استعمال تأویل در قرآن2
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلمه
تاویل در مواردی در
قرآن استعمال شده است. در این مقاله موارد استعمال تاویل در قرآن کریم را مورد بررسی قرار می دهیم.
کلمه تاویل هفده بار در قرآن کریم استعمال شده است:
دوازده بار در مورد غیر قرآن و پنج بار (دوبار به طور
یقین و به اتفاق مفسران و سه بار به حسب
ظاهر و به نظر
مشهور) در مورد قرآن به کار رفته است.
و از آن دوازده مورد:
چهار بار در حال اضافه به
احلام و
رؤیا و یا ضمیری که به رؤیا بر میگردد، به کار رفته
، که به طور یقین و به اتفاق مفسران، به معنای
تعبیر خواب و محکی عنه رؤیا است.
و سه بار در حال
اضافه به «الاحادیث» است
که به تبع
اختلاف در اینکه از «الاحادیث» چه معنای مقصود باشد، در معنای تاویل نیز اختلاف شده است.
جمعی مانند:
شیخ طوسی در
التبیان و
جلالین و
آلوسی در
روح المعانی تاویل را به معنای
تعبیر رؤیا گرفتهاند.
ولی به قرینه سیاق، معنای تعبیر خواب و محکی عنه رؤیا با
ظاهر آیه سازگار تر است
و یک بار هم در حال اضافه به
ضمیر به کار رفته است؛ «قال لا یاتیکما طعام ترزقانه الا نباتکما بتاویله قبل ان یاتیکما...»
که به تبع اختلاف در مرجع آن ضمیر، در معنای تاویل نیز اختلاف شده است، اگر در این مورد،
مرجع ضمیر، رؤیا و آنچه که آن دو
زندانی در
خواب میدیدند (مقصود رؤیایی است که در
آیه قبل، از زبان آن دو زندانی حکایت شده است: «قال احدهما انی ارانی اعصر خمرا و قال الآخر انی ارانی احمل فوق راسی خبزا تاکل الطیر منه نبئنا بتاویله...»)
باشد و یا واژه
طعام در «طعام ترزقانه» باشد و مقصود از طعام، همان طعامی باشد که آن دو زندانی در خواب میدیدند، در اینجا نیز تاویل به معنای تعبیر خواب است و کسانی که ضمیر را به طعام برگردانده و طعام را نیز همان طعامی که برای زندانیان آورده میشد، دانستهاند، تاویل را در اینجا به حقیقت و مآل طعام و
ماهیت و
کیفیت و سایر احوال آن معنا کردهاند.
برخی مانند:
علامه طباطبایی، در
المیزان و آلوسی در روح المعانی ترجیح دادهاند ضمیر به طعام بر گردد و تاویل طعام در روح المعانی به ماهیت و کیفیت طعام و سایر احوال آن
و در المیزان به
حقیقت و مآل طعام
تفسیر شده است
و جمعی مانند: شیخ طوسی در التبیان
و
طبرسی در
مجمع البیان و
طبری در
جامع البیان، در عین اینکه ضمیر را به طعام ارجاع دادهاند، طعام را به طعامی که آن دو زندانی در خواب میدیدند،
تفسیر کردهاند که در نتیجه، مفاد همان رؤیا خواهد بود.
علاوه بر موارد یاد شده، کلمه تاویل دو بار در مورد کارهایی که
حضرت خضر (علیهالسّلام) انجام داد و اسرار و اهداف آن برای
حضرت موسی (علیهالسّلام) پنهان بود به کار رفته «... سانبئک بتاویل ما لم تستطع علیه صبرا»
، «... ذلک تاویل مالم تسطع علیه صبرا»
.
مراد از «مالم تستطیع علیه صبرا» سوراخ کردن
کشتی، کشتن
نوجوان و تعمیر دیواری بود که حضرت خضر (علیهالسّلام) آن را انجام داد و مورد
اعتراض حضرت موسی (علیهالسّلام) قرار گرفت و مقصود از تاویل آن کارها، محفوظ ماندن کشتی از
غصب مَلِک و مصون ماندن
پدر و مادر مؤمن آن نوجوان، از
طغیان و
کفر، و محفوظ ماندن
گنج زیر آن دیوار برای بچههای
یتیم بود.
