• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اقسام آمیزش

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برای آمیزش اقسامی ذکر شده است، که در زیر به آن‌ها اشاره شده است.





۱.۱ - آمیزش واجب

از آیه ۲۲۶ بقره که ترک آمیزش بیش از چهار ماه را منع کرده است می‌توان وجوب این عمل را در هر چهار ماه یک بار استفاده کرد، مگر در مواردی که آمیزش برای زوجین یا جنین یا فرزند شیرخوار ضرر داشته باشد که می‌توان آن را بیش از این مدّت به تأخیر انداخت.
[۲] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۷۱، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
[۳] الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۶.
اگر بر اثر طول مدّت، بیم به گناه افتادن زن وجود داشته باشد، لازم است فاصله چهارماه کم‌تر شود.
[۴] الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷.
[۵] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۵۰.
احمد بن حنبل مانند امامیّه آمیزش هر چهار ماه یک بار را واجب می‌داند. شافعی یک بار آمیزش را بر زوج واجب دانسته و ابوحنیفه گفته است: هر گاه زن مطالبه آمیزش کند، بر زوج واجب می‌شود.
[۶] الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۹، ص۶۵۹۹.


۱.۲ - آمیزش حرام



۱.۲.۱ - آمیزش با حائض

یهودیان، نه تنها آمیزش، بلکه هر نوع معاشرت با حائض را حرام می‌دانستند و مسیحیان هیچ فرقی میان حالت حیض و غیر آن نمی‌گذاشتند و هرگونه معاشرت از جمله آمیزش جنسی را حلال می‌دانستند؛
[۷] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۶۶.
ولی اسلام راه میانه را برگزیده، می‌گوید: «فَاعتَزِلُوا النِّساءَ فی‌المَحیض». «اعتزال» به عقیده امامیّه
[۹] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۳، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
و برخی از مفسّران اهل‌ سنّت
[۱۰] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۶۸.
پرهیز از آمیزش با حائض است؛ ولی به عقیده گروهی دیگر، مقصود، پرهیز از لذّت‌جویی از ناف تا زانو است.
[۱۱] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۸.


۱.۲.۲ - آمیزش مُحرِم

از زمانی که هر یک از زن و مرد احرام می‌بندند، آمیزش بر آن‌ها حرام است: «فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ.»

۱.۲.۳ - آمیزش روزه‌دار

شخصی که در حال روزه می‌باشد، نمی‌تواند آمیزش کند زیرا باعث بطلان روزه وی می‌شود، و بر او حد جاری می‌شود.

۱.۲.۴ - آمیزش معتکف

آمیزش بر کسی که در حال اعتکاف می‌باشد حرام است.

۱.۲.۵ - آمیزش پس از ظهار و پیش از پرداخت کفّاره

ظهار، آن است که مردی همسرش را به یکی از محارم خود تشبیه کند؛ مانند این‌که بگوید: «تو‌ نسبت به من، چون مادرم هستی (أَنتِ عَلَیّ کَظَهرِ أُمِّی)» که این کار در جاهلیّت، نوعی طلاق بوده؛
[۱۳] حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۸۸، ۲ جلد، انتشارات مرتضوی، قم - ایران، اول، ۱۴۲۵ ه ق.
ولی اسلام آن را حرام دانسته است؛ لذا ظهار کننده یا باید همسرش را طلاق دهد یا رجوع و آمیزش کند که در این صورت، پرداخت کفّاره بر وی واجب است: «وَالَّذِین یُظـهِرونَ مِن نِسائِهم ثُمَّ یعُودُون لِما قالوا فَتحریرُ رَقبة مِن قَبل أن یَتماسّا... • فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ شَهرَین مُتتابِعَین مِن قَبل أن یَتَمَاسَّا فَمَن لَم‌یَستَطِع فَإطعام سِتّینَ مسکیناً _ کسانی‌که زنان‌شان را ظهار می‌کنند؛ سپس از آن‌چه گفته‌اند، پشیمان می‌شوند، بر ایشان (فرض) است که پیش از آمیزش با یک‌دیگر بنده‌ای را آزاد کنند... و آن کس که (بر آزاد کردن بنده) دسترس ندارد، باید پیش از آمیزش (با زن خود) دو ماه پیاپی روزه بدارد و هر که نتواند باید به شصت بینوا خوراک دهد.» به نظر برخی مفسّران، مقصود از «عود» تکرار ظهار است.
[۱۶] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۲۵۷.
برخی آن را رجوع به زن با قصد آمیزش یا بدون آن دانسته‌اند.
[۱۷] جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن، ج۲۸، ص۱۱_۱۲.
بعضی آن را نگه داشتن زن و طلاق ندادن وی دانسته
[۱۸] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۷، ص۱۸۲.
و شماری گفته‌اند: مقصود آمیزش با زن است؛
[۱۹] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۷، ص۱۸۲.
ولی بیش‌تر مفسّران و فقیهان از جمله طبری
[۲۰] جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن، ج۲۸، ص۱۱.
و طبرسی
[۲۱] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۲، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
برآنند که منظور، قصد آمیزش و رجوع از چیزی است که بر خود حرام کرده که در این صورت، ظهار کننده، پیش از آمیزش باید کفّاره را بپردازد. این معنا از اهل‌ بیت علیهم‌السلام نیز روایت شده است.
[۲۲] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۲، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
کسی که پیش از پرداخت کفّاره آمیزش کند، دو کفّاره بر او واجب می‌شود.

