• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفاسیر قرن سوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفاسیر قرن سوم چهل و چهار مورد می‌باشد، از جمله آنان: تفسیری با املاء امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، تفسیر محمد بن خالد برقی، تفسیر احمد بن محمد بن خالد برقی، تفسیر محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار، سهل بن عبدالله تستری و ... می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ - تفسیر بطائنی
۲ - تفسیر ابی جنادة سلولی
۳ - ثواب القرآن
۴ - المصابیح فیما نزل من القرآن
۵ - الای التی نزلت فی اقوام باعیانهم
۶ - تفسیر الواقدی
۷ - تفسیر الفراء
۸ - تفسیر یونس
۹ - تفسیر یقطینی
۱۰ - تفسیر ابن همام صنعانی
۱۱ - تفسیر ابن ابی عمیر
۱۲ - تفسیر ابن دکین
۱۳ - تفسیر البرقی الکبیر
۱۴ - تفسیر ابن اورمة
۱۵ - تفسیر ابن فضال کبیر
۱۶ - تفسیر ابن محبوب
۱۷ - تفسیر ابن مهزیار
۱۸ - جامع التفسیر
۱۹ - الناسخ و المنسوخ
۲۰ - تفسیر کندی
۲۱ - تفسیر سوره یس
۲۲ - تفسیر مازنی
۲۳ - تفسیر ابن وضاح
۲۴ - تفسیر ابن الصلت
۲۵ - تفسیر امام علی الهادی عسکری
۲۶ - ثواب القرآن
۲۷ - تفسیر معلی
۲۸ - تفسیر ابومحمد اهوازی
۲۹ - تفسیر امام حسن عسکری
۳۰ - تفسیر عیاشی
۳۱ - تفسیر فضل بن شاذان
۳۲ - تفسیر التنزیل و التحریف
۳۳ - تفسیر ابن فضال صغیر
۳۴ - نوادر علم القرآن
۳۵ - تفسیر برقی صغیر
۳۶ - تفسیر محمد بن العباس
۳۷ - تفسیر القرآن العظیم
۳۸ - تفسیر ابی حنیفه دینوری
۳۹ - تفسیر ثقفی
۴۰ - تفسیر حبری
۴۱ - معانی القرآن
۴۲ - تفسیر آیة الکرسی
۴۳ - تفسیر خزاز
۴۴ - فضل القرآن
۴۵ - عناوین مرتبط
۴۶ - پانویس
۴۷ - منبع


تفسیر بطائنی اثر حسن (م ح ۲۰۰ ق) فرزند علی بن ابی حمزه کوفی بطائنی از محدثان و فقها و مفسران شیعه، وی ایرانی تبار است و نام او را سالم نیز می‌خوانند. ابن حجر در لسان المیزان وی را شیعه امامیه می‌خواند. سپس به تفسیر او اشاره نموده است.
تـفـسیر وی به زبان عربی و به شیوه روائی است و در کتب تفسیر و حدیث شیعه امامیه از آن نقل گردیده است.
بطائنی به نقل از صالح بن سهل به سند خود از امام محمد باقر (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که در روز قیامت قـول لا الـه الا اللّه از یـاد بندگان فراموش می‌شود مگر کسی که به ولایتعلی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) اقرار داشته باشد.
و همچنین است در تفسیر آیه ۱۸۹ سوره بقره و دیگر آیات که تمامی آنها در فضایل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) و خاندان عصمت و نبوت است.
شیخ آقابزرگ تهرانی این تفسیر را در الذریعة یاد کرده است و می‌نویسد که مفسر والی ابو بصیر بود و اکثر روایت این تفسیر را از ابی بصیر روایت کرده است.
[۴] البابانی، اسماعیل بن محمدامین، ایضاح المکنون، ج۲، ص۲۹۵.



تفسیر ابی جنادة سلولی (تفسیر القراآت) اثـر ابوجنادة حصین (م ب ۲۰۰ ق) فرزند مخارق، از احفاد حبشی بن جنادة سلولی کوفی صحابه رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از مفسرین امامیه و فحول قراء.
شیخ طوسی او را از اصحاب حضرت صادق و امام موسی الکاظم (علیهما‌السّلام) ضبط کرده و از دو کتاب او به نام تفسیر و جامع العلم یاد نموده است.
گـفـته‌اند که حصین دارای دو تفسیر قرآن و تفسیر القراءات بوده که گویا هر دو یکی است و آن کتاب بزرگی بوده است که ابوالعباس نجاشی در رجال خود می‌گوید آن را نزد ابوالحسن العباس کاتب، معروف به ابن ابی مروان قرائت کردم و او برایم بخط خود اجازه‌ای نگاشت.
ابن ندیم در الفهرست می‌نویسد: ((ابوجناده) من الشیعة المتقدمین. و له من الکتب کتاب التفسیر و کتاب جامع العلم).
[۱۷] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۲۸.
[۲۷] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۶۸.



ثواب القرآن اثـر ابویعقوب اسماعیل (زنده در ۲۰۳ ق) فرزند مهران بن ابی نصر زید سکونی کوفی از ثقات محدثین و مفسرین ایرانی تبار شیعه و از اصحاب حضرت صادق (علیه‌السّلام). شیخ طوسی در رجال خود او را جزء اصحاب حضرت صادق و حضرت رضا (علیهما‌السّلام) می‌داند.
تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه روائی است و طی تفسیرهای شیعی روائی و کتب معتبر حدیث امامیه بسیاری از روایات او را نقل نموده‌اند.


المصابیح فیما نزل من القرآن فی اهل البیت (علیه‌السّلام) اثـر ابوالعباس احمد (م ح ۲۰۴ ق) فرزند حسن اسفراینی ضریر، از مفسران و محدثین قرن سوم هجری.
تـفـسیر وی به زبان عربی و به شیوه روائی است که تمامی‌کتب رجالی و فهارس از این تفسیر نام برده‌اند.
در این تفسیر آیاتی که در حق حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) و فضائل خاندان عصمت و طهارت نازل گردیده به بحث و تفسیر آنها پرداخته شده است.
ابـوالعباس نجاشی پس از اینکه اسفراینی را از مفسران ضریر می‌خواند نام تفسیر او را ذکر کرده و آنـرا چـنـین وصف می‌کند (له کتاب : المصابیح فی ذکر ما نزل من القرآن فی اهل بیت (علیه‌السّلام) و هو کتاب حسن کثیر الفوائد). و شیخ طوسی وی را در رجال خود قسمت فیمن لم یرو عن الائمه (علیه‌السّلام) ذکر نموده است.
شیخ آقابزرگ تهرانی تفسیر مذکور را در الذریعه ضبط کرده است.
[۴۴] نجاشی، احمدبن علی، رجـال نـجـاشی، ج۱، ص۲۳۸.



الای التی نزلت فی اقوام باعیانهم از ابومنذر هشام (م ۲۰۴ یا ۲۰۶ ق) فرزند محمد بن سائب بن بشر کلبی کوفی، از علمای شیعه و تبارشناس عصر خویش.
ابوالعباس نجاشی می‌گوید او دارای مؤلفات بسیاری است سپس پنجاه عنوان از مؤلفات او را نام برده است.
ابـن نـدیم در الفهرست قسمت الکتب المصنفة فی تفسیر القرآن نخست از تفسیر پدرش نام برده سپس می‌نویسد (کتاب تفسیر الای الذی نزل فی اقوام باعیانهم لهشام بن الکلبی).


تفسیر الواقدی اثـر ابـوعـبـداللّه محمد (مدینه ۱۳۰ - بغداد ۲۰۷ ق) فرزند عمر بن واقد اسلمی مدنی معروف به واقدی و از مؤرخین و مفسران و محدثین شیعه بود.
وی در اکـثـر عـلـوم آثار بسیار گران قدری از خود باقی گذاشته است که بعضی از آنها به طبع رسیده است.
سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعة به تفصیل شرح حال وی را نگاشته و به نقل از ابن ندیم چنین نوشته است: کان یتشیع حسن المذهب یلزم التقیه.
ذهبی در تذکرة الحفاظ از وی نام برده و در سیر اعلام النبلاء اقوال سنی‌هایی که به خاطر تشیع‌اش او را جرح نموده‌اند ذکر کرده سپس قسمتی از تفسیر او را آورده است.
تـفسیر وی در یک جلد به عربی و به شیوه روائی که طی کتب حدیث عامه و خاصه نقل گردیده است.
خیرالدین زرکلی در اعلام تفسیر خطی او را معرفی کرده است ولی محل نسخه آنرا ذکر نکرده‌اند.
[۶۲] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۳۱۱.
[۶۶] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۳۶۳.
[۶۹] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۲۱.
[۷۰] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۱، ص۳۵۳.



تفسیر الفراء اثـر ابـوزکـریـا یحیی (۱۴۴ - ۲۰۷ ق) فرزند زیاد الاقطع بن عبداللّه بن مروان دیلمی معروف به الفراء، از مفسران شیعه و نحویین امامیه در کوفه.
علوم عربی و لغت و نحو و تفسیر را از شیوخ علمای شیعه اخذ کرد و از مشهورترین شاگردان کسائی است.
پـدر او زیـاد الاقطع هنگام قیام حسین بن علی بن الحسن المثلث علیه ظلم هادی بن مهدی بن منصور خلیفه عباسی به وی پیوست و در جنگ فخ در سال ۱۶۹ ق دستش قطع گردید و به زیاد الاقطع شهرت یافت.
وی از جـمـله مفسران شیعه است که به تالیف یک تفسیر اکتفاء نکرده و به تالیف آثار قرآن پژوهی مختلف پرداخته است. از جمله: الجمع و التثنیة فی القرآن، تفسیر غریب القرآن. لغات القرآن. مجاز القرآن. المصادر فی القرآن. تفسیر المعانی فی القرآن.
آقابزرگ تهرانی در الذریعة می‌نویسد که تفسیر الفراء غیر از تفسیرهای مذکور است.
این تفسیر نزد ابن شهر آشوب مازندرانی (م ۵۸۸ ق) موجود بود و در اسباب النزول و مناقب نقل نموده است. و همچنین از این تفسیر در تفسیر فرات کوفی نقل شده است.
[۷۸] کارل بروکلمان، تـاریـخ الادب العربی، ج۲، ص۱۹۹-۲۰۱.
[۷۹] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۶۹.
[۸۷] الزبیدی، ابی‌بکر، طبقات، ص۴.
[۸۸] احمد امین، ضحی الاسلام، ج۲، ص۳۰۷.
[۹۰] رفاعی، عبدالجبار، معجم الدرسات القرانیه، ص۱۲۶.
[۹۱] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.



