• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غسل و کفن امام معصوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از شبهاتی که مطرح می‌شود این است که هنگام شهادت امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) چه کسی او را غسل داده و کفن می‌کند، با توجه به‌اینکه معصوم را فقط معصوم غسل و کفن می‌دهد؟ پاسخ اجمالی این شبهه این است که معصوم را جز معصوم غسل نمی‌دهد و کفن نمی‌کند، این قاعده‌ای است قطعی و امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) نیز توسط سیدالشهداء (علیه‌السّلام) غسل داده می‌شود. در ادامه پاسخ تفصیلی به شبهه می‌دهیم.

فهرست مندرجات

۱ - تجهیز پیکر معصوم توسط معصوم دیگر
       ۱.۱ - تجهیز پیکر پیامبر
              ۱.۱.۱ - روایت اول
              ۱.۱.۲ - روایت دوم
              ۱.۱.۳ - روایت سوم
              ۱.۱.۴ - روایت چهارم
              ۱.۱.۵ - روایت پنجم
              ۱.۱.۶ - روایت ششم
       ۱.۲ - تجهیز حضرت زهرا توسط امام علی
              ۱.۲.۱ - روایت اول
              ۱.۲.۲ - روایت دوم
              ۱.۲.۳ - روایت سوم
۲ - تجهیز امام توسط امام
       ۲.۱ - وصیت امام سجاد به امام باقر
       ۲.۲ - وصیت امام صادق به امام کاظم
       ۲.۳ - وصیت امام کاظم به امام رضا
۳ - روایات امام رضا درباره غسل امام
       ۳.۱ - روایت اول
       ۳.۲ - روایت دوم
       ۳.۳ - روایت سوم
۴ - کفن و دفن امام زمان توسط امام حسین
       ۴.۱ - روایت اول
       ۴.۲ - روایت دوم
       ۴.۳ - روایت سوم
۵ - بررسی روایات به ظاهر معارض
۶ - غسل پیامبر و ائمه توسط ملائکه
       ۶.۱ - بررسی روایت
۷ - غسل امام سجاد توسط‌ ام ولد
       ۷.۱ - نقد روایت
۸ - روایات غسل حضرت زهرا قبل از شهادت
       ۸.۱ - روایت اول
       ۸.۲ - روایت دوم
       ۸.۳ - روایت سوم
       ۸.۴ - روایت چهارم
       ۸.۵ - کلام علمای شیعه و سنی در نقد این روایت
              ۸.۵.۱ - علمای اهل سنت
              ۸.۵.۲ - علمای شیعه
       ۸.۶ - روایات غسل حضرت زهراء توسط حضرت علی
              ۸.۶.۱ - روایت محمد بن موسی
              ۸.۶.۲ - روایت امام حسن بن علی
              ۸.۶.۳ - روایت اسماء بنت عمیس
              ۸.۶.۴ - روایت دیگری از اسماء
              ۸.۶.۵ - روایت ابن عباس
              ۸.۶.۶ - روایت محمد بن علی از امام صادق
       ۸.۷ - عدم دلالت روایات بر غسل معصوم توسط غیرمعصوم
۹ - نتیجه‌گیری در زمینه غسل امام و معصوم
۱۰ - غسل آخرین امام بعد از رجعت
       ۱۰.۱ - توسط معصومین گذشته
       ۱۰.۲ - توسط ملائکه
              ۱۰.۲.۱ - غسل امام کاظم توسط ملائک
              ۱۰.۲.۲ - غسل حضرت آدم توسط ملائکه
              ۱۰.۲.۳ - غسل حمزه توسط ملائکه
              ۱۰.۲.۴ - غسل حنظله توسط ملائکه
              ۱۰.۲.۵ - غسل حضرت موسی توسط ملائکه
       ۱۰.۳ - غسل توسط خود معصوم
       ۱۰.۴ - احتمال شهادت آخرین معصوم
       ۱۰.۵ - عدم نیاز به غسل مجدد
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


روایات فراوانی در منابع شیعه به این مطلب اشاره دارد که غسل و کفن و دفن پیامبران و امامان و معصومان، به‌عهده اوصیاء و امامان و معصومان دیگر است تا آنجا که مرحوم شیخ کلینی در کتاب ارزشمند کافی بابی را به این نام (الامام لایغسله الا امام من الائمة (علیهم‌السّلام))، اختصاص داده و روایات مربوط به آن را ذکرکرده است.
در ابتدا احادیثی که در این‌باره نقل شده است را بررسی می‌کنیم تا ثابت شود که تغسیل و تکفین و تدفین معصوم را فقط معصوم می‌تواند انجام دهد؛ سپس به این سوال پاسخ می‌دهیم که امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را چه کسی غسل می‌دهد؟

۱.۱ - تجهیز پیکر پیامبر

غسل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) توسط وصیش حضرت علی (علیه‌السّلام) بوده است.
روایاتی وجود دارد که در آنها حضرت علی (علیه‌السّلام) به‌عنوان متولّی غسل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معرفی شده است، و همچنین بیان شده است که علت این امر هم به خاطر وصی بودن آن حضرت است.

۱.۱.۱ - روایت اول

روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم):
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَحْمَدَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ الْجُنَیْدِ الرَّازِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو عَوَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ اَبِیهِ عَنْ مِینَا مَوْلَی عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلنَّبِیِّ (علیه‌السّلام) یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ یُغَسِّلُکَ اِذَا مِتَقَالَ یَغْسِلُ کُلَّ نَبِیٍّ وَصِیُّهُ قُلْتُ فَمَنْ وَصِیُّکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِب (علیه‌السّلام). ..
عبد اللَّه بن مسعود گوید: به پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عرض کردم وقتی از دنیا بروید چه کسی شما را غسل می‌دهد؟ فرمودند: هر پیغمبری را وصی او غسل می‌دهد عرض کردم وصی شما کیست یا رسول اللَّه؟ فرمود علی بن ابی طالب....

۱.۱.۲ - روایت دوم

روایت سلمان فارسی:
عَنْ اَبَانِ بْنِ اَبِی عَیَّاشٍ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ.... قَالَ سَلْمَانُ فَاَتَیْتُ عَلِیّاً (علیه‌السّلام) وَهُوَ یُغَسِّلُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وسلم اَوْصَی عَلِیّاً (علیه‌السّلام) اَنْ لَا یَلِیَ غُسْلَهُ غَیْرُه.... .
سلمان گفت: نزد علی (علیه‌السّلام) آمدم در حالی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را غسل می‌داد. زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به علی (علیه‌السّلام) وصیّت کرده بود که کسی غیر او غسلش را برعهده نگیرد

۱.۱.۳ - روایت سوم

روایت موسی بن جعفر از امام صادق (علیهماالسلام):
عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَیَّاشٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ الْفُضَیْلِ الطَّائِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اِسْمَاعِیلَ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ اِسْمَاعِیلَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اِسْمَاعِیلَ بْنِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ (علیه‌السّلام) عَنْ اَبِی یُوسُفَ عَنِ الْاَزْهَرِ بْنِ نَظَّامٍ عَنِ اَبِی الْحَسَنِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ عِیسَی بْنِ الْمُسْتَفَادِ مِثْلَهُ (عن موسی بن جعفر عن ابیه علیهما السلام) وَقَالَ کَانَ فِی الصَّحِیفَةِ الْمَخْتُومَةِ الَّتِی نَزَلَتْ مِنَ السَّمَاءِ یَا عَلِیُّ غَسِّلْنِی وَلَا یُغَسِّلْنِی غَیْرُکَ قَالَ فَقُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بِاَبِی اَنْتَ وَاُمِّی اَنَا اَقْوَی عَلَی غُسْلِکَ وَحْدِی قَالَ بِذَا اَمَرَنِی جَبْرَئِیلُ وَِذَلِکَ اَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ قَالَ فَقُلْتُ فَاِنْ لَمْ اَقْوَ عَلَیْکَ فَاَسْتَعِینُ بِغَیْرِی یَکُونُ مَعِی فَقَالَ جَبْرَئِیلُ یَا مُحَمَّدُ قُلْ لِعَلِیٍّ اِنَّ رَبَّکَ یَاْمُرُکَ اَنْ تُغَسِّلَ ابْنَ عَمِّکَ فَاِنَّمَا السُّنَّةُ اَنْ لَا یُغَسِّلَ الْاَنْبِیَاءَ اِلَّا اَوْصِیَاؤُهُمْ وَاِنَّمَا یُغَسِّلُ کُلَ نَبِیٍ وَصِیُّهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهِیَ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه عَلَی اُمَّتِهِ مِنْ بَعْدِهِ فِیمَا قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَیْهِ مِنْ قَطِیعَةِ مَا اَمَرَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَ اعْلَمْ یَا عَلِیُّ اَنَّ لَکَ عَلَی غُسْلِی اَعْوَاناً هُمْ نِعْمَ الْاَعْوَانُ وَالْاِخْوَانُ قَالَ عَلِیٌّ فَقُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مَنْ بِاَبِی اَنْتَ وَاُمِّی قَالَ جَبْرَئِیلُ وَمِیکَائِیلُ وَاِسْرَافِیلُ وَمَلَکُ الْمَوْتِ وَاِسْمَاعِیلُ صَاحِبُ سَمَاءِ الدُّنْیَا اَعْوَاناً لَکَ قَالَ عَلِیٌّ فَخَرَرْتُ لِلَّهِ سَاجِداً وَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ لِی اَعْوَاناً وَاِخْوَاناً هُمْ اُمَنَاءُ اللَّهِ تَعَالَی.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: در نامه مهر و موم شده‌ای که از آسمان نازل شد چنین آمده است که یاعلی تو مرا غسل بده و غیر تو کسی مرا غسل ندهد، به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفتم: پدر و مادرم به فدای شما! من توانایی غسل شما را به تنهایی دارم؟ فرمود: جبرئیل به این امر کرده و خدا نیز به آن امر کرده است. حضرت علی (علیه‌السّلام) به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: پس اگر توانایی بر این کار نداشتم آیا از دیگری کمک بگیرم تا با من باشد؟
جبرئیل فرمود: یا محمد به علی (علیه‌السّلام) بگو به درستی که خدا امر می‌کند که پسر عمویت را باید غسل بدهی، و فقط سنت بر این است که انبیاء را غسل نمی‌دهند مگر اوصیای آنها و جز این نیست که هر نبی را وصی بعد از او غسل می‌دهد؛ و این از حجت‌های خداست بر امت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به‌خاطر اجتماعی که کردند بر قطع آنچه که خدا به آن امرکرده است.
سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: یا علی کمک کارانی هستند که در غسل من به تو کمک می‌کنند و چه خوب اعوان و برادرانی هستند؛ علی (علیه‌السّلام) فرمود: پدر و مادرم به فدایت! آنها کیستند؟ فرمودند: جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت و اسماعیل صاحب آسمان دنیا که کمک کننده تو هستند. علی (علیه‌السّلام) فرمودند: سر به سجده شکر گذاردم و گفتم سپاس خدا را که اعوان و برادرانی برایم قرارداد که آنها امناء خداوندند.

۱.۱.۴ - روایت چهارم

روایت ابن عباس:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اِسْحَاقَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمْدَانَ الصَّیْدَلَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ الْوَاسِطِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ قَالَ اَخْبَرَنَا خَالِدٌ الْحَذَّاءُ عَنْ اَبِی قِلَابَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَیْدٍ الْجَرْمِیِّ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ لَمَّا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله وَ عِنْدَهُ اَصْحَابُهُ قَامَ اِلَیْهِ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ فَقَالَ لَهُ فِدَاکَ اَبِی وَاُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ یُغَسِّلُکَ مِنَّا اِذَا کَانَ ذَلِکَ مِنْکَ قَالَ ذَاکَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ لِاَنَّهُ لَا یَهُمُّ بِعُضْوٍ مِنْ اَعْضَائِی اِلَّا اَعَانَتْهُ الْمَلَائِکَةُ عَلَی ذَلِکَ فَقَالَ لَهُ فِدَاکَ اَبِی وَاُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ صل الله علیه وآله فَمَنْ یُصَلِّی عَلَیْکَ مِنَّا اِذَا کَانَ ذَلِکَ مِنْکَ قَالَ مَهْ رَحِمَکَ اللَّهُ ثُمَّ قَالَ لِعَلِیٍّ علیه ویَا ابْنَ اَبِی طَالِبٍ اِذَا رَاَیْتَ رُوحِی قَدْ فَارَقَتْ جَسَدِی فَاغْسِلْنِی وَاَنْقِ غُسْلِیوََفِّنِّی فِی طِمْرَیَّ هَذَیْنِ اَوْ فِی بَیَاضِ مِصْرَ وَبُرْدِ یَمَانٍ وَلَا تُغَالِ کَفَنِی وَاحْمِلُونِی حَتَّیتَضَعُونِی عَلَی شَفِیرِ قَبْرِی.
ابن عباس گوید: چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیمار شد، گروهی از اصحابش نزد او بودند و عمار بن یاسر از میان آنها برخاست و به او گفت یا رسول اللَّه پدر و مادرم به قربانت! کدام‌یک از ما شما را غسل دهیم اگر این پیشامد به‌وجود آمد؟
فرمودند: آن وظیفه علی بن ابی طالب است؛ زیرا قصد حرکت دادن هر عضوی از من را کند فرشتگان به او کمک کنند، عرض کرد پدر و مادرم به قربانت! در این پیشامد چه کسی بر شما نماز می‌خواند؟ فرمود خاموش باش خدایت رحمت کند.
سپس پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: یا بن ابی طالب چون دیدی جانم از تنم برآمد تو مرا خوب غسل بده و با این دو پارچه لباس کفنم کن یا در پارچه سفید مصر و برد یمانی، کفن بسیار گران بر من نپوشان، مرا بردارید و ببرید تا بر لب قبرم نهید.

۱.۱.۵ - روایت پنجم

روایت ابی عون:
عَنْ عبدِ الْوَاحِدِ بنِ اَبی عَوْنٍ قَالَ: (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِعَلِی بنِ اَبِی طَالِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفیَ فِیهِ: اِغْسِلْنِی یَا عَلِیُّ اِذَا مِتُّ، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا غَسَّلْتُ مَیتَاً قَطُّ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: اِنَّکَ سَتُهَیَّاُ اَوْ تُیَسَّرُ، قَالَ عَلِیٌّ: فَغَسَّلْتُهُ، فَمَا آخُذُ عُضْوَاً اِلاَّ تَبِعَنِی، وَالْفَضْلُ آخِذٌ بِحُضْنِهِ یَقُولُ: اَعْجِلْ یَا عَلِیُّ انْقَطَعَ ظَهْرِی). (ابنُ سعدٍ).
ابی عون گوید: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مرضی که منتهی به موتش شد، به حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: ای علی! زمانی که در گذشتم، غسلم بده، حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: ‌ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تاکنون میتی را غسل نداده‌ام؟ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: همانا به زودی تو آماده می‌شوی و مقدور تو می‌شود، علی (علیه‌السّلام) فرمودند: پس غسل دادم ایشان را و هیچ عضوی از اعضا را بر نداشتم مگر اینکه از من تبعیت می‌کرد (اعضا خود حرکت می‌کرد) و فضل زیر بغل ایشان را گرفت و گفت‌: ای علی عجله کن پشتم شکست.

