اشراط الساعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نشانههای وقوع
قیامت را اشراط الساعه گویند.
اشراط الساعه، اصطلاحی
قرآنی و
حدیثی بوده و بر مجموعه حوادثی
اطلاق میشود که پیش از
واقعه عظیم
قیامت روی خواهد داد.
اشراط در
لغت جمع شَرَط به معنای
علامت است.
معنای اصلی این واژه همان
شرط است و شرط، عاملی است که وجود امری به
تحقق آن بستگی دارد.
دلیل پیوند معنای شرط با علامت این است که تحقق شرط، علامت تحقق امری است که به وجود آمدنش منوط به آن شرط است.
«الساعه» در اصل به دو معنا اطلاق میشود:
یکی عبارت است از یک جزء از بیست و چهار
جزء که یک
شبانهروز را تشکیل میدهد، و دوم به
وقت و
فرصت اندکی از
شب و یا
روز اطلاق میشود.
این معنا از «
ساعت » برای
روز قیامت به
استعاره گرفته شده است.
«
الساعه » در اصطلاح
قرآن به وقتی اطلاق میشود که قیامت در آن
وقت برپا میشود.
و لذا اشراط الساعه مجموعه حوادثی است که تحقق آنها
نشانه وقوع قیامت است.
معنای دیگری که برخی از
مفسران از این
تعبیر به دست دادهاند آن است که شاید اشراط الساعه به معنای
براهین و
ادله روشن و واضح بر امکان
حشر میباشد.
تعبیر اشراط الساعة تنها یک بار در
قرآن کریم بکار رفته است: (فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْراطُهَا فَأَنّی لَهُمْ إِذا جَاءَتْهُمْ ذِکْریهُمْ)
«آیا آنها (
کافران ) جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آنگاه
ایمان آورند)، در حالی که هماکنون نشانههای آن آمده است، اما هنگامی که بیاید، تذکر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت».
به
عقیده بعضی،
حکمت بیان این نشانهها،
بیداری غافلان و
تشویق آنها بر
توبه است.
مهم آن است که اشراط الساعه از
امور غیبی است که ایمان به آنها واجب میباشد، گرچه بعضی از این نشانهها بر خلاف
مجاری عادی صورت خواهد گرفت.
در این
مقاله به دوازده نشانه قیامت به اختصار پرداخته شده است:
به عقیده عدهای، نخستین علامت قیامت،
بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم بوده است که به وقوع پیوسته است
و بعضی، نزول آخرین
کتاب آسمانی را هم جزء نشانههای
قیامت دانستهاند که به وقوع پیوسته است.
این عقیده به سبب روایتی است که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده که: «همانا بعثت من و وقوع قیامت همانند این دو میباشد» و اشاره کردند به
انگشت وسط و
سبابه.
این
روایت میتواند
کنایه از نزدیکی قیامت به
بعثت حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) باشد و اینکه بین این دو چیزی واقع نمیشود.
در نظر بعضی
قیام قائم (عج) از نشانههای قیامت است.
خدای سبحان میفرماید: (فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخان مُبین، یَغشَی النّاسَ هذا عَذابٌ أَلِیمٌ)
«پس منتظر روزی باش که
آسمان دود آشکاری پدید آورد، که همه مردم را فرا گیرد، این،
عذاب دردناکی است».
اینکه مراد از
دخان در
آیه شریفه چیست؟ بین مفسران
اختلاف است.
گروهی میگویند مراد آیه، همان عذابی است که
خداوند بعد از
نفرین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر بعضی از
کفار که بر کفرشان
اصرار بودند،
نازل کرده است؛ به این صورت که هر کدام از شدت
گرسنگی بین خود و آسمان، دخانی را مشاهده کرده است.
لکن بعد از آن ایشان نزد
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمدند و
عهد کردند که در صورت برداشته شدن این عذاب
ایمان خواهند آورد، لذا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
دعا فرمود و از ایشان
کشف عذاب شد، لکن دوباره به
کفر خود بازگشتند.
طبق این
تفسیر ، آیه بیان کننده نشانه قیامت نیست.
