• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زمینه‌های قیام امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جامعه دینی، پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) گرفتار برخی نابخردی‌ها و کج‌روی‌هایی شد که اثری نامطلوب بر سیاست حکومت اسلامی باقی گذاشت و با تسلط عناصر فاسدی چون امویان، نوعی جمود و رکود در عالم اسلام پدید آمد، اما بی‌شک استواری و شکوفایی این جامعه اسلامی، مدیون موضع‌گیر‌ی‌ها، تدابیر و سیره الهام گرفته از وحی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) است؛ به طوری که آن‌ها با روش‌های بسیار مدبرانه خود، اصل و اساس دین اسلام را نجات دادند و با فداکاری، صبر، موعظه، و حتی با شهادت و تحمل اسارت خود توانستند تحرکی نوین به جامعه اسلام بخشیده، آن را به پیش ببرند.

فهرست مندرجات

۱ - سقیفه ریشه اصلی انحرافات
۲ - خلفا و بدعت‌های آنان در امر دین
       ۲.۱ - خلافت ابوبکر
              ۲.۱.۱ - قطع سهم ذوی القربی
              ۲.۱.۲ - قطع سهم مؤلفة قلوبهم
       ۲.۲ - خلافت عمر
              ۲.۲.۱ - منع نقل و انتشار حدیث نبوی
              ۲.۲.۲ - تبعیض نژادی
              ۲.۲.۳ - نقض قانون مساوات
              ۲.۲.۴ - تبعیض در احکام جزایی اسلام
              ۲.۲.۵ - منع تزویج زنان عرب بر غیر عرب
              ۲.۲.۶ - منع حج تمتع و متعه
              ۲.۲.۷ - تغییر در اذان
       ۲.۳ - خلافت عثمان
              ۲.۳.۱ - برپایی نظام اقطاعی
              ۲.۳.۲ - واگذاری مناصب دولتی به خویشاوندان
              ۲.۳.۳ - بخشش اموال بیت‌المال
              ۲.۳.۴ - اقامه نماز پیش از خطبه‌های آن
              ۲.۳.۵ - خواندن نماز به ‌طور کامل در سفر
۳ - پی‌آمدهای وخیم حکومت خلفا
۴ - بنی‌امیه و بدعت‌های سیاسی و اجتماعی
       ۴.۱ - خلافت معاویه
              ۴.۱.۱ - منع نقل و انتشار فضایل امام علی
              ۴.۱.۲ - جعل حدیث در ذم امام علی
              ۴.۱.۳ - پی‌آمد تبلیغات کذب معاویه
              ۴.۱.۴ - صدور دستور سب امام علی
              ۴.۱.۵ - شهید کردن بزرگان شیعه
              ۴.۱.۶ - از بین بردن نام پیامبر
              ۴.۱.۷ - گسترش تبعیض نژادی
       ۴.۲ - خلافت یزید
              ۴.۲.۱ - مبارزه با دین اسلام به طور علنی
              ۴.۲.۲ - سخنان امام حسین
۵ - پانویس
۶ - منبع


بی‌گمان سقیفه سر منشأ اصلی انحرافات و بدعت‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه مسلمین پس از دوران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) بود. با کنار گذاشتن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) از امامت و رهبری و قرار گرفتن خلافت در دست سیاست‌مداران فاسق و دنیاطلب، احکام دینی یکی پس از دیگری جای خود را به بدعت‌ها و پدیده‌های نوین غیر اسلامی داد؛ و هر چه جامعه اسلامی از عصر رسالت فاصله پیدا کرد، این بدعت‌ها گسترده‌تر و عمیق‌تر شد و رفته‌رفته کار به جایی کشیده شد که در زمان حاکمیت امویان تخلف از کتاب و سنت موارد بی‌شمار به خود گرفت؛ آن‌گونه که به واسطه این بدعت‌ها، دین وارونه و جاهلیت به جای اسلام نهادینه گردید.


اکنون به برخی بدعت‌های خلفا در امر دین اشاره می‌شود:

۲.۱ - خلافت ابوبکر

هم‌زمان با آغازین روزهای خلافت ابوبکر، بدعت‌ها و انحرافات وسیع دینی و اجتماعی نیز یکی پس از دیگری در جامعه اسلامی رخ نمود.

