• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توسل در قرآن (اصلی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



توسل ، طلب نزدیکی به خدا با وسیله ای ارزشمند نزد وی برای دستیابی به حاجات می باشد.

فهرست مندرجات

۱ - معنای لغوی
۲ - معنای اصطلاحی
۳ - کاربرد وسیله در قرآن
       ۳.۱ - آیات مضمون توسل
۴ - جواز توسل
       ۴.۱ - توسل به صالحین
       ۴.۲ - توسل به جایگاه الهی
       ۴.۳ - توسل به عتبات مقدسه
       ۴.۴ - دعوت به زیارت قبر پیامبر
۵ - توسل مشروع در قرآن
۶ - رابطه درود و توسل
۷ - شبهات توسل
       ۷.۱ - دخالت قیود خاص
              ۷.۱.۱ - پذیرفتن اصل توسل
       ۷.۲ - استناد به دعای عمر
              ۷.۲.۱ - توسّل به مقام پیامبر
              ۷.۲.۲ - مصادیق تاریخی
       ۷.۳ - قبح توسل به میّت
              ۷.۳.۱ - زنده بودن شهدا
              ۷.۳.۲ - مصادیق تاریخی
              ۷.۳.۳ - سیره پیشوایان
۸ - پیشینه توسل و انکار آن
       ۸.۱ - یهودیان کینه توز
       ۸.۲ - ابن تیمیه و سلفیه
              ۸.۲.۱ - دفع شبه شرک
       ۸.۳ - شبهه امتحان الهی وپاسخ
۹ - نمونه های توسل
       ۹.۱ - توبه حضرت آدم
              ۹.۱.۱ - توسل آدم به آل عبا
              ۹.۱.۲ - کیفیت توسل آدم
       ۹.۲ - توسل برادران حضرت یوسف
       ۹.۳ - استغفار ابراهیم برای آزر
۱۰ - فهرست‌منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


توسل مصدر باب تفعل از ریشه «و-س-ل» و در لغت به معنای رغبت در نزدیک شدن به کسی یا چیزی است.
[۱] التحقیق، ج۱۳، ص۱۰۸، «وسل».
وسیله نیز از همین ریشه اشتقاق یافته و به معنای چیزی است که شخص با آن به غیر نزدیک می‌شود
[۲] المصباح، ص۶۶۰، «وسل».
یا به معنای نزدیک شدن است.
[۵] قاموس قرآن، ج۷، ص۲۱۸.



توسل در اصطلاح به معنای رغبت داشتن و طلب نزدیکی به خداست که با واسطه قرار دادن اسماء و صفات الهی ، قرآن ، مقام و ذات اولیای الهی و شفیع قرار دادن ایشان
[۶] تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۶، «توحید در قرآن».
، ایمان به خدا و رسول وی، جهاد و عباداتی مانند نماز و روزه انجام می‌شود.
البته هدف از توسل به معنای مزبور معمولاً رسیدن به حاجاتی چون آمرزش گناهان، کسب کمالات معنوی، دستیابی به امور مادی مورد نیاز
[۸] تفسیر موضوعی، ج۸، ص۲۹.
و نجات از شداید و گرفتاری هاست.
[۹] مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۲۴.
[۱۰] مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۳۷-۳۸.



واژه وسیله دو بار در قرآن به کار رفته که در یک آیه مؤمنان را به تقوا و وسیله جویی به سوی خداوند فرمان داده و در آیه دیگر به متوسل شدن بت پرستان به ملائکه ، جنّ و اولیا از انس برای نزدیک شدن به خداوند اشاره شده است.
البته آنان برای نزدیک شدن به خود این ها، به بت‌ها و مجسمه‌ها متوسل گشته، با انواع قربانی‌ها نیز به بت‌ها تقرّب می‌جستند. آنان به جهت مستقل دانستن وسیله های مذکور در ربوبیت و پرستش آن‌ها و نیز امید به رحمت و ترس از خشمشان دچار شرک شده بودند.
برخی نیز این آیه را با قطع نظر از آیات پیشین، ناظر به توسل پیامبران به طاعات برای تقرب جستن به خداوند دانسته اند.
[۱۶] مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۱.


۳.۱ - آیات مضمون توسل

افزون بر آیات یاد شده، از مضمون آیات دیگری نیز می‌توان به نحوی معنای توسل را به دست آورد؛ نظیر فرمان به خواندن خداوند به وسیله اسمای حسنای وی، دستور خداوند به چنگ زدن به ریسمان الهی، استغفار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برای گناهکارانی که به حضور وی رفته، به وسیله او از خداوند آمرزش بطلبند، وسیله قرار دادن برادران حضرت یوسف ، حضرت یعقوب علیهما السلام را برای آمرزش و تقاضای استغفار از وی و پذیرش توبه حضرت آدم علیه‌السلام از سوی پروردگار بر اثر توسل به کلماتی که از ناحیه وی تلقی کرد.


از دیدگاه قرآن تقرّب به خدای متعالی با وسایل گوناگون، امکان پذیر است؛ از جمله با اسمای حسنای الهی که در آیه ۱۸۰ سوره اعراف به خواندن خداوند به وسیله آن‌ها فرمان داده شده: «ولِلّهِ الاَسماءُ الحُسنی فادعوهُ بِها» و در دعاهای پرشماری که از اولیای الهی نقل گشته به آن عمل شده است
[۲۲] الزیارة والتوسل، ص۱۲۲.
[۲۴] شفاء السقام، ص۲۹۸-۲۹۹.
؛
همچنین از آیه ۱۰۳ سوره آل عمران برمی آید که توسل به حبل اللّه نیز جایز است که به قرآن، اهل بیت علیهم‌السلام و طاعت تفسیر شده است
[۲۹] مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵.
،
چنان که در آیه ۱۶ آل عمران ایمان وسیله درخواست بخشش گناهان از زبان مؤمنان معرفی شده: «اَلَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا اِنَّنا ءامَنّا فَاغفِر لَنا ذُنوبَنا»
و در آیه ۱۰ سوره حشر درخواست ایشان مبنی بر بخشش برادران ایمانی خود نیز گزارش شده است: «یَقولونَ رَبَّنَا اغفِر لَنا ولِاِخونِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمنِ».

