• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم ازدواج (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ازدواج پیمانی است زناشویی بین مرد و زن که احکامی دارد. برخی از آن احکام در قرآن آمده است.

فهرست مندرجات

۱ - ترس از گناه
۲ - رفع موانع ازدواج
۳ - وجوب عفت
۴ - ازدواج به طمع ارث
۵ - مهیا کردن مقدمات
۶ - استحباب
۷ - مجوز ازدواج
۸ - پیشنهاد ازدواج
۹ - برنامه معین
۱۰ - سهولت احکام ازدواج
۱۱ - ازدواج با اهل کتاب
       ۱۱.۱ - زنان غیر عفیف
       ۱۱.۲ - زنان پاکدامن
۱۲ - ازدواج با برادرزاده همسر
       ۱۲.۱ - جواز
۱۳ - ازدواج با برده
       ۱۳.۱ - با مرد مشرک
       ۱۳.۲ - با کنیز مشرک
       ۱۳.۳ - ازدواج با کنیز مسلمان
       ۱۳.۴ - ترک ازدواج با کنیز مسلمان
       ۱۳.۵ - ازدواج با زنان آزاد
       ۱۳.۶ - زن آزاده با برده مؤمن
       ۱۳.۷ - ازدواج با کنیز
       ۱۳.۸ - ازدواج با کنیزان متعدد
       ۱۳.۹ - مساوات بین کنیزان
       ۱۳.۱۰ - تشویق نکاح با کنیز
       ۱۳.۱۱ - ازدواج انسان آزاد با برده مؤمن
       ۱۳.۱۲ - ازدواج با کنیز مؤمن
       ۱۳.۱۳ - ازدواج با کنیز با اجازه مالک
       ۱۳.۱۴ - ولایت مولا بر تزویج
       ۱۳.۱۵ - عفت کنیز جواز ازدواج
۱۴ - ازدواج با بیوه
       ۱۴.۱ - عدم جلوگیری از ازدواج
       ۱۴.۲ - ازدواج در زمان عده
       ۱۴.۳ - ازدواج به مناسبت
۱۵ - ازدواج با خاله
۱۶ - ازدواج با خواهر
۱۷ - ازدواج با خواهر رضاعی
۱۸ - ازدواج با خواهرزاده همسر
۱۹ - ازدواج با خواهر همسر
       ۱۹.۱ - حرمت
       ۱۹.۲ - جواز
۲۰ - ازدواج با دختر
۲۱ - ازدواج با دختر برادر
۲۲ - ازدواج با دختر خاله
۲۳ - ازدواج با دختر خواهر
۲۴ - ازدواج با دختر دایی
۲۵ - ازدواج با دختر عمو
۲۶ - ازدواج با دختر عمه
۲۷ - ازدواج با دختر یتیم
       ۲۷.۱ - ممنوعیت
              ۲۷.۱.۱ - ترس از خیانت
              ۲۷.۱.۲ - ترس از بی‌عدالتی
       ۲۷.۲ - جواز
۲۸ - ازدواج با ربیبه
۲۹ - ازدواج با زناکار
       ۲۹.۱ - حرمت
       ۲۹.۲ - جواز
۳۰ - ازدواج با زن شوهردار
۳۱ - ازدواج با کافر
۳۲ - ازدواج با محارم رضاعی
۳۳ - ازدواج با محارم سببی
۳۴ - ازدواج با عروس
۳۵ - ازدواج با مادر رضاعی
۳۶ - ازدواج با مادر همسر
۳۷ - ازدواج با همسر اجداد
۳۸ - ازدواج با همسر پدر
۳۹ - ازدواج با زن مورد تجاوز پدر
۴۰ - ازدواج با همسر نوه
۴۱ - ازدواج با محارم نسبی
۴۲ - ازدواج با عمه
۴۳ - ازدواج با مادر
۴۴ - ازدواج با مادر بزرگ
۴۵ - ازدواج با نوه پسری
۴۶ - ازدواج با نوه دختری
۴۷ - ازدواج با مشرک
       ۴۷.۱ - مردان مؤمن با زنان مشرک
       ۴۷.۲ - زنان مؤمن با مشرکان
       ۴۷.۳ - تزویج زن مسلمان به مشرکان
       ۴۷.۴ - ازدواج با مشرک پس از مسلمان شدن
       ۴۷.۵ - ازدواج مؤمنان با زنان مشرک
       ۴۷.۶ - ازدواج زنان مؤمن با مشرکان