۲.۱.۱ - قطع سهم ذوی القربی

قطع سهم ذوی القربی از خمس که از مسلمات و از منصوصات قرآن کریم بود، از جمله انحرافاتی بود که در این زمان صورت گرفت. ابوبکر سهام شش‌گانه خمس را که بنا بر نص قرآن به خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و ذوی القربی و یتیمان و مساکین و در راه ‌ماندگان تعلق داشت، تنها به یتیمان و مساکین و در راه ماندگان اختصاص داد و خویشاوندان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را از آن بی‌بهره گذاشت.
[۴] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۶۲، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.


۲.۱.۲ - قطع سهم مؤلفة قلوبهم

قطع سهم مؤلفة قلوبهم نیز از دیگر انحرافاتی بود که توسط ابوبکر و در زمان خلافتش انجام گرفت.
[۶] یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۴، ص۲۲۱، قم، مجمع اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷.
[۷] خلیلی، علی، ابوبکر بن ابی‌قحافه، ص۴۶۳، بی‌تا، بی‌جا.


۲.۲ - خلافت عمر

بدعت‌ها و تحریفات دوران خلافت ابوبکر با روی کار آمدن عمر بن خطاب پی گرفته شد و بسیاری از این تحریفات رفته رفته به صورت قانون و دستورالعمل حکومتی درآمد.

۲.۲.۱ - منع نقل و انتشار حدیث نبوی

عمر پس از نشستن بر مسند خلافت، دستور ممنوعیت نقل و انتشار حدیث نبوی را صادر نمود. این ممنوعیت، که از دوران خلافت عمر آغاز شد و تقریباً یک قرن به طول انجامید، زمینه جعل حدیث، تفسیر به رأی قرآن، اجتهادات بی‌اساس و... را فراهم آورد. با منع نقل و کتابت احادیث پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، حکام خوش‌گذران و دنیاطلب به‌راحتی توانستند اعمال خود را توجیه کنند؛ به گونه‌ای که با به اجرا درآمدن این سیاست، در طول بیش از دو دهه و در گذشت اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در این مدت، کسانی پا به عرصه وجود گذاشتند که هرگز سخنی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) نشنیده بودند و جز با فتوای حکام و احادیث ابوهریره و ابوموسی اشعری و امثال آن‌ها آشنا نبودند. وضع به گونه‌ای حاد شده بود که به تعبیر امام علی (علیه‌السلام) «از اسلام چیزی جز اسمش باقی نمانده بود».
[۸] امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۵۴۰، قم، دارالهجره، بی‌تا.


۲.۲.۲ - تبعیض نژادی

هم‌چنین در زمان خلافت خلیفه دوم ـ برخلاف نص قرآن و سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) ـ سیاست تبعیض نژادی بنیان نهاده شد. امری که موجبات تفضیل و برتری عرب بر عجم و تضییع حقوق غیر عرب و در نتیجه دشمنی و کینه آنان نسبت به یک‌دیگر را فراهم آورد. این سیاست بعدها پی‌آمدهای بسیار وخیمی در جهان اسلام به جا گذاشت که یکی از ناخوش‌آیندترین این پی‌آمدها گرایش مسلمانان به دنیا و به وجود آمدن اختلاف طبقاتی در بین آنان می‌باشد.

۲.۲.۳ - نقض قانون مساوات

در راستای همین سیاست تبعیض نژادی، عمر در پرداخت اموال به مسلمانان قانون مساوات عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را نقض کرد. او سابقین در اسلام را بر مسلمانان دیگر، مهاجرین قریش را بر غیر قریش، مهاجران را بر همه انصار و عرب را بر عجم و غیر برده را بر بردگان برتری داد. سیاستی که پس از مرگ عمر و با روی کار آمدن بنی‌امیه با شدت و دقت بیش‌تری پی گرفته شد.

۲.۲.۴ - تبعیض در احکام جزایی اسلام

عمر علاوه بر تبعیض در تقسیم اموال بین عرب و عجم، در احکام جزایی اسلام نیز تبعیض قائل شد؛ چنان‌که نقل شده که او در برخی قضاوت‌هایش، برتری عرب بر عجم را لحاظ کرده، حکم قصاص را به نفع طرف عرب تعطیل و به دیه حکم کرد.

