نقش اجتماعی نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
نماز» ارتباط
انسان با
خداوند منّان است، و عامل پیوند و همبستگی انسانها با یکدیگر نیز میباشد.
انسان موجودی است مدنی الطبع و چند بُعدی. فطرتش او را به طیفگرایی میکشاند و او را از بُعد درونگرایی به برونگرایی گسیل میدارد. هجرت
حضرت آدم از
جنت و سکونت در ارض، و یا به قول مادّیون،
هبوط او از غار به دشت و سیر مراحل کوچ به روستا، شهرک، شهر و دستیابی به
تمدن و تشکیل انجمن، شورا و مجمع نظریه جمعگرایی را تایید میکنند. در طول
تاریخ یک
قانون و یک سنّت حاکم بوده است و آن اینکه: روابط اجتماعی آدمهای یک مجموعه که بر اساس مادیّات و جذب منافع، علیالظاهر استوار بوده است دوامی نیافته و چند صباح بعد، شیرازه ارتباط از هم گسیخته است.
لیکن ارتباطات جمعی که بر پایه خدا و خدا محوری استوار بوده و مفاهیم: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا؛
و همگي به ريسمان خدا (
قرآن و
اسلام و هر گونه وسيله ارتباط ديگر) چنگ زنيد، و پراكنده نشويد»، و «یا ایهاالذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون؛
اى کسانى که ایمان آورده اید! (در برابر مشکلات و هوسها،) استقامت کنید; و در برابر دشمنان، پایدار باشید و از مرزهاى خود، مراقبت کنید و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید»، را جزو دستور کار جمع خود قرار داده است، علاوه بر ایجاد حس
اعتماد بین مجموعه، پایداری را درپیداشته است. مظهر اعلای این ارتباط جمعی را در
مسجدالحرام و
مسجدالنبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که از اقوام و ملل با زبانهای متفاوت گرد میآیند مشاهده میکنیم.
عوامل ذیل و راز و رمزهای
نماز به عنوان راهکارهای اجرایی در تحقق ارتباط جمعی مرتبط با نماز قلمداد شده است:
نقل است
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از اتمام نماز، رو به مامومین مینشست تا بعد از ارتباط با خدا، ارتباط عاطفی با مخلوق هم پیدا شود و اگر مامومی دیده نمیشد، سراغ او را میگرفتند، در صورتی که
بیمار یا گرفتار بود، مشکل او را مرتفع میساختند.
سفارش شده است دست خالی به
مسجد نروید، زیرا نیازمندانی که به مسجد مراجعه میکنند نومید از خانه خدا بیرون نروند، پرداخت
زکات مال به فقرا، به همراه اقامه نماز، جمع بین حُسنهاست. عملکرد
حضرت علی (علیهالسّلام) که در حال
رکوع، انگشترش را به سائل داد، تاییدی بر ایجاد عاطفه بین مصلّی و مستمند میباشد.
در
سوره شوری آیه ۲۸ در بیان صفات مؤمنین آمده است: «والذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلوه و امرهم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون؛
و كسانى كه
[۴] پروردگارشان را پاسخ
[۵] داده و نماز برپا كرده اند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده ايم انفاق مى كنند » مشورت، پس از امر برپایی نماز اشاره شده است و قطعاً
مشورت و شورا وابسته به یک مجموعه است و تسهیل روابط جمعی را در پی خواهد داشت. در دوران
قیام ملّت علیه
طاغوت، در سالهای ۵۷ و ۱۳۵۶ مشورت، در مسجد صورت میگرفت.
انسان به غیر از برادر تنی، به
برادر دینی هم نیاز دارد و بر اساس
آیه ۱۱
سوره توبه،
مشرکین، اگر توبه کنند و نماز برپای دارند و زکوه را پرداخت کنند در جایگاه برادر دینی قرار خواهند گرفت. یکی از پلهای ارتباطی برای وصول به سیستم برادر دینی، نماز است.
ارزش انسان این گونه توصیف شده است: انسان مخلوقی است که به همراه خلق به سوی خالق همسو با
طبیعت خلقت، حرکت میکند و نماز این توصیف را معنی میبخشد.
مصلّی اگر نماز فُرادی بخواند با زبان خود میگوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میجوئیم». بیان اینگونه، از اتصال انسان با دیگران حکایت میکند.
