• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طو اف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



====شرایط====
این نوشتار در مورد شرایط طواف مانند نیت، طهارت، ستر عورت، موالات و ختنه است.



طواف کننده باید طواف را با نیّت و به قصد قربت به جا آورد. بنابر این، اگر بدون نیّت و قصد قربت طواف کند، طوافش باطل است.


طهارت از حدث اکبر و اصغر در طواف واجب شرط است؛ لیکن در طواف مستحب بنابر قول مشهور، شرط نیست شرطیت طهارت در طوافِ واجب، واقعی است. بنابر این، چنانچه بدون طهارت طواف کند، طوافش باطل است؛ خواه از روی عمد و علم باشد یا سهو و یا جهل
[۴] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۲۹۲.

طهارت معتبر در طواف، همانند نماز، شامل طهارت با آب (وضو و غسل) و خاک (تیمّم) می‌شود؛ چنان که شامل طهارت افراد معذور، مانند مستحاضه، مسلوس، مبطون و وضو و غسل جبیره‌ای نیز می‌شود؛ لیکن مبطونی که به اندازه مدت طواف قادر به حفظ طهارت نیست، باید نایب بگیرد. برخی گفته‌اند: مبطون خود باید طواف کند، مگر آنکه ناتوان از طواف باشد.
[۸] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۱.

آیا کسی که پی در پی باد معده از او خارج می‌شود، حکم مبطون را دارد و بنابر قول به نیابت باید نایب بگیرد یا نه؟ مسئله اختلافی است.
[۹] مناسک حج (مراجع)، ص۲۹۰- ۲۹۱.

به قول مشهور، مستحاضه وظایفی را که بر عهده دارد، برای طواف و نماز آن باید انجام دهد. بنابر این، در استحاضه قلیله باید برای هر یک از طواف و نماز طواف وضو بگیرد، در استحاضه متوسطه برای طواف و نماز طواف غسل کند و برای هریک وضو نیز بگیرد و در استحاضه کثیره برای هر یک از طواف و نماز جداگانه غسل کند.
[۱۰] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۰- ۳۲۲.
[۱۱] التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۰ -۲۱.

حکم زن حایض و نفسا در طواف بر حسب نوع طواف متفاوت است. در عمره تمتع چنانچه پیش از طواف، حیض یا نفاس عارض شود و وقت نیز وسعت داشته باشد، بعد از پاک شدن طواف را به جا می‌آورد؛ اما اگر وقت تنگ باشد آیا باید به حج افراد عدول کند و پس از حج، عمره مفرده به جا آورد یا اینکه اعمال عمره، جز طواف و نماز آن را انجام دهد و پس از تقصیر، برای حج احرام ببندد و پس از پاک شدن، طواف عمره را با طواف حج به جا آورد و یا آنکه میان آن دو مخیر است؟ دیدگاهها متفاوت و قول نخست مشهور است. برخی در مسئله تفصیل داده و گفته‌اند: اگر پس از احرام بستن حیض شود،اعمال عمره جز طواف و نماز را آنگونه که در قول دوم گذشت ادامه می‌دهد؛ اما اگر پیش از احرام حیض شود به حج افراد عدول می‌کند
چنانچه حیض در اثنای طواف عارض شود باید فوری از مسجد بیرون رود. اگر پیدایی خون قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، بنابر مشهور طوافش باطل است و پس از پاکی با وسعت وقت طواف را اعاده می‌کند و با تنگی وقت، حکم صورت پیشین (عروض حیض قبل از طواف) جاری می‌شود. و اگر پیدایی حیض بعد از اتمام دور چهارم باشد، بنابر مشهور عمره تمتع صحیح است و سعی و تقصیر را انجام می‌دهد و پس از پاکی، باقی مانده طواف را به جا می‌آورد.
چنانچه پیدایی حیض قبل از طواف در عمره مفرده یا حج باشد، با وسعت وقت صبر می‌کند تا پاک شود و پس از پاکی، بقیّه اعمال را انجام می‌دهد و با تنگی وقت یا عدم امکان اقامت در مکه تا آخر ذیحجه، برای طواف و نماز آن نایب می‌گیرد.
[۱۸] المعتمد فی شرح المناسک ۵، ج، ص۳۴۸.



