• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حضرت اسحاق‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسحاق معرب کلمه ی عبرانی "ایصحاق" به معنای ضاحک و خندان است. ایشان را اسحاق نامیدند بدان جهت که زیاد میخندید، یا به این دلیل که مردم هنگام تولد وی از پدر و مادری مسن، خندیدند.
[۱] . مصطفوی،التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ‌ص۷۰.




اسحاق یکی از پیامبران الهی بود که خدای متعال او را در سن پیری به ابراهیم و همسرش عنایت فرمود و برکات و رحمت خود را بر این خاندان نازل نمود..
.
[۳] .طوسی،التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قیصر،بی‌تا، ج۶،‌ص۳۲.

حضرت ابراهیم(ع) در سن پیری صاحب دو فرزند شد که ا سماعیل نبی فرزند بزرگ ایشان است و اسحاق نبی فرزند کوچک. .
[۵] طبرسی،مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق لجنة من العلماء،چاپ اول، ج‏۶، ص۴۹.

هنگامی که فرشتگان الهی برای مجازات قوم لوط نازل شدند، نزد حضرت ابراهیم(ع) رفتند و او را به ولادت اسحاق بشارت دادند:
[۶] . ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار؛ تفسیر القرآن الکریم،چاپ اول، ص۲۲۷.
«وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکتْ
فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ.«و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق دادیم...»
نام مادر اسحاق را ساره ذکر کرده اند.
[۸] . ابوحمزه ثمالی، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۲۷
بعد از بشارت ملائکه، همسر ابراهیم با تعجب به پیری خودش و شوهرش اشاره ‌نموده و این مسئله را چیز عجیبی دانست؛ زیرا فرد مسن شرایط و توانایی بچه‌دار شدن را ندارد!
[۹] . زحیلی،التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، چاپ دوم، ج‏۱۲، ص۱۰۸.
اما ملائکه در پاسخ وی به رحمت و برکات خدا بر خانواده‌ی ابراهیم اشاره نمودند؛ چراکه قدرت و اراده‌ی خدای متعال چنین است که می‌گوید: باش؛ موجود میشود..
[۱۱] مراغی، تفسیر المراغی،بی‌تا، ج‏۱۲، ص۶۰.




حضرت اسحاق از جمله انبیاء الهی است که خداوند عنایت ویژه ای به وی داشت. نام ایشان هفده مرتبه در قرآن ذکر شده که در برخی موارد به نبوت وی تصریح نموده و میفرماید:
«وَ بَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیّاً مِنَ الصَّالِحِینَ» «ما او را به اسحاق -پیامبری از شایستگان- بشارت دادیم!»
حضرت اسحاق علاوه بر اینکه به عنوان نبی مثل سایر پیامبران به ایشان وحی میشد، دارای صحف نیز بود؛ و خدای تبارک خطاب به پیامبر اسلام(ص)میفرماید:«قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَاأُنْزِلَ عَلَینَا وَ مَاأُنْزِلَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ...» «بگو: به خدا ایمان آوردیم؛ و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق... نازل گردیده»"مَا أُنْزِلَ" به معنای صحف معنا شده که بر پیامبران الهی از جمله حضرت اسحاق نازل میشد.
[۱۶] . فیض کاشانی،تفسیر الصافی،چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۲.




دین و شریعت اسحاق نبی همان دین حضرت ابراهیم یعنی اسلام ذکر شده که قرآن میفرماید:«وَ وَصَّی بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یعْقُوبُ یابَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی لَکمُ الدِّینَ فَلَاتَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
«و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند؛ (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به آیین اسلام (=تسلیم در برابر فرمان خد) از دنیا نروید!»مراد از "بَنِیهِ" چهار نفر هستند که عبارتند از: اسماعیل، اسحاق، مدین و مداین.
[۱۸] . بلخی مقاتل بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق احمد فرید، چاپ اول، ج۱، ص۷۹ و بی‌تا، ج۱، ص۱۲۱.
و منظور از "وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ" همان اخلاص در توحید، عبادت و خضوع قلب و جوارح برای خداوند است.
[۱۹] . تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۷۹.
چنان‌که وقتی حضرت یعقوب(ع) در آخرین لحظات عمر شریفش از فرزندان خود پرسید: «پس از من، چه چیز را می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم.» پس دین اسحاق همان دین پدرش ابراهیم بود که به دین حنیف تفسیر شده است.
[۲۲] تفسیر الواحدی، تحقیق، صفوان عدنان،ج۱، ص۱۳۳.

