• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارکان روزه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خودداری (امساک) از مفطرات در روز به قصد تقرب به خدا را روزه گویند. روزه دارای سه رکن می‌باشد که بدون آن تحقق نمی‌یاید. عنوان صوم در فقه بابی مستقل است که در آن به تفصیل از احکام روزه سخن رفته است.

فهرست مندرجات

۱ - ارکان روزه
۲ - نیّت
       ۲.۱ - نیت روزه ماه رمضان
       ۲.۲ - نیت روزه معین و غیر معین
       ۲.۳ - نیت روزه مستحب
       ۲.۴ - پایان زمان نیّت در روزه واجب معیّن
       ۲.۵ - پایان زمان نیّت در روزه واجب غیر معیّن
       ۲.۶ - روزه یوم الشک به نیت ماه رمضان
۳ - امساک از مفطرات
       ۳.۱ - خوردن و آشامیدن
              ۳.۱.۱ - خوردن متعارف و غیر متعارف
              ۳.۱.۲ - فرو بردن عمدی غذای لای دندان
              ۳.۱.۳ - جویدن مواد دارای طعم
              ۳.۱.۴ - فرو بردن آب دهان و خلط سینه
       ۳.۲ - فروبردن سر در آب
              ۳.۲.۱ - حرمت این عمل در حال روزه
       ۳.۳ - باقی ماندن بر جنابت
              ۳.۳.۱ - زن حائض یا نفسا
       ۳.۴ - رساندن غبار غلیظ به حلق
              ۳.۴.۱ - الحاق دود غلیظ به آن
              ۳.۴.۲ - بوییدن ماده خوش بو
       ۳.۵ - رسیدن مواد از را غیر حلق
       ۳.۶ - شروط موجب بطلان بودن مفطرات
              ۳.۶.۱ - از روی عمد باشد
              ۳.۶.۲ - از روی اختیار باشد
       ۳.۷ - آثار افطار
       ۳.۸ - قضا و کفّاره
       ۳.۹ - کفّاره
              ۳.۹.۱ - روزه ماه رمضان
              ۳.۹.۲ - روزه قضای ماه رمضان
              ۳.۹.۳ - روزه نذر معیّن
       ۳.۱۰ - وجوب قضا بدون کفّاره
              ۳.۱۰.۱ - خوابیدن جنب به قصد بیداری
              ۳.۱۰.۲ - بطلان روزه به سبب بطلان نیت
              ۳.۱۰.۳ - فراموش کردن غسل جنابت
              ۳.۱۰.۴ - عدم بررسی طلوع فجر
              ۳.۱۰.۵ - اعتماد بر دیگری
              ۳.۱۰.۶ - افطار روزه به تقلید از کسی
              ۳.۱۰.۷ - جزم بر دخول شب
              ۳.۱۰.۸ - إدخال آب در دهان و فرو رفتن آن
              ۳.۱۰.۹ - استفراغ از روی عمد
              ۳.۱۰.۱۰ - اماله کردن با مایعات
              ۳.۱۰.۱۱ - بقا بر جنابت از روی عمد
              ۳.۱۰.۱۲ - ارتماس
              ۳.۱۰.۱۳ - رساندن غبار به حلق
              ۳.۱۰.۱۴ - انزال منی بدون قصد انزال
۴ - زمان
       ۴.۱ - روزه عید فطر و قربان
       ۴.۲ - روزه شخص حاضر در منی در ایام تشریق
۵ - پانویس
۶ - منبع



ارکان روزه عبارت است از نیّت، امساک از مفطرات و زمان.



مراد از نیّت در روزه، روزه گرفتن به قصد تقرب به خدا و امتثال امر او است.

۲.۱ - نیت روزه ماه رمضان


بنابر قول مشهور، بلکه به اجماع ادعا شده، در نیّت روزه ماه رمضان، تعیین (روزه ماه رمضان بودن) شرط نیست؛ بلکه نیّت روزه به قصد تقرّب به خدا کفایت می‏کند.


