امام محمدتقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امام جواد، ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام، امامنهم از امامان دوازدهگانه و یکی از چهاردهمعصوم میباشد.
به دلیل اشتراک
کنیه آنحضرت با کنیه
امام محمدباقر علیهالسلام، در منابع
رجال و
حدیث
شیعه از وی با کنیه
ابوجعفر ثانی یاد شدهاست مصنّفات الشّیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۳.
الانوار البهیّه، ص۲۴۸. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۹۱، قم۱۴۱۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۰، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰. .
کنیه خاص آن حضرت ابوعلی است دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۲۹۵، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، ج۱، ص۳۲۱، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱. در منابع علاوه بر
لقب مشهور جواد، محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۴۴۷، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. ابن طولون، الائمه الاثناعشر، ج۱، ص۱۰۳، چاپ صلاحالدینمنجد، بیروت ۱۳۷۷/ ۱۹۵۸.
القاب فراواندیگری نیز به ایشاننسبتدادهشدهاست، از جمله تقی، زکی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوکل، مرضی، متقی، منتجب، عالم ربانی و هادی. منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۹۱، قم۱۴۱۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
طبق روایتی، ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۵۰، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش.
امام رضا علیهالسلام او را صادق، صابر، فاضل، قرهاعینالمؤمنین، و غیظ الملحدینخواندهاست.
به نوشته نویسنده ناشناخته کتاب القاب الرسول و عترته، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۷۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. امامجواد علیهالسلام در میان مردم به اعجوبه
اهلالبیت ، نادرهالدهر، بدیعالزمان، عیسیثانی، و ذوالکرامات نیز شهرت داشته است.
امام محمّد تقی همانند دیگر
امامان معصوم (علیهم السلام) در
خصال نیک و
اخلاق پسندیده همچون
جدّ خویش،
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بود.
در
عبادت و
طاعت شهرتی تمام داشت و بیشتر روزها در
روزه بود و
شبها به عبادت و
راز و نیاز.
پیوسته این
حدیث پیامبر (صلی الله علیه وآله)را بر
زبان داشت که «هر کس
نماز شب بگزارد، چهرهاش در
روز زیبا و نورانی گردد.»
علل الشّرائع، ج۲، ص۳۶۳. فروتنی امام محمّد تقی (علیه السلام) از
صفات برجسته او است.
در برخورد با
مردم بسیار
متواضع و
مهربان بود و میفرمود: «
فروتنی،
زینت و
شرافت حسب و
نسب است.» بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۳۳.
جود و
بخشش او زبانزد همه بود و امروزه نیز آن
امام (علیه السلام) را بدین
صفت میشناسند و بدین روی از القاب مشهورش «جواد الائمّه» است. هر کس نیازی بدو میآورد،
حاجت روا بازمیگشت. بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۰۲. بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۰۳. آنچه از
موقوفات بنیهاشم و پدران معصومش به دست میآورد، میان
نیازمندان تقسیم میکرد.
نقش
انگشتری وی، همچونپدرش، «العزهللّه» بود، دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. گرچه نقشخاتم او را «حسبیاللّه حافظی» حسن بن فضلطبرسی، مکارمالاخلاق، ج۱، ص۹۱، قم۱۳۹۲/۱۹۷۲. و «نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ» ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. نیز ذکر کردهاند.
امام جواد تنها
فرزند امام رضا علیهالسلام است (کشّی، ص۵۹۶؛. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۱، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۸۶، قم۱۴۱۷.
مادر وی از
کنیزان (
امّ ولد ) امامرضا علیهالسلام بود که در منابع با نامهای گوناگون از او یاد شدهاست.
شیخمفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۹۱، قم۱۴۱۷. از او با نام
سبیکه ، از اهالی نَوْبه، یاد کرده و نام سکینه در برخی منابع، احتمالاً مُصَحَّفِ سبیکهاستدلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، ج۱، ص۲۵، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶. محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۰، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰. . همچنین گفتهاند نام وی دُرّه بوده و امام رضا علیهالسلام او را
خیزران خوانده استفضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۹۱، قم۱۴۱۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، ج۱، ص۲۵، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶. ، ابن خشاب، ج۱، ص۱۹۶، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه. (که همگی صورت مصحَّف اسامی خیزران و دُرّه را نقلکردهاند). او را از خاندان
ماریه قبطیه ،
همسر رسول خدا ، نیز دانستهاند کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۱، ص۱۲۸، قم۱۴۱۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. در دلائل الامامهدلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. نام او ریحانه و کنیهاش امالحسن ذکر شدهاست. این تعدد نام چه بسا از آنروست که کنیزان به دلایلی، از جمله تغییر مالکانشان، با اسمها و کنیههای گوناگون خوانده میشدند. حسین شاکری، الجواد محمد علیهالسلام، ج۱، ص۲۷، قم ۱۴۱۹.
به تصریح تمام منابع،
زادگاه آن حضرت
مدینه محمد بن محمد مفید، المقنعه، ج۱، ص۴۸۲، قم۱۴۱۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۹۰، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۱، ص۱۲۸، قم۱۴۱۷. و سال تولد وی۱۹۵ بوده است، کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. محمد بن محمد مفید، المقنعه، ج۱، ص۴۸۲، قم۱۴۱۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۹۰، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. اما درباره روز و ماه ولادتاختلاف نظر وجود دارد.
قول مشهور و منحصر به فرد، دهم
رجب است که
شیخ طوسی در
مصباح المتهجد محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص۸۰۴ ـ ۸۰۵، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۹۱، قم۱۴۱۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۰، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰. نقل کردهاست، ولی بیشتر منابع زادروز
امام را نیمه
ماه
رمضان دانستهاند.سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص ۳۸۳، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، ج۱، ص۴۳، چاپ حسناستاد ولی و علیاکبر غفاری، قم۱۴۰۳. .
حضرت جواد علیهالسلام در
بغداد درگذشت. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. اغلب منابع زمان وفات وی را اواخر سال۲۲۰ ذکر کردهاند. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
مسعودی علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹. ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء ابناء الزمان، ج۴، ص۱۷۵. محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۴۴۷، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳. سال وفات ایشان را ۲۱۹ ذکر کرده، ولی
تستری محمدتقی تستری، رساله فی تواریخ النبی و الا´ل علیهمالسلام، ج۱، ص۴۴، قم ۱۴۲۳. این قول را صحیح ندانسته است. روز و ماه وفات امام، در پارهای منابع پنجم یا ششم
ذیحجه ابن ابیالثلج، تاریخالائمه، ج۱، ص۱۳، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه، چاپ محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیهاللّه مرعشینجفی، ۱۴۰۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷. علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ ۱۹۷۹. خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۹۰. ابن خشاب، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ج۱، ص۱۹۶، در مجموعه نفیسه فی تاریخالائمه. و در برخیدیگر آخر
ذیقعده سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۹۰، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۱۰۶، قم۱۴۱۷. آمده است. بدینترتیب، عمر شریف آن حضرت ۲۵ سال و اندی بوده است. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۵، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
اغلب منابع کهن به صراحت سخنی از شهادت امامجواد علیهالسلام به میان نیاوردهاند سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۱، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۹۰، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۹۰. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۱۰۶، قم۱۴۱۷. اما در کتاب اثبات الوصیه، منسوب به مسعودی علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۷، قم۱۳۸۲ ش. ، در باره مسموم شدن امام به دست همسرش،
ا مفضل ، گزارش مفصّلی آمدهاست. بنا بر این گزارش، امفضل به تحریک
معتصمعباسی و جعفر، برادر تنی امفضل، و از روی
حسادت به همسر دیگر
امام ، امام را مسموم کرد، اما بعد پشیمان شد. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۱، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. بنا بر روایاتی دیگر، یکی از وزرای معتصم به دستور
خلیفه ، امام جواد علیهالسلام را مسموم کرد. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. برخی نیز خبر مسمومیت امام را به عنوان قول مرجوح ذکر کردهاند علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۱، ص ۲۱۶، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۱۰۶، قم۱۴۱۷. اما
شیخ مفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. و
طبرسی احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ص۱۳۴ـ۱۳۵، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. تصریح کردهاند که این موضوع نزد آنها به اثبات نرسیدهاست. با اینکه گفته کسانی چون
کلینی ،
مفید و
طوسی را در مورد
مرگ طبیعی امام نمیتوان نادیدهگرفت، ولی وجود قراینی چون جوانبودن امام، احضار وی به بغداد به دستور معتصم و فوت ناگهانیاش در آن شهر، شهادت حضرت را محتملمینماید. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۰ـ۴۸۱، قم۱۳۸۴ ش. حسین شاکری، الجواد محمد علیهالسلام، ج۱، ص۵۰ ـ۵۲، قم ۱۴۱۹. بر اساس منابع تاریخی واثق پسر معتصم، بر جنازه امام
نماز گزارد علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش. خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۹۰. سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، ج۱۱، ص۶۲، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱. مدفن حضرتجواد علیهالسلام مقابر
قریش در بغداد، پشت
قبر جدّش،
موسی بن جعفر علیهماالسلام، استکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۹۰، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. که امروزه
کاظمین نامیده میشود. محمدحسین حسینیجلالی، مزارات اهلالبیت «ع» و تأریخها، ج۱، ص۱۱۴، بیروت۱۴۱۵/ ۱۹۹۵. محمدحسین حسینیجلالی، مزارات اهلالبیت «ع» و تأریخها، ج۱، ص۱۱۴ ـ۱۱۹، بیروت۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
امام جواد علیهالسلام هفت سال و اندی از عمر پدرش، امام رضا علیهالسلام، را درک کرد دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۴، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۵، قم۱۴۱۷. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. و با دو
خلیفهعباسی ،
مأمون و معتصم، معاصر بود. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۹۱، قم۱۴۱۷. بنابراین، نقل برخی منابع که وی در زمان خلافت
واثق عباسی (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲) از دنیا رفتهدلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۵، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۷۴، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۷۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. نادرستاست، زیرا واثق در ۲۲۷، یعنی سال وفاتمعتصم، به خلافترسید. محمدتقی تستری، رساله فی تواریخ النبی و الا´ل علیهمالسلام، ج۱، ص۴۴، قم ۱۴۲۳.
احتمالاً
نماز خواندن واثق بر جنازه آن حضرت، منشأ این اشتباه بوده است. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۳. آگاهیهایتاریخی درباره وقایع زندگی امامجواد علیهالسلام اندک است. افزون بر محدودیتهای سیاسی، که مانع نشر اخبار راجع به امامانمیشد، کوتاهیعمر آن حضرت نیز عامل مؤثری در نبود اخبار در منابع تاریخیاست. به علاوه، امام بیشتر عمر خود را در مدینه، دور از مرکز خلافت، به سر بنوبختی و از روی ردهاست. در سال۲۰۰،
رجاء بن ابیضحاک (از امرای مأمون) به دستور مأمون، امام رضا علیهالسلام را از مدینه به مرو فرستاد. طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۵۴۴، (بیروت). ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۱۹۴، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۱۹. به نوشته
بیهقی در
تاریخ بیهق ، علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، ج۱، ص۷۹، چاپاحمد بهمنیار، تهران۱۳۶۱ ش. امام جواد در ۲۰۲، برای زیارت پدرش، از راه بیهق به
طوس رفت. گزارش برخی منابع مبنی بر اینکه مأمون در همانسال
دختر خود، امحبیب، را به عقد امام رضا علیهالسلام و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امام جواد علیهالسلام در آورد، میتواند قرینهای بر درستی گزارش بیهقیباشد همچنین بنابر پارهای
روایات شیعی ، امامجواد، که در زمان شهادت پدرش در سال۲۰۳، در مدینه اقامت داشت، برای
غسل دادنِ
پدر و
اقامه نماز بر پیکر او، به
طوس رفت. ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۷۵۹ـ۷۶۲، قم۱۴۱۷. ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۵، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۸۱ ـ ۸۵، قم۱۴۱۷.
ظاهراً امام سه بار به بغداد
سفر کردهاست. به نوشته
جعفر مرتضی عاملی (جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۶۵، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵. ، سفر نخست بلافاصله پس از ورود مأمون به بغداد در سال ۲۰۴ بوده که وی امامجواد علیهالسلام را از مدینه به بغداد فراخواندهاست. مؤید ایننظر، روایت نعیبی محمد بن طلحه نعیبی، مطالب السؤول فی مناقب الالرسول، ج۲، ص۱۴۱ـ۱۴۲، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیروت۱۴۲۰. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۸ـ ۳۸۹، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۴، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۳، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. مبنی بر حضور امام در بغداد در کودکی و گفتگوی آن حضرت با مأمون است.
گرچه درباره این روایت مناقشه شده، جعفر مرتضی عاملی جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۶۸ ـ ۷۵، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵. کوشیده است که آن را تأیید کند و به اشکالات آن پاسخ گوید. شاهد دیگر، گزارش شیخ مفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. از مراسم
ازدواج امام جواد علیه السلام در نه سالگی با امفضل است.