دینی که اساس آن بر توحید بنا شده و به هرگونه شرک و عبادت غیر خدا دست رد میزند و برای بشریت واجب و نعمت بزرگ الهی لحاظ میشود.
[۲۳] . مدرسی، من هدی القرآن، چاپ اول، ج‏۵، ص۲۰۱.




در قرآن کریم برخی از تکالیف شخصی و مسولیتهای اجتماعی آن حضرت اینگونه بیان شده است:
۱. اقامه‌ی نماز و پرداخت زکات
خداوند برای هدایت بشر انبیائی را به عنوان ائمه و الگو فرستاد، تا پیروانشان به آنها اقتدا کرده و در مسیر حق گام بردارند. لذا اعمال و رفتار آنها بهترین الگوی عملی برای پیروانشان به شمار میرود:«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... وَ أَوْحَینَا إِلَیهِمْ... و إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکاةِ...»«و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی (ابراهیم)بخشیدیم... و بر پا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم...»
اقامه‌ی نماز یعنی نماز را با حدود و شرایط آن انجام دادن و آن را در وقت معین بجای آوردن و بر آن مداومت داشتن است، و مراد از اداء زکات همان چیزی است که خداوند بر آنها واجب نموده، تا آن را به فقراء، مساکین و مستحقین بپردازند.پرداخت زکات از افضل عبادات در امور مالی است، همان‌گونه که نماز از افضل عبادات بدنی است و از اینجا دانسته میشود این دو امر واجبی است که تمام امم پیشین به آن مامور شده بودند.
[۲۷] . عبدالقادر،بیان المعانی، ج‏۴، ص۳۱۷.

۲. انذار و تبشیر قوم
از جمله وظایف انبیاء الهی، انذار و تبشیر امت است. پیامبران مامور شدند، در صورتی که مردم ایمان آورده و از رسولان الهی پیروی کردند، آنها را به مغفرت و رضوان خداوند بشارت دهند؛ اما اگر راه کفر را پیشه کردند و در صدد تکذیب انبیاء بر آمدند، آنها را از سخط و عقاب الهی بترسانند.
[۲۸] . خطیب،التفسیر القرآنی للقرآن، بی‌تا، ج‏۳، ص۱۰۱۲.

«...وَ أَوْحَینَا إِلَی... إِسْحَاقَ وَیعْقُوب.. رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ...» «ما به... اسحاق و یعقوب... وحی نمودیم؛ پیامبرانی که بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده بودند...»
پس از جمله وظایف حضرت اسحاق و دیگر پیامبران این بود که مردم مؤمن را به بهشت و ثواب بشارت داده و کافران را از عقاب و آتش جهنم بیم دهند.
۳. انجام کارهای خیر
خداوند به پیامبران خود وحی کرد که کارهای خیر را انجام داده و در برپاداشتن شرایع دین اعم از عبادات و معاملات در میان مردم، تلاش کنند:
[۳۱] . ابن عاشور،التحریر و التنویر، بی‌تا، ج‏۱۷، ص۸۰.

«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... وَ أَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ...» «و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی (ابراهیم) بخشیدیم... و انجام کارهای نیک... را به آنها وحی کردیم...»مراد از "فِعْلَ الْخَیرَاتِ" همان عمل به شرایع نبوت بود، که انجام این خیرات به وحی باطنی صورت میگرفت. بنابراین رسولان الهی که به وسیله ی روح‌القدس تایید می شدند، مأموریت یافتند که کارهای خیر از جمله اقامه‌ی نماز، و اداء زکات که همان انفاق مالی است، بجای آورند.