۲.۲ - نیت روزه معین و غیر معین


لیکن در روزه واجب غیر معین، مانند روزه کفّاره و نذر مطلق، و نیز بنابر قول مشهور در روزه واجب معین، مانند نذر معیّن، تعیین در نیّت، شرط صحّت روزه است. بنابر این، اگر به صرف قصد تقرّب اکتفا کند، روزه صحیح نخواهد بود.

۲.۳ - نیت روزه مستحب


اقوال در روزه مستحب مختلف است. برخی، روزه مستحب معیّن همچون [[|روزه ایام البیض]] را به روزه ماه رمضان ملحق کرده و تعیین را شرط ندانسته‏اند. بعضی گفته‏اند: در روزه استحبابی دارای سبب خاص، مانند طلب باران، تعیین از جهت احراز خصوصیت و تحقق آن شرط است، نه آنکه شرط صحّت باشد، و در روزه استحبابی دارای زمان خاص، مانند ایام البیض، وقوع روزه در آن زمان، تعیّن آن به شمار می‏رود و نیازی به تعیین آن در نیّت نیست.

۲.۴ - پایان زمان نیّت در روزه واجب معیّن


بنابر قول مشهور، طلوع فجر صادق است؛ لیکن در صورت فراموشی یا جهل به ماه رمضان بودن، تا قبل از زوال، هر زمان یادش بیاید می‏تواند نیّت کند؛
به شرط آنکه کاری که روزه را باطل می‏کند انجام نداده باشد، و چنانچه بعد از زوال یادش بیاید، کفایت نمی‏کند.

۲.۵ - پایان زمان نیّت در روزه واجب غیر معیّن


زمان نیّت در روزه واجب غیر معیّن و بنابر قولی در روزه مستحب تا زوال ادامه دارد. قول دیگر در روزه مستحب، امتداد زمان تا قبل از غروب خورشید است.

۲.۶ - روزه یوم الشک به نیت ماه رمضان


گرفتن روزه یوم الشّک (روز مردد بین آخر شعبان و اوّل رمضان) به نیّت ماه رمضان، بنابر قول مشهور صحیح نیست؛ لیکن به نیّت روزه استحبابی ماه شعبان صحیح است و چنانچه بعد معلوم شود آن روز اوّل ماه رمضان بوده، از روزه واجب کفایت می‏کند.



یعنی خودداری کردن روزه دار از آنچه که ارتکاب آن موجب بطلان روزه می‏شود. مفطرات عبارتند از: خوردن و آشامیدن؛ آمیزش در قُبُل و بنابر قول مشهور در دُبُر؛ دروغ بستن بر خدا، رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و امامان معصوم علیهم السّلام بنابر قول منسوب به مشهور. به تصریح برخی، حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام و دیگر پیامبران و جانشینان ایشان نیز در حکم یادشده ملحق به آنان‏اند؛ فرو بردن سر در آب به قول برخی؛ رساندن غبار غلیظ به حلق به قول مشهور؛ باقی ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح؛ استمنا؛ اماله با مایعات به قول گروهی و استفراغ کردن از روی عمد.

۳.۱ - خوردن و آشامیدن


خوردن و آشامیدن

۳.۱.۱ - خوردن متعارف و غیر متعارف


در بطلان روزه به خوردن و آشامیدن، تفاوتی بین نوع متعارف آن، مانند نان و آب و نوع غیر متعارف، از قبیل خاک و شیره درخت نیست.

۳.۱.۲ - فرو بردن عمدی غذای لای دندان


فرو بردن عمدی غذای باقی مانده لای دندانها، روزه را باطل می‏کند.

۳.۱.۳ - جویدن مواد دارای طعم


در اینکه جویدن مواد دارای طعم، بدون آنکه اجزایی از آن جدا شود، مانند سقز، موجب بطلان روزه می‏شود یا نه، اختلاف است. مشهور قائل به عدم بطلان اند، هرچند آن را مکروه می‏دانند.

