• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جامعیت دین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیدگاه جامعیت دین معتقد است که دین علاوه بر سعادت اخروی ، برای سعادت دنیوی بشر نیز برنامه دارد البته این به معنای تعطیلی عقل و تجربه نیست.




جامعیت دین یکی از موضوعاتی است که امروزه بحث از آن در کنار برخی از مباحث فلسفه دین، مانند قلمرو دین یا انتظار بشر از دین، بیش از پیش مورد توجه واقع شده است به طوری که نه تنها به صورت بحثی مستقل مطرح میشود بلکه حتی به همین عنوان کتاب و رساله نگاشته میشود و این در حالی است که پیش از این اندیشمندان اسلامی به این مسئله به طور مستقل نمیپرداختند بلکه موضع خود را در این مسئله در لابلای بحثهایی چون ضرورت بعثت پیامبران، خاتمیت، مسئله امامت و... روشن میساختند. سوالی که در این مبحث انسان را با آن درگیر میسازد آن است که آیا دین تنها به مسائل مربوط به آخرت و جهان پس از مرگ میپردازد یا مسائل مربوط به این دنیای انسان را نیز مدنظر دارد؟ آیا دین تنها حوزه شخصی انسان را هدف میگیرد یا اینکه حوزه عمومی و اداره امور مادی و دنیوی را هم دربر میگیرد؟ و به تعبیر سادهتر آیا دین تنها به دنبال تامین سعادت آخرت انسان است یا اینکه علاوه بر سعادت اخروی برای سعادت دنیای او نیز برنامه دارد؟
دیدگاه ها:
در این زمینه با سه دیدگاه مواجه هستیم:
۱. دیدگاه افراطی که معتقد است تمام معارف بشری را میتوان از قرآن، یا قرآن و سنت جویا شد و برای این امر نیازی به عقل و تجربه نیست.
[۱] . خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، قم، دفتر نشر معارف، تابستان ۱۳۸۲،چاپ اول، ص ۱۰۷.

۲. دیدگاه تفریطی که میگوید قلمرو دین تنها در مسائل مربوط به ارتباط انسان با خدا منحصر است
[۲] خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، قم، دفتر نشر معارف، تابستان ۱۳۸۲،چاپ اول، ص ۱۰۷.
[۳] خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۶.
و دیگر امور انسان حیطه تصمیم گیری عقل و خرد انسان میباشد.
۳. دیدگاه اعتدالی
[۴] گستره شریعت، ص۱۰۷.
که بدون طرد عقل و تجربه بشر، گستره دین را تنها در حوزه شخصی و مسائل اخروی نمیبیند بلکه معتقد است امور عمومی و دنیوی انسان تا جایی که در هدایت انسان مربوط است مورد توجه دین میباشد.




این دیدگاه هم در الهیات مسیحی و هم کلام اسلامی (از میان اندیشمندان اسلامی می توان به امثال غزالی اشاره کرد که با تمام وجود در مقابل فلسفه و فیلسوفان قد علم کرد.) طرفدار دارد. در قرون وسطی گروهی از متألهان، وحی را جانشین همه معارف بشری، اعم از علوم تجربی، اخلاقی و مابعدالطبیعه می­دانستند و بر این باور بودند که خداوند با ما سخن گفته و آنچه را برای رسیدن به رستگاری لازم است، در کتاب مقدس آورده است؛ به همین دلیل، آموختن شریعت را کافی دانسته، از پرداختن به فلسفه، که در آن روز دارای معنایی عام بوده و همه دانشها را در بر میگرفت، پرهیز داشتند.
[۵] اتین ژیلسون، عقل و وحی در قرون وسطی، ترجمه شهرام پازوکی، صص ۲ و ۵.
این گستردگی تا حدودی متأثر از فلسفه اسکولاستیک بود. بعدها متفکرانی چون آکویناس، به جداانگاری قلمرو عقل و وحی اصرار ورزیدند.
[۶] اتین ژیلسون، نقد تفکر فلسفی غرب، ترجمه احمد امدی، ص ۶۹.