به قول مشهور باید بدن و لباس طواف کننده پاک باشد. برخی آن را شرط ندانسته و گفته‌اند:طواف کردن با بدن یا لباس نجس کراهت دارد.
آیا نجاستهای بخشوده شده در نماز، از قبیل خون کمتر از درهم در طواف نیز بخشوده است یا نه؟ مسئله اختلافی است.
[۲۳] الشرح الصغیر، ج۱، ص۴۱۴.

طهارت از خبث شرط ذُکری است. بنابر این، چنانچه بعد از فراغ از طواف متوجه شد بدن یا لباسش نجس بوده، طوافش صحیح است؛
[۲۵] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۵.
اما اگر در اثنای طواف فهمید که بدن یا لباسش از اول نجس بوده یا هنگام طواف نجس شده است، در صورتی که بدون رها کردن طواف، تطهیر یا تعویض آن امکان داشته باشد، انجام و طواف را ادامه می‌دهد. در غیر این صورت طواف را رها نموده، بدن یا لباسش را تطهیر می‌کند. در این صورت آیا باید باقی مانده طواف را از همانجا که رها کرده ادامه دهد یا در صورت گذشتن از نصف ادامه می‌دهدو قبل از آن از اول شروع می‌کند؟ دو دیدگاه وجود دارد. قول دوم به مشهور نسبت داده شده است
[۲۶] المعتمد فی شرح المناسک، ج۳۲۷.
[۲۷] التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۵ -۲۶.

کسی که فراموش کرده بدن یا لباسش نجس است و پس از طواف با بدن یا لباس نجس متذکر شده، آیا طوافش صحیح است و نیازی به اعاده ندارد یا باید اعاده کند؟ مسئله اختلافی است.
[۲۹] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۶.



این شرط اختصاص به مردها دارد. در شمول آن نسبت به غیر بالغ اختلاف است.
[۳۰] تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۳۳۷.
برخی نیز بین نابالغ ممیز که خود طواف می‌کند و غیر ممیّز که او را طواف می‌دهند تفصیل قائل شده، در اولی مختون بودن را شرط دانسته و در دومی شرط ندانسته‌اند.
[۳۲] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۹.



جمعی از فقها پوشیده بودن عورت را از شرایط طواف دانسته‌اند؛
[۳۵] سداد العباد، ص۳۰۶.
[۳۶] رسائل آل طوق، ج۲، ص۲۷۴.
لیکن برخی آن را شرط ندانسته‌اند.


از شرایط صحّت طوافِ واجب، موالات [[|عرفی]] میان دورهای آن است؛ بدین معنا که نباید بین دورهای طواف فاصله طولانی بیفتد.
[۴۰] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۴۸.
[۴۱] مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۰.
برخی در لزوم آن اشکال کرده‌اند.
====واجبات====

این مقاله در مورد شرایط طواف است که اگر به آنها اخلال وارد شود طواف باطل می‌شود.


دراینکه شروع باید از ابتدای حجر الاسود باشد؛ به گونه‌ای که اول جزء حجر مقابل اول جزء جلوی بدن قرار گیرد و تمامی بدن از حجر عبور کند یا شروع از ابتدای حجر لازم نیست؛ بلکه از هر جای حجر؛ اول، وسط یا آخر آن باشد کفایت می‌کند، اختلاف است. بنابر قول دوم، در اینکه ختم طواف نیز باید به آن قسمت از حجر باشد که از آنجا شروع شده، یا در ختم نیز مخیّر میان اول و میانه و آخر حجر است، اختلاف می‌باشد. بنابر قول دوم، کسی که طواف را از آخر حجر آغاز کرده، می‌تواند به اول حجر ختم کند.


هنگام طواف، کعبه باید عرفا در طرف چپ طواف کننده باشد؛ یعنی به طرف چپ بچرخد. بنابر این، طواف کردن در حالی که کعبه سمت راست یا پیش رو یا پشت سر قرار دارد، باطل است.