۴۸ - ازدواج با مؤمنان
۴۹ - ازدواج با همسر پسرخوانده
۵۰ - ازدواج با همسر کافر
۵۱ - ازدواج با همسر محمد
۵۲ - ازدواج بدون مهریه
۵۳ - ازدواج بیوه
       ۵۳.۱ - ارتکاب حرام
       ۵۳.۲ - عدم خواستگاری در عده
       ۵۳.۳ - عدم ازدواج قبل از عده وفات
       ۵۳.۴ - ازدواج پس از عده
       ۵۳.۵ - خواستگاری تلویحی در عده
       ۵۳.۶ - ازدواج پس از خروج از منزل شوهر
       ۵۳.۷ - ازدواج با شوهر سابق
       ۵۳.۸ - ازدواج پس از پایان سال
       ۵۳.۹ - گفتگو درباره ازدواج در عده وفات
       ۵۳.۱۰ - جلوگیری وارثان میت از ازدواج بیوه
       ۵۳.۱۱ - ازدواج مطلقه قبل از اتمام عده
       ۵۳.۱۲ - اجازه ولی بیوه
       ۵۳.۱۳ - ازدواج شوهر مرده قبل از اتمام عده
۵۴ - ازدواج زن سه طلاقه
       ۵۴.۱ - مشروط به ازدواج زن با محلل
       ۵۴.۲ - پس از طلاق گرفتن از محلل با رضایت
۵۵ - ازدواج حضرت محمد
۵۶ - ازدواج مطلقه
       ۵۶.۱ - عدم جلوگیری از ازدواج مجدد
       ۵۶.۲ - با شوهر سابق بعد از عده
۵۷ - ازدواج موقت
       ۵۷.۱ - پرداخت مهریه
       ۵۷.۲ - مشروعیت
       ۵۷.۳ - تغییر در شروط عقد پس ازآن
       ۵۷.۴ - جواز عقد جدید
       ۵۷.۵ - شرط صحت عقد
۵۸ - ازدواج هبه‌ای
۵۹ - تعدد زوجات
       ۵۹.۱ - جواز
              ۵۹.۱.۱ - به شرط عدالت
       ۵۹.۲ - محدود به چهار همسر
۶۰ - خواستگاری از بیوه
       ۶۰.۱ - به طور صریح
       ۶۰.۲ - به طور تلویحی
۶۱ - عقد ازدواج
       ۶۱.۱ - حرمت پیش از پایان عده
       ۶۱.۲ - پیمان استوار بین زوجین
       ۶۱.۳ - عقد هبه مختص پیامبر
۶۲ - کفو در ازدواج
۶۳ - مقدمات ازدواج
۶۴ - نفقه در ازدواج
       ۶۴.۱ - وجوب تأمین نفقه
              ۶۴.۱.۱ - زن بر شوهر
              ۶۴.۱.۲ - شوهر به مطلقه باردار خویش
              ۶۴.۱.۳ - از مال شوهر مرده تا یک سال
              ۶۴.۱.۴ - زن بر پدر فرزند
       ۶۴.۲ - وصیت پرداخت هزینه یکسال زن
       ۶۴.۳ - عدالت در نفقه
۶۵ - ولایت در ازدواج
       ۶۵.۱ - ازدواج بی اذن ولی
       ۶۵.۲ - مهیا کردن مقدمات ازدواج
       ۶۵.۳ - مشروط به اذن ولی
       ۶۵.۴ - ازدواج با کنیز با اجازه ولی
۶۶ - پانویس
۶۷ - منبع


در صورت ترس از وقوع در گناه، واجب است که انسان ازدواج کند.
•ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... ذلک لمن خشی العنت منکم وان تصبروا خیر لکم...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ایمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد (به شرط آنكه) پاکدامن باشند نه زناكار و دوست‌گيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج (شما) درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از عذاب (مجازات) زنان آزاد است اين (پيشنهاد زناشويى با كنيزان) براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است.»