این دیدگاه در مسئله قلمرو دین تلقی حداقلی از دین دارد. تلقیای که از رنسانس در مغرب زمین پدید آمده است. این رویکرد بر این باور است که دین به مسائل دنیوی و زندگی اجتماعی انسانها ربطی ندارد و اصولاً اداره جامعه و برنامهریزی توسعه و تکامل اجتماعی به خرد انسانی و عقلانیت ابزاری واگذار شده است. دین فقط رابطه معنوی انسان با خداوند سبحان و سعادت اخروی او را تأمین میکند و اگر احکام و قوانین و آداب و مناسکی در دین است، به پوسته و قشر دین ارتباط دارد؛ زیرا گوهر و حقیقت دین، خداشناسی و خدایابی و سعادت اخروی انسانهاست؛ بنابراین جامعیت و کمال دین اسلام به سعادت ابدی انسان مربوط است نه به تنظیم معیشتی و دنیوی بشر.
[۷] خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، ص ۸۹.

از طرفداران این دیدگاه میتوان به اندیشمندانی چون مهندس بازرگان
[۸] کیان، سال پنجم، آذر، بهمن ۷۴، ش ۲۸، صص ۴۸ ـ ۹.
[۹] نیز آخرت و خدا، ص ۳۷ و ۷۳.
، عبدالکریم سروش
[۱۰] عبدالکریم سروش، «دین اقلی و اکثری»، کیان، ش ۴۱
[۱۱] کیان، ش ۳۱، ص ۴ و ۵؛
[۱۲] مدارا و مدیریت، ص ۱۸۰.
، مجتهد شبستری
[۱۳] مجله راه نو، ش ۱۹، ص ۱۸.
و... اشاره کرد.


۳.۱ - برخی از دلایل این دیدگاه


الف. رسالت و غایت دین تنها تأمین سعادت اخروی انسانهاست.
[۱۴] . سروش، عبدالکریم، «دین اقلی و اکثری»، کیان، ش ۴۱.


۳.۱.۱ - نقد


سعادت ابدی انسان را نمیتوان از سعادت دنیوی او تفکیک کرد. اصولاً تفکیک و جداانگاری ساحت­­های مختلف انسان امکانپذیر نیست؛
[۱۵] خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۲.
چرا که حیات اخروی نتیجه حیات دنیوی است، لذا برای آمادهسازی آخرت انسانها باید دنیای آنها نیز بر اساس ارزشهای الهی آباد ساخت.
[۱۶] نصری، عبدالله، انتظار بشر از دین، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص ۴۵.


ب. دلیل دیگر خالی بودن یافتههای دینی و وحیانی از برنامهی تنظیم امور اجتماعی است: «آنچه در هیچ یک از سرفصلها یا سورهها و جاهای دیگر دیده نمیشود، این است که گفته شده باشد آن (قرآن) را فرستادیم تا به شما درس حکومت، اقتصاد، مدیریت و یا اصلاح امور زندگی، دنیا و اجتماع را بدهد.»
[۱۷] عبدالعلی بازرگان، کیان، ش ۲۸، ص ۵۲.



۳.۱.۲ - نقد


قرآن آیات مختلفی در باب مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قضایی و جزایی دارد، علاوه بر اینکه تنها منبع دین قرآن کریم نیست و روایات و سنت پیشوایان دین بخش مهمی از شریعت را به عهده دارد که بیانگر احکام اجتماعی دین میباشد.
[۱۸] خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۲.


ج. محدودیت فقه
[۱۹] احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص ۴۱۱.
از حیث روش و موضوع برای تنظیم امور دنیایی بشر، یکی دیگر از دلایل نگاه حداقلی به دین است.


۳.۱.۱ - نقد


فقه محدود نیست؛ چرا که با راهکارهایی چون احکام ثابت و متغیر، احکام اولیه و ثانویه، و با کمک عقل در استنباط احکام میتوان به برنامههایی جهت تنظیم امور اجتماعی بشر دست یافت.