بنابر این، چنانچه در بعضی دورها از روی اشتباه وارد حجر اسماعیل شود، در اینکه اصل طواف باطل می‌شود یا تنها همان دور که باید از حجر الاسود آن را از سر بگیرد، اختلاف است.


به قول مشهور طواف باید در حدّ فاصل کعبه و مقام ابراهیم انجام گیرد؛ لیکن جمع کثیری از معاصران، طواف بین رکن و مقام را واجب ندانسته؛ بلکه آن را افضل دانسته‌اند.
[۵۱] مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۴ -۲۳۵.

بنابر قول مشهور که باید طواف بین کعبه و مقام باشد، این فاصله باید در چهار طرف رعایت گردد؛ لیکن در سمت حجر اسماعیل در اینکه این فاصله از دیوار کعبه محاسبه می‌شود یا از بیرون دیوار حِجر، اختلاف است.
[۵۳] مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۶.



طواف باید هفت دور باشد نه بیشتر و نه کمتر. اگر طواف کننده از روی سهو بر طواف بیفزاید و کمتر از یک دور باشد، بنابر قول مشهور، زیاده را رها می‌کند و طوافش صحیح است؛ اما اگر یک دور یا بیشتر باشد، بنابر قول مشهور، با آن زاید یک طواف کامل انجام می‌دهد، سپس دو رکعت نماز طواف واجب می‌خواند و سعی را به جا می‌آورد و در پایان دو رکعت نماز طواف مستحب می‌خواند. در اینکه اکمال طواف دوم مستحب است یا واجب، اختلاف است.


خارج بودن طواف کننده از کعبه و آنچه از کعبه به شمار می‌رود: بنابر این، پیش آمدگی اطراف کعبه که به آن شاذروان گویند، جزء کعبه است و طواف کننده باید آن را داخل طواف خود قرار دهد و چنانچه روی آن یا دیوارِ حجر طواف کند، طوافش باطل است.
[۵۷] مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۴.
[۵۸] مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۶.

====احکام طواف====


طواف کننده باید با اراده و اختیار خود طواف کند. بنابر این، چنانچه بر اثر فزونی و تراکم جمعیت، او را بی اختیار ببرند طوافش صحیح نیست و باید آن مقدار را جبران کند؛
[۵۹] تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۳۶۱.
لیکن برخی گفته‌اند: اگر از اول نیّت کند که خود را در میان جمعیت قرار دهد و طواف کند، طوافش صحیح است، هرچند او را ببرند
[۶۰] مناسک حج (مراجع)، ص۲۴۹ -۲۵۰.



مراد از آن، دو طواف پی درپی انجام دادن، بدون فاصله انداختن نماز طواف بین آن دو است. این عمل در طواف مستحب اشکال ندارد؛ هرچند مکروه است. در حرمت یا کراهت آن در طواف واجب اختلاف است. قول به حرمت منسوب به مشهور است.
[۶۱] مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۷۵.
برخی آن را مکروه دانسته‌اند. بنابر حرمت، آیا باطل کننده طواف نیز هست؟ مسئله اختلافی است. قول به بطلان به مشهور نسبت داده شده است.قران آیا طواف اول باطل است؛ چه از اول قصد قِران داشته باشد یا نه یا اینکه در صورتی باطل است که از اول قصد قِران داشته باشد یا اینکه از اول قصد قران داشته باشد و یا در اثنای آن قصد قران کند؟ دیدگاهها مختلف است.
[۶۷] المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۶۶-۳۷۱.
[۶۸] مناسک حج (مراجع)، ص۲۴۰ -۲۴۱.
برخی گفته‌اند: قران تنها از نظر تکلیفی حرام است، لیکن باطل کننده طواف نیست. بنابر این، هر دو طواف صحیح است.
[۶۹] کتاب الحج (محقق داماد)، ج۳، ص۴۶۱ -۴۶۲.



