• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آسیب‌شناسی عزاداری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌بنیانگذار عزاداری بر سید و سالار شهیدان حضرت نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امامان (علیهم‌السّلام) بوده و در سیره آنان هم برنامه‌ای که هرگز در هیچ شرایطی ترک نشد برپایی عزا بر سالار شهیدان امام حسین (علیه‌السّلام) بود؛ با توجه به جایگاه رفیع عزاداری و گوهر ارزشمندی که در آن نهفته است بدیهی است که دشمنان تلاش گسترده در جهت تخریب و تحریف آن داشته باشند تا تاثیر آفرینی آن را کم رنگ کنند. گزارش ذیل هشداری است برای همه آنان که در این رابطه تاثیر گذارند، هم بانیان محترم، هم خطباء محترم و هم مداحان محترم.



عزاداری و برپایی مراسم ماتم در سوگ خوبان و اولیاء خدا امری است که ریشه در قرآن و سیره نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سیره امامان (علیهم‌السّلام) دارد. این عزاداری‌ها مصداق مودت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) است. مصداق تعظیم شعائر الهی است. مصداق فریاد مظلوم علیه ظالم است.

در سیره نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داریم که حضرت در سوگ شهدای احد و به ویژه حمزه سید الشهداء عزا گرفت و ترغیب به عزاداری بر حضرت کرد. نیز در سوگ شهادت حضرت جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه عزا گرفت. برپایی مجلس عزا را عیب نمی‌دانست و با آن برخورد نمی‌کرد راوی گوید: یکی از بستگان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دنیا رفت، زنها جمع شدند و مجلس عزا برای او برپا کردند. عمر برخاست آن‌ها را از این کار نهی کرد و آن‌ها را طرد نمود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: عمر، رهایشان کن که چشم گریان و قلب مصیبت دیده و داغ تازه است. شنیدنی است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای امام حسین (علیه‌السّلام) در روز اول ولادتش مجلس عزا گرفت.

بنابراین اگر بگوییم بنیانگذار عزاداری بر سید و سالار شهیدان حضرت نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امامان (علیهم‌السّلام) بوده است سخنی به گزاف نگفته‌ایم. (در این زمینه به کتاب سیرتنا و سنتنا سیرة نبینا از مرحوم علامه امینی و کتاب اقناع اللائم از مرحوم سید محسن امین) در سیره امامان (علیهم‌السّلام) هم برنامه‌ای که هرگز در هیچ شرایطی ترک نشد برپایی عزا بر سالار شهیدان امام حسین (علیه‌السّلام) بود.

با توجه به جایگاه رفیع عزاداری و گوهر ارزشمندی که در آن نهفته است بدیهی است که دشمنان تلاش گسترده در جهت تخریب و تحریف آن داشته باشند تا تاثیر آفرینی آن را کم رنگ کنند. گزارش ذیل هشداری است برای همه آنان که در این رابطه تاثیر گذارند، هم بانیان محترم، هم خطباء محترم و هم مداحان محترم.


اخیرا کتابی به نام نقشه‌ای برای جدایی مکاتب الهی در آمریکا انتشار یافته که در آن گفت و گوی مفصلی با دکتر مایکل برانت یکی از معاونان سابق سیا (سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا) انجام شده است. او در این زمینه می‌گوید بعد از مدتها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ایران تاثیر گذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند.

در این گردهم آیی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت گیرد و طبق این تحقیقات برنامه ریزیهایی داشته باشیم. به همین منظور چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به ترتیب زیر انجام شد... پس از نظر سنجیها و جمع آوری اطلاعات از سراسر جهان به نتایج مهمی دست یافتیم و متوجه شدیم که قدرت مذهب شیعه در دست مراجع و روحانیت می‌باشد...

این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمی‌توان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب المثل انگلیسی اختلاف بینداز و حکومت کن، از سیاست اختلاف بینداز و نابود کن استفاده کردیم و در همین راستا برنامه ریزی‌های گسترده‌ای را برای سیاستهای بلند مدت خود طرح کردیم، از جمله حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه‌ای که در زمان مناسب علیه آن‌ها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده‌ای را علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آن‌ها مقبولیت خود را در میان مردم از دست بدهند.

یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می‌کردیم موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت‌طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می‌دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت‌های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی این گونه مراسم که افرادی سودجو و شهرت طلب هستند عقاید و بنیان‌های شیعه و فرهنگ شهادت‌طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم به گونه‌ای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید. در مرحله بعد باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری شده و به وسیله مداحان و نویسندگان سود جو انتشار دهیم و تا سال ۱۳۸۹ مرجعیت را که سد راه اصلی اهداف ما می‌باشند تضعیف کرده و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم.
[۶] روزنامه جمهوری اسلامی ۵/۳/۸۳.



لذاست که آسیب شناسی این مجالس و آسیب زدایی از آن‌ها بزرگ‌ترین خدمت به نهاد مقدس عزاداری است. از کلمات امام راحل عظیم الشان استفاده می‌شود که آن امام عزیز با فراستی که در مؤمن است از حدود ۶۰ سال پیش به این نکته هم توجه داشته‌اند: «باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند باید این سنتها را حفظ کنید البته اگر چنان چه ناروایی بوده است سابق و دست اشخاصی بی اطلاع از مسائل اسلام بوده آن‌ها یک قدری تصفیه شود لکن عزاداری به همان قوت خودش باقی بماند.»
[۷] خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۷۳.


در این جا باید یک سخنی هم در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام حسین بن علی (علیه‌السّلام) برپا می‌شود بگوییم. ما و هیچ یک از دین داران نمی‌گوییم که با این اسم هر کسی هر کاری می‌کند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و به سهم خود از آن جلوگیری کردند. چنان چه همه می‌دانیم که در بیست و چند سال پیش از این عالم عامل بزرگوار مرحوم حاج شیخ عبدالکریم که از بزرگترین روحانیون شیعه بود در قم شبیه‌خوانی را منع کرد و یکی از مجالس بزرگ را مبدل به روضه‌خوانی کرد و روحانیون و دانشمندان دیگر هم چیزهایی را که بر خلاف دستور دینی بوده منع کرده و می‌کنند.
[۸] خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۷۳.