در دلائل الامامهدلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۱ـ ۳۹۵، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. نظیر همین گزارش آمده، ولی ذکر شده که امام شانزده ساله بوده، که ظاهراً اشتباه است علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. (که سن امام را در آن زمان ده ساله نوشته، و این با نقل شیخمفید تطبیقپذیر است). سفر دیگر امام به بغداد در سال۲۱۵ بودهاست.
هنگامی که مأمونعازم جنگ با روم بود، امامجواد علیهالسلام از مدینه به بغداد رسید. وی برای دیدن مأمون به شهر تکریت رفت و در آنجا، ام فضل، با اجازه مأمون، به امام پیوست. امام تا رسیدن موسم
حج در بغداد سکنا گزید، سپس با همسرش برای اعمالحج به
مکه رفت و از آنجا به منزلش در مدینه بازگشت.ابن ابیطاهر، کتاببغداد، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۳، چاپ محمد زاهد بن حسن کوثری، قاهره ۱۳۶۸/ ۱۹۴۹. طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۲۳، (بیروت). ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۴۱۷. آخرین بار، در اواخر
محرّم ۲۲۰،
معتصم عباسی امام را به بغداد فراخواند و وی به همراه امفضل به بغداد سفر کرد و تا هنگام وفات در آنجا اقامت داشتمحمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۹ـ ۲۹۵، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۸۸ ـ ۸۹. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۷۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
مأمون پس از
ولایتعهدی امامرضا علیهالسلام، دخترش امحبیب را بهعقد وی و دختر دیگرش، امفضل، را به عقد امامجواد علیهالسلام درآورد طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۵۶۶، (بیروت). علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۲۴ـ۳۲۵، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
در اینکه ازدواج حضرت با امفضل، پیش یا پس از وفات امامرضا بوده، اختلاف هست. سبط ابن جوزی، تذکرهالخواص، ج۱، ص۳۲۱، بیروت۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در منابعشیعی گزارش مفصّلی وجود دارد که شیخمفید آن را در
الارشاد آوردهمحمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۱ـ ۲۸۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۱ـ۳۹۵، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. معلی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳ـ ۲۲۶، قم۱۳۸۲ ش. ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۱ـ۴۵۴، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. که مؤید
ازدواج امام پس از رحلت پدر است. بنابر این گزارش، مأمون به دلیل علاقه بسیارش به حضرتجواد علیهالسلام میخواست دختر خود، امفضل، را به ازدواج وی در آورد، اما عباسیان که از این امر ناخشنود بودند، به بهانه سن کم امام، مأمون را از این کار منع کردند. مأمون برای اقناع آنان پیشنهاد کرد حضرت را امتحان کنند. در روز امتحان، عباسیان
قاضی
یحیی بن اَکثم را حاضر کردند تا با امام بحث فقهی کند. مأمون بعد از غلبه امامجواد علیهالسلام بر یحیی بن اکثم، در همان مجلس دختر خود را به همسری او در آورد و مراسم بسیار باشکوهی برگزار نمود. در این مراسم، که ظاهراً در سال۲۰۴ بوده، فقط عقد ازدواجصورتگرفتهاست ولیامفضل را در ۲۱۵ به مدینه بردند. جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۷۹، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵.
ظاهراً رابطه امامجواد علیهالسلام با امفضل چندان گرم نبوده تا جایی که امفضل در نامهای به پدرش از
کنیز گرفتن امام شکایت کرده ولی مأمون به شکایت او توجه ننموده و او را از شکایت دوباره منعکردهاست. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. محمد بن حسن فتال نیشابوری ، روضه الواعظین، ج۱، ص۲۴۱، چاپ محمدمهدی خرسان، قم: منشوراتالرضی. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۲، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. پیشتر گفته شد که برخی دلیل مسموم شدن حضرت به دست امفضل را همینموضوع دانستهاند. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۵، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. امفضل، پس از وفات امام، به حرم معتصمعباسی پیوست. خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی ، ج۴، ص۸۹. ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء ابناء الزمان، ج۴، ص۱۷۵. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۵، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۷۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. حضرت از امفضل فرزند نداشت و فرزندان وی از امولدی به نام سمانه بودند.
در همه منابع از دو پسر امام به نامهای
علیالهادی (امامدهم شیعیان) و
موسی مُبَرقَع یاد شده استمحمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۷، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۹۵، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۱۰۶، قم۱۴۱۷. که نسل امام از طریق این دو ادامه یافت.ابن عنبه، عمدهالطالب فی انساب آلابیطالب، ج۱، ص۲۴۲، چاپ مهدی رجائی، قم۱۳۸۳ ش. ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابن اء الائمه الاطهار، ج۲، قسم۲، ص۴۲۹، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش. در برخی کتابهای انساب، با اختلاف، پسران دیگری به امام نسبت داده شده است. علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۱۲۸، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم۱۴۰۹. محمد بن عمر فخررازی، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، ج۱، ص۷۸، چاپ مهدی رجائی، قم۱۴۰۹. ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابن اء الائمه الاطهار، ج۲، قسم۲، ص۴۲۹، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش. که در منابع کهن ذکری از آنان نیست. نامهای دختران گوناگون ذکر شده است؛ شیخمفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. فضل بن حسنطبرسی، اعلام الوری باعلامالهدی، ج۲، ص۱۰۶، قم۱۴۱۷. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. ، ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۷۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. از دو دختر وی به نامهای فاطمه و اَمامه یاد کردهاست، اما در دلائلالامامه دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۷، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۰، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. نام دخترانامام، خدیجه، حکیمه و امکلثوم ضبط شده است.
فخر رازی محمد بن عمر فخررازی، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، ج۱، ص۷۸، چاپ مهدی رجائی، قم۱۴۰۹. نامهای بهجت و بَریهه را نیز بر آنها افزوده و یادآور شده که از هیچیک از دختران نسلی نمانده است. ظاهراً مادر همگی فرزندان امام، سمانه بوده است.محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. ضامن بن شدقم، تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ابن اء الائمه الاطهار، ج۲، قسم۲، ص۴۲۹، چاپ کامل سلمان جبوری، تهران۱۳۷۸ ش.
در منابع، در باره اوصاف ظاهری امام روایاتی آوردهاند، اما بیش از همه، بر صفات و رفتارهای اخلاقی ایشان تأکید شدهاست؛ چنان که لقب جواد حاکی از آن است که آن حضرت اهل دهش و بخشش و به
سخاوت مشهور بود محمد بن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۵، ص۴۴۶، چاپ بشارعوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳. حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۲، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۷، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. ایشان در آغاز هر ماه
صدقه میداد، ابن طاووس، الدروع الواقیه، ج۱، ص۴۳، چاپجواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۴الف. با مردم به نیکی معاشرت و به ایشان
سلام میکرد، ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۲، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. برای رفع گرفتاریهای مردم نزد صاحبان مناصب
شفاعت میکرد، کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۱ـ ۱۱۲. از خطاها درمیگذشتدلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۴۰۱، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. و برای اصحابش
دعا میفرمود حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۶ـ ۳۰۷، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. . مردم نیز به او احتراممیگذاشتند و به او علاقهمند بودند کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۲. حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. .
امامجواد هر روز به
مسجدالنبی میرفت و به
پیامبراکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم سلام میکرد و به خانه
حضرت فاطمه سلاماللّهعلیها میرفت و نماز میخواند. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۳. وی علاقه شدیدی به نماز و دعا و به طور کلی
عبادت داشت، از جمله نماز ویژهای به آن حضرت منسوب است. سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، سلوه الحزین، ج۱، ص۸۹، المعروف به الدعوات، قم: مدرسه الامام المهدی. ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ج۱، ص۱۷۹، چاپجواد قیومیاصفهانی، مؤسسهالا´فاق، ۱۳۷۱ ش. علاقه وی به دعا و
مناجات از حجم زیاد
ادعیهای که از او نقل شده هویداست کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۵۷. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۳۴. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۴۷. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۶۰. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۱۶۷. مصباح المتهجد، ص۳۵۹، محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱. مصباح المتهجد، ص ۵۶۶ ـ ۵۶۷، محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص۶۷۶، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد،ص ۷۹۸، بیروت۱۴۱۱ /۱۹۹۱.
تعویذات
روزهای هفته سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، سلوه الحزین، ج۱، ص۹۹ـ ۱۰۵، المعروف به الدعوات، قم: مدرسه الامام المهدی. و
حرزهای مشهوری ابن طاووس، مهجالدعوات و منهجالعبادات، ص۵۲ ـ۶۰، قدم له و علق علیه حسیناعلمی، بیروت۱۴۱۴ب. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۵۴ـ۳۶۱. از امام نقل شده است.
ادله
امامت حضرتجواد علیهالسلام، همچون دیگر امامان،
نصوصعام کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۸۶ـ ۲۹۲. و
نصوص خاصی است که از پیامبر اکرم و امامان علیهمالسلام بخصوص امامرضا در این باب وارد شدهاست. در
منابع حدیثی شیعه احادیث و نصوص صریحی از قول امام رضا مبنی بر نصب امامجواد به عنوان امام پس از خود از طریق کسانی چون
علی بن جعفر ،
صفوان بن یحیی ،
معمر بن خالد ،
حسین بن یسار و کسانی دیگر که از اصحاب معتبر و
معتمد امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بودند نقل شده است. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۰ـ۳۲۳. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۴- ۲۸۰، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. از آنجا که حضرت رضا علیهالسلام خیلی دیر صاحب فرزند شده بودند، نگرانیهایی در میان شیعیان بروز کردهبود و حتی
گروه واقفه ، این امر را بهانه انکار امامت حضرت رضا قرار داده بودند. به همینسبب، ایشان پس از ولادت فرزندشان، اعلام کردند که این فرزند حق را از باطل جدا کرد کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۰ـ۳۲۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۴. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۷، قم۱۳۸۲ ش. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۹، قم۱۳۸۲ ش. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۷ـ ۲۷۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
پس از تولد امامجواد علیهالسلام، حضرترضا علیهالسلام به شیوههای گوناگون از جمله با نشان دادن مُهر امامت وی به یاران خود، و با ذکر اینکه مولودی با برکتتر از او زاده نشده چرا که شبههافکنی
جماعت واقفه را بی اثر کردهاست بر امامت وی پس از خود تأکید میکردند کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۱. مسعودی، ۱۴۱۴، ص۲۱۸؛. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۸ـ ۲۷۹، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. امامرضا شبهات راجع به خردسال بودن امامجواد برای احراز مقام امامت را هم که بیشتر از سوی واقفه مطرح میشد با مقایسه وی با
حضرتعیسی علیهالسلام رفع میکردند و توضیح میدادند که خردسالی مانع انتصاب به مقام امامت الاهی نمیشود کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۱ـ۳۲۲. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۲ـ۳۸۴. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰، قم۱۳۸۲ ش. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۶، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۷۹، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
شیخ مفید نوشته است که
حضرت رضا (علیه السلام) از
دنیا رفت و سراغ نداریم فرزندی از او مانده باشد جز پسر ارجمندش، ابوجعفر محمّد (علیه السلام) که پس از او
امامت را به دست گرفت. مصنّفات الشّیخ المفید، ج۱۱، ص۲۷۱.همچنین، از امام رضا (علیه السلام)
نقل کردهاند که به صراحت
فرزند گرامی خویش حضرت محمد تقی (علیه السلام) را به
وصایت و امامت خوانده است.
الاصول من الکافی، ج۱، ص۳۲۲. عیون اخبار الرّضا، ج۱، ص۲۲۷. افزون بر این، برتری
آشکار امام محمّد تقی (علیه السلام) بر مردم روزگار خویش
دلیلی دیگر بر
امامت او است.
با این همه پس از رحلت امامرضا علیهالسلام، در میان
شیعیان ، در آغاز امر در باب تعیین و قبول امام پس از ایشان اختلاف اندکی پیش آمد. طبری، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۸، (بیروت). منشأ عمده این اختلاف خردسالی امام جواد بود و حتی در این باره از خود امامجواد علیهالسلام سؤالکردند و حضرت حال خود را با
امامعلی علیهالسلام سنجیدند که آن حضرت در نه سالگی
اسلام آورد یا با
حضرت سلیمان مقایسه کردند که داوود او را در کودکی جانشین خویشکرد. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۴. تردید کنندگان اظهار میکردند که
بلوغ شرط امامت است و کودک قادر به درک مسائل دقیق
احکام و
عقاید که امت به آنها نیاز دارند نیستسعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۵، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۸۷ ـ ۸۸، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. محمد بن محمد مفید، الفصول المختاره من العیون و المحاسن، ص ۲۵۶، بیروت۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
در برابر، معتقدان به امامت امامجواد علیهالسلام چنین استدلالمیکردند که امامان،
برهان
خدا و
حجت او بر روی
زمیناند و نباید سن آنها را ملاک قرار داد. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۵ـ۹۶، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش.
