• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دست‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دست یکی از اعضای بدن است و از آن در باب‌هاى طهارت، صلات و ... سخن گفته‌اند.





دست قسمتى از بدن است که بر سرِ بازو تا انگشتان و نیز بر مچ تا سر‌انگشتان اطلاق مى‌شود.



از آن در بابهاى طهارت، صلات، حج، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، حدود، قصاص و دیات سخن گفته‌اند.



استنجاء با دست راست مکروه است. مستحب است استبراء با دست چپ انجام گیرد. از واجبات وضو شستن دستها از آرنج تا سرانگشتان است.
کسى که مى‌خواهد به قصد وضو، دست خود را داخل ظرف آبى کند، مستحب است قبل از آن، دستان خود را در حدث ناشى از بول و خواب یک بار و در حدث ناشى‌از غائط دو بار بشوید.



مستحب است شرکت کنندگان در مراسم تدفین- جز خویشان میت- با پشت دست بر قبر خاک بریزند. چنان که گذاشتن دست بر قبر و خواندن هفت بار سوره قدر مستحب است.



در تیمم، زدن کف دو دست بر زمین و مسح پیشانی با آنها و نیز مسح پشت آن دو واجب است.

۵.۱ - وجوب حنوط کف دست میت


کف دست از مواضعى است که حنوط آنها واجب است .

۵.۲ - استحباب شستن دست برای غسل دهنده


شستن دستها تا آرنج براى غسل دهنده میت پس از هر یک از غسلهاى سه گانه مستحب است.



کف دستان از هفت موضعى است که هنگام سجده باید بر زمین قرار گیرد. در صورت عدم امکان سجده بر آنچه سجده بر آن صحیح است.

۶.۱ - حکم سجده بر پشت دست


سجده بر لباس، و با عدم امکان آن، سجده بر پشت دست انجام مى‌گیرد.



- بلند کردن دستها تا محاذى نرمى گوش یا صورت و یا موضع نحر (فرو رفتگى گلو) هنگام گفتن تکبیرة الاحرام و دیگر تکبیر هاى نماز.
- قرار دادن دستها با انگشتان بسته بر روى رانها هنگام قرائت براى مردِ نماز گزار و چسبانیدن پستان ها به سینه با دو دست- جهت پوشاندن حجم آنها- براى زن نماز گزار.
- بلند کردن دستها تا مقابل صورت، به گونه‌اى که کف دست به سمت آسمان باشد، هنگام قنوت. - قرار دادن دستها با انگشتان باز بر زانوها براى مرد و بر ران ها براى زن در حال رکوع.
- نهادن دستها بر زمین پیش از زانوها براى مرد و عکس آن براى زن، هنگام رفتن براى سجده.
- نهادن دست بر زمین و تکیه بر آنها براى قیام.
- قرار دادن دستها با انگشتان بسته محاذى گوش و جدا بودن بازوها از بدن و بلند بودن آرنج از زمین براى مرد و چسبیده بودن بازو ها به بدن و آرنج بر زمین براى زن هنگام سجده.
- قرار دادن دستها بر ران ها در حال نشستن و تشهد.
- بلند کردن دستها در تکبیر اول نماز میت . استحباب آن در دیگر تکبیر ها اختلافى است.
بلند کردن دستها به طرف آسمان هنگام دعا کردن مستحب است
[۲۴] کشف الغطاء ج۳، ص ۴۹۷.
( به آن حالت ابتهال می گویند ).



استلام حجر الاسود با دست کشیدن به آن نیز محقق مى‌شود در رمی جمره، پرتاب کردن سنگ باید با دست باشد نه با چیزى دیگر
[۲۷] مناسک حج (مراجع)، ص ۳۹۳.

کسى که یک پر کبوتر را در حرم مکه کنده، واجب است با همان دستى که کنده، مالى صدقه دهد.



بستن دو دست و یک پا در ذبح گوسفند، هر دو دست و هر دو پا در ذبح گاو و دو دست تا زانو در نحر شتر، مستحب است.



شستن دستها پیش و پس از غذا خوردن و نیز خشک کردن آنها با حوله پس از شستن بعد از غذا مستحب است. غذا خوردن با دست راست، مستحب و با دست چپ، مکروه است.



از حدودى که بر محارب جارى مى‌شود، قطع کردن دست راست و پای چپ او است .



در قطع عمد ى دست دیگرى، قصاص ثابت است و مجنی علیه مى‌تواند دست جانی را قطع کند. آیا کف دست ى که انگشت دارد در برابر بریدن کف دست بدون انگشت، قطع و دیه انگشتان‌ به او پرداخت مى‌گردد، یا دست کامل در برابر ناقص قصاص نمى‌شود، بلکه تنها دیه ثابت است ، مسئله اختلافى است .
[۳۷] تکملة منهاج الصالحين، ص ۹۲- ۹۳.

قصاص قطع دست از بازو ، قطع آن از آرنج است و جانی نسبت به مقدار باقى مانده باید ارش بپردازد. انسان دست بریده‌اى که از سوى دیگرى کشته شده، درصورتى که دیه دست خود را گرفته باشد یا دستش در قصاص قطع شده باشد، اولیاى او پیش از قصاص قاتل باید دیه دست را به اولیاى وى بدهند. برخى، پرداخت دیه دست را به قاتل نپذیرفته و قائل به قصاص قاتل بدون پرداخت دیه شده‌اند.
[۴۱] تکملة منهاج الصالحين، ص ۸۷.