۴.۱ - توسل به صالحین

با این حال در میان اقسام گوناگون توسل جواز یک قسم، مورد اختلاف و گفت و گو است و آن وسیله قرار دادن انسان های صالح در پیشگاه خداوند برای دستیابی به حاجات است که برخی به سبب توهّم تنافی با توحید ، آن را جایز ندانسته اند؛ ولی این قسم نیز هرگز با توحید منافی نبوده، عقل و نقل بر جواز آن حکم می‌کنند ، زیرا توسل به آن‌ها با توجه به این حقیقت است که آن‌ها آیات الهی هستند و آنچه دارند از ناحیه خداست و هیچ‌کس جز خدا ذاتا خالق ، رازق و مالک سود و زیان چیزی نیست : «والَّذی هُوَ یُطعِمُنی و یَسقین». در این صورت طلب حاجت فقط از خداست؛ لیکن از راه وسایطی که مراتب معنوی والایی را بر اثر بندگی خدا پیموده، ما را به اذن خدا به رحمت و مغفرت الهی نزدیک می‌کنند
[۳۳] تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۶.


۴.۲ - توسل به جایگاه الهی

و در حقیقت متوسل شدن به آنان، توسل به جایگاهی است که نزد خداوند دارند
[۳۴] کشف الارتیاب، ص۲۵۴.
[۳۵] فی ظلال التوحید، ص۶۳۰.
، چنان که قرآن کریم حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام را صاحب جاه و منزلت
[۳۶] شفاء السقام، ص۳۱۴.
[۳۷] التوسل والوسیله، ج۱، ص۶.
نزد خدا معرفی کرده و ناگفته پیداست که مقام پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از همه پیامبران برتر است: «ومِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی اَن یَبعَثَکَ رَبُّکَ مَقامًا مَحمودا»، «ولَسَوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی»
و همان گونه که در امور مادی و طبیعی مانند برطرف شدن گرسنگی به غذا توسل می‌جوییم، در امور معنوی چون تقرب به خداوند به علل برتر یعنی انبیا و اولیا توسل پیدا می‌کنیم، زیرا خداوند دنیا را دار وسایط و اسباب قرار داده
[۴۲] مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۲۳-۲۶.
و آنان مجرای فیض الهی اند
[۴۳] تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۶، «توحید در قرآن».
،

۴.۳ - توسل به عتبات مقدسه

بر این اساس توسل و خضوع و تواضع در عتبات مقدسه ای که خاک آن‌ها جسد مطهر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یا معصوم علیه‌السلام یا ولیّی از صالحان را در آغوش خود گرفته، در حقیقت توسل و خضوع و تواضع برای خالق ایشان است و آنان همچون نماز و روزه و دیگر عبادات و طاعاتی که به فرمان خدا به آن‌ها توسل جسته می‌شود وسیله ای بیش نیستند و با توجه به حیاتی که نزد پروردگار خود دارند: «بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون» به مشاهد خویش توجه می‌کنند و زائران خود را می‌بینند و صدایشان را شنیده، برای آنان استغفار می‌کنند
[۴۷] متشابه القرآن، ج۱، ص۵۹.
،

۴.۴ - دعوت به زیارت قبر پیامبر

از این رو در جوامع روایی احادیث پرشماری از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وارد شده که مسلمانان را به زیارت قبر خویش ترغیب کرده و فرموده است که هرکس قبر مرا زیارت کند مانند کسی است که مرا در حال حیات زیارت کرده است.
[۴۹] اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۵۴.
[۵۰] فتح العزیز، ج۷، ص۴۱۷.
[۵۱] المغنی (عبدالله بن قدامة)، ج۳، ص۵۸۸.
[۵۲] کشاف القناع، ج۵، ص۳۷.
[۵۳] مجمع الزوائد، ج۴، ص۲.
[۵۴] المعجم الاوسط، ج۱، ص۹۴-۹۵.

در آداب زیارت آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در کتب اهل سنت آمده که زائر باید با این باور که در حضور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است و او در قبر خود زنده و به اذن خدا بر ظاهر و باطن خلق آگاه است روبه قبر بر وی سلام کند.
[۵۵] اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۵۶.



جواز این گونه توسل از نظر قرآن مسلم است، از این رو در آیه ۳۵ سوره مائده مؤمنان را به وسیله جویی به سوی خداوند ترغیب کرده است: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقُوا اللّهَ وابتَغوا اِلَیهِ الوَسیلَةَ...».
بعضی در آیه یاد شده وسیله را به هر کار و هر چیزی که عامل نزدیکی به خدا گردد معنا کرده‌اند که مهم ‌ترین آن‌ها ایمان به خدا و رسول و جهاد و عباداتی مانند نماز و روزه است.
[۵۶] جامع البیان، ج۶، ص۳۰۸-۳۰۹.
در آیه ۴۵ سوره بقره به کمک گرفتن از صبر و نماز فرمان داده شده است، برخی از روایات نیز در تفسیر آیه ۳۵ سوره مائده امام را از روشن ‌ترین مصادیق وسیله دانسته اند.
بر اساس آیه ۶۴ سوره نساء نیز کسانی که به خویشتن ظلم (نافرمانی خدا) کرده‌اند چنانچه به حضور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بروند و با توسل به وی از گناهان خویش آمرزش بخواهند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز برای آن‌ها آمرزش بطلبد، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت
[۶۰] مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۵.
[۶۲] کنزالدقائق، ج۳، ص۴۵۵-۴۵۶.
: «ولَو اَنَّهُم اِذ ظَلَموا اَنفُسَهُم جاءوکَ فَاستَغفَروا اللّهَ واستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللّهَ تَوّابًا رَحیما».


گفتنی است که یکی از راه های توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درود فرستادن بر ایشان است، چنان که خداوند پس از درود فرستادن خود و ملائکه به مؤمنان فرمان می‌دهد تا بر وی درود بفرستند: «اِنَّ اللّهَ و مَلئِکَتَهُ یُصَلّونَ عَلَی النَّبیِّ یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا صَلّوا عَلَیهِ وسَلِّموا تَسلیما»،
از این رو باید گفت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با وجود درود خدا و ملائکه بر وی نیازی به درود مردم ندارد، بلکه این مردم هستند که به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم محتاج اند، چرا که خداوند او را بابی قرار داده که تنها از آن طریق بندگان را می‌پذیرد و درود فرستادن بر وی را وسیله قرب و نزدیکی به خویش قرار داده است.


