تیمم بر صعید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طهارت با
خاک به کیفیّتی مخصوص را تیمّم گویند. از
اسباب،
شرایط و
احکام تیمّم در باب
طهارت سخن رفته است.
واژۀ تیمّم در
قرآن کریم به صورت فعل و در
روایات در هیئتهای مختلف فعلی و اسمی به کار رفته است.
طهارت به دوگونۀ
اختیاری و
اضطراری تقسیم میشود. اوّلی طهارت با
آب است که به صورت
وضو یا
غسل انجام میگیرد و دومی، طهارت با
خاک است که تیمّم نامیده میشود.
بنابراین، حقیقت تیمّم، طهارت اضطراری است یعنی طهارت
بدل از وضو یا غسل در مواردی که عقلا یا شرعا امکان تحصیل طهارت با آب وجود ندارد، برای بهجا آوردن
نماز و دیگر
عبادات مشروط به طهارت.
تیمّم با وجود اسباب آن،
مشروع است و در اصطلاح،
حکم واقعی ثانوی است که بدل از وضو یا غسل انجام میگیرد.
اسباب و مسوّغات تیمّم عبارتند از:
دسترسی نداشتن به آب.
وجود مانع از استعمال آب، مانند ضرر داشتن آن،
غصبی بودن آب موجود و یا قرار داشتن در
ظرف طلا یا
نقره و عدم امکان جابهجایی آن در ظرفی دیگر.
تزاحم کاربرد آب برای طهارت با
واجبی مهمتر، از قبیل
ازالۀ نجاست یا رفع
تشنگی از خود یا
نفس محترمی دیگر.
فوت
نماز به جهت تنگی وقت؛ بدین معنا که وقت باقیمانده برای وضو یا غسل و خواندن نماز با شرایط کفایت نکند.
وجود
حرج و
مشقّت شدید در به دست آوردن یا استعمال آب.
در مورد سبب نخست، صرف نبودن آب
مسوّغ تیمّم نیست؛ بلکه باید به نبود آن در اطراف خود یقین داشته باشد.
با عدم یقین به آن، جست
وجو برای یافتن آب،
واجب است.
حدّ تفحّص در
آبادی،
یأس از دستیابی به آب
و در
بیابان، یأس از آن در توشۀ خود نزد همراهان و اطراف است.
در مقدار جست
وجو نسبت به اطراف در بیابان، اختلاف است. بنابر مشهور، حدّ تفحّص در
زمین ناهموار به اندازۀ برد یک
تیر (حدود دویست
گام) و در زمین هموار به اندازۀ برد دو تیر از چهار جهت است.
البتّه این در فرضی است که
مکلّف علم به وجود آب در بیش از مسافت یاد شده نداشته باشد وگرنه با داشتن علم و عدم وقوع در
عسر و حرج، پیمودن مسافت بیشتر برای دستیابی به آب،
واجب است.
اگر مکلّف بدون جست
وجو تیمّم کند و نماز بخواند، نمازش
باطل است، مگر آنکه کوتاهی نماید تا وقت تنگ شود و فرصت برای
فحص نماند. در این فرض تیمّم و نماز صحیح است؛
لیکن گروهی
قضای نماز را به شرط یافتن آب در محدودهای که باید آن را در آنجا جست
وجو میکرد،
واجب دانستهاند؛ بلکه
وجوب قضا به اکثر فقها، بلکه مشهور آنان نسبت داده شده است.
ظاهر کلام بعض قدما هم
بطلان تیمّم و نماز است.
آبی که
ضرر میرساند استعمال آن
جایز نیست و وضو و غسل با آن باطل است.
اگر استفادۀ آب
موجب حرج (مشقّت شدید) گردد در
صحّت یا بطلان وضو و غسل اختلاف است. منشأ اختلاف، اختلاف در این مسئله است که آیا نفی حرج از باب
رخصت است یا
عزیمت؟
بنابر قول اوّل، طهارت با آب در موارد حرجی صحیح است.
اختلاف در کفایت وضو و غسل در موارد تزاحم نیز وجود دارد.
وضو و غسل با آب غصبی یا
آب مباح در ظرف غصبی یا ظرف طلا و نقره باطل است. ازاینرو در صورت انحصار آب برای وضو و غسل به آن، تیمّم
مشروعیّت مییابد.