۱.۱.۶ - روایت ششم

روایت امام حسین (علیه‌السّلام):
عَنْ جَعْفَرٍ بنِ مُحَمَّدٍ عَنْاَبِیهِ عَنْ جَدهِ: اَنَّ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ غَسَّل النَّبِیَّ وَالْعَبَّاسُ یَصُبُّ المَاءَ، وَاُسَامَةُ وَشقرانُ یَحْفَظَانِ الْبَابَ.
همانا علی (علیه‌السّلام) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را غسل داد و عباس آب می‌ریخت و اسامه و شقران از دروازه، محافظت می‌کردند.

آنچه از این چند روایت استفاده می‌شود، این است که تغسیل و تدفین و نماز پیامبران برعهده جانشینان آنها است و این‌کار سنتی است از پیامبران گذشته و حضرت علی (علیه‌السّلام) هم به‌عنوان وصی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این سنت را به‌عهده داشته و متولی تغسیل و تدفین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود.

۱.۲ - تجهیز حضرت زهرا توسط امام علی

در روایات امام صادق (علیه‌السّلام) درباره غسل دادن حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) توسط حضرت علی (علیه‌السّلام)، با آوردن کلمه «الا» به همین نکته اشاره شده است، که چون حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) معصومه بود لذا باید معصوم دیگر غسل ایشان را انجام دهد و آن معصوم هم حضرت علی (علیه‌السّلام) بود.

۱.۱.۱ - روایت اول

روایت امام باقر از امام حسین (علیهماالسلام):
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (علیهما‌السّلام) قَالَ: سُئِلَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) عَنْ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها) مَنْ غَسَّلَهَا قَالَ غَسَّلَهَا اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ- لِاَنَّهَا کَانَتْ صِدِّیقَةً لَمْ یَکُنْ لِیُغَسِّلَهَا اِلَّا صِدِّیقٌ.
از امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) پرسیدند: چه‌کسی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد؟ فرمودند: حضرت امیر. زیرا چون حضرت زهرای اطهر (سلام‌الله‌علیها)، صدیقه بود، غیر از شخص صدیق کسی حق نداشت وی را غسل دهد.

۱.۱.۲ - روایت دوم

روایت خزار قمی از امام صادق (علیه‌السّلام):
اَبُوالْحَسَنِ الْخَزَّازُ الْقُمِّیُّ فِی الْاَحْکَامِ الشَّرْعِیَّةِ سُئِلَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فَاطِمَةَ مَنْ غَسَّلَهَا فَقَالَ غَسَّلَهَا اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ لِاَنَّهَا کَانَتْ صِدِّیقَةً لَمْ یَکُنْ لِیُغَسِّلَهَا اِلَّا صِدِّیق.
علامه محمدتقی مجلسی در ذیل این حدیث چنین می‌گوید:
صدیق در لغت به معنی کثیر الصدق است که بسیار راستگو باشد یا بسیار تصدیق نبی کند یا هرچه گوید فعل او مصدق قول او باشد؛ اما در عرف حدیث به‌معنی معصوم است.
[۱۰] مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج۲، ص۲۲۲، ناشر: مؤسسه اسماعیلیان، قم، سال چاپ: ۱۴۱۴ ق


سیّدنعمت‌الله جزایری هم در این‌باره می‌گوید:
المراد بالصدیق هنا المعصوم. مراد از صدیق در این روایت، معصوم است.

۱.۱.۳ - روایت سوم

روایت مفضل از امام صادق (علیه‌السّلام):
عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ: قُلْتُ لِاَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) مَنْ غَسَلَ فَاطِمَةَ قَالَ ذَاکَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ کَاَنِّی اسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ مِنْ قَوْلِهِ فَقَالَ کَاَنَّکَ ضِقْتَ بِمَا اَخْبَرْتُکَ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ قَدْ کَانَ ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ فَقَالَ لَا تَضِیقَنَّ فَاِنَّهَا صِدِّیقَةٌ وَ لَمْ یَکُنْ یَغْسِلُهَا اِلَّا صِدِّیقٌ اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ مَرْیَمَ لَمْ یَغْسِلْهَا اِلَّا عِیسَی.
[۱۳] شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱هـ)، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۴، تحقیق: السید محمد صادق بحر العلوم، ناشر: المکتبة الحیدریةـالنجف، ۱۳۸۵هــ ۱۹۶۶م.

مفضل گوید: به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم: چه کسی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد؟ فرمود: امیر المؤمنین!
من این‌مطلب را از گفته آن حضرت بزرگ شمردم و تعجب کردم؛ فرمودند: گویا از آنچه به تو خبر دادم دلتنگ شدی؟ عرض کردم: چنین است، قربانت گردم. فرمودند: دلتنگ مباش، زیرا او صدیقه (معصومه) است و جز معصوم نباید او را غسل دهد، مگر نمی‌دانی که مریم را جز عیسی غسل نداد؟

هر چند سنّت بر این است که زنان را زنان غسل می‌دهند؛ ولی چون حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) معصومه بودند باید معصوم دیگر ایشان را غسل می‌داد؛ که این‌کار توسط همسرش حضرت علی (علیه‌السّلام) انجام شد.
در روایت سوم به عنوان شاهد تاریخی به غسل حضرت مریم هم اشاره می‌کند که فرزندش عیسی (علیه‌السّلام) که معصوم است، او را غسل داد.


روایاتی در منابع حدیثی وجود دارد که متولّی امر امام در غسل و کفن و دفنش، فقط امام بعدی است. در وصیت‌هایی که ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) درباره غسل‌شان داشته‌اند به این‌مطلب اشاره کرده‌اند که امام را فقط امام می‌تواند غسل بدهد.

۲.۱ - وصیت امام سجاد به امام باقر

وصیت امام سجاد (علیه‌السّلام) به امام باقر (علیه‌السّلام):
قطب‌الدین راوندی چنین نقل می‌کند: مَا رَوَی اَبُو بَصِیرٍ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) قَالَ کَانَ فِیمَا اَوْصَی بِهِ اِلَیَّ اَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) اَنْ قَالَ یَا بُنَیَّ اِذَا اَنَا مِتُّ فَلَا یَلِی غُسْلِی غَیْرُکَ فَاِنَّ الْاِمَامَ لَا یُغَسِّلُهُ اِلَّا اِمَامٌ مِثْلُه.
امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: پدرم علی بن حسین (علیه‌السّلام) در وصیتش بر من فرمودند: ‌ای پسرم هنگامی که از دنیا رفتم کسی جز تو متولی غسل من نگردد؛ زیرا امام را جز امام همانند او غسل نمی‌دهد.

شبیه همین روایت در مصادر دیگر نیز آمده است:

۲.۲ - وصیت امام صادق به امام کاظم

وصیت امام صادق به امام کاظم (علیهما‌السّلام):
روایت ابن شهر آشوب از امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام): قَالَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) فِیمَا اَوْصَانِی بِهِ اَبِی اَنْ قَالَ یَا بُنَیَ اِذَا اَنَا مِتُ فَلَا یُغَسِّلْنِی اَحَدٌ غَیْرُکَ فَاِنَّ الْاِمَامَ لَا یُغَسِّلُهُ اِلَّا اِمَامٌ.
امام کاظم (علیه‌السّلام) فرمودند: پدرم به من وصیت کرد و فرمودند: ‌ای پسرم زمانی که از دنیا رفتم کسی غیر تو من را غسل ندهد؛ چون امام را غسل نمی‌دهد مگر امام.

۲.۳ - وصیت امام کاظم به امام رضا

وصیت امام کاظم (علیه‌السّلام) به امام رضا (علیه‌السّلام):
روایت ابوبصیر از امام کاظم (علیه‌السّلام): روی الحسن، قال: اخبرنا احمد، قال: حدثنا محمد بن علی الصیرفی، عن علی بن محمد، عن الحسن، عن ابیه، عن ابی بصیر، قال: سمعت العبد الصالح (علیه‌السّلام) یقول: لما حضر ابی الموت قال: یا بنی لا یلی غسلی غیرک، فانی غسلت ابی، و غسل ابی اباه، و الحجة یغسل الحجة.
ابوبصیر گوید: از امام کاظم (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمودند: پدرم هنگام احتضار به من فرمود: ‌ای پسرم! غیر از تو کسی متولی غسل من نشود؛ زیرا من پدرم را غسل دادم و پدرم هم پدرش را؛ و حجت را فقط حجت غسل می‌دهد.

شاهد بر اینکه این روایت، از امام کاظم (علیه‌السّلام) است، این است که لقب «عبد صالح» در روایات شیعه، منصرف به آن حضرت است؛ مرحوم تفرشی در «نقد الرجال» می‌نویسد: وکلما ورد عن ابی ابراهیم او العبد الصالح او عبد صالح او عن الفقیه فهو: الکاظم (علیه‌السّلام).
هر آنچه روایت از ابوابراهیم یا عبد صالح یا فقیه آمده باشد، از امام کاظم (علیه‌السّلام) است.

طبق این چند روایت که در بعضی از آنها حصر با «الّا» بیان شده است، کسی غیر از امام و حجت خدا، نمی‌تواند متولّی امر غسل امام و حجت دیگر شود.


روایاتی از امام رضا (علیه‌السلام) در رابطه با غسل امام توسط امام نقل شده است که در ادامه بیان می‌شود:

۳.۱ - روایت اول

روایت ابومعمر از امام رضا (علیه‌السّلام):
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو مَعْمَرٍ قَالَ سَاَلْتُ الرِّضَا (علیه‌السّلام) عَنِ الْاِمَامِ یَغْسِلُهُ الْاِمَامُ قَالَ سُنَّةُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (علیه‌السّلام).
ابو معمر گوید: از امام رضا (علیه‌السّلام) درباره این قضیه که «امام را امام غسل می‌دهد» سؤال کردم، فرمود: سنتی است از موسی بن عمران (علیه‌السّلام).

طبق احتمال علامه مجلسی وصی موسی (علیه‌السّلام) یوشع حاضر شد و موسی را غسل داد.
فان الظاهر من الاخبار ان موسی (علیه‌السّلام) غسلته الملائکة، والمراد انه کما غسل موسی المعصوم لا یغسل الامام الا معصوم، مع انه یحتمل ان یکون حضر یوشع لغسله (علیهماالسلام).
ظاهر از اخبار این است که ملائکه موسی (علیه‌السّلام) را غسل دادند و مراد این است، همچنان که موسی را معصوم غسل داد امام را هم باید معصوم غسل بدهد و این احتمال هم هست که یوشع حاضر شد و موسی را غسل داد.

در این روایت امام رضا (علیه‌السّلام) در جواب ابومعمر درباره غسل امام توسط امام، این سخن وی را تایید کرده و این‌کار را از سنت پیامبران گذشته به‌شمار آورد و با ذکر یک نمونه بیان کردند که معصوم توسط معصوم غسل داده می‌شود.

۳.۲ - روایت دوم

روایت احمد بن عمر از امام رضا (علیه‌السّلام):
الْحُسَیْن بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ اَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَّالِ اَوْ غَیْرِهِ عَنِ الرِّضَا (علیه‌السّلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ اِنَّهُمْ یُحَاجُّونَّا یَقُولُونَ اِنَّ الْاِمَامَ لَا یَغْسِلُهُ اِلَّا الْاِمَامُ قَالَ فَقَالَ مَا یُدْرِیهِمْ مَنْ غَسَلَهُ فَمَا قُلْتَ لَهُمْ قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قُلْتُ لَهُمْ اِنْ قَالَ مَوْلَایَ اِنَّهُ غَسَلَهُ تَحْتَ عَرْشِ رَبِّی فَقَدْ صَدَقَ وَ اِنْ قَالَ غَسَلَهُ فِی تُخُومِ الْاَرْضِ فَقَدْ صَدَقَ قَالَ لَا هَکَذَا قَالَ فَقُلْتُ فَمَا اَقُولُ لَهُمْ قَالَ قُلْ لَهُمْ اِنِّی غَسَلْتُهُ فَقُلْتُ اَقُولُ لَهُمْ اِنَّکَ غَسَلْتَهُ فَقَالَ نَعم.
وشاء گوید: احمد بن عمر بود یا دیگری که گفت به حضرت رضا (علیه‌السّلام) عرض کردم: آنها (واقفیه که منکر امامت امام رضا (علیه‌السّلام) و نیز منکر وفات پدرش هستند) با ما مشاجره می‌کنند و می‌گویند: امام را جز امام غسل نمی‌دهد (پس چگونه می‌گویید موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) در بغداد وفات یافته، در صورتی که شما در مدینه بودید) فرمود: آنها چه می‌دانند کی او را غسل داده است؟ تو به آنها چه جواب دادی؟ عرض کردم: قربانت، من به آنها گفتم: اگر مولایم بگوید، خودم او را در زیر عرش پروردگار غسل داده‌ام راست گفته است و اگر بگوید در دل زمین غسل داده‌ام راست گفته؛ فرمود: این چنین نگو! عرض کردم پس چه بگویم؟ فرمود: به آنها بگو من غسلش داده‌ام. عرض کردم: بگویم شما غسلش داده‌اید؟ فرمود: آری.

این روایت نشان می‌دهد که مساله غسل امام توسط امام در زمان ائمه مشهور بوده و از ضروریات به‌شمار می‌آمده است و امام رضا (علیه‌السّلام) غسل پدرش را هرچند فرسنگ‌ها از وی دور بوده است، به خودش نسبت داده است.