د. اصل در دین گوهر آن است و نه صدف آن، گوهر دین هم تجربههای عرفانی است.
[۲۰] . نصری، عبدالله، گفتمان مدرنیته، ص ۱۶۲.



۳.۱.۱ - نقد


تفسیر اصل دین به تجربه های عرفانی، تفسیری انحرافی و تحریفی از دین میباشد چرا که در جای جای قرآن به ایمان و عمل صالح تاکید شده است یعنی اصل دین این است که انسان اعتقادات صحیح داشته و اعمالش طبق دستورات الهی باشد.

و. همچنین دلایل و مبانی دیگری برای این نظریه چون انکار ابدی بودن احکام اسلامی، تحریف معنای خاتمیت نبوت، وجود دارد.
[۲۱] نصری، عبدالله، گفتمان مدرنیته، ص ۱۶۳ و ۱۶۴.



۳.۲ - ارزیابی کلی درباره دیدگاه حداقلی دین


محدود کردن مرز دین به حوزه ای منهای علم و عقل بشر، ناشی از نگرش اومانیستی و غرب معاصر است؛ نگرشی که با اصالت بخشیدن به علم و عقل بشری، در صدد منزوی نمودن دین و جلوگیری از نهادینه شدن آن در جامعه است و با روح تعالیم و اهداف بعثت انبیاء نمیسازد.
[۲۲] نوروزی، محمدجواد، درآمدی بر نظام سیاسی اسلام، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص ۳۴.



۳.۳ - بازده دیدگاه حداقلی


با رویکرد حداقلی به دین، دین امری شخصی میگردد و در اینصورت تنها کاری که دین میتواند انجام دهد صدور احکام و دستورات فردی برای انسان است و حق دخالت در حوزه عمومی و روایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بشر را ندارد.




این دیدگاه که به دیدگاه حداکثری دین
[۲۳] خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، ص۶.
، یا همان جامعیت دین معروف است معتقد است که دین علاوه بر سعادت اخروی، برای سعادت دنیوی بشر نیز برنامه دارد.
[۲۴] فرامرز قراملکی، احد، قلمرو پیام پیامبران، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول،‌ص ۳۱.
[۲۵] حسین زاده، محمد، دینشناسی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص.۵۰
[۲۶] داعی نژاد، محمد علی، قلمرو دین، قم، انتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۱۲۶.
البته این به معنای تعطیلی عقل و تجربه نیست بلکه دین کلیاتی را ارائه داده و به عقل و تجربه بشر خط و جهت خاص دینی و الهی میدهد تا سعادت دنیوی بشر هماهنگ با سعادت اخروی او بوده و مخل و مضر آن نباشد.
مقصود از جامعیت دین این نیست که همه مسائل نظری و عملی مربوط به زندگی مادی و معنوی انسان،‌ خواه در سطح مسائل کلی و کلان، و خواه در زمینه مسائل جزئی و خاص توسط پیامبران الهی بیان شده باشد و مطالعه کتب آسمانی، انسان را از هرگونه بحث و کاوش فکری در شناخت انسان و جهان و جوانب حیات بشری بینیاز سازد، بلکه مقصود این است که دین در راستای هدف رسالتی که دارد یعنی هدایت انسان به سمت کمال واقعی و همه جانبه او از بیان هیچ نکته لازمی فروگذار نکرده است. بنابراین جامعیت دین را باید نسبت به هدف و رسالت دین مورد تحقیق و بررسی قرار داد، نه فراتر یا فروتر از آن.
[۲۷] ربانی گلپایگانی، علی، جامعیت و کمال دین، قم، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۹، چاپ اول، ص ۱۶.

دین نیامده و نخواسته است عقل و اندیشه‌ی آدمی را تعطیل کند و او را از هرگونه کوشش فکری و تلاش معرفت جویانه باز دارد یا بینیاز سازد. به عبارت دیگر رسالت دین قرار دادن وحی به جای عقل و حس و شناختهای عقلانی و تجربی نیست، بلکه رسالت وحی این است که اولاً مسیر رسیدن به این گونه معرفتها را روشن سازد، و ثانیاً افقهایی از حقیقت را که از دسترس عقل و حس بیرون است، برای انسان روشن کند. بدین جهت رسالت وحی در طول رسالت عقل و حس و مکمل آن دو است، نه در عرض و مخالف آن دو.
[۲۸] جامعیت و کمال دین، ص ۱۶.