لازم است موانع ازدواج زنان بی شوهر برطرف شود.
واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن بالله والیوم الاخر ذلکم ازکی لکم واطهر...
«و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضى نمايند جلوگيرى مكنيد هر كس از شما به خدا و روز بازپسين ايمان دارد به اين (دستورها) پند داده مى‌شود (مراعات) اين امر براى شما پربركت‌تر و پاكيزه‌تر است و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.»


بر فاقدان امکانات لازم برای ازدواج واجب است که عفت و پاکدامنی پیشه کنند.
ولیستعفف الذین لایجدون نکاحـا حتی یغنیهم الله من فضله...
«و كسانى كه (وسيله) زناشويى نمى‌يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى‌نياز گرداند و از ميان غلامانتان كسانى كه در صددند با قرارداد كتبى خود را آزاد كنند...»
کلمه (استعفاف) و (تعفف) با همدیگر قریب المعنا هستند. و مراد از نیافتن نکاح قدرت نداشتن بر مهریه و نفقه است . و معناى آیه این است که کسانى که قدرت بر ازدواج ندارند از زنا احتراز بجویند تا خداوند ایشان را از فضل خود بى نیاز کند.


قرآن ازدواج با زنان را به طمع ارث بردن از آنان منع کرده و حرام دانسته است.
یـایها الذین ءامنوا لا یحل لکم ان ترثوا النساء کرهـا...
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اکراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان داده‌ايد (از چنگشان به در) بريد مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آنها به شايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمى‌داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى‌دهد.»
به گفته برخی، مقصود از «النساء» مطلق زنان‌اند نه همسران، و مقصود از «ان ترثوا» ارث بردن اموال ایشان است.


فراهم نمودن مقدمات ازدواج برای مردان و زنان بی همسر، به واسطه اولیا و مؤمنان مستحب است.
وانکحوا الایـمی‌منکم...
«بى‌ همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد...»
آیه یاد شده اولیاء و وکلا (حتی اگر ولی شرعی نباشد) را ترغیب می‌کند به ازدواج کسانی که از آنها حرف شنوی دارند و پیروی شان می‌کنند و اینکه فقر زوج و زوجه را مانع قرار ندهند.


حتی در صورت فقر و تنگدستی، ازدواج مستحب می‌باشد.
وانکحوا الایـمی‌منکم والصــلحین من عبادکم وامائکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله وسع علیم.
«بى‌ همسران خود و غلامان و کنیزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‌نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست.»


خداوند اجازه ازدواج با همه زنان، جز زن بابا، محارم سببی و نسبی، جمع دو خواهر و زنان شوهردار را داده است.
ولا تنکحوا ما نکح ءاباؤکم من النساء الا ما قد سلف انه کان فـحشة ومقتـا وساء سبیلا• حرمت علیکم امهـتکم وبناتکم واخوتکم وعمـتکم وخــلـتکم وبنات الاخ وبنات الاخت وامهـتکم الـتی ارضعنکم واخوتکم من الرضـعة وامهـت نسائکم وربـئبکم الـتی فی حجورکم من نسائکم الـتی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم وحلـئل ابنائکم الذین من اصلـبکم وان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف ان الله کان غفورا رحیما• والمحصنـت من النساء الا ماملکت‌ ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین...
«و با زنانى كه پدرانتان به ازدواج خود درآورده‌اند نکاح مكنيد مگر آنچه كه پيشتر رخ داده است چرا كه آن زشتكارى و (مايه) دشمنى و بد راهى بوده است •نكاح اينان بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‌هايتان و خاله هايتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهايتان كه به شما شیر داده‌اند و خواهران رضاعى شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان كه (آنها دختران) در دامان شما پرورش يافته‌اند و با آن همسران همبستر شده‌ايد پس اگر با آنها همبستر نشده‌ايد بر شما گناهى نيست (كه با دخترانشان ازدواج كنيد) و زنان پسرانتان كه از پشت‌ خودتان هستند و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است •و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است) به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‌ايد (اين) فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين (زنان نامبرده) براى شما حلال است كه (زنان ديگر را) به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناکار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است.»
علاوه بر استثنای یاد شده در برداشت به مقتضای آیه ۲۲۱ سوره بقره و ۱۰ ممتحنه ازدواج با زنان مشرک و کافر هم جایز نیست که در جای خود آمده است.


