند، آنان هرگز عهد و پیمان خود با خداوند را مبدل نساختند»..
[۶] التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج۵، ص۳۱۸، محمد بن حسن، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۱ق.


۵.۳ - مهاجران یادشده در آیه ۸ سوره حشر


مقصود از «صادقین» مهاجران هستند که در سوره حشر آیه ۸ از آن‌ها به عنوان صادقین یاد شده است.
[۷] تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج۸، ص۲۸۸، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.


۵.۴ - سه نفر متخلف غزوه تبوک


برخی، مراد از «صادقین» را به سه نفری که از غزوه تبوک تخلف و سپس پشیمان شدند، تفسیر کرده‌اند که در سوره توبه آیه ۱۱۸ به آنان اشاره شده است.
[۸] الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۳۲۱، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.


۵.۵ - پیامبر و اصحاب او


عده‌ای دیگر «صادقین» را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اصحاب او تفسیر کرده‌اند و عبارت (الّذین آمنوا) در آغاز آیه مورد بحث را بر سه فرد متخلف از غزوه تبوک تطبیق کرده‌اند.
[۹] جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، ج۱۱، ص۴۶، ابوجعفر محمد بن جریر، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۱۲ق.
[۱۰] الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۳۲۱، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.


۵.۶ - مومنان پرهیزکار و راستگو


برخی، با استناد به قرائت عبداللّه بن مسعود کلمه «مع» در آیه را به معنای «من» تفسیر کرده‌اند؛ یعنی مؤمنان باید پرهیزکار و راستگو باشند.
[۱۱] المنار، رشید رضا، ج۱۱، ص۷۲، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
[۱۲] التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج۵، ص۳۱۸، محمد بن حسن، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۱ق.


۵.۷ - حضرت علی و اصحاب و اهل بیت


در برخی از احادیثی که محدثان شیعه و سنی نقل کرده‌اند «صادقین» را بر علی (علیه‌السلام و گاهی بر علی و اصحاب او یا بر علی و اهل بیت او تفسیر کرده‌اند
[۱۳] الدر المنثور، سیوطی، ج۴، ص۲۸۷، جلال الدین، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق.
[۱۴] غایة المرام فی علم الکلام، آمدی، سیف الدین، المجلس الأعلی لشؤون الاسلامیه، ج۳، ص۵۰ـ ۵۱، القاهره، ۱۳۹۱ق.
[۱۵] الغدیر، امینی، ج۲، ص۳۰۶، عبدالحسین، مرکز الغدیر، للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۲۱هـ.


۵.۸ - پیامبر و اهل بیت


در برخی دیگر از روایات «صادقین» بر محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اهل بیتش تطبیق شده است.
[۱۶] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۶۲، عبدالله بن احمد، مؤسسة الطبع والنشر، تهران، ۱۴۱۱هـ.


۵.۹ - ائمه اهل بیت


در مجامع روایی شیعه احادیث زیادی «صادقین» را بر ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) تفسیر کرده است
[۱۷] اصول کافی، کلینی رازی، ج۱، ص۲۰۸، محمد بن یعقوب، دارالتعارف، بیروت ـ لبنان، ۱۴۰۱ق.
[۱۸] غایة المرام فی علم الکلام، آمدی، سیف الدین، المجلس الأعلی لشؤون الاسلامیه، ج۳، ص۵۲، القاهره، ۱۳۹۱ق.


۵.۹.۱ - دلیل این قول


چنان که شیخ صدوق از امیرمؤمنان روایت کرده که وقتی آیه صادقین نازل گردید، فردی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پرسید: آیا صادقین عام است یا خاص ؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پاسخ داد: مأموران به همراهی با صادقین عام است و همه مؤمنان را شامل می‌شود، ولی صادقون، خاص است و به برادرم علی (علیه‌السلام) و دیگر جانشینان من تا روز قیامت اختصاص دارد.
[۱۹] اکمال الدین، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۶۲، محمد بن علی بن الحسین، جامعه مدرسین، مؤسّسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۲۱] ینابیع المودّة لذوی القربی، القندوزی، سلیمان بن ابراهیم (م/۱۲۹۴)، ص۱۱۵، دارالأسوة للطباعة والنشر، ۱۴۱۶ق.