این نظریه معتقد است که قوانینی که به میزان حداکثر برای تنظیم شئون فردی و اجتماعی انسان لازم است،‌در شریعت بیان شده است و با اجتهاد در منابع و متون دینی میتوان آنها را به دست آورد. بر طبق این نظریه، ولایت که خود جزء احکام شریعت است تنها قوه‌ی مجریه‌ی احکام سیاسی نیست، بلکه ساز و کار رهبری و صدور حکم جهت تنظیم روابط، تقدیم اهم و مهم و چاره اندیشی صحیح در ظرف تزاحم احکام، مصالح و... است. بر طبق این تلقی، شریعت، با تعبیه احکام ثابت و متغیر و تمهیداتی چون استمرار ولایت و امثال آن، در واقع، ساز و کاری برای تطبیق اصول اسلامی با نیازهای متغیر انسان در اوضاع و احوال متفاوت و گسترش دامنه‌ی شمول آن در این گونه از شرایط پیشبینی کرده است. از این نظر، دایره‌ی نیاز انسان به قانون دقیقاً با آنچه شریعت آورده برابر و مساوی است و در شریعت، قانون، شکل و ارزشهای یک نظام سیاسی الهی بیان شده است.
[۲۹] احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۵.

اکثریت اندیشمندان اسلامی بر این باور بوده و هستند که دین اسلام دین اجتماعی بوده و منحصر در امور شخصی و تأمین سعادت اخروی نمیباشد؛ برای نمونه می توان از متفکرانی چون: فارابی که پیدایش مدینه فاضله را به دین نسبت داده و رئیس آن را فقه میداند
[۳۰] اندیشه‌های اهل مدینه فاضله، تهران،، سید جعفر سجادی، طهوری، ۱۳۶۱، ج۲، صص ۲۹۳ – ۲۸۰.
[۳۱] فارابی، ابونصر، آراء اهل المدینة الفاضلۀ، تعلیق دکتر البیر نصری نادر، بیروت، دارالمشرق، ۲۰۰۲م، چاپ هشتم، صص ۱۳۶-۱۳۱.
[۳۲] الملة و نصوص اخری، تحقیق محسن مهدی، بیروت، دارالمشرق، ۱۹۹۱م، صص ۵۲ـ۵۰.
[۳۳] تحصیل السعادة، تحقیق جعفر آل یاسین، بیروت، دارالاندلس، ص۲۹.
، ابن سینا که فلسفه‌ی عبادات و اخلاقیات و معاملات موجود در شریعت را حفظ نظام اجتماعی و سیاسی میداند
[۳۴] ابن سینا، الاهیات شفا، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۵ق، المقالة العاشرة، الفصل الثانی و الثالث، صص ۴۴۵ – ۴۴۱.
، ابن رشد اندلسی که با طرح مسئله‌ی تأویل قرآن قلمرو وسیعی را برای دین معتقد است
[۳۵] الکشف عن مناهج الادلة، ص ۸۰.
[۳۶] فصل المقال، صص ۲۱ ـ ۱۳.
[۳۷] تهافت التهافت، صص ۵۸۴ ـ۵۸۳.
، صدرالمتألهین شیرازی که با تمسک به اجتماعی بودن انسان به نظام اجتماعی دین تصریح میکند
[۳۸] صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیة، تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۶، صص۴۵ – ۳۳۷.
[۳۹] مبدأ و معاد، صص ۵۶۴ ـ ۵۶۰.
، شیخ مفید که به نیازمندی عقل به سمع و شریعت در علم معقتد است
[۴۰] شیخ مفید، محمدبن محمد، مصنفات شیخ مفید، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، ۱۴۱۳ق، المجلد العاشر، النکت الاعتقادیة، صص ۳۹ ـ ۳۵.
، سید مرتضی که میگوید اداره امور دنیا وظیفه‌ی امامت است
[۴۱] سیدمرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، التحقیق: سیداحمدحسینی، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق، ص ۳۲۳.
، خواجه نصیرالدین طوسی که درمورد نظام اجتماعی دین به بحث میپردازد و وجود شریعت و قوانین الهی را در معیشت دنیوی انسانها ضروری میداند