و اگر این گونه نمیبود باید میگفت: «ایاک اعبد و ایاک استعین؛
». همین نمازگزار که به تنهایی نماز میخواند، به لحاظ ارتباط با همنوعان و خیرخواهی برای همگان، میگوید «اهدنا الصراط المستقیم؛
» ما را به راه راست هدایت کن. همین بیان بندگانخواهی در سلام آخر نماز مشهود است: «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین؛
سلام بر نمازگزاران و بر بندگان نیکوکار خداوند».
شهید مطهری میفرماید: «در
سوره حمد که جزء قطعی نماز است میگوئیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
خدایا ما تنها تو را میپرستیم، خدایا ما تنها از تو کمک و استعانت میجوئیم»، یعنی میگوئیم: خدایا من تنها نیستم، من با همه مسلمانهای دیگر هستم. ضمناً انسان، وابستگی و پیوستگی خودش به جامعه اسلامی را در حال
عبادت و
بندگی اعلام میکند. خدایا، من فرد نیستم، تک نیستم، من عضوم، جزئی از کل و عضوی از پیکر هستم. «ما هستیم، نه من». در دنیای اسلام «من» وجود ندارد «ما» وجود دارد.
اقامهگر نماز، اعلام
صلح و صفا با همه بندگان صالح خدا میکند. اعلام همزیستی مسالمت آمیز با همه افراد شایسته میکند. در حال نماز میگوید: من با هیچ بنده شایستهای سر
جنگ ندارم، چون اگر با بنده شایستهای سر جنگ داشته باشم خود ناشایستهام.
در مساله۱۴۰۲ رساله توضیح المسائل
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) آمده است:
مستحب است، که انسان صبر کند نماز را به جماعت بخواند،
نماز جماعت، از نماز اوّل وقت فُرادی که آن را طول بدهند، بهتر میباشد. این سه معیار، حکایتگر از عنایت ویژه به ارتباط جمعی و ارتباط انسانها میباشد، که جماعت بر تکروی رجحان دارد.
برای اتصال قطره به
دریا،
شارع مقدّس توصیه میکند، زمانی که جماعت برپا میشود و نمازگزار نمازش را فُرادای خوانده است، دوباره با جماعت بخواند.
در بخشنامه فقهی، اصل جماعت است و فُرادی گویی فرع. در صورتی که نمازگزار به نماز مستحبی اشتغال دارد و از سوی دیگر نماز جماعت برپا شده، در صورتی که اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت میرسد، به نماز گزار اجازه داده است نماز را رها کند و برود به دریا بپیوندد و مشغول نماز جماعت شود. فرامین مستحبی، پیرامون اقامه نمازهای واجب به صورت جماعت،
ثواب مضاعف به تعداد اینکه، اگر یک نفر به
امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنان ثواب ۱۵۰ نماز را دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعت ثواب ۶۰۰ نماز دارد، و یا حاضر نشدن به جماعت، از روی بی اعتنایی جایز نیست، و یا شایسته نیست که نمازگزار بدون عذر، نماز جماعت را ترک کند. همه و همه، از نقش کاربردی صلاة بر محور ارتباط جمعی، حکایت میکند.
نمازگزارانی که به
بیماری وسواس مبتلا هستند، مرض، آنها را با دوای جماعت حلّ میکند و بدین طریق میفرماید: کسی که در نماز وسواس دارد و فقط در صورتی که نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت میشود، باید نماز را با جماعت بخواند.
در
عید فطر که شادمانی روزهداران بعد از یک ماه روزهداری فراهم میشود، شارع مبین توصیه میکند، نماز عید را در زمان
غیبت امام (علیهالسّلام) به جماعت و به قصد
رجاء بخوانند.
همین سفارش در
عید قربان نیز به چشم میخورد تا پیوند نمازگزاران عید قربان استحکام بیشتری یابد.
«یدالله مع الجماعه؛
» بینش فقهی، برای رفع خشکسالی و نزول
باران و فرود آمدن
رحمت الهی از
آسمان، به نماز استسقاء فرمان میدهد تا
دل شکسته مردمان، دفع صد بلا کند. گرچه نمازهای مستحبی از جماعت استثناء است، ولی در
نماز استسقاء، جماعت را توصیه میکند تا دلها را بیشتر با هم پیوند دهد.
قبل از ارائه راهکارهای اجرایی انضباط اجتماعی، ضروری مینماید پیرامون واژه «
انضباط» کنکاشی داشته باشیم. انضباط از باب انفعال در فرهنگهای لغات به معانی ذیل آمده است:
۱ـ سامان گرفتن، خوب نگاه داشته شدن، نظم داشتن.
۲ـ سامان پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب.