ممکن است منکران توسّل بگویند:

۷.۱ - دخالت قیود خاص

آیه ۶۴ سوره نساء توسل را با قیودی خاص تجویز می‌کند؛ مانند توسّل به شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نه دیگران، در زمان حیات آن حضرت نه پس از رحلت وی، در حضور آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و از نزدیک نه از راه دور و تنها در مورد طلب استغفار نه امور دیگر؛

۷.۱.۱ - پذیرفتن اصل توسل

ولی هیچ‌یک از این استثناها صحیح نیست، زیرا با پذیرفتن جواز اصل توسل بنای این ادّعا که توسل ذاتا شرک و با توحید منافی است فرو می‌ریزد، چون اگر توسل از جهت عقلی شرک باشد نباید تخصیص بردار باشد و چنانچه توسل به معنای طلب استغفار جایز است باید در سایر موارد نیز جایز باشد و اگر توسل به شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اشکالی ندارد نباید توسل به دیگر اولیای الهی اشکال داشته باشد و چنانچه در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و حضور وی توسل به او جایز است باید پس از رحلت وی و از راه دور نیز جایز باشد.
[۶۵] تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۸، «توحید در قرآن».


۷.۲ - استناد به دعای عمر

برخی توسل به دعای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و شفاعت او را تنها در زمان حیات وی جایز و پس از رحلت آن حضرت و نیز توسل به مقام و ذات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را چه در زمان حیات و چه هنگام وفات
[۶۶] المنار، ج۶، ص۳۷۷.
ممنوع دانسته اند
[۶۷] المنار، ج۶، ص۳۷۱-۳۷۲.
و برای اثبات آن به سخن عمر بن خطاب در زمان خشکسالی استناد کرده اند
[۷۰] مجموع الفتاوی، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹.
که گفت: پروردگارا هرگاه با قحطی و سختی مواجه می‌شدیم به پیامبر تو صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم توسل می‌جستیم و اکنون به عموی وی متوسل می‌شویم تا آن را از ما دور کنی.
[۷۲] صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶.
[۷۳] السنن الکبری، ج۳، ص۳۵۲.


۷.۲.۱ - توسّل به مقام پیامبر

این استناد بر این فرض مبتنی است که مراد عمر، توسّل به دعا و شفاعت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بوده است نه مقام و ذات ایشان، در حالی که ظاهر عبارت «توسّلنا إلیک بنبیّنا» توسّل به جاه، مقام و ذات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است نه دعا و شفاعت او.
افزون بر این با توجه به موضوع روایت که خواندن نماز استسقا می باشد، واگذاری آن به شخصی که با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قرابت دارد، توسل به جاه و مقام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به شمار می‌رود و گرنه خود خلیفه باید متولّی آن می‌شد.
[۷۴] التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۲۰۴-۲۰۵.

گواه بر این مطلب آن است که خود جناب عباس در دعای نماز، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را وسیله قرار داده، گفت: خدایا مردم مرا برای نسبتی که با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دارم مقدم داشتند، با حفظ آبروی من، آبروی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را حفظ کن
[۷۵] نیل الاوطار، ج۴، ص۳۲.
[۷۶] فتح الباری، ج۲، ص۴۱۳.
[۷۷] التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۲۰۴.
؛

۷.۲.۲ - مصادیق تاریخی

همچنین صحابه و تابعین ایشان هرگز منکر توسّل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چه در حال حیات و چه بعد از وفات وی نبوده اند، چنان که توسل مردم مدینه هنگام خشکسالی به قبر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با هدایت عایشه صورت گرفت
[۷۸] سنن الدارمی، ج۱، ص۴۳-۴۴.
[۷۹] شفاء السقام، ص۳۱۰.

یا در زمان خلافت عمر که مردم دچار قحطی شدند، بلال بن حرث کنار قبر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رفت و خطاب به ایشان گفت: برای امّت خود از خدا باران بخواه، زیرا همه در معرض نابودی‌اند و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در رؤیا به او فرمود: باران خواهد بارید
[۸۱] فتح الباری، ج۲، ص۴۱۲.
[۸۲] الدررالسنیه، ص۳۱.

یا در زمان خلافت عثمان بن عفّان شخصی حاجت خود را با عثمان بن حنیف در میان گذاشت. عثمان به او گفت: وضو بگیر و در مسجد نماز بگزار. سپس به وسیله پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از پروردگار حاجت خود را بخواه.
[۸۳] المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۸۳.


۷.۳ - قبح توسل به میّت

برخی توسل به مرده را خطاب به معدوم و ازاین‌رو آن را قبیح و لغو دانسته اند،

۷.۳.۱ - زنده بودن شهدا

در حالی که این سخن با صریح قرآن مخالف است که کشته شدگان را زنده‌هایی دانسته که نزد خدا روزی می‌خورند و نیز مخالف با سخن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است که بنابر روایات صحیح کنار چاه بدر ایستاد و کشته شدگان را مخاطب قرار داد و با آنان سخن گفت و در پاسخ اشکال برخی فرمود: شما شنوا تر از آنان نیستید
[۸۵] صحیح البخاری، ج۲، ص۱۰۱.
[۸۶] صحیح مسلم، ج۳، ص۴۴.
[۸۷] مسند احمد، ج۲، ص۳۱، ۱۳۱.
[۸۸] مسند الطیالسی، ص۹.
؛

۷.۲.۲ - مصادیق تاریخی

همچنین با این اعتقادِ شخص ابن عبدالوهاب نیز مخالف است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بعد از رحلت، به رفیق اعلی پیوسته است.
[۸۹] کشف الشبهات، ص۴۸.