[۴۲] طوسی، نصیر الدین، تلخیص المحصل، به اهتمام عبدالله نوری، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۵۹، صص ۳۶۴ ـ ۳۶۱.
[۴۳] طوسی، نصیر الدین، اخلاق ناصری، مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۴، ج۳،‌ ص ۴۱.
[۴۴] ؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، تصحیح حسن زاده آملی، انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق، ص ۲۷۱.
، علامه طباطبائی
[۴۵] طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۱۴۰.
[۴۶] مرجعیت و روحانیت، ص ۸۳.
، مرتضی مطهری که هدایت زندگی اجتماعی بشر را نیز هدف اصلی انبیاء میداند
[۴۷] مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، صص ۲۰ ـ ۱۷.
[۴۸] مجموعه آثار،‌ ج۳،‌ص۱۷۳.
، مصباح یزدی که با تأکید بر جامعیت دین حق قانونگذاری را تنها از آن خدا میداند و آن را نه به خاطر نارسایی و ضعف عقل بشر بلکه به دلیل علم بیکران خداوند، غنا و جود الهی، حکمت، مالکیت، ولایت و ربوبیت تشریعی خداوند میداند
[۴۹] مصباح یزدی، مشکات، (۰۴ـ۳/۶)، نظریه سیاسی اسلام، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸، چاپ دوم، ج۱، صص ۶۶ ـ ۶۱.
[۵۰] مصباح یزدی، مشکات، (۰۹ـ ۱/۱)، حقوق و سیاست در قرآن، ج۱، صص ۱۶۹ ـ ۱۵۸.
، و جوادی آملی که میگوید اسلام ناظر به همه‌ی ابعاد زندگی مادی و معنوی انسان است و زندگی دنیوی انسان را هدایت و هرگونه دنیاگریزی را نفی میکند زیرا هدف اصلی دین، تأمین سعادت دنیوی و اخروی است و در چگونگی سازماندهی دنیای مردم، نقشی مؤثر و در تأمین حیات معنوی و نجات آخرتی آنها سهم بسزایی دارد.
[۵۱] جوادی آملی، عبدالله؛ انتظار بشر از دین، قم، موسسه نشر اسرا، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۱۷.



۴.۱ - دلایل نظریه جامعیت دین


الف. برهانی که ضرورت نبوت و وحی را اثبات میکند، این نکته را نیز اثبات میکند که کمال و خاتمیت دین و قوانین عاری از اشتباه و خطا و اجرای معصومانه‌ی آنها بدون اتصال به علم شامل و مطلق الهی ممکن نیست و تنها قانونی میتواند ادعای کمال و تمامیت کند که از چنین منبعی برخاسته باشد و این قانون است که میتواند انسان را در تأمین نیازهای معنوی دنیوی و اخروی او مدد رساند و به او آسیبی نزند. از طرف دیگر تأمین نیازهای معنوی انسان توقف تام و کامل دارد بر نحوه‌ی تنظیم معیشت انسان در این دنیا و تنظیم معیشت انسان به شکل معین.
[۵۲] . احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۵ و ۳۹۶.
اگر سعادت و شقاوت اخروی از سعادت و شقاوت دنیوی جدا نیست و انجام اعمال و مناسک و رفتارهای فردی و اجتماعی در تأمین سعادت و شقاوت دخیل است و تفکیک دو نظام معاش و معاد در روابط فردی و اجتماعی امکان پذیر نیست، پس نمیتوان دو مبنای متفاوت برای سرپرستی دنیا تصور کرد و در نظام معرفتی و دستوری، دین را از حوزه‌ی سرپرستی معاش انسان جدا ساخت؛ در نتیجه، دین در عرصه­های مختلف، حضور مؤثر و جدی دارد و باید نظامهای ارزشی و اخلاق و حقوقی را به تأیید شریعت رساند.
[۵۳] خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۴ و۹۵.