۶.۱ - نقد چهار نظریه اول


در نقد چهار نظریه اول باید گفت: این که در برخی از آیات برای بعضی از مؤمنان عنوان «صادقین» اطلاق شده است، تردیدی نیست، ولی این بدان معنا نیست که مراد از «صادقین» در آیه مورد بحث آن‌ها باشند، چون بعداً اثبات می‌شود که مقصود از «صادقین» کسانی هستند که عالی ‌ترین مرتبه صدق را دارا باشند و این مقام تنها بر افراد معصوم قابل تطبیق است.

۶.۲ - نقد نظریه پنجم


نظریه پنجم نیز مخدوش است، چون (الّذین آمنوا) عام بوده و اختصاص آن به سه فرد متخلف دلیل نداشت.

۶.۳ - نقد نظریه ششم


اما در نظریه ششم بر فرض که کلمه «مع» در ادبیات عرب به معنای «من» به کار رفته باشد، لکن چنین کاربردی غیر رایج بوده و در مورد بحث نیازمند دلیل است، در حالی که چنین دلیلی وجود ندارد، قرائت عبداللّه بن مسعود در این باره نیز شاذ و غیر قابل اعتماد است.
[۲۲] تفسیر طبری، طبری، ج۱۱، ص۷۶، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاء التراث العربی، بیروت.


۶.۴ - نقد سه قول اخیر


اما سه قول اخیر کاملاً با همدیگر هماهنگ، و مفادش آن است که مقصود از صادقین در آیه مورد بحث پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امامان معصوم از اهل بیت آن حضرت می‌باشند، و اگر در برخی روایات فقط علی (علیه‌السلام) ذکر شده است بدان جهت است که او نخستین پیشوای معصوم مسلمانان پس از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌باشد.



بنابراین مراد از «صادقین» کامل ‌ترین مرتبه صدق، یعنی کسانی که از مقام عصمت برخوردارند، می باشد در این زمینه دو تقریر ارائه شده است:

۷.۱ - تقریر علامه حلّی


وی در شرح کلام محقق طوسی که آیه : (وَکُونُوا مَعَ الصّادِقین) را از دلایل امامت علی (علیه‌السلام) دانسته، گفته است: « خداوند متعال به بودن با «صادقین» امر کرده است و مقصود از «صادقین» کسانی‌اند که صادق بودن آن‌ها معلوم است و این ویژگی جز در مورد معصوم تحقق نمی‌یابد، زیرا نمی‌توان از صادق بودن غیر معصوم آگاه شد، و به اجماع مسلمانان از اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) غیر از علی (علیه‌السلام) کسی معصوم نیست.
[۲۳] کشف المراد، حلی، ج۱، ص۵۰۳، حسن بن یوسف، مؤسّسة النشرالاسلامی، قم، ۱۴۱۹ق.


۷.۲ - تقریر فخر رازی


او آیه مورد بحث را دلیل عصمت «صادقین» دانسته و گفته است: جمله : (یا أیّها الّذینَ آمنوا اتَّقُوا اللّه) مؤمنان را به رعایت تقوای الهی دستور داده و از آنان خواسته که با «صادقین» باشند.
از این جا معلوم می‌شود که مؤمنان معصوم نیستند و جهت صیانت از خطا باید از کسانی پیروی کنند که از خطا مصون باشند و آنان «صادقین» هستند، و چون این مطلب (مؤمنان خطاپذیر ) در همه زمان‌ها تحقق دارد، پس در همه زمان‌ها نیز باید معصوم وجود داشته باشد تا مؤمنان از او پیروی کنند.
آن گاه گفته است: پیروی از معصوم در صورتی ممکن است که انسان به او عالم باشد، در غیر این صورت دستور به پیروی از او تکلیف به مالایطاق خواهد بود، و چون ما انسان معینی را به عنوان معصوم نمی‌شناسیم، بنابراین تنها «مجموع امت » باقی می‌ماند که مصداق صادقین باشند و مؤمنان باید از آن‌ها پیروی کنند.
[۲۴] مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر، رازی، ج۱۶، ص۲۲۱، فخرالدین، داراحیاء التراث العربی، بیروت.