ویژگیهایی اسحاق:
۱. قدرت و بصیرت.قرآن خطاب به نبی مکرم اسلام می‌فرماید:«وَاذْکرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ أُولِی الْأَیدِی وَالْأَبْصَارِ» «و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها(ی نیرومند) و چشمها(ی بینا)!»
مراد آیه صاحب قوه بودن این بزرگواران در عبادت،
بصیرت داشتن و فقیه بودن در دین و صاحب اعمال دینی و فکر علمی است.
[۳۹] . طبرسی،تفسیر جوامع الجامع‏، ج۳، ص۱۹۹.
بنابراین انبیاء مذکور در آیه مدح شده اند؛ چون کلمه‌ی "ید و بصر" هنگامی قابل مدحند که دست و چشم انسان باشند و در راهی بکار گرفته شود که خداوند برای همان هدف آنها را خلق کرده است. پس شخص با دست خود اعمال صالح را انجام داده و با آن به بندگان خدا خیر میرساند، و با چشم خود راه‌های عافیت و سلامت را از موارد هلاکت تشخیص داده و به حق میرساند. لذا آیه‌ی شریفه با کنایه می‌فهماند که نامبردگان از جمله حضرت اسحاق(ع) در اطاعت خدا و رساندن خیر به خلق خدا، همچنین بیناییشان در تشخیص اعتقاد و عمل حق بسیار قوی هستند.
۲. خلوص در ذکر سرای آخرت
اسحاقِ پیامبر از جمله انبیائی بود که دائما ذکر آخرت میکرد؛زیرا آل‌ابراهیم، هم دین را خوب فهمیدند و هم به فهمیده ها خوب عمل می ‌کردند.
[۴۲] . جوادی آملی،تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.
بنابراین خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«وَاذْکرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ... إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکرَی الدَّار «و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق... را ما آنها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود!»
اخلاص به اخراج هر چیز زاید از شی اطلاق میشود که خداوند با لطف خود پیامبرانی را که در آیه ذکر شده، برای نعیم بهشت خالص نموده است و مراد از "ذِکرَی الدَّارِ" متذکر شدن سرای آخرت و زیاد به یاد آخرت بودن و زهد پیشه کردن در دنیا ست که به سبب همین خصلت، آن بزرگواران نزد خداوند از برگزیدگان و نیکان به شمار آمدند. بنابراین خداوند به آل ابراهیم"ذکری الدار" را جایزه داد؛ چون به یاد سرای اصیل و نهایی بودن جایزه ی خالصی است که بهره ی هر کس نمیشود و خدای سبحان بر اثر علم صائب و عمل صالح خاندان ابراهیم، آنان را به چنین فضیلتی مفتخر کرد.
[۴۶] . جوادی آملی،تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.

۳. اهل عبادت
بعد از آنکه حضرت ابراهیم از بت‌پرستان و بت‌هایشان دوری گزید، خداوند اسحاق و یعقوب را به او بخشید و هر یک را به عنوان پیامبری بزرگ برگزید و نسل آن حضرت را اینچنین گسترش داد.
[۴۷] . خطیب،التفسیر القرآنی للقرآن، ج‏۹، ص۹۱.
عبادت کردن خداوند از جمله خصلتهایی است که در خانواده ی حضرت ابراهیم مورد توجه بود:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... وَکانُوا لَنَا عَابِدِینَ».«و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی(ابراهیم) بخشیدیم... و تنها ما را عبادت می‌کردند»"عَابِدِینَ" به کسانی گویند که مخلص در عبادت خداوند باشند؛
یعنی گفتار مردم در وجود این پیامبران تاثیری نداشته و آنها را از عبادت خداوند باز نداشت؛ بلکه آنها هر لحظه به یاد خداوند بوده و او را عبادت می ‌کردند.
[۵۰] . خطیب،التفسیر القرآنی للقرآن، ج‏۹، ص۹۲۰.

۴. الگوی هدایت
حضرت اسحاق از جمله پیامبرانی بود که خداوند وی را الگوی مناسب برای پیامبر اسلام(ص) معرفی کرده و خطاب به ایشان میفرماید:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ... أُولَئِک الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ...» «و اسحاق و یعقوب را به او (=ابراهیم) بخشیدیم؛... آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده؛ پس به هدایت آنان اقتدا کن...»
در تفسیر این گفته اند که خداوند به پیامبر گرامی اسلام امر نمود که به ادله ای که انبیاء گذشته اقامه کرده اند،
[۵۲] . التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۹.
و به صبر آنها در برابر آزار و اذیت قوم و یا نوع تبلیغ آنها و به هدایت توحیدی آنها اقتدا نماید.در واقع این جمله تعریضی به مشرکین بود که محمد به پیامبری مبعوث نشد، مگر بر سنت پیامبران قبلی!
[۵۵] . ابن عاشور،التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۰۶.