شک یا در طواف واجب است و یا در طواف مستحب. اول نیز یا در شمار دورها است و یا در صحّت به جا آوردن آن. شک در شمار دورها نیز یا بعد از اتمام طواف است و یا در اثنای آن.
چنانچه شک پس از فراغ از طواف باشد، به آن اعتنا نمی‌شود؛ خواه در شمار دورها باشد یا در صحّت آن. لیکن در خصوص شک در نقصان دورها، برخی آن را موجب بطلان طواف دانسته‌اند، مگر آنکه بعد از دخول در نماز طواف باشد که در این صورت به شک اعتنا نمی‌کند، برخی دیگر مطلقا احتیاط را در به جا آوردن طواف دانسته‌اند.
[۷۱] مناسک حج (مراجع)، ص۲۴۶.

چنانچه شک در اثنای طواف پدید آید، در صورتی که بعد از رسیدن به حجر الاسود و پیش از نیّت انصراف، در زیادی بر هفت دور شک کند، طواف صحیح است؛ لیکن اگر شک در نقصان باشد، مانند کسی که قبل از رسیدن به حجر الاسود شک می‌کند که این، دور هفتم استیا هشتم و یا میان شش و هفت و یا کمتر شک می‌کند، طوافش باطل است. این قول به مشهور نسبت داده شده است؛ بلکه بر آن ادعای اجماع شده است
چنانچه شک در صحّت به جا آوردن دورها پس از گذشتن از محل آن در اثنای طواف باشد، آیا مطلقا به آن اعتنا نمی‌شود یا تنها در صورت احتمال التفات به صحیح انجام دادن دورها هنگام عمل؟ مسئله اختلافی است.
[۷۳] مناسک حج (مراجع)، ص۲۵۴.

چنانچه در طواف مستحب شک کند بنا را بر اقل می‌گذارد و طوافش صحیح است.


قطع طواف از دو حیث تکلیفی و وضعی دارای احکامی است.


قطع کردن طواف مستحب جایز است؛ لیکن در جواز قطع طواف واجب بدون عذر اختلاف می‌باشد.
بنابر قول به عدم جواز قطع طواف واجب، قطع آن برای خواندن نماز واجب، برآوردن حاجت مؤمن و نیز ضرورت، جایز است. آیا قطع طواف واجب برای دخول در کعبه جایز است یا نه؟ اختلاف است.
[۸۲] رسائل آل طوق، ج۲، ص۲۸۱

حکم وضعی (بطلان و اعاده یا عدم آن):حکم وضعی طواف به لحاظ مستحب یا واجب بودن آن و نیز عمدی یا سهوی بودن قطع، همچنین با عذر یا بدون عذر بودن آن متفاوت است.
در طواف مستحب، چنانچه قطع از روی عذر باشد، از همانجا که قطع کرده، ادامه می‌دهد؛ اما اگر بدون عذر باشد، اختلاف است که آیا حکم صورت عذر را دارد، یا میان صورتی که قطع پس از انجام دادن چهار دور باشد یا قبل از آن، تفصیل داده می‌شود و در صورت نخست از همانجا که قطع کرده ادامه می‌دهد و در صورت دوم، از ابتدا انجام می‌دهد.
در طواف واجب، چنانچه قطع عمدی و بدون عذر باشد، در صورتی که از مطاف خارج نشده و عمل منافی طواف از قبیل برهم زدن موالات انجام نداده باشد، طواف را به اتمام می‌رساند در غیر این صورت چنانچه قبل از دور چهارم قطع کرده باشد باید از ابتدا طواف را انجام دهد و اگر قطع پس از دور چهارم باشد، اختلاف است که آیا طواف را ادامه داده و به اتمام می‌رساند یا باید آن را از ابتدا به جا آورد؟ همچنین است اگر قطع از روی سهو یا فراموشی باشد؛ مگر آنکه پس از دخول در سعی متذکر شود، که بنابر قول منسوب به مشهور، طواف را ادامه می‌دهد؛ خواه قطع قبل از انجام دادن نیمی از دورها باشد یا پس از آن
[۸۹] مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۳۷۶.

