• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احادیث تفسیری سوره ماعون

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: سوره ماعون.


احادیث تفسیری سوره ماعون، از مباحث مرتبط به احادیث تفسیری اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌باشد. مفهوم کلی سوره ماعون یتیم‌نوازی و امدادرسانی به بینوایان، اهمیت دادن به نماز و پرهیز از ریاکاری و معادباوری و بیان آثار انکار معاد و نکوهش منکران است. در احادیث تفسیری اهل بیت (علیهم‌السلام) درباره سوره ماعون، چند نکته کلیدی مطرح شده است: تکذیب دین و انکار ولایت، رفتار با یتیمان، بی‌توجهی به کمک به نیازمندان، غفلت از نماز، ریاکاری در عبادات و اهمیت یاری رساندن به همسایگان.



(اَ رَاَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ) آیا کسی را که [روز] جزا را دروغ می‌ خواند دیدی.

«علیّ‌بن‌ابراهیم: (اَ رَاَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ) قالَ نَزَلَتْ فِی ابِی جَهْلٍ وَ کُفَّارِ قُرَیْشٍ.»
علیّ‌ بن‌ ابراهیم گوید: (اَرَاَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ) درباره‌ ابوجهل و کافران قریش نازل شد.
«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الرَّمَادِیِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعِینَ)، فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ: (اَ رَاَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ) قَالَ بِوَلَایَهًِْ اَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ علی (علیه‌السّلام).»
عبدالله رمادی از امام رضا (علیه‌السّلام) از پدران بزرگوارش (علیه‌السّلام) روایت کرده است که ایشان درباره‌ کلام خداوند عزّوجلّ (اَرَاَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ) فرمود: «یعنی به ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)».


(فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ) این همان کس است که یتیم را بسختی می‌راند.

«ابن‌عبّاس (یَدُعُّ الْیَتیمَ) ایْ یَدْفَعُهُ عَنْ حَقِّهِ.»
ابن‌ عبّاس گوید: (یَدُعُّ الْیَتِیمَ) یعنی با ستم و خشونت و ناتوان‌کردن او، حقّ او را پایمال می‌کند.


(وَ لَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ) و به خوراک‌ دادن بینوا ترغیب نمی‌کند.

«علی‌بن‌ابراهیم: (وَ لَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ) اَیْ لَا یَرْغَبُ فِی طَعامِ الْمِسْکِینِ.»
علیّ‌ بن‌ ابراهیم گوید: (وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکینِ) یعنی به اطعام مسکین رغبتی ایجاد نمی‌کنند.
«علی‌بن‌ابراهیم: (وَ لَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ) حُقُوقُ آلِ مُحَمَّدٍ الَّتِی غَصَبُوهَا.»
علیّ‌ بن‌ ابراهیم گوید: (وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکینِ) منظور حقوق آل‌محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که آن را غصب کردند.


(الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ) که از نمازشان غافلند.