گروهی نیز، از جمله
ابن عباس ، دخان مذکور در آیه را نشانه قیامت میدانند که هنوز به وقوع نپیوسته است، بلکه قبل از برپا شدن قیامت به مدت چهل
روز برپا خواهد شد.
در بعضی از
روایات آمده است: این دخان، دودی است که قبل از برپا شدن قیامت در
گوش منافقان کافران داخل میشود
و در بعضی از روایات هم آمده است که از این دخان برای
مؤمن حالتی مثل
زکام روی میدهد و برای
کافر حالتی مثل
سکران .
طبق روایات شریف «
دابةالأرض » موجودی است که
چهره او مانند
انسان بوده و سایر اعضای بدن او
شبیه پرندگان است؛
طول آن شصت
ذراع و دارای چهار
پا و
خلقت آن مختلف است.
دابةالأرض موجودی است که در
آخرالزمان خروج میکند، آنگاه که مردم
فساد به راه انداخته و
اوامر الهی را
ترک کرده و
دین حقه الهیه را دگرگون ساختهاند.
گفته شده خروج دابة الأرض و نیز
طلوع خورشید از
مغرب ، دو
علامت ویژه است که با سایر نشانهها متفاوت است، چرا که بقیه علامتها طبق عادات صورت میگیرد، لکن دابةالأرض با آن شکل غریبش امری خارج از مجرای عادت است.
ابن عباس گفته است این علامت، آخرین
نشانه است.
در مورد مکان خروج دابةالأرض در روایات آمده است که بین
صفا و مروه شب هنگام در
شب جمعه خروج میکند
و کارش این است که به ایمان هر مؤمن و به کفر هر کافر
خبر میدهد و در این هنگام است که
تکلیف برداشته شده و
باب توبه بسته میشود
و نیز آمده است که بین دو
چشم مؤمن
ایمان را و بین دو چشم کافر کفر را
حک میکند و همراه او چند چیز است که عبارتند از
عصای موسی و
خاتم سلیمان .
در روایتی از
امام صادق آمده است: زمانی که
خورشید از
مغرب طلوع میکند همه انسانها روز ایمان میآورند، لکن این ایمان سودی به حال ایشان ندارد
چرا که طبق
روایت شریف از
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پس از ظهور نشانههای قیامت باب توبه بسته میشود.
خروج
یأجوج و مأجوج یکی دیگر از نشانههای قیامت است.
یأجوج و مأجوج هر کدام
قومی بودند که در
قرآن داستان آنها آمده است و قرآن ایشان را به عنوان
مفسد فی الأرض معرفی میکند
چرا که طبق روایات ایشان خروج میکردند و
مردم را
قتل عام میکردند،
چهارپایان را نابود میساختند.
در
آینده نیز همین
واقعه تکرار خواهد شد و این، جزء نشانههای قیامت ا ست.
شخصیتی که طبق
نقل قرآن کریم در مقابل ایشان ایستادگی کرده است به
نام ذوالقرنین معرفی شده است که با ایجاد
سدّی عظیم
شرّ آنها را دفع کرد.
لکن قبل از
قیامت این سد منهدم گشته و یأجوج و مأجوج از ورای آن خروج میکنند.
خروج یأجوج و مأجوج چند روز بعد از
قتل دجال واقع میشود.
یکی از نشانههای قیامت
خروج دجال میباشد.
در مورد دجال و شکل ظاهری وی آنچه در روایات به آن اشاره شده آن است که
چشم راست او
کور بوده و بین دو چشم او
کلمه کافر نوشته شده است
همراه او
آب و آتشی است که
آتش او
آب سرد است و آب او آتش است.
در بعضی از روایات آمده که تمام
پیامبران از جمله
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قوم و
امت خویش را به
فتنه دجال هشدار دادند.
او مدّت
چهل روز در
زمین درنگ میکند که روز آن همانند یک
سال و یک روز آن همانند یک
ماه و یک روز دیگر آن همانند یک
هفته بوده و روزهای دیگر همانند روزهای
دی است.
بسیاری از افراد
سست ایمان به دجال
گرایش پیدا میکنند و این به خاطر کارهای خارقالعادهای است که انجام میدهد.