۳ـ پیروی کامل از دستورهای نظامی، «دیسیپ لین در زبان فرانسویDISICPLINE» مقابل بی انضباطی (فرهنگ معین)
۴ـ پیوستگی (غیاث اللغات)
۵ـ نظم و انتظام و ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج (ناظم الاطباء)
در کتاب
اسرار الصلاة آمده است: حکمت اصلی در
تشریع نماز جماعت، اتحاد قلوب مؤمنین در امر خداست. و برای این اتحاد، فواید بسیاری از قوت اسلام و مسلمین و غیر آن، میباشد. گذشته از این، نماز جماعت در تکمیل نفوس، و قوّت آنها، در سیر الی الله و جلب فیوضات الهی، بسیار مؤثر است. مَثَل اجتماع قلوب، مَثَل اتصال آبهای قلیل به یکدیگر است که چون به یکدیگر متصّل شوند از صورت آب قلیل خارج شده و کُر میشوند، که دیگر به اندک نجاستی، طهارتش را از دست نمیدهد.
مساله نظم، در زندگی یک اصل است و نظم، عامل پیشرفت و بی نظمی، عامل شکست انسانها در طول
حیات بوده است. آدم بینظمی که، به موقع خود را به ایستگاه راه آهن نرساند لکوموتیو و قطار، از دسترسی او خارج میشود. داوطلب بینظمی که، خود را به جلسه آزمون ورودی دانشگاه به موقع نرساند، از ورود به دانشگاه محروم میگردد.
در
سوره ماعون میخوانیم «فویل للمصلین، الذین هم عن صلاتهم ساهون؛
وای بر نمازگزارانی که برای نمازشان بینظمند». نه ارزش برای آن قائلند، نه به اوقاتش اهمیّت میدهند، نه ارکان و شرائط و آدابش را رعایت میکنند و نماز را از وقت فضیلتش به تاخیر میاندازند. در این پیام
وحی،
تهدید به بیانضباطی را مشاهده میکنیم.
و امّا راهکارهای اجرایی ذیل، تقویت و انسجام انضباط اجتماعی را موجب میشود:
وقتشناسی برای برپائی نمازهای یومیه در موعد مقرر و آن هم تاکید بر احراز دخول وقت، در
انسان ایجاد نظم میکند.
اگر نمازگزار پیش از وقت نماز بخواند و در بین نماز بفهمد که وقت داخل شده چون بینظمی کرده
تنبیه میشود و نمازش
باطل اعلام میگردد.
اگر مصلّی
نماز عصر را پیش از نماز ظهر و نماز عشاء را پیش از نماز مغرب عمداً بخواند چون ترتیب را بهم زده است نمازش باطل است.
به هنگام انجام
غسل جنابت، و بهرهوری از آن برای نماز، چنانچه نمازگزار از سیستم
غسل ترتیبی استفاده کند و عمداً به ترتیب سر و گردن، طرف راست و طرف چپ بدن را نشوید
غسل او «هباء منثوراً» خواهد بود.
چنانچه نمازگزار، ترتیب نماز که خود یک اصل است را عمداً بهم بزند، فی المثل سوره را پیش از حمد بخواند یا
سجود را پیش از
رکوع به جا آورد، چون مرتکب بینظمی شده، نمازش از درجه اعتبار، ساقط میگردد. رعایت
موالات هم در نماز، از این قاعده مستثنی نیست. نمازگزار نباید بین اجزاء نماز همانند رکوع، سجود و
تشهد بهاندازهای فاصله بیندازد که بگویند نماز نمیخواند.
اطاعت ماموم از امام، انضباط اجتماعی را در افراد پرورش میدهد. ماموم نباید
تکبیره الاحرام را پیش از امام بگوید.
نباید عمداً پیش از امام به رکوع و سجود برود، در این صورت مرتکب
معصیت شده، ولو نمازش را صحیح منظور نمایند.
چنانچه پیش از امام، سهواً سر از رکوع بردارد و امام هم در حال رکوع باشد، به منظور ایجاد نظم و وحدت رویه بین نمازگزاران، باید به رکوع برگردد. علیرغم اینکه رکوع،
رکن است و افزایش رکن، باعث ساقط شدن نماز از درجه اعتبار میشود، ارفاق شده و نماز ماموم را باطل اعلام نمیکنند.
اگر در صفهای جماعت جا باشد،
کراهت دارد انسان تنها بایستد
در
دریا ، گروهی که با هم
شنا کنند، زیبا نخواهد بود شناگری در گوشهای تنها شنا کند. قطعاً به هنگام خطر جان سالم بدر نخواهد برد.