۲.۲.۵ - منع تزویج زنان عرب بر غیر عرب

عمر حتی با انگیزه برتری بخشیدن عرب بر عجم، تزویج زنان عرب بر غیر عرب را ممنوع اعلام کرد و چنان با شدت این سیاست را به اجرا درآورد که بین موالی و همسران عرب آنان جدایی افکند.
[۱۴] ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۲، ص۸۲۲ ـ ۸۲۳، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.


۲.۲.۶ - منع حج تمتع و متعه

عمر آشکارا اعلام می‌داشت که تا دیروز دو چیز برای شما حلال بود که من امروز آن را حرام اعلام می‌کنم و هر کس اطاعت نکند، او را مجازات خواهم کرد، یکی حج تمتع و دیگری متعه.
[۱۹] متقی هندی، پیشین، ج۱۶، ص۵۲۰.


۲.۲.۷ - تغییر در اذان

او اذان را نیز تغییر داد و به جای "حی علی خیر العمل"، "الصلوة خیر من النوم" را جای‌گزین کرد که این امر موجب اعتصاب بلال و خودداری او از اذان گفتن گردید.

۲.۳ - خلافت عثمان

انحطاط اخلاقی و سیاسی و انحرافات فرهنگی و اجتماعی جامعه مسلمین در زمان خلافت عثمان به اوج خود رسید.

۲.۳.۱ - برپایی نظام اقطاعی

عثمان رژیم مبتنی بر اشرافیت را برای اولین بار در جامعه اسلامی حاکم نمود
[۲۲] امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۸، ص۳۹۸ ـ ۴۰۶، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۶.
و نظام اقطاعی را بنیان گذارد.
[۲۳] الامین، محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۴۶، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالتعارف، بی‌تا.


۲.۳.۲ - واگذاری مناصب دولتی به خویشاوندان

او مناصب دولتی را به خویشاوندان خود به خصوص بنی‌امیه واگذار کرد و اموال عمومی را به خویشاوندان و برخی خواص اختصاص داد.

۲.۳.۳ - بخشش اموال بیت‌المال

بخشش‌های وسیع و بی‌حد و حصر او از بیت المال
[۲۶] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳۲ ـ ۳۳۴، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.

ثروت‌های هنگفتی را نصیب برخی افراد کرد و موجب پیدایش قشر بسیار مرفهی از مسلمانان در جامعه اسلامی گردید. افرادی که علاوه بر دارا بودن کاخ‌ها و مزارع و احشام فراوان، به قدری طلا در خزانه‌های خود اندوخته بودند که برای تقسیم آن بین ورثه مجبور بودند با تبر آن را تکه‌تکه کنند.
[۲۹] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳۲ ـ ۳۳۴، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.


۲.۳.۴ - اقامه نماز پیش از خطبه‌های آن

بدعت‌ها و انحرافاتی که خلیفه سوم در حوزه سیاسی و اجتماعی مسلمانان به وجود آورده بود، مانع بدعت‌گزاری‌ها و نوآوری‌های عثمان در امر دین نشد. او اولین کسی بود که برخلاف سنت نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) نماز را پیش از خطبه (های نماز جمعه و عیدین) به جای آورد.
[۳۱] کوفی، ابن ابی شیبه، المصنف، ج۸، ص۱۵۳، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹.


۲.۳.۵ - خواندن نماز به ‌طور کامل در سفر

او هم‌چنین نماز خود را علی رغم صریح قرآن در مسافرت تمام خواند که مورد اعتراض اصحاب و مسلمانان قرار گرفت؛ لکن او توجهی نکرد.

بدعت‌ها و نقض احکام خدا در حکومت خلیفه سوم آن قدر اوج گرفت تا این‌که سرانجام فریاد امر به معروف و نهی از منکر از هر سوی بلند شده، بسیاری از مهاجران و انصار از این‌که جامعه اسلامی به سوی ارزش‌های عصر جاهلی سوق داده شده و تعصب قومی و نژادی به تمام معنا احیا گردیده است، به اعتراض برخاستند و سرانجام با قتل عثمان و در هم پیچیدن طومار خلافت او، به بدعت‌ها و انحرافات سیاسی و اجتماعی او پایان دادند.