«عَنْ مُحَمَّدِ‌ بْنِ‌ الْفُضَیْلِ قَال سَاَلْتُ عَبْداً صَالِحاً (علیه‌السّلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) قَالَ هُوَ التَّضْیِیعُ.»
محمّد بن‌ فضیل گوید: از عبدصالح امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) درباره‌ کلام خداوند عزّوجلّ (الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ) پرسیدم. ایشان فرمود: «ضایع‌کردن حقّ نماز است».
«عن ابی بصیر و محمد بن مسلم، عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: قال امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) لَیْسَ عَمَلٌ اَحَبَّ اِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصَّلَاهًِْ فَلَا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ اَوْقَاتِهَا شَیْءٌ مِنْ اُمُورِ الدُّنْیَا فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ذَمَّ اَقْوَاماً فَقَالَ (الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) یَعْنِی اَنَّهُمْ غَافِلُونَ اسْتَهَانُوا بِاَوْقَاتِهَا.»
ابا بصیر و محمد بن مسلم از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت کرده‌اند که: ایشان از امام علی (علیه‌السّلام) نقل کرده است که فرمود: هیچ عملی نزد خداوند دوست داشتنی‌تر از نماز نیست، پس مبادا که هیچ کاری از کارهای دنیا شما را از نماز اوّل وقت باز دارد. خداوند عزّوجلّ اقوامی را نکوهید و فرمود: (الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ) یعنی کسانی که از روی غفلت نسبت به اوقات نماز سهل‌انگاری می‌کنند.
«عَنْ یُونُسَ‌بْنِ‌عَمَّار عَنْ اَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ سَاَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی (الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) اَهِیَ وَسْوَسَهًُْ الشَّیْطَانِ قَالَ لَا کُلُّ اَحَدٍ یُصِیبُهُ هَذَا وَ لَکِنْ اَنْ یُغْفِلَهَا وَ یَدَعَ اَنْ یُصَلِّیَ فِی اَوَّلِ وَقْتِهَا.»
یونس‌ بن‌ عمّار گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره‌ کلام خداوند متعال: (الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ) پرسیدم: «آیا این امر وسوسه‌ شیطان است»؟ ایشان فرمود: «نه، هرکسی به این امر دچار می‌شود. منظور، کسی است که نماز را نادیده می‌گیرد و به‌جا آوردن آن را در اوّل وقت وا می‌گذارد».
«علیّ‌بن‌ابراهیم: (الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) قَالَ: عَنَی بِهِ التَّارِکِینَ لِاَنَ کُلَ اِنْسَانٍ یَسْهُو فِیَ الصَّلَاهًْ.»
علیّ‌بن‌ابراهیم: (هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ) منظور، ترک کنندگان نماز است؛ چراکه نماز از یاد هر انسانی می‌رود.
«قَالَ اَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه‌السّلام): تَاْخِیرُ الصَّلَاهًِْ عَنْ اَوَّلِ وَقْتِهَا لِغَیْرِ عُذْرٍ.»
امام صادق (علیه‌السّلام): مقصود در این عبارت، تاخیرانداختن نماز از اوّل وقت و بدون عذر است.
«الصّادق (علیه‌السّلام): الَّذِی یُؤَخِّرُهَا عَنْ اَوَّلِ الْوَقْتِ اِلَی آخِرِهِ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ.»
از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده که ایشان فرمود: «کسی است که بدون هیچ عذری نماز اوّل وقت را تا هنگامی دیگر به تاخیر می‌اندازد».
«ابن‌عبّاس: هُمُ الَّذِینَ یُؤَخِّرُونَ الصَّلَاهًَْ عَنْ اَوْقَاتِهَا.»
ابن‌ عبّاس گوید: آنان کسانی هستند که زمان خواندن نماز را به تاخیر می‌اندازند.