قرآن پیشنهاد ازدواج، از سوی خانواده دختر به پسر را اجازه داده است.
قال انی ارید ان انکحک احدی ابنتی هـتین...
«شعیب گفت من مى‌خواهم يكى از اين دو دختر خود را (كه مشاهده مى‌كنى) به نكاح تو در آورم به اين شرط كه هشت‌ سال براى من كار كنى و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است و نمى‌خواهم بر تو سخت گيرم و مرا ان شاء الله از درستكاران خواهى يافت.»
در این آیه شعیب (علیه السلام) پیشنهادى به موسى (علیه السلام ) مى کند، و آن اینکه خود را براى هشت و یا ده سال اجیر او کند، در مقابل او هم یکى از دو دختر خود را به همسرى به عقد وى درآورد، البته این قرارداد عقد قطعى نبوده، به شهادت اینکه شعیب (علیه السلام) معین نکرده که کدام یک از آن دو همسر وى باشند.


مؤمنان دارای احکام تعیین شده و مشخص در ازدواج هستند.
والمحصنـت من النساء الا ماملکت‌ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن فریضة ولا جناح علیکم فیما ترضیتم به من بعد الفریضة...
«و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است) به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‌ايد (اين) فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين (زنان نامبرده) براى شما حلال است كه (زنان ديگر را) به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناکار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است.» («کتاب الله» مفعول برای فعل مقدری مانند «الزموا» است و با توجه به آیات قبل، مقصود از آن احکام و مقررات مربوط به ازدواج است.)
یـایها النبی انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن وما ملکت یمینک... وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المؤمنین قد علمنا ما فرضنا علیهم فی ازوجهم وما ملکت‌ایمـنهم...
«اى پیامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و (كنيزانى) را كه خدا از غنیمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‌هايت و دختران دایی تو و دختران خاله‌هايت كه با تو مهاجرت كرده‌اند و زن مؤمنى كه خود را (داوطلبانه) به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد (اين ازدواج از روى بخشش) ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‌دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‌ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است.»


احکام و مقررات ازدواج در اسلام، سهل و آسان است.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... ذلک لمن خشی العنت منکم... • یرید الله ان یخفف عنکم وخلق الانسـن ضعیفا.
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ایمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است... اين (پيشنهاد زناشویی با كنيزان) براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد...•خدا مى‌خواهد تا بر شما ببخشايد و كسانى كه از خواسته‌ها (ى نفسانى) پيروى مى‌كنند مى‌خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شويد.»




۱۱.۱ - زنان غیر عفیف

خداوند در قرآن ازدواج با زنان غیر عفیف اهل کتاب را حرام دانسته است.
الیوم احل لکم الطیبـت وطعام الذین اوتوا الکتـب حل لکم وطعامکم حل لهم والمحصنـت من المؤمنـت والمحصنـت من الذین اوتوا الکتـب..
«امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و (بر شما حلال است ازدواج با) زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب (آسمانى) به آنان داده شده...»
بنا بر قولی، مقصود از «المحصنات» زنان عفیف است.

