• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

چشم‌چرانی (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



چشم چرانی، خیره چشمی و هرزه نگاهی ، نگاه از روی لذت به روی خوب کردن و نظر بازی است.
[۱] لغت نامه، ج۵، ص۷۱۴۷، «چشم چرانی».
مقصود از آن در اینجا، نگاه شهوت آمیز به نامحرم و نیز نگاهی است که انسان را در معرض خطر وقوع در حرام نسبت به نامحرم قرار می‌دهد. در این مدخل از مشتقات « غض » و تعبیرهایی مانند « خائنة الاعین » استفاده شده است.




چشم چرانی، زمینه ساز آلودگی به فحشا و فساد جنسی است.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم... • وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن ویحفظن فروجهن..(به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‌تر است زيرا خدا به آنچه مى‌ كنند آگاه است •و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را (از هر نامحرمى) فرو بندند و پاكدامنى ورزند و...)
در آیه شریفه، حکم حرمت چشم چرانی و نگاه به نامحرمان بیان شده است. از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده که مقصود از هر آیه در قرآن که «حفظ فروج» دارد، حفظ از زنا است جز همین آیه که منظور، حفظ از نظر و چشم چرانی است.

۱.۱ - شأن نزول آیات

«جوانى از « انصار » در مسير خود با زنى روبرو شد- و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوش‌ها قرار مى‌دادند- (و طبعاً گردن و مقدارى از سينه آنها نمايان مى‌شد) چهره آن زن، نظر آن جوان را به خود جلب كرد، و چشم خود را به او دوخت هنگامى كه زن گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مى‌كرد، در حالى كه راه خود را ادامه مى‌داد تا اين كه:
وارد كوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى‌كرد، ناگهان صورتش به ديوار خورد و تيزى استخوان يا قطعه شيشه‌اى كه در ديوار بود صورتش را شكافت!.
هنگامى كه زن گذشت، جوان به خود آمد، ديد خون از صورتش جارى است و به لباس و سينه‌اش ريخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پيامبر مى‌روم و اين ماجرا را بازگو مى‌كنم، هنگامى كه چشم رسول خدا صلى الله عليه و آله به او افتاد فرمود چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل كرد، در اين هنگام « جبرئيل »، پيك وحى خدا نازل شد و آيه فوق را آورد...»


خداوند همان طور که به همه احوال آدمی آگاه است، به چشم چرانی انسانها نیز اشراف دارد.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون (به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‌تر است زيرا خدا به آنچه مى‌ كنند آگاه است.)
«کلمه ((غض )) به معناى روى هم نهادن پلک هاى چشم است ، و کلمه ((ابصار)) جمع بصر است که همان عضو بیننده باشد و از اینجا معلوم مى شود که کلمه ((من )) در جمله ((من ابصارهم )) براى ابتداى غایت است ، و یا براى بیان جنس ، و یا تبعیض باشد که هر یک را مفسرى گفته ، و معنایش این است که مؤمنین چشم پوشى را از خود چشم شروع کنند.»

۲.۱ - آگاه به اسرار

.. ان الله سریع الحساب• یعلم خائنة الاعین وما تخفی الصدور (امروز هر كسى به (موجب) آنچه انجام داده است كيفر مى‌يابد امروز ستمى نيست آرى خدا زودشمار است •(خدا) نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مى‌دارند مى‌داند.)
«آری خدائی که از حرکات مخفیانه چشم‌ها، و اسرار درون سینه‌ها، آگاه است در آن روز، درباره خلایق دادرسی و قضاوت می‌کند، و با این علم و آگاهی دقیق او، روز گنهکاران سیاه و تاریک است.
در حدیثی، از امام صادق علیه‌السّلام می‌خوانیم: هنگامی که از معنی این آیه از آن حضرت سؤال کردند، فرمود: ا لم تر الی الرجل ینظر الی الشی ء و کانه لاینظر الیه، فذلک خائنة الاعین: «آیا ندیده‌ای گاه انسان به چیزی نگاه می‌کند اما چنین وانمود می‌کند که به آن نگاه نمی‌کند؟ این نگاه‌های خیانت آلود است»!.
آری، این نگاه‌ها خواه به نوامیس مردم باشد، و یا امور دیگری که نگاه کردن به آن ممنوع است، بر خداوندی که ذره‌ای از آنچه در آسمان‌ها و زمین است از علم او مخفی نیست، پنهان نمی‌ماند: «لایعزب عنه مثقال ذرة فی السموات و لا فی الارض». ..
البته خیانت چشم‌ها، اشکال مختلفی دارد: گاه به صورت نگاه‌های دزدکی و استراق بصر نسبت به زنان بیگانه است، و گاه به صورت اشاراتی با چشم، به منظور تحقیر یا عیب جوئی از دیگران، و یا اشاراتی که مقدمه توطئه‌ها و نقشه‌های شیطانی است.
راستی اگر انسان، به یک چنین حسابرسی دقیقی در قیامت مؤمن باشد که حتی نگاهها، و اندیشه‌ها، با انگیزه هائی که دارند، همگی زیر سؤال می‌روند، و دقیقا بررسی می‌شوند، حد اعلای تقوی در وجود او زنده خواهد شد، و چه اثری دارد این ایمان به معاد ، و مراقبت الهی و حسابرسی قیامت، در تربیت نفوس انسان‌ها؟! »
برخی مفسران «خائنة الاعین» در آیه یاد شده را به چشم چرانی و نگاه دزدانه به نامحرم تفسیر کرده‌اند.