چنانچه قطع طواف از روی عذر همچون بیماری یا پیدایی حدث باشد، در فرض قبل از انجام دادن نصف دورها طواف را از سر می‌گیرد و در فرض بعد از آن، بنا را بر آن می‌گذارد و باقی مانده را به جا می‌آورد.
اگر قطع طواف برای گزاردن نماز واجب باشد آیا حکم صورت پیشین را دارد یا مطلقا بنا را بر آنچه انجام داده هرچند یک دور می‌گذارد و باقی مانده را به اتمام می‌رساند؟ مسئله اختلافی است.
چنانچه سبب قطع طواف نجاست بدن یا لباس باشد، حکم و اختلاف صورت پیشین در آن جریان دارد.
[۹۴] مناسک حج (مراجع)، ص۲۲۶ -۲۲۷.

در مواردی که بنا را بر آنچه انجام داده می‌گذارد، چنانچه طواف را رها کند و از ابتدا طوافی دیگر به جا آورد، آیا طواف دوم کفایت می‌کند یا باید طواف اول را کامل کند؟ در طواف مستحب، به تصریح گروهی، طواف دوم کفایت می‌کند؛ لیکن در طواف واجب، برخی در کفایت طواف دوم اشکال کرده‌اند.
[۹۶] مناسک حج (مراجع)، ص۲۹۶.

در مواردی که بنا را بر آنچه انجام داده می‌گذارد، چنانچه محل قطع طواف بین مبدأ و منتهی باشد، آیا از همانجا که قطع کرده است طواف ادامه می‌یابد یا از حجرالاسود که مبدأ طواف است و یا طواف کننده مخیر میان آن دو است؟ مسئله اختلافی است.
[۹۸] کتاب الحج (محقق داماد)، ج۳، ص۵۰۱-۵۰۳.



ترک عمدی طواف واجب در عمره تمتع و نیز حج تا پایان وقت آن دو، موجب بطلان عمره و حج است؛ لیکن در ترک از روی فراموشی، بنابر قول مشهور، هر زمان یادش بیاید، آن را به جا می‌آورد، هرچند پس از انجام دادن سایر مناسک و اتمام وقت باشداما اگر پس از خروج از مکه و بازگشت به وطن متذکر شود، و بازگشت به مکه برایش ممکن نباشد یا مشقت غیر قابل تحمل داشته باشد، بنابر قول مشهور نایب می‌گیرد تا طواف را به نیابت از او انجام دهد
طواف نیابتی برای کسی که در مکه حضور دارد صحیح نیست، مگر آنکه معذور باشد؛
[۱۰۲] مناسک حج (مراجع)، ص۹۴.
به گونه‌ای که حتی با کمک دیگری نتواند طواف کند. در غیر این صورت خود باید طواف کند، هرچند به کمک دیگری و نمی‌تواند نایب بگیرد؛ هرچند در اینکه تا تنگ شدن وقت باید صبر کند یا می‌تواند به انجام دادن طواف با کمک دیگری مبادرت نماید، اختلاف است.


رعایت امور زیر در طواف مستحب است:
غسل برای طواف زیارت پس از بازگشت از منی.
ایستادن نزد حجر الاسود و حمد و ثنای خداوند را گفتن و صلوات بر پیامبر و آلش صلّی اللّه‌ علیه و علیهم فرستادن و دست به دعا بلند کردن و استلام و بوسیدن حجر الاسود و خواندن دعای وارد شده.
دعا و ذکر خداوند در طول طواف.
به قول مشهور، با آرامش و وقار و نه تند و کند، بلکه میانه طواف کردن. برخی قدما در طواف قدوم (نخستین طوافی که وارد شونده مکه انجام می‌دهد؛ اعم از واجب و مستحب) برای مردان، تند حرکت کردن در سه دور نخست و میانه حرکت کردن در چهار دور آخر را مستحب دانسته‌اند.
خواندن دعاهای وارد شده هنگام طواف.
در آغوش گرفتن مستجار و چسباندن شکم و گونه‌ها به آن و اقرار به گناه و خواندن دعای وارد شده در آخرین دور طواف.
در آغوش گرفتن ارکان کعبه؛ بویژه رکن حجر الاسود و رکن یمانی و استلام آنها در هر دور از طواف برای مردان.