۱۱.۲ - زنان پاکدامن

جواز ازدواج با زنان پاکدامن اهل کتاب داده شده است.
الیوم احل لکم الطیبـت... والمحصنـت من المؤمنـت والمحصنـت من الذین اوتوا الکتـب من قبلکم...
«امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و (بر شما حلال است ازدواج با) زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب (آسمانى) به آنان داده شده...»
در اینکه منظور از ازدواج با زنان اهل کتاب که در آیه مذکور مطرح شده ازدواج موقت است یا دایم، میان فقها اختلاف است.




۱۲.۱ - جواز

ازدواج مرد با برادرزاده همسر خویش، جائز می‌باشد.
والمحصنـت من النساء الا ماملکت‌ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین...
«و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است) به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‌ايد (اين) فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين (زنان نامبرده) براى شما حلال است كه (زنان ديگر را) به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد...»
امام کاظم علیه‌السّلام در ازدواج مرد با برادرزاده و خواهرزاده همسر فرمود: لا باس لان الله عزوجل قال: و احل لکم ماوراء ذلکم.




۱۳.۱ - با مرد مشرک

ازدواج کنیز مؤمن با مرد مشرک، باطل و حرام است.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم...
«و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا كنيز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند (زيبايى) او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد...»

۱۳.۲ - با کنیز مشرک

ازدواج مرد مؤمن با کنیز مشرک، حرمت دارد.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم...
«و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا کنیز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند (زيبايى) او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد...»

۱۳.۳ - ازدواج با کنیز مسلمان

در صورت عدم امکان ازدواج با زنان آزاد و از ترس ابتلا به زنا و فحشا، ازدواج با کنیز مسلمان مستحب است.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... فانکحوهن باذن اهلهن وءاتوهن اجورهن بالمعروف محصنـت غیر مسـفحـت... ذلک لمن خشی العنت منکم...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالک آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد (به شرط آنكه) پاكدامن باشند نه زناكار و دوست‌ گيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج (شما) درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از عذاب (مجازات) زنان آزاد است اين (پيشنهاد زناشويى با كنيزان) براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است.»
«خشی العنت» یعنی از گناه که به سبب زنا حاصل می‌گردد بترسد.

۱۳.۴ - ترک ازدواج با کنیز مسلمان

خداوند انسان‌ها را فرمان به خویشتن داری و صبر بر غریزه جنسی و ترک ازدواج با کنیزان می‌دهد.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... ذلک لمن خشی العنت منکم وان تصبروا خیر لکم...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه (مالك) آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ایمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد...)

۱۳.۵ - ازدواج با زنان آزاد

در صورت تمکن مالی افضل است با زنان آزاد و مؤمن به جای کنیزان مؤمن، ازدواج کنند.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد...»
گرچه مفهوم شرط، موهم این معنا است که با وجود قدرت ازدواج با زن آزاد مؤمن، ازدواج با کنیز مؤمن جایز نیست، اما این مقصود نیست، زیرا هدف در آیه، ترغیب به ازدواج است و می‌گوید: اگر توانستید با زن آزاد مؤمن و اگر نتوانستید با کنیز مؤمن ازدواج کنید و در هر حال ازدواج را ترک نکنید و این یک ارشاد است، نه ترتیب در حکم.


۱۳.۶ - زن آزاده با برده مؤمن

اسلام اجازه ازدواج زن آزاده با برده مؤمن را داده است.
... ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک...
«...و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است ...»