جنایتکارى که دستهاى چند نفر را به تعاقب (پى در پى) قطع کرده، بنابر قول مشهور، دو دست و دو پاى وى- به ترتیب براى قطع نخستین دست، همان دست جانی و همین طور تا قطع پاى دوم در برابر چهارمین دست- قصاص مى‌شود و به افراد باقى مانده از مال جانی دیه پرداخت مى‌گردد. مقابل قول مشهور، ثبوت قصاص تنها در صورتى است که جانی دست داشته باشد؛ بنابر این، پا در مقابل دست قطع نمى‌شود بلکه در فرض بالا براى دست سوم و مازاد دیه گرفته مى‌شود.



دیه جنایت بر دو دست به بریدن آنها از مچ، دیه کامل و بر یک دست از مچ، نصف آن است. دیه قطع تمامى انگشتان دو دست نیز دیه کامل است؛ لیکن در صورت قطع دو دست از مچ، براى انگشتان دیه افزونى محاسبه نخواهد شد.
در قطع کف دست، در صورتى که مادر زاد یا به سبب آفت یا آسیبى بدون انگشت باشد، ارش ثابت است.
[۴۶] مفتاح الکرامة (ق) ج ۱۰، ص ۴۲۳.

بنابر مشهور، دیه قطع دست از آرنج یا شانه همان دیه دست از مچ (نصف دیه کامل) است؛ هرچند برخى، علاوه بر آن، در مقدار افزون بر مچ، قائل به ارش شده‌اند. در قطع بیش از مفصل مچ و مقدارى از ساعد و یا قسمتى از بازو، بالاتر از آرنج، بنابر مشهور علاوه بر دیه، در مقدار اضافى ارش ثابت است.



 
۱. جواهر الکلام ج ۲، ص ۷۰.    
۲. العروة الوثقی،ط جدید،ج۱،ص۳۴۵.    
۳. جواهر الکلام ج ۲، ص ۱۵۹- ۱۶۲.    
۴. جواهر الکلام ج ۲، ص ۳۳۲.    
۵. جواهر الکلام ج ۴، ص ۳۱۰.    
۶. جواهر الکلام ج ۴، ص ۳۲۱.    
۷. جواهر الکلام ج ۵، ص ۱۷۳.    
۸. جواهر الکلام ج ۴، ص ۱۷۶.    
۹. جواهر الکلام ج ۴، ص ۱۵۴.    
۱۰. جواهر الکلام ج ۱۰، ص ۱۳۵.    
۱۱. جواهر الکلام ج ۸، ص ۴۳۷- ۴۳۸.    
۱۲. جواهر الکلام ج ۹، ص ۲۲۹- ۲۳۳.    
۱۳. جواهر الکلام ج ۱۰، ص ۳۸۷.    
۱۴. العروة الوثقی ج۲، ص ۶۱۴.    
۱۵. جواهر الکلام ج ۱۰، ص ۳۶۸.    
۱۶. جواهر الکلام ج ۱۰، ص ۳۸۷- ۳۸۹.    
۱۷. جواهر الکلام ج ۱۰، ص ۱۷۱- ۱۷۲.    
۱۸. جواهر الکلام ج ۱۰، ص ۱۸۸.    
۱۹. العروة الوثقی ج۲، ص ۵۷۳- ۵۷۵.    
۲۰. العروة الوثقی ج۲، ص ۵۷۴.    
۲۱. العروة الوثقی ج۲، ص ۵۹۰.    
۲۲. جواهر الکلام ج ۱۲، ص ۸۵- ۸۸.    
۲۳. الحدائق الناضرة ج۱۰، ص ۴۴۰.    
۲۴. کشف الغطاء ج۳، ص ۴۹۷.
۲۵. وسائل الشیعة ج ۷، ص ۴۶.    
۲۶. جواهر الکلام ج ۱۹، ص ۳۴۰.    
۲۷. مناسک حج (مراجع)، ص ۳۹۳.
۲۸. جواهر الکلام ج ۲۰، ص ۳۱۰- ۳۱۱.    
۲۹. الحدائق الناضرة ج۱۵، ص ۳۱۲.    
۳۰. جواهر الکلام ج ۳۶، ص ۱۳۱- ۱۳۲.    
۳۱. جواهر الکلام ج ۳۶، ص ۴۴۷- ۴۴۸.    
۳۲. جواهر الکلام ج ۳۶، ص ۴۴۹.    
۳۳. جواهر الکلام ج ۳۶، ص ۴۵۴.    
۳۴. جواهر الکلام ج ۳۶، ص ۴۶۵.    
۳۵. جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۵۷۳.    
۳۶. جواهر الکلام ج ۴۲، ص ۳۳۸- ۳۳۹.    
۳۷. تکملة منهاج الصالحين، ص ۹۲- ۹۳.
۳۸. تحریر الوسیلة ج ۲، ص ۵۴۰.    
۳۹. جواهر الکلام ج ۴۲، ص ۴۰۲.    
۴۰. جواهر الکلام ج ۴۲، ص ۳۳۷    
۴۱. تکملة منهاج الصالحين، ص ۸۷.
۴۲. مجمع الفائدة ج ۱۴، ص ۱۱۰- ۱۱۱.    
۴۳. کتاب السرائر ج ۳، ص ۳۹۶- ۳۹۷.    
۴۴. مسالک الافهام ج ۱۵، ص ۲۷۰- ۲۷۲.    
۴۵. جواهر الکلام ج ۴۳، ص ۲۴۵.    
۴۶. مفتاح الکرامة (ق) ج ۱۰، ص ۴۲۳.
۴۷. جواهر الکلام ج ۴۳، ص ۲۴۶.    
۴۸. جواهر الکلام ج ۴۳، ص ۲۴۶- ۲۴۸.    
۴۹. جواهر الکلام ج ۴۳، ص ۲۴۶- ۲۴۹.    
۵۰. مبانی تکملة المنهاج ج ۲، ص ۳۰۰- ۳۰۱.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام جلد‌۳، صفحه۶۰۹.    














جعبه ابزار