۱.۳ - آمیزش مباح

آمیزش، جز مواردی که برای حرمت آن دلیل خاص ذکر شده، حلال است: «نِساؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتوا حَرثَکُم أَ نّی شِئتُم» برخی گفته‌اند: از کلمه «أ‌نّی» استفاده می‌شود که آمیزش با همسر در هر زمان و به هر کیفیّت روا است.
[۲۵] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۴، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.


۱.۴ - آمیزش پس از حیض

قرآن ، جواز آمیزش با زنان حائض را به حصول طهارت منوط کرده، می‌گوید: «وَ‌لاتَقَربوهُنَّ حَتّی یَطهُرنَ فَإذا تَطَهَّرن فَأتُوهُنّ». با توجّه به اختلاف قرائت (یَطْهُرن، یطَّهَّرْنَ)
[۲۷] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۱، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
مفسّران، طهارت را به قطع خون، شستن اندام تناسلی، وضو گرفتن، شستن اندام تناسلی همراه با وضو و غسل یا تیمم
[۲۸] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۳، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
[۲۹] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۹.
تفسیر کرده‌اند. برخی از مفسّران، مقصود از طهارت را غسل،
[۳۰] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۲.
و برخی دیگر، تحصیل وضو پس از قطع خون دانسته‌اند.
[۳۱] شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۲۱، مطبعة العلمیه، نجف.
[۳۲] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۳، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
از اهل‌ بیت علیهم‌السلام در این‌باره سه دسته روایت نقل شده که در بعضی، از آمیزش پیش از غسل نهی کرده و دسته‌ای، امر به آمیزش پس از غسل کرده و دسته‌ای نیز به جواز آمیزش پس از قطع خون حکم کرده‌اند که روایات نخست، بر کراهت آمیزش پیش از غسل، و‌دسته دوم بر استحباب آمیزش پس از غسل حمل شده است. به نظر ابوحنیفه ، اگر قطع خون پیش از کامل شدن ده روز باشد، آمیزش پیش از غسل جایز نیست و اگر پس از ده روز باشد، جایز است؛
[۳۵] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۹.
ولی قرطبی این نظر را بی‌دلیل دانسته است.
[۳۶] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۹.


۱.۵ - آمیزش از دُبُر (پشت)