۳.۱.۴ - فرو بردن آب دهان و خلط سینه


فرو بردن آب دهان و نیز خلط سینه تا زمانی که وارد فضای دهان نشده جایز است؛ لیکن در صورت ورود به فضای دهان، در بطلان روزه با بلعیدن آن اختلاف است.<


۳.۲ - فروبردن سر در آب


فروبردن سر در آب

۳.۲.۱ - حرمت این عمل در حال روزه


بنابر قول مشهور فروبردن سر در آب بر روزه دار حرام است؛ لیکن در بطلان روزه به آن اختلاف می‏باشد.
برخی گفته‏اند: مقتضای اطلاق نص و کلمات فقها، عدم تفاوت در حکم یاد شده (حرمت) بین روزه واجب و مستحب است؛ هرچند در روزه مستحب احتمال عدم حرمت آن را داده‏اند.
برخی نیز در حرمت آن در روزه مستحب و واجب موسّع اشکال کرده‏اند.

۳.۳ - باقی ماندن بر جنابت


باقی ماندن بر جنابت در روزه ماه رمضان و نیز قضای آن، بنابر قول مشهور موجب بطلان روزه است. در دیگر روزه‏ها اختلاف است.

۳.۳.۱ - زن حائض یا نفسا


همچنین است اگر زن قبل از طلوع فجر از حیض یا نفاس پاک شود و با داشتن وقت، تا طلوع فجر صادق، غسل یا در صورت عدم امکان غسل، تیمّم نکند.

۳.۴ - رساندن غبار غلیظ به حلق


بنابر قول برخی، رساندن غبار رقیق (غیر غلیظ) به حلق نیز موجب بطلان روزه است، مگر آنکه اجتناب از آن دشوار باشد.

۳.۴.۱ - الحاق دود غلیظ به آن


بسیاری از متأخران دود غلیظ را در حکم، به غبار غلیظ ملحق کرده‏اند.

۳.۴.۲ - بوییدن ماده خوش بو


برخی قدما، بوییدن مادّه خوش بویی را که بوی آن به حلق می‏رسد از اسباب بطلان روزه بر شمرده‏اند.

۳.۵ - رسیدن مواد از را غیر حلق


آیا آنچه از غیر راه حلق- جز اماله با مایعات- به باطن می‏رسد از قبیل تزریق با آمپول، موجب بطلان روزه می‏شود یا نه؟ محل اختلاف است.

۳.۶ - شروط موجب بطلان بودن مفطرات


ارتکاب مفطرات یاد شده، جز بقا بر جنابت، به دو شرط موجب بطلان روزه می‏شود:

۳.۶.۱ - از روی عمد باشد


حتی بنابر مشهور اگر مرتکب، جاهل به حکم (بطلان روزه به سبب آن) باشد.
بقابر جنابت از روی غیر عمد نیز گاه موجب بطلان روزه می‏شود، مانند موردی که جنب به قصد غسل، قبل از طلوع فجر بخوابد و پس از بیدار شدن، دوباره به قصد غسل بخوابد، لیکن تا صبح بیدار نشود، که در این صورت بنابر قول مشهور روزه‏اش باطل است.
اگر ارتکاب مفطر از روی سهو یا فراموشی باشد، روزه باطل نمی‏شود.

۳.۶.۲ - از روی اختیار باشد


اختیار دو معنا دارد: یکی قصد و اراده و دیگری رضا و خشنودی. بدون شک اختیار به معنای نخست، شرط بطلان روزه به مفطرات است. از این رو، اگر مرتکب، فاقد قصد و اراده باشد، روزه‏اش باطل نمی‏شود، مانند روزه داری که به زور در حلق او آب بریزند. لیکن در شرط بودن اختیار به معنای دوم اختلاف است. بنابر قول به اعتبار آن، چنانچه کسی از روی اکراه و تهدید وادار به ارتکاب مفطری گردد، روزه‏اش باطل نمی‏شود؛ اما بنابر قول به عدم اعتبار آن، روزه‏اش باطل می‏شود.