درباره البته، این عده در باره کیفیت و منشأ
علم امام چند نظر داشتند. عدهای گفتند او از پدرش تعلیم گرفتهاست. عدهای دیگر، شروع بالفعل امامت را به پس از بلوغ موکولکردند و معتقد شدند که امام، پس از بلوغ، از طرق مختلف، مثلاً
الهام و
رؤیا ، به علوم امامت دست خواهد یافت، گرچه پیش از بلوغ همامامت حق اوست، چرا که نصامامرضا علیهالسلام بر امامت آن حضرت قرار گرفته و او تنها
فرزند امام است. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۷، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. برخی نیز بر آنبودند که اطاعت از
اوامر و
نواهی امام پیش از بلوغ
واجب نیستو باید کسیاز آگاهان به علوم
دین و صلاح امت، تولی امر را به عهده گیرد تا امام به شرایط لازم دست یابد. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۷ـ ۹۸، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. علی بن اسماعیلاشعری، کتابمقالاتالاسلامیین و اختلافالمصلّین، ج۱، ص۳۱، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن۱۴۰۰/ ۱۹۸۰. به عقیده این گروه، منشأ علم امام پس از بلوغ،
الهام و شیوههای نامتداول نیست، بلکه کتب و میراث به جای مانده از پدران وی است. حتی برخی برای رفع مشکل نداشتنِ علم، گمان کردند که برای امامان قیاس رواست، چه ایشان از خطا و اشتباه مصوناند. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۸، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۰، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶.
به عقیده جمعی دیگر، برخورداری امام از
علم الاهی با خردسالی او منافاتی ندارد، زیرا وی حجت خداست و همه اسباب و عواملطبیعی برای وی فراهم است و در اینباره به برخی از انبیایپیشین، نظیر
یحیی ،
عیسی ،
یوسف و
سلیمان علیهمالسلام، استناد میکردند، که بر این اساسعلم میتواند به طور لدنی در حجتخدا وجود داشتهباشد، گرچه به بلوغ نرسیدهباشد. سعد بن عبداللّهاشعری، کتاب المقالات و الفرق، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران۱۳۴۱ش. حسن بن موسینوبختی، فرقالشیعه، ج۱، ص۹۰، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف۱۳۵۵/۱۹۳۶. شیعیان با اینکه به مسئله امامت از جنبه الاهی آن مینگریستند و به همیندلیل، سن کمِ امام در عقیده آنان خللی وارد نمیکرد، اصرار داشتند تا این وجهه الاهی در علم و دانشامام بروز یابد؛ ازاینرو، با طرح پرسشهایی، امام را میآزمودند رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۷۴، قم۱۳۸۴ ش. که به امتحان وی در
موسم حج توسط فقهای اصحاب انجامید دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۸۸ ـ۳۹۰، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۱، قم۱۳۸۲ ش. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۱۰۹، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰. به جز این، در مواضع و فرصتهایگوناگون، از امامجواد علیهالسلام پرسشهای بسیاری کردهاند و آن حضرت، با وجود خردسالی، به تمام آنها پاسخ داده است. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۶. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۲ـ۳۸۳، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۱۰۲، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
اختلافها و تردیدهای مذکور، هیچگاه به بحران در جامعه
شیعه نینجامید. حسینمدرسی طباطبائی، مکتب در فرآیند تکامل: نظری بر نظور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ج۱، ص۸۸، ترجمه هاشمایزدپناه، نیوجرسی۱۳۷۵ ش. مشکلات نظری مطرحشده پس از وفات امامرضا علیهالسلام هم به زودی پاسخهای مناسب خود را یافت و تقریباً همه پیروان
تشیع ، امامت امامجواد علیهالسلام را پذیرفتند، حسینمدرسی طباطبائی، مکتب در فرآیند تکامل: نظری بر نظور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ج۱، ص۸۹، ترجمه هاشمایزدپناه، نیوجرسی۱۳۷۵ ش. جعفرمرتضیعاملی، الحیاه السیاسیه للامامالجواد علیهالسلام: نبذه یسیره، ج۱، ص۲۶، بیروت۱۴۰۵/۱۹۸۵. گر چه گروههایی مثل
زیدیه و
اسماعیلیه ، گاهی امامت امام جواد در کودکی را مایه
طعن قرار دادند قاسم بن ابراهیم رسی، الرد علی الرافضه، ج۱، ص۹۹، چاپ حنفیعبداللّه، قاهره۱۴۲۰/۲۰۰۰. یمنی، ص ۲۵۲ـ۲۵۳).
امام جواد (علیه السلام) نخستین تن از دوازده
امام شیعه بود که در
خردسالی به امامت رسید. پس از ایشان،
امام هادی (علیه السلام) و
امام مهدی (علیه السلام) نیز در خردسالی به امامت رسیدند. برخی این موضوع را به عنوان
شبهه مطرح ساخته و کوشیدهاند مسئله امامت ایشان را به
ابهام کشانند.
هر چند در
تاریخ بشر، کسانی را میتوان یافت که در
کودکی از
نبوغ ذاتی فوق العادهای بهرهمند بودهاند و بدین روی، نمیتوان
خردسالی امام (علیه السلام) را
دلیلی بر
ردّ امامت ایشان به شمار آورد، امّا
شیعیان دلایلی دیگر نیز بر این افزودهاند:
۱.
ایمان به
خدا مستلزم آن است که
آدمی به این نیز ایمان آوَرَد که همه
افعال خداوند از روی
مصلحت است و باید بی چون و چرا به آن تن در داد.
خداوند،
قادر و
حکیم است و بنابر مصلحت،
بنده برگزیده خویش را در خردسالی به امامت رسانده است و این هیچ
تناقضی در پی ندارد و امر محالی با خود نمیآورد.
۲. بنابر
نصّ قرآن،
حضرت عیسی (علیه السلام) و
یحیی (علیه السلام) در خردسالی به
نبوّت رسیدهاند.
مریم/سوره۱۹، آیه۱۲- ۳۰. ۳.در
تاریخ اسلام، نمونههایی در دست است که مسئولیّتهایی بزرگ و کارهایی سترگ به خردسالان سپرده شده است؛ مانند
بیعت امام علی (علیه السلام) با
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)در کودکی، نقش داشتن
امام حسن (علیه السلام) و
امام حسین (علیه السلام) در ماجرای
مباهله و نیز
گواهی آنان در ماجرای
فدک نزد
خلیفه اوّل.
۴.امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی،
ذهن مسلمانان را برای پذیرفتن امامت
حضرت مهدی (علیه السلام) و
غیبت ایشان در خردسالی آماده ساخت.
۵.چنان که از تاریخ نیز بر میآید،
امامت حضرت جواد (علیه السلام) در خردسالی
آزمایشی سخت برای
شیعیان بود تا
مؤمنان راستین خویش را نشان دهند و به مقامی والاتر رسند. در این ماجرا، برخی کسان- که
سست ایمان و
مردّد بودند- از راه به در رفتند و بازشناخته گشتند. الملل و النّحل، ج۱، ص۱۶۹.
در
منابع شیعی ، برخی
کرامات و
امور خارقالعاده به امامجواد علیهالسلام نسبت داده شده است، از جمله سخن گفتن در هنگامولادت، دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۸۳ـ۳۸۴، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۴، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم.
طیالارض از مدینه به خراسان برای مراسم تجهیز امامرضا علیهالسلام علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۱۵ـ ۲۱۶، قم۱۳۸۲ ش. ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۲ـ ۲۴۵، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ ش. شفا دادن بیماران کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۸۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۸۶ـ ۳۸۷، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. استجابت دعاهای او برای یاران و علیه دشمنانش، کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۶. محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی، ج۱، ص۱۹۱، چاپ حسناستاد ولی و علیاکبر غفاری، قم۱۴۰۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۱، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. اطلاع دادن از باطن و اسرار درونی افراد کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۳. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. حسین بن حمدانخصیبی، الهدایهالکبری، ج۱، ص۳۰۳، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۸۳، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۶۸، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). خبر دادن از رویدادهایآینده ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۵، چاپ مهدیلاجوردی، قم۱۳۶۳ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۸۱ ، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. ؛ ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۵۱۸، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲. و آگاهی از زمان شهادت خود. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۳. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۵۳، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. این کرامات و، به ویژه اظهاراتی که نشانه علم غیرمتعارف آن حضرت بود، حتیدر دل مخالفان و منکران آن حضرت تأثیر میگذاشت، به طوری که امامت او را تصدیق میکردند. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۴۰۱ـ ۴۰۳، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۵. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۹۱ـ۲۹۳، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۵۱۸، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
خلفای عباسی از زمان امامت امامموسی کاظم علیهالسلام بر آن شدند برای جلوگیری از شورشها و قیامهای
علویان و وابستگان ائمه، فعالیتهای امامان شیعه را تحتنظر بگیرند. این سیاست به زندانیشدن و در نهایت شهادت
امامهفتم انجامید. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۳۴ـ ۳۹. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۳۸۴ـ۳۸۵، قم۱۳۸۴ ش. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۳۹۳ـ ۴۰۵، قم۱۳۸۴ ش. مأموندر باره امامرضا علیهالسلام سیاست دیگری در پیش گرفت.
او با انتصاب حضرت به
ولایتعهدی و تزویج دخترش به وی، بر آن بود تا ضمن تقویت رابطهاش با امام، در میان علویان، که بعضاً قصد قیام داشتند، شکاف بیندازد و امام را در کاخ&zwn/spanzwnj;الامامzwnj; انکار امامت
عقد او در آورد تا از اینطریق وی را تحتنظر بگیرد. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۲۸. این تصمیم چندانخوشایند عباسیان نبود و از بیم آنکه سرانجامِ مأمون با امامجواد علیهالسلام، به آنچه در مورد امامرضا رخ داد ختم شود، مأمون را از این کار برحذر داشتند. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۱، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. با این حال مأمون به امامجواد بسیار ابراز علاقه و او را تکریم و تعظیم میکرد. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج ۲، ص۲۸۱، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج ۲، ص ۲۸۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ۲۸۸، محمد بن محمد مفید، ج ۲، ص۲۸۱، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
">۲۴ - tag dark_tagzwnj;، اصول کافی، ج/spanخلفای j; عباسیان محصور کند. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۲۸. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۲. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۴. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۶، قم۱۳۸۴ ش. وی همین سیاست را در مورد امامجواد ادامه داد و امفضل را به عقد او در آورد تا از اینطریق وی را تحتنظر بگیرد. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۲۸. این تصمیم چندانخوشایند عباسیان نبود و از بیم آنکه سرانجامِ مأمون با امامجواد علیهالسلام، به آنچه در مورد امامرضا رخ داد ختم شود، مأمون را از این کار برحذر داشتند. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۱، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. با این حال مأمون به امامجواد بسیار ابراز علاقه و او را تکریم و تعظیم میکرد. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج ۲، ص۲۸۱، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج ۲، ص ۲۸۸، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ۲۸۸، محمد بن محمد مفید، ج ۲، ص۲۸۱، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[ویرایش]
سازمان وکالت
امام صادق علیهالسلام، ائمه از شیعیان خود وجوهشرعی و هدایای مالیمیپذیرفتند، محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۱۲. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۷۸، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰. سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۷۷، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ولی امامصادق کسی را وکیل در اخذ اموال نکردهبود. نظام وکالت را امامکاظم علیهالسلام بنیان گذاشت. وکلای امام در شهرهای مختلف زندگی میکردند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۴۶ـ۴۴۷، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۵۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۷ ـ ۵۹۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. حضرترضا علیهالسلام تشکیلات منظمی را که پدرش بنا نهاده بود حفظ کرد و از جانب خود، در همه نقاط وکلایی گماشت. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. وکلای امامرضا نیز پس از امتحان حضرتجواد در موسمحج و پیبردن به حقانیت آن حضرت، فعالیت خویش را ادامه دادند.جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۵.
" name="_
از روزگار امام صادق علیهالسلام، ائمه از شیعیان خود وجوهشرعی و هدایای مالیمیپذیرفتند، محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۱۲. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۷۸، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰. سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۷۷، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ولی امامصادق کسی را وکیل در اخذ اموال نکردهبود. نظام وکالت را امامکاظم علیهالسلام بنیان گذاشت. وکلای امام در شهرهای مختلف زندگی میکردند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۴۶ـ۴۴۷، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۵۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۷ ـ ۵۹۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. حضرترضا علیهالسلام تشکیلات منظمی را که پدرش بنا نهاده بود حفظ کرد و از جانب خود، در همه نقاط وکلایی گماشت. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. وکلای امامرضا نیز پس از امتحان حضرتجواد در موسمحج و پیبردن به حقانیت آن حضرت، فعالیت خویش را ادامه دادند.جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۵.
">۲۵ -
از روزگار امام صادق علیهالسلام، ائمه از شیعیان خود وجوهشرعی و هدایای مالیمیپذیرفتند، محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۱۱۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵۱۲. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۷۸، نجف ۱۳۶۹/ ۱۹۵۰. سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۷۷، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ولی امامصادق کسی را وکیل در اخذ اموال نکردهبود. نظام وکالت را امامکاظم علیهالسلام بنیان گذاشت. وکلای امام در شهرهای مختلف زندگی میکردند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۴۶ـ۴۴۷، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۵۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۷ ـ ۵۹۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. حضرترضا علیهالسلام تشکیلات منظمی را که پدرش بنا نهاده بود حفظ کرد و از جانب خود، در همه نقاط وکلایی گماشت. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. وکلای امامرضا نیز پس از امتحان حضرتجواد در موسمحج و پیبردن به حقانیت آن حضرت، فعالیت خویش را ادامه دادند.جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۵.