که در این دو مورد، به معنای
حکمت و اسرار آن کارها است.
و یک بار در مورد «
رجوع به خدا و
رسول، برای
اطاعت از حکم و
داوری آنان در
تنازعی که پیش آمده» به کار رفته «... فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الآخر ذلک خیر و احسن تاویلا»
،
و یک بار در مورد «ایفای
کیل و توزین با ترازوی مستقیم» استعمال شده است؛ «و اوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر واحسن تاویلا»
، که هر چند تعبیرات مفسران در بیان معنای آن، در این دو مورد مختلف است،
در
تفسیر ابوالفتوح رازی و تفسیر تبیان، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء
، از
قتاده و
سدی و
ابن زید نقل شده که تاویل را «عاقبت» معنا کردهاند، و از
مجاهد نقل شده که تاویل را «جزا»
معنا نموده است و در روح المعانی، بعد از نقل سخن قتاده و سدی و ابن زید و بعضی از اقوال دیگر، چنین آمده است: «فالتاویل اما بمعنی الرجوع الی المآل و العاقبه و اما بمعنی المراد من اللفظ الغیر الظاهر منه و کلاهما حقیقه و ان غلب الثانی فی العرف و لذا یقابل التفسیر»
، و در تفسیر جلالین «مآل» معنا شده است
.
ولی این دیدگاه که مراد از آن، نتیجه و ثمری است که بر آن کارها مترتب میشود و میتوان آن را «عاقبت» نامید، با ظاهر آیه سازگارتر است.
دوازده مورد یاد شده، همه مربوط به غیر قرآن بوده و در چهار معنا خلاصه میشود:
الف) تعبیر خواب و حقیقی که رؤیا از آن حکایت میکند، ولی هر کسی نمیتواند از رؤیا به آن پی ببرد.
ب) حکمت و اسراری که در کارهای حضرت خضر (علیهالسّلام) نهفته و مورد نظر بود، ولی برای دیگران و حتی برای فردی مانند حضرت موسی (علیهالسّلام) معلوم و
آشکار نبود.
ج)
ثمره و نتیجهای که بر کارهای اختیاری انسان (مانند رجوع به خدا و رسول در تنازعات و
اطاعت از حکم آنان و ایفای کیل و
توزین با ترازوی مستقیم) مترتب میشود و به تعبیر دیگر، عاقبت و
فرجام کار یا چهره دیگری از کارهای اختیاری انسان، که برای همه کس معلوم نیست.
د) حقیقت و
مآل طعام و ماهیت، کیفیت و سایر احوال آن، که برای افراد عادی نامعلوم است.
معنای «الف» به طور
قطع و
اتفاق است و معنای «ب» و «ج» به نحو
گمان و
استظهار، و معنای «د» بنابر
احتمال و نظر علامه طباطبایی در المیزان و آلوسی در روح المعانی است.
و اما پنج مورد که در مورد قرآن به کار رفته است:
دوبار به طور قطع و به اتفاق مفسران «هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة و ابتغاء تاویله و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم...»
و سه بار به حسب ظهور «هل ینظرون الا تاویله یوم یاتی تاویله یقول الذین نسوه من قبل...»
و «بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یاتهم تاویله کذلک کذب الذین من قبلهم فانظر کیف کان عاقبة الظالمین»
و بنابر نظر مشهور.
گرچه در معنای
تاویل در این خصوص در بین مفسران تا حدی اختلاف وجود دارد، ولی بر اساس تحقیقی که با دقت در آیات مربوطه و ملاحظه قراین متصل و منفصل و روایات مربوط به این آیات انجام گرفته،
تاویل قرآن در لسان آیات کریمه و روایات مربوط به آن، در معانی ذیل به کار رفته است:
الف) معنای حقیقی و منظور واقعی برخی از
آیات متشابه ؛
ب) معنا و
معارف باطنی آیات کریمه، اعم از
آیات محکم و متشابه؛
ج)
مصداق خارجی و تجسم عینی
وعد و وعیدهای قرآن کریم در مورد
آخرت و سایر پیشگوییهای آن؛
د) مصادیق برخی از آیات کریمه، که از دید
عرف و افراد عادی پنهان است.
