• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوبکر اصم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصم، ابوبکر، اصم، ابوبکر، عبدالرحمان‌بن کیسان، فقیه ، متکلم و مفسر معتزلی می‌باشد.



دربارۀ تاریخ و محل تولد اصم اطلاعی در دست نیست. خانواده و نسب وی نیز چندان شناخته شده نیست.


برخی او را بسیار ستوده و افصح و افقه و اورع اهل زمان خود دانسته
[۱] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
و وی را دیندار، باوقار ، صبور و بی‌میل به حکومت معرفی کرده اند.
[۲] شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
ثمامة‌بن اشرس در تمجید از او و توصیفش بسیار مبالغه می‌کرد.
[۳] شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
از سوی دیگر، برخی او را کافر و زندیق خوانده و خونش را حلال دانسته‌اند
[۴] ظهری، ج ۱ ص۳۰۷
. هرچند این گونه سخن گفتن دربارۀ متکلمی معتزلی ناشی از اختلاف عقیدۀ معتزله و اهل حدیث است، ولی نباید تأثیر آرای شاذ و نادر او را نادیده انگاشت
[۵] ابن‌حجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۴، ص۳۶۰، چاپ دوم، بیروت.
[۶] یحیی بن شرف نووی المجموع، ج۱۴، ص۳۰۲،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.



از نظر اصم اگر مردم به عدالت رفتار کنند و به هم ظلم نکنند، به امام نیازی نیست و امامت تنها در صورتی واجب است که ظلم و تعدی جای عدالت را بگیرد.
[۷] علی‌بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۴۵، تحقیق علی بن محمد جرجانی، مصر ۱۴۲۵.
این نظر اصم را بسیاری از متکلمان شیعه و سنّی نقل و نقد کرده‌اند
[۸] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۹] محمدبن جریر طبری شیعی، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۵، چاپ دوم، ۱۴۱۰.
[۱۰] یوسف‌بن مطهر حلی، کتاب الألفین، ج۱، ص۳۷، کویت۱۴۰۵.
[۱۱] عضدالدین الایجی،ج۳، ص۵۷۹، تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت ۱۴۱۷.
[۱۲] یوسف‌بن مطهر حلی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، ج۱، ص۴۹۰، تحقیق علامه حسن‌زاده آملی، چاپ هفتم، قم ۱۴۱۷.
[۱۳] محمدامین‌بن محمدمختار شنقیطی، اضواء البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۲، بیروت ۱۴۱۵.
.


اصم در مخالفت و دشمنی با امام علی علیه‌السلام از دیگر معتزلیان بصری ، مانند جاحظ ، هم فراتر رفته و به این امر مشهور شده است
[۱۴] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۱۵] شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۱۶] سیدمرتضی علم‌الهدی، الفصول المختاره، ص۱۰۰،تحقیق سیدنورالدین جعفریان، چاپ دوم، بیروت ۱۴۱۴.
. او گاه برخی اعمال امام را رد و در برابر، کارهای معاویه را تأیید می‌کرد
[۱۷] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.



اصم بر آن بود که امامت فقط زمانی تحقق می‌یابد که همۀ مسلمانان بر امامت فردی اجماع کنند.
[۱۸] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۶۰، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
برخی بر آن‌اند که این نظر، به نوعی، طعن در امامت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بوده است، چون وی معتقد بود که امامت ایشان در ایام فتنه بوده و امامت بر ایشان منعقد نشده بوده است، چون همۀ مسلمانان بر این امر اجماع نداشتند.
[۱۹] صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
. این نظر را اشعری از اصم روایت کرده و افزوده است که معاویه امام بود، زیرا پس از امام علی همۀ امت اسلام بر امامت وی اجماع کردند.
[۲۰] ابوبکر احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۶۴، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۲۱] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۶، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
این قول او را معتزلیانی چون قاضی عبدالجبار نقد و طرد کرده اند.
[۲۲] ابوالحسن قاضی عبدالجبار اسدآبادی معتزلی، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، بخش۲، ص۶۰-۶۱، تحقیق محمد محمد قاسم، بی‌تا بی‌جا.
به نظر می‌رسد برخی اصحاب اصم او را دربارۀ چنین آرایی معذور و ابراز این آرا را ناشی از مناظرۀ او با هشام‌بن حکم دانسته‌اند، که اصم برای غلبه بر هشام مطرح کرده است، ولی بزرگان معتزله، مانند قاضی عبدالجبار، نیز این نظریات را نپذیرفته‌ و این بهانه را موجه ندانسته اند.
[۲۳] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
معتزله بر آن‌اند که اجرای احکام فقط همراه با امام عادل صحیح است، ولی اصم و شاگردش، ابن‌علیه، معتقدند اگر عده ای باشند که احتمال توطئه شان نباشد و به سبب کثرتشان نتوان بر آنان تهمتی روا داشت، این جمع زیاد می‌توانند احکام را اجرا کنند‌.
[۲۴] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۶۷، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
اما در بارۀ خروج و جهاد ، این امر را تنها در صورتی جایز می‌دانند که مردم بر امامت فردی اجماع کنند.
[۲۵] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۱، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
به نظر می‌رسد در این مورد هم قصد او تخطئۀ امام علی در جنگهای سه‌گانۀ ایشان، به بهانۀ اجماع نکردن امت بر امامت ایشان، بوده است.