تیمّم به آنچه زمین نامیده میشود اعم از
خاک،
سنگ،
سنگریزه،
کلوخ و مانند آن بنابر مشهور صحیح است
به شرط آنکه
مباح و
پاک باشد.
تیمّم به
معادن صحیح نیست. از برخی قدما صحّت آن نقل شده است.
در حال
اضطرار، تیمّم به
غبار لباس،
فرش،
پالان چارپا و مانند آن و در فرض نبود
غبار، به گل صحیح است.
مستحب است تیمّم بر قسمت بلند زمین انجام گیرد. تیمّم بر قسمت پست زمین و نیز
زمین شورهزار و
شنی مکروه است.
زدن کف دو
دست بر زمین؛ سپس مسح
پیشانی و دو طرف آن (
جبینین) از محل رویش
مو تا
ابروها و قسمت بالای
بینی با هر دو دست- و نه یکی- بنابر مشهور
و در پایان،
مسح پشت دست راست با کف دست چپ از مچ تا سر
انگشتان و همینگونه پشت دست چپ با کف دست راست.
در اینکه صرف قرار دادن دست بر زمین بدون زدن آن، کفایت میکند یا نه، اختلاف است. عدم کفایت به مشهور نسبت داده شده است.
بحث دیگر در اینکه یکبار زدن دست بر زمین مطلقا کافی است یا در هر صورت، دو بار لازم است و یا در تیمّم بدل از وضو یک بار و در بدل از غسل، دو بار
واجب است، اختلاف میباشد. مشهور قول سوم است.
وجوب مسح دست از
مچ تا سرانگشتان، معروف میان فقها است؛ بلکه بر آن ادعای اجماع شده است؛ هرچند از بعض قدما اقوال نادر دیگری در مسئله نقل شده است.
قصد قربت (
نیّت)؛
مباشرت (انجام دادن عمل بیواسطه) در حال
اختیار- نه
ضرورت-؛
موالات (انجام گرفتن اجزای تیمّم بیفاصله)؛
ترتیب (به نحوی که پیش از این گذشت)؛ مسح پیشانی از بالا به پایین بنابر مشهور؛
عدم وجود
مانع برای مسح
و بنابر قول گروهی، پاک بودن محل مسح (
صورت و دست).
احکامی که با تیمم مرتبط میباشد:
تیمّم برای
نماز پیش از دخول
وقت صحیح نیست و در آخر وقت- که تنها به اندازۀ تیمّم و خواندن نماز، وقت باقی است-
صحیح است.
در صحّت تیمّم در وسعت وقت یا
وجوب تأخیر آن تا آخر وقت اختلاف است. برخی بین صورت علم به استمرار
عذر تا آخر وقت و عدم علم به آن، تفصیل داده و تیمّم را در وسعت وقت با علم به استمرار عذر، صحیح دانستهاند.
البتّه در فرض علم به ارتفاع عذر تا آخر وقت،
تأخیر واجب است.
با تیمّمی که بهطور صحیح برای نمازی- مثلا
نماز صبح- انجام گرفته، میتوان نماز دیگری- مثلا
نماز ظهر- را در وقتش خواند، به شرط آنکه
حدث مبطل وضو و غسل از او سر نزده و دسترسی به
آب نیز پیدا نکرده باشد.
بنابر مشهور کسی که به جهت عذری تیمّم میکند تا زمان بقای عذر و باطل نشدن تیمّماش، دارای
طهارت است و میتواند هر عملی را که مشروط به طهارت است- مانند
نماز قضا،
نماز مستحب، دخول و توقّف در مسجد و
مس خطوط قرآن- انجام دهد. البتّه کسی که تیمّماش به سببی خاص بوده، مانند شخصی که به جهت ضیق وقت تیمّم کرده از این امر مستثنا است و او میتواند با آن تیمّم تنها نمازی را که برای آن تیمّم کرده است بخواند.
تیمم بدل از وضو با هر حدثی که
وضو را باطل میکند،
باطل و
تیمم بدل از غسل با هر
حدث مبطل غسل باطل میشود.
بنابر مشهور اگر
جنب تیمّم بدل از غسل کند و سپس حدثی- هرچند
اصغر- از او سر بزند، باید تیمّم را اعاده نماید. بنابراین، چنین شخصی اگر تنها به مقدار وضو آب در اختیار دارد، وظیفهاش تیمّم بدل از غسل است نه وضو گرفتن.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۸۱-۶۸۴.