تفسیر یونس اثر ابومحمد یونس (م ۲۰۸ ق) فرزند عبدالرحمان، از اصحاب و مفسران و شیخ المحدثین امامیه.
در عـصر هشام بن عبدالملک خلیفه اموی (۱۰۵ - ۱۲۵ ق) متولد گردید و غلام علی بن یقطین بـود و حدیث و علوم قرآن و تفسیر را از محضر امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) و حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) اخذ کرد.
شیخ طوسی او را از اصحاب امامین موسی کاظم و حضرت رضا (علیه‌السّلام) ضبط کرده است.
و نجاشی پس از توثیق وی او را وکیل حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) وصف نموده و امام (علیه‌السّلام) از علم او تمجید و او را توثیق کرده‌اند.
فضل بن شاذان می‌گوید: از ثقات شنیدم که می‌گفتند از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) استماع نموده‌اند که امام (علیه‌السّلام) می‌فرمودند یونس بن عبدالرحمان، سلمان زمان خویش است.
قمیون او را طعن نموده‌اند ولی از طرف اصحاب ائمه، اتفاق کلمه بر توثیق و عظمت مقام و منزلت او هست.
تـفـسیر وی به زبان عربی و به شیوه روائی است و در کتب تفسیرهای شیعه و کتب معتبر حدیث نقل گردیده است.
ابوالعباس نجاشی (م ۴۵۰ ق) پس از توثیق وی، بیش از سی و پنج عنوان از مؤلفات او را نام برده است از جمله دو اثر به نام کتاب فضل القرآن و کتاب تفسیر القرآن.
علی بن ابراهیم قمی‌ در تفسیر خود از تفسیر او بسیار نقل کرده است.
از جـمـله در تفسیر آیه ۷۵ سوره انعام «وَکَذَلِکَ نُرِی اِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالارْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ» از استادش هشام بن حکم از حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) روایتی تفسیری نقل کرده است.
[۹۶] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۲۸.



تفسیر یقطینی اثـر ابوجعفر محمد (زنده در ۲۱۰ ق) فرزند عیسی بن عبید بن یقطین بن موسی، از مفسران و محدثان شیعه و از اصحاب ابوجعفر ثانی جواد (علیه‌السّلام) بوده و نیز از امام روایت کرده است.
مؤلفات مفسر را بیش از ۱۸ عنوان ضبط کرده‌اند که در علوم مختلف اسلامی‌است.
از جمله آنها کتاب تفسیر قرآن کریم است.
شیخ طوسی در الفهرست و نیز ابن شهر آشوب مازندرانی در معالم العلماء تفسیر قرآن کریم مفسر را ضبط کرده‌اند.
عـلـی رغـم اینکه بعضی مفسر را به غلو متهم نموده‌اند ابوالعباس نجاشی در رجال خود مفسر را توثیق نموده و او را دارای روایات کثیر و تصانیف نیکو می‌خواند. علامه حلی در کتاب رجال خویش روایات او را پذیرفتنی می‌شمارد.
تفسیر مفسر به زبان عربی و به شیوه روائی است. تفسیرهای روائی روایات مفسر را نقل و ضبط نموده‌اند.
[۱۱۰] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۵۹.
[۱۱۵] برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۸.
[۱۲۲] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۲۱.
[۱۲۵] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۸.



تفسیر ابن همام صنعانی اثـر‌ امـام حـافـظ کـبـیر ابوبکر عبدالرزاق (۱۲۶ - ۲۱۱ ق) فرزند همام بن نافع حمیری یمانی، از مفسران و محدثان [[امامیه].
شیخ طوسی او را از اصحاب حضرت صادق (علیه‌السّلام) شمرده است.
و فریقین عامه و خاصه وی را توثیق نموده‌اند و نیز ائمه مذاهب اسلامی‌ از وی نقل حدیث کرده‌اند و در کـتـب عـامه پس از توثیق او اظهار نارضایتی از تشیع وی دارند چون مفسر متجاهر به تشیع خود بود.
ذهبی در میزان الاعتدال می‌گوید: مردی در مجلس و حضور وی نام معاویه را یاد کرد. عبدالرزاق گفت: مجلس ما را با ذکر نام فرزندان ابی سفیان، آلوده مکن. تـفـسـیـر ابـن همام که نسخه‌های متعددی از آن امروزه در دست است، کهن‌ترین تفسیر شیعی مـی‌بـاشـد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه‌های مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است.
کارل بروکلمان در تاریخ الادب العربی نسخه مصری را از فهرست تذکرة النوادر (۱۵) معرفی کرده است.
فرات کوفی از علمای شیعه در عصر غیبت صغری در تفسیر آیه ۸۱ سوره طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است.
و‌ ایـن تـفـسیر از جمله تفسیرهائی است که به شیوه روائی می‌باشد و روایات زیادی را از ابی عروة معمر بن راشد صنعانی بصری از اصحاب امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) و دیگر اصحاب ائمه (علیهم‌السّلام) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌نماید.
این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار می‌دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است.
[۱۲۹] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۳۵۳.
[۱۳۲] الندوی، محمدهاشم، تذکرة النوادر، ۳۳.
[۱۳۷] برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۲۴.
[۱۴۴] رفاعی، عبدالجبار، معجم الدراسات القرآنیه، ص۱۱۱.
[۱۴۵] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۸۰.



تفسیر ابن ابی عمیر اثـر شـیـخ ابـواحـمـد محمد (م ۲۱۷ ق) فرزند ابی عمیر زیاد بن عیسی ازدی بغدادی، از شیوخ مـحـدثـان امـامـیـه و اعاظم فقهاء و مفسران شیعه و از ثقات اصحاب ائمه (امام موسی کاظم و حضرت رضا و حضرت جواد (علیهم‌السلام)). شیخ طوسی در کتاب خود الفهرست می‌نویسد ائمه ثلاثه را درک کرد سپس او را به نیکی توثیق کرده است.
هارون الرشید به خاطر تشیعش او را به زندان افکند به یک روایت چهار سال در زندان به سر برد، و بـعضی هفده سال ذکر نموده‌اند، و خواهرش مؤلفات او را دفن نمود و قسمتی از آثار وی از بین رفت. در بعضی از کتب رجالی مؤلفات او نود و چهار عنوان یاد شده است.
جمع کثیری از اکابر محدثان امامیه در حوزه او تربیت یافته‌اند.
تفسیر وی به زبان عربی و به شیوه روائی است.
نجاشی (م ۴۵۰ ق) از طریق استادش شیخ مفید با چهار واسطه از او نقل روایت می‌کند.
و نیز طی تفسیرهای روائی از آن بسیار نقل شده است.


تفسیر ابن دکین اثـر ابونعیم فضل (کوفه ۱۳۰ - شهید در ۲۱۹ ق) فرزند دکین، بن حماد تمیمی کوفی، از علمای شیعه و اکابر مفسران و محدثین.
وی سـال‌هـا کـرسـی تدریس حدیث و تفسیر را در کوفه و بغداد به خود اختصاص داد و جمعی از شیوخ در حوزه او تربیت یافتند و نیز علما و محدثین فریفین او را توثیق نموده‌اند.
از مشهورترین شاگردان سنی وی بخاری و مسلم است که پس از توثیق او از روایات و احادیث وی در کتب خویش نقل کرده‌اند.
تـفسیر وی به زبان عربی و به شیوه روائی که طی کتب تفسیر عامه و خاصه و کتب معتبر حدیث منقول است.(تذکرة الحفاظ.)
[۱۶۳] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۴۸.
[۱۷۱] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۱، ص۳۷۷.
[۱۷۲] شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۸۷.



تفسیر البرقی الکبیر اثر شیخ ابوعبداللّه محمد (م ب ۲۲۰ ق) فرزند خالد قمی برقی منسوب به برق رود از نواحی شهر قم، از ائمه حدیث و تفسیر و علمای شیعه.
مفسر از اصحاب حضرت امام موسی کاظم و امام رضا، (علیهما‌السّلام) است. و نیز ایام حضرت جواد (علیه‌السّلام) را درک نمود و زنده بود.
شیخ طوسی او را در عداد اصحاب امام رضا (علیه‌السّلام) توثیق کرده است.
نـجـاشـی بعضی از مؤلفات مفسر را نام برده از جمله تفسیر قرآن و کتاب التنزیل و التعبیر سبک برقی در تفسیر آیات قرآن و بیان معنای آیه به شیوه روائی است، و در تفسیر آیات روایات را از چند طریق نقل می‌نماید.
روایت تفسیری‌اش در تفاسیر شیعه نقل شده است.
و نـیـز اسناد بسیاری از روایات به او منتهی می‌گردد و روایات مفسر در کتب اربعه و بحارالانوار مجلسی و سایر کتب معتبر شیعه بالغ بر بیش از چهارصد مورد می‌باشد.
وی پدر مفسر و محدث معروف شیعه ابوجعفر احمد بن محمد برقی صاحب کتاب المحاسن است که کرارا به طبع رسیده است.
[۱۷۶] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۵۹.
[۱۸۱] برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۰.
[۱۸۸] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
(مقدمه المحاسن به قلم سید جلال الدین مـحـدث.)
[۱۸۹] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۰۵.



تفسیر ابن اورمة اثر ابوجعفر محمد (م ب ۲۲۱ ق) فرزند اورمة قمی، از زعمای مفسران شیعه.
قـمـی‌هـا مـفسر را به غلو متهم نمودند ولی بین سال‌های ۲۲۱ تا ۲۵۴ ق توقیعی از جانب امام علی الهادی (علیه‌السّلام) در پاکی و برائت مفسر از تهمت غلو برای مردم قم صادر گردید.
از اوسـت تـفـسـیر قرآن کریم کتاب ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) و تفسیر الباطن.
تـفـسـیـر وی بـه شیوه روائی است و مفسران شیعه در تفسیر آیات قرآن کریم از تفسیر وی بهره گرفته‌اند از جمله قسمتی از تفسیر وی در ولایت در مجلد سوم کشف الغمه و تفسیر کنز العرفان علامه برغانی ذکر شده است و در تفسیر: (عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَاِ الْعَظِیمِ) قال النبا العظیم الولایة و الراسخون فی العلم را امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) ذکر نموده و دیگر موارد.
[۱۹۲] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه، ص۳۳۱.



تفسیر ابن فضال کبیر اثـر ابـومحمد حسن (م ۲۲۴ ق) فرزند علی بن فضال کوفی تیملی معروف به ابن فضال کبیر، از علمای تفسیر شیعه و ثقات محدثین امامیه و از خواص اصحاب حضرت رضا (علیه‌السّلام). وی در اوائل، فطحی مذهب بوده و به امامت عبداللّه بن جعفر معتقد بود سپس به امامت حضرت رضا (علیه‌السّلام) ابوالحسن بازگشته و از ثقات روات حدیث است و همچنین جزء مفسرین امامیه است که چـنـد تفسیر در فنون قرآن کریم نگاشته: کتاب الشواهد من کتاب اللّه. الناسخ و المنسوخ. تفسیر قرآن کریم.
ابن حجر در لسان المیزان خود تفسیر الناسخ و المنسوخ و کتاب تفسیر و کتاب تفسیر الشواهد من کتاب اللّه و دیگر مقالات او را نام برده است.
تفسیر ابن فضال به شیوه روائی است و مفسران شیعه در تفسیرهای خود و کتب معتبر آنها را نقل کـرده انـد و ابن شهر آشوب مازندرانی در معالم العلماء تفسیر او را ضبط کرده است و داودی در طبقات المفسرین تفسیر قرآن و تفسیر الناسخ و المنسوخ او را ذکر می‌کند و اظهار می‌دارد که وی از مؤلفین و مفسرین شیعه است.
[۲۰۳] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه، ص۳۳۴.
[۲۱۰] برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۴.
[۲۱۷] تستری، محمدتقی، القاموس، ج۳، ص۲۱۴.
[۲۲۰] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۱۲۷.