۳.۷ - آثار افطار


بر افطار عمدی روزه واجب از روی اختیار گاه آثاری از قبیل قضا و کفّاره مترتب است.
بنابر مشهور در بطلان روزه به افطار عمدی و وجوب قضا- در موارد وجوب آن- تفاوتی بین عالم و جاهل نیست؛ لیکن در وجوب کفّاره- در موارد وجوب آن- بر جاهل اختلاف است. برخی، تنها قضا را بر او واجب دانسته و برخی بین جاهل مقصر و قاصر تفصیل‏داده و بر اوّلی قضا و کفّاره؛ هر دو را واجب دانسته‏اند. قول وجوب کفّاره بر جاهل مطلقا منسوب به مشهور است.

۳.۸ - قضا و کفّاره


افطار عمدی روزه واجب معیّن همچون روزه ماه رمضان و روزه نذر معیّن مانند روزه یک هفته معیّن موجب ثبوت قضا و کفّاره است.

۳.۹ - کفّاره


کفّاره در سه قسم از اقسام روزه واجب می‏شود؛ خواه با آن قضا نیز واجب باشد یا نه:

۳.۹.۱ - روزه ماه رمضان


کفّاره آن بنابر قول مشهور، آزاد کردن یک برده یا دو ماهِ پی درپی روزه گرفتن و یا اطعام شصت فقیر است و مکلّف بین انتخاب یکی از آن سه مخیّر می‏باشد. وجوب مراعات ترتیب (ابتدا آزاد کردن برده، در صورت عدم تمکّن از آن، روزه گرفتن و در صورت عدم تمکّن از آن، اطعام) منسوب به بعضی قدما است.

بنابر قول برخی، در افطار با حرام، کفاره جمع (هرسه خصال) واجب می‏شود؛ لیکن مشهور آن را واجب نمی‏دانند.

۳.۹.۲ - روزه قضای ماه رمضان


روزه قضای ماه رمضان بنابر مشهور، در صورتی که روزه دار پس از زوال (ظهر) روزه اش را باطل کند. کفّاره آن اطعام ده فقیر- هر فقیر به اندازه یک مُدّ- بنابر قول منسوب به مشهور است. دیگر اقوال در مسئله عبارت است از: کفّاره افطار در ماه رمضان؛ کفّاره قسم؛ سه روز روزه یا اطعام ده فقیر؛ سه روز روزه یا اطعام ده فقیر درصورت افطار نه از روی استخفاف و کفّاره افطار در ماه رمضان در صورت افطار از روی استخفاف.

۳.۹.۳ - روزه نذر معیّن


کفّاره آن بنابر قول مشهور، کفّاره افطار روزه ماه رمضان است. برخی، کفّاره آن را کفّاره قسم (اطعام ده فقیر یا پوشاندن آنان یا آزاد کردن یک برده) دانسته‏اند.

۳.۱۰ - وجوب قضا بدون کفّاره


موارد آن در افطار روزه واجب معیّن به شرح زیر است:

۳.۱۰.۱ - خوابیدن جنب به قصد بیداری


اگر جنب در شب ماه رمضان، پس از بیدار شدن از خواب اوّل یا دوم، دوباره به قصد بیداری و غسل قبل از طلوع فجر، بخوابد، لیکن تا صبح بیدار نشود، به قول برخی، تنها قضای آن روز بر وی واجب می‏شود؛ هرچند مشهور در خواب سوم به کفّاره نیز قائل‏اند.

۳.۱۰.۲ - بطلان روزه به سبب بطلان نیت


چنانچه روزه دار در ماه رمضان بدون ارتکاب مفطری، با ترک نیّت روزه یا با ریا یا با نیّت قطع روزه در اثنای روز یا با نیّت قاطع (نیّت ارتکاب یکی از مفطرات)، روزه خود را باطل کند، قضای آن روز بر او واجب است.برخی در این صورت، کفّاره را مطلقا واجب دانسته و برخی، نیّت قاطع بدون ارتکاب را موجب بطلان روزه ندانسته، و برخی علاوه بر نیّت قاطع، نیّت قطع در آینده را موجب بطلان ندانسته‏اند.