۳.۳ - روایت سوم

روایت اسماعیل بن سهل با یک واسطه از امام رضا (علیه‌السّلام):
مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ عَنْ جََعفرِ بْنِ اَحْمَدَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ اِسْمَاعِیلَ بْنِ سَهْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ اَصْحَابِنَا وَ سَاَلَنِی اَنْ اَکْتُمَ اسْمَهُ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ الرِّضَا (علیه‌السّلام) فَدَخَلَ عَلَیْهِ عَلِیُّ بْنُ اَبِی حَمْزَةَ وَ ابْنُ السَّرَّاجِ وَ ابْنُ الْمُکَارِی....... . قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (ابْنُ اَبِی حَمْزَةَ) اِنَّا رَوَیْنَا عَنْ آبَائِکَ ( (علیهم‌السّلام) ) اَنَّ الْاِمَامَ لَا یَلِی اَمْرَهُ اِلَّا اِمَامٌ مِثْلُهُفَقَالَ لَهُ اَبُو الْحَسَنِ فَاَخْبِرْنِی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) کَانَ اِمَاماً اَوْ کَانَ غَیْرَ اِمَامٍ قَالَ کَانَ اِمَاماً قَالَفَمَنْ وَلِیُّ اَمْرِهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ وَ اَیْنَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ کَانَ مَحْبُوساً فِی یَدِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ خَرَجَ وَ هُمْ کَانُوا لَا یَعْلَمُونَ حَتَّی وَلِیَ اَمْرَ اَبِیهِ ثُمَّ انْصَرَفَ فَقَالَ لَهُ اَبُو الْحَسَنِ (علیه‌السّلام) اِنَّ هَذَا [۲۱]     اَمْکَنَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) اَنْ یَاْتِیَ کَرْبَلَاءَ فَیَلِیَ اَمْرَ اَبِیهِ فَهُوَ یُمْکِنُ صَاحِبَ الْاَمْرِ اَنْ یَاْتِیَ بَغْدَادَ فَیَلِیَ اَمْرَ اَبِیهِ ثُمَّ یَنْصَرِفَ وَ لَیْسَ فِی حَبْسٍ ولَا فِی اِسَارٍ.... .

اسماعیل بن سهل گفت: یکی از اصحاب این چنین گفت ولی تقاضا کرد اسمش را نبرم؛ گفت: خدمت حضرت رضا (علیه‌السّلام) بودم؛ علی بن ابی حمزه و ابن سراج و ابن مکاری وارد شدند.
ابن ابی حمزه (رهبر این گروه واقفه) به هشتمین امام (علیه‌السّلام) گفت: «از پدران شما روایت است که کار غسل و کفن و نماز امام معصوم را جز امام معصوم انجام نمی‌دهد، اگر شما امام پس از پدرت حضرت کاظم (علیه‌السّلام) هستی، چرا بر پیکر او نماز نخواندی؟ حضرت در پاسخ این مرد فرمودند: «آیا حضرت حسین (علیه‌السّلام) از نظر شما امام راستین نیست؟ علی بن ابی حمزة بطائنی گفت: «چرا! » فرمود: پس چه کسی بر او نماز خواند؟
پاسخ داد: «حضرت سجاد (علیه‌السّلام)»، حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «امام سجاد (علیه‌السّلام) کجا بود؟ او که در زندان دژخیم اموی عبیدالله زندانی بود.»
پاسخ داد: «آن حضرت در پرتو اعجاز و قدرت ویژه امامت از زندان خارج شد و به کربلا آمد و پس از انجام امور بی‌آنکه زندانبانان بدانند، بازگشت.»
حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «اگر این کار بر امام سجاد (علیه‌السّلام) که آن روزها در زندان و اسارت بود ممکن باشد، پس چرا به امام راستین دیگری که در زندان و اسارت هم نبود، ممکن نباشد که از مدینه به بغداد بشتابد و بر پیکر مطهر پدر نماز بخواند و آنگاه به مدینه باز گردد؟»

آنچه از این روایات استفاده می‌شود، این است که امام را به جزء امام نمی‌تواند غسل بدهد. این مساله تا آنجایی مشهور بوده که «گروه واقفیه» از این‌راه برای صحت ادعای خویش در عصر حضرت رضا (علیه‌السّلام) استدلال می‌کردند؛ ولی امام رضا (علیه‌السّلام) با جواب نقضی به آنها، استدلال آنها را باطل کرده و ثابت کردند که امام بعدی هرچند هنگام مرگ امام قبلی در جای دوری باشد؛ ولی با عنایت و قدرت خدادادی. (طی الارض) خود را به آن امام می‌رساند و خود شخصا مراسم تدفین و تغسیل و نماز او را انجام می‌دهد.

شیخ عباس قمی دراین باره چنین می‌گوید:
اعلم انه قد ثبت فی محله انه لا یلی امر المعصوم الا المعصوم و ان الامام لا یغسله الا الامام، و لو قبض امام فی المشرق و کان وصیه فی المغرب لجمع اللّه بینهما.
بدان که در جای خود ثابت شده است که متولی دفن و کفن معصوم باید معصوم باشد و امام را جز امام غسل ندهد و اگر امامی در مشرق از دنیا برود و وصی او در مغرب باشد، خدا آنها را به هم می‌رساند.


حال با روشن شدن مساله غسل امام، می‌خواهیم بدانیم که غسل و دفن و کفن امام زمان (علیه‌السّلام) به‌عهده کدام معصوم خواهد بود؟.
روایاتی وجود دارد که در اواخر عمر حضرت مهدی (عجل)، امام حسین (علیه‌السّلام) و اصحابش زنده می‌شوند و امام زمان (علیه‌السّلام) بعد از آنکه جدش امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش را به مردم معرفی می‌کند از دنیا می‌رود و امام حسین (علیه‌السّلام)، غسل، کفن، حنوط و دفن ایشان را به‌عهده می‌گیرد.
روایاتی در بیان و تعیین مصداق آیه ۶ سوره اسراء «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ اَمْدَدْناکُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ اَکْثَرَ نَفیرا؛ سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم و شما را به‌وسیله دارایی‌ها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار می‌دهیم»، نقل شده است که به موضوع غسل و کفن و دفن امام زمان (عجل) هم اشاره کرده است.

۳.۱ - روایت اول

روایت صالح بن سهل از امام صادق (علیه‌السّلام):
عن صالح بن سهل عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) … (ثم رددنا لکم الکرة علیهم وامددناکم باموال وبنین وجعلناکم اکثر نفیرا)، خُرُوجُ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) فِی الْکَرَّةِ فِی سَبْعِینَ رَجُلًا مِنْ اَصْحَابِهِ الَّذِینَ قُتِلُوا مَعَهُ عَلَیْهِمُ الْبِیضُ الْمُذَهَّبُ لِکُلِّ بِیضَةٍ وَجْهَانِ وَ الْمُؤَدِّی اِلَی النَّاسِ اَنَّ الْحُسَیْنَ قَدْ خَرَجَ فِی اَصْحَابِهِ حَتَّی لَا یَشُکَّ فِیهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ اَنَّهُ لَیْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَیْطَانٍ الْاِمَامُ الَّذِی بَیْنَ اَظْهُرِ النَّاسِ یَوْمَئِذٍ فَاِذَا اسْتَقَرَّ عِنْدَ الْمُؤْمِنِ اَنَّهُ الْحُسَیْنُ لَا یَشُکُّونَ فِیهِ وَ بَلَغَ عَنِ الْحُسَیْنِ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَیْنَ اَظْهُرِ النَّاسِ وَ صَدَّقَهُ الْمُؤْمِنُونَ بِذَلِکَ جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَیَکُونُ الَّذِی یَلِی غُسْلَهُ وَ کَفْنَهُ وَ حَنُوطَهُ وَ اِیلَاجَهُ حُفْرَتَهُ الْحُسَیْنَ وَ لَا یَلِی الْوَصِیَّ اِلَّا الْوَصِیُّوَ زَادَ اِبْرَاهِیمُ فِی حَدِیثِهِ ثُمَّ یَمْلِکُهُمُ الْحُسَیْنُ حَتَّی یَقَعَ حَاجِبَاهُ عَلَی عَیْنَیْهِ.

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: مقصود، از آیه «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ»، خروج و رجعت امام حسین (علیه‌السّلام) با هفتاد تن از اصحابش است که با او کشته شدند در حالی که کلاه خودهای زرّین بر سر دارند که هر کلاه خودی، دو رو دارد؛ و به مردم خبر می‌دهند که این حسین (علیه‌السّلام) است که با اصحابش رجعت کرده و بیرون آمده تا مؤمنان در مورد او دچار شک و تردید نشوند و خیال نکنند که او شیطان یا دجّال است. این درحالی است که هنوز حجت بن الحسن (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در میان مردم است، و چون در دل مؤمنان استوار شود که او حسین (علیهالسّلام) است، و ایشان را به‌خاطر همین تصدیق کردند، اجل امام دوازدهم که حجت است فرا رسد، همان امام حسین (علیه‌السّلام) خواهد بود که او را غسل می‌دهد و کفن و حنوط می‌کند و به خاکش می‌سپارد، و عهده‌دار تجهیز جنازه وصی نشود مگر وصی و امام.
و ابراهیم در این حدیث آورده است که پس از رحلت امام زمان (عجل) و تدفین ایشان، امام حسین (علیه‌السّلام) عهده‌دار حکومت جهانی ایشان می‌شوند و به قدری حکومت می‌کنند که از کثرت سن، ابروهایش روی دیدگان مبارکش را می‌پوشاند.

۳.۲ - روایت دوم

روایت عبدالله بن قاسم از امام صادق (علیه‌السّلام):
عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْاَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْبَطَلِ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام). ... . «. ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِم، خُرُوجُ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) فِی سَبْعِینَ مِنْ اَصْحَابِهِ عَلَیْهِمُ الْبَیْضُ الْمُذَهَّبُ لِکُلِّ بَیْضَةٍ وَجْهَانِ الْمُؤَدُّونَ اِلَی النَّاسِ اَنَّ هَذَا الْحُسَیْنَ قَدْ خَرَجَ حَتَّی لَا یَشُکَّ الْمُؤْمِنُونَ فِیهِ وَ اَنَّهُ لَیْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَیْطَانٍ وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَیْنَ اَظْهُرِهِمْ فَاِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اَنَّهُ الْحُسَیْنُ (علیه‌السّلام) جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَیَکُونُ الَّذِی یُغَسِّلُهُ وَ یُکَفِّنُهُ وَ یُحَنِّطُهُ وَ یَلْحَدُهُ فِی حُفْرَتِهِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ) (علیه‌السّلام) (وَ لَا یَلِی الْوَصِیَّ اِلَّا الْوَصِی).

۳.۳ - روایت سوم

در روایت دیگری که از مختصر البصائر و بحار الانوار نقل می‌کنیم به این نکته هم اشاره شده است که اولین شخصی که رجعت می‌کند، امام حسین (علیه‌السّلام) است که متکفّل غسل و تدفین فرزندش امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌شود.
روایت عقبه از امام صادق (علیه‌السّلام):
مِمَّا رَوَاهُ لِی السَّیِّدُ الْجَلِیلُ بَهَاءُ الدِّینِ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الْحَمِیدِ الْحُسَیْنِیُّ رَوَاهُ بِطَرِیقِهِ عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْاِیَادِیِّ یَرْفَعُهُ اِلَی اَحْمَدَ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ اَبِیهِ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) سُئِلَ عَنِ الرَّجْعَةِ اَ حَقٌّ هِیَ؟ قَالَ: نَعَمْ. فَقِیلَ لَهُ: مَنْ اَوَّلُ مَنْ یَخْرُجُ؟ قَالَ الْحُسَیْنُ یَخْرُجُ عَلَی اَثَرِ الْقَائِمِ (علیه‌السّلام). قُلْتُ: وَ مَعَهُ النَّاسُ کُلُّهُمْ؟ قَالَ: لَا بَلْ کَمَا ذَکَرَ اللَّهُ تَعَالَی فِی کِتَابِهِ «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَاْتُونَ اَفْواجاً» قَوْمٌ بَعْدَ قَوْمٍ.
وَ عَنْهُ (علیه‌السّلام) وَ یُقْبِلُ الْحُسَیْنُ (علیه‌السّلام) فِی اَصْحَابِهِ الَّذِینَ قُتِلُوا مَعَهُ وَ مَعَهُ سَبْعُونَ نَبِیّاً کَمَا بَعَثُوا مَعَ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ فَیَدْفَعُ اِلَیْهِ الْقَائِمُ (علیه‌السّلام) الْخَاتَمَ فَیَکُونُ الْحُسَیْنُ (علیه‌السّلام) هُوَ الَّذِی یَلِی غُسْلَهُ وَ کَفْنَهُ وَ حَنُوطَهُ وَ یُوَارِیهِ فِی حُفْرَتِهِ.

شیخ حسن بن سلیمان در کتاب «منتخب البصائر» از بهاءالدین سیدعلی بن عبدالحمید حسینی باسناد خود از احمد بن عقبه از پدرش روایت می‌کند که از حضرت صادق (علیه‌السّلام) پرسیدند: آیا رجعت صحیح است؟ فرمود: آری. گفتند: نخستین کسی که می‌آید کیست؟ فرمود: حسین (علیه‌السّلام) است که بعد از ظهور قائم (علیه‌السّلام) می‌آید.
عرض شد آیا همه مردم با او هستند؟ فرمود: نه بلکه چنان است که خدا می‌فرماید: «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَاْتُونَ اَفْواجاً؛» مردمی بعد از مردمی می‌آیند. و هم آن حضرت فرمود: امام حسین (علیه‌السّلام) با یارانش که با وی کشته شدند در حالی که هفتاد پیغمبری که با حضرت موسی بن عمران برانگیخته شدند با اوست، بازگشت به دنیا می‌کنند. قائم، انگشتر خود را به امام حسین (علیه‌السّلام) می‌دهد چون قائم رحلت کند، امام حسین (علیه‌السّلام) او را غسل می‌دهد و کفن می‌کند و حنوط کرده در قبر می‌گذارد.

طبق این روایات از بین امامان کسی که امام زمان (علیه‌السّلام) را غسل و کفن و دفن می‌کند، امام حسین (علیه‌السّلام) است که هنگام نزدیک شدن رحلت امام مهدی (علیه‌السّلام) زنده می‌شود و حکومت جهانی فرزندش را ادامه می‌دهد.


در راوایات فراوانی که ذکر شد به این نتیجه رسیدیم که غسل انبیاء و امامان و معصومان فقط توسط اوصیاء و معصومان دیگر انجام می‌شود؛ ولی در مقابل این روایات، احادیثی به چشم می‌خورد که در آنها غسل امام و یا معصوم به غیر امام و یا غیر معصوم موکول شده است.
در اینجا روایات مربوط به غسل امام کاظم (علیه‌السّلام) را بررسی می‌کنیم:

۱.۱.۱ - روایت اول

روایت ابی‌سمال از امام رضا (علیه‌السّلام):
مُعَاوِیَةُ بْنُ حُکَیْمٍ عَنْ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اَبِی سَمَّالٍ قَالَ: کَتَبْتُ اِلَی اَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه‌السّلام) اَنَّا قَدْ رَوَیْنَا عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) اَنَّ الْاِمَامَ لَایُغَسِّلُهُ اِلَّا الْاِمَامُ وَ قَدْ بَلَغَنَا هَذَا الْحَدِیثُ فَمَا تَقُولُ فِیهِ فَکَتَبَ اِلَیَّ اَنَّ الَّذِی بَلَغَکَ هُوَ الْحَقُّ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ بَعْدَ ذَلِکَ فَقُلْتُ لَهُ- اَبُوکَ مَنْ غَسَّلَهُ وَ مَنْ وَلِیَهُ فَقَالَ لَعَلَّ الَّذِینَ حَضَرُوهُ اَفْضَلُ مِنَ الَّذِینَ تَخَلَّفُوا عَنْهُ قُلْتُ وَ مَنْ هُمْ قَالَ حَضَرُوهُ الَّذِینَ حَضَرُوایوسف (علیه‌السّلام) مَلَائِکَةُ اللَّهِوَ رَحْمَتُه.