۳.۱ - دستورات پیامبر

پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به دستور دادن به مؤمنان، برای اجتناب از چشم چرانی بوده اند.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون (به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند...) ( از آنجا که «یغضوا» مترتب بر «قل» است، روشن می‌شود که منظور از «قول»، امر است.)
«پس در جمله ((قل للمؤ منین یغضوا من ابصارهم )) از آنجایى که کلمه ((یغضوا)) مترتب بر ((قل - بگو)) مى باشد نظیر ترتبى که جواب شرط بر شرط دارد قهرا دلالت مى کند بر اینکه قول در اینجا به معناى امر است ، و معناى جمله این است که به مؤ منین امر کن که چشم خود را بپوشند، و تقدیر آن این است که : ایشان را امر به غض و چشم پوشى کن که اگر امر بکنى چشم خود را مى پوشند، و این آیه به جاى اینکه نهى از چشم چرانى کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقى ندارد، آن امر این نهى را هم افاده مى کند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبى را بر مردان ، و نگاه به مرد اجنبى را بر زنان تحریم فرموده .»

۳.۲ - وظیفه زنان

موظف بودن زنان مؤمن، به اجتناب از چشم چرانی از دستورات خداوند در قرآن است.
وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن.. (و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را (از هر نامحرمى) فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند...)
«و به اين ترتيب، «چشم‌چرانى» همان گونه كه بر مردان حرام است بر زنان نيز حرام مى‌باشد، و پوشانيدن عورت از نگاه ديگران، چه از مرد و چه از زن براى زنان نيز همانند مردان واجب است...»

۳.۳ - سلامت نفس

پرهیز از چشم چرانی، زمینه ساز سلامت نفس و پاکی آن است.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم... ذلک ازکی لهم...(به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‌تر است زيرا خدا به آنچه مى‌كنند آگاه است.)

۳.۴ - خدا آگاه به اعمال

توجه به آگاهی دقیق خداوند از اعمال انسان ، بازدارنده آدمی از چشم چرانی است.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون (به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند...)
«آن گاه به عنوان اخطار ، براى كسانى كه نگاه هوس‌آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى‌افكنند و گاه آن را غير اختيارى قلمداد مى‌كنند، مى‌گويد: «خداوند از آنچه انجام مى‌دهيد مسلماً آگاه است».»




۴.۱ - برای مردان

چشم چرانی و نظر دوختن مردان به نامحرمان حرام است.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم..(به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند...)
«و مقابله اى که میان جمله ((یغضوا من ابصارهم )) با جمله ((یحفظوا فروجهم )) افتاده، این معنا را مى رساند که مراد از ((حفظ فروج )) پوشاندن آن از نظر نامحرمان است ، نه حفظ آن از زنا و لواط که بعضى پنداشته اند، در روایت هم از امام صادق (علیه السلام ) رسیده که فرمود: تمامى آیاتى که در قرآن درباره حفظ فروج هست به معناى حفظ از زنا است ، به غیر این آیه که منظور در آن حفظ از نظر است .
و بنابراین ممکن است جمله اولى از این دو جمله را با جمله دومى تقیید کرده ، و گفت مدلول آیه تنها نهى از نظر کردن به عورت ، و امر به پوشاندن آن است .»


۴.۲ - برای زنان

چشم چرانی زنان نسبت به مردان نیز حرمت دارد.
وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن ویحفظن فروجهن..(و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را (از هر نامحرمى) فرو بندند و پاكدامنى ورزند...)