او می‌گفت اگر علی (علیه‌السلام) با طلحه و زبیر جنگید تا شرایط برای انتخاب امام از جانب مردم فراهم شود، بر حق بوده است، همانطور که اگر طلحه و زبیر چنین هدفی داشتند بر حق بودند. این وجه را دربارۀ جنگ با معاویه هم مطرح کرده و افزوده اگر معاویه برای پرهیز از تسلیم اموال عمومی به امام، با ایشان جنگیده برحق بوده، چون علی علیه‌السلام در امر امامت مخالفانی داشته است و تا زمانی که اجماع امت حاصل نشود، امامت بر فردی ثابت نمی‌شود و ازاین‌رو علی (علیه‌السلام) امام نبوده است و معاویه نمی‌بایست اموالی را که در دست داشته به ایشان تسلیم می‌کرده است.
[۲۶] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
دربارۀ حکمیت نیز وی بر آن است که اگر علی (علیه‌السلام) حکمیت را پذیرفت تا امامت به خودش برسد، خطا کرد و اگر برای این بود که جلو جنگ و خون‌ریزی گرفته شود تا مردم بر امامی صلح کنند، حکمیت صحیح بوده است. از سویی، کار ابوموسی اشعری – که امام را از خلافت برکنار کرد تا مردم بر فردی دیگر اجتماع کنند – صحیح بوده است
[۲۷] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۳، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
.


دشمنی او تا حدی بود که برای کاستن از ارزش کار امام علی علیه‌السلام در لیلةالمبیت ، به حدیث پیامبر صلی‌الله علیه‌ و‌آله‌ و‌سلم افزود: «چیزی که دوست نداری به تو نمی‌رسد»، یعنی پیامبر سلامت جان امام را تضمین کرده بود و با این وصف، خوابیدن ایشان در بستر پیامبر ارزش چندانی نداشته است
[۲۸] عزالدین ابوحامدبن هبةالله، ابن‌ابی‌الحدید معتزلی، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۳، ص۲۶۳،تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیه.
[۲۹] محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۲۲۶، قم ۱۴۲۲.
او در تفسیرش در ذیل آیۀ غار ، به فضایل ابوبکر پرداخته، ولی به نزول آیات سورۀ انسان دربارۀ علی علیه‌السلام اشاره‌ای نکرده است .
[۳۱] ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم،ص۷۴، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
[۳۲] ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم،ص۹۸، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
.


معتزله جایگاه فاسق و گناهکار را منزلة بین‌المنزلتین می‌دانند، جایگاهی بین ایمان و کفر، ولی اصم در این باور نیز خدشه کرده و گفته ایمان عبارت است از همۀ طاعات و اگر کسی گناه کبیره‌ای بکند که این گناه کفر نباشد، فاسق است و نه کافر یا منافق و در همین حال، به سبب باور به توحید و عمل به طاعات دیگر، مؤمن شمرده می‌شود.
[۳۳] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.