نماز، انسان را از کار زشت و
فحشاء باز میدارد. اگر انسان نماز خواند و مرتکب فحشاء و منکر شد از عدم نظم و هماهنگی بین دل و
زبان سرچشمه میگیرد. هرگز حدیث حاضر و غایب شنیدهای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگرست.
در آیه ۳۱
سوره اعراف میخوانیم: «خذوا زینتکم عند کل مسجد؛
»،
زینت مساجد جلوهای از آراستگی و انضباط اجتماعی است.
پاکی از مصادیق آراستگی و اصول انضباطی است.
لباس نمازگزار باید پاک باشد، اگر کسی عمداً با
بدن یا لباس
نجس نماز بخواند نمازش مردود و مطرود است.
پرهیز نمازگزار از لباس غصبی، زمینه رعایت حقوق و نظم اجتماعی را فراهم میکند. در صورت عدم توجّه به
غصب و عمد در کار، نمازش محلی از اِعراب نخواهد داشت.
رعایت آداب و حضور مردم در
نماز جمعه، علاوه بر ایجاد ارتباط جمعی بین نمازگزاران، با برپائی همایش عبادی ـ سیاسی مردم و گردهمایی معنوی آنان، درس انضباط اجتماعی و استواری را به ما میآموزد.
ویل دورانت مورخ و دانشمند آمریکائی، درباره زیبایی نماز، در جوامع اسلامی که نشات گرفته از انضباط اجتماعی است، در کتاب «تاریخ تمدن، عصر ایمان» میگوید: در جامعههای اسلامی،
مؤذن از
گلدسته بالا میرود و به وسیله
اذان مسلمانان را به نماز دعوت میکند. به راستی چه نیرومند و شریف است که مردم را پیش از
طلوع آفتاب به بیداری دعوت میکند. چه خوب است، انسان به هنگام نیمروز از کار باز ایستد و چه بزرگ و با شکوه است که خاطر انسان در سکوت شب به جانب
خداوند توجّه کند. چه خوش آهنگ است، صدای مؤذن که جانهای محبوس در پیکر خاکی را، به سوی خالق بخشنده و مهربان دعوت میکند. هنگام نماز، هر مسلمانی باید از کار خود دست بردارد، خود را تطهیر کند، رو به جانب
کعبه بایستد، رسوم و تشریفات نماز را به همان صورت که مسلمانان دیگر، در اوقات مختلف روز عمل میکنند به انجام برساند.
در راه تحقق بخشیدن به انضباط اجتماعی، عوامل بازدارندهای همانند
اعتقاد به امتیازات نژادی و طبقاتی و ملّیگرایی وجود دارد. نماز این عوامل بازدارنده را از میان برمیدارد زیرا در صفوف نماز، نمازگزاران از هر نژاد، رنگ و ملیّت که باشند برابرند. در کناز هم بر
خاک میافتند و با هم برمیخیزند.
به تعبیر
مقام معظم رهبری: نماز یک زنگ بیداری و یک هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است، به انسان برنامه میدهد و از او تعهد میخواهد، به روز و شبش معنا میدهد و از گذشت لحظهها حساب میکشد. جمعبندی راهکارهای اجرایی در تسهیل روابط جمعی و تقویت انضباط اجتماعی، میتواند
فرهنگ بیتفاوتی را، که یکی از ابزارهای موفقیت
دشمن در زمینهی
تهاجم فرهنگی اوست، حذف نماید و به عبارت دیگر، حذف فرهنگ بیتفاوتی از طریق راهکارهای اجرایی، مصوّبه فقاهت اسلامی موجب استمرار و بیمهی
انقلاب اسلامی و حاکمیت صالحان و خنثی شدن ترفند دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی خواهد شد. حُسن ختام این نوشتار را با حُسن مطلع همایش و عنوان اجلاس به پایان میبریم که زندگی بدون نماز، یعنی حیات بدون تحرّک، سرباز بدون اسلحه، آبشار بدون آب، کوه بدون قلّه، هوای بدون اکسیژن،
آتش بدون حرارت و
باد بدون برودت.
در زندگی بدون نماز، انسان بصورت
میت متحرک، ماشین کوکی و همانند عشق دروغین درمیآید. آخرین نظریه فلاسفه شرق و غرب این گونه عنوان شده است که: زندگی مادّی، زمانی از پوچی و سرگردانی نجات مییابد که به دامان «
نماز» پناه ببرد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نقش اجتماعی نماز»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۱۵.