ابوسمال گوید: نوشتم بر امام رضا (علیه‌السّلام) که بر ما از ابا عبدالله (علیه‌السّلام) روایت شده است که امام را جز امام غسل نمی‌دهد این حدیث بر ما رسیده است نظر شما در این‌باره چیست؟
امام نوشت آنچه بر شما رسیده حق است، سمال گوید: بعد از آن جریان بر امام رضا (علیه‌السّلام) داخل شدم و گفتم پدرت را چه کسی غسل داد و چه کسی متولی امر او شد، فرمود: شاید کسانی که بر این کار حاضر شدند بهتر بودند از کسانی که از این امر تخلف کردند (حاضرنشدند)، گفتم آنها چه کسانی بودند؟ فرمود: بر او (امام کاظم (علیه‌السّلام) حاضر شدند همان کسانی که بر یوسف حاضر شدند که آنها ملائکه خدا بودند.

۱.۱.۲ - روایت دوم

روایت طلحه از امام رضا (علیه‌السّلام):
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمُعَلَّی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ طَلْحَةَ قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا (علیه‌السّلام) اِنَّ قال: قلت للرضا (علیه‌السّلام): اِنَّ الْاِمَامَ لَا یُغَسِّلُهُ اِلَّا الْاِمَامُ، فَقَالَ امَا تَدْرُونَ مَنْ حَضَرَ یُغَسِّلُهُ قَدْ حَضَرَهُ خَیْرٌ مِمَّنْ غَابَ عَنْهُ الَّذِینَ حَضَرُوا یُوسُفَ فِی الْجُبِّ.

طلحه گوید: به امام رضا (علیه‌السّلام) عرض کردم: امام را جز امام غسل نمی‌دهد؟ فرمود: آیا نمی‌دانید چه کسی برای غسلش حاضر می‌شود؟ کسی حاضر شود که بهتر است از آنکه از او غایب است همان کسانی که در چاه نزد یوسف حاضر شدند، زمانی که ابوین و خانواده‌اش از او غایب بودند.
آنچه از ظاهر این دو روایت استفاده می‌شود این است که ملائکه برای غسل امام کاظم (علیه‌السّلام) حاضر شدند، زیرا آنها بودند که در چاه به یاری یوسف رسیدند.
====نقد دو روایت====
این دو روایت، غسل دادن امام را نفی نمی‌کند و شاید از نظر تقیه صادر شده باشد. همچنان که علامه مجلسی بر تقیه حمل می‌کند
لعل الخبرین محمولان علی التقیة اما من اهل السنة او من نواقص العقول من الشیعة مع ان کلا منهما صحیح فی نفسه اذ الرحمة فی الخبر الاول اشارة الی الامام و فی الخبر الثانی لم ینف صریحا حضور الامام و حضور الملائکة لا ینافی حضوره و سیاتی فی باب تاریخ موسی (علیه‌السّلام) اخبار کثیرة دالة علی حضور الرضا (علیه‌السّلام) عند الغسل.
شاید بشود این دو خبر را بر تقیه حمل کرد یا به‌جهت وجود مخالف و یا به ‌خاطر شیعیان ضعیف العقل، هرکدام که باشد در جای خود صحیح است؛ چون رحمت در خبر اول اشاره به امام است و در خبر دوم نیز صریحا حضور امام را نفی نکرد و حضور ملائکه نیز با حضور امام منافات ندارد.


روایت امام صادق (علیه‌السّلام):
اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ اَحْمَدُ بْنُ اِسْحَاقَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی عَنْ بَعْضِ اَصْحَابِنَا عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هَبَطَ جَبْرَئِیلُ وَ مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّوحُ الَّذِینَ کَانُوا یَهْبِطُونَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ قَالَ فَفُتِحَ لِاَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ بَصَرُهُ فَرَآهُمْ فِی مُنْتَهَی السَّمَاوَاتِ اِلَی الْاَرْضِیُغَسِّلُونَ النَّبِیَّ مَعَهُ وَ یُصَلُّونَ مَعَهُ عَلَیْهِ وَ یَحْفِرُونَ لَهُوَ اللَّهِ مَا حَفَرَ لَهُ غَیْرُهُمْ حَتَّی اِذَا وُضِعَ فِی قَبْرِهِ نَزَلُوا مَعَ مَنْ نَزَلَ فَوَضَعُوهُ فَتَکَلَّمَ وَفُتِحَ لِاَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه‌السّلام) سَمْعُهُ فَسَمِعَهُ یُوصِیهِمْ بِهِ فَبَکَی وَ سَمِعَهُمْ یَقُولُونَ لَا نَاْلُوهُ جُهْداً وَاِنَّمَا هُوَ صَاحِبُنَا بَعْدَکَ اِلَّا اَنَّهُ لَیْسَ یُعَایِنُنَا بِبَصَرِهِ بَعْدَ مَرَّتِنَا هَذِهِ حَتَّی اِذَا مَاتَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه‌السّلام) رَاَی الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ مِثْلَ ذَلِکَ الَّذِی رَاَی وَ رَاَیَا النَّبِیَّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اَیْضاً یُعِینُ الْمَلَائِکَةَمِثْلَ الَّذِی صَنَعُوا بِالنَّبِیِّ حَتَّیاِذَا مَاتَ الْحَسَنُ رَاَی مِنْهُ الْحُسَیْنُ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَاَی النَّبِیَّ وَ عَلِیّاً یُعِینَانِ الْمَلَائِکَةَ حَتَّی اِذَا مَاتَ الْحُسَیْنُ رَاَی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَاَی النَّبِیَّ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ یُعِینُونَ الْمَلَائِکَةَ حَتَّی اِذَا مَاتَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ رَاَی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَاَی النَّبِیَّ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ یُعِینُونَ الْمَلَائِکَةَ حَتَّی اِذَا مَاتَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ رَاَی جَعْفَرٌ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَاَی النَّبِیَّ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یُعِینُونَ الْمَلَائِکَةَ حَتَّی اِذَا مَاتَ جَعْفَرٌ رَاَی مُوسَی مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ هَکَذَا یَجْرِی اِلَی آخِرِنَا.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: وقتی که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبض روح شد، جبرئیل با فرشتگانی که در شب قدر هبوط می‌کردند، پایین آمد. علی (علیه‌السّلام) چشمان خود را باز کرد و آنان را دید که از انتهای آسمان‌ها تا زمین کشیده شده‌اند. آنگاه پیامبر را با کمک علی (علیه‌السّلام) غسل دادند و بر آن حضرت نماز خواندند و برای او قبری حفر نمودند و کسی غیر از آنان برای حضرت قبری نکند.
و هنگامی که پیامبر در قبرش گذاشته شد، سخن گفت و گوش علی (علیه‌السّلام) باز شد و شنید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، علی (علیه‌السّلام) را به آنان سفارش می‌کرد و از ملائکه شنید که می‌گفتند: هر آنچه از دست ما بر آید برای کمک به او (حضرت علی (علیه‌السّلام)) انجام خواهیم داد، او پیشوای ما بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و او دیگر ما را با چشم سر نخواهد دید، و تنها صدای ما را خواهد شنید.
تا اینکه امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) از دنیا رفت و امام حسن مانند آنچه را که پدرش دیده بود، دید و دید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز به ملائکه کمک می‌کرد. و هنگام وفات امام حسن (علیه‌السّلام)، امام حسین (علیه‌السّلام) مثل همین را دید و دید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) نیز به ملائکه کمک می‌کردند.
و هنگام شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، امام سجّاد (علیه‌السّلام) مثل همین را رؤیت نمود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن (علیهما‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.
و وقت وفات امام سجّاد (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) مانند همین را مشاهده کرد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن و امام حسین (علیهم‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.
و موقع رحلت امام باقر (علیه‌السّلام)، امام صادق (علیه‌السّلام) مثل همین را دید. که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن و امام حسین و امام سجاد (علیهم‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.
و هنگام فوت امام صادق (علیه‌السّلام)، امام کاظم (علیه‌السّلام) همین‌طور مشاهده فرمودند و همین‌طور است تا آخر.

همین روایت را قطب‌الدین راوندی با‌ اندکی تفاوت از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل می‌کند.
همچنین سید بحرانی این روایت را از امام‌ هادی (علیه‌السّلام) نقل می‌کند.

۶.۱ - بررسی روایت

آنچه که از این روایت می‌شود برداشت کرد این است که ملائکه که خود معصوم هستند در عالم باطن در مراسم غسل و کفن و دفن ائمه شرکت می‌کنند و به معصوم بعدی کمک می‌کنند. و این منافاتی با غسل معصوم توسط معصوم دیگر ندارند.
همچنین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سایر امامانی که قبل از این امام از دنیا رفته‌اند نیز در تجهیز امام بعد، کمک می‌کنند.


روایت نقل شده است که امام سجاد (علیه‌السّلام) به‌ ام ولد خود سفارش کرد او را غسل دهد که این با روایات تعارض دارد.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِاِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ کَلُّوبٍ عَنْ اِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ اَبِیهِاَنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ (علیهما‌السّلام) اَوْصَی اَنْ تُغَسِّلَهُ اُمُ وَلَدٍ لَهُ اِذَا مَاتَ فَغَسَّلَتْهُ.
امام صادق (علیه‌السّلام) از پدر بزرگوارش نقل می‌کند که امام علی بن حسین (علیه‌السّلام) وصیت کرده‌ ام ولدش، وی را غسل دهد و زمانی که از دنیا رفت‌ ام ولد غسلش داد.

۷.۱ - نقد روایت

علامه مجلسی، این روایت را ضعیف دانسته و سپس چنین می‌گوید:
لعله (علیه‌السّلام) انما اوصی بذلک تقیة، لئلا یتعرض المخالفون لغسله، فیتمکن الامام من غسله علی نهج الحق، لانه معلوم من مذهب الشیعة و اخبارهم ان الامام لا یغسله الا امام. و یحتمل ان تکون معاونة للامام (علیه‌السّلام) فی غسله.

شاید امام سجاد (علیه‌السّلام) این وصیت را از باب تقیه فرموده باشد تا دشمنان متعرض و مزاحم غسل او نشوند تا امام باقر (علیه‌السّلام) طبق روش حق، تمکن از غسل دادن را پیدا کند زیرا غسل امام نزد مذهب شیعه معلوم است و اخبار آنها بر این دلالت دارد که امام را غیر امام غسل نمی‌دهد و احتمال هم دارد که وصیت بر‌ ام ولد به‌خاطر کمک کردن به امام باقر (علیه‌السّلام) باشد.
این روایت هرچند به ظاهر با روایات قبلی تعارض دارد؛ ولی این یک روایت آن هم با سند ضعیف، توان معارضه با احادیث فراوانی که تصریح می‌کند امام را امام غسل می‌دهد ندارد. ضمن این‌که بزرگان شیعه این روایت را حمل بر تقیه کرده‌اند.

شیخ حرعاملی در ذیل این روایت می‌گوید: اَقُولُ: الْمَرْوِیُّ فِی اَحَادِیثَ کَثِیرَةٍ اَنَّ الْاِمَامَ لَا یُغَسِّلُهُ اِلَّا اِمَامٌ فَمَعْنَی الْوَصِیَّةِ هُنَا الْمُسَاعَدَةُ عَلَی الْغُسْلِ وَ الْمُشَارَکَةُ فِیهِ کَمَا مَرَّ فِی حَدِیثِ اَسْمَاءَ اَوْ بَیَانُ الْجَوَازِ اَوِ التَّقِیَّةُ وَ اِنْ کَانَ الْمُتَوَلِّی لَهُ بَاطِناً هُوَ الْبَاقِرُ (علیه‌السّلام) کَمَا وَقَعَ التَّصْرِیحُ بِهِ فِی الْاَخْبَارِ وَ اللَّهُ اَعْلَمُ.

من می‌گویم: آنچه که در روایات فراوان نقل شده است، این است که امام را غیر امام غسل نمی‌دهد و وصیت در اینجا به معنی مساعدت و مشارکت است مانند حدیث اسماء یا اینکه به معنی جواز است و یا از باب تقیه است هرچند از نظر باطن و واقع، متولی این کار امام باقر (علیه‌السّلام) بوده است همچنان که در اخبار به آن تصریح شده است.

همچنین علامه مجلسی در کتاب روضة المتقین و بحار الانوار این وصیت را حمل بر مقدمات غسل می‌کند و بیان می‌کند که این وصیت برای تقیه بوده است تا به امام باقر (علیه‌السّلام) آسیبی نرسد.
بنابراین با بررسی روایات فراوان که به حد مستفیض می‌رسد به این نتیجه می‌رسیم که متولی امر تغسیل و تدفین و تکفین معصوم و امام به‌عهده معصوم و امام دیگر است و این روایت توان تعارض با روایات قبلی را ندارد.


روایاتی وجود دارد که حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) قبل از شهادت غسل کرد و این با روایاتی که می‌گوید غسل معصوم به‌عهده معصوم دیگر است، منافات دارد:

۳.۱ - روایت اول

ابْنُ حَمَّوَیْهِ عَنْ اَبِی الْحُسَیْنِ عَنْ اَبِی خَلِیفَةَ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی رَجَاءٍ عَنْ اِبْرَاهِیمَ عَنْ سَعْدٍ عَنْ اَبِی اِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی رَافِعٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ سَلْمَی امْرَاَةِ اَبِی رَافِعٍ قَالَتْ مَرِضَتْ فَاطِمَةُ فَلَمَّا کَانَ الْیَوْمُ الَّذِی مَاتَتْ فِیهِ قَالَتْ هَیِّئِی لِی مَاءً فَصَبَبْتُ لَهَا فَاغْتَسَلَتْ کَاَحْسَنِ مَا کَانَتْ تَغْتَسِلُ ثُمَّ قَالَتِ ائْتِینِی بِثِیَابٍ جُدُدٍ فَلَبِسَتْهَا ثُمَّ اَتَتِ الْبَیْتَ الَّذِی کَانَتْ فِیهِ فَقَالَتِ افْرُشِی لِی فِی وَسَطِهِ ثُمَّ اضْطَجَعَتْ وَ اسْتَقْبَلَتِ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَتْ یَدَهَا تَحْتَ خَدِّهَا وَ قَالَتْ اِنِّی مَقْبُوضَةٌ الْآنَ فَلَا اُکْشَفَنَّ فَاِنِّی قَدِ اغْتَسَلْتُقَالَتْ وَ مَاتَتْ فَلَمَّا جَاءَ عَلِیٌّ اَخْبَرْتُهُ فَقَالَ لَا تُکْشَفُ فَحَمَلَهَا یَغْسِلُهَا علیهما السلام.