۵. امام و اسوه‌ی دیگران
حضرت اسحاق همانند برخی دیگر از انبیاء که در آیات شریفه نام آنها ذکر شده، در شمار ائمه ی هدایت قرار گرفته که قرآن در این مورد می‌فرماید:«...وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یهْدُون بِأَمْرِنَا...«...و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند...»
واژه ی "یهْدُونَ بِأَمْرِنَا" این معنا را دربردارد که آنها صلاحیت اسوه و الگو قرار گرفتن را دارند و در ابتدا خود هدایت شده، سپس امر هدایت امت بر عهده‌ی آنها گذاشته شد؛
[۵۷] . زمخشری،الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل‏، چاپ سوم‏، ج۲، ص۵۸۷.
همان کسانی که توسط روح‌القدس تایید میشدند.



در قرآن کریم به برخی انبیاء الهی امتیازات ویژه‌ای بیان شده که حضرت اسحاق از جمله‌ی آنهاست که عبارتند از:
الف. برکت
خداوند متعال بعد از توصیف حضرت ابراهیم و صبر ایشان بر ذبح فرزند خویش اسماعیل نبی می‌فرماید:
«وَ بَارَکنَا عَلَیهِ وَ عَلَی إِسْحَاقَ...» «ما به او و اسحاق برکت دادیم...»
در تفسیر برکت گفته اند: خداوند به‌وسیله‌ی کثرت ذریه به آنها برکت داد؛ به این معنا که آن بزرگوارن صاحب فرزند کثیری بودند و انبیاء الهی از نسل و اولاد آنها بود؛
[۶۱] . ابن جوزی؛ زادالمسیر، تحقیق محمد بن عبدالرحمن، چاپ اول، ج۶، ص۳۰۶.
بنابراین خداوند برکت دین و دنیا را بر ابراهیم و اسحاق نازل نمود
[۶۲] . تفسیر النفسی، ج۶، ص۲۶.
که در آیات دیگر رحمت و برکت الهی را مشمول حال اسحاق و خانواده اش بیان نمودهو اینچنین نعمت خویش را بر این خاندان تمام کرده است.
ب. کتاب آسمانی و مقام قضاوت
بعضی از پیامبران الهی دارای کتاب بودند که در آن احکام و حلال و حرام خدا تبیین شده بود و برخی دیگر دارای حکم قضاوت بودند که بواسطه ی آن اقامه ی عدل میکردند.
[۶۵] . خطیب، عبدالکریم؛ التفسیر القرآنی للقرآن، ج‏۴، ص۲۳۳.

«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... أُولَئِک الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْکتَابَ وَ الْحُکمَ وَ النُّبُوَّةَ.
«و اسحاق و یعقوب را به او (=ابراهیم) بخشیدیم؛... آنها کسانی هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان دادیم...»این آیه اشاره به انبیائی است که در آیات قبل ذکر شد.
مراد از "حُکم" مقام قضاوت در میان مردم است. لذا حکم که همان حکمت باشد، به معنای علم نافع و فقه در دین است که احکام قضاوت نیز بر آن مترتب میشود و بواسطه ی آن نزاع‌ها و اختلافات مردم حل و فصل میگردد.
[۶۹] . زحیلی، وهبة بن مصطفی؛ التفسیر المنیر فی العقیدة، ج‏۷، ص۲۸۱