تفسیر ابن محبوب اثر ابوعلی حسن (۱۴۹ - ۲۲۴ ق) فرزند محبوب سراد یا زراد، از محدثین و مفسرین شیعه.
مفسر از اصحاب حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا و امام محمد الجواد (علیهم‌السّلام) بوده و نـیـز از شصت نفر از اصحاب حضرت ابوعبداللّه جعفر الصادق (علیه‌السّلام) روایت کرده است و اجماع کتب رجالی وی را توثیق نموده‌اند.
و‌ ایـن تـفـسـیر به شیوه روائی است که در تفسیر آیات قرآنی از احادیث و روایات ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) بهره گرفته است و مفسران شیعه در تفسیرهای خود از تفسیر وی نقل نموده‌اند.
بالغ بر بیش از هزار و پانصد و هیجده مورد از اسناد روایات به وی منتهی می‌شود.
[۲۲۱] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، جزرکلی، ج۲، ص۲۱۲.
[۲۳۳] رفاعی، عبدالجبار، معجم الدراسات القرانیة، ص۱۰۸.
[۲۳۴] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۱.



تفسیر ابن مهزیار از ابوالحسن علی (زنده در ۲۲۹ ق) فرزند مهزیار دورقی اهوازی از ائمه تفسیر و حدیث، از اصحاب ائمه ثلاثه ابی الحسن الرضا و ابی جعفر الجواد و ابی الحسن الثالث (علیهم‌السّلام) و از وکلاء آنها بوده است.
و در کـتـب رجـالی او را توثیق نموده‌اند وی از جمله علمای امامیه هستند که دو تفسیر به قرآن کـریـم تـالـیـف نـموده است اولی تفسیر قرآن که به نام وی شهرت دارد و دومی‌ کتاب الحروف القرآنیه است.
این تفسیر به زبان عربی مانند تفاسیر آن عصر روائی است و از ائمه (علیهم‌السّلام) نقل می‌کند.
این تفسیر را ابن اخی زواده در سال ۲۲۹ ق از مفسر روایت کرده است و همچنین برادرش ابراهیم بن مهزیار این تفسیر را روایت می‌کند.
بعضی از مورخین مفسر را با برادرزاده‌اش علی بن ابراهیم بن مهزیار که تشرف به خدمت حضرت حجت ابن الحسن (علیه‌السّلام) یافت خلط کرده‌اند.
نجاشی پس از توثیق وی ۳۵ عنوان از مؤلفات وی را ضبط کرده است.
[۲۴۵] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۲.



جامع التفسیر (جوامع التفسیر) اثـر شـریف موسی (م ح ۲۳۰ ق) فرزند اسماعیل بن امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام)، از علمای شیعه در مصر و از محدثین و مفسران امامیه.
وی حفید امام موسی الکاظم (علیه‌السّلام) بود و مصر را مسکن خویش قرار داد.
تـبـار او را در مصر آل الکاظم و (بنی کلثم) می‌خوانند و کلثم لقب محمد بن جعفر موسی بود و نیز محمد بن محمد بن الاشعث کندی از او روایت نموده است.
تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه روائی است. ابـوالـعباس نجاشی و شیخ طوسی این تفسیر را در الفهرست ضبط کرده‌اند و این تفسیر و روایات دیگر مفسر طی کتب معتبر حدیث و تفسیرهای شیعی نقل گردیده است از جمله در کتب اربعه.
[۲۴۸] شیخ الشرف عبیدلی، محمدبن محمد، تهذیب الانساب، ص۱۷۱.
[۲۵۱] فخر رازی، محمدبن عمر، الشجرة المبارکة، ص۸۹.
[۲۵۲] ابن طقطقی، محمد بن علی، الفخری، ص۱۵.
[۲۵۴] بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب، ج۲، ص۴۴۱.



الناسخ و المنسوخ اثـر شیخ ابوالحسن دارم (م ح ۲۳۰ ق) فرزند قبیضة بن نهشل بن مجمع تمیمی دارمی سائح، از مفسران امامیه و اصحاب حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) است.
وی علوم تفسیر و حدیث را از حضرت رضا (علیه‌السّلام) اخذ کرده است از آثار یاد شده وی تفسیر الناسخ و المنسوخ و کتاب الوجوه و النظائر می‌باشد.
ابـوالـعـبـاس نجاشی با سه واسطه توسط استادش احمد بن علی سیرافی تفسیر دارم را روایت می‌کند.
‌ایـن تـفـسـیر به زبان عربی و بحث آن در آیات ناسخ و منسوخ قرآن کریم می‌باشد و فعلا موجود نمی‌باشد.
[۲۵۶] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۳۴.



تفسیر کندی (تفسیر ابن اسباط) اثر ابوالحسن علی (زنده در ۲۳۰ ق) فرزند اسباط بن سالم کندی الزطی مقری کوفی، از اصحاب حضرت رضا (علیه‌السّلام) و امام الجواد (علیه‌السّلام) و از ثقات محدثین و مفسران شیعه.
وی حـدیـث و عـلوم قرآن و فنون تفسیر را از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) و ابی جعفر الثانی محمد الجواد (علیه‌السّلام) اخذ کرد.
سپس به تدریس حدیث و فقه و تفسیر در پرداخت و جمع غفیری در حوزه او تربیت یافتند.
شیخ طوسی در رجال خـود وی را با لقب کندی بیاع الزطی کوفی معرفی نموده و او را جزء اصحاب حضرت رضا (علیه‌السّلام) و بعد در اصحاب حضرت الجواد (علیه‌السّلام) ذکر نموده است.
زطی نوعی از لباس هندی می‌باشد.
کـتـب رجـالـی اتفاق کلمه دارند که وی نخست فطحی بود و نامه‌های بسیاری بین او و علی بن مهزیار مبادله گردید سپس به حضرت امام جواد (علیه‌السّلام) ارجاع نمودند و علی بن اسباط بازگشت و فطجبه را ترک نمود.
تـفـسـیـر مـورد بحث به زبان عربی و به شیوه روائی که طی تفسیرهای روائی شیعی بسیار نقل گردیده و در کتب معتبر حدیث امامیه ذکر شده است از جمله در کتب اربعه.


تفسیر سوره یس اثـر ابوالفضل سلمة (م ح ۲۴۰ ق) فرزند خطاب قمی براوستانی ازدورقانی، از مفسران و محققان شیعه در عصر خود.
مـفـسـر از مـردم قـریه ازدورقان از توابع ری و از اکابر علمای امامیه در عصر حضرت رضا و امام محمد الجواد (علیهما‌السّلام) بود.
جمعی از اکابر علمای امامیه از مفسر روایت می‌کنند و نیز دارای مؤلفات زیادی است.
تفسیر وی به زبان عربی است. [[
سید حسن صدر در]] تاسیس الشیعه می‌گوید تفسیر وی به روایت از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السّلام) است.
روایات وی در کتب مهم و منابع و مصادر شیعی نقل شده است.
[۲۸۲] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۶۹.



تفسیر مازنی اثر ابوعثمان بکر (۲۴۸ یا ۲۴۹ ق) فرزند محمد بن حبیب مازنی بصری، از نحویین شیعه در بصره و لغویین و مفسرین امامیه و مورد وثوق شیعه و سنی می‌باشد.
جمع کثیری از مشاهیر علمای نحو و عربیة در حوزه او تربیت یافتند.
یاقوت حموی در معجم الادباء به تشیع وی تصریح نموده است سپس تفسیر قرآن او را در مؤلفات وی ضبط کرده است.
ذهبی در سیر اعلام النبلاء از قول شاگردش المبرد می‌نویسد (لم یکن احد بعد سیبویه اعلم بالنحو من المازنی) سپس او را به تقوی و صلاح و صاحب دین وصف نموده است. در کتب عامه از جمله در مقدمه اخبار النحویین البصریین وی را در طبقه مفسرین ذکر نموده‌اند.
[۲۸۵] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۶۹.
[۲۸۷] خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۹۳.
[۲۸۹] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۷۱.
[۲۹۶] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۱، ص۴۴۸.



تفسیر ابن وضاح اثـر ابـومـحـمد عبداللّه (م ح ۲۵۰ ق) فرزند وضاح بن سعید کوفی لؤلؤی ازدی، از ثقات مفسران شیعه و فقهاء امامیه.
وی از اصحاب حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) ابوالعباس نجاشی توسط استادش حسین بن عبیداللّه غضائری به پنج واسطه تفسیر وی را روایت می‌کند.
شیخ طوسی در باب الکنی در الفهرست خود تفسیر او را ضبط کرده است.
تـفـسـیر مذکور به زبان عربی از تفسیرهای روائی است و مفسر در تفسیر آیات قرآنی از احادیث و روایات مروی از ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) گرفته است.
و همچنین از تفسیر مفسر در کتب تفاسیر روائی نقل گشته و از منابع تفسیرهای روائی مفسران شیعه است. تفسیر بحرالعرفان، علامه برغانی (خطی).
[۳۱۰] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۲.



تفسیر ابن الصلت از ابوطالب عبداللّه (م ح ۲۵۰ ق) فرزند صلت قمی تیمی از محدثین ثقه جلیل، از اعلام مفسران امامیه.
حـدیث و علوم قرآن را از امامین علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) و ابوجعفر محمد الجواد (علیه‌السّلام) اخذ کرد و نیز وکیل امام الجواد (علیه‌السّلام) بود.
خـانـدان صـلـت از خـانـواده هـای علمی مشهور قم می‌باشند که جمعی از فقها و محدثین از آن برخاسته‌اند.
تـفـسـیـر مـورد بـحـث بـه زبـان عربی در یک جلد به شیوه روائی که طی کتب معتبر حدیث و تفسیرهای شیعی نقل گشته است و نیز فرزند مفسر علی بن عبداللّه بن صلت تفسیر مذکور را از پدر خود روایت کرده است.
[۳۱۶] برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۵.



تفسیر امام علی الهادی عسکری (علیه‌السّلام) از املاء امام ابوالحسن الثالث علی الهادی (علیه‌السّلام) (۲۱۲ - ۲۵۴ ق). تـفـسیر مذکور به زبان عربی در یکصد و بیست جلد از املاء امام الهادی (علیه‌السّلام) بر ابوعلی الحسن بن خالد برقی (زنده در ۲۵۴ ق) صاحب کتاب نوادر است که ابن شهر آشوب مازندرانی (م ۵۸۸ ق) در معالم العلماء می‌گوید (الحسن بن خالد البرقی اخو محمد بن خالد من کتبه : تفسیر العسکری من املاء الامام (علیه‌السّلام) مائة و عشرون مجلدة). شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعة پس از ضبط این تفسیر در مؤلفات امام (علیه‌السّلام) می‌نویسد: ابن شهر آشـوب هـنـگـام شرح حال حسن بن خالد تفسیر عسکری را بصورت مطلق بدون قید ذکر نموده است و ظاهر امر مراد از العسکری امام هادی (علیه‌السّلام) باشد که نیز ملقب به صاحب عسکری هستند.
شیخ طوسی در الفهرست می‌نویسد که ابوعلی حسن دارای کتاب می‌باشد که آن را برادرزاده‌اش ابوجعفر روایت کرده است.
شـیخ طوسی در رجال خود تصریح نموده است که ابوعبداللّه محمد عصر امام علی الهادی (علیه‌السّلام) را درک نـکـرده است و در زمان پدرش حضرت جواد (علیه‌السّلام) وفات یافته و نیز چنانچه از ترتیب گفتار نجاشی استفاده می‌گردد ابوعلی الحسن برادر وسط بود و از ابوعبداللّه محمد کوچک‌تر و از برادر سوم الفضل بزرگتر و بر مبنای علم تبارشناسی ابوعلی حسن عمر طولانی‌تر داشته و وفات او بعد از برادر بزرگتر بوده است.
و در سـال‌های امامت علی الهادی (علیه‌السّلام) بین ۲۲۰ ق لغایت وفات امام (۲۵۴ ق) یکصد و بیست جلد تفسیر را از املاء امام (علیه‌السّلام) نگاشته است پس صحیح آن است که این تفسیر از کتب ابوعلی حسن بن خالد برقی است و می‌توان آن را تفسیر عسکری دانست چون از املاء امام (علیه‌السّلام) است.
آنـچـه کـه مسلم است این تفسیر از املاء امام علی الهادی (علیه‌السّلام) است و فعلا موجود نیست و غیر از تفسیر از املاء امام عسکری (علیه‌السّلام) امام یازدهم می‌باشد که مکررا به طبع رسیده است.
[۳۲۳] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۳۰.