وعدۀ دوزخ به اهل کبائر نه از تنزیل قرآن دانسته می‌شود و نه از تأویل آن، بلکه چون اهل کبائر نزد مسلمانان نکوهش شده‌اند و اشخاص نکوهش شده دشمن خدا هستند و دشمنان خدا هم جهنمی اند، پس اهل کبائر جهنمی هستند.
[۳۴] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۷۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
اما ابن‌حزم نقل کرده است که اصم اهل کبائر را هم بهشتی می‌دانست.
[۳۵] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۴، ص۸۰، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
معتزله امر به معروف و نهی از منکر را، در صورت امکان و فراهم بودن قدرت، با دست و زبان و شمشیر واجب می‌دانند، ولی اصم در این موضوع نیز با معتزله مخالف است.
[۳۶] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۷۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
قرآن از دیدگاه معتزله مخلوق و حادث است. اصم این باور معتزلیان را پذیرفته و دربارۀ چیستی قرآن، عرض بودن آن را انکار کرده و آن را جسم دانسته است
[۳۷] صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
. اشعری نوشته که این قول را به جعفربن مبشر منسوب دانسته اند، ولی خود پنداشته که این قول اصم است.
[۳۸] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۵۸۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
شاید این گمان از آن‌جا ناشی شده باشد که اصم اعراض را انکار می‌کرده است.
محکمات قرآن آیاتی هستند که دلایل آن‌ها روشن و واضح است و فهم آن‌ها به سادگی صورت می‌گیرد (مانند اخباری که پیامبر از امتهای پیشین نقل می‌کرد) و متشابهات آیاتی هستند که در آن‌ها وعدۀ روز قیامت ، عذاب ، زنده شدن مردگان و برخی موضوعات دیگر آمده است و فهمشان نیاز به تفکر و تدبر دارد و مشرکان در برابر آن‌ها موضع می‌گرفتند.
[۳۹] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۲۳، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
از نظر اصم، فرشتگان افضل از بشر هستند
[۴۰] ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم،ص۷۰، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
و بهشت و جهنم – همچنان که استادش، هشام فوطی ، می‌گفت – مخلوق نیستند
[۴۱] صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۴۲] صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۲۶، ص۶۸،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
.


اصم، برخلاف جمهور مسلمانان، منکر وجود اعراض بود. از نظر او، تمام عالم از جوهر تشکیل شده است و گرمی و سردی و رنگ و نور نیز عرض نیستند
[۴۳] صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۴۴] عضدالدین الایجی، ج۱،ص۴۹۱تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت ۱۴۱۷.
. او دربارۀ قدرت با نظّام معتزلی هم‌عقیده بود و می‌پنداشت خداوند فردی را همراه با قدرت و حیات آفریده و آن فرد حی و قادر است و نمی‌توان گفت خداوند قدرت و حیات را در شخص خلق می‌کند.
[۴۵] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۵۶۵، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
دربارۀ عجز نیز می‌گفت عجز همان عاجز است و چیزی از خارج بر عاجز وارد نمی‌شود که عجز را در او ایجاد کند، بلکه عجز به نوعی همان عاجز است
[۴۶] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۴۲، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
و استطاعت جز نفس مستطیع نیست.
[۴۷] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۳، ص۳۴، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
بعید نیست این دیدگاه هم ناشی از انکار اعراض باشد. برخی معتزلیان روغن را در زیتون و آتش را در چوب ، کامن ( موجود ) می‌دانستند و از آن به «کمون» تعبیر می‌کردند، اما اصم می‌گفت هیچ شیئی در دنیا در شیئی دیگر کامن نیست.
[۴۸] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
از دیدگاه اصم، انسان همان چیزی است که به چشم دیده می‌شود، انسان شیئی واحد و جوهری واحد است. وی هر چیز غیرمحسوس را نفی می‌کرد
[۴۹] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۳۱، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
[۵۰] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۵، ص۲۰۱، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
و بر آن بود روح چیزی غیر از جسد نیست و غیر از این جسدی که طول وعرض و ارتفاع دارد و آن را مشاهده می‌کنیم، چیزی وجود ندارد و منظور از نفس هم دقیقاً همین بدن است و کلمۀ نفس (خود) فقط برای تأکید به کار می‌رود.
[۵۱] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۶، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
[۵۲] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۴، ص۱۲۲، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
او حرکت ، سکون ، نشست و برخاست، افتراق و اجتماع، رنگ و صوت وطعم و بو را مربوط به جسم می‌دانست. البته برخی هم گفته‌اند که چون منکر اعراض بود، حرکت و سکون و نشست و برخاست و دیگر اعراض را به کلی منکر بود.
[۵۳] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۴، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
نقل شده که او علم خدا به اشیا را قبل از خلق آنها، محال می‌دانسته است.
[۵۴] محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۲۲۶، قم ۱۴۲۲.