۱۳.۷ - ازدواج با کنیز

می‌شود با کنیز نیز ازدواج کرد.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع فان خفتم الا تعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ایمـنکم...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران یتیم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده‌ايد (اكتفا كنيد) اين (خوددارى) نزديكتر است تا به ستم گراييد (و بيهوده عيال‌وار گرديد).»
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت والله اعلم بایمـنکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود( درآوريد...»
وانکحوا الایـمی‌منکم والصــلحین من عبادکم وامائکم...
«بى‌همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‌نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست.»
یـایها النبی انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن وما ملکت یمینک...
«اى پیامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و (كنيزانى) را كه خدا از غنیمت جنگی در اختيار تو قرار داده.»
لا یحل لک النساء من بعد ولا ان تبدل بهن من ازوج ولو اعجبک حسنهن الا ما ملکت یمینک...
«از اين پس ديگر (گرفتن) زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است.»
ظاهر تعبير «مِنْ بَعْدُ» اين است كه: بعد از اين، ازدواج مجدد براى تو حرام است، بنابراين «بَعْد» يا به معنى «بَعد زمانى» است يعنى بعد از اين زمان، ديگر همسرى انتخاب مكن، يا «بعد از آن كه» همسرانت را طبق فرمان الهى در آيات گذشته، مخير در ميان زندگى ساده در خانه تو، و يا جدا شدن كردى، و آنها با ميل و رغبت ترجيح دادند كه به همسرى با تو ادامه دهند، ديگر بعد از آنها، نبايد با زن ديگرى ازدواج كنى.

۱۳.۸ - ازدواج با کنیزان متعدد

مشروعیت ازدواج با کنیزان متعدد، از طرف خداوند در قرآن آمده است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع فان خفتم الا تعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ایمـنکم...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بیم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده‌ايد (اكتفا كنيد)...»
عموم «ما ملکت» مؤید این مطلب است که ازدواج با کنیزان، مشروط به عدد خاص نیست و مسلمانان بر این امر اجماع دارند که ملک یمین، منحصر به عدد خاص نیست.

۱۳.۹ - مساوات بین کنیزان

در صورت ازدواج با کنیزان، واجب نیست در امور زناشویی مساوات بین آنها رعایت شود.
... فان خفتم الا تعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ایمـنکم...
«...پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده‌ايد (اكتفا كنيد)...»

۱۳.۱۰ - تشویق نکاح با کنیز

در صورت ترس از اجرا نشدن عدالت در میان زنان آزاد، قرآن جواز و تشویق نکاح با کنیز را صادر کرد است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع فان خفتم الا تعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ایمـنکم ذلک ادنی الاتعولوا.
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده‌ايد (اكتفا كنيد) اين (خوددارى) نزديكتر است تا به ستم گراييد (و بيهوده عيال‌وار گرديد).»

۱۳.۱۱ - ازدواج انسان آزاد با برده مؤمن

مرد و زن آزاد مؤمن ، می‌توانند با زن و مرد برده مؤمن ازدواج کنند.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک و لو اعجبکم...
«و با زنان مشرک ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا كنيز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند زیبایی او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد...»

۱۳.۱۲ - ازدواج با کنیز مؤمن

ازدواج با کنیزان مؤمن، به شرط اجازه مالک آنان جایز است.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... فانکحوهن باذن اهلهن...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد...»

۱۳.۱۳ - ازدواج با کنیز با اجازه مالک

با کنیزان می‌توان ازدواج کرد، اما به شرط اینکه صاحبان آنها اجازه دهند و مهریه آنان پرداخت شود.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... فانکحوهن باذن اهلهن وءاتوهن اجورهن...
«... پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد...»

۱۳.۱۴ - ولایت مولا بر تزویج

مولا بر تزویج غلامان و کنیزان خود ولایت و مالکیت دارد.
وانکحوا الایـمی‌منکم والصــلحین من عبادکم وامائکم...
«بى‌همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‌نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست.»
آیه دلالت دارد بر اینکه مولا ولایت اجباری بر عبد و کنیز خود دارد.

۱۳.۱۵ - عفت کنیز جواز ازدواج

پاکدامنی کنیز مسلمان از زناکاری و رفیق بازی، موجب جواز ازدواج با وی است.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت والله اعلم بایمـنکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن وءاتوهن اجورهن بالمعروف محصنـت غیر مسـفحـت ولا متخذت اخدان...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد... (به شرط آنكه) پاکدامن باشند نه زناكار و دوست‌گيران پنهانى نباشند...»