[امام صادق_علیهالسلام،_ائمه_از_شیعیان_خود_وجوهشرعی_و_هدایای__مالیمیپذیرفتند،_محمد_بن_حسن_صفار_قمی،_بصائر_الدرجات_الکبری_فی_فضائل_آلمحمد_(ع)،_ج۱،_ص۱۱۹،_چاپ_محسن_کوچه_باغی_تبریزی،_تهران_۱۳۶۲_ش._کلینی،_اصول_کافی،_ج۲،_ص۵۱۲._حسین_بن_عبدالوهاب،_عیون_المعجزات،_ج۱،_ص۷۸،_نجف_۱۳۶۹/_۱۹۵۰._سعید_بن_هبهاللّه_قطبراوندی،_الخرائج_و_الجرائح،_ج۲،_ص۷۷۷،_قم:_مؤسسه_الامامالمهدی_(ع)._ولی_امامصادق_کسی_را_وکیل_در_اخذ_اموال_نکردهبود._نظام وکالت_را_امامکاظم_علیهالسلام_بنیان_گذاشت._وکلای_امام_در_شهرهای_مختلف_زندگی_میکردند._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۴۴۶ـ۴۴۷،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۴۵۹،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۹۷_ـ_۵۹۸،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._حضرترضا_علیهالسلام_تشکیلات_منظمی_را_که_پدرش_بنا_نهاده_بود_حفظ_کرد_و_از_جانب_خود،_در_همه_نقاط_وکلایی_گماشت._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۰۶،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._احمد_بن_علی_نجاشی،_فهرست_اسماء_مصنّفی_الشیعه_المشتهر_ب_رجال_النجاشی،_ج۱،_ص۱۹۷،_چاپ_موسی_شبیری_زنجانی،_قم۱۴۰۷._احمد_بن_علی_نجاشی،_فهرست_اسماء_مصنّفی_الشیعه_المشتهر_ب_رجال_النجاشی،_ج۱،_ص۴۴۷،_چاپ_موسی_شبیری_زنجانی،_قم۱۴۰۷._وکلای_امامرضا_نیز_پس_از_امتحان_حضرتجواد_در_موسمحج_و_پیبردن_به_حقانیت_آن_حضرت،_فعالیت_خویش_را_ادامه_دادند.جاسم_حسین،_تاریخ_سیاسی_غیبت_امام_دوازدهم،_ج۱،_ص۴۵._" title="ویرایش">ویرایش]
برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد
شیعیان امامی که در سراسر بلاد اسلامی پراکندهبودند، رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۴، قم۱۳۸۴ ش. به جز در ایام حج، که مستقیماً با امامجواد ملاقات میکردند، از طریق وکلای وی در شهرها با او ارتباط داشتند که برخی از آنها عبارتاند بودند از علی بن مَهْزیار در اهواز ، احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. ابراهیم بن محمد همدانی در همدان ، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱ـ۶۱۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. یحیی بن ابیعمران در ری سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۶۹، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۷، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. یونس بن عبدالرحمان و ابوعمرو حَذّاء در بصره ، کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۱۶. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۸۷ـ ۴۸۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. علی بن حسان واسطی در بغداد علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. علی بن اسباط در مصر، کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۴. ص فوان بن یحیی در کوفه ، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. صالح بن محمد بن سهل و زکری ابن آدم در قم . کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۸. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۳، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمدرضا جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهمالسلام)، ج۱، ص۴۷ـ۳۴۱، قم۱۳۸۲ ش. حضرت جواد علیهالسلام علاوه بر وکلای ثابت و مقیم، گاه نمایندگانی ویژه به شهرها میفرستاد تا وجوه شرعی و نیز مبالغی را که نزد وکلای مقیم بود، جمعآوریکنند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. پارهای از شیعیان امام اجازه یافتند به دستگاهخلافت وارد شوند و برخی از آنان حتی به مقامات بالا رسیدند، جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۶. از جمله محمد بن اسماعیل بن بَزِیع ، وزیر بود. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۳۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۱۱. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۵۸، چاپ حسن موسویخرسان، نجف ۱۳۷۵ ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش. همگی این موارد از فعالیتهای مخفی سازمان وکالت، به منظور هدایت امور مالی و مذهبی شیعه امامیه بود.
" name="_
شیعیان امامی که در سراسر بلاد اسلامی پراکندهبودند، رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۴، قم۱۳۸۴ ش. به جز در ایام حج، که مستقیماً با امامجواد ملاقات میکردند، از طریق وکلای وی در شهرها با او ارتباط داشتند که برخی از آنها عبارتاند بودند از علی بن مَهْزیار در اهواز ، احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. ابراهیم بن محمد همدانی در همدان ، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱ـ۶۱۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. یحیی بن ابیعمران در ری سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۶۹، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۷، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. یونس بن عبدالرحمان و ابوعمرو حَذّاء در بصره ، کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۱۶. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۸۷ـ ۴۸۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. علی بن حسان واسطی در بغداد علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. علی بن اسباط در مصر، کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۴. ص فوان بن یحیی در کوفه ، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. صالح بن محمد بن سهل و زکری ابن آدم در قم . کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۸. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۳، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمدرضا جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهمالسلام)، ج۱، ص۴۷ـ۳۴۱، قم۱۳۸۲ ش. حضرت جواد علیهالسلام علاوه بر وکلای ثابت و مقیم، گاه نمایندگانی ویژه به شهرها میفرستاد تا وجوه شرعی و نیز مبالغی را که نزد وکلای مقیم بود، جمعآوریکنند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. پارهای از شیعیان امام اجازه یافتند به دستگاهخلافت وارد شوند و برخی از آنان حتی به مقامات بالا رسیدند، جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۶. از جمله محمد بن اسماعیل بن بَزِیع ، وزیر بود. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۳۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۱۱. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۵۸، چاپ حسن موسویخرسان، نجف ۱۳۷۵ ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش. همگی این موارد از فعالیتهای مخفی سازمان وکالت، به منظور هدایت امور مالی و مذهبی شیعه امامیه بود.
">۲۶ -
شیعیان امامی که در سراسر بلاد اسلامی پراکندهبودند، رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۴، قم۱۳۸۴ ش. به جز در ایام حج، که مستقیماً با امامجواد ملاقات میکردند، از طریق وکلای وی در شهرها با او ارتباط داشتند که برخی از آنها عبارتاند بودند از علی بن مَهْزیار در اهواز ، احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. ابراهیم بن محمد همدانی در همدان ، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱ـ۶۱۲، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. یحیی بن ابیعمران در ری سعید بن هبهاللّه قطبراوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۶۹، قم: مؤسسه الامامالمهدی (ع). ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۹۷، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. یونس بن عبدالرحمان و ابوعمرو حَذّاء در بصره ، کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۱۶. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۸۷ـ ۴۸۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. علی بن حسان واسطی در بغداد علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. علی بن اسباط در مصر، کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۴. ص فوان بن یحیی در کوفه ، کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. صالح بن محمد بن سهل و زکری ابن آدم در قم . کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۴۸. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۰۳، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمدرضا جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهمالسلام)، ج۱، ص۴۷ـ۳۴۱، قم۱۳۸۲ ش. حضرت جواد علیهالسلام علاوه بر وکلای ثابت و مقیم، گاه نمایندگانی ویژه به شهرها میفرستاد تا وجوه شرعی و نیز مبالغی را که نزد وکلای مقیم بود، جمعآوریکنند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۹۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. پارهای از شیعیان امام اجازه یافتند به دستگاهخلافت وارد شوند و برخی از آنان حتی به مقامات بالا رسیدند، جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۶. از جمله محمد بن اسماعیل بن بَزِیع ، وزیر بود. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۳۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷. ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۱۱۱. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۵۸، چاپ حسن موسویخرسان، نجف ۱۳۷۵ ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش. همگی این موارد از فعالیتهای مخفی سازمان وکالت، به منظور هدایت امور مالی و مذهبی شیعه امامیه بود.
[شیعیان امامی _که_در_سراسر_بلاد_اسلامی_پراکندهبودند،_رسولجعفریان،_حیات_فکری_و_سیاسی_امامانشیعه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۴۹۲ـ۴۹۴،_قم۱۳۸۴_ش._به_جز_در_ایام_حج،_که_مستقیماً_با_امامجواد_ملاقات_میکردند،_از_طریق_وکلای_وی_در_شهرها_با_او_ارتباط_داشتند_که_برخی_از_آنها_عبارتاند_بودند_از_علی بن مَهْزیار_در_اهواز_،_احمد_بن_علی_نجاشی،_فهرست_اسماء_مصنّفی_الشیعه_المشتهر_ب_رجال_النجاشی،_ج۱،_ص۲۵۳،_چاپ_موسی_شبیری_زنجانی،_قم۱۴۰۷._ابراهیم بن محمد همدانی_در_همدان_،_کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۶۱۱ـ۶۱۲،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._یحیی بن ابیعمران_در_ری_سعید_بن_هبهاللّه_قطبراوندی،_الخرائج_و_الجرائح،_ج۲،_ص۶۶۹،_قم:_مؤسسه_الامامالمهدی_(ع).__ابن_شهرآشوب،_مناقب_آل_ابیطالب،_ج۴،_ص۳۹۷،_چاپهاشم_رسولی_محلاتی،_قم._یونس بن عبدالرحمان_و_ابوعمرو حَذّاء_در_بصره_،_کلینی،_اصول_کافی،_ج۵،_ص۳۱۶._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۴۸۷ـ_۴۸۸،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._علی بن حسان واسطی _در_بغداد_علی_بن_حسین_مسعودی_،_اثباتالوصیه_للامام_علی_بن_ابیطالب،_ج۱،_ص۲۲۳،_قم۱۳۸۲_ش._علی_بن_اسباط_در_مصر،_کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۴۹۴._ص_فوان بن یحیی_در_کوفه_،_کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۰۸،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._احمد_بن_علی_نجاشی،_فهرست_اسماء_مصنّفی_الشیعه_المشتهر_ب_رجال_النجاشی،_ج۱،_ص۱۹۷،_چاپ_موسی_شبیری_زنجانی،_قم۱۴۰۷._صالح بن محمد بن سهل _و_زکری ابن آدم _در_قم_._کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۵۴۸._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۰۳،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._محمدرضا_جباری،_سازمان_وکالت_و_نقش_آن_در_عصر_ائمه_(علیهمالسلام)،_ج۱،_ص۴۷ـ۳۴۱،_قم۱۳۸۲_ش._حضرت_جواد_علیهالسلام_علاوه_بر_وکلای_ثابت_و_مقیم،_گاه_نمایندگانی_ویژه_به_شهرها_میفرستاد_تا_وجوه_شرعی_و_نیز_مبالغی_را_که_نزد_وکلای_مقیم_بود،_جمعآوریکنند._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۹۶،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._پارهای_از_شیعیان_امام_اجازه_یافتند_به_دستگاهخلافت_وارد_شوند_و_برخی_از_آنان_حتی_به_مقامات_بالا_رسیدند،_جاسم_حسین،_تاریخ_سیاسی_غیبت_امام_دوازدهم،_ج۱،_ص۴۶._از_جمله_محمد بن اسماعیل بن بَزِیع_،_وزیر_بود._احمد_بن_علی_نجاشی،_فهرست_اسماء_مصنّفی_الشیعه_المشتهر_ب_رجال_النجاشی،_ج۱،_ص۳۳۱،_چاپ_موسی_شبیری_زنجانی،_قم۱۴۰۷._ابن_بسطام_(حسین_بن_بسطام)_و_ابن_بسطام_(عبداللّه_بن_بسطام)،_طب_الائمه_علیهمالسلام،_نجف)_۱۳۸۵_(،_چاپ_افستبیروت)._کلینی،_اصول_کافی،_ج۵،_ص۱۱۱._محمد_بن_حسن_طوسی،_الاستبصار،_ج۲،_ص۵۸،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_نجف_۱۳۷۵_ـ۱۳۷۶/_۱۹۵۶ـ۱۹۵۷،_چاپ_افست_تهران_۱۳۶۳_ش._همگی_این_موارد_از_فعالیتهای_مخفی_سازمان_وکالت،_به_منظور_هدایت_امور_مالی_و_مذهبی__شیعه امامیه_بود." title="ویرایش">ویرایش]
فعالیتهای سیاسی وکلای امام
امامیه درباره اقداماتنظامی سازمانوکالتسکوتکردهاند، اما جاسم حسین جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. قیام قم و سرکوب آن را ــ که به دستور مأمون در سال۲۱۰ صورت گرفت و در آن یحیی بن ابی عمران ، یکی از وکلای امامجواد علیهالسلام، به قتل رسید یزید بن محمد ازدی، تاریخ الموصل، ج۱، ص۳۶۸، چاپ علی حبیبه، قاهره۱۳۸۷/ ۱۹۶۷. ــ با فعالیتهای سیاسی وکلای امام مرتبط دانسته است.