اقوال شاذ و نادر اصم و مخالفت او با مشهور علمای مسلمان و حتی معتزله، منحصر به عقاید نیست، چنان‌که دربارۀ اصول فقه و نقد نیز آرای خلاف مشهور زیادی دارد. از جمله، قرائت را در نماز واجب نمی‌دانست
[۵۵] یحیی بن شرف نووی المجموع،ج۳، ص۳۰۳،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
[۵۶] شرف‌الدین عاملی، المسائل الفقهیه، ج۱، ص۳۴، تهران ۱۴۰۷.
و برخلاف علما که شروع نماز را با تکبیرةالاحرام می‌دانند، وی نیت را شروع نماز می‌دانست.
[۵۷] شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۱، ص۱۱، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
اجاره را جایز نمی‌دانست
[۵۸] علاءالدین‌بن مسعود، ابوبکر کاشانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع،ج۴، ص۱۷۳، پاکستان ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
شعفه با اجماع و سنّت ثابت شده، ولی اصم آن را نپذیرفته است
[۵۹] یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۱۴، ص۳۰۲،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
[۶۰] ابن‌مجر، ج۴، ص۳۶۰
[۶۱] محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، ج۶، ص۸۰، بیروت ۱۹۷۳.
تزویج صغیر و صغیره به تزویج پدران را، برخلاف نظر بیشترعلما، جایز نمی‌دانست.
[۶۲] شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۴، ص۲۱۲، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
او و شاگردش، ابن‌علیه، وجوب زکات فطره را منسوخ
[۶۳] محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، ج۴، ص۲۵۰، بیروت ۱۹۷۳.
[۶۴] ابن‌حجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۲۹۱، چاپ دوم، بیروت.
و مجتهد مخطیء را گناهکار می‌دانستند
[۶۵] ابوحامد محمدبن محمد غزالی، المستصفی فی علم الاصول، ج۱، ص۲۵۰، تصحیح محمد عبدالسلام عبدالشافی، بیروت۱۴۷۷.
[۶۶] آمدی ، علی بن محمد،الاحکام فی اصول الاحکام ، ج۴، ص۱۸۲.
اصم می‌گفت اگر یکصد خبر صحیح داشته باشیم که به صحت آن‌ها به جز یکی یقین داشته باشیم و مشخص نباشد کدام یک از آن‌ها صحیح نیست، به هیچ‌کدام نمی‌شود اعتماد و عمل کرد
[۶۷] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۱، ص۱۰۷،قاهره.
او دربارۀ دیۀ خطای عاقله،
[۶۸] قاضی عبدالعزیز ابن‌براج الطرابلسی، المهذب، ج۲، ص۵۰۳، قم۱۴۰۶.
عدّه ،
[۶۹] شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۲۶، ص۴۸۷، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
ارث ،
[۷۰] شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۲۹، ص۱۴۷، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
ربا
[۷۱] یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۹، ص۴۰۰،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
، قیاس
[۷۲] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۷، ص۱۰۴۷،قاهره.
اجماع
[۷۳] ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۴، ص۵۴۲،قاهره.
و روایت سحر نبی
[۷۴] یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۱۹، ص۲۴۳،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
اقوال و آرای خاصی دارد.


ابن‌مرتضی وی را جزو طبقه ششم معتزلیان به شمارآورده و گفته است که هشتاد استاد بزرگ، همراه او در مسجدش در بصره نماز می‌خواندند و او در زمان خودش به ریاست و بزرگی رسیده بود
[۷۵] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
. با وجود مکاتبۀ حاکمان وقت و پیشنهادهایی که به وی شده بود، به حکومت تمایلی نداشت و زندگی فقیرانه‌ای داشت.
[۷۶] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۷۷] شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۷۸] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۳۲۳، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
او را معتزلیانی چون ثمامةبن اشرس ستوده اند.
[۷۹] شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
ابن‌ندیم وی را جزء شش شاگرد برجستۀ معمربن اشعث دانسته است.
[۸۰] محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
اصم با ابوالهذیل علّاف متکلم معتزلی
[۸۱] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۳۲۳، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
[۸۲] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
و هشام‌بن حکم ، متکلم شیعی، مناظراتی داشته است.
[۸۳] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
شیخ مفید، در رد آرای وی، کتاب نقض کتاب الأصم فی الامامه را نوشته است
[۸۴] ابوالعباس احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال نجاشی)، ص۴۰۰،تحقیق آیت‌الله شبیری زنجانی، چاپ پنجم ۱۴۱۶.
فضل بن شاذان نیز کتابی به نام الرد علی الأصم دارد
[۸۵] ابوالعباس احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال نجاشی)، ص۳۰۷،تحقیق آیت‌الله شبیری زنجانی، چاپ پنجم ۱۴۱۶.
علامه تستری معتقد است این کتاب در رد آرای حاتم‌بن عنوان ابوعبدالرحمان بلخی اصم (متوفی ۲۷۳)، که صوفی‌مسلک بوده، نوشته شده است.
[۸۶] محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، ج۱۲، ص۸۹، قم ۱۴۲۲.
بشربن معتمر هم سه کتاب نوشته بوده است: الرد علی الاصم، الرد علی الاصم فی الامامة، و کتاب علی الاصم فی المخلوق.
[۸۷] ۲۰۵، محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، ج۱، ص۱۸۴، الفهرست، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
هشام فوطی هم کتابی با عنوان الردعلی الأصم فی نفی الحرکات داشته است.
[۸۸] محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).