طواف و حج:چنان که گذشت طواف از ارکان حج به شمار می‌رود و ترک عمدی آن موجب بطلان حج می‌شود؛ لیکن در اینکه موجب بطلان احرام نیز می‌گردد یا اینکه با عدول به عمره مفرده و به جا آوردن اعمال آن از احرام خارج می‌شود، اختلاف است.
[۱۱۷] رسائل آل طوق، ج۲، ص۳۳۱ -۳۳۵.

جایگاه طواف در مناسک حج تمتع، بعد از وقوفین و اعمال منی است و مقدم داشتن آن بر وقوفین جایز و صحیح نیست، مگر برای معذوران، همچون زنانی که بیم دارند بعد از بازگشت از منی مبتلا به حیض یا نفاس شوند و یا کهنسالان یا بیمارانی که ناتوان از انجام دادن طواف در شلوغی و ازدحام‌اند. جایز است این افراد قبل از رفتن به عرفات طواف کنند. بر این قول ادعای اجماع شده است؛ لیکن از برخی قول به جواز تقدیم طواف بر وقوفین، حتی برای غیر معذوران نقل شده است.
بنابر قول مشهور، تقدیم طواف بر وقوفین برای کسی که حج قران یا حج افراد به جا می‌آورد مطلقا جایز است. بر این قول ادعای اجماع نیز شده است.
کسی که از روی فراموشی یا سهو طواف را ترک کرده و سعی به جا آورده است، چنانچه قبل از فوت وقت متذکر شود باید طواف را به جا آورد؛ اما اگر بعد از فوت وقت متوجه شود به قول مشهور حجش صحیح است و باید قضای طواف را به جا آورد و چنانچه برای خودش امکان نداشت باید نایب بگیرد. البته در اینکه باید سعی را نیز اعاده کند یا نه، اختلاف است.
[۱۲۲] تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۲۹۴- ۲۹۶.






دومین عمل از واجبات عمره تمتع، طواف است. طواف از ارکان عمره تمتع است و ترک عمدی آن تا آنکه وقت به جا آوردن آن بگذرد، موجب بطلان عمره است. وقت فوت آن زمانی است که اگر بخواهد آن را با اعمال پس از آن انجام دهد به وقوف در عرفات نمی‌رسد.
[۱۲۳] مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۵.
ترک طواف عمره تمتع از روی سهو ضرری به عمره نمی‌رساند و هر وقت متذکر شد آن را انجام می‌دهد و در صورت عدم امکان، نایب می‌گیرد.
[۱۲۵] تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۲۹۰.



طواف در عمره مفرده نیز از واجبات، بلکه ارکان آن است که ترک عمدی آن تا آنکه زمان به جا آوردنش بگذرد، موجب بطلان عمره است. وقت آن زمانی است که با خروج از آن، امکان به جا آوردن طواف نباشد. در عمره مفرده مجرد (بدون حج قِران یا اِفراد) طواف وقت خاصی ندارد و وقتش تا پایان عمر عمره گزار وسعت دارد. بنابر این، ترک کننده آن از روی عمد تا زمانی که طواف را انجام ندهد در احرام می‌ماند؛ اما در عمره مفرده توأم با حج قران یا افراد، بنابر اشتراط به جا آوردن عمره مفرده آن نیز در همان سال، وقت آن تا پایان سال است؛ اما بنابر عدم اشتراط، وقت آن تا پایان عمر امتداد دارد.