به نظر او، جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. مأمون، که امامجواد را با این شورشها مرتبط میدانست، در ۲۱۵ او را از مدینه به بغداد فراخواند و از وی وی خواست با همسرش، امفضل که نزد پدر بود، به مدینه بازگردد. این ازدواج نه موجب حمایت حمایت امامیه از مأمونشد و نه قیامهای قم را متوقف ساخت. جعفر بن داوود قمی ، از رهبران این قیام که به مصر تبعید شده بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت و بار دیگر در قم قیام کرد و لشکر مأمون را شکستداد.
در ۲۱۷، عباسیان قیام وی را سرکوب و او را اعدامکردند، طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۲۶، (بیروت). طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۰، (بیروت). ابن اثیر، ج۶، ص ۴۲۲ ، الکامل فی التاریخ. اما از آن پس قیامهای مخفی علویان گستردهتر شد و معتصم، ناچار، امامجواد و محمد بن قاسم ، از نوادگان امامزینالعابدین علیهالسلام، را به بغداد فراخواند تا نقش آنان را در قیامهای پنهانی شیعی دریابد جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۷. علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
" name="_
مآخذ امامیه درباره اقداماتنظامی سازمانوکالتسکوتکردهاند، اما جاسم حسین جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. قیام قم و سرکوب آن را ــ که به دستور مأمون در سال۲۱۰ صورت گرفت و در آن یحیی بن ابی عمران ، یکی از وکلای امامجواد علیهالسلام، به قتل رسید یزید بن محمد ازدی، تاریخ الموصل، ج۱، ص۳۶۸، چاپ علی حبیبه، قاهره۱۳۸۷/ ۱۹۶۷. ــ با فعالیتهای سیاسی وکلای امام مرتبط دانسته است.
به نظر او، جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. مأمون، که امامجواد را با این شورشها مرتبط میدانست، در ۲۱۵ او را از مدینه به بغداد فراخواند و از وی وی خواست با همسرش، امفضل که نزد پدر بود، به مدینه بازگردد. این ازدواج نه موجب حمایت حمایت امامیه از مأمونشد و نه قیامهای قم را متوقف ساخت. جعفر بن داوود قمی ، از رهبران این قیام که به مصر تبعید شده بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت و بار دیگر در قم قیام کرد و لشکر مأمون را شکستداد.
در ۲۱۷، عباسیان قیام وی را سرکوب و او را اعدامکردند، طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۲۶، (بیروت). طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۰، (بیروت). ابن اثیر، ج۶، ص ۴۲۲ ، الکامل فی التاریخ. اما از آن پس قیامهای مخفی علویان گستردهتر شد و معتصم، ناچار، امامجواد و محمد بن قاسم ، از نوادگان امامزینالعابدین علیهالسلام، را به بغداد فراخواند تا نقش آنان را در قیامهای پنهانی شیعی دریابد جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۷. علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
">۲۷ -
مآخذ امامیه درباره اقداماتنظامی سازمانوکالتسکوتکردهاند، اما جاسم حسین جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. قیام قم و سرکوب آن را ــ که به دستور مأمون در سال۲۱۰ صورت گرفت و در آن یحیی بن ابی عمران ، یکی از وکلای امامجواد علیهالسلام، به قتل رسید یزید بن محمد ازدی، تاریخ الموصل، ج۱، ص۳۶۸، چاپ علی حبیبه، قاهره۱۳۸۷/ ۱۹۶۷. ــ با فعالیتهای سیاسی وکلای امام مرتبط دانسته است.
به نظر او، جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم. مأمون، که امامجواد را با این شورشها مرتبط میدانست، در ۲۱۵ او را از مدینه به بغداد فراخواند و از وی وی خواست با همسرش، امفضل که نزد پدر بود، به مدینه بازگردد. این ازدواج نه موجب حمایت حمایت امامیه از مأمونشد و نه قیامهای قم را متوقف ساخت. جعفر بن داوود قمی ، از رهبران این قیام که به مصر تبعید شده بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت و بار دیگر در قم قیام کرد و لشکر مأمون را شکستداد.
در ۲۱۷، عباسیان قیام وی را سرکوب و او را اعدامکردند، طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۲۶، (بیروت). طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۰، (بیروت). ابن اثیر، ج۶، ص ۴۲۲ ، الکامل فی التاریخ. اما از آن پس قیامهای مخفی علویان گستردهتر شد و معتصم، ناچار، امامجواد و محمد بن قاسم ، از نوادگان امامزینالعابدین علیهالسلام، را به بغداد فراخواند تا نقش آنان را در قیامهای پنهانی شیعی دریابد جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ج۱، ص۴۷. علی بن حسین مسعودی، مروجالذهب و معادنالجوهر، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰، چاپ شارلپلاّ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۷۹.
[امامیه_درباره_اقداماتنظامی_سازمانوکالتسکوتکردهاند،_اما_جاسم حسین_جاسم_حسین،_تاریخ_سیاسی_غیبت_امام_دوازدهم._قیام_قم_و_سرکوب_آن_را_ــ_که_به_دستور_مأمون_در_سال۲۱۰_صورت_گرفت_و_در_آن__یحیی بن ابی عمران_،_یکی_از_وکلای_امامجواد_علیهالسلام،_به_قتل_رسید_یزید_بن_محمد_ازدی،_تاریخ_الموصل،_ج۱،_ص۳۶۸،_چاپ_علی_حبیبه،_قاهره۱۳۸۷/_۱۹۶۷._ــ_با_فعالیتهای_سیاسی_وکلای_امام_مرتبط_دانسته_است.به_نظر_او،_جاسم_حسین،_تاریخ_سیاسی_غیبت_امام_دوازدهم._مأمون،_که_امامجواد_را_با_این_شورشها_مرتبط_میدانست،_در_۲۱۵_او_را_از_مدینه_به_بغداد_فراخواند_و_از_وی_وی_خواست_با_همسرش،_امفضل_که_نزد_پدر_بود،_به_مدینه__بازگردد._این_ازدواج_نه_موجب_حمایت_حمایت_امامیه_از_مأمونشد_و_نه_قیامهای_قم_را_متوقف_ساخت._جعفر بن داوود قمی_،_از_رهبران_این_قیام_که_به_مصر_تبعید_شده_بود،_در_۲۱۶_از_مصر_گریخت_و_بار_دیگر_در_قم_قیام_کرد_و_لشکر_مأمون_را_شکستداد.در_۲۱۷،_عباسیان_قیام_وی_را_سرکوب_و_او_را_اعدامکردند،_طبری،_تاریخ_طبری،_ج۸،_ص۶۲۶،_(بیروت)._طبری،_تاریخ_طبری،_ج۸،_ص۶۳۰،_(بیروت)._ابن_اثیر،_ج۶،_ص_۴۲۲_،_الکامل_فی_التاریخ._اما_از_آن_پس_قیامهای_مخفی_علویان_گستردهتر_شد_و_معتصم،_ناچار،_امامجواد_و_محمد بن قاسم_،_از_نوادگان__امامزینالعابدین_علیهالسلام،_را_به_بغداد_فراخواند_تا_نقش_آنان_را_در_قیامهای_پنهانی_شیعی_دریابد_جاسم_حسین،_تاریخ_سیاسی_غیبت_امام_دوازدهم،_ج۱،_ص۴۷._علی_بن_حسین_مسعودی،_مروجالذهب_و_معادنالجوهر،_ج۴،_ص۳۴۹ـ۳۵۰،_چاپ_شارلپلاّ،_بیروت_۱۹۶۵ـ۱۹۷۹._" title="ویرایش">ویرایش]
فعالیت وکلا در سالهای پایانی امامت امامجواد
مقام علمی امام
اهلسنّت ، بیش از دویست حدیث به آن حضرت منسوب است که نشان از مقام علمی و احاطه وی بر مسائل فقهی، تفسیری، اعتقادی و اخلاقی دارد. شرایط دشوار سیاسی باعث شد که حضرت مدتی امامت خود را پنهانکند دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۲۹۱، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. ؛ از اینرو، سادهترین راه ارتباط شیعیان با امام، نامه نگاریبود.
بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۹، قم۱۳۸۴ ش. شیعیان در نامههایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد.
در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۹. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۵. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۲۴. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۴۷. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۰- ۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۷۶، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۴، ص۸۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۵، ص۴۱۱، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۸، ص۵۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. موسوعه الامام الجواد ،موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۴۱۶ـ ۵۰۸، ۱۴۱۹. به جز پدر و پسر امام، نام و نشان شصتوسه تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده استکلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳۱. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۸. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۹۴. کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۶۳. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۴۲، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۷۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. و در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱، ۱۴۱۹.
" name="_
با اینکه امامجواد علیهالسلام در خردسالی به امامت رسید و مدت امامتش هم کوتاه بود، در منابع شیعی و شماری از منابع اهلسنّت ، بیش از دویست حدیث به آن حضرت منسوب است که نشان از مقام علمی و احاطه وی بر مسائل فقهی، تفسیری، اعتقادی و اخلاقی دارد. شرایط دشوار سیاسی باعث شد که حضرت مدتی امامت خود را پنهانکند دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۲۹۱، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. ؛ از اینرو، سادهترین راه ارتباط شیعیان با امام، نامه نگاریبود.
بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۹، قم۱۳۸۴ ش. شیعیان در نامههایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد.
در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۹. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۵. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۲۴. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۴۷. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۰- ۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۷۶، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۴، ص۸۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۵، ص۴۱۱، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۸، ص۵۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. موسوعه الامام الجواد ،موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۴۱۶ـ ۵۰۸، ۱۴۱۹. به جز پدر و پسر امام، نام و نشان شصتوسه تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده استکلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳۱. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۸. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۹۴. کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۶۳. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۴۲، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۷۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. و در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱، ۱۴۱۹.
">۲۹ -
با اینکه امامجواد علیهالسلام در خردسالی به امامت رسید و مدت امامتش هم کوتاه بود، در منابع شیعی و شماری از منابع اهلسنّت ، بیش از دویست حدیث به آن حضرت منسوب است که نشان از مقام علمی و احاطه وی بر مسائل فقهی، تفسیری، اعتقادی و اخلاقی دارد. شرایط دشوار سیاسی باعث شد که حضرت مدتی امامت خود را پنهانکند دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۲۹۱، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. علی بن حسین مسعودی ، اثباتالوصیه للامام علی بن ابیطالب، ج۱، ص۲۲۳، قم۱۳۸۲ ش. ؛ از اینرو، سادهترین راه ارتباط شیعیان با امام، نامه نگاریبود.
بسیاری از معارف و مطالبی که از آن حضرت باقی مانده، در نامههای وی به شیعیان مندرج است. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۹، قم۱۳۸۴ ش. شیعیان در نامههایشان سؤالات خود را، که بیشتر در مسائل فقهی بود، طرح میکردند و امام به آنان پاسخ میداد.
در اغلب موارد نام و نشان کسی که امام به او نامه نوشته، مشخص است. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۹. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۵. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۲۴. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۴۷. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۰- ۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۷۶، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۴، ص۸۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۵، ص۴۱۱، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۸، ص۵۷، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. موسوعه الامام الجواد ،موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۴۱۶ـ ۵۰۸، ۱۴۱۹. به جز پدر و پسر امام، نام و نشان شصتوسه تن از افرادی که حضرت با آنان مکاتبه داشته، از مجموع منابع حدیثی و رجالی گرد آمده است، البته برخی از نامهها در پاسخ به گروهی از شیعیان نگاشته شده استکلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳۱. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۹۸. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۳۹۴. کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۱۶۳. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۰۶، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۶۱۱، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۴۲، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۲۷۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. و در مواردی هم نویسنده نامه مشخص نیست. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۵۱۵ ـ ۵۲۱، ۱۴۱۹.