امام علی (علیه‌السلام) در یکی از سخنان خود در توصیف جامعه‌ای که از سه حاکم پیش از خود تحویل گرفته بود، چنین فرمودند: «عباد الله انکم... و قد اصبحتم فی زمن لا یزداد الخیر فیه الا ادبارا و لا الشر فیه الا اقبالا و لا الشیطان فی هلاک الناس الا طمعا....؛ بندگان خدا ... شما در روزگاری واقع شده‌اید که خیر و نیکویی به آن پشت کرده و شر و بدی از هر سو بدان رو آورده است و شیطان هر روز بیش از پیش در کار گمراهی مردم طمع می‌ورزد... به هر طرف که می‌خواهی نگاه کن و چشم بگردان چیزی نمی‌بینی جز فقیری که با فقر در کشمکش است یا ثروتمندی که نعمت خدا را تبدیل به کفر کرده و حق‌ناشناسی نموده است یا بخیلی که از طریق نپرداختن حق خدا (خمس و زکات یا انفاق) ثروت‌اندوزی کرده است یا متمردی که برای جلوگیری از شنیدن موعظه‌ها و پیام‌های اخلاقی پنبه در گوشش فرو برده است؛ کجایند آن نیک‌مردان و اهل خیر و صالحان شما؟ کو آن آزادگان و بخشایندگان مهرورز؟ کجایند آن کسانی که در کسب و کارشان پرهیز از حرام می‌ورزند و در رفتار و عقیده‌شان پاکی می‌ورزند؟. ... . فساد همه جا را فرا گرفته است... آیا با این وضع می‌خواهید و امید می‌برید که به دار قدس خدا و جوارش راه یابید و در درگاهش عزیزترین اولیائش باشید؟ چه بعید است این انتظار و آرزو».


بنی‌امیه و بالاخص معاویه که در دوران خلافت عمر بن خطاب نشو و نما یافتند و در پی سیاست‌های نژادپرستانه و قوم‌گرایانه عثمان در عرصه‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی به سرعت بر قدرت و اقتدار خود افزوده بودند، چنان نفوذ و قدرتی برای خود دست و پا کرده بودند که توانسته بودند اندکی پس از مرگ عثمان، خلیفه مسلمین را کنار زده، خود بر مسند قدرت تکیه بزنند.

۴.۱ - خلافت معاویه

معاویه پس از به دست گرفتن قدرت، اقدامات ضد دینی خود را آغاز کرد.

۴.۱.۱ - منع نقل و انتشار فضایل امام علی

او در یکی از نخستین اقدامات خود دستور ممنوعیت نقل و انتشار فضایل علی (علیه‌السلام) و فرزندانش را صادر کرد. او فرمانی عمومی برای کارگزارانش در تمامی بلاد اسلامی صادر کرد که در آن آمده بود که: «هر کس چیزی در فضیلت ابوتراب و خاندانش روایت کند، خونش هدر است و مالش حرمت ندارد و از حوزه حفاظت حکومت بیرون خواهد بود».

۴.۱.۲ - جعل حدیث در ذم امام علی

او به این امر هم قانع نشد و دستور داد تا احادیثی را در ذم حضرت (علیه‌السلام) و فرزندانش جعل نمایند. معاویه با به خدمت گرفتن گروهی از اصحاب و تابعان آنان را واداشت که اخبار ناشایستی را درباره علی (علیه‌السلام) نقل کنند تا مردم را از توجه و احترام به اهل بیت (علیهم‌السلام) باز داشته، آنان را از اهل بیت (علیهم‌السلام) گریزان کنند.

۴.۱.۳ - پی‌آمد تبلیغات کذب معاویه

تبلیغات کذب معاویه آن قدر مؤثر واقع شد که مردم شام بنی‌امیه را از اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) قلمداد می‌کردند و برای ایشان، اهل بیت (علیهم‌السلام) و بستگانی غیر از بنی‌امیه نمی‌شناختند.
[۴۰] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.

کار به جایی رسیده بود که حتی برخی بزرگان شام امام علی (علیه‌السلام) را پدر فاطمه (سلام‌الله‌علیها) همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) !!! و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را دختر عایشه خواهر معاویه!!! قلمداد می‌کردند.
[۴۲] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.