شایان توجه است که نسبت این معانی با یکدیگر
اشتراک لفظی نیست، بلکه
اشتراک معنوی است؛ یعنی چنین نیست که لفظ تاویل برای تک تک این معانی به نحو
تعیین یا
تعیّن وضع شده باشد، بلکه همه آنها از مصادیق عامی است که در هر یک از آن موارد، تاویل به حسب
قرینه، در مصداقی از آن مصادیق
استعمال شده است و آن معنای عام عبارت است از:
«چیزی که شیئی (اعم از سخن و غیر سخن) به آن باز میگردد» و این معنا، همان معنایی است که
ابن فارس در مورد تاویل کلام ذکر کرده است («عاقبت کلام و آنچه که کلام به آن باز میگردد»
).
و در دسته سوم معانی لغوی ذکر شد و نیز معنای وصفی معنای مصدریای است که
راغب برای تاویل بیان کرده است («رد شیء (چه علم و چه کار) به غایتی که از آن مراد است»
) و در دسته اول معانی لغوی گذشت.
همچنین این نکته نباید مورد غفلت قرار گیرد که مصادیق این معنا ممکن است، به حسب موارد استعمال فرق کند. بعضی از آنها به تبع خصوصیت متعلق، دارای خصوصیتی باشد که
مصداق دیگر فاقد آن است. پس نباید خصوصیت بعضی از مصادیق را به مصداق دیگر نسبت داد؛ مگر آن که دلیلی غیر از کاربرد
واژه تاویل در دست باشد.
به عنوان مثال، نمیتوان گفت: چون
تاویل رؤیا و کارهای حضرت خضر (علیهالسّلام) از
حقایق خارجی است، پس
تاویل قرآن نیز از حقایق خارجی است و از سنخ مفاهیم و مدالیل الفاظ نیست، زیرا روشن است که تاویل غیر کلام، از قبیل
رؤیا و کار، از سنخ مفاهیم و مدالیل الفاظ نیست؛ ولی این امر موجب نمیشود که
تاویل کلام هم از مفاهیم نباشد، ممکن است همچنان که بین کلام و غیر کلام فرق است، بین تاویل کلام و تاویل غیر کلام نیز فرق باشد؛ چه بسا رؤیا و
کار، چون
وجود خارجی ندارند، تاویل آنها نیز
حقیقت خارجی باشد؛ ولی کلام چون دارای
وجود لفظی یا کتبی است و غرض از آن افاده معنا و
مفهوم است، تاویل آن از سنخ مفاهیم و مدالیل باشد.
آنچه در متن آمده ناظر به امکان تفاوت تاویل کلام به لحاظ مفاد این واژه است و این امر
منافات با آن ندارد که دانشمندی به دلیل خاص دیگری تاویل قرآن را منحصر به حقیقت خارجی بداند، آن گونه که
علامه طباطبایی با توجه به مجموعهای از آیات به چنین دیدگاهی قایل است.
لازم به ذکر است با توجه به این که معانی یاد شده از
معانی وصفی تاویل، و از دسته سوم از معناهایی است که در
کتابهای لغت برای تاویل ذکر شده است، میتوان گفت که واژه تاویل در
قرآن کریم به
معنای مصدری استعمال نشده است و همه جا به معنای وصفی است و ویژگی مشترک آنها، آمیختگی به یک نحوه
خفا و پوشیدگی، و نامعلوم بودن آن برای همگان است؛
در تمام این موارد (
خواب و محکی عنه آن، کلام و معنای پنهان آن، کار و
هدف مقصود از آن، کار و
عاقبت و فرجام آن، خبر از
آینده و مصداق خارجی آن، کلام و مصادیق فوق عرفی آن) دو شیء مربوط به هم وجود دارد که یکی از آنها محسوس و
معلوم است و دیگری برای افراد عادی، پوشیده و
پنهان بوده و نیازمند بیان است و بین آن شیء محسوس و آن شیء پنهان، یکی از چهار نوع رابطه:
حکایت،
دلالت،
انطباق و
ترتب وجود دارد؛ ولی این رابطه بر همگان آشکار نیست.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «استعمال تأویل در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۲۴