بنابراین خدمت بزرگ در مقطع کنونی به عزاداری سالار شهیدان شناسایی آسیب‌ها و تلاش در جهت آسیب‌زدایی است. روز چهار شنبه ۹/۶/۸۴ گذشته در محضر آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی بودم. صریح عبارت ایشان این بود که اگر این آسیب‌هایی که در برخی مجالس عزاداری هست ادامه یابد، من بر اصل کیان تشیع احساس خطر می‌کنم. شبیه این اظهار نظر را آیت‌الله العظمی مکارم داشتند و فرمودند اگر این روند ادامه یابد، بیم از آن می‌رود که روند مجالس عزاداری به دست کسانی بیفتد که اصلا اهلیت ندارند.


پیش از آن که وارد عرصه بحث آسیب‌ها شویم تذکر یک نکته را ضروری می‌دانم و آن این که در عرصه مقابله با آسیب‌ها دو نظریه وجود دارد که بنده معتقدم در دو طرف افراط و تفریط است و نظریه معتدل حد وسط است. این دو نظریه عبارت‌اند از:

۴.۱ - نظریه افراطی

یک نظریه آن است که عزاداری امر مقدسی است و اصلا نباید در این عرصه وارد شد. بگذاریم مردم هر کاری می‌کنند بکنند، به هر شکلی که می‌خواهند عزاداری کنند. اگر بخواهیم در این میدان وارد شویم و نقد کنیم چه بسا اصل عزاداری آسیب می‌بیند. پس چرا دست به ابروی عزاداری بزنیم که در نتیجه چشمش کور شود!

صاحبان این نظریه باید توجه کنند که اگر از عزاداری آسیب‌زدایی نشود چه بسا اصل عزاداری آسیب دیده و شاهد آن باشیم که چند سال آینده در عزاداری همه چیز باشد جز احیاء مکتب سالار شهیدان (علیه‌السّلام) ما نمی‌توانیم در این عرصه بی تفاوت باشیم و اجازه دهیم در پوشش عزاداری گناه و معصیت صورت پذیرد.

۴.۲ - نظریه تفریطی

نظریه دوم که آن را نظریه تفریطی می‌دانیم این است که به گونه‌ای از عزاداری‌ها انتقاد کنیم که خدای ناکرده مردم از اصل برپایی آن دلسرد شوند. به گونه‌ای از مداح‌ها انتقاد نکنیم که خوبان آن‌ها نیز زیر سؤال روند. بحمد الله در جمع مداحان کشور کسانی هستند که هم مخلصانه می‌خوانند هم با مطالعه و هم مراقب‌اند از حدود شرع خارج نشوند. من ارج و ارزش این گونه مداحان را از دعبل و کمیت دیروز کمتر نمی‌دانم.

نباید به گونه‌ای از خطبا انتقاد کنیم که تر و خشکش همه با هم بسوزد! و خطبای ارزشی که زبان گویای اسلام‌اند نیز آسیب ببینند. این هم نادرست است. ما معتقدیم باید در این عرصه جانب اعتدال را گرفت. بر برپایی عزای حسینی و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) تاکید داشته باشیم، از خطبا و مداحان مخلص تجلیل و تکریم کنیم و در عین حال رسالت روشنگری خود را در عرصه عزاداری‌ها همانند دیگر عرصه‌ها داشته باشیم.

بنابراین اگر در این مجلس عظیم سخن از آسیب‌ها داریم، هرگز در صدد تخریب عزاداری‌ها، خطبا و مداحان مخلص نیستیم بلکه در پی آنیم که این نهاد مقدس با نشاط و شاداب بماند و همانند گذشته الهام بخش باشد.


آسیب‌هایی که در این عرصه قابل ذکر است بر دو قسم است: یکی آسیب محتوایی و دیگری آسیب شکلی است.

۵.۱ - آسیب‌های محتوایی

مطرح کردن جنبه قداست ائمه، غلو کردن درباره آنان، طرح مطالب ذلت آمیز، مطرح کردن سست معارف اسلامی را می توان از آسیب‌های محتوایی برشمرد.

۵.۱.۱ - طرح جنبه قداست

طرح یک جانبه سیمای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و معصومین (علیهم‌السّلام) در مجالس عزا و شادی اهل بیت (علیهم‌السّلام) و تنها جنبه قداست و ملکوتی امامان را مطرح کردن و بس. توضیح آن که پیامبر و امامان دو جنبه دارند یکی جنبه ملکوتی که در این نگاه معصوم‌اند، علم غیب دارند، ولایت تکوینی دارند و... و دیگر جنبه ملکی و زمینی«قل انما انا بشر مثلکم». ما باید در مجالس اهل بیت هر دو بعد را مطرح کنیم و تاکید بر بعد دوم داشته باشیم. آن‌ها الگوی زندگی‌اند باید جنبه‌های الگویی زندگی اهل بیت مطرح شود. این است که سازنده است.

از مناقب اهلبیت بگوییم، از انس آن‌ها با خداوند، ارتباط صمیمی با مردم، گره گشایی از کار مردم، زهد، شجاعت و... و ده‌ها بعد دیگر. قرآن و روایات حتی ابراز محبت به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) را مقدمه برای عمل می‌دانند. در آیه‌ای می‌خوانیم: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی». بگو بر این رسالت از شما اجری نمی‌خواهم جز مودت قربی «خمسه طیبه طاهره». در آیه دیگر می‌خوانیم: «قل ما سئلتکم من اجر فهو لکم ان اجری الا علی الله». اجری که خواستم به نفع شماست اجرم بر خداست.

در آیه سوم می‌خوانیم: «قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا.» بگو اجری بر رسالت از شما نمی‌خواهم مگر کسی که بخواهد راه به سوی خداوند بیابد. از مجموع سه آیه استفاده می‌شود که مودت هم جهت راه یابی به سوی خداوند است. این از قرآن. در روایات فراوان هم بر الگو بودن اهل بیت (علیهم‌السّلام) تاکید شده است. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: اهل بیت من فارق بین حق و باطل‌اند. این‌ها امامانی‌اند که باید به آن‌ها اقتدا کرد.
[۱۲] محمدی ری شهری، محمد، اهل البیت فی الکتاب و السنة.