شیخ طوسی از سلمی همسر ابورافع روایت کرده: در آن روزی که حضرت زهرا می‌خواست از دنیا رحلت کند به من فرمود: آبی برای من بیاور. آب را حاضر کردم و او با آن غسل نیکویی به‌جای آورد و سپس گفت: لباس‌های جدیدی نزد من بیاور. وقتی من لباس‌ها را آوردم و او آنها را پوشید وارد خانه شد و فرمود: بسترم را در میان خانه بینداز. آنگاه آن بانو رو به قبله خوابید و دست‌های مبارک خود را زیر گونه خویش نهاد و فرمود: من به زودی قبض روح می‌شوم، مبادا لباس من در آورده شود، زیرا من غسل کرده‌ام. این به فرمود و از دنیا رفت.
هنگامی که حضرت علی آمد و من جریان را برایش شرح دادم فرمود: آری مبادا بدن فاطمه باز و بدون لباس باشد. آنگاه آن بزرگوار جسد زهرای اطهر را برد و غسل داد.

۳.۲ - روایت دوم

رَوَی مَرْفُوعاً اِلَی سَلْمَی اُمِّ بَنِی رَافِعٍ قَالَتْ کُنْتُ عِنْدَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فِی شَکْوَاهَا الَّتِی مَاتَتْ فِیهَا قَالَتْ فَلَمَّا کَانَ فِی بَعْضِ الْاَیَّامِ وَ هِیَ اَخَفُّ مَا نَرَاهَا فَغَدَا عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ فِی حَاجَتِهِ وَ هُوَ یَرَی یَوْمَئِذٍ اَنَّهَا اَمْثَلُ مَا کَانَتْ فَقَالَتْ یَا اُمَّهْ اسْکُبِی لِی غَسْلًا فَفَعَلْتُ فَاغْتَسَلَتْکَاَشَدِّ مَارَاَیْتُهَا ثُمَّ قَالَتْ لِی اَعْطِینِی ثِیَابِیَ الْجُدُدَ فَاَعْطَیْتُهَا فَلَبِسَتْ ثُمَّ قَالَتْ ضَعِی فِرَاشِی وَ اسْتَقْبِلِینِی ثُمَّ قَالَتْ اِنِّی قَدْ فَرَغْتُ مِنْ نَفْسِی فَلَا اُکْشَفَنَّ اِنِّی مَقْبُوضَةٌ الْآنَ ثُمَّ تَوَسَّدَتْ یَدَهَا الْیُمْنَی وَ اسْتَقْبَلَتِ الْقِبْلَةَ فَقُبِضَتْ فَجَاءَ عَلِیٌّ (علیه‌السّلام) وَ نَحْنُ نَصِیحُ فَسَاَلَ عَنْهَا فَاَخْبَرْتُهُ فَقَالَ اِذاً وَ اللَّهِ لَا تُکْشَفُ فَاحْتُمِلَتْ فِی ثِیَابِهَا فَغُیِّبَت.

‌ام سلمه گفت: فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از درد پهلو می‌نالید و در بستر بیماری بود، همان بیماری که منتهی به وفات وی گردید، روزی در موقع صبح دیدم که مثل گذشته از درد می‌نالد و علی برای کاری از خانه بیرون رفت، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به من گفت: ‌ام سلمه برای من آب بیاور تا خودم را بشویم. ‌ام سلمه می‌گوید: برای فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آب آوردم و خود را به بهترین وجه که قبلا ندیده بودم شست. بعد فرمود: ‌ام سلمه لباس نوی برایم بیاور، لباس‌هایش را آوردم و آنها را پوشید. فرمود: بستر مرا در وسط خانه پهن کن، ‌ام سلمه می‌گوید: این کار را هم انجام دادم. فاطمه (سلام‌الله‌علیها) رو به قبله در وسط خانه خوابید و دست مبارکش را زیر صورتش گذاشت، فرمود: ای‌ ام سلمه! الان من از دنیا می‌روم، خودم را شستم و پاکیزه نمودم، احدی بدن و روی مرا باز نکند و مرا برهنه ننماید، این را فرمود، بعد از لحظاتی در همان‌جا از دنیا رفت، علی (علیه‌السّلام) به‌خانه آمد و جریان فوت (و شهادت) فاطمه(سلام‌الله‌علیها) را برایش نقل کرد.
حضرت نیز فرمود که: پس در این هنگام کشف جامه‌اش نباید کرد پس برداشتند او را با جامه‌اش دفن کردند. در این روایت حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) امر می‌کند که لباس از تنش بیرون نیاورند زیرا ایشان غسلش را انجام داده است.

۳.۳ - روایت سوم

ابْنُ حَمَّوَیْهِ عَنْ اَبِی الْحُسَیْنِ عَنْ اَبِی خَلِیفَةَ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی رَجَاءٍ عَنْ اِبْرَاهِیمَ عَنْ سَعْدٍ عَنْ اَبِی اِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی رَافِعٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ سَلْمَی امْرَاَةِ اَبِی رَافِعٍ قَالَتْ مَرِضَتْ فَاطِمَةُ فَلَمَّا کَانَ الْیَوْمُ الَّذِی مَاتَتْ فِیهِ قَالَتْ هَیِّئِی لِی مَاءً فَصَبَبْتُ لَهَا فَاغْتَسَلَتْ کَاَحْسَنِ مَا کَانَتْ تَغْتَسِلُ ثُمَّ قَالَتِ ائْتِینِی بِثِیَابٍ جُدُدٍ فَلَبِسَتْهَا ثُمَّ اَتَتِ الْبَیْتَ الَّذِی کَانَتْ فِیهِ فَقَالَتِ افْرُشِی لِی فِی وَسَطِهِ ثُمَّ اضْطَجَعَتْ وَ اسْتَقْبَلَتِ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَتْ یَدَهَا تَحْتَ خَدِّهَا وَ قَالَتْ اِنِّی مَقْبُوضَةٌ الْآنَ فَلَا اُکْشَفَنَّ فَاِنِّی قَدِ اغْتَسَلْتُقَالَتْ وَ مَاتَتْ فَلَمَّا جَاءَ عَلِیٌّ اَخْبَرْتُهُ فَقَالَ لَا تُکْشَفُ فَحَمَلَهَا یَغْسِلُهَا ع.

شیخ طوسی از سلمی همسر ابورافع روایت کرده: در آن روزی که حضرت زهرا می‌خواست از دنیا رحلت کند به من فرمود: آبی برای من بیاور. آب را حاضر کردم و او با آن غسل نیکویی به‌جای آورد و سپس گفت: لباس‌های جدیدی نزد من بیاور. وقتی من لباس‌ها را آوردم و او آنها را پوشید وارد خانه شد و فرمود: بسترم را در میان خانه بینداز. آنگاه آن بانو رو به قبله خوابید و دست‌های مبارک خود را زیر گونه خویش نهاد و فرمود: من به زودی قبض روح می‌شوم، مبادا لباس من در آورده شود، زیرا من غسل کرده‌ام. این بفرمود و از دنیا رفت. هنگامی که حضرت علی آمد و من جریان را برایش شرح دادم فرمود: آری مبادا بدن فاطمه باز و بدون لباس باشد. آنگاه آن بزرگوار جسد زهرای اطهر را برد و غسل داد.

در این روایت هر چند حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) امر می‌کند که بدن او بعد از وفاتش پوشیده بماند؛ ولی در آخر روایت به این نکته نیز اشاره شده است که بعد از شهادت حضرت، امام علی (علیه‌السّلام) ایشان را غسل داد.

۸.۴ - روایت چهارم

حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا ابو النَّضْرِ ثنا اِبْرَاهِیمُ بن سَعْدٍ عن مُحَمَّدِ بن اِسْحَاقَ عن عبد اللَّهِ بن علی بن ابی رَافِعٍ عن ابیه عن اُمِّ سَلْمَی قَالَتِ اشْتَکَتْ فَاطِمَةُ شَکْوَاهَا التی قُبِضَتْ فیه فَکُنْتُ اُمَرِّضُهَا فَاَصْبَحَتْ یَوْماً کَاَمْثَلِ ما رَاَیْتُهَا فی شَکْوَاهَا تِلْکَ قالت وَخَرَجَ علی لِبَعْضِ حَاجَتِهِ فقالت یا اُمَّهِاسکبی لی غُسْلاً فَسَکَبْتُ لها غُسْلاً فَاغْتَسَلَتْکَاَ حْسَنِ ما رَاَیْتُهَا تَغْتَسِلُ ثُمَّ قالت یا اُمَّهْ اعطینی ثیابی الْجُدُدَ فَاَعْطَیْتُهَا فَلَبِسَتْهَا ثُمَّ قالت یا اُمَّهْ قدمی لی فراشی وَسَطَ الْبَیْتِ فَفَعَلْتُ وَاضْطَجَعَتْ وَاسْتَقْبَلَتِ الْقِبْلَةَ وَجَعَلَتْ یَدَهَا تَحْتَ خَدِّهَا ثُمَّ قالت یا اُمَّهْ انی مَقْبُوضَةٌ الآنَ وقد تَطَهَّرْتُ فَلاَ یکشفنی اَحَدٌفَقُبِضَتْ مَکَانَهَا قالت فَجَاءَ علی فَاَخْبَرْتُهُ.

احمد بن حنبل از‌ ام سلمی نقل می‌کند که: فاطمه بیمار بود، همان بیماری که به مرگش انجامید، و من از او مراقبت می‌کردم. روزی که حال او بهتر بود و علی (علیه‌السّلام) به خاطر کارهائی که داشت از خانه بیرون رفته بود، به من گفت: برایم آب بیاور.
آب را آوردم غسلی نیکوتر از آنچه دیده بودم، انجام داد. آنگاه گفت: لباس تازه‌ام را بیاور. لباس را آوردم و او پوشید و فرمود: رخت‌خوابش را وسط خانه پهن کنم. آنچه را گفت، انجام دادم و او رو به قبله، دست‌هایش را زیر گونه‌اش قرار داد و به پهلو خوابید و فرمود: ‌ای مادر اجل من رسیده است و من خود را پاکیزه کرده‌ام، پس نباید مرا کسی برهنه کند. (این را گفت) و از دنیا رفت. به دنبال آن علی (علیه‌السّلام) آمد و من جریان را به او گفتم.

در دیگر منابع اهل سنت متن ذیل با‌ اندکی تفاوت نیز اضافه شده است. .... فَجَاءَ علی فَاَخْبَرْتُهُ فقال: والله لا یکشفها احد فدفنها بغسلها ذلک.
[۵۱] زهری، محمد بن سعد (متوفای۲۳۰هـ)، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۷، ناشر: دار صادر - بیروت.


علی (علیه‌السّلام) آمد و من جریان را به او گفتم و ایشان نیز فرمود: به خدا قسم کسی بدن او را مکشوف نمی‌کند پس ایشان حضرت زهرا را با همان غسلی که خودش انجام داده بود، دفن کرد
علامه مجلسی این روایت را از شیخ صدوق و احمد بن حنبل نقل می‌کند.

۸.۵ - کلام علمای شیعه و سنی در نقد این روایت

علمای شیعه و سنی این روایات رو مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند:

۸.۵.۱ - علمای اهل سنت

این روایت را بسیاری از علمای اهل سنت مورد مناقشه قرار داده‌اند؛ ابن کثیر در این رابطه می‌گوید:
وما روی منانها اغتسلت قبل وفاتها واوصت ان لا تغسل بعد ذلک فضعیف لا یعول علیه.
آنچه نقل شده که فاطمه (سلام‌الله‌علیها) قبل از وفات غسل کرد و وصیت کرد که بعد از آن دیگر غسل داده نشود، این ضعیف است و به آن اعتنایی نمی‌شود کرد.

ابن جوزی نیز می‌گوید: هذا حدیث لا یصح. اما محمد بن اسحاق فمجروح شهد انه کذاب: مالک وسلیمان التیمی ووهب بن خالد وهشام بن عروة ویحیی بن سعید. وقال ابن المدینی: یحدث عن المجهولین باحادیث باطلة. ثم ان الغسل انما یکون لحدث الموت فکیف یغتسل قبل الحدث. هذا لا یصح اضافته الی علی وفاطمة رضی الله عنهما، بل یتنزهون عن مثل هذا.

این روایت صحیح نیست؛ اما محمد بن اسحاق مورد جرح واقع شده است، مالک، سلیمان، وهب، هشام و یحیی شهادت داده‌اند که او دروغگو است. و ابن مدینی درباره او می‌گوید: ابن اسحاق، روایات باطلی را از افراد مجهول نقل می‌کند. پس همانا غسل میت در صورتی است که مرگی حادث شده باشد پس چگونه غسل انجام می‌شود قبل از حدوث مرگ؟ و صحیح نیست که این نسبت را به علی (علیه‌السّلام) و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بدهیم؛ بلکه آنها از این کار منزه هستند.

عبدالهادی حنبلی درباره این حدیث چنین می‌گوید: هذا حدیثلا یصح. وکیف یکون صحیحا والغسل انما شرع لحدث الموت فکیف یقع قبله، وحاشا علی وفاطمة ان یخفی علیهما مثل هذا، هذا الحدیث منکر جدا انکرهالامام احمد وغیره، وان کان قد رواه فی مسندهعن ابی النضر عن ابراهیم بن سعد، قال حنبل وسمعت ابا عبدالله انکر حدیث ابراهیم بن سعد عن محمد بن اسحاق ان فاطمة غسلت نفسها وکفنتها.
[۵۵] حنبلی، محمد بن احمد، تنقیح تحقیق احادیث التعلیق، ج۲ ص۱۲۶ تحقیق: ایمن صالح شعبان، الوفاة: ۷۴۴هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۹۹۸م، الطبعة: الاولی.