توسل اعرابی به قبر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بنابر نقل عتبی و روا شدن حاجت وی نمونه ای از موارد پرشماری است که در عصر صحابه و تابعان اتفاق افتاده و جواز آن نیز با انکار از سوی احدی روبه رو نشده است
[۹۰] المجموع فی شرح المهذب، ج۸، ص۲۷۴.
[۹۱] المغنی (عبدالله بن قدامة)، ج۳، ص۵۸۸-۵۸۹.
[۹۲] کشاف القناع، ج۲، ص۵۹۹-۶۰۰.
؛
همچنین سیره مستمر مسلمانان بر این بوده که از دور و نزدیک پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را مخاطب قرار داده، بر وی سلام می‌کنند
[۹۳] فتح الوهاب، ج۱، ص۲۵۷.
[۹۴] مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۲.
[۹۶] فتح العزیز، ج۳، ص۵۰۹-۵۱۰.
، چنان که تحیّت بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در نماز واجب است
[۹۸] حواشی الشروانی، ج۴، ص۶۳.
و این با گمان معدوم شدن ایشان بعد از رحلت ناسازگار است،

۷.۳.۳ - سیره پیشوایان

از این رو پیشوایان اهل سنت مانند شافعی افزون بر توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، توسل به خاندان ایشان علیهم السلام را نیز جایز شمرده، خود به آنان در موارد متعددی متوسل می‌شده
[۹۹] الانتصار، ج۵، ص۱۱۶.
[۱۰۰] الدررالسنیه، ص۲۸.
[۱۰۱] شواهد الحق، ص۱۶۷.
و ابراز محبت شدید وی به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و خاندان او زبانزد بوده است.
[۱۰۲] دیوان الامام الشافعی، ص۲۵.
[۱۰۳] الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۲۴-۵۲۵.
[۱۰۵] فی ظلال التوحید، ص۶۵۱-۶۵۲.



برخی محققان اهل سنت پیشینه توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را، زمان حضرت آدم علیه‌السلام دانسته، به گونه ای که جواز آن هرگز مورد تردید و انکار نبوده است، چنان که در روایات اهل سنت آمده که حضرت آدم با توسل به حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به درگاه خداوند توبه کرد ، با این‌که ایشان هنوز به دنیا نیامده بودند،
بنابراین توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و همچنین اهل بیت علیهم‌السلام مخصوص شیعه نیست، بلکه در میان سایر مذاهب نیز امری مسلم بوده است، چنان که عباراتی مانند: «اللهم إنی أتوجّه إلیک بنبیّک محمد، یا محمد! إنی توجهت بک» که بیانگر توسل به جاه و مقام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌اند در آداب زیارت آن حضرت در منابع ا هل سنت آمده اند
[۱۰۹] فیض القدیر، ج۲، ص۱۶۹.
[۱۱۱] شفاء السقام، ص۱۵۸.
،

۸.۱ - یهودیان کینه توز

جز آن‌که عده ای از یهودیان که کینه شدیدی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در دل داشتند با رحلت ایشان، حرمت و جاه آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را از بین رفته پنداشتند و نسل های بعدی آنان بر این پندار اصرار ورزیدند ، با این‌که یهودیان خود به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قبل از بعثت وی توسل می‌جسته اند،

۸.۲ - ابن تیمیه و سلفیه

در هر حال با وجود این‌که از علمای سلف کسی به حرمت توسل قائل نبوده و نیز آن را از مسائل اعتقادی به شمار نیاورده است
[۱۱۴] رفع المناره، ص۱۴.
[۱۱۶] مجمع البیان، ج۱، ص۳۱۱.
ابن تیمیه در قرن هشتم و همچنین پیروان وی با بدعت و شرک دانستن توسل و استدلال بر آن به آیه «ما نَعبُدُهُم اِلاّ لِیُقَرِّبونا اِلَی اللّهِ زُلفی» و آیاتی که از خواندن جز خدا نهی یا سرزنش کرده اند، به تثبیت پایه های این اعتقاد نادرست پرداختند؛ مانند تمسک به آیات «فَلا تَدعوا مَعَ اللّهِ اَحَدا»، «اِنَّ الَّذینَ تَدعونَ مِن دونِ اللّهِ عِبادٌ اَمثالُکُم»، «والَّذینَ تَدعونَ مِن دونِهِ ما یَملِکونَ مِن قِطمیر اِن تَدعوهُم لا یَسمَعوا دُعاءَکُم ولَو سَمِعوا مَااستَجابوا لَکُم ویَومَ القِیمَةِ یَکفُرونَ بِشِرکِکُم» و «ویَعبُدونَ مِن دونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُم ولا یَنفَعُهُم ویَقولونَ هؤُلاءِ شُفَعؤُنا عِندَ اللّهِ».
اینان به این نکته توجه نکردند که هرگز در توسلِ به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، وی مورد پرستش و نیز دعا و درخواست قرار نمی‌گیرد، بلکه آن حضرت تنها وسیله درخواست از خداوند است
[۱۲۲] شواهد الحق، ص۱۵۲.
[۱۲۴] کشف الشبهات، ص۱۴.
[۱۲۵] کشف الشبهات، ص۳۸.
و همه شیعیان بر این باورند که اگر کسی به الوهیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یا ائمه علیهم‌السلام اعتقاد داشته باشد یا آن‌ها را شریک خدا در صفات و افعال بداند، مشرک و نجس است و باید از او اجتناب شود.
[۱۲۶] مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۲۳-۲۶.


