جعفر بن ابی طالب، کنیهاش ابوعبد الله، پسر عموی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، برادر حضرت علی علیهالسلام، و از شهدای بزرگ صدر اسلام. مادرش، فاطمه بنت اسد بن هاشم، نخستین زن هاشمی بود که با مردی هاشمی، یعنی ابوطالب، ازدواج کرد و به ترتیب چهار پسر به نامهای طالب، عقیل، جعفر و علی به دنیا آورد که فاصله زمانی میان هر کدام ده سال بود.
هنگامی که در مکه خشکسالی شد و ابوطالب دچار مضیقه مالی گردید، به پیشنهاد پیامبر، عباس بن عبدالمطلب نزد برادرش ابو طالب رفت و جعفر را به خانه خود برد و کفالتش را برعهده گرفت. جعفر همچنان نزد عمویش ماند تا اینکه اسلام آورد و بعد از وی بی نیاز شد.
اسلام آورد. روایت شده است که ابوطالب وقتی دید حضرت علی علیهالسلام در سمت راست پیامبر اکرم به نماز ایستاده، به جعفر گفت برو و در سمت چپ پیامبر بایست و نماز بگزار و او نیز چنین کرد و این نخستین نماز جماعتی بود که در اسلام بر پا گردید. بر اساس برخی روایات، جعفر بن ابی طالب سومین یا بیست و ششمین یا سی و دومین نفر
، نامهای خطاب به نجاشی، پادشاه آن سرزمین، فرستاد و در آن، ضمن دعوت وی به اسلام، از او خواست تا به اوضاع جعفر و دیگر مسلمانان مهاجر و پناهنده به وی، رسیدگی کند.
وقتی کفار قریش، عمرو بن عاص و عبدالله بن مسعود بن ابی ربیعه مخزومی و به روایتی عماره بن ولید را با هدایایی نزد نجاشی فرستادند تا شاید بتوانند مسلمانان مهاجر را به مکه بازگردانند، سخنگوی مسلمانان پناهنده به حبشه، جعفر بن ابی طالب بود. او در جلسات مناظره به خوبی مواضع و دیدگاه اسلام را بیان کرد تا جایی که نجاشی و اسقفهایش را متقاعد ساخت و فرستادگان قریش ناامید به مکه بازگشتند.
جعفر بن ابی طالب در حبشه از همسرش اسماء بنت عمیس صاحب سه فرزند، به نامهای عبدالله و محمد و عون، شد که عبدالله نخستین مولود مسلمان در حبشه
به روایتی، دو فرزند دیگر وی در کربلا و به روایتی دیگر، در جنگ صفینشهید شدند. روایتی نیز حاکی از آن است که عون و محمد در زمان خلافت عمر در شوشتر به شهادت رسیدند؛ اما، بلاذری این را نادرست دانسته است.
؛ اما، با توجه به اینکه جعفر بن ابی طالب در آن زمان در حبشه اقامت داشته است، این خبر نمیتواند صحیح باشد مگر آنکه این پیمان غیابا بسته شده باشد.
جایگاه و منزلت جعفر بن ابی طالب چنان والا بود که پیامبر اکرم برای وی سهمی از غنایم نبرد بدر را، با اینکه در آن حضور نداشت، در نظر گرفت.
در اواخر سال ششم هجرت، پیامبر سفیرش، عمرو بن امیه ضمری، را نزد نجاشی فرستاد و از وی خواست مسلمانان را بازگرداند. نجاشی نیز دو کشتی در اختیار جعفر بن ابی طالب و مسلمانان و گروهی از حبشیان مسلمان شده قرار داد و آنان را راهی مدینه کرد.
[۴۴]خطاب، محمود شیت، مجلة المجمع العلمی العربی، ص۱۳۴.
وقتی پیامبر جعفر را دید میان دو چشمش را بوسید و او را دربرگرفت و با شادی بسیار گفت: «به خدا قسم نمیدانم به کدام یک شادتر شوم از آمدن جعفر یا از فتح خیبر»
، پیامبر بسیار غمگین شد و سپاهی سه هزار نفری تدارک دید که بعدها به سپاه امرامعروف شد و فرماندهی آن را به ترتیب برعهده سه تن از صحابه، که یکی از آنها جعفر بن ابی طالب بود، قرار داد تا در صورت شهادت یکی، دیگری فرماندهی را بر عهده گیرد.
سپاه سه هزار نفری مسلمانان در جمادیالاولی سال هشتم در روستای موته در سرزمین بلقاء به مصاف سپاه دویست هزار (یا صد هزار) نفری رومیان به سرکردگی هرقل و عربهای شام به فرماندهی شرحبیل بن عمرو رفت. در گرماگرم نبرد، جعفر بن ابی طالب از اسب سرخ موی خود پیاده شد و آن را کشت و آنگاه پیاده جنگید تا به شهادت رسید.
در این نبرد هر دو دست جعفر بن ابی طالب قطع شد، ولی نگذاشت پرچم روی زمین بیفتد؛ از اینرو، پیامبر فرمود که خداوند به جعفر، به جای دستهایش، دو بال از یاقوت داده است و او با فرشتگان در بهشت به هر جا که میخواهد پرواز میکند
بر اساس روایاتی که از پیامبر نقل شده، جعفر جزو بهترین مردم بوده و با پیامبر از یک طینت و سرشت و از یک درخت خلق شده و از نظر خلق و خوی شبیهترین افراد به پیامبر بوده است.
[۱۱۰]محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ص۴۹۲.
بهشمار آوردهاند.پیامبر به جعفر بن ابی طالب لقب ابوالمساکین (پدر بینوایان) اعطا کرد، زیرا او به مستمندان و فقیران بسیار رسیدگی میکرد، با آنها نشست و برخاست داشت و به ایشان خدمت میکرد و اموالش را میان آنان تقسیم مینمود
ارادت و علاقهمندی حضرت علی به برادرش جعفر بن ابی طالب تا جایی بود که هیچگاه درخواستی از درخواستهای عبد الله بن جعفر را، چنانچه حضرت را به جان جعفر قسم میداد، رد نمیکرد.
[۱۱۵]ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة ج۱، ص۳۴۴.
[۱۱۶]محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ص۴۹۲.
مزار جعفر طیار و سایر شهدای موته در منطقهای معروف به شهر مزار در اطراف موته (شهرستانی در استان کرک در اردن) قرار دارد. هر چند بر اساس برخی روایات، سه فرمانده شهید موته را در یک قبردفن و آن قبر را پنهان کردند، ولی امروزه مدفن آنان شناخته شده و زیارتگاه است
[۱۲۰]ابن عنبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب ص۳۷.