ابراهیم‌بن اسماعیل بن ابراهیم ابواسحاق بصری ، معروف به ابن‌علّیه ، از شاگردان اصم
[۸۹] ابوبکر احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۶، ص۲۰، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۹۰] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۹۱] ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۳، ص۴۲۷، چاپ دوم، بیروت ۱۹۷۱.
و در موارد بسیاری با استادش هم نظر بوده است
[۹۲] ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۹۷، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
[۹۳] یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۳، ص۳۲۰،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
[۹۴] شمس‌الدین سرخسی، المبسوط،ج۴، ص۲۱۲، ج۱، ص۱۱، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
شوکانی و ابن‌حجر نوشته‌اند مخالفت اصم و ابن‌علّیه با جمهور زیاد است
[۹۵] محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، ج۲، ص۱۸۵، بیروت ۱۹۷۳.
[۹۶] ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان،ابن‌ حجر، ج۲، ص۱۸۱، چاپ دوم، بیروت ۱۹۷۱.



ابن‌ندیم کتابهایی را برای اصم برشمرده است، از جمله: تفسیرالقرآن، کتاب خلق القرآن، کتاب التوحید، کتاب الحجة و الرسل، کتاب الآی التی تسئل عنها المجبره، کتاب البیان عن اسماء الله جل اسمه، کتاب المامة، کتاب افتراق الامة و اختلاف الشیع، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، کتاب الرد علی هشام فی التشبیه، کتاب المخلوق، کتاب الحرکات، کتاب الجامع علی الرافضه، کتاب الردعلی المجبره، کتاب الرد علی الدهریه، کتاب علی الملحده، کتاب الرد علی الیهود، کتاب الرد علی المجوس، کتاب المعرفة، کتاب رسائل الائمه فی العدل، کتاب الرد علی من قال بالسیف، کتاب علی اهل الفتوی، کتاب الموجز فی الرسل، کتاب الرد علی الزنادقه، کتاب معرفة وجوه الکلام، کتاب مادل علیه الکتاب والسنته و صفة الکبائر و صغائرها.
[۹۷] محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
[۹۸] شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۹۹] حاجی خلیفه،ج، ۱ ص۴۴۲،.

عبدالجبار معتزلی کتاب تفسیر اصم را ستوده و ابوعلی جبائی در کتاب تفسیرش از اصم یاد کرده است.
[۱۰۰] احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
سیوطی تفسیراصم را جزو تفاسیر اهل بدعت به شمار آورده
[۱۰۱] جلال‌الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۴۷۲، تحقیق سعید المندوب، بیروت۱۴۱۶.
و مبارکفوری آن را از مصادیق این روایت نبوی دانسته است که به کسانی که بدون دانش در وادی تفسیر قدم نهاده‌اند وعدۀ دوزخ داده است.
[۱۰۲] ابوالعلاء عبدالرحمان‌بن عبدالرحیم مبارکفوری هندی، تحفة الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۸، ص۲۲۳، بیروت ۱۴۱۰.
زرکشی اصم را جزو مفسرانی دانسته است که اقوال تابعین را در تفاسیر خود ذکر کرده‌اند.
[۱۰۳] بدرالدین محمدبن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۵۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ۱۳۷۶/۱۹۵۷.
به نظر می‌رسد موضع‌گیری دربارۀ این کتاب خالی از حب و بغضهای فرقه‌ای نبوده است. این کتاب به مرور زمان از بین رفته، ولی خضر محمد نبها آرای اصم را که در مفاتیح الغیب رازی، مجمع البیان و دیگر تفاسیر به جا مانده، گردآوری و با عنوان تفسیر ابی‌بکر الاصم چاپ کرده است.


