ایثار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایثار به مفهوم عطا کردن و دیگری را بر خود ترجیح دادن و بهترین
کرامت اخلاقی برای
انسانها و بالاترین نیکی ها است.
در فقه از این عنوان در بابهایی مانند
حج،
صدقات و
اطعمه و اشربه سخن رفته است.
ایثار عبارت است از مقدّم داشتن دیگری بر خود در رساندن
منفعت و دفع
زیان، نسبت به چیزی که خود بدان
نیازمند است.
ایثار و
مقاومت از اصول اولیه ای است که
انبیای الهی بدون بهره مندی از آن هرگز موفق به انجام
رسالت خویش نمی شدند.
پیامبران با
ایستادگی و مقاومت در برابر
سنت های غلط و مناسبات نادرست اجتماعی و بذل
ایثار و
از خودگذشتگی در این راه به اصلاح
جامعه پرداخته و بدون به دل راه دادن هرگونه
ترس و واهمه ای از سختی ها و مشکلات فراروی، رسالت های سنگین الهی خود را به انجام رسانیدند تا آنجا که
خداوند درباره ایشان می فرماید:
«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا؛
(پیامبران) کسانی بودند که
تبلیغ رسالت های الهی می کردند و (تنها) از او می ترسیدند و از هیچ کس جز
خدا واهمه نداشتند و همین بس که خداوند
حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آنها) است.»
یکی از ویژگی های مهم
مومنان راستین برخورداری از روحیه ایثارگری است.
امیرمومنان علی(علیه السلام) در روایتی
ایثار را بهترین
کرامت اخلاقی برای
انسان ها دانسته است (خیرالمکارم
الایثار) و در
روایت دیگر از آن با عنوان بالاترین نیکی ها یاد نموده است (
الایثار اشرف الاحسان).
در
تاریخ اسلام، پس از
هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و
اصحابش از
مکه به مدینه، مردم
مدینه که در اصطلاح
تاریخ اسلام به
انصار معروف شدند از
مهاجران مسلمان استقبال کرده و با جان و مال به حمایت از آنان برخاستند.
پنج سال بعد زمانی که
یهودیان بنی نضیر تسلیم مسلمانان شدند پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به انصار فرمود: «اگر شما مایل باشید
اموال و
خانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید و دراین
غنایم جنگی با آنها شریک شوید و اگر می خواهید اموال و خانه هایتان از آن خودتان باشد ولی از این
غنایم چیزی به شما نرسد.» انصار در پاسخ گفتند: هم اموال و خانه هایمان را با آنها تقسیم می کنیم و هم چشمداشتی به غنایم جنگی نداریم. ما، مهاجران را بر خود مقدم می داریم.
این
ایثار و فداکاری انصار موجب شد که آیه ۹ سوره حشر در شان و مقام ایشان نازل شود:
«... و یوثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه...».
(انصار، دیگران را) بر خودشان مقدم می دارند اگرچه خود دچار
تنگدستی باشند.
دراین
آیه شریفه انصار به سبب برخورداری از روحیه ایثارگری و ترجیح دادن مهاجران بر خودشان در شرایطی که خود
محتاج و
نیازمند بودند؛ به عنوان نمونه ای از مومنان راستین مورد تقدیر قرار گرفته اند.
امام صادق(علیه السلام) در ذیل آیه شریفه با اشاره به صفات و ویژگی های مومنان،
ایثار را یکی از نشانه های
مومن می داند که
خداوند ایشان را به آن وصف نموده است.
در آیه ۳۰
سوره فصلت خداوند متعال به
یکتاپرستان پایدار بر
توحید بشارت به
بهشتی می دهد که در روز واپسین
استقامت ورزان در مسیر
حق از
نعمت های آن بهره مند خواهند شد. «ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لاتحزنوا و ابشرو بالجنه التی کنتم توعدون»؛ «کسانی که گفتند
پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند
فرشتگان (هنگام
مرگ) بر آنان نازل می شوند (و می گویند) نترسید و غم مخورید و بشارت باد شما را به آن بهشتی که به شما وعده داده می شد.».