ثواب القرآن اثر عبداللّه محمد (م ح ۲۵۴ ق) فرزند حسان رازی زینبی از مفسران شیعه در قرن سوم هجری و از اصـحـاب حـضرت امام علی الهادی (علیه‌السّلام) روایات و احادیث وی در کتب معتبر حدیث شیعه نقل شده است از جمله کتب اربعه.
تـفـسیر ثواب القرآن بر حسب روش آن عصر و سایر مؤلفات مفسر به شیوه روائی است و نیز مفسر دارای تـفـسـیر دیگری به نام تفسیر (انا انزلناه) می‌باشد و ابوالعباس نجاشی هر دو تفسیر و سایر مـؤلـفـات مفسر را به واسطه استادش ابن شاذان قزوینی با سه واسطه روایت می‌نماید و نیز شیخ الطائفه شیخ طوسی تفسیرهای مذکور را از طریق ابن ابی جیدروایت می‌کند. الذریعة.
[۳۳۲] اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۸۸.
[۳۳۵] شیخ طوس، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۷۳.
[۳۳۷] رفاعی، عبدالجبار، معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعة الامامیه، ص۱۲۱.



تفسیر معلی اثر ابوالحسن معلی (م ح ۲۵۵ ق) فرزند محمد بصری از مفسران امامیه، فقیه محدث.
ابوالعباس نجاشی ضمن ضبط تفسیر او، وی را مضطرب الحدیث وصف نموده ولی در کتب رجالی او را تـوثـیـق کـرده‌اند و آقای خوئی در معجم رجال الحدیث می‌نویسد که قول نجاشی مضطرب الحدیث مانعی از توثیق وی نمی‌گردد.
افرادی مانند ابوالقاسم جعفر معروف به ابن قولویه (م ۳۶۷ ق) در کامل الزیارات و شیخ کلینی در کافی و شیخ صدوق در امالی و حسین عامر اشعری قمی در کتاب خود و ابوالحسن علی قمی در تفسیر خود معروف به تفسیر قمی از این تفسیر نیز زیاد نقل کرده‌اند.
تـفـسـیـر مـورد بحث از تفسیرهای روائی است که در تفسیر آیات قرآنی از احادیث و روایات ائمه اطهار (علیه‌السّلام) بهره گرفته است ولی فعلا وجود ندارد. تفسیر کنز العرفان، علامه برغانی (خطی).
[۳۴۶] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.



تفسیر ابومحمد اهوازی (تـفـسـیر الحسین اهوازی)، اثر ابومحمد الحسین (م ح ۲۵۷ ق) فرزند سعید بن مهران اهوازی کوفی، از اصحاب امام رضا (علیه‌السّلام) و امام محمد جواد (علیه‌السّلام). تـفـسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربی و شیوه روائی که طی کتب تفسیرهای شیعی از آن بسیار نقل گردیده است از جمله فرات کوفی در تفسیر خود هنگام تفسیر آیات قرآن کریم روایات آن را از اهـوازی نـقل نموده است و اکثر آن روایات در فضائل حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و خاندان عصمت و طهارت است.
و از جمله هنگام تفسیر آیه ۲۰۸ سوره بقره «یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً» با ذکر سند سلم را ولایت علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) می‌شمارد.
هـمـچـنـین هنگام تفسیر آیه ۱۱۹ سوره توبه «یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» از حسین بن سعید اهوازی به اسنادش نقل شده است که چون این آیه نازل شد حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند این آیه در حق پسر عم من علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) نازل شده که از صادقین است.
و هـمـچنین علی بن ابراهیم قمی‌ در تفسیر خود معروف به تفسیر القمی‌ از تفسیر وی بسیار نقل نـموده است از جمله هنگام تفسیر آیه ۶۸ سوره مبارکه انعام «وَاِذَا رَاَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَاَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَاِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» از حسین بن سعید اهوازی با ذکر سند از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است مؤمن که به خدا و روز قیامت‌ ایمان آورده است هرگز در مجلسی که سب امام (علیه‌السّلام) و یا غیبت مسلمان گردد حاضر نمی‌شود.
شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) در الفهرست پس از توثیق وی او را از اصحاب حضرت رضا (علیه‌السّلام) و حضرت جـواد (علیه‌السّلام) و امام هادی (علیه‌السّلام) ذکر کرده است سپس تمام مؤلفات او از جمله تفسیر قرآن وی را ذکر نموده و آنها را روایت می‌کند.
عمر رضا کحاله در معجم المؤلفین پس از ذکر تفسیر او به غلط وی را در سال ۳۰۰ ق زنده مـی خواند که قطعا اشتباه است وی عصر امام الهادی (م ۲۵۴ ق) را درک کرده و اوائل نیمه دوم قرن سوم وفات یافته است.
[۳۵۱] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۲۸.



از‌ امـلاء‌ امـام ابومحمد حسن عسکری (علیه‌السّلام) (۲۳۲ - ۲۶۰ ق) امام یازدهم از ائمه اثنی عشر (علیهم‌السّلام) و سیزدهمین معصوم از چهارده معصوم (علیه‌السّلام). ‌ایـن تـفـسیر را امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) بر ابویعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابوالحسن علی بن سیار کـه از ثقات شیعه امامیه هستند از سال ۲۵۴ ق که حضرت به امامت پرداختند لغایت سال ۲۶۰ ق کـه سـنـه وفـات امـام (علیه‌السّلام) است املاء فرموده‌اند و آن را شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) از طرق مختلف از ابویعقوب یوسف و ابوالحسن علی روایت می‌کند.
شـیـخ آقابزرگ تهرانی در الذریعة طی استدلال مفصل در ده صفحه این تفسیر را از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) یقینی و مسلم غیر قابل انکار می‌داند.
دکـتر محمدحسین ذهبی که یک سنی است در کتاب خود التفسیر و المفسرون بخشی مفصل به بیان نکات اعتقادی از دیدگاه خود می‌پردازد.
جـلد اول این تفسیر شامل تفسیر استعاذه و بسمله و تمام سوره فاتحة الکتاب و بخشهای بسیاری از سوره بقره تا آیه ۱۰۸.
جلد دوم : شامل آیات متفرقه از سوره بقره از جمله تفسیر آیه ۱۵۳.
سپس بزرگترین آیه قرآن کریم آیه ۲۸۲ سوره بقره یعنی آیه تداین.
نسخه‌های خطی این تفسیر در اکثر کتابخانه‌های عمومی‌و خصوصی موجود است و نخستین بار در تهران به سال ۱۲۶۸ ق چاپ سنگی سپس مجددا تجدید چاپ گردیده و در سال ۱۴۰۹ ق در قم تـوسـط مؤسسه المهدی به طبع رسیده و حجة الاسلام رضا استادی بر آن مقدمه‌ای مشروح نوشته است و در آن صحت صدور این تفسیر را از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) مسلم و قطعی نشمرده است. این تفسیر در قرون متمادی توسط علماء و مفسران ایرانی تبار مکررا به فارسی ترجمه شده است.
از جـمـله :
۱) ترجمه فارسی توسط ابوالحسن علی فرزند حسن زواری (زنده در سال ۹۴۷ ق) از مفسران عصر صفوی. نسخه‌هایی از این ترجمه امروزه در دست می‌باشد. مترجم دارای تفسیر دیگری به نام تفسیر ترجمة الخواص می‌باشد.
۲) ترجمه این تفسیر به قلم میرزا ابوالقاسم حسینی ذهبی شیرازی مشهور به میرزا بابا.
۳) ترجمه دیگری به قلم مولی عبداللّه بن نجم الدین معروف به فاضل قندهاری (م ۳۱۱ ق).
۴) ترجمه تفسیر مزبور به زبان اردو موسوم به آثار حیدری فی ترجمة تفسیر العسکری به قلم سید شریف حسین صاحب هندی که با تقریظ سید نجم‌الحسن لکنهوی در هندوستان به طبع رسیده است. تفسیر، امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) چاپهای مختلف.
[۳۷۰] فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی آستان قدس، ۱۳۴.
[۳۷۱] حسینی اشکوری، سیداحمد، فـهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشیه قم، ۲، ص۷۱ - ۷۲.
[۳۷۲] قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۲۵۹.
[۳۷۳] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۰۰.



تفسیر عیاشی اثر ابوالنصر محمد (م ب ۴۶۰ ق) فرزند مسعود بن عیاش سلمی تمیمی سمرقندی کوفی معروف به عیاشی، از اعاظم محدثین و مفسرین امامیه.
عیاشی حدود ۲۶۰ ق وارد عراق گردید و از شیوخ علمای شیعه در کوفه و بغداد تفسیر و حدیث و سایر علوم اسلامی را فراگرفت.
‌ایـن تـفسیر که به شیوه و سبک روائی تالیف گردیده است در تفسیر آیات قرآنی، مناقب خاندان عصمت و طهارت (علیه‌السّلام) را با ذکر ماثوره درج کرده است.
جلد اول این تفسیر که شامل سوره حمد تا آخر سوره الکهف است در دسترس قرار دارد.
مجلد دوم این تفسیر از کتب مفقوده به حساب می‌آید.
دو نسخه قدیمی‌از این تفسیر از کتب مفقوده به حساب می‌آید.
دو نـسـخـه قـدیـمی‌ از این تفسیر را علامه مجلسی (م ۱۱۱۱ ق) دیده است که مانند نسخه‌های موجود در حال حاضر اسناد آن حذف شده است.
‌ایـن تـفـسـیـر در سـال ۱۳۸۰ ق در قم بـه تحقیق سید‌هاشم رسولی محلاتی و با مقدمه علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان جزء اول از فاتحة الکتاب تا سوره انعام و جلد دوم از سوره اعراف تا پایان سوره کهف به چاپ رسیده سپس مکررا تجدید طبع یافته است.
ابوالعباس نجاشی (م ۴۵۰ ق) پس از توثیق وی نام تفسیر و سایر مؤلفات مفسر را توسط استادش در روایات ابـوعـبداللّه بن شاذان قزوینی به دو واسطه روایت می‌کند شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) و شیخ تلعکبری (م ۳۸۵ ق) که از شاگردان فرزند مفسر جعفر عیاش هستند بواسطه فرزندان مفسر تفسیر وی را روایت می‌کنند.
از ابـن عـیـاشـی تـفسیر دیگری به نام سجود القرآن که مربوط به تفسیر آیات سجده است روایت گردیده است.
[۳۷۷] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۶۰، ۳۳۲.
[۳۸۳] فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی، کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، ص۱۳۸.
[۳۸۵] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۹.