۴.۱.۴ - صدور دستور سب امام علی

او به این کار هم بسنده نکرد و برای هر چه بیشتر مهجور کردن امام علی (علیه‌السلام) و فرزندانش دستور سب امام علی (علیه‌السلام) را بر منابر مسلمین صادر نمود.

۴.۱.۵ - شهید کردن بزرگان شیعه

معاویه با مخالفان خود به خصوص با بزرگان شیعه به شدت برخورد می‌کرد. بر این اساس او دستور شهادت بزرگانی چون رشید هجری و عمرو بن حمق خزاعی و حجر بن عدی و یارانش را صادر کرد و کارگزاران او همچون سمرة بن جندب و زیاد بن ابیه و دیگران دستان پلید خود را به خون پاک هزاران نفر از مسلمانان به جرم علاقه‌مندی و وفاداری به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آلودند.
اقدامات خفقان‌آور معاویه و کارگزاران او به‌تدریج روح عزت‌طلبی و روحیه امر به معروف و نهی از منکر را از مسلمانان گرفته بود و آنان را وادار کرده بود که جهت حفظ جان خود در گوشه‌ای خزیده و مانند بسیاری از بزرگان و سران مسلمین آن روز جهان اسلام، سکوت اختیار کرده، سازش را بر اعتراض و قیام ترجیح دهند. (آنان در آغاز قیام امام حسین (علیه‌السلام) ایشان را نیز توصیه به صبر و سکوت می‌کردند؛ در مدینه، در راه مکه و نیز بین راه مکه تا کربلا همه جا حضرت (علیه‌السلام) را سفارش به سکوت می‌کردند و از امام (علیه‌السلام) می‌خواستند تا جهت حفظ جانش از خود حرکتی نشان ندهد).
[۴۹] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۵۴ ـ ۵۵، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
[۵۱] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
[۵۲] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ۱۹۰ ـ ۱۹۳، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
[۵۳] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ۲۱۶ ـ ۲۱۹، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
[۵۴] سید بن طاووس، اللهوف، ص۶۴ ـ ۶۵، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
[۵۵] ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶ ـ ۱۷، بیروت، دار صادر ـ دار بیروت، ۱۹۶۵.


۴.۱.۶ - از بین بردن نام پیامبر

کینه و عداوت معاویه تنها به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و فرزندان و شیعیان او محدود نمی‌شد، بلکه او قسم یاد کرده بود که تا نام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) را به خاک نسپارد، آرام ننشیند. او نهایت تلاش خود را در راه انجام این مقصود به کار بست و در این راه از جعل احادیث و پایین کشیدن مقام و منزلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) از حد یک مسلمان هم ابا نکرد.
[۵۷] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۲، بیروت، دارالفکر.
[۵۸] واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۲۷، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹.
[۵۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.
[۶۰] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۳، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.


۴.۱.۷ - گسترش تبعیض نژادی

معاویه هم‌چنین سیاست‌های حکومتی عمر را در تبعیض نژادی با شدت بیش‌تری پی گرفت. اما این‌بار، ملاک‌های فضیلت و سابقه در اسلام و شرکت در جنگ‌ها، لحاظ نگردید؛ بلکه میزان تقرب به دستگاه اموی و مقدار سرسپردگی به حکومت ملاک قرار گرفت؛ عطایای موالیان حذف شد و معاویه تنها یک بار دستور پرداخت پانزده درهم در سال را برای آنان صادر نمود که آن هم پرداخت نگردید.

۴.۲ - خلافت یزید

گرچه معاویه عملاً اسلام را تحریف نموده، حکومت اشرافی اموی را جای‌گزین خلافت ساده و بی‌پیرایه اسلامی ساخته و جامعه اسلامی را به یک جامعه غیر اسلامی تبدیل کرده بود، ولی با این وجود ظواهر اسلام را نسبتاً حفظ می‌نمود و مقررات اسلامی را به ظاهر اجرا می‌کرد و همواره سعی داشت به حکومت و اعمال خود رنگ و لعاب شرعی و اسلامی ببخشد؛ اما پس از مرگ معاویه و به حاکمیت رسیدن یزید، مبارزه با مبانی و ارزش‌های الهی شکل علنی به خود گرفت و بار دیگر جاهلیت با همه ویژگی‌هایش ظهور یافت؛ به گونه‌ای که دین اسلام در معرض نابودی قرار گرفت.