اینکه
خداوند متعال توحید را در کنار استقامت و
پایداری قرار داد، حاکی از ارزش بالای پایداری و
مقاومت در مسیر حق است.
بسیارند کسانی که دم از توحید و
خداپرستی می زنند ولی آن گاه که پای عمل در میان آید پایداری از خود نشان نمی دهند و استقامت نمی ورزند
ایمان واقعی زمانی در
انسان ظاهر می شود که وقتی
فرد در برابر طوفان
امیال و
هوس های نفسانی قرار گرفت و یا منافع و مصالح شخصی اش در معرض خطر افتاد بتواند پا روی امیال نفسانی گذارده و از
آزمون الهی سربلند بیرون آید.
حضرت علی(علیه السلام) در یکی از
خطبه های نهج البلاغه پس از تبیین عظمت
قرآن و
نهی از
بدعت گذاری در
دین در ذیل آیه فوق،
مردم را این گونه پند می دهد:
شما گفتید پروردگار ما
الله است اکنون بر سر این سخن پایمردی کنید بر انجام دستورهای
کتاب او و در راهی که فرمان داده و در طریق
پرستش شایسته او استقامت به خرج دهید از دایره فرمانش خارج نشوید. در آیین او بدعت مگذارید وهرگز با آن مخالفت نکنید.
،
در
روایت دیگری از
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) می خوانیم که وقتی این آیه را تلاوت نمود فرمود: «گروهی این سخن را گفتند سپس اکثر آنها کافر شدند اما کسی که این سخن را بگوید و همچنان بر آن تداوم داشته باشد تا مرگش فرا رسد او از کسانی است که بر آن استقامت کرده است.» .
در ارزش استقامت و پایداری در
صراط حق همین بس که طبق بشارت الهی در آیه مورد بحث، فرشتگان بر انسان نازل می شوند و
پیام الهی را که سراسر
لطف و
رحمت است به او اعلام می دارند.
جنگ هایی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به همراه
اصحاب با ایمانش با
مشرکان مکه و یا دیگر
مخالفان سرسخت اسلام انجام داد نمونه بارزی از
صبر و استقامت و
ایثار را به نمایش می گذارد. در پایان
جنگ احد لشگر مغرور
ابوسفیان که پس از تحمل شکستی سخت در
جنگ بدر تا حدودی احساس
پیروزی و غرور می کرد به سرعت راه مکه را در پیش گرفت اما دیری نپایید که مصمم شد مجددا به سوی مدینه بازگردد و کار مسلمانان را یکسره سازد.
این خبر به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) رسید. ایشان با
تدبیری به جا فورا دستور داد که لشگر احد و تمام کسانی که در این جنگ شرکت داشته اند ولو
مجروحان جنگ باید خود را برای شرکت در نبرد دیگری آماده کنند. این
فرمان بدون چون و چرا مورد
اطاعت مسلمانان و
پیروان راستین آن حضرت قرار گرفت. حتی زخمیان جنگ احد نیز به دستور فرمانده خویش گردن نهادند و خود را برای نبرد دیگری مهیا ساختند. این خبر به لشگر
قریش رسید مقاومت و
ایثار وصف ناشدنی مسلمانان، مشرکان مکه را دچار وحشت ساخت و آنان را از بازگشت به مدینه منصرف نمود. قرآن کریم ضمن اشاره به استقامت و پایداری
اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این واقعه تاریخی آنان را در آیات ۱۷۲ الی ۱۷۴ سوره
آل عمران این گونه مورد
ستایش قرار می دهد:«آنان که دعوت خدا و پیامبر را پس از آن همه جراحاتی که به آنها رسید اجابت کردند (و هنوز
زخم های میدان احد التیام نیافته بود به سوی میدان جنگ حرکت نمودند) از میان آنها برای کسانی که نیکی کردند و
تقوا پیش گرفتند
پاداش بزرگی خواهد بود اینان کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنها می گفتند: مردم (دشمنان) برای (حمله به) شما اجتماع کرده اند از آنها بترسید اما (آنها به جای
ترس) ایمانشان زیادتر شد و گفتند: خدا ما را کافی است و بهترین حامی ماست به همین جهت آنها (از این میدان) به فضل پروردگار بازگشتند در حالی که هیچ ناراحتی به آنها نرسید و از فرمان خدا پیروی کردند و خداوند دارای
فضل و
بخشش بزرگی است.».