۱۴.۱ - عدم جلوگیری از ازدواج

جوازی برای جلوگیری از ازدواج زن بیوه وجود ندارد.
واذا طـلقتم النساء... فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن بالله...
«و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضى نمايند جلوگيرى مكنيد هر كس از شما به خدا و روز بازپسين ایمان دارد به اين (دستورها) پند داده مى‌شود (مراعات) اين امر براى شما پربركت‌تر و پاكيزه‌تر است و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.»
پس آیه دلالت دارد بر اینکه اولیا و بزرگترهاى زن مطلقه، نباید زن نامبرده را اگر خواست با شوهرش آشتى کند، از آشتى آنها جلوگیرى نمایند، پس اگر بعد از تمام شدن عده خود زن راضى بود که دوباره با همسر قبلى خود ازدواج کند، اولیا و بزرگان زن نباید غرض هاى شخصى یعنى خشم و لجاجتى که با داماد قبلى دارند در این کار دخالت دهند و چه بسیار مى شود که دخالت مى دهند، آیه شریفه تنها بر این مقدار دلالت دارد، اما اینکه عقد دوم هم محتاج به اجازه ولى است هیچ مورد نظر آیه نیست.

۱۴.۲ - ازدواج در زمان عده

تا عده زن بیوه‌ای که شوهرش مرده به سر نیامده، ازدواج با او حرام است.
... ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه...
«و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات ) خواستگاری كرده....و به عقد زناشويى تصميم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مى‌داند پس از (مخالفت) او بترسيد و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است.»
از تحذیر «واعلموا ان الله یعلم» و کلمه «احذروه» استفاده می‌شود که نهی «لاتعزموا» علاوه بر حکم وضعی، بر حرمت هم دلالت دارد.


۱۴.۳ - ازدواج به مناسبت

ازدواج با بیوه به نحو مناسب، پس از گذشت یک سال از فوت شوهر «قبل از تشریع عده وفات و نزول آیه میراث»، جایز است.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول... فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف...
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (بايد) براى همسران خويش وصیت كنند كه آنان را تا يك سال بهره‌مند سازند و (از خانه شوهر) بيرون نكنند پس اگر بيرون بروند در آنچه آنان به طور پسنديده درباره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند توانا و حکیم است.»
مصداق بارز «معروف»، ازدواج بیوه است و مرحوم طبرسی ازدواج بیوه را در تفسیر «لا جناح...» بهترین وجه می‌داند. در ضمن، آیه مذکور به آیه وفات و آیه میراث، نسخ شده است.



ازدواج با خاله ها حرام می‌باشد.
حرمت علیکم... وخــلـتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است...و خاله هايتان...»


حکم نکاح با خواهران نیز حرمت است.
حرمت علیکم... واخوتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است...و خواهرانتان...»


با خواهران رضاعی ازدواج حرام می‌باشد.
حرمت علیکم امهـتکم... واخوتکم من الرضـعة...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است...و خواهران رضاعى شما...»


به مرد اجازه داده شده است با خواهرزاده همسر خویش ازدواج نماید.
والمحصنـت من النساء الا ماملکت‌ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین...
«و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است) به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‌ايد (اين) فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين (زنان نامبرده) براى شما حلال است كه (زنان ديگر را) به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد...»




۱۹.۱ - حرمت

همزمان با دو خواهر نمی‌توان ازدواج نمود و جمع بین دو خواهر حرام است.
حرمت علیکم... وان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است.»
مراد از این جمله، بیان تحریم ازدواج با خواهر زن با بقاء همسرى زن و زنده بودن او است، و بنابراین عبارت آیه در رساندن این مطلب زیباترین و کوتاه ترین عبارت است، البته این عبارت اطلاقش منصرف است به جائیکه انسان بخواهد در یک زمان دو خواهر را بگیرد، و بنابراین شامل آن مورد نمى‌شود که شخصى اول یک خواهر را بگیرد و بعد از طلاق دادن او و یا مردنش خواهر دیگر را نکاح کند، سیره قطعى جارى در بین مسلمین نیز دلیل بر جواز آن است، چون این سیره از زمان رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) برقرار بوده است.