مولی علی (علیه‌السّلام) فرمود به اهل‌بیت پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام بر می‌دارند بروید، قدم جای قدمشان بگذارید. آن‌ها شما را هر گز از راه هدایت بیرون نمی‌برند و به پستی و هلاکت باز نمی‌گردانند. اگر سکوت کردند سکوت کنید، اگر قیام کردند قیام کنید. از آن‌ها پیشی نگیرید که گمراه می‌شوید و از آنان عقب نمانید که نابود می‌گردید.

آن چه که بسی مایه تاسف است آن است که اخیرا در برخی از مجالس حتی از بعد ملکوتی امامان و مناقب معنوی آنان گفته نمی‌شود و صرفا سخن از توصیف چشم و ابروی اهل بیت است، همان که مورد نقد مقام معظم رهبری هم قرار گرفت: چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم استفاده از مدح‌ها و تمجید‌های بی معنا است که گاهی هم مضر است.

فرض کنید راجع به حضرت ابا‌الفضل که صحبت می‌شود بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن، مثلا قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش ابا الفضل به چشم‌های قشنگش بوده... این‌ها سطح معارف دینی ما را پایین می‌آورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست... ارزش ابا الفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است، به صبر و استقامت اوست، به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب بدون این که شرعا و عرفا هیچ مانعی وجود داشته باشد.
[۱۳] مجله هیئت، ماهنامه تخصصی هیئت رزمندگان اسلام، شماره ۹، ص ۵ -۶.


آیا داشتن چشم‌های آن چنانی ارزش است یا فداکاری‌ها و از جان گذشتگی‌ها؟ و... امامان که این همه تاکید بر عزاداری داشتند بر این نکته هم تاکید داشتند که عزاداری‌ها باید جهت روشنگرانه، افشاگرانه و هدایتگرانه داشته باشد برای این کار عملا از شعرای متعهد و با ارزش آن روز که نقش مداح‌ها و مرثیه خوان‌های امروز را داشتند تجلیل‌ها و تکریم‌ها می‌کردند.

چرا امامان از کمیت این همه تجلیل کردند؟ چرا امام سجاد (علیه‌السّلام) به کمیت می‌گوید که ما از پاداش کار تو و اشعار تو عاجزیم، خدا خودش به تو پاداش دهد.
[۱۴] امینی، عبدالحسین احمد، الغدیر، ج۲، ص۲۹۵.
امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: خدایا گناهان گذشته و آینده کمیت و گناهانی که پنهان و آشکار انجام داده ببخش و آن قدر به او بده تا راضی شود. این بدان دلیل است که شاعر متعهد و ارزشی است. قصیده هاشمیات ۵۷۸ بیتی او تمام معرفی اهل بیت، فجایع بنی‌امیه و حکومت عدل اسلامی است. در پایان شعرش می‌گوید:

الیکم ذوی آل النبی تطلعت ••• توازع من قلبی ظماء و البب
فانی عن الامر الذی تکرهونه ••• بقولی و فعلی ما استطع لا جنب

اعضای تشنه از قلب و عقل و وجودم همواره به سوی شما خاندان پاک پیغمبر نظاره گر است. پس من نسبت به آن چه شما دوست ندارید به واسطه گفتار و رفتار خویش تا آن جا که در توان من است دوری می‌جویم.

او آن چنان شیفته اهل بیت است که فرزندش می‌گوید به هنگام شهادت سه بار اللهم و آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت و به دیدار خدا رفت.
[۱۵] امینی، عبدالحسین احمد، الغدیر، ج۲، ص۳۰۷.
و نیز تجلیلی که از دیگر شاعران اهل بیت همانند فرزدق، دعبل، حمیری و مانند آن داشته‌اند همگی در این راستا بود. اهل بیت مجلس عزایی را می‌پسندند که در آن احیاء امر اهل بیت و مکتبشان باشد.

مجالس عزای این چنینی بود که انقلاب آفرین و مبدا قیام پانزدهم خرداد شد که مبدا انقلاب بزرگ اسلامی است. هم اکنون هم اگر بخواهیم احیاگر عزاداری راستین و عاشورایی باشیم باید در مجالس عزاداری هم از مقامات ملکوتی امامان بگوییم و هم از مقامات ملکی آنان! باید از جنبه الگو و اسوه بودن آن‌ها بگوییم و نباید به صرف ابراز عشق اکتفا نماییم.

۵.۱.۲ - غلو

دیگر آسیب، طرح مسائل غلو آمیز در عزاداری‌ها است؛ حسین اللهی شدن! زینب اللهی شدن! و از این رهگذر خود را مقدس جلوه دادن. قرآن کریم از غلو نهی می‌کند : «یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم و لا تقولوا علی الله الا الحق؛‌ای اهل کتاب غلو در دین نکنید و بر خدا جز حق نگویید.»

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «ایاکم و الغلو فی الدین فانما هلک من کان قبلکم باغلو فی الدین؛ از غلو در دین بپرهیزید، گذشتگان شما با غلو در دین هلاک شدند.» امامان ما شدیدترین برخورد را با غلات داشتند. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرمود: خدایا من از غلات بیزارم، همانند بیزاری حضرت عیسی از نصاری. خدایا آن‌ها را تا همیشه خوار کن و هیچ کدام از آن‌ها را یاری مکن. و برخی از غلاتی را که مدعی ربوبیت مولی علی (علیه‌السّلام) بودند سوزاند.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: از جوانان خود از شر غلات بر حذر باشید، مباد آن‌ها را فاسد کنند. همانا غلات بدترین بندگان خدا هستند. عظمت خداوند را تحقیر کرده و ادعای خدایی برای بندگان خدا دارند. به خدا قسم غلات بدتر از یهود و نصاری و مجوس و مشرکان هستند. امام رضا (علیه‌السّلام) فرمود: خدا غلات را لعنت کند... هم نشین این‌ها نشوید، طرح دوستی با آن‌ها نریزید، همان گونه که خداوند از آن‌ها برائت جسته شما هم برائت بجویید.
[۲۳] محمدی ری شهری، محمد، اهل البیت فی الکتاب و السنة.