این روایت صحیح نیست، و چگونه صحیح باشد! در صورتی که غسل میت با به‌وجود آمدن مرگی مشروعیّت پیدا می‌کند؛ پس چطور قبل از مرگ انجام می‌شود و از علی و فاطمه (علیهما‌السّلام) بعید است که چنین چیزی بر آنها پوشیده باشد.
این حدیث به‌طور حتم منکر است و امام احمد و غیر او این را انکار کرده‌اند هرچند وی در مسندش از ابی‌نضر نقل کرده است احمد گفت: و از ابوعبدالله شنیدم که روایت ابراهیم بن سعد از محمد بن اسحاق را که در آن فاطمه (سلام‌الله‌علیها) خودش را غسل و کفن کرد، انکار کرد.

ذهبی نیز گوید: وهذا باطل، لا یلیق ان ینسب الی فاطمة و علی؛ فان الغسل لوجود الموت لا بد منه.
اینکه حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) غسلش را خودش انجام بدهد و حضرت علی (علیه‌السّلام) هم به آن غسل اکتفا کرده باشد، این باطل است. شایسته نیست که این نسبت به فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و علی (علیه‌السّلام) داده شود؛ زیرا غسل میت با وجود مرگ، واجب می‌شود.

عینی در کتاب عمدة القاری درباره غسل حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) گوید: و قال الکرمانی: غسلها علی و صلی علیها و دفنها لیلاً بوصیتها.
کرمانی گفت: حضرت علی (علیه‌السّلام)، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد، نماز بر او خواند و طبق وصیتش شبانه دفنش کرد.

۸.۵.۲ - علمای شیعه

علامه مجلسی درباره این روایات می‌گوید: لعلها (سلام‌الله‌علیها) انما نهت عن کشف العورة والجسد للتنظیف، ولم تنه عن الغسل.
شاید حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) فقط از کشف شدن عورت و جسدش برای نظافت نهی کرده است و از غسل (میت) نهی نکرده است.

و این پاسخ، مطابق متون روایات شیعه نیز هست، چون در متن روایات آمده است که بعد از ابلاغ این وصیت به حضرت، امیرمومنان (علیه‌السّلام) فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد؛ ولی از روی لباس؛ و این نشان می‌دهد که آنچه امیرمومنان (علیه‌السّلام)، از کلام حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) فهمیده‌اند، غسل ندادن ایشان نیست، بلکه پاک بودن بدن حضرت است.

محقق اربلی درباره این روایت می‌گوید: واتفاقهما من طرق الشیعة والسنة علی نقله مع کون الحکم علی خلافه عجیب فان الفقهاء من الطریقین لا یجیزون الدفن الا بعد الغسل الا فی مواضع لیس هذا منه، فکیف رویا هذا الحدیث ولم یعللاه ولا ذکرا فقهه، ولا نبها علی الجواز ولا المنع، ولعل هذا امر یخصها (سلام‌الله‌علیها) وانما استدل الفقهاء علی انه یجوز للرجل ان یغسل زوجته بان علیا غسل فاطمة (علیهما‌السّلام) وهو المشهور.
اتفاق صدوق و احمد بن حنبل بر نقل این روایت از طرق شیعه و سنی، چیز عجیبی است؛ زیرا فقهای طریقین جایز ندانسته‌اند دفن را مگر بعد از غسل، مگر در چند موضع که این از آن موضع نیست، پس چگونه این دو نفر این حدیث را نقل کرده‌اند و معلل نساخته‌اند، و مساله فقهیه آن را ذکر نکرده‌اند، و تنبیه ننموده‌اند بر جواز و منع آن، و شاید که این امر از خصائص حضرت فاطمه (عیها السلام) باشد. و استدلال کرده‌اند فقها بر جواز آنکه مرد تغسیل زوجه خود می‌تواند کرد؛ زیرا که امیرمومنان (علیه‌السّلام) غسل فاطمه (سلام‌الله‌علیها) فرموده چنانچه مشهور است.

سیدمحسن امین چنین می‌گوید: والظاهر ان هذا الغسل الذی اغتسلته (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کان لاجل التنظیف والتطهر لتغسل بعد وفاتها فی ثیابها طاهرة نظیفة ولا تکشف لانه ابلغ فی الستر واقل کلفة علی من یغسلها لا انه کان غسل الاموات لعدم جواز تقدیمه علی الموت فی مثل المقام وتوهم بعضهم انه غسل الاموات ولیس بصواب.
ظاهرا غسلی که آن حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) انجام دادند، از برای تنظیف و تطهیر بود تا پس از وفاتش وی را پاک و طاهر در لباس‌هایش غسل دهند و برهنه‌اش نکنند. زیرا این‌کار به ستر و پوشیدگی نزدیک‌تر بود و کسی که می‌خواست وی را غسل دهد، کارش آسان‌تر می‌شد.اما اگر بگوییم غسلی که فاطمه کرد غسل میت بود، سخن درستی نیست؛ زیرا نمی‌توان غسل میت را پیش از مرگ انجام داد. برخی توهّم کرده‌اند که این غسل، غسل میّت بوده است اما این‌ اندیشه درست نیست.
بنابراین این غسل حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) غسل میت نبوده؛ بلکه بخاطر پاکیزگی و نطافت بوده است.

۸.۶ - روایات غسل حضرت زهراء توسط حضرت علی

این روایات (غسل قبل از وفات)، در صورتی که دلالت بر عدم غسل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) توسط امیرمومنان (علیه‌السّلام) داشته باشد، منافات با روایاتی دارد که حضرت علی (علیه‌السّلام) به‌همراه اسماء بنت عمیس، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل دادند:

۸.۶.۱ - روایت محمد بن موسی

اخبرنا عبدالله بن مسلمة بن قعنب حدثنا عبد العزیز بن ابی حازم عن محمد بن موسی ان علی بن ابی طالب غسل فاطمة.
[۶۲] زهری، محمد بن سعد (متوفای۲۳۰هـ)، الطبقات الکبری، ج۸ ص۲۸، ناشر: دار صادر - بیروت.

محمد بن موسی گوید: همانا علی (علیه‌السّلام) فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد.

ابن قدامه نیز در این‌باره می‌گوید: ما روی ابن المنذر ان علیا (رضی‌الله‌عنه) غسل فاطمة (رضی‌الله‌عنها) واشتهر ذلک فی الصحابة فلم ینکره فکان اجماعا.
آنچه که ابن منذر نقل کرده است که علی (علیه‌السّلام) فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داده است، این مطلب در بین صحابه مشهور بوده و کسی منکر آن نیست و اجماعی است.

۸.۶.۲ - روایت امام حسن بن علی

رَوَی ابْنُ بَابَوَیْهِ مَرْفُوعاً اِلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) اَنَّ عَلِیّاً غَسَّلَ فَاطِمَةَ (علیه‌السّلام).
ابن بابویه روایت کرده به صورت مرفوع از امام حسن بن علی (علیه‌السّلام) که امیرمومنان (علیه‌السّلام)، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد.

۸.۶.۳ - روایت اسماء بنت عمیس

واخبرنا ابوحازم الحافظ انبا ابوالحسن احمد بن عمیر بن یوسف الدمشقی ثنا عبدالله یعنی بن حمزة الزبیری ثنا عبدالله بن نافع عن محمد بن موسی عن عون بن محمد الهاشمی عن امه عن اسماء بنت عمیس ان فاطمة بنت رسول الله اوصت ان یغسلها زوجها علی بن ابی طالب رضی الله عنه فغسلها هو واسماء بنت عمیس.
محمد از مادرش او هم از اسماء نقل می‌کند که فاطمه (سلام‌الله‌علیها) وصیت کرد همسرش علی (علیه‌السّلام) ایشان را غسل دهد؛ پس علی (علیه‌السّلام) و اسماء ایشان را غسلش دادند.
این روایت با سند دیگر در مسند امام شافعی نیز نقل شده است.

صالحی شامی این روایت را حسن می‌داند.قد روی البیهقی باسناد حسن عن اسماء بنت عمیس.
بیهقی با سند «حسن» از اسماء روایت می‌کند....

۸.۶.۴ - روایت دیگری از اسماء

و عن اسماء بنت عمیس ان فاطمة بنت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قالت لاسماء انی قد استقبحت ما یصنع بالنساء انه یطرح علی المراة الثوب فیصفها لمن رای فقالت اسماء یا بنت رسول الله انا اریک شیئا رایته بارض الحبشة قال فدعت بجریدة رطبة فحسنتها ثم طرحت علیها ثوبا فقالت فاطمة (سلام‌الله‌علیها) ما احسن هذا و اجمله لا تعرف به المراة من الرجل قال قالت فاطمة فاذا مت فاغسلینی انت و لا یدخلن علی احد فلما توفیت فاطمة (سلام‌الله‌علیها) جاءت عائشة تدخل علیها فقالت اسماء لا تدخلی فکلمت عائشة ابابکر فقالت ان هذه الخثعمیة تحول بیننا و بین ابنة رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و قد جعلت لها مثل هودج العروس فقالت اسماء لابی بکر امرتنی ان لا یدخل علیها احد و اریتها هذا الذی صنعت و هی حیة فامرتنی ان اصنع لها ذلک فقال ابو بکر اصنعی ما امرتک فانصرف و غسلها علی (علیه‌السّلام) و اسماء.

از اسماء بنت عمیس روایت شده که گفت: فاطمه (سلام‌الله‌علیها) دختر حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به وی فرمود: من این عمل را زشت می‌دانم که یک پارچه روی جنازه زنان می‌اندازند؛ زیرا هرکسی از حجم و وصف آن جنازه آگاه می‌شود. اسماء گفت: ‌ای دختر رسول خدا! من نظیر آن تابوتی را که در سرزمین حبشه دیده‌ام، به تو نشان می‌دهم. آنگاه فرستاد تا شاخه‌های تازه خرما آوردند و او تابوتی نیکو ساخت و یک پارچه روی آن‌انداخت. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمود: چقدر این تابوت خوب است؛ زیرا جنازه‌ای که در میان آن باشد تشخیص داده نمی‌شود که جنازه زن یا جنازه مرد است.
سپس حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به اسماء فرمود: پس از آنکه من مردم تو مرا غسل بده، احدی حق ندارد نزد من بیاید. و هنگامی که فاطمه (سلام‌الله‌علیها) از دنیا رحلت نمود، عایشه آمد که نزد جنازه‌اش برود، اسماء به وی گفت: مبادا نزد فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بروی! عایشه به ابوبکر شکایت کرد و گفت: اسماء نمی‌گذارد من نزد دختر رسول خدا بروم، اسماء یک هودج نظیر هودج عروس برای فاطمه ساخته است.
اسماء در جواب ابوبکر گفت: فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به من دستور داده که کسی نزد جنازه‌اش نرود، من این را در زمان حیات فاطمه (سلام‌الله‌علیها) طبق دستور شخص آن بانو ساخته‌ام. ابوبکر گفت: مانعی ندارد، آنچه را که فاطمه دستور داده انجام بده. ابوبکر این را گفت و بازگشت. آنگاه بدن آن حضرت را علی (علیه‌السّلام) و اسماء غسل دادند.

۸.۶.۵ - روایت ابن عباس

ذَکَرَ وَهْبُ بْنُ مُنَبِّهٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ... یَا عَلِیُّ اَنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنِیَ اللَّهُ مِنْکَ لِاَکُونَ لَکَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اَنْتَ اَوْلَی بِی مِنْ غَیْرِی حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لَا تُعْلِمْ اَحَداً وَ اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ اَقْرَاُ عَلَی وُلْدِیَ السَّلَامَ اِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَمَّا جَنَّ اللَّیْلُ غَسَّلَهَا عَلِیٌّوَ وَضَعَهَا عَلَی السَّرِیر.
یا علی! من فاطمه دختر حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشم. خدا مرا در دنیا و آخرت برای تو تزویج نمود. تو از دیگران برای (غسل و کفن) من مقدم هستی، مرا حنوط کن غسل بده، شبانه مرا دفن کن، شبانه بر بدنم نماز بگذار، شبانه به خاکم بسپار، احدی را از فوت من آگاه نکن من تو را به خدا می‌سپارم و تا روز قیامت به فرزندانم سلام می‌رسانم. موقعی که شب فرا رسید حضرت امیر (علیه‌السّلام)، جسد مقدس حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد و در میان تابوت نهاد.

۸.۶.۶ - روایت محمد بن علی از امام صادق

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) عَنْ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها) مَنْ غَسَّلَهَا قَالَ غَسَّلَهَا اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ- لِاَنَّهَا کَانَتْ صِدِّیقَةً لَمْ یَکُنْ لِیُغَسِّلَهَا اِلَّا صِدِّیقٌ.
از امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) پرسیدند: چه کسی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را غسل داد؟ فرمودند: حضرت امیر؛ زیرا چون حضرت زهرای اطهر (سلام‌الله‌علیها)، صدیقه بود، غیر از شخص صدیق کسی حق نداشت وی را غسل دهد.

بنابراین با وجود روایات فراوان درباره غسل حضرت زهراء (سلام‌الله‌علیها) توسط حضرت علی (علیه‌السّلام) و به همکاری اسماء، به این نتیجه می‌رسیم که غسل قبل از شهادت حضرت، به‌خاطر نظافت بوده است نه غسل میت؛ زیرا غسل میت بعد از مرگ واجب می‌شود و ایشان را حضرت علی (علیه‌السّلام) بعد از شهادت غسل دادند.

۸.۷ - عدم دلالت روایات بر غسل معصوم توسط غیرمعصوم

نکته قابل تامل دیگری که در این روایات وجود دارد، بر فرض صحت و دلالت آنها بر عدم غسل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) توسط امیرمومنان (علیه‌السّلام)، باز دلالت دارد که خود حضرت غسل کرده است؛ و شاید این یکی از احکام اختصاصی معصومین (علیهم‌السّلام) باشد که خود می‌توانسته‌اند قبل از وفات غسل میت خود را انجام دهند.
روایاتی وجود دارد که در آنها اسماء بنت عمیس به‌عنوان غسل دهنده حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بیان شده است (که برخی از آنها در قسمت قبل گذشت): قال (علیه‌السّلام): یا اسماء غسلیها وحنطیها وکفنیها قال: فغسلوها وکفنوها وحنطوها وصلوا علیها لیلا ودفنوها بالبقیع وماتت بعد العصر.
امیرمومنان (علیه‌السّلام) به اسماء فرمود: فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را غسل بده، حنوط کن، کفن بپوشان. موقعی که غسل و کفن آن بانوی بزرگ خاتمه یافت نماز بر بدنش خواندند و شبانه او را در بقیع دفن کردند.

اما روایاتی که دلالت می‌کند که اسماء حضرت فاطمه (علیه‌السّلام) را غسل داده است منافاتی با غسل حضرت علی (علیه‌السّلام) ندارد؛ زیرا در روایات دیگر به این نکته اشاره شده است که اسماء در این غسل به حضرت کمک می‌کرده است.
وَ قَالَتْ اَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ اَوْصَتْ اِلَیَّ فَاطِمَةُ اَنْ لَا یُغَسِّلَهَا اِذَا مَاتَتْ اِلَّا اَنَا وَعَلِیٌّ فَاَعَنْتُ عَلِیّاً عَلَی غُسْلِهَا.
اسماء گوید فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بر من وصیت کرد که ایشان را غسل ندهد؛ مگر من و علی (علیه‌السّلام) و من علی (علیه‌السّلام) را در غسل حضرت یاری کردم.