تاریخ درگذشت اصم را، به اختلاف، سال ۲۲۵
[۱۰۴] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۳۲۳، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
و ۲۰۰
[۱۰۵] محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
ذکر کرده اند. به نوشتۀ ابن ندیم،
[۱۰۶] محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
احتمال این‌که تاریخ ۲۰۱ نیز درست باشد وجود دارد و افزوده است که وقتی مأمون به عراق رفت از ثمامة‌بن اشرس، که بسیار از اصم ستایش می‌کرد، سراغ او را گرفت و ثمامه گفت او از دنیا رفته است.
[۱۰۷] محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
با توجه به این‌که مأمون در سال ۲۰۳ وارد عراق شده است، تاریخ ۲۰۰ یا ۲۰۱ صحیح‌تر می‌نماید
[۱۰۸] محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ طبری، ج۷، ص۱۴۷، چاپ چهارم، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.



(۱) علی‌بن محمد آمری، الاحکام فی اصول الاحکام، تعلیق عبدالرزاق العفیفی، المکتب‌الاسلامی، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۲.
(۲) عزالدین ابوحامدبن هبةالله، ابن‌ابی‌الحدید معتزلی، شرح نهج‌البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیه.
(۳) قاضی عبدالعزیز ابن‌براج الطرابلسی، المهذب، قم۱۴۰۶.
(۴) ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، چاپ دوم، بیروت ۱۹۷۱.
(۵) ابن‌حجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، چاپ دوم، بیروت.
(۶) ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، قاهره.
(۷) ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
(۸) احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۹) محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
(۱۰) علاءالدین‌بن مسعود، ابوبکر کاشانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، پاکستان ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۱۱) ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
(۱۲) ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
(۱۳) عضدالدین الایجی، تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت ۱۴۱۷.
(۱۴) عبدالقاهربن طاهر الایجی، الفرق بین الفرق، تحقیق محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۱۵) محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، قم ۱۴۲۲.
(۱۶) علی‌بن محمد جرجانی، شرح المواقف، تحقیق علی بن محمد جرجانی، مصر ۱۴۲۵.
(۱۷) یوسف‌بن مطهر حلی، کتاب الألفین، کویت۱۴۰۵.
(۱۸) یوسف‌بن مطهر حلی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، تحقیق علامه حسن‌زاده آملی، چاپ هفتم، قم ۱۴۱۷.
(۱۹) ابوبکر احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۲۰) شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۲۱) بدرالدین محمدبن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ۱۳۷۶/۱۹۵۷.
(۲۲) خیرالدین زرکلی، الاعلام، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
(۲۳) جلال‌الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، تحقیق سعید المندوب، بیروت۱۴۱۶.
(۲۴) شرف‌الدین عاملی، المسائل الفقهیه، تهران ۱۴۰۷.
(۲۵) محمدامین‌بن محمدمختار شنقیطی، اضواء البیان فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۴۱۵.
(۲۶) شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
(۲۷) محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، بیروت ۱۹۷۳.
(۲۸) صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
(۲۹) محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ طبری، چاپ چهارم، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۰) محمدبن جریر طبری شیعی، دلائل الامامه، چاپ دوم، ۱۴۱۰.
(۳۱) ابوحامد محمدبن محمد غزالی، المستصفی فی علم الاصول، تصحیح محمد عبدالسلام عبدالشافی، بیروت۱۴۷۷.
(۳۲) ابوالعلاء عبدالرحمان‌بن عبدالرحیم مبارکفوری هندی، تحفة الاحوذی بشرح جامع الترمذی، بیروت ۱۴۱۰.
(۳۳) سیدمرتضی علم‌الهدی، الفصول المختاره، تحقیق سیدنورالدین جعفریان، چاپ دوم، بیروت ۱۴۱۴.
(۳۴) ابوالحسن قاضی عبدالجبار اسدآبادی معتزلی، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق محمد محمد قاسم، بی‌تا بی‌جا.
(۳۵) سیدمرتضی علم‌الهدی، الشافی فی الامامه، چاپ دوم، قم۱۴۱۳.
(۳۶) جمال‌الدین یوسف مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۰۶.
(۳۷) ابوالعباس احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال نجاشی)، تحقیق آیت‌الله شبیری زنجانی، چاپ پنجم ۱۴۱۶.
(۳۸) محیی‌الدین‌بن شرف نجاشی، المجموع شرح المهذب، بیروت.
(۳۹) حاجی خلیفه.
(۴۰)یحیی بن شرف نووی المجموع،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.