[اهلسنّت_،_بیش_از_دویست_حدیث_به_آن_حضرت_منسوب_است_که_نشان_از_مقام_علمی_و_احاطه_وی_بر_مسائل_فقهی،_تفسیری،_اعتقادی_و_اخلاقی_دارد._شرایط_دشوار_سیاسی_باعث_شد_که_حضرت_مدتی_امامت_خود_را_پنهانکند_دلائلالامامه،_منسوب_به_محمد_بن_جریر_طبری_آملی،_ج۱،_ص۲۹۱،_قم:_مؤسسه_البعثه،_۱۴۱۳._علی_بن_حسین_مسعودی_،_اثباتالوصیه_للامام_علی_بن_ابیطالب،_ج۱،_ص۲۲۳،_قم۱۳۸۲_ش._؛_از_اینرو،_سادهترین_راه_ارتباط_شیعیان_با_امام،_نامه_نگاریبود.بسیاری_از_معارف_و_مطالبی_که_از_آن_حضرت_باقی_مانده،_در_نامههای_وی_به_شیعیان_مندرج_است._رسولجعفریان،_حیات_فکری_و_سیاسی_امامانشیعه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۴۸۹،_قم۱۳۸۴_ش._شیعیان_در_نامههایشان_سؤالات_خود_را،_که_بیشتر_در_مسائل_فقهی_بود،_طرح_میکردند_و_امام_به_آنان_پاسخ_میداد.در_اغلب_موارد_نام_و_نشان_کسی_که_امام_به_او_نامه_نوشته،_مشخص_است._کلینی،_اصول_کافی،_ج۳،_ص۳۹۹._کلینی،_اصول_کافی،_ج۴،_ص۲۷۵._کلینی،_اصول_کافی،_ج۴،_ص۵۲۴._کلینی،_اصول_کافی،_ج۵،_ص۳۴۷._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۶۱۰-_۶۱۱،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۳،_ص۲۷۶،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۴،_ص۸۷،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۵،_ص۴۱۱،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۸،_ص۵۷،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._موسوعه الامام الجواد_،موسوعه_الامامالجواد_علیهالسلام،_قم:_مؤسسه_ولیالعصر_علیهالسلام_للدراساتالاسلامیه،_ج۲،_ص۴۱۶ـ_۵۰۸،_۱۴۱۹._به_جز_پدر_و_پسر_امام،_نام_و_نشان_شصتوسه_تن_از_افرادی_که_حضرت_با_آنان_مکاتبه_داشته،_از_مجموع_منابع حدیثی_و_رجالی__گرد_آمده_است،_البته_برخی_از_نامهها_در_پاسخ_به_گروهی_از_شیعیان_نگاشته_شده_استکلینی،_اصول_کافی،_ج۳،_ص۳۳۱._کلینی،_اصول_کافی،_ج۳،_ص۳۹۸._کلینی،_اصول_کافی،_ج۵،_ص۳۹۴._کلینی،_اصول_کافی،_ج۷،_ص۱۶۳._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۶۰۶،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۶۱۱،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۹،_ص۲۴۲،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۹،_ص۲۷۳،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._و_در_مواردی_هم_نویسنده_نامه_مشخص_نیست._موسوعه_الامامالجواد_علیهالسلام،_قم:_مؤسسه_ولیالعصر_علیهالسلام_للدراساتالاسلامیه،_ج۲،_ص۵۱۵_ـ_۵۲۱،_۱۴۱۹._" title="ویرایش">ویرایش]
تنوع روایتهای امام جواد
احادیث تفسیری منقول از حضرت
احادیث تفسیری است. این احادیث بیشتر صبغه فقهی محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۱۳. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۸۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. و کلامیکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۹۹. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۴. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۵۸، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۱۹۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۲۶۳، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دارند و گاه متضمن تأویل برخی از آیاتاند. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۵۲۰، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۴. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۳۴، ج۱، ص۱۶۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. محمدباقر موحدی ابطحی، مستدرک عوالمالعلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، ج۲۳، ص۱۶۲ـ۲۱۰، ج۲۳، قم ۱۴۱۳. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۲۱۹ـ۲۶۷، ۱۴۱۹.
" name="_
پارهای دیگر از احادیثِ منقول از حضرت، احادیث تفسیری است. این احادیث بیشتر صبغه فقهی محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۱۳. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۸۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. و کلامیکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۹۹. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۴. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۵۸، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۱۹۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۲۶۳، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دارند و گاه متضمن تأویل برخی از آیاتاند. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۵۲۰، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۴. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۳۴، ج۱، ص۱۶۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. محمدباقر موحدی ابطحی، مستدرک عوالمالعلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، ج۲۳، ص۱۶۲ـ۲۱۰، ج۲۳، قم ۱۴۱۳. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۲۱۹ـ۲۶۷، ۱۴۱۹.
">۳۱ -
پارهای دیگر از احادیثِ منقول از حضرت، احادیث تفسیری است. این احادیث بیشتر صبغه فقهی محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۱۳. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۹، ص۸۳، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰. و کلامیکلینی، اصول کافی، ج۱، ص۹۹. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۲. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۸۴. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۵۸، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۱۹۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. الاختصاص، منسوب به محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۲۶۳، چاپعلیاکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دارند و گاه متضمن تأویل برخی از آیاتاند. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، ج۱، ص۵۲۰، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، تهران ۱۳۶۲ ش. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۴. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۳۴، ج۱، ص۱۶۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴. محمدباقر موحدی ابطحی، مستدرک عوالمالعلوم و المعارف و الاحوال من الایات و الاخبار و الاقوال، ج۲۳، ص۱۶۲ـ۲۱۰، ج۲۳، قم ۱۴۱۳. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۲۱۹ـ۲۶۷، ۱۴۱۹.
[احادیث تفسیری_است._این_احادیث_بیشتر_صبغه_فقهی_محمد_بن_مسعود_عیاشی،_کتاب_التفسیر،_ج۱،_ص۳۱۹ـ۳۲۰،_چاپ_هاشم_رسولی_محلاتی،_قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱،_چاپ_افست_تهران._کلینی،_اصول_کافی،_ج۶،_ص۱۱۳._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۹،_ص۸۳،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._و_کلامیکلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۹۹._کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۲۴۲._کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۳۸۴._علی_بن_ابراهیم_قمی،_تفسیر_القمی،_ج۱،_ص۳۵۸،_چاپ_طیب_موسوی_جزائری،_قم_۱۴۰۴._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۱۹۹،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._الاختصاص،_منسوب_به_محمد_بن_محمد_مفید،_ج۱،_ص۲۶۳،_چاپعلیاکبر_غفاری،_قم:_جامعه_مدرسین_حوزه_علمیه_قم._دارند_و_گاه_متضمن_تأویل_برخی_از_آیاتاند._محمد_بن_حسن_صفار_قمی،_بصائر_الدرجات_الکبری_فی_فضائل_آلمحمد_(ع)،_ج۱،_ص۵۲۰،_چاپ_محسن_کوچه_باغی_تبریزی،_تهران_۱۳۶۲_ش._کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۲۴۸._کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۴۱۴._علی_بن_ابراهیم_قمی،_تفسیر_القمی،_ج۲،_ص۳۳۴،_ج۱،_ص۱۶۰،_چاپ_طیب_موسوی_جزائری،_قم_۱۴۰۴._محمدباقر_موحدی_ابطحی،_مستدرک_عوالمالعلوم_و_المعارف_و_الاحوال_من_الایات_و_الاخبار_و_الاقوال،_ج۲۳،_ص۱۶۲ـ۲۱۰،_ج۲۳،_قم_۱۴۱۳._موسوعه_الامامالجواد_علیهالسلام،_قم:_مؤسسه_ولیالعصر_علیهالسلام_للدراساتالاسلامیه،_ج۲،_ص۲۱۹ـ۲۶۷،_۱۴۱۹._" title="ویرایش">ویرایش]
مناظرات و احتجاجات امام
معتصم ، در اصل برای به چالشکشیدن مسئله علمالاهی ائمه علیهمالسلام، و در ظاهر به سبب علم دوستی و علاقه به امامان. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۲ـ۴۸۳، قم۱۳۸۴ ش.
در این میان مناظره امامجواد علیه السلام با یحیی بن اکثم در محضر مأمون، در باب حکم صید در حرم ، مشهور است. در این مناظره، امام نخست به طرح شقوق مسئله پرداخت که شگفتی و حیرت یحیی و شادمانی مأمون را در پیداشت. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۳ـ ۲۸۵، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ابن تیمیه ، ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج۱، ص۶۸ـ۷۲، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ضمن تمجید از امامجواد علیهالسلام، در صحت این گزارش تردید کرده و به نقد محتوایی آن پرداخته است. حسینیمیلانی علیحسینی میلانی، شرح منهاج الکرامه فی معرفهالامامه، ج۱، ص۲۰۸، قم۱۳۷۶ ش. نقد وی را نارسا و نابجا دانسته، زیرا نقد ابن تیمیه بر صورت مختصر این خبر، که علامهحلی در منهاجالکرامه حسن بن یوسف علامهحلّی، منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ج۱، ص۶۰ـ۶۲، چاپ عبدالرحیم مبارک، مشهد ۱۳۷۹ ش. روایت کرده، وارد است، اما در روایت کاملتری که شیخمفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۵ـ۲۸۷، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۱ـ ۳۹۲، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۳، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. نقل کرده، امام به خواهش مأمون، پاسخ یکایک فروضی را که خود مطرح کرده بود، داد و در ادامه از یحیی بن اکثم پرسشیکرد که یحیی در پاسخ آن درماند و امام خود به آن پاسخداد. احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۵ـ۲۴۹، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. مناظرهای دیگر در حضور معتصم در باره حد سارق رخ داد که پاسخ امام شگفتی همگان را برانگیخت. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. در این روایت آمده كه در نتیجه همین مناظره، معتصم تصمیم به مسموم كردن امام گرفت.
" name="_
بخش دیگری از احادیث روایت شده از آن حضرت، متضمن مناظرات و احتجاجات وی در مسائل فقهی و کلامیاست. امامجواد علیهالسلام از جانب دو گروه به مناظره خواندهشد: از سوی برخی شیعیان به دلیل خردسالیاش، و از سوی مأمون و معتصم ، در اصل برای به چالشکشیدن مسئله علمالاهی ائمه علیهمالسلام، و در ظاهر به سبب علم دوستی و علاقه به امامان. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۲ـ۴۸۳، قم۱۳۸۴ ش.
در این میان مناظره امامجواد علیه السلام با یحیی بن اکثم در محضر مأمون، در باب حکم صید در حرم ، مشهور است. در این مناظره، امام نخست به طرح شقوق مسئله پرداخت که شگفتی و حیرت یحیی و شادمانی مأمون را در پیداشت. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۳ـ ۲۸۵، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ابن تیمیه ، ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج۱، ص۶۸ـ۷۲، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ضمن تمجید از امامجواد علیهالسلام، در صحت این گزارش تردید کرده و به نقد محتوایی آن پرداخته است. حسینیمیلانی علیحسینی میلانی، شرح منهاج الکرامه فی معرفهالامامه، ج۱، ص۲۰۸، قم۱۳۷۶ ش. نقد وی را نارسا و نابجا دانسته، زیرا نقد ابن تیمیه بر صورت مختصر این خبر، که علامهحلی در منهاجالکرامه حسن بن یوسف علامهحلّی، منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ج۱، ص۶۰ـ۶۲، چاپ عبدالرحیم مبارک، مشهد ۱۳۷۹ ش. روایت کرده، وارد است، اما در روایت کاملتری که شیخمفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۵ـ۲۸۷، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۱ـ ۳۹۲، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۳، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. نقل کرده، امام به خواهش مأمون، پاسخ یکایک فروضی را که خود مطرح کرده بود، داد و در ادامه از یحیی بن اکثم پرسشیکرد که یحیی در پاسخ آن درماند و امام خود به آن پاسخداد. احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۵ـ۲۴۹، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. مناظرهای دیگر در حضور معتصم در باره حد سارق رخ داد که پاسخ امام شگفتی همگان را برانگیخت. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. در این روایت آمده كه در نتیجه همین مناظره، معتصم تصمیم به مسموم كردن امام گرفت.
">۳۲ -
بخش دیگری از احادیث روایت شده از آن حضرت، متضمن مناظرات و احتجاجات وی در مسائل فقهی و کلامیاست. امامجواد علیهالسلام از جانب دو گروه به مناظره خواندهشد: از سوی برخی شیعیان به دلیل خردسالیاش، و از سوی مأمون و معتصم ، در اصل برای به چالشکشیدن مسئله علمالاهی ائمه علیهمالسلام، و در ظاهر به سبب علم دوستی و علاقه به امامان. رسولجعفریان، حیات فکری و سیاسی امامانشیعه علیهمالسلام، ج۱، ص۴۸۲ـ۴۸۳، قم۱۳۸۴ ش.
در این میان مناظره امامجواد علیه السلام با یحیی بن اکثم در محضر مأمون، در باب حکم صید در حرم ، مشهور است. در این مناظره، امام نخست به طرح شقوق مسئله پرداخت که شگفتی و حیرت یحیی و شادمانی مأمون را در پیداشت. محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۳ـ ۲۸۵، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. ابن تیمیه ، ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج۱، ص۶۸ـ۷۲، چاپ محمدرشاد سالم، حجاز ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ضمن تمجید از امامجواد علیهالسلام، در صحت این گزارش تردید کرده و به نقد محتوایی آن پرداخته است. حسینیمیلانی علیحسینی میلانی، شرح منهاج الکرامه فی معرفهالامامه، ج۱، ص۲۰۸، قم۱۳۷۶ ش. نقد وی را نارسا و نابجا دانسته، زیرا نقد ابن تیمیه بر صورت مختصر این خبر، که علامهحلی در منهاجالکرامه حسن بن یوسف علامهحلّی، منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ج۱، ص۶۰ـ۶۲، چاپ عبدالرحیم مبارک، مشهد ۱۳۷۹ ش. روایت کرده، وارد است، اما در روایت کاملتری که شیخمفید محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حججاللّه علی العباد، ج۲، ص۲۸۵ـ۲۸۷، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳. دلائلالامامه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، ج۱، ص۳۹۱ـ ۳۹۲، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳. احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۲ـ۲۴۳، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. نقل کرده، امام به خواهش مأمون، پاسخ یکایک فروضی را که خود مطرح کرده بود، داد و در ادامه از یحیی بن اکثم پرسشیکرد که یحیی در پاسخ آن درماند و امام خود به آن پاسخداد. احمد بن علیطبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۴۵ـ۲۴۹، چاپ محمدباقر موسویخرسان، نجف۱۳۸۶/ ۱۹۶۶ چاپ افست قم. مناظرهای دیگر در حضور معتصم در باره حد سارق رخ داد که پاسخ امام شگفتی همگان را برانگیخت. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. در این روایت آمده كه در نتیجه همین مناظره، معتصم تصمیم به مسموم كردن امام گرفت.