او سرانجام به دست
حضرت عیسی که از
آسمان نزول کرده کشته خواهد شد.
نزول عیسی علیهالسلام یکی دیگر از نشانههای قیامت میباشد.
نزول حضرت عیسی
از آسمان از نشانههای قیامت است.
و در بعضی از روایات تصریح شده که نزول حضرت از آسمان بعد از
ظهور حضرت مهدی (عج) رخ میدهد و وی پشت سر حضرت مهدی (عج)
نماز میگزارد.
در واقع این
علامت ،
حجتی است بر یهود که گمان میکنند
حضرت عیسی به
صلیب کشیده شده و به
قتل رسیده است.
حضرت عیسی
از آسمان
نزول مییابد و صلیب را میشکند،
خوک را میکشد و
جزیه را وضع میکند.
در
روایات آمده است که یکی از
خسوفها در
مشرق و دیگری در
مغرب و سومی در
جزیرةالعرب رخ میدهد.
در بعضی از روایات این علامت به عنوان نخستین
نشانه قیامت معرفی شده است.
در روایات چنین توضیح داده شده است که این
آتش انسانها را به سوی
محشر سوق میدهد
و در بعضی از روایات دیگر به عنوان آتشی مطرح شده که مردم را از مشرق به مغرب سوق میدهد.
روایاتی در دست است که به صورت
مصادیق به این
فسادها اشاره کردهاند؛ از جمله:
ظهور
تبعیض ، عدم پرداخت
زکات مال ،
اطاعت مرد از
همسر خویش،
ظلم فرزند به
پدر ، قرار گرفتن افراد
نالایق در
مسند جامعه ،
پوشیدن لباسهای حریر ،
تباه شدن
نماز ،
پیروی از
شهوات و
هوای نفس ، بزرگ شمردن
مال دنیا ، فروختن
دین به
دنیا ، ظلم به
علمای جامعه ، عدم
امنیت ، شناخته شدن
معروف به عنوان
منکر و منکر به عنوان معروف، ظهور
خیانتکاران ،
تکذیب راستگو و
تصدیق دروغگو ، ریخته شدن
خونها به ناحق، شباهت یافتن مرد به
زن و زن به مرد، سوار شدن
زنان بر
مرکبها ،
زینت یافتن
مساجد همانند
کنیسهها ، زینت یافتن
قرآنها ، ساخته شدن
منارههای طویل ، عدم اقامه
حدود الهی ،
کثرت طلاق ،
حج رفتن به
قصد ریا ،
آموزش قرآن بدون
اخلاص ، کثرت
زنا ،
نکاح با
محارم ،
تسلط یافتن
اشرار بر
انسانهای نیکو ،
مباهات به
لباس ،
شرب خمر ،
رواج
لواط و
مساحقه ، از بین رفتن
حیا در زنان و
کودکان ،
رواج ربا ،
کهنه شدن
علم و علما، وقوع قتلهای عظیم در
دنیا ، ظهور
فتنهها هلاک عرب ،
قطع رحم و ظهور سیصد
کذّاب که هر کدام گمان میکنند
نبی هستند.
در
روایات آمده است زمانی که
خداوند از
خلقت آسمانها و
زمین فارغ شد،
صور را
خلق کرد و آن را به
اسرافیل یکی از
ملائکه داد و اسرافیل آن را نزدیک
دهان خود قرار داده و همواره به
عرش مینگرد تا دستور
دمیدن در آن از جانب خداوند صادر شود
پس هرگاه خداوند
دستور داد، سه مرتبه در آن میدمد که با دمیدن اول همه
موجودات به
اذن الهی میمیرند و با دمیدن دوم همه موجودات به
اذن خداوند زنده میشوند و در دمیدن سوم همه به سمت خداوند و در پیشگاه الهی محشور میشوند.
بعضی گفتهاند این
واقعه روز جمعه در نیمه
ماه مبارک رمضان رخ میدهد.
در بعضی از روایات دیگر آمده است: پس از دمیدن اول در
عالَم زلزلهای رخ میدهد که خود نیز از علامات
قیامت است.