ابن جوزی می‌گوید: والاصح ان علیا (علیه‌السّلام) غسلها و کانت اسماء تصب علیها.
قول صحیح این است که فاطمه (علیه‌السّلام) را علی (علیه‌السّلام) غسل داد و اسماء آب می‌ریخت.

و حتی اگر فرض کنیم روایاتی که می‌گوید اسماء حضرت را غسل داده است، صحیح باشد و دلالت نیز بر مقصود بکند، باز در تعارض با روایاتی است که سابقا ذکر کردیم و دلالت می‌کرد که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را امیرمومنان (علیه‌السّلام) غسل داده‌اند. آنچه از این روایات استفاده می‌شود این است که غسل حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) توسط حضرت علی (علیه‌السّلام) که معصوم بود، انجام شد و اسماء فقط در این کار همکاری می‌کرد.


بنابراین با نقل احادیث فراوان در زمینه غسل امام و معصوم، به این نتیجه می‌رسیم که متولی امر امام در غسل و تکفین و تدفین او، امام و معصوم دیگر است؛ که این معصومین، شامل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، امامان قبل از وی، و امام بعد از وی، به همراه ملائکه است.
با ضمیمه کردن روایات رجعت امام حسین (علیه‌السّلام) در اواخر عمر امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، به روایات قبلی به این نکته پی می‌بریم که وقتی امام مهدی (علیه‌السّلام) از دنیا رفتند، مراسم تغسیل و خاکسپاری مشهود آن حضرت توسط جدش امام حسین (علیه‌السّلام) انجام می‌شود.


آخرین امام را بعد از رجعت چه کسی غسل می‌دهد؟ روایات فراوانی بر این مطلب دلالت می‌کند که آخرین نفری که از دنیا می‌رود امام و حجت خداست؛ از جمله روایت کافی از امام صادق (علیه‌السّلام):
محمد بن یعقوب، عن محمد بن یحیی، عمن ذکره، عن الحسن بن موسی الخشاب، عن جعفر بن محمد، عن کرام قال: قال ابو عبدالله (علیه‌السّلام): لو کان الناس رجلین لکان احدهما الامام (علیه‌السّلام)، وقال: ان آخر من یموت الامام (علیه‌السّلام) لئلا یحتج احد علی الله انه ترکه بغیر حجة[لله] علیه.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: اگر تنها دو مرد در زمین باشند، باید یکی از آن دو امام باشد و فرمودند: به درستی که آخرین که از دنیا می‌رود امام است تا کسی بر خدای (عزّوجلّ) احتجاج نکند که او را بدون حجت واگذاشته است.

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ الطَّیَّارِ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) یَقُولُ لَوْ لَمْ یَبْقَ فِی الْاَرْضِ اِلَّا اثْنَانِ لَکَانَ اَحَدُهُمَا الْحُجَّة.
ابن طیار گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم می‌فرمودند: اگر در زمین باقی نماند؛ مگر دو نفر یکی از آنها حجت و امام است.
با توجه به این روایات، معصوم و امام آخری را کدام معصوم غسل می‌دهد؟

۱۰.۱ - توسط معصومین گذشته

این که چه کسی متولّی امر غسل و دفن و کفن و نماز امام آخری است، مشخص نیست. در این‌باره، احتمالاتی را می‌شود مطرح کرد که بر گرفته از روایاتی است که قبلا نقل شد.
اولین احتمال این است که معصوم دیگری از عالم دیگر بیاید (و بدون رجعت که مستلزم حیات دنیوی و مرگ مجدد است) متولی امر آخرین معصوم شود.
در روایت امام صادق (علیه‌السّلام) به این نکته اشاره شده است که معصومین قبلی به همراه ملائکه، معصوم بعدی را غسل و کفن کرده و بر او نماز می‌خوانند و سپس دفن می‌کنند:
...... اِذَا مَاتَ الْحُسَیْنُ رَاَی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَاَی النَّبِیَّ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ یُعِینُونَ الْمَلَائِکَةَ حَتَّی اِذَا مَاتَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ رَاَی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَاَی النَّبِیَّ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ یُعِینُونَ الْمَلَائِکَةَ......

... هنگام شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، امام سجّاد (علیه‌السّلام) مثل همین را رؤیت نمود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن (علیهما‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند....
و وقت وفات امام سجّاد (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) مانند همین را مشاهده کرد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن و امام حسین (علیهم‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند...

۱۰.۲ - توسط ملائکه

احتمال دیگری که در این‌جا وجود دارد این است که شاید متولّی غسل و کفن و دفن و نماز آخرین معصوم و یا امام، ملائکه باشند؛ زیرا ملائکه معصوم هستند چنانچه شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در این‌باره عصمت آنها چنین می‌گوید:
اعتقادنا فی الانبیاء والرسل والائمة والملائکة (صلوات‌الله‌علیهم) انهم معصومون مطهرون من کل دنس، وانهم لا یذنبون ذنبا، لا صغیرا ولا کبیرا، ولا یعصون الله ما امرهم، ویفعلون ما یؤمرون. ومن نفی عنهم العصمة فی شئ من احوالهم فقد جهلهم.
اعتقاد ما در حقّ پیامبران و امامان و ملائکه، آن است که آنها معصوم و پاک از هر پلیدی هستند و هیچ معصیتی را مرتکب نمی‌شوند نه کبیره و نه صغیره، و نافرمانی حق‌تعالی نمی‌نمایند، هرچه امرشان می‌فرماید و بر هرچه مامور می‌شوند انجام می‌دهند و هرکس ایشان را در حالی از احوالشان معصوم نداند، پس به‌تحقیق که جاهل به حق ایشان شده است.
همچنان که امکان وقوع چنین امری (یعنی غسل دادن انسان‌ها توسط ملائکه) در روایات شیعه و اهل سنت مشاهده می‌شود

۱۰.۲.۱ - غسل امام کاظم توسط ملائک

در روایتی که قبلا اشاره شد، سمّال از امام رضا (علیه‌السّلام) درباره غسل امام کاظم (علیه‌السّلام) پرسید امام نیز در جواب او فرمود: حَضَرُوهُ الَّذِینَ حَضَرُوا یوسف (علیه‌السّلام) مَلَائِکَةُ اللَّهِ.
بر او (امام کاظم (علیه‌السّلام) حاضر شدند؛ همان کسانی که بر یوسف حاضر شدند که آنها ملائکه خدا بودند.

۱۰.۲.۲ - غسل حضرت آدم توسط ملائکه

روایت صنعانی: ۶۰۸۸ عبد الرزاق عن معمر عن ثابت البنانی قال نزلت الملائکة حین حضر آدم الوفاة فلما رآهم عرفهم فقبضوه وغسلوه وکفنوه وصلوا علیه ودفنوه وبنوه ینظرون.
[۸۰] الصنعانی، ابوبکر عبد الرزاق بن همام، الوفاة: ۲۱۱، المصنف، ج۳ ص۴۰۰، تحقیق: حبیب الرحمن الاعظمی، دار النشر: المکتب الاسلامی - بیروت - ۱۴۰۳، الطبعة: الثانیة.

ثابت بنانی گوید: ملائکه هنگام نزدیک شدن وفات آدم (علیه‌السّلام)، نازل شدند و زمانی که آدم (علیه‌السّلام) ملائکه را دید آنها را شناخت سپس ملائکه ایشان را قبض روح کرده و غسل و کفن دادند و بر او نماز خوانده و دفنش کردند این در حالی بود که پسرانش ناظر این صحنه بودند.

روایت ابی بن کعب: وَعَنْ اُبَیِّ بن کَعْبٍ اَنَّ آدَمَ (علیه‌السّلام) قَبَضَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَغَسَّلُوهُ وَکَفَّنُوهُ وَحَنَّطُوهُ وَحَفَرُوا له وَاَلْحَدُوا وَصَلُّوا علیهثُمَّ دَخَلُوا قَبْرَهُ فَوَضَعُوهُ فی قَبْرِهِوَوَضَعُوا علیه اللَّبِنَ ثُمَّ خَرَجُوا من الْقَبْرِ ثُمَّ حَثَوْا علیه التُّرَابَ ثُمَّ قالوا یا بَنِی آدَمَ هذه سُنَّتُکُمْ.
ابی بن کعب گوید: همانا ملائکه، آدم (علیه‌السّلام) را قبض روح کرده و غسل و کفن و حنوط کردند و قبر او را کنده و نماز بر او خواندند سپس داخل قبرش شدند و ایشان را درون قبر گذاشتند و خشت بر روی آن ریختند سپس از قبر بیرون آمده و خاک بر روی لحد او ریختند بعد گفتند: ‌ای فرزندان آدم این سنّتی است برای شما.
بنابر این مراسم خاکسپاری حضرت آدم (علیه‌السّلام)، توسط ملائکه که معصوم هستند، انجام شد و این‌کار در مقابل فرزندان آن پیامبر انجام شد.

۱۰.۲.۳ - غسل حمزه توسط ملائکه

روایت حسن بصری از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): عن الحسن قال قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (رایت حمزة تغسله الملائکة).
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: دیدم که ملائکه، حمزه را غسل می‌دادند.

روایت واقدی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): قال الواقدی: حمزة بن عبد المطلب اول من جیء به الی النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد انصراف قریش - او کان من اولهم - فصلی علیه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وسلم، ثم قال: رایت الملائکة تغسله- قالوا: لان حمزة کان جنباً ذلک الیوم.
واقدی گوید: حمزه اولین کس از شهداء و یا از اولین‌هایی بود که بعد از رفتن قریش (در جنگ احد) به خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورده شد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر پیکر او نماز خواند و سپس فرمودند: دیدم که ملائکه او را غسل می‌دادند. اصحاب گفتند: زیرا حمزه در آن روز جنب بود.

۱۰.۲.۴ - غسل حنظله توسط ملائکه

روایت طبرسی: کتاب ابان بن عثمان فی سیاق غزوة احد قال: وقال رسول الله ( (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من ذلک الرجل الذی تغسله الملائکة فی سفح الجبل؟ " فسالوا امراته؟ فقالت: انه خرج وهو جنب وهو حنظلة بن ابی عامر.
پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسید آن مردی که در دامنه کوه فرشتگان وی را غسل می‌دهند کیست؟ یاران پیغمبر از زن او پرسیدند، وی گفت: حنظلة بن ابی عامر هنگامی که از منزل برای جهاد بیرون شد در حال جنابت بود و لذا فرشتگان وی را غسل می‌دهند.

روایت حاکم نیشابوری: فاخبرنی ابو الحسین بن یعقوب الحافظ انا محمد بن اسحاق بن ابراهیم ثنا سعید بن یحیی الاموی حدثنی ابی قال قال بن اسحاق حدثنی یحیی بن عباد بن عبدالله عن ابیه عن جده رضی الله عنه قال سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول عند قتل حنظلة بن ابی عامر بعد ان التقی هو وابو سفیان بن الحارث حین علاه شداد بن الاسود بالسیف فقتله فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم ان صاحبکم تغسله الملائکة فسالوا صاحبته فقالت انه خرج لما سمع الهائعة وهو جنب فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم لذلک غسلته الملائکة.
جدّ عبدالله گوید: از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که هنگام کشته شدن حنظله بعد از کار و زار وی با ابوسفیان (که نزدیک بود ابوسفیان در این نبرد با حنظله کشته شود)، در این هنگام شدّاد بن اسود (از کفّار) شمشیر خود را بالا برد و حنظله را کشت. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: دوست شما را ملائکه غسل دادند. اصحاب از زن وی پرسیدند (که وی چه می‌کرد تا این درجه یافته است) زن وی گفت: چون آواز دادند که لشکر به غزوه احد می‌روند، حنظله با حالت جنابت از خانه خارج شد (و به غزوه رفت) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: به خاطر جنب بودنش ملائکه غسلش دادند.

صاحب مستدرک بعد از نقل روایت می‌گوید: هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه. این حدیث طبق مبنای مسلم صحیح است؛ هرچند که وی نقل نکرده است.
در حاشیه کتاب سیر اعلام النبلاء درباره سند این روایت چنین آمده است: هذا سند جید وصححه الحاکم واقره الذهبی.
این سند نیکو است و حاکم نیشابوری آن را صحیح دانسته و ذهبی نیز به آن اقرار کرده است.
البانی هم این روایت را حسن می‌داند: صحیح علی شرط مسلم وسکت عنه الذهبی وانما هو حسن فقط.
حدیث طبق مبنای مسلم صحیح است و ذهبی در مورد آن سکوت کرده؛ ولی این روایت فقط حسن است.

غسل حمزه سیّدالشهداء و حنظله «غسیل الملائکه» توسط ملائکه طبق نقل اهل سنت به‌خاطر جنابت‌شان بود؛ چون کسی که در معرکه جنگ شهید شود، غسل و کفن از او ساقط می‌شود.

۱۰.۲.۵ - غسل حضرت موسی توسط ملائکه

علامه مجلسی می‌گوید: فان الظاهر من الاخبار ان موسی (علیه‌السّلام) غسلته الملائکة.
ظاهر از اخبار این است که ملائکه موسی (علیه‌السّلام) را غسل دادند.
بنابراین طبق قاعده معروف که معصوم را فقط معصوم غسل می‌دهد در مورد آخرین معصوم نیز با توجه به شواهد تاریخی که غسل عده‌ای توسط ملائکه انجام شده است، احتمال دارد که متولّی تغسیل و تدقین و نماز معصوم و یا امام آخر ملائکه باشند.

۱۰.۳ - غسل توسط خود معصوم

همانطوری که در بحث روایات مربوط به غسل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) توسط خود ایشان گذشت، (اگر چه این روایات صریحا بر این مطلب دلالت نداشت و تنها دلالت بر غسل برای تنظیف داشت) اما اگر دلالت روایات و صحت آنها ثابت شود می‌تواند دلیل بر این باشد که یکی از احکام اختصاصی معصومین، غسل توسط خود معصوم باشد.

۱۰.۴ - احتمال شهادت آخرین معصوم

احتمال دارد که آخرین معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرود و به شهادت برسد، که در این صورت نیز نیازی به غسل و کفن ندارد.