 
۱. . مصطفوی،التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ‌ص۷۰.
۲. سوره هود(۱۱)،آیه(۷۲-۷۵)    
۳. .طوسی،التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قیصر،بی‌تا، ج۶،‌ص۳۲.
۴. سوره ابراهیم(۱۴)،آیه۳۹    
۵. طبرسی،مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق لجنة من العلماء،چاپ اول، ج‏۶، ص۴۹.
۶. . ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار؛ تفسیر القرآن الکریم،چاپ اول، ص۲۲۷.
۷. سوره هود(۱۱)،آیه۷۱    
۸. . ابوحمزه ثمالی، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۲۷
۹. . زحیلی،التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، چاپ دوم، ج‏۱۲، ص۱۰۸.
۱۰. سوره هود(۱۱)،آیه(۷۳-۷۲)    
۱۱. مراغی، تفسیر المراغی،بی‌تا، ج‏۱۲، ص۶۰.
۱۲. سوره صافات(۳۷)،آیه۱۱۲    
۱۳. سوره نساء(۴)،آیه۱۶۳    
۱۴. سوره عنکبوت(۲۹)،آیه(۱۶و۲۷)    
۱۵. سوره آل عمران(۳)،آیه۸۴    
۱۶. . فیض کاشانی،تفسیر الصافی،چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۲.
۱۷. سوره بقره(۲)،آیه۱۳۲    
۱۸. . بلخی مقاتل بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق احمد فرید، چاپ اول، ج۱، ص۷۹ و بی‌تا، ج۱، ص۱۲۱.
۱۹. . تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۷۹.
۲۰. سوره بقره(۲)،آیه۱۳۳    
۲۱. سوره یوسف(۱۲)،آیه۳۸    
۲۲. تفسیر الواحدی، تحقیق، صفوان عدنان،ج۱، ص۱۳۳.
۲۳. . مدرسی، من هدی القرآن، چاپ اول، ج‏۵، ص۲۰۱.
۲۴. سوره انبیاء(۲۱)،آیه(۷۲-۷۳)    
۲۵. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص۲۶۵    
۲۶. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص۲۶۵    
۲۷. . عبدالقادر،بیان المعانی، ج‏۴، ص۳۱۷.
۲۸. . خطیب،التفسیر القرآنی للقرآن، بی‌تا، ج‏۳، ص۱۰۱۲.
۲۹. سوره نساء(۴)،آیه(۱۶۳-۱۶۵)    
۳۰. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۴۳.    
۳۱. . ابن عاشور،التحریر و التنویر، بی‌تا، ج‏۱۷، ص۸۰.
۳۲. سوره انبیاء(۲۱)،آیه(۷۲-۷۳)    
۳۳. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۹۹    
۳۴. طباطبائی(علامه)،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۴۷    
۳۵. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۴، ص۳۰۵.    
۳۶. سوره ص (۳۸)،آیه۴۵    
۳۷. قمی، تفسیر القمی، تحقیق طیب موسوی، ج۲، ص۲۴۲    
۳۸. التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۷۱.    
۳۹. . طبرسی،تفسیر جوامع الجامع‏، ج۳، ص۱۹۹.
۴۰. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۲۱۱    
۴۱. تفسیر صافی، ج۴، ص۳۰۵.    
۴۲. . جوادی آملی،تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.
۴۳. سوره ص (۳۸)،آیه(۴۶-۴۵)    
۴۴. التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۷۱    
۴۵. سوره ص (۳۸)،آیه(۴۷-۴۵)    
۴۶. . جوادی آملی،تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.
۴۷. . خطیب،التفسیر القرآنی للقرآن، ج‏۹، ص۹۱.
۴۸. سوره انبیاء(۲۱)،آیه(۷۲-۷۳)    
۴۹. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۰۱    
۵۰. . خطیب،التفسیر القرآنی للقرآن، ج‏۹، ص۹۲۰.
۵۱. سوره انعام(۶)،آیه(۸۴و۹۰)    
۵۲. . التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۹.
۵۳. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۰۷    
۵۴. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۶۰.    
۵۵. . ابن عاشور،التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۰۶.
۵۶. سوره انبیاء(۲۱)،آیه(۷۲-۷۳)    
۵۷. . زمخشری،الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل‏، چاپ سوم‏، ج۲، ص۵۸۷.
۵۸. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۶۲.    
۵۹. سوره صافات(۳۷)،آیه(۱۰۴-۱۱۲)    
۶۰. سوره صافات(۳۷)،آیه۱۱۳    
۶۱. . ابن جوزی؛ زادالمسیر، تحقیق محمد بن عبدالرحمن، چاپ اول، ج۶، ص۳۰۶.
۶۲. . تفسیر النفسی، ج۶، ص۲۶.
۶۳. سوره هود(۱۲)،آیه(۷۱-۷۳)    
۶۴. سوره یوسف(۱۲)،آیه۶    
۶۵. . خطیب، عبدالکریم؛ التفسیر القرآنی للقرآن، ج‏۴، ص۲۳۳.
۶۶. سوره انعام(۶)،آیه(۸۴-۸۹)    
۶۷. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۹۶    
۶۸. تفسیر صافی، ج۲، ص۱۳۷    
۶۹. . زحیلی، وهبة بن مصطفی؛ التفسیر المنیر فی العقیدة، ج‏۷، ص۲۸۱



دانشنامه موضوعی قرآن    


رده‌های این صفحه : پیامبران غیر اولوالعزم




جعبه ابزار