با این همه انزجاری که ما از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) نسبت به غلات می‌بینیم متاسفانه می‌بینیم که همچنان در برخی از عزاداری‌ها نمونه‌هایی از غلو مطرح می‌شود که تاثیر فراوانی در تخریب چهره ائمه (علیهم‌السّلام) داشته و دارد و سبب می‌شود چهره شیعه که پیوسته چهره‌ای دین مدار منطقی بوده، چهره‌ای تحریف شده و نادرست معرفی گردد.

۵.۱.۳ - دروغ

عرضه دروغ در این عرصه‌ها آفت دیگر این مجالس است. ما معتقد نیستیم که هدف وسیله را توجیه می‌کند؛ چون هدف مقدس است، پس از دروغ استفاده شود. نقل چند نکته در این جا گفتنی است:

برخی مطالبی که در رابطه با سالار شهیدان گفته می‌شود دروغ بودنش مسلم و روشن است مثل آن که گفته می‌شود طول نیزه ایشان ۶۰ ذراع بوده و از بهشت آمده و یا عدد کسانی که با امام حسین جنگیدند ۶۰۰۰۰۰ نفر سواره بودند، یک میلیون پیاده! و یا ۸۰۰۰۰۰ نفر بودند و امام حسین (علیه‌السّلام) ۳۰۰۰۰۰ نفر آن‌ها را کشت و حضرت عباس ۲۵۰۰۰ نفر آن‌ها را! در حالی که نص تاریخی مورد اعتماد می‌گوید عدد لشکر یزید ۳۰۰۰۰ یا ۸۰۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰۰ بیشتر نبوده است و عدد کسانی که سید الشهدا کشته ۱۸۰۰ نفر بوده اند... برخی مطالب است که دروغ بودنش بین نیست. ما باید در برابر مطالب دروغ بین موضع داشته باشیم اما دروغ غیر بین را باید تامل کرد.

و باید توجه داشت پرورش روضه یعنی متن را محور قرار دادن و همان را توضیح دادن دروغ نیست. آن چنان که زبان حال هم اگر وهن آمیز نباشد دروغ نیست. ملاک صحت و سقم و راست و دروغ بودن هم، تنها منابع معروف نیست چه بسا مطلبی که در منابع دست دوم هست و صادق است و چه بسا مطلبی که در منابع دست اول هست و دروغ است به هر حال دروغ از آفات همیشه مجالس عزا بوده است لیکن حرف این است فراوان‌اند کسانی که می‌خواهند روضه درست بخوانند ولیکن منبع مورد اعتماد ندارند منابعی مثل نفس المهموم، لهوف و... بخشی از روضه‌های راست است نه همه آن‌ها.

۵.۱.۴ - مطالب ذلت آمیز

طرح مطالب ذلت آمیز، تعبیر‌هایی همچون زینب مضطر و... امام زین العابدین بیمار و... که ذلت از ساحت مقدس اهل‌بیت (علیه‌السّلام) به دور است. که: «و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین». حسینی که نه تنها خودش نماد عزت است حتی به بازماندگان خویش هم تاکید بر حفظ عزت دارد: خواهرم تو را قسم می‌دهم که پس از من گریبان چاک مزن! سیلی بر صورت مزن و بر من واژه‌های وای و نابودی را به کار مبر!

آن وقت با این همه تاکید کسی بیاید بگوید: پس از آن که عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد را به سوی امام حسین (علیه‌السّلام) فرستاد تا با آن حضرت بجنگد (چون انبوه سپاهیان عمر سعد را دید و فهمید که با یاران اندکش توان مقابله با آن‌ها را ندارد) به عمر بن سعد گفت یکی از سه پیشنهاد مرا بپذیر:

۱. رهایم کن از همان راهی که آمدم برگردم!
۲. یا بگذار بروم به مرز و سرحدات ترک و با آن‌ها بجنگم!
۳. و یا مرا پیش یزید ببر تا دستم را در دست او بگذارم و با او بیعت کنم تا او خودش درباره من حکم کند!

عمر بن سعد این سه پیشنهاد را از طرف حسین (علیه‌السّلام) به ابن زیاد گزارش داد، اما ابن زیاد هیچ کدام را قبول نکرد و به عمر سعد نوشت: حسین بیش از این دو راه ندارد یا باید زیر فرمان من درآید و به حکم من تسلیم شود و یا کشته شود!
این قطعا دروغ است، ذلت است و با ساحت مقدس سید الشهداء (علیه‌السّلام) سازگاری ندارد. گرچه آن را ابن قتیبه دینوری، ابو الفرج اصفهانی، ابن عساکر دمشقی، ابن‌اثیر جزری و مانند آن‌ها نقل کرده باشند.

۵.۱.۵ - طرح سست معارف

مطرح کردن سست معارف اسلامی و ورود خواب در عرصه معارف و یا ملاقاتهای دروغین. اعتقادی که با خواب درست شود با خواب هم می‌رود. در کجای معارف اسلامی داریم که اهل بیت (علیهم‌السّلام) کسی را با خواب و رؤیا هدایت کرده باشند. در کجای سیره اهل‌بیت ملاقات با ولی الله الاعظم به این ابتذالی در آمده است که هم اینک در کتاب‌ها نوشته و در جلسات گفته می‌شود.

آقایی در کتابش می‌نویسد: عیال این جانب مکرر شرفیاب حضور امام زمان رسیده! و یا آدرس امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) این است!! این‌ها نه تنها خدمت به امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نیست بلکه ضربه به این اعتقاد مقدس است که بیش از ۳۵۰ آیه قرآن تاویل به آن شده و ده‌ها دلیل محکم و متقن دارد.