۸.۲.۱ - دفع شبه شرک

اعتقاد ابن تیمیه از همان ابتدا و در زمان خود وی به شدت مورد نقد و اعتراض واقع شد، تا آن‌جا که برخی آن را بدعتی بزرگ
[۱۲۷] حاشیة رد المحتار، ج۶، ص۷۱۶.
[۱۲۸] فیض القدیر، ج۲، ص۱۷۰.
و فریب عوام دانستند.
در سده های اخیر نیز اعتقاد مزبور تحت تأثیر جریان مرموز و رو به رشد وهابیت ، بیش از پیش مورد توجه و انتقاد قرار گرفته
[۱۳۰] آراء اهل السنة فی ابن تیمیه، السید حسن بن علی السقاف.
[۱۳۱] کشف الارتیاب، سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ ق.).
و بر جواز توسل به مقام و جاه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از سوی محققان اهل سنت تأکید شده
[۱۳۲] التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۱۰۱.
و آلوسی بازگشت آن را توسل به صفتِ محبت تام و رحمت الهی نسبت به ایشان دانسته است.
بنا به نقل ابن کثیر ، ابن تیمیه اواخر، در مجلسی با حضور علما به جواز توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اقرار کرده؛ ولی بر انکار جواز استغاثه به ایشان اصرار ورزیده و این در حالی است که توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، استغاثه به وی و شفاعت جستن از ایشان به ویژه هنگام سختی‌ها مستحب مؤکد بوده، سیره علما، بزرگان و اهل ایمان نیز بر آن بوده است،
چنان که عالمان بزرگ حنبلی در نوشته های فقهی خود به استحباب توسل به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تصریح کرده و فتوا به استحباب آن را از امام احمد حنبل نقل کرده اند.
بر اساس نقل ابن کثیر، ابن تیمیه خود نیز در رساله ای که درباره استغاثه نگاشته به جواز استغاثه به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در محدوده مقدورات خلق قائل بوده است.
[۱۳۵] ارغام المبتدع الغبی، ص۳-۵.


۸.۳ - شبهه امتحان الهی وپاسخ

گفتنی است که برخی از مخالفان توسل به پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام، آن را نوعی امتحان الهی برای سنجش توحید بندگان دانسته و در عین حال برای جواز توسل به اعمال به حدیث غار تمسک جسته‌اند که بر اساس آن، سه نفر با توسل به اعمال صالح خویش از درون غاری که در آن حبس شده بودند نجات یافتند.
[۱۳۶] التوسل المشروع والتوسل الممنوع، ص۱۸.
[۱۳۷] التوسل المشروع والتوسل الممنوع، ص۲۴.

اینان توضیح نداده‌اند که چگونه توسل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شرک و وسیله امتحان ، ولی توسل به اعمال عین توحید است و آیا ارزش اعمال نزد خدا بیش‌تر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و بندگان صالح اوست؟


در قرآن کریم نمونه‌هایی از توسل بیان شده است؛

۹.۱ - توبه حضرت آدم

مانند این‌که حضرت آدم علیه‌السلام برای پذیرش توبه خویش، کلماتی را از پروردگارش دریافت کرد و به وسیله آن‌ها توبه اش پذیرفته شد: «فَتَلَقّی ءادَمُ مِن رَبِّهِ کَلِمتٍ فَتابَ عَلَیهِ اِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحیم».
برخی مفسران در تفسیر آیه یاد شده گفته اند: منظور از کلمات، آیه «رَبَّنا ظَلَمنا اَنفُسَنا واِن لَم تَغفِر لَنا وتَرحَمنا لَنَکونَنَّ مِنَ الخسِرین» است که توبه حضرت آدم علیه‌السلام با این نیایش و اعتراف پذیرفته شد
[۱۴۰] جامع البیان، ج۱، ص۳۴۹-۳۵۱.
؛
ولی این تفسیر صحیح نیست، زیرا چنان‌که از آیات سوره بقره برمی آید، توبه حضرت آدم علیه‌السلام پس از هبوط به زمین بوده است، زیرا در این آیات ابتدا از لغزش آن‌ها و خروجشان از جایگاهی که در آن بوده‌اند و هبوط ایشان به زمین سخن به میان آمده: «... فَاَزَلَّهُمَا الشَّیطنُ عَنها فَاَخرَجَهُما مِمّا کانا فیهِ وقُلنَا اهبِطوا بَعضُکُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ...» و سپس به تلقی کلمات از سوی پروردگار و قبولی توبه وی پرداخته شده است: «فَتَلَقّی ءادَمُ مِن رَبِّهِ کَلِمتٍ...»،
در حالی که کلماتی را که بر اساس آیه ۲۳ سوره اعراف آدم و حوا به آن تکلم کرده‌اند پیش از هبوط و در بهشت آموخته بودند، زیرا در آیات سوره اعراف ابتدا به توبیخ آدم و حوا از جانب خدا، سپس به پشیمانی آن‌ها و آن گاه به خروج آن‌ها از بهشت اشاره شده است: «ونادهُما رَبُّهُما اَلَم اَنهَکُما عَن تِلکُمَا الشَّجَرَةِ... قالا رَبَّنا ظَلَمنا اَنفُسَنا... قالَ اهبِطوا بَعضُکُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ...».

۹.۱.۱ - توسل آدم به آل عبا

مقصود از کلمات در آیه ۳۷ سوره بقره به گفته بسیاری از مفسران پنج تن آل عبا ( حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، علی ، فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام) هستند که حضرت آدم علیه‌السلام خدا را به حق آن‌ها خوانده است.
[۱۴۴] روض الجنان (ابوالفتوح رازی)، ج۱، ص۲۲۸.
[۱۴۵] مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۰.
این مطلب در روایات شیعه و سنّی نیز آمده است.
[۱۴۸] البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۹۸.


۹.۱.۲ - کیفیت توسل آدم

برخی مفسران در تأیید این تفسیر گفته اند: تلقی به معنای قبول با استقبال و روی آوردن است و جمله «فَتَلَقّی ءادَم» بدین معناست که حضرت آدم علیه‌السلام این کلمات را از ناحیه خدا گرفته و پیش از توبه به آن‌ها آگاه شده است.
از سوی دیگر حضرت آدم علیه‌السلام همه اسما را از پروردگارش آموخته بود: «و عَلَّمَ ءادَمَ الاَسماءَ کُلَّها...» و شأن علم مذکور از بین بردن هر ظلم و معصیت و اصلاح هر مفسده ای است، زیرا خداوند در برابر سخن فرشتگان که به خلیفه بودن حضرت آدم علیه‌السلام در زمین اعتراض داشتند: «قالوا اَتَجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها ویَسفِکُ الدِّماءَ...» تنها به علم وی به اسما اشاره کرده است.
از طرفی حقیقت این اسما موجودات عالیه ای هستند که در پس پرده آسمان‌ها و زمین غایب و واسطه‌هایی برای فیض های الهی به مادون خود هستند و هیچ جوینده کمالی جز به برکت ایشان به آن کمال نمی‌رسد، چنان که در برخی روایات آمده که حضرت آدم علیه‌السلام شبح‌هایی از اهل بیت علیهم‌السلام و انوار ایشان را هنگام تعلیم اسما دید،
بنابراین خداوند از همین حقایق اسما در آیه ۳۷ سوره بقره به صورت مبهم در قالب صیغه نکره با واژه «کلمات» یاد کرده است، چنان که در قرآن «کلمه» صریحا بر موجود عینی مانند حضرت عیسی علیه‌السلام اطلاق شده است: «بِکَلِمَةٍ مِنهُ اسمُهُ المَسیحُ عیسَی ابنُ مَریَمَ».