۴.۲.۱ - مبارزه با دین اسلام به طور علنی

یزید علناً به می‌گساری می‌پرداخت و هم‌بازی میمون‌ها و سگ‌ها شده، با کنیزان خود به عیش و نوش و خوش‌گذرانی می‌پرداخت.
[۶۳] مروزی، عزالدین قاضی، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۱۱۶، قم، مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹.

در ایام حکومت یزید، معنویت از جهان اسلام رنگ باخت و گرایش به دنیا و هواپرستی رایج گردید. در اثر تظاهر یزید به گناه در بین مردم و عمال و کارمندان حکومت در عصر وی فسق و فجور شایع گردیده، حتی در شهرهای مقدسی (چون مکه و مدینه) نیز غنا و استعمال آلات لهو و لعب و نوشیدن شراب علناً رایج گردید».
[۶۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶۷، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.


۴.۲.۲ - سخنان امام حسین

آن‌گونه که امام حسین (علیه‌السلام) در توصیف این دوره فرمود: «ای مردم! آگاه باشید اینان (بنی‌امیه) اطاعت خدا را ترک، و پی‌روی از شیطان را بر خود فرض نموده‌اند. فساد را ترویج و حدود الهی را تعطیل نموده، فیء (اموال عمومی) را (که مختص به خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) است) به خود اختصاص داده‌اند و حلال خدا را حرام و حرام او را حلال ساخته‌اند...».
(برخی منابع نیز بر این اعتقادند که این سخنان نه یک سخنرانی، بلکه متن نامه امام حسین (علیه‌السلام) خطاب به برخی سران کوفه است).
[۷۱] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۲۳۴ ـ ۲۳۵، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.

امام (علیه‌السلام) در موضعی دیگر درباره اوضاع اسف‌بار روزگار خویش در سخنانی چنین فرمودند: «.... . به‌درستی دنیا دگرگون شده، زشتی‌ها آشکار و نیکی‌ها و فضیلت‌ها از محیط ما رخت بر بسته است، و از فضیلت‌ها جز اندکی مانند قطرات ته‌ماندهی ظرف آب باقی نمانده است. مردم در زندگی پست و ذلت‌باری به سر می‌برند و صحنه زندگی، همچون چراگاهی سنگلاخ و کم‌علف، به جایگاه سخت و دشواری تبدیل شده است. آیا نمی‌بینید که دیگر به حق عمل نمی‌شود و از باطل خودداری نمی‌شود...».