،
برخی از مجروحانی که خود را برای
نبرد آماده کردند به قدری وضعشان وخیم بود که حتی قادر نبودند با پای خود به آن منطقه بروند ولی برای آن که از دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) سرپیچی نکرده باشند با زحمت زیاد و کمک سایر مسلمانان خود را به
منطقه جنگی رساندند.
اگر انسان به هدفش ایمان داشته باشد هرقدر با مشکلات بیشتر روبرو شود نه تنها هراسی به دل راه نمی دهد که قدرت و استقامتش نیز افزون می گردد و با
ایثار و از خودگذشتگی برای رسیدن به هدف مقدسی که در پیش رو دارد تلاش می کند.
خداوند متعال در آیه ۶۵ از سوره
انفال پس از آن که از پیامبرش می خواهد
مؤمنین را برای جنگ با دشمنان ترغیب کند می فرماید: «یا ایهاالنبی حرض المؤمنین علی القتال ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مئه یغلبوا الفا من الذین کفروا بانهم قوم لایفقهون؛ اگر شما صبور و مقاوم باشید بیست نفر از شما می توانند بر دویست نفر از دشمنان غلبه کنند و صد نفر از شما بر هزار نفر غالب می شوند به خاطر این که آنان (کفار) مردمی هستند که نمی فهمند.».
علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه آورده است:
«... سرش این است که مؤمنان در هر اقدامی که می کنند اقدامشان ناشی از ایمان به خداست و ایمان به خدا نیرویی است که هیچ نیروی دیگری معادل آن نبوده و در برابر آن تاب مقاومت نمی آورد... چنین کسی اطمینان و یقین دارد به این که به هر تقدیر چه کشته شود و چه بکشد برد با اوست زیرا هر دو تقدیر پاداشش
بهشت است و او در خود مصداقی برای
مرگ به آن معنایی که کفار معتقدند و آن را نابودی می پندارند نمی بیند.».
یکی از علت های پیروزی
رزمندگان اسلام، صبر و استقامت ایشان و اعتقاد به این اصل مسلم بود که در هر حال پیروزی از آن آنان می باشد و همین عامل سبب گردید که با وجود تنگناهای شدید تجهیزات و
ادوات جنگی،
ارتشی را که تا بن دندان از سوی قدرتها و دشمنان نظام جمهوری اسلامی مسلح گردیده بود به زانو درآورند.
ایثار در
فقه دارای احکامی میباشد که به آنها اشاره میشود.
ایثار در اصل، امری
مستحب است؛
خواه در
امور معنوی مانند مقدّم داشتن
مؤمنان بر خود در
دعا،
و خواه در
امور مادی مانند دادن
لباس یا
غذای مورد نیاز خود به دیگری،
لیکن در پارهای موارد،
واجب و در برخی موارد،
حرام میگردد.
بر
مالک غذا و
آب واجب است کسی را که از شدّت
گرسنگی یا
تشنگی مشرف به
مرگ است، بر خود مقدّم بدارد؛ هر چند خود در مرتبۀ کمتر از حدّ
اضطرار بدان نیاز داشته باشد. در صورت
مضطر بودن مالک، در
جواز تقدّم دیگری بر خود، اختلاف است،
مگر وی
افضل از مالک باشد مانند
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله یا
امام علیه السّلام.
اگر در مثال یاد شده
کافر، مضطر و
مؤمن مالک غذا باشد و خود نیز در حدّ اضطرار به آن غذا
نیازمند باشد، جایز نیست کافر را بر خود مقدّم بدارد.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۷۸۰-۷۸۱.
دانش نامه موضوعی قرآن.