۳.۱۰.۳ - فراموش کردن غسل جنابت


کسی که غسل جنابت را فراموش کرده و یک یا چند روز از ماه رمضان را با حالت جنابت روزه گرفته است، بنابر قول اکثر فقها، قضای روزه همه آن روزها بر او واجب است.

۳.۱۰.۴ - عدم بررسی طلوع فجر


کسی که به رغم توانایی بر اطلاع یافتن از طلوع فجر، بدون بررسی، مرتکب مفطری شود و سپس معلوم گردد که فجر قبل از آن طلوع کرده است، قضای آن روز بر او واجب است. در صورت ناتوانی از کسب آگاهی از فجر، مانند نابینا، بنابر قول مشهور، روزه‏اش صحیح است و قضا واجب نیست.

۳.۱۰.۵ - اعتماد بر دیگری


کسی که با اعتماد بر اخبار دیگری بر عدم طلوع فجر، مرتکب مفطری شود و سپس معلوم گردد که فجر طلوع کرده بوده است.
====عدم اعتنا به إخبار غیر معتمد=====
ارتکاب مفطر در فرضی که کسی او را از طلوع فجر مطلع ساخته، لیکن وی به جهت عدم اعتماد به خبر او، آن را نادیده گرفته است و سپس درستی خبر معلوم شود.

۳.۱۰.۶ - افطار روزه به تقلید از کسی


افطار روزه به تقلید از کسی که از داخل شدن شب خبر داده و سپس نادرست بودن آن معلوم شده است. برخی در فرض عدم جواز تقلید، کفّاره را نیز ثابت دانسته‏اند.

۳.۱۰.۷ - جزم بر دخول شب


بنابر قول برخی، افطار بر اثر تاریکی هوا که- بدون وجود علّتی همچون ابر در آسمان- منشأ جزم به دخول شب گشته و سپس خلاف آن ثابت شده است.

۳.۱۰.۸ - إدخال آب در دهان و فرو رفتن آن


داخل کردن آب در دهان به قصد خنک شدن، لیکن به طور اتفاقی وارد حلق گردد. همچنین است به تصریح گروهی داخل کردن آب در دهان به قصد سرگرمی- و نه خنکی- و سپس فرورفتن اتفاقی آن در حلق.

۳.۱۰.۹ - استفراغ از روی عمد


استفراغ کردن از روی عمد بنابر قول مشهور.

۳.۱۰.۱۰ - اماله کردن با مایعات


اماله کردن با مایعات بنابر قول برخی.

۳.۱۰.۱۱ - بقا بر جنابت از روی عمد


بقابر جنابت از روی عمد به قول بعضی.

۳.۱۰.۱۲ - ارتماس


ارتماس بنابر قول برخی.

۳.۱۰.۱۳ - رساندن غبار به حلق


رساندن غبار به حلق به قول بعضی.

۳.۱۰.۱۴ - انزال منی بدون قصد انزال


به قول برخی، انزال منی به سبب ملاعبه یا ملامسه؛ بدون آنکه قصد انزال داشته باشد و عادت وی نیز در چنین مواقعی انزال نباشد.



زمان، سومین رکن روزه و عبارت است از طلوع فجر صادق تا غروب خورشید که بنابر قول مشهور با زوال حمره مشرقیه و به قول برخی، با ناپدید شدن قرص آفتاب از افق تحقق می‏یابد.

۴.۱ - روزه عید فطر و قربان


روزه عید فطر و قربان صحیح نیست.

۴.۲ - روزه شخص حاضر در منی در ایام تشریق


و نیز روزه کسی که در ایّام تشریق در منی‏ است صحیح نیست.