خداوند چشم چرانان را تهدید به مجازات فرموده است.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون...( تصریح به آگاهی خداوند از کارهای انسان پس از فرمان به پرهیز از چشم چرانی، می‌تواند متضمن نوعی تهدید به متخلفان باشد.)
«آنگاه به مصلحت این حکم اشاره نموده ، و با بیان آن مردم را تحریک مى کند که مراقب این حکم باشند و آن اشاره این است که مى فرماید: ((این بهتر شما را پاک مى کند، علاوه بر این خدا به آنچه مى کنید با خبر است)).»
.. ان الله سریع الحساب• یعلم خائنة الاعین وما تخفی الصدور (امروز هر كسى به (موجب) آنچه انجام داده است كيفر مى‌يابد امروز ستمى نيست آرى خدا زودشمار است •(خدا) نگاه هاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مى‌دارند مى‌داند...)
«سرعت حسابش در آنجا به قدرى است كه در حديث آمده است: إِنَّهُ تَعالى‌ يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ فِي مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ: «خداوند حساب همه بندگان را در يك چشم بر هم زدن مى‌رسد»!.
اصولًا با قبول تجسم اعمال ، و بقاء آثار خير و شر ، مسأله حساب، مسأله‌اى حل شده است، آيا دستگاه‌هائى كه در دنيا همراه كار كردن، نمره مى‌اندازد نيازى به زمان براى حسابرسى دارد؟
تكرار تعبير «سريع الحساب»، در آيات مختلف قرآن، شايد به اين منظور است كه بعضى شيطان‌صفتان، افراد ساده‌لوح را وسوسه نكنند كه، مگر حسابرسى خلايق در برابر اعمالى كه در طول هزاران سال انجام داده‌اند، به اين آسانى ممكن است.
از اين گذشته، اين تعبير هشدارى است، به همه انسان‌ها، كه در آن روز مهلتى به مجرمان داده نمى‌شود، مانند مهلتى كه در اين دنيا به يك مجرم و قاتل براى رسيدگى چند ماه ، يا چند سال ، به پرونده‌اش مى‌دهند.»




۶.۱ - رو در رو شدن با زنان

رو در رو شدن با زنان، زمینه ساز پیدایش چشم چرانی در جامعه می شود.
یـایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام غیر نـظرین انـه... واذا سالتموهن متـعـا فسـلوهن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم وقلوبهن...(اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى (خوردن) طعامى به شما اجازه داده شود (آن هم) بى‌آنكه در انتظار پخته‌شدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‌آنكه سرگرم سخنى گرديد اين (رفتار) شما پيامبر را مى‌رنجاند و(لى) از شما شرم مى‌دارد و حال آنكه خدا از حق(گويى) شرم نمى‌كند و چون از زنان (پيامبر) چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‌تر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا (نبايد) زنانش را پس از مرگ او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين (كار) نزد خدا همواره (گناهى) بزرگ است.)
«ضمیر ((هن)) به همسران رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) بر مى گردد، و در خواست متاع از ایشان ، کنایه است از اینکه مردم با ایشان درباره حوائجى که دارند سوال کنند، و معنایش این است که اگر به خاطر حاجتى که برایتان پیش آمده ، ناگزیر شدید با یکى از همسران آن جناب صحبتى بکنید، از پس پرده صحبت کنید، ((ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن)) این جمله مصلحت حکم مزبور را بیان مى کند، و مى فرماید: براى اینکه وقتى از پشت پرده با ایشان صحبت کنید، دلهایتان دچار وسوسه نمى شود، و در نتیجه این رویه ، دلهایتان را پاکتر نگه مى دارد...»

۶.۲ - بی حجابی

بی حجابی و بدحجابی زنان، زمینه چشم چرانی هوسرانان می شود.
وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ءابائهن او ءاباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخونهن او بنی اخونهن او بنی اخوتهن اونسائهن او ما ملکت‌ایمـنهن او التـبعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورت النساء ولایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن..(و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را (از هر نامحرمى) فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش (فرو) اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان (همكيش) خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه (از زن) بى‌نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‌اند آشكار نكنند و پاهاى خود را (به گونه‌اى به زمين ) نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‌دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد )

۶.۲.۱ - مراد از نسائهن

«چنان كه در تفسير آيه خوانديم نهمين گروهى كه مستثنى شده‌اند و زن حق دارد زينت باطن خود را در برابر آنها آشكار كند زنان هستند، منتهى با توجه به تعبير نسائهم: «زنان خودشان» چنين استفاده مى‌شود كه زن‌هاى مسلمان تنها مى‌توانند در برابر زنان مسلمان حجاب را بر گيرند، ولى در برابر زنان غير مسلمان بايد با حجاب اسلامى باشند و فلسفه اين موضوع چنان كه در روايات آمده اين است كه: ممكن است آنها بروند و آنچه را ديده‌اند براى همسرانشان توصيف كنند و اين، براى زنان مسلمانان صحيح نيست.
در روايتى كه در كتاب «من لا يحضر ...» آمده امام صادق عليه السلام چنين مى‌فرمايد: لا يَنْبَغِى لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ بَيْنَ يَدَىِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرانِيَّةِ، فَانَّهُنَّ يَصِفْنَ ذلِكَ لِا زْواجِهِنَّ:
«سزاوار نيست زن مسلمان در برابر زن يهودى يا نصرانى برهنه شود؛ چرا كه آنها آنچه را ديده‌اند براى شوهرانشان توصيف مى‌كنند».»

۶.۲.۲ - جلباب

یـایها النبی قل لازوجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلـبیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین..(اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند (به احتياط ) نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است.)
«کلمه ((جلابیب)) جمع جلباب است ، و آن جامه اى است سرتاسرى که تمامى بدن را مى پوشاند، و یا روسرى مخصوصى است که صورت و سر را ساتر مى شود، و منظور از جمله ((پیش بکشند مقدارى از جلباب خود را))، این است که آن را طورى بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد..
((ذلک ادنى ان یعرفن فلا یوذین)) - یعنى پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزدیک تر است ، در نتیجه وقتى به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمى شوند، یعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمى گردند.»

۶.۳ - حفظ فروج

مردان و زنان مؤمن، موظف به حفظ شرمگاه خود، از چشم چرانی نامحرمان هستند.
قل للمؤمنین یغضوا من ابصـرهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون• وقل للمؤمنـت یغضضن من ابصـرهن ویحفظن فروجهن...(به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‌تر است زيرا خدا به آنچه مى‌كنند آگاه است •و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را (از هر نامحرمى) فرو بندند و پاكدامنى ورزند و ..)
مقصود از «حفظ فروج» پوشاندن آن از دید نامحرمان است، نه حفظ آن از زنا و لواط. از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده که هر آیه‌ای که در قرآن درباره حفظ فروج آمده، حفظ آن از زنا است، مگر این آیه که منظور، حفظ آن از نگاه است.

۶.۴ - پرهیز موسی از نگاه به نامحرم

حضرت موسی علیه‌السّلام از نگاه به دختران شعیب ، هنگام آب کشیدن برای گوسفندان آنان اجتناب می کرد.
قالت احدهما یـابت استـجره ان خیر من استـجرت القوی الامین (يكى از آن دو دختر گفت اى پدر او را استخدام كن چرا كه بهترين كسى است كه استخدام مى‌كنى هم نيرومند (و هم) در خور اعتماد است.)
برخی گفته‌اند: مقصود از «امین» بودن موسی علیه‌السّلام نگاه نکردن آن حضرت به دختران شعیب، هنگام آب کشیدن برای گوسفندان آنان است.


۱. لغت نامه، ج۵، ص۷۱۴۷، «چشم چرانی».
۲. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۴. تفسیر نورالثقلین، حویزی، ج۳، ص۵۸۸، ح۹۱.    
۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۴۶۶.    
۶. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۱۵۵.    
۸. غافر/سوره۴۰، آیه۱۷.    
۹. غافر/سوره۴۰، آیه۱۹.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۸۰-۸۱.    
۱۱. التفسیر المنیر، زحیلی، ج۲۴، ص۹۹.    
۱۲. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۱۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۱۵۵.    
۱۴. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۱۵. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۲۴۱.    
۱۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۴۶۹.    
۱۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۱۸. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۱۹. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۲۴۱.    
۲۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۴۶۹.    
۲۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۲۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۱۵۵.    
۲۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۲۴. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۲۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۱۵۵.    
۲۶. غافر/سوره۴۰، آیه۱۷.    
۲۷. غافر/سوره۴۰، آیه۱۹.    
۲۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۷۶.    
۲۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۳۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۵۰۶.    
۳۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۳۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص۴۸۳.    
۳۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۹.    
۳۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۵۰۹-۵۱۰.    
۳۵. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۳۶. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۳۷. تفسیر نورالثقلین، حویزی، ج۳، ص۵۸۸، ح ۹۱.    
۳۸. قصص/سوره۲۸، آیه۲۶.    
۳۹. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۴۳۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «چشم‌چرانی».    



جعبه ابزار