ده بار طواف کردن در هر شبانه روز مستحب است؛ سه بار اول شب، سه بار آخر شب، دوبار پس از طلوع فجر و دوبار بعد از ظهر.
برای کسی که قصد کرده یک سال در مکه بماند، طواف کردن افضل از نماز مستحب است. کسی که قصد کرده دو سال بماند بین طواف و نماز مخیر می‌باشد و افضل حفظ تعادل است؛ اما کسی که قصد کرده سه سال در مکه بماند برای او نماز افضل است. برخی نیز به استناد مفاد بعضی روایات گفته‌اند:برای مجاوران (کسانی که در مکه اقامت موقّت می‌گزینند) طواف و برای اهالی مکه نماز افضل است. برای زائران و حاجیان غیر مکی، مستحب است در طول مدت اقامتشان در مکه به عدد ایام سال؛ یعنی ۳۶۰ بار طواف کنند و اگر این مقدار ممکن نشد ۳۶۰ دور و اگر آن هم نشد، هر مقدار که می‌توانند طواف کنند.
در صورت انجام دادن ۳۶۰ دور، طواف آخر ده شوط خواهد شد. برخی گفته‌اند: اگر نتوانست ۳۶۰ طواف انجام دهد، ۳۶۴ دور (۵۲ طواف) انجام دهد تا هر طواف هفت دور شود.مستحب است حاجی پس از به جا آوردن مناسک حج، از طرف بستگان و همشهریان خود طواف کند؛ چنان که مستحب است هنگام خروج از مکه طواف وداع به جا آورد.