«عَنْ اَبِی‌اُسَامَهًَْ‌ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَال سَاَلْتُ اَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه‌السّلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) قَالَ هُوَ التَّرْکُ لَهَا وَ التَّوَانِی عَنْهَا.»
از زید شحام روایت شده است که از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره‌ کلام خداوند عزّوجلّ: (الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ) پرسیدم و ایشان فرمود: «منظور، ترک‌کردن نماز و سستی‌ورزیدن در آن است».
«الرّسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): الصَّلَاهًُْ عِمَادُ الدِّینِ فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَهُ وَ مَنْ تَرَکَ اَوْقَاتَهَا یَدْخُلُ الْوَیْلَ وَ الْوَیْلُ وَادٍ فِی جَهَنَّمَ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ • الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ.»
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نماز ستون دین است، هرکس از روی عمد نماز خود را ترک کند دینش را ویران نموده است و هرکس اوقات آن را ترک نماید داخل «ویل» خواهد شد، و «ویل» وادی‌ای است در دوزخ چنان‌که خداوند فرموده است: (فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ • الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ).
«فِقْهُ الرِّضَا: قَالَ (علیه‌السّلام) حَافِظُوا عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ فَاِنَّ الْعَبْدَ لَا یَاْمَنُ الْحَوَادِثَ وَ مَنْ دَخَلَ عَلَیْهِ وَقْتُ فَرِیضَهًٍْ فَقَصَّرَ عَنْهَا عَمْداً مُتَعَمِّداً فَهُوَ خَاطِئٌ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ (فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ • الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) یَقُولُ عَنْ وَقْتِهِمْ (وَقْتِهَا) یَتَغَافَلُونَ وَ اعْلَمْ اَنَّ اَفْضَلَ الْفَرَائِضِ بَعْدَ مَعْرِفَهًِْ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ وَ اَوَّلَ الصَّلَوَاتِ الظُّهْرُ وَ اَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ الصَّلَاهًُْ فَاِنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلَاهًُْ صَحَّتْ لَهُ مَا سِوَاهَا وَ اِنْ رُدَّتْ رُدَّتْ مَا سِوَاهَا وَ اِیَّاکَ اَنْ تَکْسَلَ عَنْهَا اَوْ تَتَوَانَی فِیهَا اَوْ تَتَهَاوَنَ بِحَقِّهَا اَوْ تُضَیِّعَ حَدَّهَا وَ حُدُودَهَا اَوْ تَنْقُرَهَا نَقْرَ الدِّیکِ اَوْ تَسْتَخِفَّ بِهَا اَوْ تَشْتَغِلَ عَنْهَا بِشَیْءٍ مِنْ عَرَضِ الدُّنْیَا اَوْ تُصَلِّیَ بِغَیْرِ وَقْتِهَا.»
فقه الرّضا: امام رضا (علیه‌السّلام) فرمود: «بر اوقات نمازها مراقبت کنید؛ زیرا بنده از حوادث ایمن نیست، و کسی که وقت نماز واجب بر او وارد شود و عمداً کوتاهی نماید خطاکار است و کلام خداوند که فرمود: (فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ • الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) شاملش می‌شود، و مقصود کسانی است که از وقت نماز غفلت می‌کنند، و بدان که پس از معرفت خداوند بهترین واجبات، نمازهای پنجگانه است، و اوّلین نمازها نماز ظهر است، و اوّلین چیزی که بنده به خاطر آن مورد حساب واقع می‌گردد نماز است؛ پس اگر نماز او صحیح بود غیر آن هم صحیح است و اگر رد شد غیر آن هم رد می‌شود، و مبادا نسبت به نماز تنبلی یا سستی کنی یا حقّ آن را کم بشماری یا حدود و احکام آن را ضایع سازی یا مثل خروس نوک به زمین بزنی یا آن را سبک بشماری و یا خود را از نماز به چیزی دنیایی مشغول کنی یا نماز را در غیر وقتش بجا آوری».


(الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ) آنان که ریا می‌کنند.

«علیّ‌بن‌ابراهیم: الَّذینَ هُمْ یُراؤُنَ فِیمَا یَفْعَلُونَ.»
علیّ‌ بن‌ ابراهیم گوید: (الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ) در آنچه انجام می‌دهند.
«امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام): اعْلَمُوا اَنَّ صَالِحِی عَدُوِّکُمْ یُرَائِی بَعْضُهُمْ بَعْضاً لَکِنَّ اللَّهَ لَا یُوَفِّقُهُمْ وَ لَا یَقْبَلُ اِلَّا مَا کَانَ لَهُ خَالِصاً.»
امام علی (علیه‌السّلام): بدانید دشمنان خوب شما ریاکارند. نسبت به هم ولی خداوند به آن‌ها توفیق نمی‌دهد و قبول نمی‌کند مگر عملی را که خالص باشد.
«امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام): یُرِیدُ الْمُنَافِقِینَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لَهَا ثَوَاباً اِنْ صَلُّوا وَ لَا یَخَافُونَ عَلَیْهَا عِقَاباً اِنْ تَرَکُوا، فَهُمْ عَنْهَا غَافِلُونَ حَتَّی یَذْهَبَ وَقْتُهَا، فَاِذَا کَانُوا مَعَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَّوْهَا رِیَاءً وَ اِذَا لَمْ یَکُونُوا مَعَهُمْ لَمْ یُصَلُّوا، وَ هُوَ قَوْلُهُ: (الَّذِینَ هُمْ یُراؤُن.)»
امام علی (علیه‌السّلام): مراد خداوند منافقان است همان‌ها که اگر نماز را به‌جا آورند، امیدی به ثواب آن ندارند و اگر آن را ترک کنند، از هیچ عقاب و عذابی به خاطر نماز نمی‌ترسند. آن‌ها (منافقان) از نماز غافلند تا اینکه وقت آن به پایان می‌رسد. هرگاه با مومنان باشند آن را برای ریا انجام می‌دهند و هرگاه با مؤمنان همراه نباشند، نماز نمی‌خوانند و این همان قول خداوند است: (الَّذینَ هُمْ یُراؤُنَ).
«عن ابی بصير قال: سمعت أباعبدالله (علیه‌السّلام) یقول: یُجَاءُ بِعَبْدٍ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ قَدْ صَلَّی فَیَقُولُ یَا رَبِّ صَلَّیْتُ ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ فَیُقَالُ لَهُ اِنَّکَ صَلَّیْتَ لِیُقَالَ مَا اَحْسَنَ صَلَاهًَْ فُلَانٍ اذْهَبُوا بِهِ اِلَی النَّارِ وَ یُجَاءُ بِعَبْدٍ قَدْ قَاتَلَ فَیَقُولُ یَا رَبِ قَدْ قَاتَلْتُ ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ فَیُقَالُ لَهُ بَلْ قَاتَلْتَ لِیُقَالَ مَا اَشْجَعَ فُلَاناً اذْهَبُوا بِهِ اِلَی النَّارِ وَ یُجَاءُ بِعَبْدٍ قَدْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ فَیَقُولُ یَا رَبِّ تَعَلَّمْتُ الْقُرْآنَ ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ فَیُقَالُ لَهُ بَلْ تَعَلَّمْتَ لِیُقَالَ مَا اَحْسَنَ صَوْتَ فُلَانٍ اذْهَبُوا بِهِ اِلَی النَّارِ وَ یُجَاءُ بِعَبْدٍ قَدْ اَنْفَقَ مَالَهُ فَیَقُولُ یَا رَبِّ اَنْفَقْتُ مَالِی ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ فَیُقَالُ لَهُ بَلْ اَنْفَقْتَهُ لِیُقَالَ مَا اَسْخَی فُلَاناً اذْهَبُوا بِهِ اِلَی النَّار.»
ابابصیر از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت نموده است: بنده‌ای را روز قیامت می‌آورند، که نماز گزارده است، گوید: بار خدایا من برای رضای تو نماز گزارده‌ام، به او می‌گویند خیر تو برای اینکه گفته شود خوب نماز گزارده‌ای، نماز می‌خواندی دراین‌هنگام امر می‌شود او را به‌طرف دوزخ هدایت کنید. بعد از این بنده‌ای دیگر را حاضر می‌کنند که قرآن یاد گرفته است او می‌گوید: «بار خدایا من برای رضای تو قرآن را فرا گرفتم». گفته می‌شود: «آری تو قرآن یاد گرفتی بگویند او خوش صدا می‌باشد». در اینجا فرمان می‌رسد او را هم به‌طرف دوزخ ببرید. بار دیگر بنده‌ای دیگر می‌آورند که جهاد کرده است، او می‌گوید: «بار خدایا من برای رضای تو به جهاد رفته‌ام». به او می‌گویند: «خیر تو به جهاد رفتی تا بگویند فلان کس شجاع می‌باشد». در اینجا امر می‌آید او را هم به‌طرف دوزخ هدایت کنید. سپس بنده‌ای دیگر را حاضر می‌کنند که مال خود را در راه خداوند متعال انفاق کرده است، او می‌گوید: «بار خدایا من اموال خود را در راه تو انفاق کردم». به او هم می‌گویند: «خیر تو در انفاق خود نظر داشتی که مردم بگویند او چه‌اندازه سخاوت دارد». فرمان می‌آید او را هم وارد آتش کنید.


(وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ) و از [دادن] زکات [و وسایل و مایحتاج خانه] خودداری می‌ورزند.

«امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام): نَهَی رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اَنْ یَمْنَعَ اَحَدٌ الْمَاعُونَ جَارَهُ وَ قَالَ مَنْ مَنَعَ الْمَاعُونَ جَارَهُ مَنَعَهُ اللَّهُ خَیْرَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ وَکَلَهُ اِلَی نَفْسِهِ وَ مَنْ وَکَلَهُ اِلَی نَفْسِهِ فَمَا اَسْوَاَ حَالَه.»
امام علی (علیه‌السّلام): رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نهی فرمود از اینکه کسی از عاریه‌دادن اشیایی که همیشه در همه‌ی خانه‌ها لازم نیست و در هر محلّه یکی دو خانوار تهیّه می‌کنند، به همسایه دریغ نماید، و فرمود: «هرکس از عاریه‌دادن این‌گونه چیزها به همسایگانش دریغ کند، خداوند نیز خیر خود را در قیامت از وی دریغ دارد و او را بخود واگذارد، و هرکس را خداوند بخود واگذاشت پس چه حال بسیار بدی پیدا کرده است».
«عَنْ اَبِی‌بَصِیرٍ قَال قَوْلَهُ عَزَّوَجَلَّ (وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ) قَالَ هُوَ الْقَرْضُ یُقْرِضُهُ وَ الْمَعْرُوفُ یَصْطَنِعُهُ وَ مَتَاعُ الْبَیْتِ یُعِیرُهُ وَ مِنْهُ الزَّکَاهًْ فَقُلْتُ لَهُ اِنَّ لَنَا جِیرَاناً اِذَا اَعَرْنَاهُمْ مَتَاعاً کَسَرُوهُ وَ اَفْسَدُوهُ فَعَلَیْنَا جُنَاحٌ اِنْ نَمْنَعْهُمْ فَقَالَ لَا لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ اِنْ تَمْنَعُوهُمْ اِذَا کَانُوا کَذَلِک.»
ابوبصیر گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) درباره‌ کلام خداوند عزّوجلّ: (وَ یَمْنَعُونَ المَاعُونَ) فرمود: «قرض است که به دیگری دهند و احسان است که در حقّ دیگری کنند و اثاث خانه است که به عاریه دهند و زکات هم از جمله آن است». به ایشان عرض کردم: «اگر همسایه‌هایی داشته باشیم که چون کالایی را به ایشان عاریه دهیم، آن را بشکنند و تباه کنند، در صورت دریغ کردن کالا از آنان، گناهی بر ما هست»؟ ایشان فرمود: «نه، اگر چنین باشند، چون از آنان دریغ کنید، گناهی بر شما نیست».
«الصّادق (علیه‌السّلام): اَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ) قَالَ الْقَرْضُ تُقْرِضُهُ وَ الْمَعْرُوفُ تَصْنَعُهُ وَ مَتَاعُ الْبَیْتِ تُعِیرُهُ.»
امام صادق (علیه‌السّلام): (و یَمْنَعُونَ الْماعُون) آن، قرض است که به دیگری دهی و احسان است که در حقّ دیگری کنی و اثاث خانه است که به عاریه دهی.
«الرّسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): اَنَّ رَجُلًا سَاَلَهُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ • الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ) قَالَ لَا یُعَاتِبُ اللَّهُ الْمُشْرِکِینَ اَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَهُ (فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ • الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ • الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ • وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ) اَلَا اِنَّ الْمَاعُونَ الزَّکَاهًُْ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بِیَدِهِ مَا خَانَ اللَّهَ اَحَدٌ شَیْئاً مِنْ زَکَاهًِْ مَالِهِ اِلَّا مُشْرِکٌ بِاللَّهِ.»
از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که شخصی از او در مورد این سخن خداوند: وای بر مشرکان! همان‌ها که زکات را نمی‌پردازند، و آخرت را منکرند!. سؤال کرد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «خدواند مشرکان را سرزنش نمی‌کند، آیا این سخن پروردگار را نشنیده‌ای که می‌فرماید: (فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ• الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ• الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ• وَ یَمْنَعُونَ المَاعُونَ)، بدانید که «ماعون» همان زکات است. سپس فرمود: «سوگند به کسی که جان محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در دست اوست، جز مشرک به خدا کسی دیگر در ادای زکات مال خویش خیانت نمی‌کند».