تفسیر فضل بن شاذان اثـر ابـومـحـمـد الـفـضل (م ۲۶۰ ق) فرزند شاذان بن خلیل رازی نیشابوری، از علمای تفسیر و متکلمین و فقهای امامیه از ثقات اصحاب ائمه ثلاثه حضرت علی بن موسی الرضا و علی الهادی و حسن عسکری (علیهم‌السلام).
نـجـاشـی از قـول ابوالقاسم یحیی بن زکریا کنجی مؤلفات وی را ۱۸۰ عنوان یاد کرده است و ۴۸ عنوان آن را نام برده است.
ابن ندیم در الفهرست در چند محل از فضل بن شاذان نام برده است.
و او را از مـؤلـفـیـن شیعه ضبط کرده و نیز تفسیر قرآن کریم و کتاب القراءآت او را که به شیوه اشعریان نوشته شده است معرفی می‌کند.
علامه حلی پس از توثیق وی می‌نویسد که: نمی‌توان از ذکر او چشم پوشید چرا که رئیس طایفه ماست، خداوند از او خشنود باشد.
احادیث او را در تفاسیر روائی در تفسیر آیات قرآن نقل کرده‌اند.
داوودی در طبقات المفسرین وی را از مفسران شیعی یاد کرده و دو تفسیر از او نام برده است: تفسیر قرآن و تفسیر القراءآت قرآن.
[۳۸۸] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ۵، ص۱۴۹.
[۳۸۹] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه، ص۳۴۴.
[۳۹۹] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
[۴۰۰] نـوابـغ الرواة فی رابعة المئات، ۲۱۷.



القراءآت، تفسیر التنزیل و التحریف اثر ابوعبداللّه احمد (م ح ۲۶۸ ق) فرزند محمد بن سیار بصری اصفهانی کاتب معروف به سیاری و منسوب به جدش سیار، از محققین بنام امامیه و اکابر مفسران شیعه. مفسر در عصر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) کاتب آل طاهر بود. حدیث و تفسیر را از امامین علی الهادی و امام حسن عسکری (علیهما‌السّلام) اخذ کرد.
مـفسر از مشایخ سلامة بن محمد مهزیار است و ثقة الاسلام کلینی بر روایات مفسر اعتماد کرده و ابن ادریس در مستطرفات از مولفات وی و تفسیر او نقل می‌کند. و عده‌ای از علما از تفسیر او نقل کرده‌اند.
عـلامـه میرزا حسین نوری نسخه‌ای از این تفسیر را داشته است و در کتاب خویش مستدرک الوسائل از‌ ایـن تـفسیر نقل می‌نماید و همچنین نسخه نفیسی در کتابخانه شیخ محمد سماوی مـوجـود بوده است و شیخ حسن بن سلیمان حلی از این تفسیر به نام التنزیل و التحریف یاد کرده است.
سعد بن عبداللّه در کتاب مختصر بصائر نقل می‌نماید.
وی از جـمـله مفسران شیعه است که چند تفسیر در فنون قرآن تالیف نموده است از جمله: ثواب القرآن و از دیگر آثار وی کتاب الغارات. النوادر. الطب.
الفهرست سال وفات وی را ۳۶۸ ق یاد کرده است و احتمالا اشتباه است چون ابن حجر در لسان المیزان وی را از علمای اواخر مائه سوم ذکر نموده است.
[۴۱۰] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۶۶.



تفسیر ابن فضال صغیر اثر ابوالحسن علی (۲۰۶ - ب ۲۷۰ ق) فرزند حسن بن فضال کوفی معروف به ابن فضال صغیر، از مفسران امامیه و علمای فقه و حدیث و از اصحاب امام دهم و امام یازدهم (علیهماالسلام).
مفسر و پدرش ابن فضال کبیر فطحی مذهب بودند. اجماع علمای رجالی بر این عقیده‌اند که ابن فضال کبیر از عقیده خود عدول کرد.
نجاشی و شیخ طوسی پدر و پسر را توثیق می‌کنند.
علامه حلی در رجال خود می‌نویسد چنانچه ابن فضال صغیر هم از مذهب خود عدول نکرده باشد مـن او را تـوثـیـق کـرده و بر روایات وی اعتماد دارم اگر چه مذهب فاسد داشته باشد (فطحیه عـبـداللّه بـن امام جعفر الصادق را که هفتاد روز بعد از پدرش زنده بود امام می‌دانند و سیزده امامی‌اند).
مفسر از آن دسته از مفسران شیعه است که به تالیف یک تفسیر در علوم قرآن کریم اکتفا نکرده و دارای تفاسیر متعدد است.
نـجاشی در رجال خود بیش از چهل عنوان از مؤلفات او را ضبط کرده و از جمله آنها کتاب تفسیر قرآن و کتاب التنزیل من القرآن و التحریف است.
تـفسیرهای مفسر به همان شیوه روائی است که در قرن سوم رواج داشت و احادیث و روایات را از ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) در تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌کرده است.
در کتب معتبر شیعه و تفاسیر مفسران امامیه روایات او بسیار است.
از جـمـلـه در تفسیر فرات الکوفی که به چاپ رسیده است و تفسیر کنز العرفان ملا محمدصالح برغانی و دیگر تفاسیر چاپی و خطی و همچنین از تفسیر او در کتاب التوحید نیز چاپ گردیده است.
داوودی در طبقات المفسرین خویش وی را از مفسرین شیعه یاد کرده و کتاب فضائل القرآن را از تفاسیر وی ضبط کرده است.
[۴۲۶] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۳۵.
[۴۳۳] شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۴۴۵.
[۴۴۱] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۱.
[۴۴۲] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۲۷۴.



نوادر علم القرآن اثـر شیخ ابوالحسن محمد (م ح ۲۷۵ ق) فرزند احمد بن محمد بن حارث معروف به حارثی، از محدثین و مفسران امامیه.
تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه روائی است و ابوالعباس نجاشی آن را از طریق استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزوینی روایت می‌کند.
و هـمـچـنـیـن شیخ طوسی در الفهرست آن را ضبط کرده و روایت می‌کند و نیز در کتاب رجال خویش مفسر را در قسم (فی من لم یروعن الائمه (علیه‌السّلام) ) ذکر می‌نماید.
[۴۴۳] اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۶۲.
[۴۴۵] شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۵۱۲.
[۴۴۶] نجاشی، احمدبن علی، رجـال، ج۲، ص۳۰۰.



تفسیر برقی صغیر اثر شیخ ابوجعفر احمد (م ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق) فرزند محمد بن خالد قمی برقی منسوب به برق رود از قراء شهر قم از محدثین امامیه و مفسرین شیعه. جـدش را یـوسف بن عمر والی عراق به زندان افکند و پس از شهادت زید بن علی او را به شهادت رساند. خالد که در آن هنگام کودک بود با پدرش عبدالرحمن به قم گریخت سپس به قریه برق رود پناه برد. مفسر از جمله علمای شیعه است که به تالیف چندین تفسیر در علوم قرآن کریم پرداخت و نیز در سایر علوم مؤلفات زیادی دارد.
از مؤلفات وی در فنون و تفسیر قرآن تفسیر برقی صغیر. کتاب فضل القرآن. کتاب التاویل.
مشهورترین مؤلفات مفسر کتاب المحاسن اوست که شامل روایاتی در تفسیر آیات قرآنی می‌باشد و اکثر مفسران شیعه در تفسیرهای خود از کتاب المحاسن نقل نموده‌اند.
تفسیر مورد بحث هم مانند کتاب المحاسن به شیوه روائی بوده است و در تفسیر آیات قرآن کریم از روایات و احادیث ائمه اطهار (علیه‌السّلام) بهره گرفته و اسناد جمله‌ای از روایات به ابوجعفر احمد برقی منتهی می‌گردد و در کتب اربعه و سایر کتب معتبر شیعه ذکر شده است.
داوودی در طبقات المفسرین پس از ذکر تفسیر وی به نام فضائل القرآن او را چنین وصف کرده (و اصـلـه کـوفـی مـن کبار الرافضه) نجاشی و شیخ طوسی که تفسیرهای او را نام برده‌اند به سه واسطه از وی روایت کرده‌اند.
[۴۵۱] برغانی، محمدصالح، تفسیر البرغانی، ج۱، ص۶۲.
[۴۵۸] صدر، سیدحسن، الـشیعه و فنون الاسلام، ص۷۶.
[۴۶۳] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۰۵.



تفسیر محمد بن العباس اثر شیخ محمد (م ح ۲۸۰ ق) فرزند عباس، از محدثین و مفسران شیعه. تفسیر مورد بحث به زبان عربی و به شیوه روائی و طی تفسیرهای روائی شیعه از آن نقل شده است. و مـفسر پس از ذکر آیه در تفسیر آن از روایات و احادیث ائمه اطهار (علیه‌السّلام) بهره گرفته است و علی بن ابراهیم قمی‌ با یک واسطه از مفسر در تفسیر خود معروف به تفسیر القمی‌ روایت کرده است.
مـفـسر غیر از ابوعبداللّه محمد بن العباس معروف به ابن الحجام صاحب تفسیر و غیر از ابوعبداللّه محمد بن عباس غاضری متوفی حدود سال ۳۰۰ ق می‌باشد که هر سه آنها در اسم و نام پدر و کنیه متحد و هم زمان هستند.
[۴۷۰] شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۸۰.



تفسیر القرآن العظیم اثر ابومحمد سهل (۲۰۰ یا ۲۰۱ - ۲۸۳ ق) فرزند عبداللّه تستری یا شوشتری. در شوشتر قبر وی مزار معروف است از ائمه صوفیه و اکابر متکلمین عصر خود بود. عرفان و تصوف را از دائی خـود محمد بن تسوار فراگرفت و در مکه معظمه با شیخ ذالفنون مـصری ملاقات داشته و از وی استماع حدیث نموده است تفسیر مذکور قبلا در هندوستان چاپ گردیده و در چاپخانه السعادة قاهره تجدید چاپ گردیده است.
قاضی نوراللّه شوشتری در مجالس المؤمنین با استناد به گفته‌های او قائل به تشیع او شده است. این تفسیر قدیمی‌ترین تفسیر عرفانی قرآن به شمار می‌آید.
[۴۷۴] لاهوری، غلام سرور، خزینة الاصفیاء، ج۲، ص۱۶۳.
[۴۷۵] فرصت شیرازی، محمدنصیر بن جعفر، آثار عجم، ص۳۷۱.
[۴۷۶] سخاوی، علی بن احمد، تحفة الاحباب، ص۱۴۱.
[۴۷۸] انصاری، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیة، ص۲۰۶.
[۴۷۹] هجویری، علی بن عثمان، کشف المحجوب، ۱۱۲.
[۴۸۰] سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج۱، ص۶۳۵.
[۴۸۱] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۶.
[۴۸۲] جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ص۴۵.