مرحوم علامه سید مهدی بحر العلوم که از اعاظم علمای امامیه است می‌گوید: در زمان غیبت کبری برای بعضی از حاملین اسرار و علمای ابرار توفیق تشرف حاصل و به دیدار امام نائل می‌شوند، ولی چون مامور به کتمان دیدارند حکم خدا را در پوشش اجماع ابراز می‌دارند. شیخ انصاری این نظر را پذیرفته و فرمود: «در غایت ندرت است»؟؟
[۲۸] شیخ انصاری، مرتضی بن محمدامین، رسائل.
«حصول آن را برای او حدی من العلما قبول کرده است.»
[۲۹] آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، ج۲، ص۷۰.
آیت الله العظمی وحید خراسانی بارها فرمودند: «ملاقات در غیبت کبری به دو صورت واقع می‌شود؛ یکی ملاقات در حال اختیار و دیگری ملاقات درحال اضطرار.

ملاقات در حال اختیار منحصر به افرادی نظیر سید بن طاووس است که احیانا امام را دیده و شناخته و از او کسب فیض کرده‌اند، اما ملاقات درحال اضطرار مربوط به افرادی است که در حال گرفتاری شدید به ذیل عنایت امام متوسل می‌شوند و امام خود یا توسط افرادی که دارند از او دستگیری می‌نمایند و نیز فرمودند آن‌ها که در اثر لیاقت و شایستگی به فیض دیدار موفق می‌شوند به کسی نمی‌گویند.»

از مراجع عظام تقلید چنین سؤال شده است: برخی از افراد در جلسات یا عزاداری‌ها ادعای ارتباط با معصومین خصوصا امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) کرده و بدین وسیله ضمن استفاده‌های مادی، از احساسات دینی مردم سوء استفاده می‌نمایند و این گونه مسائل در جلسات مختلف خصوصا مجالس زنانه رو به ازدیاد است. با توجه به ادعای ارتباط با معصومین و واسطه بودن آنان و برخی تبعات اخلاقی که موجب سست شدن اعتقادات مردم به مسائل دینی می‌شود، مستدعی است نظر مبارک را درباره شرکت در این جلسات و هر گونه تقویت و ترویج این افراد بیان فرمایید؟

آیت الله العظمی صافی چنین پاسخ داده‌اند: «ادعای ارتباط خاص با حضرت حجت (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در زمان غیبت دروغ است و شرکت در مجالسی که چنین ادعاهایی می‌شود حرام است و مؤمنین باید بی اساس بودن چنین ادعایی را برای مردم بیان کنند که گمراه نشوند.»

آیت الله العظمی سیستانی: «این افراد دروغگو و دجال‌اند و در صورتی که امکان هدایت آن‌ها نباشد باید مردم را متوجه نموده تا از آنان دوری کنند.» آیت الله العظمی تبریزی: «این مطالب اساس ندارد و تقویت و ترویج این امور موجب وهن مذهب است و جایز نیست. مؤمنین باید با شرکت نکردن در این مجالس و تذکر دادن به افراد کاری کنند که این مجالس از بی رونقی تعطیل شود.»
[۳۰] محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.


۵.۱.۶ - خواب و مکاشفه

خواب و مکاشفه برای خود بیننده حجت نیست تا چه رسد به دیگران. و از خواب بدتر مکاشفاتی است که بعضی‌ها مدعی آن‌اند. مرحوم ملا احمد نراقی که از اساتید شیخ انصاری است می‌فرماید: «بعضی از علمای امامیه قول و فعل معصوم را که در خواب صادر شود حجت دانسته‌اند، اما اکثریت قریب به اتفاق علماء بر خلاف این قول مشی نموده‌اند».

در روایت حسنه ابراهیم بن هاشم وارد شده که امام صادق (علیه‌السّلام) در جواب سائلی که از خواب ابی بن کعب سؤال نموده فرمود: دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود. سرانجام می‌فرماید آن چه مسلم است حجیت کلام معصوم در بیداری است و وضع عادی، نه در خواب و رؤیا. و روایات دیگر را هم توجیه کرده و سرانجام قول مشهور «عدم حجیت» را پذیرفته است.

به هر حال ورود خواب و مکاشفات در عرصه معارف اسلامی به عنوان یک مبنا موجب طرح سست معارف اسلامی شده و اگر خواب مقدس باشد، چون راهی برای اثبات و نفی آن نیست. حربه‌ای می‌شود به دست شیادان که از این رهگذر دروغ‌های خود را جا بیندازند. در پایان عرض می‌کنم من منکر برخی از ملاقات‌های راستین که از ناحیه بزرگان بیان می‌شود و نیز مکاشفات صادقانه نیستم؛ لکن معتقدم که این‌ها نباید مبنا قرار گیرد.

۵.۱.۷ - جدایی دین از سیاست

برخی می‌خواهند چنین وانمود کنند که آن‌ها ولایتی‌تر از مسئولان نظام‌اند. در مجالس عزاداری می‌گویند ما می‌خواهیم گریه کنیم و کاری به سیاست نداریم. در حالی که خود معصومین را ما «ساسة لعباد» یعنی سیاستمداران خلق می‌خوانیم «کان فی بنی اسرائیل یسوسهم انبیاء هم» انبیاء سیاستمداران بنی‌اسرائیل بودند. در یک سو لائیک‌ها و سکولارها دم از جدایی دین از سیاست می‌زنند و از یک سو متحجرین در پی جدایی دین از سیاست‌اند و این دو گروه در حقیقت دو تیغه یک قیچی هستند که اسلام ناب محمدی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را می‌برند.

لازم به ذکر است که نمی‌گوییم مجالس مذهبی ما همانند کانون‌های حزبی، محل جار و جنجال‌های سیاسی باشد، اما این که در رابطه با اصل نظام اسلامی بی‌تفاوت باشند، این آسیب جدی است. نظامی که با رنج‌های بسیار به دست آمده است. جلسات عزاداری اهل‌بیت کاملا سیاسی بود، هم تولی داشت و هم تبری. در شرایط آن چنانی دیدند تبری کار سختی بود اما داشتند.