۱. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۱.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹، ص۲۵۳.    
۳. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۴. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۵. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۴.    
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۶۷.    
۷. استرآبادی، شرف الدین، تاویل الایات، ج۲، ص۸۵۵.    
۸. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۹. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۲.    
۱۰. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۱۱. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۱۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۴.    
۱۳. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۳.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹، ص۲۵۳.    
۱۵. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۱۶. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۱۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۴.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۴، ص۲۷۸.    
۱۹. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۴۱۰.    
۲۰. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۴۷۹.    
۲۱. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۸۴.    
۲۲. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۵.    
۲۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۱۸.    
۲۴. محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۳، ص۶.    
۲۵. مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۳، ص۲۰۸.    
۲۶. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۲۷. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۹.    
۲۸. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۸۲.    
۲۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۱۳.    
۳۰. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۳۱. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۹.    
۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۶.    
۳۳. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۸.    
۳۴. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۹.    
۳۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۶.    
۳۶. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۳۷. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۳۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۴.    
۳۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۶.    
۴۰. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۴۱. بحرانی، سید هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۴۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۴.    
۴۳. بحرانی، سید هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۸.    
۴۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۶.    
۴۵. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۴۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۶.    
۴۷. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۸.    
۴۸. بحرانی، سید هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۹.    
۴۹. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۸۳.    
۵۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۰۲.    
۵۱. شعیری، محمد، جامع الاخبار، ص۷۳.    
۵۲. بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث شیعه، ج۴، ص۷.    
۵۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۲۰.    
۵۴. فقه الرضا (علیه‌السّلام)، ص۱۰۰.    
۵۵. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۶.    
۵۶. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۸.    
۵۷. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۹.    
۵۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۴.    
۵۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۰۰.    
۶۰. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۲۱.    
۶۱. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۱۱۲.    
۶۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۸۲.    
۶۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۶.    
۶۴. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۷.    
۶۵. طبرسی،فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۸۰۷.    
۶۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷، ص۱۸۱.    
۶۷. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۷.    
۶۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶.    
۶۹. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۹.    
۷۰. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۵، ص۸۰۷.    
۷۱. مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۱۶، ص۹.    
۷۲. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۹.    
۷۳. بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۵، ص۷۶۹.    
۷۴. صدوق، محمد بن علی، الکافی، ج۳، ص۴۹۹.    
۷۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۸.    
۷۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۹۹.    
۷۷. حویزی، عبدالعلی، نورالثقلین، ج۵، ص۶۷۹.    
۷۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۲۹.    
۷۹. مغربی، نعمان، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۴۷.    



• مراد خانی، کاظم، بحار الانوار فی تفسیر الماثور للقرآن.






جعبه ابزار