[معتصم_،_در_اصل_برای_به_چالشکشیدن_مسئله_علمالاهی__ائمه_علیهمالسلام،_و_در_ظاهر_به_سبب_علم_دوستی_و_علاقه_به_امامان._رسولجعفریان،_حیات_فکری_و_سیاسی_امامانشیعه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۴۸۲ـ۴۸۳،_قم۱۳۸۴_ش._در_این_میان_مناظره_امامجواد_علیه_السلام_با_یحیی_بن_اکثم_در_محضر_مأمون،_در_باب_حکم_صید_در_حرم_،_مشهور_است._در_این_مناظره،_امام_نخست_به_طرح_شقوق_مسئله_پرداخت_که_شگفتی_و_حیرت_یحیی_و_شادمانی_مأمون_را_در_پیداشت._محمد_بن_محمد_مفید،_الارشاد_فی_معرفه_حججاللّه_علی_العباد،_ج۲،_ص۲۸۳ـ_۲۸۵،_بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳._ابن تیمیه_،_ابن_تیمیه،_منهاج_السنه_النبویه،_ج۱،_ص۶۸ـ۷۲،_چاپ_محمدرشاد_سالم،_حجاز_۱۴۰۶/۱۹۸۶._ضمن_تمجید_از_امامجواد_علیهالسلام،_در_صحت_این_گزارش_تردید_کرده_و_به_نقد_محتوایی_آن_پرداخته_است._حسینیمیلانی_علیحسینی_میلانی،_شرح_منهاج_الکرامه_فی_معرفهالامامه،_ج۱،_ص۲۰۸،_قم۱۳۷۶_ش._نقد_وی_را_نارسا_و_نابجا_دانسته،_زیرا_نقد_ابن_تیمیه_بر_صورت_مختصر_این_خبر،_که_علامهحلی_در_منهاجالکرامه_حسن_بن_یوسف_علامهحلّی،_منهاج_الکرامه_فی_معرفه_الامامه،_ج۱،_ص۶۰ـ۶۲،_چاپ_عبدالرحیم_مبارک،_مشهد_۱۳۷۹_ش._روایت_کرده،_وارد_است،_اما_در_روایت_کاملتری_که__شیخمفید_محمد_بن_محمد_مفید،_الارشاد_فی_معرفه_حججاللّه_علی_العباد،_ج۲،_ص۲۸۵ـ۲۸۷،_بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۳._دلائلالامامه،_منسوب_به_محمد_بن_جریر_طبری_آملی،_ج۱،_ص۳۹۱ـ_۳۹۲،_قم:_مؤسسه_البعثه،_۱۴۱۳._احمد_بن_علیطبرسی،_الاحتجاج،_ج۲،_ص۲۴۲ـ۲۴۳،_چاپ_محمدباقر_موسویخرسان،_نجف۱۳۸۶/_۱۹۶۶_چاپ_افست_قم._نقل_کرده،_امام_به_خواهش_مأمون،_پاسخ_یکایک_فروضی_را_که_خود_مطرح_کرده_بود،_داد_و_در_ادامه_از_یحیی بن اکثم _پرسشیکرد_که_یحیی_در_پاسخ_آن_درماند_و_امام_خود_به_آن_پاسخداد._احمد_بن_علیطبرسی،_الاحتجاج،_ج۲،_ص۲۴۵ـ۲۴۹،_چاپ_محمدباقر_موسویخرسان،_نجف۱۳۸۶/_۱۹۶۶_چاپ_افست_قم._مناظرهای_دیگر_در_حضور_معتصم_در_باره_حد_سارق_رخ_داد_که_پاسخ_امام_شگفتی_همگان_را_برانگیخت._محمد_بن_مسعود_عیاشی،_کتاب_التفسیر،_ج۱،_ص۳۱۹ـ۳۲۰،_چاپ_هاشم_رسولی_محلاتی،_قم۱۳۸۰ـ۱۳۸۱،_چاپ_افست_تهران._در_این_روایت_آمده_كه_در_نتیجه_همین_مناظره،_معتصم_تصمیم_به_مسموم_كردن_امام_گرفت." title="ویرایش">ویرایش]
موعظههای اخلاقی حضرت
موعظههای اخلاقی و کلمات قصار حکمتآمیزِ آن حضرت در منابع حدیث و ادب ذکر شده است. ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۵ـ ۴۵۷، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۷، قم ۱۴۰۸. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۶ـ ۱۴۰، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰، قم ۱۴۰۸.
پارهای از کلمات حکمتآمیز وی در کتاب ادبی التذکرهالحمدونیه ابن حمدون ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۱۱۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۳۷۱ـ۳۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۲، ص۱۸۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. نیز نقل شده است. موضوع این سخنانعمدتاً اخلاقیاست، از قبیل تقوا ، علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. اخلاص ، کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۶۱. توکل ، محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸. شکر نعمت ، حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۷، قم ۱۴۰۸. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۹، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. توبه ، ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۶، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. توصیه به کسب دانش ، علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. پرهیز از رذایلی چون پیروی از هوای نفس علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۸، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. و نفاق. محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۳۲۹ـ ۳۸۱، ۱۴۱۹.
پارهای احادیث طبی نیز در علاج برخی بیماریها از امام نقل شده است. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۰۷. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۱۲. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۶۸. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۵۲۲. کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۶۵. ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۷۰، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۸۹، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
" name="_
موعظههای اخلاقی و کلمات قصار حکمتآمیزِ آن حضرت در منابع حدیث و ادب ذکر شده است. ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۵ـ ۴۵۷، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۷، قم ۱۴۰۸. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۶ـ ۱۴۰، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰، قم ۱۴۰۸.
پارهای از کلمات حکمتآمیز وی در کتاب ادبی التذکرهالحمدونیه ابن حمدون ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۱۱۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۳۷۱ـ۳۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۲، ص۱۸۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. نیز نقل شده است. موضوع این سخنانعمدتاً اخلاقیاست، از قبیل تقوا ، علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. اخلاص ، کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۶۱. توکل ، محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸. شکر نعمت ، حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۷، قم ۱۴۰۸. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۹، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. توبه ، ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۶، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. توصیه به کسب دانش ، علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. پرهیز از رذایلی چون پیروی از هوای نفس علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۸، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. و نفاق. محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۳۲۹ـ ۳۸۱، ۱۴۱۹.
پارهای احادیث طبی نیز در علاج برخی بیماریها از امام نقل شده است. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۰۷. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۱۲. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۶۸. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۵۲۲. کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۶۵. ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۷۰، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۸۹، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
">۳۳ -
موعظههای اخلاقی و کلمات قصار حکمتآمیزِ آن حضرت در منابع حدیث و ادب ذکر شده است. ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۵ـ ۴۵۷، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۷، قم ۱۴۰۸. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۶ـ ۱۴۰، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰، قم ۱۴۰۸.
پارهای از کلمات حکمتآمیز وی در کتاب ادبی التذکرهالحمدونیه ابن حمدون ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۱۱۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۱، ص۳۷۱ـ۳۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. ابن حمدون، التذکرهالحمدونیه، ج۲، ص۱۸۰، چاپ احسان عباس، بیروت۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴. نیز نقل شده است. موضوع این سخنانعمدتاً اخلاقیاست، از قبیل تقوا ، علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. اخلاص ، کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۲۶۱. توکل ، محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸. شکر نعمت ، حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ج۱، ص۱۳۷، قم ۱۴۰۸. علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۹، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. توبه ، ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول، ج۱، ص۴۵۶، چاپعلیاکبر غفاری، قم۱۳۶۳ ش. توصیه به کسب دانش ، علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۷، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. پرهیز از رذایلی چون پیروی از هوای نفس علی بن عیسیبهاءالدیناربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج۳، ص۱۳۸، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. و نفاق. محمد بن حسن دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ج۱، ص۳۰۹، قم ۱۴۰۸. موسوعه الامامالجواد علیهالسلام، قم: مؤسسه ولیالعصر علیهالسلام للدراساتالاسلامیه، ج۲، ص۳۲۹ـ ۳۸۱، ۱۴۱۹.
پارهای احادیث طبی نیز در علاج برخی بیماریها از امام نقل شده است. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۰۷. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۱۲. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۳۶۸. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۵۲۲. کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۶۵. ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۷۰، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۸۹، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت). ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، نجف) ۱۳۸۵ (، چاپ افستبیروت).
[موعظههای اخلاقی__و_کلمات قصار_حکمتآمیزِ_آن_حضرت_در_منابع__حدیث__و_ادب__ذکر_شده_است._ابن_شعبه،_تحف_العقول_عن_آلالرسول،_ج۱،_ص۴۵۵ـ_۴۵۷،_چاپعلیاکبر_غفاری،_قم۱۳۶۳_ش._حسین_بن_محمد_حلوانی،_نزهه_الناظر_و_تنبیه_الخاطر،_ج۱،_ص۱۳۴ـ۱۳۷،_قم_۱۴۰۸._علی_بن_عیسیبهاءالدیناربلی،_کشفالغمه_فی_معرفهالائمه،_ج۳،_ص۱۳۶ـ_۱۴۰،_چاپ_هاشم_رسولیمحلاتی،_بیروت_۱۴۰۱/_۱۹۸۱._محمد_بن_حسن_دیلمی،_اعلام_الدین_فی_صفات_المؤمنین،_ج۱،_ص۳۰۹ـ۳۱۰،_قم_۱۴۰۸._پارهای_از_کلمات_حکمتآمیز_وی_در_کتاب_ادبی_التذکرهالحمدونیه_ابن حمدون_ابن_حمدون،_التذکرهالحمدونیه،_ج۱،_ص۱۱۲،_چاپ_احسان_عباس،_بیروت۱۹۸۳ـ_۱۹۸۴._ابن_حمدون،_التذکرهالحمدونیه،_ج۱،_ص۲۶۹ـ۲۷۰،_چاپ_احسان_عباس،_بیروت۱۹۸۳ـ_۱۹۸۴._ابن_حمدون،_التذکرهالحمدونیه،_ج۱،_ص۳۷۱ـ۳۷۲،_چاپ_احسان_عباس،_بیروت۱۹۸۳ـ_۱۹۸۴._ابن_حمدون،_التذکرهالحمدونیه،_ج۲،_ص۱۸۰،_چاپ_احسان_عباس،_بیروت۱۹۸۳ـ_۱۹۸۴._نیز_نقل_شده_است._موضوع_این_سخنانعمدتاً_اخلاقیاست،_از_قبیل_تقوا_،_علی_بن_عیسیبهاءالدیناربلی،_کشفالغمه_فی_معرفهالائمه،_ج۳،_ص۱۳۷،_چاپ_هاشم_رسولیمحلاتی،_بیروت_۱۴۰۱/_۱۹۸۱._اخلاص_،_کلینی،_اصول_کافی،_ج۲،_ص۲۶۱._توکل_،_محمد_بن_حسن_دیلمی،_اعلام_الدین_فی_صفات_المؤمنین،_ج۱،_ص۳۰۹،_قم_۱۴۰۸._شکر نعمت_،_حسین_بن_محمد_حلوانی،_نزهه_الناظر_و_تنبیه_الخاطر،_ج۱،_ص۱۳۷،_قم_۱۴۰۸._علی_بن_عیسیبهاءالدیناربلی،_کشفالغمه_فی_معرفهالائمه،_ج۳،_ص۱۳۹،_چاپ_هاشم_رسولیمحلاتی،_بیروت_۱۴۰۱/_۱۹۸۱._توبه_،_ابن_شعبه،_تحف_العقول_عن_آلالرسول،_ج۱،_ص۴۵۶،_چاپعلیاکبر_غفاری،_قم۱۳۶۳_ش._توصیه_به_کسب_دانش_،_علی_بن_عیسیبهاءالدیناربلی،_کشفالغمه_فی_معرفهالائمه،_ج۳،_ص۱۳۷،_چاپ_هاشم_رسولیمحلاتی،_بیروت_۱۴۰۱/_۱۹۸۱._پرهیز_از_رذایلی_چون_پیروی_از_هوای نفس_علی_بن_عیسیبهاءالدیناربلی،_کشفالغمه_فی_معرفهالائمه،_ج۳،_ص۱۳۸،_چاپ_هاشم_رسولیمحلاتی،_بیروت_۱۴۰۱/_۱۹۸۱._و_نفاق._محمد_بن_حسن_دیلمی،_اعلام_الدین_فی_صفات_المؤمنین،_ج۱،_ص۳۰۹،_قم_۱۴۰۸._موسوعه_الامامالجواد_علیهالسلام،_قم:_مؤسسه_ولیالعصر_علیهالسلام_للدراساتالاسلامیه،_ج۲،_ص۳۲۹ـ_۳۸۱،_۱۴۱۹._پارهای_احادیث طبی_نیز_در_علاج_برخی_بیماریها_از_امام_نقل_شده_است._کلینی،_اصول_کافی،_ج۶،_ص۳۰۷._کلینی،_اصول_کافی،_ج۶،_ص۳۱۲._کلینی،_اصول_کافی،_ج۶،_ص۳۶۸._کلینی،_اصول_کافی،_ج۶،_ص۵۲۲._کلینی،_اصول_کافی،_ج۸،_ص۱۶۵._ابن_بسطام_(حسین_بن_بسطام)_و_ابن_بسطام_(عبداللّه_بن_بسطام)،_طب_الائمه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۷۰،_نجف)_۱۳۸۵_(،_چاپ_افستبیروت)._ابن_بسطام_(حسین_بن_بسطام)_و_ابن_بسطام_(عبداللّه_بن_بسطام)،_طب_الائمه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۸۹،_نجف)_۱۳۸۵_(،_چاپ_افستبیروت)._ابن_بسطام_(حسین_بن_بسطام)_و_ابن_بسطام_(عبداللّه_بن_بسطام)،_طب_الائمه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۹۰ـ۹۱،_نجف)_۱۳۸۵_(،_چاپ_افستبیروت)._" title="ویرایش">ویرایش]
راویان و یاران امام
شیخطوسی محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۳۷۳ـ۳۸۰، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۵. یکصد و شانزدهتن از آنان را برشمرده است؛ گرچه فقط تعدادی از آنان اصحاب خاص و معتمد بودهاند. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۵۰ـ ۳۳۳، قم ۱۴۱۰.