۵.۱.۸ - اظهار مطالب موهن

اظهار مطالب موهن و تحقیر غیرمطلوب خویش در پیشگاه اهل بیت؛ تحقیری که تنها در دربار پادشاهان ظالم پاداش دارد، در بارگاه امامان معصوم چیزی جز خواری نیست. اهل بیت ذلت را برای پیروانشان نمی‌پسندند: «لا ینبغی للمؤمن ان یذل نفسه.» سزاوار نیست مؤمن خود را ذلیل کند. البته تواضع و ابراز محبت به اهل بیت ذلت نیست.

از مراجع عظام تقلید سؤال شده است: برخی مداحان شعر‌های نامناسب می‌خوانند مانند «من حسین اللهی‌ام» یا قلاده سگ به گردن انداخته یا صدای سگ در می‌آورند. وظیفه ما در برخورد با این افراد چیست؟ آیت‌الله العظمی تبریزی فرمودند: «مداحی و خواندن اشعار در مجالس اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) باید طوری باشد که موجب وهن شیعه نباشد و بهانه به دست دشمنان شیعه ندهد. در مجالس اهل بیت (علیهم‌السّلام) باید اشعاری خوانده شود که فضایل آن بزرگواران بیان شود و مصائب و مظلومیت آن‌ها برای مردم گفته شود. ائمه از ما نخواسته‌اند که خود را به صورت حیوان در آوریم. آن چه که از ما خواسته‌اند این است که مؤمن صالح باشیم و اخلاق ما اخلاقی باشد که از آن بزرگواران رسیده است.»
[۳۱] محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج۴، ص۱۱۱ - ۱۱۲.


۵.۲ - آسیب‌های شکلی

در عزاداری هم آسیب‌هایی هم در قسمت شکل و ظاهر وجود دارد که استفاده از موسیقی مبتذل، اکتفا به مداحی و برخورد کاسبکارانه با آن را می توان برشمرد.

۵.۲.۱ - استفاده از موسیقی مبتذل

از آسیب‌های شکلی عزاداری‌ها، استفاده از موسیقی‌های لهوی و حرام در عزاداری‌ها است. برخی مداحان ترانه‌های طاغوتی دیروز و یا ترانه‌های لس آنجلسی امروز را گوش می‌دهند و با تغییراتی در اشعارشان آن‌ها را می‌خوانند. آهنگ همان آهنگ است و فقط محتوا را عوض می‌کنند. این قطعا حرام است. نمی‌توان به بهانه انجام مستحبی مرتکب حرام شد.

مرحوم شیخ اعظم انصاری می‌فرماید: آیا نمی‌بینی که جایز نیست شاد کردن مؤمن و اجابت دعوت او با محرمات باشد. اسلامی که می‌گوید قرآن را حق ندارید با لحن اهل فسق بخوانید، قطعا این اسلام اجازه نمی‌دهد که از آهنگ‌های حرام در عزاداری‌ها استفاده شود.
نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: قرآن را با لحن عربی بخوانید و از لحن‌های اهل فسق و گناهان کبیره بپرهیزید. و یا در بعضی عزاداری‌ها دیده می‌شود به جای آن که نوحه خوانی شود تنها آهنگ می‌نوازند و زنجیر می‌زنند. این‌ها بی تردید تحریف عزاداری است و مورد رضای سالار شهیدان نیست.

از مراجع عظام تقلید پرسیده شده است که: استفاده از آلات موسیقی مانند ارگ در مراسم عزاداری چطور است؟ مقام معظم رهبری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای فرموده‌اند: «استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده برگزار شود.»

آیت‌الله العظمی بهجت فرموده‌اند: «از آن چه موجب وهن عزاداری است باید اجتناب شود. استعمال آلات موسیقی درعزاداری خالی از اشکال نیست.» آیت الله العظمی تبریزی: «استفاده از آلات موسیقی در عزاداری حرام است.»
[۳۳] محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.


۵.۲.۲ - اکتفا به مداحی

اکتفا به مداحی و سینه‌زنی دیگر آسیب مجالس عزاداری است. درست است که این شورها و عشق‌ها و سینه زنی‌ها و حال‌ها، در نهایت، تقویت دین است و ما به سهم خودمان خوشحالیم از این که می‌بینیم به جای این که جوانان در مجالس گناه باشند در این مجالس حضور می‌یابند، ولی سخن این است که اگر این شورها با شعور گره نخورد، ماندگار نخواهد بود. لیکن متاسفانه در برخی مجالس تنها اکتفا به مداحی است و این آسیب‌پذیری آن گاه عمق بیشتری پیدا می‌کند که ملاحظه کنیم کم کم مجالس فاتحه هم به این سمت و سو می‌رود که تنها مداح دعوت می‌کنند؛ در حالی که این مجالس از فرصت‌های مناسب برای توجه دادن مردم به دین و قیامت است.

اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) می‌پسندیدند که مجالسی که به نام آن‌ها شکل می‌گیرد مجالس محتوایی باشد. حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) به عبدالله بن حماد بصری فرمود: به من گزارش دادند که زن و مرد نیمه شعبان به زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) می‌آیند، قرآن می‌خوانند، کتاب مناقب می‌خوانند، قصه‌های اهل بیت (علیهم‌السّلام) را می‌گویند، روضه‌خوانی و مرثیه سرایی دارند. گفتند آری فدایت شوم در برخی از این مراسم من بوده‌ام. حضرت فرمود سپاس خدای را که در بین مردم کسانی را قرار داد که ما را مدح می‌کنند، برای ما مرثیه می‌خوانند و از نزدیکان و غیر نزدیکان ما کسانی را قرار داد که تهدید کنند آن‌ها را و رفتار زشتشان را تضییع نمایند.

شهید مطهری گوید: معلوم می‌شود فلسفه این کار گریستن، تهدید دشمن و تقبیح کار آن‌ها است. مجالس عزاداری در طول تاریخ منشا روشنگری و ره‌یابی به حقیقت بوده است. خطیبان خطابه می‌خواندند و مرثیه سرایان مرثیه سرایی می‌کنند. حداکثر ثوابش ثواب ذکر است. پیامبر حلقه علم را بر حلقه ذکر ترجیح داد.