۱. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۸۵.    
۲. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۶۹.    
۳. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۵۴.    
۴. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۲۹۲.
۵. کشف اللثام، ج۵، ص۱۶۸.    
۶. کشف اللثام، ج۵، ص۴۰۶.    
۷. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۰- ۲۷۱.    
۸. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۱.
۹. مناسک حج (مراجع)، ص۲۹۰- ۲۹۱.
۱۰. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۰- ۳۲۲.
۱۱. التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۰ -۲۱.
۱۲. الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۳۴۰- ۳۴۵.    
۱۳. مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۳۲ -۲۳۶.    
۱۴. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵ -۳۸.    
۱۵. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۳۹.    
۱۶. مدارک الاحکام، ج۷، ص۱۳۰.    
۱۷. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۸۵.    
۱۸. المعتمد فی شرح المناسک ۵، ج، ص۳۴۸.
۱۹. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۵۴.    
۲۰. کفایة الاحکام، ج۱، ص۶۱.    
۲۱. الوسیلة، ص۱۷۳.    
۲۲. مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۱۶ -۱۱۷.    
۲۳. الشرح الصغیر، ج۱، ص۴۱۴.
۲۴. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۲.    
۲۵. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۵.
۲۶. المعتمد فی شرح المناسک، ج۳۲۷.
۲۷. التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۵ -۲۶.
۲۸. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۹۷.    
۲۹. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۶.
۳۰. تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۳۳۷.
۳۱. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۴.    
۳۲. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۹.
۳۳. کشف اللثام، ج۵، ص۴۰۷- ۴۰۹.    
۳۴. الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۹۲- ۹۵.    
۳۵. سداد العباد، ص۳۰۶.
۳۶. رسائل آل طوق، ج۲، ص۲۷۴.
۳۷. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۵ -۲۷۸.    
۳۸. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۵۶ -۵۷.    
۳۹. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۳۹ -۳۴۰.    
۴۰. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۴۸.
۴۱. مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۰.
۴۲. الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۲۲۴.    
۴۳. مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۲۶- ۱۲۷.    
۴۴. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۸۷- ۲۹۱.    
۴۵. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۱ -۲۹۲.    
۴۶. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۷۲.    
۴۷. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۲ -۲۹۴.    
۴۸. مختلف الشیعة، ج۴، ص۱۸۳.    
۴۹. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۵- ۲۹۷.    
۵۰. تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۹۲ -۹۳.    
۵۱. مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۴ -۲۳۵.
۵۲. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۵ -۲۹۷.    
۵۳. مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۶.
۵۴. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۵.    
۵۵. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۶۴- ۳۶۹.    
۵۶. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۹.    
۵۷. مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۴.
۵۸. مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۶.
۵۹. تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۳۶۱.
۶۰. مناسک حج (مراجع)، ص۲۴۹ -۲۵۰.
۶۱. مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۷۵.
۶۲. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۲.    
۶۳. کتاب السرائر، ج۱، ص۵۷۲ -۵۷۳.    
۶۴. مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۴۰.    
۶۵. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۱۲.    
۶۶. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۱۲-۳۱۴.    
۶۷. المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۶۶-۳۷۱.
۶۸. مناسک حج (مراجع)، ص۲۴۰ -۲۴۱.
۶۹. کتاب الحج (محقق داماد)، ج۳، ص۴۶۱ -۴۶۲.
۷۰. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۸.    
۷۱. مناسک حج (مراجع)، ص۲۴۶.
۷۲. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۹ -۳۸۰.    
۷۳. مناسک حج (مراجع)، ص۲۵۴.
۷۴. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۸۳.    
۷۵. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۰.    
۷۶. الکافی فی الفقه، ص۱۹۵.    
۷۷. غنیة النزوع، ص۱۷۶.    
۷۸. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۹۹.    
۷۹. الروضة البهیة، ج۲، ص۲۵۱.    
۸۰. الکافی فی الفقه، ص۱۹۵.    
۸۱. مختلف الشیعة، ج۴، ص۱۹۶.    
۸۲. رسائل آل طوق، ج۲، ص۲۸۱
۸۳. الروضة البهیة، ج۲، ص۲۵۱.    
۸۴. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۱۰ -۱۱۱.    
۸۵. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۲۶.    
۸۶. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۰۰.    
۸۷. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۰۳- ۱۰۵.    
۸۸. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۰۶- ۱۰۸.    
۸۹. مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۳۷۶.
۹۰. مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۵۴.    
۹۱. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۰۸.    
۹۲. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۰۹- ۱۱۰.    
۹۳. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۱۰.    
۹۴. مناسک حج (مراجع)، ص۲۲۶ -۲۲۷.
۹۵. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۹۹.    
۹۶. مناسک حج (مراجع)، ص۲۹۶.
۹۷. مستند الشیعة ۱۲، ص۱۱۲.    
۹۸. کتاب الحج (محقق داماد)، ج۳، ص۵۰۱-۵۰۳.
۹۹. کشف اللثام، ج۵، ص۴۷۳-۴۷۵.    
۱۰۰. کشف اللثام، ج۵، ص۴۷۶ -۴۷۷.    
۱۰۱. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۸۲.    
۱۰۲. مناسک حج (مراجع)، ص۹۴.
۱۰۳. کشف اللثام، ج۵، ص۴۳۵.    
۱۰۴. مستند الشیعة، ج۱۲، ص۱۳۴.    
۱۰۵. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۳۳.    
۱۰۶. کشف اللثام، ج۱، ص۱۴۹.    
۱۰۷. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۰.    
۱۰۸. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۷.    
۱۰۹. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۰.    
۱۱۰. المبسوط، ج۱، ص۳۵۶.    
۱۱۱. الجامع للشرائع، ص۲۰۱.    
۱۱۲. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۳.    
۱۱۳. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۳ -۳۵۴.    
۱۱۴. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۷.    
۱۱۵. مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۷۲.    
۱۱۶. مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۷۴.    
۱۱۷. رسائل آل طوق، ج۲، ص۳۳۱ -۳۳۵.
۱۱۸. جواهر الکلام ۱۹، ص۳۷۳ -۳۷۴.    
۱۱۹. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۹۱ -۳۹۲.    
۱۲۰. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۹۵.    
۱۲۱. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۴.    
۱۲۲. تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۲۹۴- ۲۹۶.
۱۲۳. مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۵.
۱۲۴. ریاض المسائل، ج۷، ص۵۳.    
۱۲۵. تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۲۹۰.
۱۲۶. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۰.    
۱۲۷. مسالک الافهام، ج۲، ص۳۴۸.    
۱۲۸. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۱ -۳۷۲.    
۱۲۹. وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۰۷.    
۱۳۰. وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۱۰.    
۱۳۱. مدارک الاحکام ۸، ص۲۷۰.    
۱۳۲. وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۰۸.    
۱۳۳. مختلف الشیعة، ج۴، ص۲۰۳.    
۱۳۴. غنیة النزوع، ص۱۷۰.    
۱۳۵. جواهرالکلام، ج۲۰، ص۶۸.    
۱۳۶. جواهرالکلام، ج۲۰، ص۶۵.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، برگرفته از مقاله «طواف».    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، برگرفته از مقاله «طواف».    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، برگرفته از مقاله «طواف».    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، برگرفته از مقاله «طواف».    



جعبه ابزار