برخی این گونه آمیزش را حرام دانسته‌اند.
[۳۷] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۶۱_۶۴.
فخر رازی در تفسیر آیه ۲۲۳ بقره می‌گوید: «أ‌نّی» به معنای تخییر در کیفیّت است، نه تخییر در مکان ؛ یعنی هرگونه خواستید با زنان از قُبُل (جلو) آمیزش کنید؛ زیرا مقصود از «حرث»، محلّ کشت فرزند است
[۴۱] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۵_۷۷.
و نیز گفته‌اند: آیه «فَأتُوهُنَّ مِن حَیثُ أمَرَکُمُ اللّه» به آمیزش از قُبُل امر کرده است؛
[۴۳] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۶۰.
چنان‌که برخی، از آیه «قُل هُوَ أَذیً فَاعتَزِلُوا النِّساء فِی‌المَحیضِ» حرام بودن این عمل را استفاده کرده‌اند؛ زیرا حکمت حرمت آمیزش از قُبُل هنگام حیض که اذیّت شدن زن است، در آمیزش از دُبُر نیز وجود دارد.
[۴۴] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۶.
مالک و بسیاری از عالمان اهل‌ سنّت
[۴۶] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۶.
[۴۷] ابن‌عربی، احکام‌القرآن، ج۱، ص۱۷۳، دارالفکر، بیروت.
و بیش‌تر علمای امامیّه ،
[۴۸] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۵، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
آن را جایز شمرده و گفته‌اند: منظور از «حرث»، خودِ زنانند، نه عضو تناسلی آنان و «أنیّ» نیز تخییر در مکان است و آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ بقره را بر طلب فرزند حمل کرده‌اند؛ یعنی اگر خواهان فرزند هستید، از جایی که خدا به آن امر کرده (جلو) با زنان درآمیزید.
[۵۲] شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۷۷، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
برخی گفته‌اند: آیه «فاعتَزِلوُا النِّساء فی المَحیضِ» نیز بر جواز آمیزش از دُبُر دلالت دارد؛ زیرا در آن، فقط آمیزش از موضع حیض (قُبُل) نهی شده؛ چنان‌که از آیه «أتَأتوُنَ الذُّکرانَ مِنَ‌العلَمینَ • و تَذَرُون ما‌خَلَقَ لکُم رَبُّکُم مِن‌أزوجِکُم» نیز جواز آمیزش از دُبُر استفاده می‌شود؛ زیرا خداوند در این آیه، قوم لوط را به‌ سبب آمیزش با مردان و ترک مثل آن از همسران خویش سرزنش کرده است.
[۵۸] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۶۲.
برخی از اطلاق آیه ۶ مؤمنون جواز این عمل را استفاده کرده‌اند. در برخی روایات نیز با استناد به آیه «قالَ یـقَوم هؤُلاءِ بَناتی هُنَّ أطهَرُ لَکُم» این عمل جایز شمرده شده است؛ زیرا لوط می‌دانست که آنان به آمیزش از جلو تمایل ندارند
[۶۲] شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۷۷، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
و روایات نقل شده در نهی از این عمل، بر کراهت شدید حمل شده‌است.

۱.۶ - آمیزش درشب‌های ماه‌رمضان

بسیاری از مفسّران، از آیه «أُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إلی نِسائکُم» استفاده کرده‌اند که پیش از نزول این آیه، آمیزش در شب‌های ماه رمضان جایز نبوده است. المیزان می‌نویسد: جمله‌های «أُحِلَّ لکُم» «کُنتُم تختانُونَ» «فَتابَ عَلَیکُم وَ عَفا عَنکُم» و «فَالـنَ بـشِرُوهُنَّ» در این آیه، بر حرام بودن آمیزش پیش از نزول این آیه دلالت می‌کند. برخی گفته‌اند: آمیزش، با نص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ممنوع شده؛ ولی این آیه، آن را نسخ کرده است.
[۶۶] الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶.
فخررازی می‌گوید: در صدر اسلام ، آمیزش در ابتدای شب جایز بوده؛ امّا در صورت خوابیدن یا خواندن نماز عشا، تا افطار شب بعد، حرام می‌شد.
[۶۷] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۱۲.
برخی، حرمت سابق را از احکام دین مسیح
[۶۸] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۱۲.
و برخی از احکام تورات
[۶۹] الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶.
دانسته‌اند.