۹.۲ - توسل برادران حضرت یوسف

بر اساس آیه ۹۷ سوره یوسف نیز برادران حضرت یوسف علیه‌السلام برای توبه از گناهان خویش حضرت یعقوب علیه‌السلام را وسیله قرار داده، با توسل به وی از خداوند آمرزش خواستند: «یاَبانَا استَغفِر لَنا ذُنوبَنا اِنّا کُنّا خطِٔن».

۹.۳ - استغفار ابراهیم برای آزر

آیه ۱۱۴ سوره توبه هم به استغفار حضرت ابراهیم علیه‌السلام برای آزر اشاره کرده:«و ما کانَ استِغفارُ اِبرهیمَ لِاَبیهِ...» که تأثیر دعای پیامبران را درباره دیگران تأیید می‌کند.
البته در صورتی که شخص با عمل به تکالیف و پیروی از دستورات الهی شایستگی آمرزش پیدا نکند استغفار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز برایش سودی نخواهد داشت. «سَواءٌ عَلَیهِم اَستَغفَرتَ لَهُم اَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن یَغفِرَ اللّهُ لَهُم».


آراء اهل السنة فی ابن تیمیه، السید حسن بن علی السقاف؛ ارغام المبتدع الغبی بجواز التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، الحافظ بن الصدیق المغربی، به کوشش حسن السقاف، عمان، دارالامام النووی، ۱۴۱۲ ق؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ ق؛ اعانة الطالبین، السید البکری الدمیاطی (م. ۱۳۱۰ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ ق؛ الاغاثه، حسن بن علی السقاف، عمان، مکتبة النووی، ۱۴۱۰ ق؛ الانتصار اهم مناظرات الشیعة فی شبکات الانترنت، العاملی، بیروت، دارالسیرة، ۱۴۲۱ ق؛ انوار التنزیل، البیضاوی (م. ۶۸۵ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۱۸ ق؛ بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ البدایة والنهایه، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ البرهان فی تفسیر القرآن، البحرانی (م. ۱۱۰۷ ق.)، قم، البعثة، ۱۴۱۵ ق؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م. ۵۷۱ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ ق؛ التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، قم، آل البیت علیهم‌السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ ق؛ تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ تفسیر فرات الکوفی، الفرات الکوفی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم (م. ۳۲۷ ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۱۹ ق؛ تفسیر القرآن الکریم، سید مصطفی خمینی (م. ۱۳۵۶ش.)، نشر آثار الامام قدس سره، ۱۴۱۸ ق؛ تفسیر کنزالدقایق، المشهدی (م. ۱۱۲۵ ق.)، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق؛ تفسیر المنار، رشید رضا (م. ۱۳۵۴ ق.)، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق؛ التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دار الفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، جوادی آملی، تهران، اسراء، ۱۳۷۳ ش؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش؛ التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وجهلة الوهابیین، ابوحامد بن مرزوق، استانبول، مکتبة اشیق، ۱۳۹۶ ق؛ التوسل المشروع و التوسل الممنوع، عبدالعزیز بن باز، محمد العیثمین، الرئاسة العامة لهیئة الامر بالمعروف والنهی عن المنکر؛ التوسل والوسیله، ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق.)، به کوشش الشاویش، بیروت، المکتبة الاسلامی، ۱۳۹۰ ق؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ ق؛ حاشیة رد المحتار، ابن عابدین (م. ۱۲۵۲ ق.)، به کوشش مکتبة البحوث، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ ق؛ حواشی الشروانی، الشروانی و العبادی (م. ۱۱۱۸ ق.)، بیروت، داراحیاءالتراث العربی؛ الدرر السنیه، احمد زینی دحلان (م. ۱۳۰۴ ق.)، استانبول، مکتبة ایشیق، ۱۳۹۶ ق؛ الدرالمنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، بیروت، دار المعرفة، ۱۳۶۵ ق؛ دفع الشبه عن الرسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، الحصنی الدمشقی (م. ۸۲۹ ق.)، به کوشش گروهی از علماء، القاهرة، دار احیاء الکتاب العربی، ۱۴۱۸ ق؛ دلائل النبوه، البیهقی (م. ۴۵۸ ق.)، به کوشش عبد المعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق؛ دیوان الامام الشافعی، (م. ۲۰۴ ق.)؛ رفع المناره، محمود سعید ممدوح، عمان، دارالامام النووی، ۱۴۱۶ ق؛ روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)، به کوشش محمد حسین، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ ق؛ روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش؛ الزیارة والتوسل، صائب عبدالحمید، قم، الرسالة، ۱۴۲۱ ق؛ سنن الدارمی، الدارمی (م. ۲۵۵ ق.)، احیاء السنة النبویه؛ السنن الکبری، البیهقی (م. ۴۵۸ ق.)، بیروت، دار الفکر؛ شفاء السقام، تقی الدین السبکی (م. ۷۵۶ ق.)، به کوشش الحسینی الجلالی، ۱۴۱۹ق؛ شواه التنزیل، الحاکم الحسکانی (م. ۵۰۶ ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق؛ شواهد الحق، یوسف النبهانی (م. ۱۳۵۰ ق.)؛ صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ ق؛ صحیح مسلم، مسلم (م. ۲۶۱ ق.)، بیروت، دار الفکر؛ الصواعق المحرقه، احمد بن حجر الهیثمی (م. ۹۷۴ ق.)، به کوشش عبدالرحمن بن عبدالله و کامل محمد، لبنان، الرسالة، ۱۴۱۷ ق؛ العقیدة الاسلامیه، السبحانی، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السلام، ۱۴۱۹ ق؛ فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ ق.)، دار الفکر؛ فتح الوهاب، زکریا بن محمد الانصاری (م. ۹۳۶ ق.)، به کوشش دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق؛ فیض القدیر، المناوی (م. ۱۰۳۱ ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق؛ فی ظلال التوحید، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السلام، ۱۴۱۲ ق؛ قاموس قرآن، علی اکبر قرشی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش؛ کشاف القناع، منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق؛ کشف الارتیاب، سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ ق.)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ ق؛ کشف الشبهات، محمد بن عبدالوهاب (م. ۱۲۰۶ ق.)، مکتب الرس؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، قم، الادب الحوزه، ۱۴۰۵ ق؛ متشابه القرآن و مختلفه، ابن شهر آشوب (م. ۵۸۸ ق.)، قم، بیدار، ۱۴۱۰ ق؛ مجمع البحرین، الطریحی (م. ۱۰۸۵ ق.)، به کوشش احمد الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ ق؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ مجمع الزوائد، الهیثمی (م. ۸۰۷ ق.)، به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق؛ مجموع الفتاوی، ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق.)، به کوشش عبدالرحمن بن محمد، مکتبة ابن تیمیه؛ المجموع فی شرح المهذب، النووی (م. ۶۷۶ ق.)، دار الفکر؛ المزار، الشهید الاول (م. ۷۸۶ ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی (عج)، ۱۴۱۰ ق؛ مسند ابی داود الطیالسی، سلیمان بن داود (م. ۲۰۳ ق.)، بیروت، دارالحدیث؛ مسند احمد، احمدبن حنبل (م. ۲۴۱ ق.)، بیروت، دار صادر؛ المصباح المنیر، الفیومی (م. ۷۷۰ ق.)، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ ق؛ المعجم الاوسط، الطبرانی (م. ۳۶۰ ق.)، ابراهیم الحسینی، قاهرة، دارالحرمین، ۱۴۱۵ ق؛ المعجم الصغیر، الطبرانی (م. ۳۶۰ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ مغنی المحتاج، محمد الشربینی (م. ۹۷۷ ق.)، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۷ ق؛ المغنی والشرح الکبیر، عبدالله بن قدامة (م. ۶۲۰ ق.)، و عبدالرحمن بن قدامة (م. ۶۸۲ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ المقنعه، المفید (م. ۴۱۳ ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق؛ مناظرات فی العقائد والاحکام، عبداللّه الحسن، دلیل، ۱۴۲۱ ق؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ نیل الاوطار، الشوکانی (م. ۱۲۵۵ ق.)، بیروت، دارالجیل، ۱۹۷۳ م؛ ینابیع الموده، القندوزی (م. ۱۲۹۴ ق.)، به کوشش علی جمال اشرف، تهران، اسوه، ۱۴۱۶ ق.