علی بن مهزیار اهوازی ، ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری ، عبدالعظیم حسنی ، احمد بن محمد بَزَنطی و علی بن اسباط کوفی ، از اصحاب معتمد و ثقه امام بوده و، بیش از دیگران از وی حدیث نقل کردهاند. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۴، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۷۵ـ۲۷۶، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۹۸ـ ۳۰۸، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۱، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۶، قم ۱۴۱۰.
همچنین احمد بن ابیخالد کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۵. و موفق بن هارون حسن بن فضلطبرسی، مکارمالاخلاق، ج۱، ص۹۲، قم۱۳۹۲/۱۹۷۲. ، هر دو از خادمان امام، و عثمان بن سعید عَمْری ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. و عمرو بن فرات ، ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. بابهای حضرت بوده، از وی روایت کردهاند.
" name="_
راویان احادیث حضرتجواد علیهالسلام فراواناند. شیخطوسی محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۳۷۳ـ۳۸۰، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۵. یکصد و شانزدهتن از آنان را برشمرده است؛ گرچه فقط تعدادی از آنان اصحاب خاص و معتمد بودهاند. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۵۰ـ ۳۳۳، قم ۱۴۱۰.
علی بن مهزیار اهوازی ، ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری ، عبدالعظیم حسنی ، احمد بن محمد بَزَنطی و علی بن اسباط کوفی ، از اصحاب معتمد و ثقه امام بوده و، بیش از دیگران از وی حدیث نقل کردهاند. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۴، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۷۵ـ۲۷۶، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۹۸ـ ۳۰۸، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۱، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۶، قم ۱۴۱۰.
همچنین احمد بن ابیخالد کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۵. و موفق بن هارون حسن بن فضلطبرسی، مکارمالاخلاق، ج۱، ص۹۲، قم۱۳۹۲/۱۹۷۲. ، هر دو از خادمان امام، و عثمان بن سعید عَمْری ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. و عمرو بن فرات ، ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. بابهای حضرت بوده، از وی روایت کردهاند.
">۳۴ -
راویان احادیث حضرتجواد علیهالسلام فراواناند. شیخطوسی محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۳۷۳ـ۳۸۰، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم۱۴۱۵. یکصد و شانزدهتن از آنان را برشمرده است؛ گرچه فقط تعدادی از آنان اصحاب خاص و معتمد بودهاند. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۵۰ـ ۳۳۳، قم ۱۴۱۰.
علی بن مهزیار اهوازی ، ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری ، عبدالعظیم حسنی ، احمد بن محمد بَزَنطی و علی بن اسباط کوفی ، از اصحاب معتمد و ثقه امام بوده و، بیش از دیگران از وی حدیث نقل کردهاند. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۴، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۷۵ـ۲۷۶، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۲۹۸ـ ۳۰۸، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۱، قم ۱۴۱۰. عزیزاللّه عطاردیقوچانی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمد بن علیالرضا علیهماالسلام، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۶، قم ۱۴۱۰.
همچنین احمد بن ابیخالد کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۲۵. و موفق بن هارون حسن بن فضلطبرسی، مکارمالاخلاق، ج۱، ص۹۲، قم۱۳۹۲/۱۹۷۲. ، هر دو از خادمان امام، و عثمان بن سعید عَمْری ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۳۸۰، چاپهاشم رسولی محلاتی، قم. و عمرو بن فرات ، ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶۲، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸. بابهای حضرت بوده، از وی روایت کردهاند.
[شیخطوسی_محمد_بن_حسن_طوسی،_رجال_الطوسی،_ج۱،_ص۳۷۳ـ۳۸۰،_چاپ_جواد_قیومیاصفهانی،_قم۱۴۱۵._یکصد_و_شانزدهتن_از_آنان_را_برشمرده_است؛_گرچه_فقط_تعدادی_از_آنان_اصحاب_خاص_و_معتمد_بودهاند._عزیزاللّه_عطاردیقوچانی،_مسند_الامامالجواد_ابیجعفر_محمد_بن_علیالرضا_علیهماالسلام،_ج۱،_ص۲۵۰ـ_۳۳۳،_قم_۱۴۱۰._علی بن مهزیار اهوازی_،_ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری_،_عبدالعظیم حسنی_،_احمد بن محمد بَزَنطی_و_علی بن اسباط کوفی_،_از_اصحاب_معتمد_و_ثقه_امام_بوده_و،_بیش_از_دیگران_از_وی_حدیث_نقل_کردهاند._عزیزاللّه_عطاردیقوچانی،_مسند_الامامالجواد_ابیجعفر_محمد_بن_علیالرضا_علیهماالسلام،_ج۱،_ص۲۶۲ـ۲۶۴،_قم_۱۴۱۰._عزیزاللّه_عطاردیقوچانی،_مسند_الامامالجواد_ابیجعفر_محمد_بن_علیالرضا_علیهماالسلام،_ج۱،_ص۲۷۵ـ۲۷۶،_قم_۱۴۱۰._عزیزاللّه_عطاردیقوچانی،_مسند_الامامالجواد_ابیجعفر_محمد_بن_علیالرضا_علیهماالسلام،_ج۱،_ص۲۹۸ـ_۳۰۸،_قم_۱۴۱۰._عزیزاللّه_عطاردیقوچانی،_مسند_الامامالجواد_ابیجعفر_محمد_بن_علیالرضا_علیهماالسلام،_ج۱،_ص۳۱۱،_قم_۱۴۱۰._عزیزاللّه_عطاردیقوچانی،_مسند_الامامالجواد_ابیجعفر_محمد_بن_علیالرضا_علیهماالسلام،_ج۱،_ص۳۱۴ـ۳۱۶،_قم_۱۴۱۰._همچنین__احمد بن ابیخالد_کلینی،_اصول_کافی،_ج۱،_ص۳۲۵._و_موفق بن هارون_حسن_بن_فضلطبرسی،_مکارمالاخلاق،_ج۱،_ص۹۲،_قم۱۳۹۲/۱۹۷۲._،_هر_دو_از_خادمان_امام،_و_عثمان بن سعید عَمْری_ابن_شهر_آشوب،_مناقب_آل_ابیطالب،_ج۴،_ص۳۸۰،_چاپهاشم_رسولی_محلاتی،_قم._و_عمرو بن فرات_،_ابن_صباغ،_الفصول_المهمه_فی_معرفه_احوال_الائمه_علیهمالسلام،_ج۱،_ص۲۶۲،_بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸._بابهای_حضرت_بوده،_از_وی_روایت_کردهاند." title="ویرایش">ویرایش]
افراد مورد ذم و طعن توسط امام
غالیان که در بدنام کردن شیعه سهم عمدهای داشتند و مورد تنفر امامان بودند، آنان روایاتی جعل میکردند و به امامان نسبت میدادند و خود را نمایندگان ائمه معرفی میکردند. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۱ـ۳۵۰. در روایتی به نقل از علی بن مهزیار، امامجواد علیهالسلام ابوالخطاب محمد بن ابیزینب (از سرانغالیان) و یارانش ( ابوالغمر ، جعفر بن واقد و هاشم بن ابیهاشم ) را لعن کرده است. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. بنا به روایتی، امام به یکی از اصحاب خود دستور داد دو تن از غالیان، به نامهای ابوالسمهری و ابن ابیالزرقاء ، را به قتل برساند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
" name="_
افرادی نیز مورد ذم و طعن امام قرار گرفتهاند، از جمله غالیان که در بدنام کردن شیعه سهم عمدهای داشتند و مورد تنفر امامان بودند، آنان روایاتی جعل میکردند و به امامان نسبت میدادند و خود را نمایندگان ائمه معرفی میکردند. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۱ـ۳۵۰. در روایتی به نقل از علی بن مهزیار، امامجواد علیهالسلام ابوالخطاب محمد بن ابیزینب (از سرانغالیان) و یارانش ( ابوالغمر ، جعفر بن واقد و هاشم بن ابیهاشم ) را لعن کرده است. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. بنا به روایتی، امام به یکی از اصحاب خود دستور داد دو تن از غالیان، به نامهای ابوالسمهری و ابن ابیالزرقاء ، را به قتل برساند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
">۳۵ -
افرادی نیز مورد ذم و طعن امام قرار گرفتهاند، از جمله غالیان که در بدنام کردن شیعه سهم عمدهای داشتند و مورد تنفر امامان بودند، آنان روایاتی جعل میکردند و به امامان نسبت میدادند و خود را نمایندگان ائمه معرفی میکردند. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۶۱ـ۳۵۰. در روایتی به نقل از علی بن مهزیار، امامجواد علیهالسلام ابوالخطاب محمد بن ابیزینب (از سرانغالیان) و یارانش ( ابوالغمر ، جعفر بن واقد و هاشم بن ابیهاشم ) را لعن کرده است. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۸، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. بنا به روایتی، امام به یکی از اصحاب خود دستور داد دو تن از غالیان، به نامهای ابوالسمهری و ابن ابیالزرقاء ، را به قتل برساند. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۵۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
[غالیان_که_در_بدنام_کردن_شیعه_سهم_عمدهای_داشتند_و_مورد_تنفر_امامان_بودند،_آنان_روایاتی_جعل_میکردند_و_به_امامان_نسبت_میدادند_و_خود_را_نمایندگان_ائمه_معرفی_میکردند._مجلسی،_بحارالانوار،_ج۲۵،_ص۲۶۱ـ۳۵۰._در_روایتی_به_نقل_از_علی_بن_مهزیار،_امامجواد_علیهالسلام_ابوالخطاب محمد بن ابیزینب_(از_سرانغالیان)_و_یارانش_(_ابوالغمر_،_جعفر بن واقد_و_هاشم بن ابیهاشم_)_را_لعن_کرده_است._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۲۸،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._بنا_به_روایتی،_امام_به_یکی_از_اصحاب_خود_دستور_داد_دو_تن_از_غالیان،_به_نامهای__ابوالسمهری__و_ابن ابیالزرقاء_،_را_به_قتل_برساند._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۵۲۹،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._" title="ویرایش">ویرایش]
فرقه های مورد ذم امام
واقفه / واقفیه و زیدیه را نیز ذم میکرد. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۶۰، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۸، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
" name="_
حضرت، فرقههای واقفه / واقفیه و زیدیه را نیز ذم میکرد. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۶۰، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۸، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
">۳۶ -
حضرت، فرقههای واقفه / واقفیه و زیدیه را نیز ذم میکرد. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۲۹، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. کتاب القاب الرسول و عترته، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۴۶۰، همان محمد بن عمرکشی، اختیار معرفهالرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۳، ص۲۸، چاپ حسن موسویخرسان، تهران۱۳۹۰.
[واقفه_/_واقفیه_و_زیدیه_را_نیز_ذم_میکرد._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۲۲۹،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._کتاب_القاب_الرسول_و_عترته،_در_مجموعه_نفیسه_فی_تاریخ_الائمه،_ج۱،_ص۴۶۰،_همان_محمد_بن_عمرکشی،_اختیار_معرفهالرجال،_تلخیص_محمد_بن_حسن_طوسی،_چاپ_حسن_مصطفوی،_مشهد_۱۳۴۸_ش._محمد_بن_حسن_طوسی،_تهذیبالاحکام،_ج۳،_ص۲۸،_چاپ_حسن_موسویخرسان،_تهران۱۳۹۰._" title="ویرایش">ویرایش]
فهرست منابع
پانویس
منبع==
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «امام محمد تقی»، شماره.