(۱) ابن‌عربی، احکام‌القرآن، دارالفکر، بیروت.
(۲) مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، ۳۳ جلد، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۰ ه ق.
(۳) بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، چاپ:اول، ۱۳۷۴ ش.
(۴) شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، مطبعة العلمیه، نجف.
(۵) مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۴ جلد، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، تهران - ایران، اول، ۱۴۰۲ ه ق.
(۶) خمینی، سید روح اللّٰه موسوی، تحریر الوسیله، ۲ جلد، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم - ایران، اول، ه ق.
(۷) هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۶ ش، چاپ پنجم.
(۸) عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، تهران، چاپ:اول، ۱۳۸۰ ق.
(۹) فخر رازی، التفسیر الکبیر.
(۱۰) مکارم شیرازی، تفسیر نمونه.
(۱۱) شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
(۱۲) جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن.
(۱۳) قرطبی، الجامع لأحکام القرآن.
(۱۴) شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
(۱۵) الفرقان فی تفسیر القرآن.
(۱۶) الفقه الاسلامی و ادلّته.
(۱۷) شیخ طوسی، کتاب الخلاف، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.
(۱۸) زمخشری، الکشّاف.
(۱۹) حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۲ جلد، انتشارات مرتضوی، قم - ایران، اول، ۱۴۲۵ ه ق.
(۲۰) طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
(۲۱) کاظمی، مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، ۴ جلد، ه ق.
(۲۲) فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، چاپ:دوم، ۱۴۱۴ق.
(۲۳) ابن‌فارس أحمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۴ق.
(۲۴) اصفهانی، حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در یک جلد، دار العلم_الدار الشامیه، لبنان_سوریه، اول، ۱۴۱۲ ه ق.
(۲۵) علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۴۱۷.
(۲۶) شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۹ ق.


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۶.    
۲. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۷۱، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۳. الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۶.
۴. الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷.
۵. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۵۰.
۶. الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۹، ص۶۵۹۹.
۷. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۶۶.
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۹. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۳، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۱۰. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۶۸.
۱۱. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۸.
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۱۳. حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۲، ص۲۸۸، ۲ جلد، انتشارات مرتضوی، قم - ایران، اول، ۱۴۲۵ ه ق.
۱۴. مجادله/سوره۵۸، آیه۳.    
۱۵. مجادله/سوره۵۸، آیه۴.    
۱۶. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۲۵۷.
۱۷. جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن، ج۲۸، ص۱۱_۱۲.
۱۸. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۷، ص۱۸۲.
۱۹. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۷، ص۱۸۲.
۲۰. جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن، ج۲۸، ص۱۱.
۲۱. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۲، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۲۲. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۲، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۲۳. شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، ج۳۳، ص۱۳۴، دار الکتب الإسلامیه، تهران.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۲۲۳.    
۲۵. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۴، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۲۷. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۱، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۲۸. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۳، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۲۹. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۹.
۳۰. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۲.
۳۱. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۲۱، مطبعة العلمیه، نجف.
۳۲. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۳، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۳۳. شیخ حر عاملی محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۳۲۴ ۳۲۶، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۹ ق.    
۳۴. شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج۱، ص۲۲۸، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.    
۳۵. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۹.
۳۶. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۵۹.
۳۷. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۶۱_۶۴.
۳۸. شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج۴، ص۳۳۶ ۳۳۷، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.    
۳۹. شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، ج۲۹، ص۱۰۵ ۱۰۶، دار الکتب الإسلامیه، تهران.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۲۲۳.    
۴۱. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۵_۷۷.
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۴۳. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۶۰.
۴۴. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۶.
۴۵. شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج۴، ص۳۳۸، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.    
۴۶. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۷۶.
۴۷. ابن‌عربی، احکام‌القرآن، ج۱، ص۱۷۳، دارالفکر، بیروت.
۴۸. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶۵، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۴۹. شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، ج۲۹، ص۱۰۵ ۱۰۶، دار الکتب الإسلامیه، تهران.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۵۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۳.    
۵۲. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۷۷، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
۵۳. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۵۴. شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج۴، ص۳۳۸، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.    
۵۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶۵.    
۵۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶۶.    
۵۷. شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج۴، ص۳۳۸، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.    
۵۸. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۳، ص۶۲.
۵۹. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۶.    
۶۰. شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، ج۲۹، ص۱۱۰، دار الکتب الإسلامیه، تهران.    
۶۱. هود/سوره۱۱، آیه۷۸.    
۶۲. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۷۷، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
۶۳. شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، ج۲۹، ص۱۰۵ ۱۰۶، دار الکتب الإسلامیه، تهران.    
۶۴. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۶۵. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۵، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۴۱۷.    
۶۶. الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶.
۶۷. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۱۲.
۶۸. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۱۲.
۶۹. الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۶.



دائرةالمعارف قرآن کریم جلد اول، برگرفته از مقاله «آمیزش».    



جعبه ابزار