۷.۳ - ارزیابی تقریر فخر رازی


سخن فخر رازی در این‌ که مقصود از «صادقین» را افراد معصوم دانسته، استوار است، اما این‌که مصداق آن را « اجماع امت » بیان کرده نادرست است، زیرا:
اولاً، مسائل مورد اجماع امت اندک است و نمی‌تواند راهگشای مسلمانان در احکام دینی باشد؛ ثانیاً، اگر اجماع امت مشتمل بر فرد معصوم نباشد، همچنان احتمال خطا در مورد آن وجود دارد؛ ثالثاً، با مراجعه به قرآن (آیه تطهیر) و سنت نبوی ( حدیث ثقلین، حدیث سفینه و...) به روشنی می‌توان معصوم بودن اهل بیت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را شناخت.



با توجه به دو تقریر یاد شده می‌توان استدلال به آیه صادقین را بر لزوم پیروی مسلمانان از امامان معصوم چنین بیان کرد: خداوند در آیه صادقین مؤمنان را به پرهیزگاری و هماهنگی با صادقین دستور داده است، و مفاد (کونوا مع الصادقین) این است که باید مؤمنان با صادقین هماهنگ بوده و پیرو آنان باشند.
از سوی دیگر در امر خداوند به پیروی از صادقین هیچ گونه قید و شرطی به کار نرفته است، از این اطلاق دو نکته استفاده می‌شود: یکی این‌که صادقین کسانی‌اند که در همه زمینه های مربوط به حیات ارادی خود اعم از عقیده، اخلاق، گفتار و رفتار، صادق‌اند ( اطلاق موردی ) و دیگری این‌که آنان در زمینه‌های یاد شده در همه حالات صادق‌اند ( اطلاق احوالی ).
بدون شک، صادق بودن به گونه یاد شده با عصمت ملازمه دارد، در نتیجه، صادقین معصوم‌اند و مؤمنان باید از آنان پیروی کنند.



نکته پایانی این که «صادقین» در آیه مورد بحث همان « صدیقین » در آیه ۶۹ سوره نساء هستند
[۲۵] تفسیر عیاشی، العیاشی، ج۱، ص۲۵۶، ابوالنضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی، (م/ ح۳۴۰ق)، مکتبة العلمیة الاسلامیة، تهران.

چنان که فرموده است: وَمَنْ یُطعِ اللّه والرَّسُول فأولئکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّه عَلیهِمْ منَ النَّبِیّن والصّدیقین والشُّهداء والصّالِِحین وَحَسُنَ أولئِکَ رَفِیقاً؛ «هر کس از خدا و رسول اطاعت کند با کسانی خواهند بود که خداوند به آنان نعمت داده است، که عبارتند از پیامبران، راست گویان، شاهدان و صالحان و آنان نیکو رفیقانی هستند».
بنابراین، دستاورد (مع الصادقین) در دنیا «مع الصدیقین» در آخرت است.