۱. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲. شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۳. شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۴. ظهری، ج ۱ ص۳۰۷
۵. ابن‌حجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۴، ص۳۶۰، چاپ دوم، بیروت.
۶. یحیی بن شرف نووی المجموع، ج۱۴، ص۳۰۲،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
۷. علی‌بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۴۵، تحقیق علی بن محمد جرجانی، مصر ۱۴۲۵.
۸. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۹. محمدبن جریر طبری شیعی، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۵، چاپ دوم، ۱۴۱۰.
۱۰. یوسف‌بن مطهر حلی، کتاب الألفین، ج۱، ص۳۷، کویت۱۴۰۵.
۱۱. عضدالدین الایجی،ج۳، ص۵۷۹، تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت ۱۴۱۷.
۱۲. یوسف‌بن مطهر حلی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، ج۱، ص۴۹۰، تحقیق علامه حسن‌زاده آملی، چاپ هفتم، قم ۱۴۱۷.
۱۳. محمدامین‌بن محمدمختار شنقیطی، اضواء البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۲، بیروت ۱۴۱۵.
۱۴. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۵. شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۱۶. سیدمرتضی علم‌الهدی، الفصول المختاره، ص۱۰۰،تحقیق سیدنورالدین جعفریان، چاپ دوم، بیروت ۱۴۱۴.
۱۷. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۸. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۶۰، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۱۹. صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
۲۰. ابوبکر احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۶۴، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۲۱. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۶، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۲۲. ابوالحسن قاضی عبدالجبار اسدآبادی معتزلی، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، بخش۲، ص۶۰-۶۱، تحقیق محمد محمد قاسم، بی‌تا بی‌جا.
۲۳. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۶-۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲۴. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۶۷، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۲۵. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۱، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۲۶. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۲۷. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۵۳، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۲۸. عزالدین ابوحامدبن هبةالله، ابن‌ابی‌الحدید معتزلی، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۳، ص۲۶۳،تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیه.
۲۹. محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۲۲۶، قم ۱۴۲۲.
۳۰. انسان/سوره۷۶.    
۳۱. ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم،ص۷۴، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
۳۲. ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم،ص۹۸، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
۳۳. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۳۴. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۷۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۳۵. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۴، ص۸۰، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
۳۶. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۷۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۳۷. صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
۳۸. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۵۸۸، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۳۹. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۲۳، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۴۰. ابوبکر عبدالرحمن‌بن کیسان الأصم، تفسیر ابی‌بکر الأصم،ص۷۰، تحقیق خضرمحمد نبها، بیروت ۲۰۰۷.
۴۱. صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
۴۲. صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۲۶، ص۶۸،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
۴۳. صلاح‌الدین خلیل‌بن ایبک صقدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۶۹،تحقیق احمد الارناؤوط و ترکی مصطفی، بیروت۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
۴۴. عضدالدین الایجی، ج۱،ص۴۹۱تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت ۱۴۱۷.
۴۵. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۵۶۵، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۴۶. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۴۲، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۴۷. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۳، ص۳۴، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
۴۸. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۴۹. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۳۱، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۵۰. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۵، ص۲۰۱، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
۵۱. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۶، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۵۲. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الفصل فی الاهواء والملل و النحل، ج۴، ص۱۲۲، تحقیق محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت.
۵۳. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۴، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۵۴. محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۲۲۶، قم ۱۴۲۲.