۱. التحقیق، ج۱۳، ص۱۰۸، «وسل».
۲. المصباح، ص۶۶۰، «وسل».
۳. لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲۴.    
۴. مجمع البحرین، ج۴، ص۵۰۱، «وسل».    
۵. قاموس قرآن، ج۷، ص۲۱۸.
۶. تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۶، «توحید در قرآن».
۷. تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص۳۷۴.    
۸. تفسیر موضوعی، ج۸، ص۲۹.
۹. مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۲۴.
۱۰. مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۳۷-۳۸.
۱۱. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۷.    
۱۳. المیزان، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.    
۱۴. المیزان، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.    
۱۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۷.    
۱۶. مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۱.
۱۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.    
۱۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۲۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۳۷.    
۲۲. الزیارة والتوسل، ص۱۲۲.
۲۳. العقیدة الاسلامیه، ص۲۸۲.    
۲۴. شفاء السقام، ص۲۹۸-۲۹۹.
۲۵. تفسیر ابن ابی حاتم، ج۳، ص۷۲۳.    
۲۶. الدرالمنثور، ج۲، ص۲۸۵.    
۲۷. شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹.    
۲۸. تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۹۰-۹۱.    
۲۹. مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵.
۳۰. نمونه، ج۴، ص۳۶۶.    
۳۱. نمونه، ج۷، ص۴۵.    
۳۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۹.    
۳۳. تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۶.
۳۴. کشف الارتیاب، ص۲۵۴.
۳۵. فی ظلال التوحید، ص۶۳۰.
۳۶. شفاء السقام، ص۳۱۴.
۳۷. التوسل والوسیله، ج۱، ص۶.
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۴۵.    
۳۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۹.    
۴۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۴۱. ضحی/سوره۹۳، آیه۵.    
۴۲. مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۲۳-۲۶.
۴۳. تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۶، «توحید در قرآن».
۴۴. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۴۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۴۶. المزار (شهید الاول)، ص۳.    
۴۷. متشابه القرآن، ج۱، ص۵۹.
۴۸. نمونه، ج۲۰، ص۴۳.    
۴۹. اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۵۴.
۵۰. فتح العزیز، ج۷، ص۴۱۷.
۵۱. المغنی (عبدالله بن قدامة)، ج۳، ص۵۸۸.
۵۲. کشاف القناع، ج۵، ص۳۷.
۵۳. مجمع الزوائد، ج۴، ص۲.
۵۴. المعجم الاوسط، ج۱، ص۹۴-۹۵.
۵۵. اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۵۶.
۵۶. جامع البیان، ج۶، ص۳۰۸-۳۰۹.
۵۷. تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص۳۷۴.    
۵۸. المیزان، ج۵، ص۳۳۳.    
۵۹. نورالثقلین، ج۱، ص۶۲۶.    
۶۰. مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۵.
۶۱. نمونه، ج۳، ص۴۹۹.    
۶۲. کنزالدقائق، ج۳، ص۴۵۵-۴۵۶.
۶۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۶.    
۶۴. بحار الانوار، ج۹۱، ص۴۳.    
۶۵. تفسیر موضوعی، ج۲، ص۵۹۸، «توحید در قرآن».
۶۶. المنار، ج۶، ص۳۷۷.
۶۷. المنار، ج۶، ص۳۷۱-۳۷۲.
۶۸. روح المعانی، ج۳، ص۲۹۴.    
۶۹. المنیر، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.    
۷۰. مجموع الفتاوی، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹.
۷۱. روح المعانی، ج۳، ص۲۹۶.    
۷۲. صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶.
۷۳. السنن الکبری، ج۳، ص۳۵۲.
۷۴. التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۲۰۴-۲۰۵.
۷۵. نیل الاوطار، ج۴، ص۳۲.
۷۶. فتح الباری، ج۲، ص۴۱۳.
۷۷. التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۲۰۴.