تفسیر ابی حنیفه دینوری مفسر ابوحنیفه احمد (م ۲۸۲ ق) فرزند داود بن وتند معروف به دینوری از مشاهیر علمای نحو و لغت منجم مفسر مورخ شیعی و ایرانی تبار است.
ابوحیان توحیدی نیشابوری (م ۳۸۰ ق) در وصف دینوری می‌نویسد او حکمت و فلسفه و بیان عـرب را بـا یـکدیـگر آمیخته و در هر فنی ید طولا دارد سپس اضافه نموده سه تن هستند بین مـتـقـدمین و متاخرین چنانچه ثقلین جمع گردند و تا پایان جهان فضائل آنان را ستایش نمایند هرگز حق آنها اداء نگشته است یکی از این سه تن ابوحنیفه دینوری است.
تفسیر دینوری در سیزده جلد به زبان عربی بوده و چنانچه از سایر مؤلفاتش استفاده می‌گردد به شیوه کلامی و ادبی و فلسفی است و نیز ابوریحان توحیدی آن را در سیزده جلد می‌خواند و تمامی‌شرح حال نویسان آن را از مؤلفات و آثار وی ضبط کرده‌اند است.
دینور با کسر دال و یاء و فتح نون و واو و سکون راء شهری است واقع بین کنگاور و کرمانشاه. الاخبار الطوال، م - ذ.
[۴۸۷] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۱، ص۷۲.
[۴۹۲] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۱۰۸.
[۴۹۳] یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۳، ص۲۶.
[۴۹۵] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۱۲۳.
[۴۹۶] ابن انباری، ابوالبرکات، نزهة الالباء، ص۳۰۵.



تفسیر ثقفی اثـر ابواسحق ابراهیم (م ۲۸۳ ق) فرزند محمد بن سعید ثقفی کوفی اصفهانی از زعمای شیعه در کوفه و اصفهان و مفسرین.
ثقفی ابتدا زیدی مذهب بود، سپس از عقیده خود عدول کرد و به امامیه اثنی عشریه گروید.
و از کوفه به اصفهان هجرت نمود و کرسی تدریس مناقب و حدیث و فقه اهل البیت (علیهم‌السّلام) را بـدسـت گـرفت تا اینکه در اصفهان فوت کرد و نیز جدش سعید بن مسعود برادر ابی عبید بن مسعود عم مختار است که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) او را والی خود در مدائن تعیین نموده بود و حضرت امام حسن (علیه‌السّلام) در روز ساباط به او پناه برد.
ابن حجر در لسان المیزان می‌گوید (کان غالیا فی الرفض) مؤلفات دیگر ثقفی از جمله دو تفسیر قرآن و ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) را یاد کرده‌اند و ابن ندیم در الفهرست می‌نویسد: (من الثقات العلماء المصنفین). داوودی در طبقات المفسرین خود تفسیر قرآن وی را ضبط کرده است.
تـفـسـیر وی به شیوه روائی است و نیز روایات او در کتب معتبر شیعه ذکر شده و ابوالحسن علی قـمـی و هـمـچـنین ابن قولویه و صدوق و سید ابن طاووس روایت او را در مؤلفات خویش ذکور نموده‌اند.
[۴۹۷] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، تاریخ اصفهان، ج۱، ص۱۸۷.
[۵۰۶] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۸.
[۵۰۹] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.



تفسیر حبری اثر ابوعبداللّه حسین (م ۲۸۶ ق) فرزند حکم بن مسلم کوفی حبری از علمای تفسیر و محدثین و فقهای عصر خویش.
وی شیعی مسلک و زیدی مذهب بوده است. تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربی به شیوه روائی و کلامی است.
حـبـری در‌ ایـن تـفسیر بسیاری از آیات قرآن مجید را که در فضائل حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و خـانـدان عصمت و نبوت (علیه‌السّلام) است جمع کرده و به مدد احادیث از طریق شیوخ روات که مورد قبول تمام فرق مسلمین است مستندا به رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به تفسیر آنها پرداخته است.
نظم این اثر به ترتیب سوره‌های قرآن کریم است.
‌امـروزه چـند نسخه کهن و نفیس خطی از این تفسیر در دست است نخست نسخه کهن و نفیس خطی از این تفسیر در دست است نخست نسخه کتابخانه مجمع علمی ازبکی تاشکند به شماره ۲۹۸۸ و‌ ایـن نسخه در شوال ۶۶۱ ق از نسخه مدرسه مستنصریه که بخط ابوالحسن علی بن هلال بغدادی معروف به ابن البواب (م ۴۱۳ ق) بود استنساخ گشته است و نسخه دوم منسوخ بخط یاقوت مستعصمی‌ مورخه ۶۹۶ ق از مخطوطات کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌شماره ۴۰۱ موجود است.
این تفسیر به نام (ما نزل من القرآن فی اهل البیت ع) به تحقیق سید احمد حسینی اشکوری در قم بـه سـال ۱۳۵۹ ق بـه طـبع رسیده و مؤلف آن به نام الحسین بن الحکم الحیری معرفی گردیده است.
سـپـس بـا تـحـقـیق کامل و مقدمه‌ای مبسوط از سید محمدرضا حسینی جلالی که در پایان آن فهارس آیات قرآن و احادیث و الفاظ خاصه آمده چاپ گردیده است.
گفتنی است که این تفسیر در کتب احادیث و فهارس به نام‌های مختلف ذکر شده است.
نسخه تاشکند به نام تنزیل الایات المنزله فی مناقب اهل البیت (علیه‌السّلام) معرفی گردیده است.
در صفحه اول نسخه مجلس ما نزل من القرآن فی علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) معرفی گردیده است.
ابن شهر آشوب در معالم العلماء مؤلف را الحیری می‌خواند و نام این تفسیر را ما نزل من القرآن فـی اهـل البیت (علیه‌السّلام) ضبط کرده است که تمامی آنها یکی هستند و نیز فرات کوفی در جای جای تفسیرش ۳۵ مورد از او در فضائل امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) و خاندان طهارت نقل نموده است.
[۵۱۰] حسین بن حکم، تفسیر الحبری مقدمه به قلم سید محمدرضا حسینی جلالی، ص۹-۲۳۰.
[۵۱۱] ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۴۴.



معانی القرآن اثـر یحیی (مدینه ۲۲۰ - صعده ۲۹۸ ق) فرزند حسین بن القاسم ملقب به الهادی الی الحق از احفاد حضرت علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام)، از ائمه و علمای زیدیه و مردی سلحشور بود.
در ۲۸۳ ق ابـوالـعـتـاهـیـة هـمـدانی از ملوک یمن یحیی را به یمن دعوت نمود و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کرد و سایر عشایر نیز با او بیعت نمودند. یحیی علیه بنی العباس قیام کرد و بالاخره تمام یمن را متصرف شد. وی نخستین سلطان زیدی در یمن است.
تفسیر مورد بحث به زبان عربی در ۹ جلد بزرگ، و در تمامی قرآن از سوره فاتحه الی سوره الناس و از مـنـابـع مـورد وثوق اکثر علمای زیدیه می‌باشد و نسخ متعددی امروزه در یمن از آن موجود است.
یـحیی الهادی الی الحق دارای تالیفات زیادی است که صاحب کتاب مؤلفات الزیدیه ۷۴ عنوان از آنها را یاد کرده است.
از آن جـمـلـه است: تفسیر الامام الهادی الی الحق، این تفسیر در ۶ جلد از سوره منافقون تا سورة النباء که در تتمه و تکمله تفسیر جدش القاسم بن ابراهیم و عمویش تالیف کرده است.


تفسیر آیة الکرسی نیز اثـر یحیی بن حسین بن قاسم ملقب به الهادی الی الحق است. این تـفـسـیـر بـه زبـان عربی در بیان آیه ۲۵۶ سوره بقره (آیة الکرسی) با مذاق زیدی مفسر آن می‌باشد که در یک جلد و در کتابخانه‌های عمومی‌و خصوصی یمن موجود است.
هر سه تفسیر فوق الذکر.
[۵۱۵] ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، بلوغ المرام، ۱۴۶.
[۵۱۸] حسینی اشکوری، سیداحمد، مؤلفات الزیدیه، ج۱، ص۳۱۴.
[۵۱۹] حسینی اشکوری، سیداحمد، مؤلفات الزیدیه، ج۳، ص۳۲.



تفسیر خزاز اثر ابوعبداللّه احمد (م ح ۲۹۵ ق) فرزند حسن خزاز، از علماء مفسر امامیه.
شیخ طوسی در کتاب خود الفهرست تفسیر قرآن وی را ضبط کرده است و نیز سایر کتب رجالی او را از مفسران شیعه ذکر نموده‌اند و تفسیر وی به شیوه تفسیرهای روائی است و به زبان عربی.
[۵۲۶] شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۸.



فضل القرآن اثر شیخ ابوجعفر محمد (م ۲۹۰ ق) فرزند حسن بن فروخ صفار، از علمای حدیث و مفسران شیعه.
علوم اسلامی و حدیث و تفسیر را از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) فراگرفت و نیز از جمع کثیری از اکابر محدثین شیعه اخذ حدیث کرد.
سپس کرسی تدریس را به دست گرفت و جمعی از اکابر علماء شیعه در حوزه او تربیت یافتند. تـفسیر وی به زبان عربی در یک جلد به شیوه روائی طی تفسیرهای روائی و کتب حدیث شیعه و کتب اربعه نقل گردیده است.
ابوالعباس نجاشی تفسیر مذکور را توسط استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزوینی و ابوحسین علی بن احمد اشعری با سه واسطه روایت می‌کند. مفسر صاحب کتاب بصائر الدرجات است که مکررا در ایران و نجف اشرف به طبع رسیده است.