در روایتی آمده است: پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از منزل خارج شد به طرف مسجد آمد. دید در مسجد دو مجلس است: یک مجلس، مجلس آموزش دین است و مجلس دیگر مجلس دعا. فرمود هر دو مجلس خوب است. اینان دعا می‌کنند و اینان آموزش می‌بینند و آموزش می‌دهند. اما اینان افضل‌اند که من برای تعلیم مبعوث شدم. آن گاه حضرت در مجلس آموزش دین نشست.

مجالسی که در آن تعلیم و تعلم معارف دینی است بوستان‌های بهشت است: پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود آن گاه که گذر به بوستان‌های بهشت کردید بهره مند شوید. گفتند‌ای رسول خدا بوستان‌های بهشت کجاست؟ حضرت فرمود حلقه‌های یاد خدا. همانا خداوند را فرشتگان بسیاری است که به دنبال حلقه‌های ذکر خدا می‌گردند. وقتی حلقه ذکر یافتند آن‌ها را احاطه می‌کنند.
بعضی از علماء گفته‌اند حلقه‌های ذکر، مجالس حلال و حرام است؛ چگونه بخری، چگونه بفروشی، نماز بخوانی، روزه بگیری، نکاح و طلاق داشته باشی، حج انجام‌دهی. اکثر مشتریان مجالس با حال مذهبی را جوانان تشکیل می‌دهند. مطلوب ائمه از جوانان تفقه در دین بوده است.

امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «لو اتیت بشاب من شباب الشیعه لا یتفقه فی الدین لادبته؛ اگر جوانی از جوانان شیعه را نزدم بیاورند که آموزش دینی ندارد تحقیقا تادیبش می‌کنم.» سخن این نیست که مداحی نباشد. سخن این است مانند گذشته هر کسی کار خودش را بکند؛ خطیب برای مردم قرآن، حدیث و فقه بگوید و مداح هم مرثیه سرایی بکند. در این صورت است که شور و شعور توام شده، نقش آفرینی می‌کند و مهم تر از این‌ها مسئله رهبری اندیشه جوانان است که باید قطعا به دست عالمان دین شناس تحصیل کرده حوزه‌های علمیه باشد.

۵.۲.۳ - برخورد کاسبکارانه

دیگر آسیب عزاداری‌ها بر خورد کاسبکارانه با این مقوله است که از مصادیق بارز ارتزاق به وسیله اهل بیت (علیهم‌السّلام) است که در روایات مورد نکوهش قرار گرفته است و هر چه هم تورم بالا می‌رود قیمت‌ها را بالا می‌برند!

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: آن کس که حدیث را برای منفعت دنیا بخواهد در آخرت بهره‌ای ندارد و آن کس که حدیث را برای خدا و آخرت بخواهد خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا خواهد کرد. حضرت امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: از راه ما (حدیث ما، محبت ما و مانند آن) ارتزاق نکن.
«یا ابا النعمان لا تستاکل بنا الناس فلا یزیدک الله بذلک الا فقرا؛ از راه ما ارتزاق نکن که خداوند بر فقرت خواهد افزود.»

این مربوط به آنان است که برخورد کاسبکارانه با معارف، مدایح و مراثی اهل بیت (علیهم‌السّلام) دارند و همانند کالا با آن برخورد می‌کنند. حساب آنان که تنها برای خدا در عرصه نشر معارف و گسترش فضایل و مناقب اهل بیت تلاش می‌کنند و مردم از سر عشق به خاندان عصمت و طهارت به آن‌ها هدیه می‌دهند، طبق تصریح روایات معصومین، از اینان جداست و اینان مورد نکوهش نیستند.


برای مقابله با این آسیب‌ها توجه به چند نکته ضروری است و به دنبال آن طرح خود را در این زمینه تقدیم می‌کنم.

۶.۱ - عدم آسیب به اصل عزاداری

آن که پیوسته در بیان و نقد این آسیب‌ها توجه داشته باشیم که اصل عزاداری آسیب نبیند. نباید به گونه انتقاد کرد که پرپا کننده مجلس، مداح، خطیب و مانند آن به کلی دلسرد شوند.

۶.۲ - مقابله بصورت تدریجی

باید در رابطه با این آسیب‌ها به همان شیوه‌ای که در فقه آمده، آرام و به تدریج، مقابله صورت گیرد. بسیاری از این نابسامانی‌ها با نصیحت، موعظه و منطق قابل حل است و نباید به گونه‌ای برخورد شود که موجب لجبازی بیشتر گردد.

۶.۳ - ایجاد یک گفتمان و فرهنگ

باید این آسیب‌ها آن قدر از سوی بزرگان مطرح شود که ناهنجاری و ضد ارزش بودن این‌ها به صورت یک گفتمان و فرهنگ درآید. این، هم نیاز به شجاعت دارد، هم آبرو دادن برای دین. نباید از جوسازی‌ها هراسید و باید به تکلیف عمل کرد.
علمای دین پاسدار مکتب‌اند. نباید بگذارند از هیچ ناحیه‌ای مکتب آسیب ببیند. بزرگانی که سر سلسله جنبان دین‌اند باید بر این مطلب حساس باشند و اگر دیدند خطیبی غلو می‌گوید، مداحی غلو می‌گوید، ملاحظات را کنار بگذارند و نهی از منکر کنند. ممکن است برخی جوسازی کرده، حتی آبروریزی کنند، اما قطعا خداوند جبران خواهد کرد که: «ان الله یدافع عن الذین آمنوا...» خداوند از مؤمنان دفاع خواهد کرد.

۶.۴ - پرهیز از افراط و تفریط

باید در عرصه انتقاد هم از افراط و تفریط خودداری کنیم. نمی‌توان هر روایتی که منقبتی بلند از مناقب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) را گفته است و در حد فهم ما نیست بلافاصله رمی به غلو کنیم. که فرمودند: «نزلونا عن الربوبیته و قولوا فینا ما شئتم.» ما را از خدایی پایین بیاورید آن گاه هر چه در فضلمان خواستید بگویید. یا هر مطلبی که به گوشمان خورد و ما در کتاب‌ها آن را ندیده بودیم آن را رمی به کذب کنیم که این عکس مطلوب را نتیجه می‌دهد.