یک سلسله از وقایع دیگر که
مقارن با قیامت روی میدهد و در
قرآن به آنها اشاره شده عبارتند از:
به هم ریختگی در نظام عالَم وجود که با انقراض عالم انسانی ملازمت دارد همچون شکافته شدن آسمان
خورشید و
ستارگان بیفروغ میشوند
زمین منبسط و شکسته میشود و هر چه در درون دارد، بیرون میافکند
وقوع زلزلههای عظیم و ویرانگر.
دریاها به هم میپیوندند
کوهها بـه
حرکت درآمـده و جـابجـا مـی شـونـد و چـون
پشم زده شده بـه
هوا میرونـد
• اصول الدین، غزنوی حنفی، جمال الدین، ۵۹۳هـ، دکتر عمرو فسیق الداعوق (محقق و مصحح)، دارالبشائر الإسلامیة.
• بحارالانوار، مجلسی،
محمّد باقر، مؤسسة الوفاء، بیروت.
• حق الیقین، شبّر، عبداللّه، ۱۲۴۲هـ، المطبعة الحیدریة، نجف، ۱۳۷۵ش.
• البعث والنشور، بیهقی، ابی بکر
احمد بن حسین، ۴۵۸هـ، شیخ عامر
احمد حیدر (گردآورنده)، دارالفکر.
• التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ابو جعفر
محمد بن حسن، ۴۶۰هـ،
احمد حبیب قفیر العاملی (محقق و مصحح)، داراحیاء التراث العربی.
• التذکره فی احوال الموتی وامور الآخره، انصاری قرطبی، شمس الدین، ۶۷۱هـ، قواز
احمد زمرلی (محقق) دارالکتب العربی، بیروت.
• تفسیر کبیر، رازی، فخرالدین، دارالکتب العلمیة، تهران.
•
شرح العقیدة الطحاویّة، قاضی أبو العزّ الدمشقی، علی
بن محمّد، ۷۹۲هـ، دکتر عبداللّه
بن عبدالحسن الترکی (محقق)، مؤسسة الرسالة.
• شعب الإیمان، بیهقی، ابو بکر
احمد بن حسین، ۴۵۸هـ، ابی الهاجر (محقق)، دارالکتب العلمیة، بیروت.
• تفسیر قمی، قمی، علی
بن ابراهیم (م/۳۲۹)، مؤسسه دارالکتب قم، ۱۴۰۴هـ.
• علل الشرایع، ابن با بویه قمی، صدوق ابی جعفر
محمد بن علی
بن حسین، ۳۸۱، علاّمه حسین اعلمی (مصحح)، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت.
• فتح الباری، عسقلانی،
احمد بن علی
بن حجر، ۸۵۲هـ،
محمد بن اسماعیل
بخاری (
شارح)، دارالمعرفة، بیروت.
• الکافی فی الأُصول والروضة، کلینی،
محمد بن یعقوب،
محمد صالح مازندرانی (
شارح)، المکتبة الإسلامیّة، تهران، ۱۳۸۴هـ.
• کمال الدین وتمام النعمة، ابن بابویه قمی، صدوق ابی جعفر
محمد بن علی
بن حسین، ۳۸۱هـ، علی اکبر غفاری (مصحح)، مؤسسة النشر الإسلامی.
• لسان العرب، ابن منظور، تحقیق علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
• مجمع البیان، طبرسی، ابوعلی فضل
بن حسن، ۵۴۸هـ، دارالتقریب بین المذاهب الإسلامیّة، ۱۳۹۶هـ.
• مشارق انوار الیقین فی اسرار امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، رجب البرسی، الحافظ، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت.
• المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ابی القاسم حسین
بن محمد، ۵۰۲هـ،
محمد سیّد کیلانی (محقق)، دارالمعرفة، بیروت.
• الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، ابن طاووس، علی
بن موسی، ۶۶۴هـ، منشورات الرّضی، قم.
• المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی،
محمّد حسین، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت.
• النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ابن الاثیر، تحقیق
محمود الطناحی، المکتبة الاسلامیة؛
دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق علیهالسلام، برگرفته از مقاله «اشراط الساعه»، شماره ۴۷