تذکر
تفاسیر قرن اول؛ تفاسیر قرن دوم؛ تفاسیر قرن چهارم؛ تفاسیر قرن پنجم؛ تفاسیر قرن ششم؛ تفاسیر قرن هفتم؛ تفاسیر قرن هشتم؛ تفاسیر قرن نهم؛ تفاسیر قرن دهم؛ تفاسیر قرن یازدهم؛ تفاسیر قرن دوازدهم؛ تفاسیر قرن سیزدهم؛ تفاسیر قرن چهاردهم؛ تفاسیر قرن پانزدهم.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.    
۲. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۵، ص۱۹۶.    
۳. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۶۳.    
۴. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، ایضاح المکنون، ج۲، ص۲۹۵.
۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۳.    
۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۶۴.    
۷. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۲۰۸.    
۸. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۵۹.    
۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۵۲.    
۱۰. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۶.    
۱۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۰۱.    
۱۲. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۲۳۴.    
۱۳. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۶۳.    
۱۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۷۱.    
۱۵. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۸.    
۱۶. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۳، ص۲۵۳.    
۱۷. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۲۸.
۱۸. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۲۶۰.    
۱۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۵۲.    
۲۰. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۶۵.    
۲۱. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۴۱.    
۲۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۱۹۱.    
۲۳. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۴۵.    
۲۴. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۳۹.    
۲۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۱۱.    
۲۶. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۳۱۹.    
۲۷. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۶۸.
۲۸. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۳۵.    
۲۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۵، ص۱۹.    
۳۰. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۱۰۳.    
۳۱. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۵۱.    
۳۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۱۶۱.    
۳۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۵۲.    
۳۴. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۶.    
۳۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۴۶.    
۳۶. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۴۳۹.    
۳۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۴۶۱.    
۳۸. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۰۵.    
۳۹. محمدبن اسماعیل، مازندرانی حائری، منتهی المقال، ج۲، ص۵۹.    
۴۰. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۴۴.    
۴۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۷۸.    
۴۲. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۳۶.    
۴۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۴۱۶.    
۴۴. نجاشی، احمدبن علی، رجـال نـجـاشی، ج۱، ص۲۳۸.
۴۵. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۵، ص۳۹۸.    
۴۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۷۲.    
۴۷. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱، ص۴۱۸.    
۴۸. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۷۷.    
۴۹. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱، ص۱۹۰.    
۵۰. محمدبن اسماعیل، مازندرانی حائری، منتهی المقال، ص۲۴۴.    
۵۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۸۷.    
۵۲. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۵.    
۵۳. ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۲۶۲.    
۵۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۳۴.    
۵۵. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۴۳۴.    
۵۶. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۵۳.    
۵۷. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۱۲۴.    
۵۸. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۶، ص۱۹۶.    
۵۹. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۲، ص۲۳.    
۶۰. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۲۷.    
۶۱. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۳۰.    
۶۲. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۳۱۱.
۶۳. خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۲۱.    
۶۴. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲۵۴.    
۶۵. ابی عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، تلخیص ابن منصور، ج۲۳، ص۱۳۱.    
۶۶. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۳۶۳.
۶۷. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۳۷.    
۶۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۶۰.    
۶۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۲۱.
۷۰. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۱، ص۳۵۳.
۷۱. ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۶۶۲.    
۷۲. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۱۲۷.    
۷۳. ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۲، ص۱۸۴.    
۷۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۲۹۰.    
۷۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۱۴۵.    
۷۶. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، ارشاد الادیب، ج۶، ص۲۸۱۲.    
۷۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۳۳۳.    
۷۸. کارل بروکلمان، تـاریـخ الادب العربی، ج۲، ص۱۹۹-۲۰۱.
۷۹. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۶۹.
۸۰. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲۷۳.    
۸۱. تفسیر کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۲۴۱.    
۸۲. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۱۱، ص۲۱۲.    
۸۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۹۸.    
۸۴. افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۴۷.    
۸۵. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۳۹.    
۸۶. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۶۷.    
۸۷. الزبیدی، ابی‌بکر، طبقات، ص۴.
۸۸. احمد امین، ضحی الاسلام، ج۲، ص۳۰۷.
۸۹. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۹۱.    
۹۰. رفاعی، عبدالجبار، معجم الدرسات القرانیه، ص۱۲۶.
۹۱. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
۹۲. انعام/سوره۶، آیه۷۵.    
۹۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۲، ص۹۷.    
۹۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۳۲۶.    
۹۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۲۶۱.    
۹۶. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۲۸.
۹۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۶.    
۹۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۰۵.    
۹۹. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۸۶.    
۱۰۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۳۲۲.    
۱۰۱. رجال، ابن داود. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۲۹۶.    
۱۰۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۴۶.    
۱۰۳. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۴۴۶.    
۱۰۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۴۸۳.    
۱۰۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۶۶.    
۱۰۶. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۲.    
۱۰۷. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۵۶۴.    
۱۰۸. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، هدیة العارفین، ج۱، ص۲۹۶.    
۱۰۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۱۵۵.    
۱۱۰. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۵۹.
۱۱۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۱.    
۱۱۲. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۴۴۶.    
۱۱۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۳۲۱.    
۱۱۴. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۷۵.    
۱۱۵. برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۸.
۱۱۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۲۴۱.    
۱۱۷. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۳۳۳.    
۱۱۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۳۷.    
۱۱۹. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱۵، ص۲۶۲.    
۱۲۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۱۶.    
۱۲۱. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۴.    
۱۲۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۲۱.
۱۲۳. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۳۶.    
۱۲۴. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۸۷.    
۱۲۵. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۸.
۱۲۶. ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۶۱۰.    
۱۲۷. طه/سوره۲۰، آیه۸۱.    
۱۲۸. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۷، ص۴۷۱.    
۱۲۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۳۵۳.
۱۳۰. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۹۰.    
۱۳۱. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۲۶۶.    
۱۳۲. الندوی، محمدهاشم، تذکرة النوادر، ۳۳.
۱۳۳. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۲۵۸.    
۱۳۴. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۳۱۰.    
۱۳۵. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۴۵۶.    
۱۳۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۵۰.    
۱۳۷. برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۲۴.
۱۳۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۲۶۵.    
۱۳۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۷۴.    
۱۴۰. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۳۰۲.    
۱۴۱. کتانی، محمدبن جعفر، الرسالة المستطرفة، ص۴۰.    
۱۴۲. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۳، ص۵۵.    
۱۴۳. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۹.    
۱۴۴. رفاعی، عبدالجبار، معجم الدراسات القرآنیه، ص۱۱۱.
۱۴۵. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۸۰.
۱۴۶. ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۶۰۹.    
۱۴۷. ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۲، ص۲۰۲.    
۱۴۸. صفدی، خلیل بن ایبک، نکت الهمیان، ص۱۷۲.    
۱۴۹. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۲، ص۴۰.    
۱۵۰. ابن خلکان، احمد بن ابراهیم، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۱۶.    
۱۵۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.    
۱۵۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۲۸.    
۱۵۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۱۰۱.    
۱۵۴. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۱۸۴.    
۱۵۵. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۵۹.    
۱۵۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۶۵.    
۱۵۷. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۲۶.    
۱۵۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۱۸.    
۱۵۹. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۳۳۱.    
۱۶۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۸۹.    
۱۶۱. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۰۶.    
۱۶۲. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۸.    
۱۶۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۱۴۸.
۱۶۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۵۲.    
۱۶۵. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۲۷۰.    
۱۶۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۰.    
۱۶۷. افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۵۹.    
۱۶۸. ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۱۴۲.    
۱۶۹. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۹۳.    
۱۷۰. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۳.    
۱۷۱. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۱، ص۳۷۷.
۱۷۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۸۷.
۱۷۳. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۴۶۵.    
۱۷۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۹، ص۲۷۳.    
۱۷۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۳۱.    
۱۷۶. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۵۹.
۱۷۷. تفسیر کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۵۵۸.    
۱۷۸. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۲۷۴.    
۱۷۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۶۳.    
۱۸۰. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۷۲.    
۱۸۱. برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۰.
۱۸۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۶۳.    
۱۸۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۴۶.    
۱۸۴. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۳۵.    
۱۸۵. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸.    
۱۸۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۲۳۷.    
۱۸۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۲۶.    
۱۸۸. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
۱۸۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۰۵.
۱۹۰. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۲.    
۱۹۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۹۱.    
۱۹۲. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه، ص۳۳۱.
۱۹۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۲۲۶.    
۱۹۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۴، ص۱۳۷.    
۱۹۵. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۲۳۵.    
۱۹۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۴۴۸.    
۱۹۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۲۰.    
۱۹۸. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۳۵.    
۱۹۹. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۳۶.    
۲۰۰. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۱۲۴.    
۲۰۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۱۹.    
۲۰۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۹.    
۲۰۳. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه، ص۳۳۴.
۲۰۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۲۲۱.    
۲۰۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۷۷.    
۲۰۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۸، ص۹۷.    
۲۰۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۷۴.    
۲۰۸. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۲۱۴.    
۲۰۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۵.    
۲۱۰. برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۴.
۲۱۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۵۴.    
۲۱۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۹۸.    
۲۱۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۱۵.    
۲۱۴. نجاشی، احمدبن علی، رجال، ج۱، ص۳۴.    
۲۱۵. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۴.    
۲۱۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۹۷.    
۲۱۷. تستری، محمدتقی، القاموس، ج۳، ص۲۱۴.
۲۱۸. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۴۵.    
۲۱۹. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۲۲۵.    
۲۲۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۱۲۷.
۲۲۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، جزرکلی، ج۲، ص۲۱۲.
۲۲۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۸.    
۲۲۳. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۷۷.    
۲۲۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۵۴.    
۲۲۵. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۹۷.    
۲۲۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۸۴.    
۲۲۷. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۴۳.    
۲۲۸. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۲.    
۲۲۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۹۶.    
۲۳۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۲۰۲.    
۲۳۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۳۱.    
۲۳۲. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۲۴۸.    
۲۳۳. رفاعی، عبدالجبار، معجم الدراسات القرانیة، ص۱۰۸.
۲۳۴. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۱.
۲۳۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۳۸.    
۲۳۶. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۴۵.    
۲۳۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۳۱۱.    
۲۳۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۸.    
۲۳۹. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۴۲.    
۲۴۰. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۱۷۵.    
۲۴۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۶۰.    
۲۴۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۴۸.    
۲۴۳. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۵۳.    
۲۴۴. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۱۳.    
۲۴۵. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۲.
۲۴۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۵۲.    
۲۴۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۲۴-۲۵.    
۲۴۸. شیخ الشرف عبیدلی، محمدبن محمد، تهذیب الانساب، ص۱۷۱.
۲۴۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۵، ص۴۶.    
۲۵۰. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۴۱۰.    
۲۵۱. فخر رازی، محمدبن عمر، الشجرة المبارکة، ص۸۹.
۲۵۲. ابن طقطقی، محمد بن علی، الفخری، ص۱۵.
۲۵۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۴۴.    
۲۵۴. بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب، ج۲، ص۴۴۱.
۲۵۵. علوی، علی بن محمد، المجدی، ص۱۲۲.    
۲۵۶. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۳۴.
۲۵۷. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۳۰۱.    
۲۵۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۴، ص۱۱.    
۲۵۹. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۶۲.    
۲۶۰. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۴۴.    
۲۶۱. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۹۱.    
۲۶۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۱۱۶.    
۲۶۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۱۸۲.    
۲۶۴. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۵۵۴.    
۲۶۵. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۶۰.    
۲۶۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۶۰.    
۲۶۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۲۷.    
۲۶۸. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۱۸۵.    
۲۶۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۶۲.    