یا در جانب تفریط از جوسازی‌ها بهراسیم، در مقابل غلو صریح موضع نگیریم، در مقابل دروغ صریح موضع نگیریم که مبادا ما را رمی به ضد ولایت کنند که ما باید مصداق «الذین یتلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله» باشیم. آنان که رسالت الهی خود را انجام داده و تنها نسبت به او خضوع و ترس داشته و جز از خدا از کسی دیگر نمی‌هراسند، باشیم.

۶.۵ - ایجاد مجمع مداحان

در این رابطه طرحی در سال ۱۳۶۸ خدمت مقام معظم رهبری ارسال کرده‌ام که خلاصه آن این است که باید جریان مداحی در کشور سامان یابد. این سامان باید از سوی خود مداح‌ها باشد، نه دولتی؛ چرا که قطعا نتیجه نمی‌دهد. به این ترتیب که مداحان هر استان مثلا از هر پنجاه مداح یک نفر نماینده تعیین کنند. این‌ها در تهران جمع شوند. مثلا تعداد حدود پنجاه مداحی که منتخب مداحان کشورند مجمع عمومی داشته باشند. از بین خود ۷ یا ۹ نفر را به عنوان مجمع مرکزی مداحان برگزینند. این مجمع عهده دار ساماندهی امر مداحی در امور ذیل گردد:

۱. از علمای مجتهد تاریخ در حوزه بخواهند در ابواب مقتل همه معصومین (علیه‌السّلام) درست را از نادرست مشخص کنند. به این ترتیب که از کل مداح‌ها بخواهند که آن چه مثلا دررابطه با حضرت اباالفضل (علیه‌السّلام) می‌خوانند ارسال کنند و این‌ها در جمع عالمان مجتهد تاریخ در حوزه ارزیابی گردد. آن چه دروغ صریح است اعلام شود و آن چه پرورش روضه است و یا قطع به کذب آن نیست اعلام شود. به این ترتیب به تدریج چه بسا به تهیه مقتل عصری می‌رسیم.
۲. آموزش مداحی را در کشور سامان دهند و این عرصه مقدس را از ابتذال موسیقی لهوی حفظ کنند.
۳. تخلفاتت حرفه‌ای را معرفی کرده و خود شیوه برخورد را تبیین کنند.
۴. در مناسبت‌های ویژه هم شعر و هم سبک جدید مناسب را به مداح‌ها عرضه کنند.
۵. مداحان شایسته را تشویق و به رسانه‌ها اعلام کنند و به مداحان خاطی ابتدا تذکر کتبی دهند و در ادامه برخورد قانونی کنند؛ برخورد قانونی‌ای که خود مجمع مرکزی مداحان مشخص می‌کند. و برخی وظایف دیگر.

جهت ساماندهی این تشکیلات برای دوره اول این انتخاب، نماینده‌ای از سوی مقام معظم رهبری (مدظله) نظارت کنند تا افراد صالح گزینش شوند و برای ادوار بعدی خود همین مجمع آیین نامه نوشته و جهت سلامت جریان، نماینده مقام معظم رهبری فیلتر نهایی باشد. این پیش نویس آن چیزی است که در رابطه با مداحی به نظر می‌رسد. روشن است که نظرات عزیزان می‌تواند این پیش نویس را کامل و قابل عرضه کند.


عزاداری شیعیان؛ عزاداری از دیدگاه علما؛ عزاداری در سیره ائمه اطهار؛ عزاداری در سیره پیامبر؛ عزاداری در روایات شیعه؛ عزاداری در قرآن؛ تعریف عزاداری؛ گریه بر مصائب اهل بیت؛ چرایی عزاداری


۱. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۲. حج/سوره۲۲، آیه۳۲.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۴۸.    
۴. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۸۱.    
۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۳۶.    
۶. روزنامه جمهوری اسلامی ۵/۳/۸۳.
۷. خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۷۳.
۸. خمینی، سیدروح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۷۳.
۹. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۱۰. سبا/سوره۳۴، آیه۴۷.    
۱۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۷.    
۱۲. محمدی ری شهری، محمد، اهل البیت فی الکتاب و السنة.
۱۳. مجله هیئت، ماهنامه تخصصی هیئت رزمندگان اسلام، شماره ۹، ص ۵ -۶.
۱۴. امینی، عبدالحسین احمد، الغدیر، ج۲، ص۲۹۵.
۱۵. امینی، عبدالحسین احمد، الغدیر، ج۲، ص۳۰۷.
۱۶. اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، ج۱۷، ص۳۰.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.    
۱۸. ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص ۲۹۸.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ۲۸۴.    
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۷.    
۲۱. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۱۷۰.    
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۵.    
۲۳. محمدی ری شهری، محمد، اهل البیت فی الکتاب و السنة.
۲۴. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۲۵. شیخ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۹۴.    
۲۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۱.    
۲۷. نراقی، احمد بن محمدمهدی، عوائد الایام، ص۲۴۳.    
۲۸. شیخ انصاری، مرتضی بن محمدامین، رسائل.
۲۹. آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، ج۲، ص۷۰.
۳۰. محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.
۳۱. محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج۴، ص۱۱۱ - ۱۱۲.
۳۲. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص۸۵۸، باب ۲۴، ابواب قراءة القرآن.    
۳۳. محمودی، سید محسن، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.
۳۴. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۳۴۰، باب ۱۰۸.    
۳۵. شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، ص۱۰۶.    
۳۶. شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، ص۱۰۶.    
۳۷. شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، ص۱۰۶.    
۳۸. خالد برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۱، ص۲۲۸.    
۳۹. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۵، ص۴۶۳.    
۴۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶.    
۴۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۳۸.    
۴۲. شیخ مفید، محمد بن محمد، امالی، ص۱۸۲.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آسیب‌شناسی عزاداری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۱/۲۶.    






جعبه ابزار