اقسام آمیزش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برای
آمیزش اقسامی ذکر شده است، که در زیر به آنها اشاره شده است.
از آیه ۲۲۶
بقره که ترک آمیزش بیش از چهار ماه را منع کرده است میتوان
وجوب این عمل را در هر چهار
ماه یک بار استفاده کرد، مگر در مواردی که آمیزش برای زوجین یا جنین یا فرزند شیرخوار ضرر داشته باشد که میتوان آن را بیش از این مدّت به تأخیر انداخت.
اگر بر اثر طول مدّت، بیم به
گناه افتادن
زن وجود داشته باشد، لازم است فاصله چهارماه کمتر شود.
احمد بن حنبل مانند امامیّه آمیزش هر چهار ماه یک بار را
واجب میداند.
شافعی یک بار آمیزش را بر زوج واجب دانسته و
ابوحنیفه گفته است: هر گاه زن مطالبه آمیزش کند، بر زوج واجب میشود.
یهودیان، نه تنها آمیزش، بلکه هر نوع
معاشرت با
حائض را
حرام میدانستند و مسیحیان هیچ فرقی میان حالت حیض و غیر آن نمیگذاشتند و هرگونه معاشرت از جمله آمیزش جنسی را
حلال میدانستند؛
ولی
اسلام راه میانه را برگزیده، میگوید: «فَاعتَزِلُوا النِّساءَ فیالمَحیض».
«اعتزال» به عقیده امامیّه
و برخی از مفسّران
اهل سنّت پرهیز از آمیزش با حائض است؛ ولی به عقیده گروهی دیگر، مقصود، پرهیز از لذّتجویی از ناف تا زانو است.
از زمانی که هر یک از زن و مرد
احرام میبندند،
آمیزش بر آنها حرام است: «فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ.»
شخصی که در حال
روزه میباشد، نمیتواند آمیزش کند زیرا باعث بطلان روزه وی میشود، و بر او
حد جاری میشود.
آمیزش بر کسی که در حال
اعتکاف میباشد
حرام است.
ظهار، آن است که مردی همسرش را به یکی از محارم خود
تشبیه کند؛ مانند اینکه بگوید: «تو نسبت به من، چون مادرم هستی (أَنتِ عَلَیّ کَظَهرِ أُمِّی)» که این کار در جاهلیّت، نوعی
طلاق بوده؛
ولی
اسلام آن را حرام دانسته است؛ لذا
ظهار کننده یا باید همسرش را طلاق دهد یا رجوع و آمیزش کند که در این صورت، پرداخت
کفّاره بر وی
واجب است: «وَالَّذِین یُظـهِرونَ مِن نِسائِهم ثُمَّ یعُودُون لِما قالوا فَتحریرُ رَقبة مِن قَبل أن یَتماسّا... • فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ شَهرَین مُتتابِعَین مِن قَبل أن یَتَمَاسَّا فَمَن لَمیَستَطِع فَإطعام سِتّینَ مسکیناً _ کسانیکه زنانشان را ظهار میکنند؛ سپس از آنچه گفتهاند، پشیمان میشوند، بر ایشان (فرض) است که پیش از آمیزش با یکدیگر بندهای را
آزاد کنند... و آن کس که (بر آزاد کردن بنده) دسترس ندارد، باید پیش از آمیزش (با زن خود) دو ماه پیاپی
روزه بدارد و هر که نتواند باید به شصت بینوا خوراک دهد.»
به نظر برخی مفسّران، مقصود از «عود» تکرار ظهار است.
برخی آن را رجوع به زن با قصد آمیزش یا بدون آن دانستهاند.
بعضی آن را نگه داشتن زن و طلاق ندادن وی دانسته
و شماری گفتهاند: مقصود آمیزش با زن است؛
ولی بیشتر مفسّران و فقیهان از جمله
طبری و
طبرسی برآنند که منظور، قصد آمیزش و رجوع از چیزی است که بر خود حرام کرده که در این صورت، ظهار کننده، پیش از آمیزش باید کفّاره را بپردازد. این معنا از
اهل بیت علیهمالسلام نیز روایت شده است.
کسی که پیش از پرداخت کفّاره آمیزش کند، دو کفّاره بر او واجب میشود.
آمیزش، جز مواردی که برای
حرمت آن دلیل خاص ذکر شده، حلال است: «نِساؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتوا حَرثَکُم أَ نّی شِئتُم»
برخی گفتهاند: از کلمه «أنّی» استفاده میشود که
آمیزش با
همسر در هر
زمان و به هر کیفیّت روا است.
قرآن ، جواز آمیزش با زنان حائض را به حصول
طهارت منوط کرده، میگوید: «وَلاتَقَربوهُنَّ حَتّی یَطهُرنَ فَإذا تَطَهَّرن فَأتُوهُنّ».
با توجّه به اختلاف
قرائت (یَطْهُرن، یطَّهَّرْنَ)
مفسّران، طهارت را به قطع خون، شستن اندام تناسلی، وضو گرفتن، شستن اندام تناسلی همراه با
وضو و
غسل یا
تیمم تفسیر کردهاند. برخی از مفسّران، مقصود از طهارت را غسل،
و برخی دیگر، تحصیل وضو پس از قطع خون دانستهاند.
از
اهل بیت علیهمالسلام در اینباره سه دسته
روایت نقل شده که در بعضی، از آمیزش پیش از غسل نهی کرده و دستهای، امر به آمیزش پس از غسل کرده و دستهای نیز به جواز آمیزش پس از قطع خون
حکم کردهاند که روایات نخست، بر کراهت آمیزش پیش از غسل، ودسته دوم بر استحباب آمیزش پس از غسل حمل شده است.