۲۷۰. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۵۲.    
۲۷۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۵۳.    
۲۷۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۵۸.    
۲۷۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۰.    
۲۷۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۳۰۲.    
۲۷۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۲، ص۳۱۲.    
۲۷۶. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۸۹.    
۲۷۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۳۴۴.    
۲۷۸. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۴۸.    
۲۷۹. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۷.    
۲۸۰. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۷.    
۲۸۱. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۹۲.    
۲۸۲. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۶۹.
۲۸۳. خویی، سیدابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۹، ص۲۱۲.    
۲۸۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۳، ص۵۹۴.    
۲۸۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۶۹.
۲۸۶. قفتی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۴، ص۲۷۴.    
۲۸۷. خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۹۳.
۲۸۸. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، ایضاح المکنون، ج۳، ص۴۸۲.    
۲۸۹. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۷۱.
۲۹۰. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۱، ص۴۶۳.    
۲۹۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۳۱۲.    
۲۹۲. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۵۸.    
۲۹۳. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۱۰.    
۲۹۴. ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۲۷۰.    
۲۹۵. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۲۱۶.    
۲۹۶. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر، ج۱، ص۴۴۸.
۲۹۷. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۸۰.    
۲۹۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۱۲.    
۲۹۹. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۳۰۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۴، ص۱۴۳.    
۳۰۱. تفسیر کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۴۰۸.    
۳۰۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۴۷.    
۳۰۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۲۵۹.    
۳۰۴. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۶۸.    
۳۰۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۹.    
۳۰۶. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۲۴.    
۳۰۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۴۰.    
۳۰۸. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۱۵.    
۳۰۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۸۲.    
۳۱۰. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۲.
۳۱۱. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۷، ص    ۴۳۰.
۳۱۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۲۰۴.    
۳۱۳. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۴۹۲.    
۳۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۳.    
۳۱۵. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۲۱.    
۳۱۶. برقی، احمد بن ابی عبدالله، رجال، ص۵۵.
۳۱۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۶۰.    
۳۱۸. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۳۰۲.    
۳۱۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۶۷.    
۳۲۰. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۱۷.    
۳۲۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۷۰.    
۳۲۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۵۳۰.    
۳۲۳. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۳۰.
۳۲۴. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۱۹۶.    
۳۲۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۸۳.    
۳۲۶. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۷۳.    
۳۲۷. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۶۱.    
۳۲۸. شیخ طوس، محمدبن حسن، الفهرست، ص۹۹.    
۳۲۹. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۷۰.    
۳۳۰. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۰۶.    
۳۳۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۲۴۹.    
۳۳۲. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۸۸.
۳۳۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۹۲.    
۳۳۴. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۳۸.    
۳۳۵. شیخ طوس، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۷۳.
۳۳۶. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۲۰۲.    
۳۳۷. رفاعی، عبدالجبار، معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعة الامامیه، ص۱۲۱.
۳۳۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی‌، ج۲، ص۴۱۷.    
۳۳۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۳۱۴.    
۳۴۰. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۷۹.    
۳۴۱. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۴۱۸.    
۳۴۲. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲۳، ص۱۴.    
۳۴۳. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱۰.    
۳۴۴. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۴۶.    
۳۴۵. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۲۷۹.    
۳۴۶. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
۳۴۷. بقره/سوره۲، آیه۲۰۸.    
۳۴۸. توبه/سوره۹، آیه۱۱۹.    
۳۴۹. انعام/سوره۶، آیه۶۸.    
۳۵۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۲، ص۱۶۹.    
۳۵۱. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۲۸.
۳۵۲. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۶۶.    
۳۵۳. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۰۴.    
۳۵۴. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲۰، ص۱۶۰.    
۳۵۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۸۹.    
۳۵۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۷۲.    
۳۵۷. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۸۰.    
۳۵۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۹۹.    
۳۵۹. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۵۸.    
۳۶۰. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۹۹.    
۳۶۱. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۳.    
۳۶۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۰۴.    
۳۶۳. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۵۸۵.    
۳۶۴. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۱۰.    
۳۶۵. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۲۸۴.    
۳۶۶. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۷۹ - ۹۸.    
۳۶۷. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص۴۰ - ۴۴.    
۳۶۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۸۹-۹۰.    
۳۶۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۸۳-۲۹۳.    
۳۷۰. فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی آستان قدس، ۱۳۴.
۳۷۱. حسینی اشکوری، سیداحمد، فـهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرعشیه قم، ۲، ص۷۱ - ۷۲.
۳۷۲. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۲۵۹.
۳۷۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۰۰.
۳۷۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۵۶.    
۳۷۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۷، ص۹۵.    
۳۷۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۹۵.    
۳۷۷. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۲۶۰، ۳۳۲.
۳۷۸. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۰.    
۳۷۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۲۱۲.    
۳۸۰. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۸۴.    
۳۸۱. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۵۰.    
۳۸۲. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۳۴.    
۳۸۳. فکرت، محمدآصف، فهرست الفبائی کتب خطی، کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، ص۱۳۸.
۳۸۴. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۳۷.    
۳۸۵. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۹.
۳۸۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، نوابغ الرواة فی رابعة المثات، ص۳۰۵.    
۳۸۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۳۶۲.    
۳۸۸. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ۵، ص۱۴۹.
۳۸۹. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه، ص۳۴۴.
۳۹۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۳۰۰.    
۳۹۱. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۵۱.    
۳۹۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۲۲۹.    
۳۹۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۵۳۸.    
۳۹۴. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۰۶.    
۳۹۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۹۰.    
۳۹۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۴۰۱.    
۳۹۷. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۴۴.    
۳۹۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۹۷.    
۳۹۹. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
۴۰۰. نـوابـغ الرواة فی رابعة المئات، ۲۱۷.
۴۰۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۴۲.    
۴۰۲. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۴۱۹.    
۴۰۳. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۳۱.    
۴۰۴. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۱۴۳.    
۴۰۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۵.    
۴۰۶. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۳.    
۴۰۷. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۳، ص۱۱۶.    
۴۰۸. طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۳۶.    
۴۰۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۲۰۹.    
۴۱۰. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۶۶.
۴۱۱. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۶۷.    
۴۱۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۷، ص۵۲.    
۴۱۳. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۲۹.    
۴۱۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۳۰۲.    
۴۱۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۶۰۶.    
۴۱۶. نجاشی، احمدبن علی، رجال، ج۱، ص۸۰.    
۴۱۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۹۷.    
۴۱۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۸۴.    
۴۱۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۶۶.    
۴۲۰. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۲۵۲.    
۴۲۱. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۴۹.    
۴۲۲. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۱-۷۳.    
۴۲۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۱۴۶.    
۴۲۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۲، ص۷.    
۴۲۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۴، ص۱۶۸.    
۴۲۶. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعة، ص۳۳۵.
۴۲۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۷.    
۴۲۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۹.    
۴۲۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۳۲۲.    
۴۳۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۴۵.    
۴۳۱. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۶۱.    
۴۳۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۱۷۷.    
۴۳۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال کشی، ص۴۴۵.
۴۳۴. نجاشی، احمدبن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۲۵۷.    
۴۳۵. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۴۰۳.    
۴۳۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۵۶.    
۴۳۷. شیخ صدوق، محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۳۱.    
۴۳۸. شیخ صدوق، محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۶۱.    
۴۳۹. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۶۱.    
۴۴۰. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۰۰.    
۴۴۱. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۱.
۴۴۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۲۷۴.
۴۴۳. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۶۲.
۴۴۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۴، ص۳۴۷.    
۴۴۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۵۱۲.
۴۴۶. نجاشی، احمدبن علی، رجـال، ج۲، ص۳۰۰.
۴۴۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۳۲۹.    
۴۴۸. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۶، ص۲۱.    
۴۴۹. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۱۴۹.    
۴۵۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۲۵۱.    
۴۵۱. برغانی، محمدصالح، تفسیر البرغانی، ج۱، ص۶۲.
۴۵۲. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۶۳.    
۴۵۳. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۲۲۹.    
۴۵۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۶۳.    
۴۵۵. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۳۷۳.    
۴۵۶. نجاشی، احمدبن علی، رجال، ج۱، ص۷۶.    
۴۵۷. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۷۲.    
۴۵۸. صدر، سیدحسن، الـشیعه و فنون الاسلام، ص۷۶.
۴۵۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۶۳.    
۴۶۰. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۳.    
۴۶۱. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۶۲.    
۴۶۲. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۴۴.    
۴۶۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۰۵.
۴۶۴. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۴۷.    
۴۶۵. شیخ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۵۷.    
۴۶۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۴، ص۱۸.    
۴۶۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۴.    
۴۶۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۵۱.    
۴۶۹. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۵۴۲.    
۴۷۰. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۱۸۰.
۴۷۱. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۲۰۹.    
۴۷۲. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۸۴.    
۴۷۳. ابونعیم اصفهانی، احمدبن عبدالله، حلیة الاولیاء، ج۱۰، ص۱۸۹- ۲۱۲.    
۴۷۴. لاهوری، غلام سرور، خزینة الاصفیاء، ج۲، ص۱۶۳.
۴۷۵. فرصت شیرازی، محمدنصیر بن جعفر، آثار عجم، ص۳۷۱.
۴۷۶. سخاوی، علی بن احمد، تحفة الاحباب، ص۱۴۱.
۴۷۷. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۳۴۲.    
۴۷۸. انصاری، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیة، ص۲۰۶.
۴۷۹. هجویری، علی بن عثمان، کشف المحجوب، ۱۱۲.
۴۸۰. سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج۱، ص۶۳۵.
۴۸۱. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۶.
۴۸۲. جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ص۴۵.
۴۸۳. ابن خلکان، احمد بن ابراهیم، وفیات الاعیان، ج۲، ص۴۲۹-۴۳۰.    
۴۸۴. قفتی، علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۱، ص۷۶.    
۴۸۵. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، ایضاح المکنون، ج۱، ص۴۳.    
۴۸۶. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۰۶.    
۴۸۷. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۱، ص۷۲.
۴۸۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۵۲.    
۴۸۹. ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۴۲۲.    
۴۹۰. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۴۲.    
۴۹۱. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۱۰۶.    
۴۹۲. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۱۰۸.
۴۹۳. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۳، ص۲۶.
۴۹۴. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱، ص۲۱۸.    
۴۹۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۱۲۳.
۴۹۶. ابن انباری، ابوالبرکات، نزهة الالباء، ص۳۰۵.
۴۹۷. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، تاریخ اصفهان، ج۱، ص۱۸۷.
۴۹۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۳۵.    
۴۹۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۶۸.    
۵۰۰. داودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۰.    
۵۰۱. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۳۳.    
۵۰۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۴۱۴.    
۵۰۳. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۳۶.    
۵۰۴. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۱۰۲.    
۵۰۵. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، ص۴۹.    
۵۰۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۸.
۵۰۷. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۳۹.    
۵۰۸. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۰۴.    
۵۰۹. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۷.
۵۱۰. حسین بن حکم، تفسیر الحبری مقدمه به قلم سید محمدرضا حسینی جلالی، ص۹-۲۳۰.
۵۱۱. ابن شهرآشوب، محمدبن علی، معالم العلماء، ص۱۴۴.
۵۱۲. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۲۰۱ - ۲۰۲.    
۵۱۳. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۵۱۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۵۵.    
۵۱۵. ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، بلوغ المرام، ۱۴۶.
۵۱۶. ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۰.    
۵۱۷. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۹۱-۱۹۲.    
۵۱۸. حسینی اشکوری، سیداحمد، مؤلفات الزیدیه، ج۱، ص۳۱۴.
۵۱۹. حسینی اشکوری، سیداحمد، مؤلفات الزیدیه، ج۳، ص۳۲.
۵۲۰. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، هدیة العارفین، ج۲، ص۵۱۷.    
۵۲۱. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۴۵.    
۵۲۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۲۷۳.    
۵۲۳. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۳۶.    
۵۲۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۸۳.    
۵۲۵. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۹۱.    
۵۲۶. شفیعی، محمد، مفسران شیعه، ص۷۸.
۵۲۷. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۶۵.    
۵۲۸. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، ایضاح المکنون، ج۱، ص۱۵۱.    
۵۲۹. اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۲۲۸.    
۵۳۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۲۷۱.    
۵۳۱. ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص۱۷۰.    
۵۳۲. شیخ طوسی، محمدبن حسن، رجال، ص۴۰۲.    
۵۳۳. نجاشی، احمدبن علی، رجال، ج۲، ص۳۵۴.    
۵۳۴. شیخ طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، ص۳۲۷.    
۵۳۵. البابانی، اسماعیل بن محمدامین، هدیة العارفین، ج۱، ص۴۸۵.    
۵۳۶. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۹۳.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاسیر قرن سوم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۲۰.    



جعبه ابزار