۷۸. سنن الدارمی، ج۱، ص۴۳-۴۴.
۷۹. شفاء السقام، ص۳۱۰.
۸۰. الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۴۹.    
۸۱. فتح الباری، ج۲، ص۴۱۲.
۸۲. الدررالسنیه، ص۳۱.
۸۳. المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۸۳.
۸۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۸۵. صحیح البخاری، ج۲، ص۱۰۱.
۸۶. صحیح مسلم، ج۳، ص۴۴.
۸۷. مسند احمد، ج۲، ص۳۱، ۱۳۱.
۸۸. مسند الطیالسی، ص۹.
۸۹. کشف الشبهات، ص۴۸.
۹۰. المجموع فی شرح المهذب، ج۸، ص۲۷۴.
۹۱. المغنی (عبدالله بن قدامة)، ج۳، ص۵۸۸-۵۸۹.
۹۲. کشاف القناع، ج۲، ص۵۹۹-۶۰۰.
۹۳. فتح الوهاب، ج۱، ص۲۵۷.
۹۴. مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۲.
۹۵. المقنعه، ص۴۰۳.    
۹۶. فتح العزیز، ج۳، ص۵۰۹-۵۱۰.
۹۷. تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۲۳۱.    
۹۸. حواشی الشروانی، ج۴، ص۶۳.
۹۹. الانتصار، ج۵، ص۱۱۶.
۱۰۰. الدررالسنیه، ص۲۸.
۱۰۱. شواهد الحق، ص۱۶۷.
۱۰۲. دیوان الامام الشافعی، ص۲۵.
۱۰۳. الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۲۴-۵۲۵.
۱۰۴. ینابیع الموده، ج۲، ص۴۶۸.    
۱۰۵. فی ظلال التوحید، ص۶۵۱-۶۵۲.
۱۰۶. دلائل النبوه، ج۵، ص۴۸۹.    
۱۰۷. تاریخ دمشق، ج۷، ص۴۳۷.    
۱۰۸. دفع الشبه عن الرسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۱۳۷.    
۱۰۹. فیض القدیر، ج۲، ص۱۶۹.
۱۱۰. الاغاثه، ص۲۰.    
۱۱۱. شفاء السقام، ص۱۵۸.
۱۱۲. دفع الشبه عن الرسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۲۱۱.    
۱۱۳. بقره/سوره۲، آیه۸۹.    
۱۱۴. رفع المناره، ص۱۴.
۱۱۵. تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۹۳.    
۱۱۶. مجمع البیان، ج۱، ص۳۱۱.
۱۱۷. زمر/سوره۳۹، آیه۳.    
۱۱۸. جنّ/سوره۷۲، آیه۱۸.    
۱۱۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۴.    
۱۲۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۳-۱۴.    
۱۲۱. یونس/سوره۱۰، آیه۱۸.    
۱۲۲. شواهد الحق، ص۱۵۲.
۱۲۳. دفع الشبه عن الرسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۲۱۱-۲۱۲.    
۱۲۴. کشف الشبهات، ص۱۴.
۱۲۵. کشف الشبهات، ص۳۸.
۱۲۶. مناظرات فی العقائد والاحکام، ج۲، ص۲۳-۲۶.
۱۲۷. حاشیة رد المحتار، ج۶، ص۷۱۶.
۱۲۸. فیض القدیر، ج۲، ص۱۷۰.
۱۲۹. دفع الشبه عن الرسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۱۲۷-۱۳۰.    
۱۳۰. آراء اهل السنة فی ابن تیمیه، السید حسن بن علی السقاف.
۱۳۱. کشف الارتیاب، سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ ق.).
۱۳۲. التوسل بالنبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ص۱۰۱.
۱۳۳. روح المعانی، ج۳، ص۲۹۷.    
۱۳۴. البدایة والنهایه، ج۱۴، ص۵۱.    
۱۳۵. ارغام المبتدع الغبی، ص۳-۵.
۱۳۶. التوسل المشروع والتوسل الممنوع، ص۱۸.
۱۳۷. التوسل المشروع والتوسل الممنوع، ص۲۴.
۱۳۸. بقره/سوره۲، آیه۳۷.    
۱۳۹. اعراف/سوره۷، آیه۲۳.    
۱۴۰. جامع البیان، ج۱، ص۳۴۹-۳۵۱.
۱۴۱. بقره/سوره۲، آیه۳۶.    
۱۴۲. اعراف/سوره۷، آیه۲۲-۲۴.    
۱۴۳. المیزان، ج۱، ص۱۴۹.    
۱۴۴. روض الجنان (ابوالفتوح رازی)، ج۱، ص۲۲۸.
۱۴۵. مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۰.
۱۴۶. شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۰۰.    
۱۴۷. الدرالمنثور، ج۱، ص۱۴۷.    
۱۴۸. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۹۸.
۱۴۹. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۰.    
۱۵۰. الدرالمنثور، ج۱، ص۱۴۷.    
۱۵۱. بقره/سوره۲، آیه۳۱.    
۱۵۲. بقره/سوره۲، آیه۳۰.    
۱۵۳. آل عمران/سوره۳، آیه۴۵.    
۱۵۴. تفسیر منسوب به امام عسکری علیه‌السلام، ص۲۱۹-۲۲۰.    
۱۵۵. نورالثقلین، ج۲، ص۹۲-۱۰۱.    
۱۵۶. المیزان، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.    
۱۵۷. نمونه، ج۴، ص۳۶۶.    
۱۵۸. منافقون/سوره۶۳، آیه۶.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، برگرفته شده از مقاله «توسل».    



جعبه ابزار