• اصول کافی، کلینی رازی، محمد بن یعقوب، دارالتعارف، بیروت ـ لبنان، ۱۴۰۱ق.
• اکمال الدین، شیخ صدوق، محمد بن علی بن الحسین، جامعه مدرسین، مؤسّسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
• بحارالانوار، علاّمه مجلسی، المکتبة الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۶ق.
• التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، محمد بن حسن، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۱ق.
• التعریفات، جرجانی، سید شریف علی بن محمد، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۹ق.
تفسیر طبری، طبری، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
تفسیر عیاشی، العیاشی، ابوالنضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی، (م/ ح۳۴۰ق)، مکتبة العلمیة الاسلامیة، تهران.
تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۱۲ق.
• الدر المنثور، سیوطی، جلال الدین، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق.
• شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، عبدالله بن احمد، مؤسسة الطبع والنشر، تهران، ۱۴۱۱هـ.
• غایة المرام فی علم الکلام، آمدی، سیف الدین، المجلس الأعلی لشؤون الاسلامیه، القاهره، ۱۳۹۱ق.
• الغدیر، امینی، عبدالحسین، مرکز الغدیر، للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۲۱هـ.
• الکشاف، زمخشری، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.
• کشف المراد، حلی، حسن بن یوسف، مؤسّسة النشرالاسلامی، قم، ۱۴۱۹ق.
مجمع البیان، طبرسی، فضل بن حسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.
• مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر، رازی، فخرالدین، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
• المنار، رشید رضا، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
• المیزان، طباطبایی، محمدحسین، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.
• ینابیع المودّة لذوی القربی، القندوزی، سلیمان بن ابراهیم (م/۱۲۹۴)، دارالأسوة للطباعة والنشر، ۱۴۱۶ق


 
۱. توبه:۱۱۹.
۲. التعریفات، جرجانی، ج۱، ص۹۵، سید شریف علی بن محمد، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۹ق.
۳. المیزان، طباطبایی، ج۹، ص۴۰۲، محمدحسین، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.
۴. الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۲۲۰، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.
۵. مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۸۱، فضل بن حسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.
۶. التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج۵، ص۳۱۸، محمد بن حسن، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۱ق.
۷. تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج۸، ص۲۸۸، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
۸. الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۳۲۱، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.
۹. جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، ج۱۱، ص۴۶، ابوجعفر محمد بن جریر، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۱۲ق.
۱۰. الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۳۲۱، محمود بنعمر، نشر الأدب الحوزة.
۱۱. المنار، رشید رضا، ج۱۱، ص۷۲، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
۱۲. التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج۵، ص۳۱۸، محمد بن حسن، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۱ق.
۱۳. الدر المنثور، سیوطی، ج۴، ص۲۸۷، جلال الدین، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق.
۱۴. غایة المرام فی علم الکلام، آمدی، سیف الدین، المجلس الأعلی لشؤون الاسلامیه، ج۳، ص۵۰ـ ۵۱، القاهره، ۱۳۹۱ق.
۱۵. الغدیر، امینی، ج۲، ص۳۰۶، عبدالحسین، مرکز الغدیر، للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۲۱هـ.
۱۶. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۶۲، عبدالله بن احمد، مؤسسة الطبع والنشر، تهران، ۱۴۱۱هـ.
۱۷. اصول کافی، کلینی رازی، ج۱، ص۲۰۸، محمد بن یعقوب، دارالتعارف، بیروت ـ لبنان، ۱۴۰۱ق.
۱۸. غایة المرام فی علم الکلام، آمدی، سیف الدین، المجلس الأعلی لشؤون الاسلامیه، ج۳، ص۵۲، القاهره، ۱۳۹۱ق.
۱۹. اکمال الدین، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۶۲، محمد بن علی بن الحسین، جامعه مدرسین، مؤسّسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
۲۰. بحارالانوار، علاّمه مجلسی، ج۳۳، ص۱۴۹، المکتبة الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۶ق.    
۲۱. ینابیع المودّة لذوی القربی، القندوزی، سلیمان بن ابراهیم (م/۱۲۹۴)، ص۱۱۵، دارالأسوة للطباعة والنشر، ۱۴۱۶ق.
۲۲. تفسیر طبری، طبری، ج۱۱، ص۷۶، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
۲۳. کشف المراد، حلی، ج۱، ص۵۰۳، حسن بن یوسف، مؤسّسة النشرالاسلامی، قم، ۱۴۱۹ق.
۲۴. مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر، رازی، ج۱۶، ص۲۲۱، فخرالدین، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
۲۵. تفسیر عیاشی، العیاشی، ج۱، ص۲۵۶، ابوالنضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی، (م/ ح۳۴۰ق)، مکتبة العلمیة الاسلامیة، تهران.




دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق(ع)، برگرفته از مقاله «آیه صادقین»، شماره ۱۳    



جعبه ابزار