۵۵. یحیی بن شرف نووی المجموع،ج۳، ص۳۰۳،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
۵۶. شرف‌الدین عاملی، المسائل الفقهیه، ج۱، ص۳۴، تهران ۱۴۰۷.
۵۷. شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۱، ص۱۱، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
۵۸. علاءالدین‌بن مسعود، ابوبکر کاشانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع،ج۴، ص۱۷۳، پاکستان ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۹. یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۱۴، ص۳۰۲،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
۶۰. ابن‌مجر، ج۴، ص۳۶۰
۶۱. محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، ج۶، ص۸۰، بیروت ۱۹۷۳.
۶۲. شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۴، ص۲۱۲، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
۶۳. محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، ج۴، ص۲۵۰، بیروت ۱۹۷۳.
۶۴. ابن‌حجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۲۹۱، چاپ دوم، بیروت.
۶۵. ابوحامد محمدبن محمد غزالی، المستصفی فی علم الاصول، ج۱، ص۲۵۰، تصحیح محمد عبدالسلام عبدالشافی، بیروت۱۴۷۷.
۶۶. آمدی ، علی بن محمد،الاحکام فی اصول الاحکام ، ج۴، ص۱۸۲.
۶۷. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۱، ص۱۰۷،قاهره.
۶۸. قاضی عبدالعزیز ابن‌براج الطرابلسی، المهذب، ج۲، ص۵۰۳، قم۱۴۰۶.
۶۹. شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۲۶، ص۴۸۷، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
۷۰. شمس‌الدین سرخسی، المبسوط، ج۲۹، ص۱۴۷، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
۷۱. یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۹، ص۴۰۰،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
۷۲. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۷، ص۱۰۴۷،قاهره.
۷۳. ابومحمد علی بن احمد ابن‌حزم ظاهری اندلسی، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۴، ص۵۴۲،قاهره.
۷۴. یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۱۹، ص۲۴۳،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
۷۵. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۷۶. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۷۷. شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۷۸. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۳۲۳، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
۷۹. شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۸۰. محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۸۱. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۳۲۳، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
۸۲. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۸۳. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۸۴. ابوالعباس احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال نجاشی)، ص۴۰۰،تحقیق آیت‌الله شبیری زنجانی، چاپ پنجم ۱۴۱۶.
۸۵. ابوالعباس احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال نجاشی)، ص۳۰۷،تحقیق آیت‌الله شبیری زنجانی، چاپ پنجم ۱۴۱۶.
۸۶. محمد تقی تستری (شوشتری)، قاموس الرجال، ج۱۲، ص۸۹، قم ۱۴۲۲.
۸۷. ۲۰۵، محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، ج۱، ص۱۸۴، الفهرست، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۸۸. محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۸۹. ابوبکر احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۶، ص۲۰، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۹۰. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۹۱. ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۳، ص۴۲۷، چاپ دوم، بیروت ۱۹۷۱.
۹۲. ابوالحسن علی‌بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۴۹۷، تصحیح هلوت ریتر، ویسبادن، چاپ سوم ۱۴۰۰.
۹۳. یحیی بن شرف نووی المجموع،، ج۳، ص۳۲۰،شرح المهذب بیروت ، دارالفکر.
۹۴. شمس‌الدین سرخسی، المبسوط،ج۴، ص۲۱۲، ج۱، ص۱۱، بیروت ۱۴۰۶- ۱۹۸۶.
۹۵. محمدبن علی شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالأخیار، ج۲، ص۱۸۵، بیروت ۱۹۷۳.
۹۶. ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان،ابن‌ حجر، ج۲، ص۱۸۱، چاپ دوم، بیروت ۱۹۷۱.
۹۷. محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۹۸. شمس‌الدین محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۹، ص۴۰۲، تحقیق حسین الارنؤوط، چاپ هفتم، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۹۹. حاجی خلیفه،ج، ۱ ص۴۴۲،.
۱۰۰. احمدبن یحیی، ابن‌المرتضی زیدی، ج۱، ص۵۷، طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه دیفلو فلرز، چاپ دوم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۰۱. جلال‌الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۴۷۲، تحقیق سعید المندوب، بیروت۱۴۱۶.
۱۰۲. ابوالعلاء عبدالرحمان‌بن عبدالرحیم مبارکفوری هندی، تحفة الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۸، ص۲۲۳، بیروت ۱۴۱۰.
۱۰۳. بدرالدین محمدبن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۵۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ۱۳۷۶/۱۹۵۷.
۱۰۴. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۳۲۳، چاپ پنجم، بیروت ۱۹۸۰.
۱۰۵. محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۱۰۶. محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۱۰۷. محمدبن یعقوب ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۱۴، تحقیق رضا تجدد، (۱۳۵۰ش/۱۹۷۱).
۱۰۸. محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ طبری، ج۷، ص۱۴۷، چاپ چهارم، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبکر اصم»، ج۱،ص۷۲۷۶.    



جعبه ابزار