ب. خارج کردن پارهای از روابط زندگی بشر از مدار و محدودهی سرپرستی دین مستلزم تن دادن به نظام غیر دینی است؛ زیرا بقای حیات اجتماعی نیازمند برنامه‌ریزی است، و حاکمیت برنامه‌ریزی، به ناچار ـ به دلیل خارج کردن دین از این عرصه ـ برای غیر دین خواهد بود؛ در نتیجه دولت بی‌دین بر دینِ بی‌ دولت سلطه خواهد یافت و این سیاست از نظر دینی قابل پذیرش نیست؛ چون لازمه آن، پذیرش شرک اجتماعی است.
[۵۴] خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۵.
پس وضع قانون به دست بشر هم بدعت است و هم قبول حاکمیت غیر خداوند. لذا میباید تمامی قوانین مورد نیاز را خداوند وضع نماید.
[۵۵] احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۶.
و هیچ کس به جز خداوند نمی تواند به بشر بگوید که این کار را انجام بده یا آن کار را انجام نده.
[۵۶] محقق داماد، سید مصطفی، روشنگری دینی، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۲۳.

ج. عقل از تشخیص کلیه‌ی مصادیق عدل و ظلم در تمامی عرصه‌ها ناتوان است، هر چند میتواند پاره­ای از آنها را کشف نماید. از آنجا که تشخیص عدل و ظلم در یافتن راه سعادت و شقاوت کاملاً مؤثر است، پس دین در عرصه‌های مختلف حضور دارد.
[۵۷] خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۴.

د. مقتضای خاتمیت و کمال دین این است که در دایره نیاز بشر به قانون قائل به توسعه نباشیم و دایره‌ی نیاز بشر را بیش از آن چیزی که در شریعت آمده، ندانیم و گر نه لازم میآید که دین ناقص باشد.
[۵۸] احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۶ و۳۹۷.