۱۰.۵ - عدم نیاز به غسل مجدد

یکی از احتمالاتی که می‌رود آن است که چون معصومین (علیهم‌السّلام)، قبل از رجعت یک‌بار از دنیا رفته‌اند و غسل داده شده‌اند و یا شهید شده و نیاز به غسل نداشتند، دیگر نیازی به غسل مجدد نداشته باشند. همچنان‌که در جریان زنده شدن حضرت یحیی بن زکریا، توسط عیسی (علیه‌السّلام) به این‌مطلب اشاره شده که بعد از زنده شدن، دوباره بدون اینکه او را غسل بدهند به قبر برگشت:
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ اَصْحَابِنَا عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ رَبِیعِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمٍ الْعَامِرِیِّ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ اِنَّ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ جَاءَ اِلَی قَبْرِ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا (علیهما‌السّلام) وَ کَانَ سَاَلَ رَبَّهُ اَنْ یُحْیِیَهُ لَهُ فَدَعَاهُ فَاَجَابَهُ وَ خَرَجَ اِلَیْهِ مِنَ الْقَبْرِ فَقَالَ لَهُ مَا تُرِیدُ مِنِّی فَقَالَ لَهُ اُرِیدُ اَنْ تُؤْنِسَنِی کَمَا کُنْتَ فِی الدُّنْیَا فَقَالَ لَهُ یَا عِیسَی مَا سَکَنَتْ عَنِّی حَرَارَةُ الْمَوْتِ وَ اَنْتَ تُرِیدُ اَنْ تُعِیدَنِی اِلَی الدُّنْیَا وَ تَعُودَ عَلَیَّ حَرَارَةُ الْمَوْتِ فَتَرَکَهُ فَعَادَ اِلَی قَبْرِه.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: همانا عیسی (علیه‌السّلام) آمد کنار قبر یحیی (علیه‌السّلام) و از خدا خواست که او را زنده کند دعا کرد و خدا هم استجابت کرد تا اینکه یحیی از قبر خارج شد و به‌طرف عیسی رفت یحیی (علیه‌السّلام) گفت: از من چه می‌خواهی عیسی (علیه‌السّلام) گفت: می‌خواهم مونسم باشی همچنان‌که در دنیا بودی، گفت: ‌ای عیسی هنوز حرارت مرگ از تنم جدا نشده و تو می‌خواهی که به دنیا برگردم و دوباره حرارت مرگ به‌سراغم بیاید پس یحیی (علیه‌السّلام) عیسی (علیه‌السّلام) را رها کرد و به قبرش برگشت.

در نتیجه اين مطلب كه معصوم را جز معصوم غسل نمی‌دهد و کفن نمی‌كند، قاعده‌ای است قطعی و امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نيز توسط سیدالشهداء (علیه‌السلام) غسل داده مي شود.


۱. شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱ه)، کمال‌الدین و تمام النعمة، ص۲۷، تحقیق:علی اکبر الغفاری، ناشر:مؤسسة النشر الاسلامی (التابعة) لجماعة المدرسین قم، ۱۴۰۵ه. (مکتبه اهل بیت).    
۲. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۲، ص۵۰۷، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۳. سلیم بن قیس (متوفای۸۰ه)، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۴۳، ناشر:انتشارات‌هادی قم، الطبعة الاولی، ۱۴۰۵ه.    
۴. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۸۱، ص۳۰۴.    
۵. شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱ه)، الامالی، ص۷۳۲، تحقیق و نشر:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة - قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه.    
۶. سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج۳۱، ص۱۳۵.    
۷. سیوطی، عبدالرحمن، جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج۲۹، ص۴۶۳.    
۸. حر عاملی، محمد بن حسن (متوفای۱۱۰۴ه)، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۱۲، ص۵۳۳، ح۲۸۳۴، تحقیق و نشر:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه.    
۹. ابن شهرآشوب، محمد بن علی (متوفای۵۸۸ه)، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۸، تحقیق:لجنة من اساتذة النجف الاشرف، ناشر:المکتبة والمطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ه ۱۹۵۶م.    
۱۰. مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج۲، ص۲۲۲، ناشر: مؤسسه اسماعیلیان، قم، سال چاپ: ۱۴۱۴ ق
۱۱. جزائری، سیدنعمت‌الله بن عبدالله، ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار، ج۱، ص۶۴، ناشر:مؤسسة التاریخ العربی، بیروت، ۱۴۲۷ ق- ۲۰۰۶ م چاپ:اول.    
۱۲. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۴۵۹، ح۴، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۱۳. شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱هـ)، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۴، تحقیق: السید محمد صادق بحر العلوم، ناشر: المکتبة الحیدریةـالنجف، ۱۳۸۵هــ ۱۹۶۶م.
۱۴. قطب‌الدین راوندی، سعید بن هبة الله (متوفای۵۷۳ه)، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۶۴، تحقیق ونشر مؤسسة الامام المهدی (علیه‌السّلام) قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه.    
۱۵. اربلی، علی بن عیسی (متوفای۶۹۳ه)، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۳۵۱، ناشر:دار الاضواء بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۵ه ۱۹۸۵م.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۱۶۶، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۱۷. ابن شهرآشوب، محمد بن علی (متوفای۵۸۸ه)، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۱، تحقیق:لجنة من اساتذة النجف الاشرف، ناشر:المکتبة والمطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ه ۱۹۵۶م.    
۱۸. طبری آملی صغیر، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۳۲۸، محقق/ مصحح:قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة ناشر:بعثت، ایران؛ قم چاپ:اول، ۱۴۱۳ ق.    
۱۹. حسینی تفرشی، سیدمصطفی بن حسین (وفات:ق ۱۱)، نقد الرجال، ج۵، ص۳۱۷، تحقیق:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث ناشر:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث - قم، الطبعه الاولی، شوال ۱۴۱۸.    
۲۰. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۳۸۵، ح۲، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۲۱. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۹۱، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۲۲. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۳۸۴-۳۸۵، ح۱، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۸، ص۲۷۰، ح۲۹، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۲۴. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم و یلیه نفثة المصدور فیما یتجدد به حزن العاشور، ص۳۵۴، ناشر:المکتبة الحیدریة، مکان نشر:نجف سال چاپ چاپ:اوّل،:۱۴۲۱ ق.    
۲۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۶.    
۲۶. عیاشی سلمی سمرقندی، محمد بن مسعود (متوفای۳۲۰ه) تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۸۱، تحقیق:السید‌هاشم الرسولی المحلاتی، ناشر:المکتبة العلمیة الاسلامیة - طهران.    
۲۷. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۶، ص۲۰۶، ح۲۵۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۲۸. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۱، ص۵۶، ح۴۶، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۲۹. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۸، ص۲۰۶، ح۲۵۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۳۰. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۴۸، ناشر:منشورات المطبعة الحیدریة - النجف الاشرف الطبعة:الاولی، ۱۳۷۰ - ۱۹۵۰ م.    
۳۱. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۳، ص۱۰۳، ح۱۳۰، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۳۲. نبا/سوره۷۸، آیه۱۸.    
۳۳. حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر الدرجات، ص۱۳.    
۳۴. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۸۹، ح۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۳۵. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۸۹، ح۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۳۶. صفار، محمد بن حسن، (۲۹۰ ق)، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّی‌الله‌علیهم)، ج۱، ص۲۲۵، محقق/ مصحح:کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ:دوم، ۱۴۰۴ ق.    
۳۷. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۸۹-۲۹۰، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۳۸. قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله (۵۷۳ ق)، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۷۸، محقق/ مصحح:مؤسسة الامام المهدی (علیه‌السّلام)، مؤسسه امام مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، قم، الطبعه الاولی، ۱۴۰۹ق.    
۳۹. بحرانی، سید‌هاشم بن سلیمان، (۱۱۰۷ ق) مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر، ج۴، ص۴۳۴، مؤسسة المعارالاسلامیة، ایران، الطبعه الاولی، ۱۴۱۳ ق.    
۴۰. طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۴۴۴، تحقیق:السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر:دار الکتب الاسلامیة طهران، الطبعة الرابعة، ۱۳۶۵ ش.    
۴۱. مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج۳، ص۲۵۴، محقق/ مصحح:رجائی، مهدی، ناشر:کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، قم، چاپ:اول۱۴۰۶ه.    
۴۲. حر عاملی، محمد بن حسن (متوفای۱۱۰۴ه)، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۱۲، ص۵۳۵، تحقیق و نشر:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه.    
۴۳. مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط- القدیمة)، ج۱، ص۳۷۱ محقق/ مصحح:موسوی کرمانی، حسین و اشتهاردی علی پناه، ناشر:مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، قم، چاپ:دوم، ۱۴۰۶ه.    
۴۴. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۸۱ ص۳۰۳، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۴۵. طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الامالی، ص۴۰۰، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر:دار الثقافة قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.    
۴۶. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۷۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۴۷. طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، الامالی، ص۴۰۰، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر:دار الثقافة قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.    
۴۸. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۷۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۴۹. شیبانی، احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۶۱، ح۲۷۶۱۵، ناشر:مؤسسة قرطبة - مصر.    
۵۰. ابن حجرعسقلانی شافعی، احمد بن علی (متوفای۸۵۲ه)، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۲۶۷، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۲ه - ۱۹۹۲م.    
۵۱. زهری، محمد بن سعد (متوفای۲۳۰هـ)، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۷، ناشر: دار صادر - بیروت.
۵۲. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۸۸، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۵۳. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر (متوفای۷۷۴ه)، البدایة و النهایة، ج۶، ص۳۶۶-۳۶۷.    
۵۴. ابن جوزی حنبلی، عبدالرحمن بن علی (متوفای ۵۹۷ ه)، الموضوعات، ج۳ ص۲۷۷، تحقیق:توفیق حمدان، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۵ ه ۱۹۹۵م.    
۵۵. حنبلی، محمد بن احمد، تنقیح تحقیق احادیث التعلیق، ج۲ ص۱۲۶ تحقیق: ایمن صالح شعبان، الوفاة: ۷۴۴هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۹۹۸م، الطبعة: الاولی.
۵۶. ذهبی، محمد بن احمد، تلخیص کتاب الموضوعات لابن الجوزی، ج۱، ص۳۶۰، دار النشر:مکتبة الرشد - الریاض - ۱۴۱۹ ه - ۱۹۹۸م، الطبعة:الاولی، الوفاة:۷۴۸ ه، تحقیق:ابو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد.    
۵۷. عینی غیتابی حنفی، محمود بن احمد (متوفای ۸۵۵ه)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۲۴۹، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۵۸. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۷۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۵۹. اربلی، علی بن عیسی (متوفای۶۹۳ه)، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۱۲۵، ناشر:دار الاضواء بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۵ه ۱۹۸۵م.    
۶۰. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۸۸، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۶۱. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۱۶.    
۶۲. زهری، محمد بن سعد (متوفای۲۳۰هـ)، الطبقات الکبری، ج۸ ص۲۸، ناشر: دار صادر - بیروت.
۶۳. مقدسی حنبلی، عبدالله بن احمد (متوفای۶۲۰ه)، المغنی فی فقه الامام احمد بن حنبل الشیبانی، ج۲، ص۳۹۰.    
۶۴. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۸۸، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۶۵. بیهقی، احمد بن حسین (متوفای ۴۵۸ه)، سنن البیهقی الکبری، ج۳، ص۵۵۶.    
۶۶. شافعی، محمد بن ادریس، المسند، ص۳۶۱، الوفاة:۲۰۴ (متوفای۲۰۴)، دار الکتب العلمیة بیروت - لبنان.    
۶۷. صالحی شامی، محمد بن یوسف (متوفای۹۴۲ه)، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۰، ص۴۸۶، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.    
۶۸. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۸۹-۱۹۰، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۶۹. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۲۱۴، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۷۰. حر عاملی، محمد بن حسن (متوفای۱۱۰۴ه)، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۲، ص۵۳۳، ح۲۸۳۴، تحقیق و نشر:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه.    
۷۱. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۲۱۴، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۷۲. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۸۴، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۷۳. سبط بن جوزی حنفی، یوسف بن فرغلی (متوفای۶۵۴ه)، تذکرة الخواص، ص۲۸۶، ناشر:منشورات الشریف الرضی، مکان نشر:قم، سال چاپ:۱۴۱۸ ق، نوبت چاپ:اوّل.    
۷۴. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۱۸۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۷۵. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۱۷۹، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۷۶. صفار، محمد بن حسن، (۲۹۰ ق)، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّی‌الله‌علیهم)، ج۱، ص۲۲۵ محقق/ مصحح:کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ:دوم، ۱۴۰۴ ق.    
۷۷. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۹۰، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۷۸. شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱ه)، الاعتقادات فی دین الامامیة، ص۹۶، تحقیق:عصام عبد السید، ناشر:دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه.    
۷۹. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر البصائر الدرجات، ص۱۳.    
۸۰. الصنعانی، ابوبکر عبد الرزاق بن همام، الوفاة: ۲۱۱، المصنف، ج۳ ص۴۰۰، تحقیق: حبیب الرحمن الاعظمی، دار النشر: المکتب الاسلامی - بیروت - ۱۴۰۳، الطبعة: الثانیة.
۸۱. شوکانی، محمد بن علی (متوفای ۱۲۵۵ه)، نیل الاوطار من احادیث سید الاخیار شرح منتقی الاخبار، ج۴، ص۳۳.    
۸۲. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر (متوفای۷۷۴ه)، البدایة و النهایة، ج۱، ص۱۱۰.    
۸۳. طبری، احمد بن عبدالله (متوفای۶۹۴ه)، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج۱، ص۱۸۵، ناشر:دار الکتب المصریة - مصر.    
۸۴. ابن ابی الحدید، عزالدین بن هبةالله (متوفای۶۵۵ه)، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۳۷.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن (متوفای۵۴۸ه)، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۸۲، تحقیق و نشر:تحقیق مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه.    
۸۶. نیشابوری، محمد بن عبدالله (۴۰۵ ه، )، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۲۵، تحقیق:مصطفی عبد القادر عطا، دار النشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۱ه ۱۹۹۰م، الطبعة:الاولی.    
۸۷. ذهبی، محمد بن احمد (متوفای ۷۴۸ ه)، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۲۱، تحقیق:شعیب الارناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:التاسعة، ۱۴۱۳ه.    
۸۸. البانی، محمدناصر (متوفای۱۴۲۰ه)، ارواء الغلیل فی تخریج احادیث منار السبیل، ج۳، ص۱۶۷، تحقیق:اشراف:زهیر الشاویش، ناشر:المکتب الاسلامی - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۵ - ۱۹۸۵ م.    
۸۹. مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ج۲۷، ص۲۹، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    
۹۰. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۳، ص۲۶۰، ح۳۷، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «هنگام رحلت امام زمان (عج) چه کسی او را غسل داده و کفن می کند؟».    






جعبه ابزار