به نظر
ابوحنیفه ، اگر قطع خون پیش از کامل شدن ده روز باشد، آمیزش پیش از غسل جایز نیست و اگر پس از ده روز باشد، جایز است؛
ولی قرطبی این نظر را بیدلیل دانسته است.
برخی این گونه
آمیزش را
حرام دانستهاند.
فخر رازی در تفسیر آیه ۲۲۳
بقره میگوید: «أنّی» به معنای
تخییر در کیفیّت است، نه تخییر در
مکان ؛ یعنی هرگونه خواستید با زنان از قُبُل (جلو) آمیزش کنید؛ زیرا مقصود از «حرث»، محلّ کشت فرزند است
و نیز گفتهاند: آیه «فَأتُوهُنَّ مِن حَیثُ أمَرَکُمُ اللّه»
به آمیزش از قُبُل امر کرده است؛
چنانکه برخی، از آیه «قُل هُوَ أَذیً فَاعتَزِلُوا النِّساء فِیالمَحیضِ» حرام بودن این عمل را استفاده کردهاند؛ زیرا
حکمت حرمت آمیزش از قُبُل هنگام حیض که اذیّت شدن
زن است، در آمیزش از دُبُر نیز وجود دارد.
مالک و بسیاری از عالمان
اهل سنّت و بیشتر علمای
امامیّه ،
آن را جایز شمرده و گفتهاند: منظور از «حرث»، خودِ زنانند، نه عضو تناسلی آنان و «أنیّ» نیز تخییر در مکان است و آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ بقره
را بر طلب فرزند حمل کردهاند؛ یعنی اگر خواهان فرزند هستید، از جایی که
خدا به آن امر کرده (جلو) با زنان درآمیزید.
برخی گفتهاند: آیه «فاعتَزِلوُا النِّساء فی المَحیضِ»
نیز بر جواز آمیزش از دُبُر
دلالت دارد؛ زیرا در آن، فقط آمیزش از موضع حیض (قُبُل) نهی شده؛
چنانکه از آیه «أتَأتوُنَ الذُّکرانَ مِنَالعلَمینَ • و تَذَرُون ماخَلَقَ لکُم رَبُّکُم مِنأزوجِکُم»
نیز جواز آمیزش از دُبُر استفاده میشود؛ زیرا خداوند در این آیه،
قوم لوط را به سبب آمیزش با مردان و ترک مثل آن از همسران خویش سرزنش کرده است.
برخی از
اطلاق آیه ۶ مؤمنون
جواز این عمل را استفاده کردهاند.
در برخی روایات نیز با استناد به آیه «قالَ یـقَوم هؤُلاءِ بَناتی هُنَّ أطهَرُ لَکُم»
این عمل جایز شمرده شده است؛ زیرا لوط میدانست که آنان به آمیزش از جلو تمایل ندارند
و روایات نقل شده در نهی از این عمل، بر
کراهت شدید حمل شدهاست.
بسیاری از مفسّران، از
آیه «أُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إلی نِسائکُم»
استفاده کردهاند که پیش از نزول این آیه،
آمیزش در شبهای
ماه رمضان جایز نبوده است. المیزان مینویسد: جملههای «أُحِلَّ لکُم» «کُنتُم تختانُونَ» «فَتابَ عَلَیکُم وَ عَفا عَنکُم» و «فَالـنَ بـشِرُوهُنَّ» در این آیه، بر
حرام بودن آمیزش پیش از نزول این آیه دلالت میکند.
برخی گفتهاند: آمیزش، با نص
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ممنوع شده؛ ولی این آیه، آن را
نسخ کرده است.
فخررازی میگوید: در صدر
اسلام ، آمیزش در ابتدای
شب جایز بوده؛ امّا در صورت خوابیدن یا خواندن
نماز عشا، تا افطار شب بعد، حرام میشد.
برخی، حرمت سابق را از احکام
دین مسیح و برخی از احکام
تورات دانستهاند.
(۱) ابنعربی، احکامالقرآن، دارالفکر، بیروت.
(۲) مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، ۳۳ جلد، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۰ ه ق.
(۳) بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، چاپ:اول، ۱۳۷۴ ش.
(۴) شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، مطبعة العلمیه، نجف.
(۵) مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۴ جلد، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، تهران - ایران، اول، ۱۴۰۲ ه ق.
(۶) خمینی، سید روح اللّٰه موسوی، تحریر الوسیله، ۲ جلد، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم - ایران، اول، ه ق.
(۷) هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۶ ش، چاپ پنجم.
(۸) عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، تهران، چاپ:اول، ۱۳۸۰ ق.
(۹) فخر رازی، التفسیر الکبیر.
(۱۰) مکارم شیرازی، تفسیر نمونه.
(۱۱) شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
(۱۲) جامعالبیان عن تأویل آی القرآن.
(۱۳) قرطبی، الجامع لأحکام القرآن.
(۱۴) شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
(۱۵) الفرقان فی تفسیر القرآن.
(۱۶) الفقه الاسلامی و ادلّته.
(۱۷) شیخ طوسی، کتاب الخلاف، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.
(۱۸) زمخشری، الکشّاف.
(۱۹) حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۲ جلد، انتشارات مرتضوی، قم - ایران، اول، ۱۴۲۵ ه ق.
(۲۰) طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
(۲۱) کاظمی، مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، ۴ جلد، ه ق.
(۲۲) فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، چاپ:دوم، ۱۴۱۴ق.
(۲۳) ابنفارس أحمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۴ق.
(۲۴) اصفهانی، حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در یک جلد، دار العلم_الدار الشامیه، لبنان_سوریه، اول، ۱۴۱۲ ه ق.
(۲۵) علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۴۱۷.
(۲۶) شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۹ ق.
دائرةالمعارف قرآن کریم جلد اول، برگرفته از مقاله «آمیزش».