۱. شیخ مفید، الفصول المختاره، ص۳۴۲، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۲. شیخ مفید، الفصول المختاره، ص۳۴۲، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۳. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱۶، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۴. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۱، ص۲۶۲، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
۵. کاشانی، ابوبکر، بدائع الصنائع، ج۲، ص۴۵، المکتبة الحبیبیه، پاکستان، چاپ اول، ص۱۹۸۹.    
۶. یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۴، ص۲۲۱، قم، مجمع اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷.
۷. خلیلی، علی، ابوبکر بن ابی‌قحافه، ص۴۶۳، بی‌تا، بی‌جا.
۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۵۴۰، قم، دارالهجره، بی‌تا.
۹. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۱۱۱، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۱۰. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۹، ص۲۹۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵.    
۱۱. ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲۷، دار احیاء التراث العربی، بیروت-لبنان، بی‌تا.    
۱۲. بیهقی، سنن الکبری، ج۸، ص۵۸، دارالفکر، بی‌تا.    
۱۳. ازدی، فضل بن شاذان، الایضاح، ص۲۸۰ ۲۸۶، تحقیق سید جلال الدین حسینی ارموی محدث، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳.    
۱۴. ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۲، ص۸۲۲ ـ ۸۲۳، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
۱۵. ازدی، فضل بن شاذان، الایضاح، ص۴۴۳، تحقیق سید جلال الدین حسینی ارموی محدث، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳.    
۱۶. شریف مرتضی، الانتصار، ص۲۷۱، تحقیق مؤسسه نشر اسلامی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.    
۱۷. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۵۲۵، قم، دار الهجره، ۱۴۰۷ق.    
۱۸. بیاضی، علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۳، ص۲۷۷، نجف، حیدریه، ۱۳۸۴ق.    
۱۹. متقی هندی، پیشین، ج۱۶، ص۵۲۰.
۲۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۳ ۲۸۴، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳.    
۲۱. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۱۷ ۴۱۸، قم، آل البیت علیه السلام، ۱۴۰۹.    
۲۲. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۸، ص۳۹۸ ـ ۴۰۶، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۶.
۲۳. الامین، محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۴۶، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالتعارف، بی‌تا.
۲۴. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۹، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۲۵. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۸، ص۲۷۱ ۲۷۷، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۶.    
۲۶. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳۲ ـ ۳۳۴، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۲۷. معتزلی، ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۹۸ ۱۹۹، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۲۸. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۸، ص۲۷۱ ۲۷۷، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۶.    
۲۹. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳۲ ـ ۳۳۴، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۳۰. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، ج۲، ص۴۵۲، بیروت، دارالمعرفه، چاپ سوم، بی‌تا.    
۳۱. کوفی، ابن ابی شیبه، المصنف، ج۸، ص۱۵۳، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹.
۳۲. مبارکفوری، عبدالرحمان، تحفة الاحوذی، ج۳، ص۶۱، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۳۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۴، ص۲۶۷ ۲۶۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۳۴. سجستانی، ابن الاشعث، سنن ابی‌داوود، ج۱، ص۴۳۸، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۳۵. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۰۳، بیروت، دار صادر دار بیروت، ۱۹۶۵.    
۳۶. ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۵۴، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶.    
۳۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۱۸۷، خطبه ۱۲۹، قم، دار‌الهجره، بی‌تا.    
۳۸. معتزلی، ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۳۹. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۱۹، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۴۰. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۴۱. ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۶، ص۱۰۲، تحقیق احسان عباس، لبنان، دارالثقافه.    
۴۲. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۴۳. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴ ۴۵، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۴۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۲۳۷، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۴۵. مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، ج۲، ص۲۱، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.    
۴۶. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۶۳، بیروت، دار صادر دار بیروت، ۱۹۶۵.    
۴۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۸۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۴۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۴۱، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۴۹. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۵۴ ـ ۵۵، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۵۰. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۴ ۳۶، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.    
۵۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
۵۲. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ۱۹۰ ـ ۱۹۳، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
۵۳. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ۲۱۶ ـ ۲۱۹، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
۵۴. سید بن طاووس، اللهوف، ص۶۴ ـ ۶۵، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
۵۵. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۶ ـ ۱۷، بیروت، دار صادر ـ دار بیروت، ۱۹۶۵.
۵۶. معتزلی، ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۲۹ ۱۳۰، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.    
۵۷. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۲، بیروت، دارالفکر.
۵۸. واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ج۲، ص۴۲۷، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹.
۵۹. ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.
۶۰. ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۳، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.
۶۱. محمدی ری شهری، محمد، دانش‌نامه امام حسین (علیه‌إالسلام)، ج۵، ص۳۴۱، مترجمین:عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، محمد مرادی و محمد خنیفرزاده، تحقیق:گروه «سیره‌نگاری» پژوهشکده علوم و معارف حدیث سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۸.    
۶۲. بلاذری، انساب الاشراف، پیشین، ج۵، ص۲۸۶ ۲۹۱، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.    
۶۳. مروزی، عزالدین قاضی، الفخری فی انساب الطالبیین، ص۱۱۶، قم، مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹.
۶۴. ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۵۴، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶.    
۶۵. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶۷، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۶۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۱، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.    
۶۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۴۰۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۶۸. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۲۸، بیروت، دار صادر دار بیروت، ۱۹۶۵.    
۶۹. کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۸۱ ۸۲، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱.    
۷۰. موسوی مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۱۸۵،.    
۷۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۲۳۴ ـ ۲۳۵، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، مکتبة المفید، بی‌تا.
۷۲. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۲۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵.    
۷۳. ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۵، ص۱۲۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۴.    
۷۴. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۴۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴.    
۷۵. ذهبی، شمس الدین محمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۱۲، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۹۹۳.    
۷۶. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۲۴، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.    
۷۷. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۷۷، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۳.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «زمینه‌های قیام امام حسین (علیه‌السلام)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۲۶.    



جعبه ابزار