 
۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۸۵-۱۸۶.    
۲. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۲۲-۵۲۵.    
۳. مستمسک العروة ج۸، ص۲۰۰-۲۰۱.    
۴. جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۸۹-۱۹۱.    
۵. جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۹۱.    
۶. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۲۳-۵۲۴.    
۷. جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۹۱-۱۹۸.    
۸. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۳۳-۵۳۴.    
۹. مستمسک العروة ج۸، ص۲۱۲-۲۱۷.    
۱۰. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۰۷-۲۱۲.    
۱۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۱۷-۲۱۹.    
۱۲. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۹۴.    
۱۳. جواهر الکلام ج۱۶، ص۳۰۰-۳۰۱.    
۱۴. الحدائق الناضرة ج۱۳، ص۸۴-۸۵.    
۱۵. مستمسک العروة ج۸، ص۲۳۷-۲۳۸.    
۱۶. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۲۷-۲۲۸.    
۱۷. مدارک الأحکام ج۶، ص۵۰.    
۱۸. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۳۱.    
۱۹. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۳۶-۲۴۴.    
۲۰. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۶۳.    
۲۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۴۵-۲۴۶.    
۲۲. مستمسک العروة ج۸، ص۲۸۴-۲۸۵.    
۲۳. جامع المقاصد ج۳، ص۷۰.    
۲۴. الروضة البهیة ج۲، ص۸۹-۹۰.    
۲۵. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۳۵.    
۲۶. جامع المقاصد ج۳، ص۷۰.    
۲۷. مسالک الأفهام ج۲، ص۱۷.    
۲۸. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۳۵-۲۳۶.    
۲۹. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۵۴.    
۳۰. النهایة، ص۱۵۴؛ المهذب ج۱، ص۱۹۲.    
۳۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۹۶-۲۹۷.    
۳۲. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۵۴.    
۳۳. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۵۰-۲۵۲.    
۳۴. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۵۷.    
۳۵. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۵۸-۲۶۰.    
۳۶. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۸۲-۵۸۳.    
۳۷. مستند العروة ج۱۱، ص۲۶۵.    
۳۸. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۵۴-۲۵۷.    
۳۹. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۹۰-۵۹۱.    
۴۰. مستند العروة ج۱۱، ص۳۰۷.    
۴۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۶۴.    
۴۲. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۸۹.    
۴۳. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۶۷-۲۶۸.    
۴۴. مستند العروة ج۱۱، ص۲۶۷.    
۴۵. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۶۹-۲۷۱.    
۴۶. مستمسک العروة ج۸، ص۳۴۶-۳۴۸.    
۴۷. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۷۱.    
۴۸. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۹۳.    
۴۹. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۴۹-۲۵۲.    
۵۰. مستمسک العروة ج۸، ص۲۹۶-۳۰۰.    
۵۱. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۰۴.    
۵۲. مستمسک العروة ج۸، ص۳۸۳.    
۵۳. مستند الشیعة ج۱۱، ص۸۸.    
۵۴. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۳۹.    
۵۵. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۰۴.    
۵۶. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۷۶.    
۵۷. مستمسک العروة ج۸، ص۳۸۳-۳۸۴.    
۵۸. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۷۷.    
۵۹. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۷۸.    
۶۰. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۰۶.    
۶۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۸۱-۲۸۲.    
۶۲. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۰۶.    
۶۳. جواهرالکلام ج۱۶، ص۲۸۳-۲۸۷.    
۶۴. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۰۶-۶۰۷.    
۶۵. جواهرالکلام ج۱۶، ص۲۸۹.    
۶۶. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۰۹.    
۶۷. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۸۷.    
۶۸. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۷۴.    
۶۹. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۸۹.    
۷۰. مدارک الأحکام ج۶، ص۷۶.    
۷۱. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۲۹.    
۷۲. جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۳۳.    
۷۳. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۴۸.    
۷۴. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۱۰.    
۷۵. مستمسک العروة ج۸، ص۲۵۰.    
۷۶. جواهر الکلام ج۱۶، ص۳۲۴.    
۷۷. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۱۱.    
۷۸. جواهر الکلام ج۱۶، ص۳۲۴.    
۷۹. جواهر الکلام ج۱۶، ص۳۲۷.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۱۶۶-۱۷۲.    





جعبه ابزار