 
۱. . خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، قم، دفتر نشر معارف، تابستان ۱۳۸۲،چاپ اول، ص ۱۰۷.
۲. خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، قم، دفتر نشر معارف، تابستان ۱۳۸۲،چاپ اول، ص ۱۰۷.
۳. خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۶.
۴. گستره شریعت، ص۱۰۷.
۵. اتین ژیلسون، عقل و وحی در قرون وسطی، ترجمه شهرام پازوکی، صص ۲ و ۵.
۶. اتین ژیلسون، نقد تفکر فلسفی غرب، ترجمه احمد امدی، ص ۶۹.
۷. خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، ص ۸۹.
۸. کیان، سال پنجم، آذر، بهمن ۷۴، ش ۲۸، صص ۴۸ ـ ۹.
۹. نیز آخرت و خدا، ص ۳۷ و ۷۳.
۱۰. عبدالکریم سروش، «دین اقلی و اکثری»، کیان، ش ۴۱
۱۱. کیان، ش ۳۱، ص ۴ و ۵؛
۱۲. مدارا و مدیریت، ص ۱۸۰.
۱۳. مجله راه نو، ش ۱۹، ص ۱۸.
۱۴. . سروش، عبدالکریم، «دین اقلی و اکثری»، کیان، ش ۴۱.
۱۵. خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۲.
۱۶. نصری، عبدالله، انتظار بشر از دین، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص ۴۵.
۱۷. عبدالعلی بازرگان، کیان، ش ۲۸، ص ۵۲.
۱۸. خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۲.
۱۹. احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص ۴۱۱.
۲۰. . نصری، عبدالله، گفتمان مدرنیته، ص ۱۶۲.
۲۱. نصری، عبدالله، گفتمان مدرنیته، ص ۱۶۳ و ۱۶۴.
۲۲. نوروزی، محمدجواد، درآمدی بر نظام سیاسی اسلام، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص ۳۴.
۲۳. خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، ص۶.
۲۴. فرامرز قراملکی، احد، قلمرو پیام پیامبران، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۶، چاپ اول،‌ص ۳۱.
۲۵. حسین زاده، محمد، دینشناسی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص.۵۰
۲۶. داعی نژاد، محمد علی، قلمرو دین، قم، انتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۱۲۶.
۲۷. ربانی گلپایگانی، علی، جامعیت و کمال دین، قم، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۹، چاپ اول، ص ۱۶.
۲۸. جامعیت و کمال دین، ص ۱۶.
۲۹. احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۵.
۳۰. اندیشه‌های اهل مدینه فاضله، تهران،، سید جعفر سجادی، طهوری، ۱۳۶۱، ج۲، صص ۲۹۳ – ۲۸۰.
۳۱. فارابی، ابونصر، آراء اهل المدینة الفاضلۀ، تعلیق دکتر البیر نصری نادر، بیروت، دارالمشرق، ۲۰۰۲م، چاپ هشتم، صص ۱۳۶-۱۳۱.
۳۲. الملة و نصوص اخری، تحقیق محسن مهدی، بیروت، دارالمشرق، ۱۹۹۱م، صص ۵۲ـ۵۰.
۳۳. تحصیل السعادة، تحقیق جعفر آل یاسین، بیروت، دارالاندلس، ص۲۹.
۳۴. ابن سینا، الاهیات شفا، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۵ق، المقالة العاشرة، الفصل الثانی و الثالث، صص ۴۴۵ – ۴۴۱.
۳۵. الکشف عن مناهج الادلة، ص ۸۰.
۳۶. فصل المقال، صص ۲۱ ـ ۱۳.
۳۷. تهافت التهافت، صص ۵۸۴ ـ۵۸۳.
۳۸. صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیة، تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۶، صص۴۵ – ۳۳۷.
۳۹. مبدأ و معاد، صص ۵۶۴ ـ ۵۶۰.
۴۰. شیخ مفید، محمدبن محمد، مصنفات شیخ مفید، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، ۱۴۱۳ق، المجلد العاشر، النکت الاعتقادیة، صص ۳۹ ـ ۳۵.
۴۱. سیدمرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، التحقیق: سیداحمدحسینی، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق، ص ۳۲۳.
۴۲. طوسی، نصیر الدین، تلخیص المحصل، به اهتمام عبدالله نوری، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۵۹، صص ۳۶۴ ـ ۳۶۱.
۴۳. طوسی، نصیر الدین، اخلاق ناصری، مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۴، ج۳،‌ ص ۴۱.
۴۴. ؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، تصحیح حسن زاده آملی، انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق، ص ۲۷۱.
۴۵. طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۱۴۰.
۴۶. مرجعیت و روحانیت، ص ۸۳.
۴۷. مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، صص ۲۰ ـ ۱۷.
۴۸. مجموعه آثار،‌ ج۳،‌ص۱۷۳.
۴۹. مصباح یزدی، مشکات، (۰۴ـ۳/۶)، نظریه سیاسی اسلام، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸، چاپ دوم، ج۱، صص ۶۶ ـ ۶۱.
۵۰. مصباح یزدی، مشکات، (۰۹ـ ۱/۱)، حقوق و سیاست در قرآن، ج۱، صص ۱۶۹ ـ ۱۵۸.
۵۱. جوادی آملی، عبدالله؛ انتظار بشر از دین، قم، موسسه نشر اسرا، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۱۷.
۵۲. . احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۵ و ۳۹۶.
۵۳. خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۴ و۹۵.
۵۴. خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۵.
۵۵. احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۶.
۵۶. محقق داماد، سید مصطفی، روشنگری دینی، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۲۳.
۵۷. خسروپناه، گستره شریعت، ص ۹۴.
۵۸. احمدی، محمدامین، انتظار بشر از دین، ص ۳۹۶ و۳۹۷.




سایت پژوهه    



جعبه ابزار