۱۲.۱ - جواز

در صورت جدایی از همسر، می‌شود با خواهر او ازدواج نمود.
حرمت علیکم... وان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است.»
متعلق حرمت جمع بین دو خواهر است که در صورت جدا شدن این عنوان صدق نمی‌کند.


ازدواج انسان با دختران خویش، حرام است.
حرمت علیکم... وبناتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و دخترانتان...»


همچنین ازدواج با دختران برادر نیز، حرمت دارد.
حرمت علیکم... وبنات الاخ...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و دختران برادر...»


خداوند در قرآن اجازه با دختر خاله را داده است.
... انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن... وبنات خــلـتک الـتی هاجرن معک...
«اى پیامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و.... و دختران خاله‌هايت كه با تو مهاجرت كرده‌اند و زن مؤمنى كه خود را (داوطلبانه) به پيامبر ببخشد...»


انسان با دختران خواهر خود نمی‌تواند ازدواج کند و حرام است.
حرمت علیکم... وبنات...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و دختران خواهر...»


می‌توان با دختر دایی ازدواج نمود.
... انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن... وبنات خالک... الـتی هاجرن معک...
«...ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و...و دختران دايى تو...كه با تو مهاجرت كرده‌اند...»
به اين ترتيب، از ميان تمام بستگان تنها ازدواج با دخترعموها و عمه‌ها و دختر دائى‌ها و دختر خاله‌ها با قيد اين كه: با پيامبر صلى الله عليه و آله مهاجرت كرده باشند مجاز و مشروع بوده است.
انحصار در اين چهار گروه، روشن است، ولى قيد مهاجرت به خاطر آنست كه در آن روز، هجرت دليل بر ايمان بوده، و عدم مهاجرت دليل بر کفر ، و يا به خاطر اين كه: هجرت امتياز بيشترى به آنها مى‌دهد، و هدف در آيه بيان زنان با شخصيت و با فضيلت است كه مناسب همسرى پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌باشند.


نکاح با دختر عمو هم جایز است.
... انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن... وبنات عمک... الـتی هاجرن...
«...ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و...و دختران عمويت...كه با تو مهاجرت كرده‌اند...»


اجازه ازدواج با دختر عمه، در قرآن آمده است.
... انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن... وبنات عمـتک... الـتی هاجرن معک...
«...ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و....و دختران عمه‌هايت...كه با تو مهاجرت كرده‌اند...»




۲۷.۱ - ممنوعیت



۲۷.۱.۱ - ترس از خیانت

ازدواج با دختران یتیم، در صورت ترس از خیانت در اموال آنان، ممنوع است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌ فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد...»
از جمله «ان خفتم» استفاده می‌شود که ازدواج با دختران یتیم، در صورت ترس از بی عدالتی ممنوع است و به قرینه آیه قبل، مراد از بی عدالتی «الاتقسطوا» رعایت نشدن عدالت در اموال آنان است.

۲۷.۱.۲ - ترس از بی‌عدالتی

ازدواج با دختران یتیم، در صورت ترس از بی عدالتی نسبت به آنان، نیز ممنوع است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌ فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بیم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد...»
جزای شرط «ان خفتم» حذف شده و «فانکحوا» جانشین آن است.یعنی «ان خفتم الاتقسطوا فی الیتامی فلاتنکحوهن وانکحوا...» و این بنا بر آنچه در شان نزول آمده، ناظر به ازدواج برخی از مردم با یتیمان بدون پرداخت مهریه مناسب به آنان است.

۱۲.۱ - جواز

در حکم کلی ازدواج با دختران یتیم، جایز است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌ فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع فان خفتم الا تعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ ایمـنکم ذلک ادنی الاتعولوا.
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالک شده‌ايد (اكتفا كنيد) اين (خوددارى) نزديكتر است تا به ستم گراييد (و بيهوده عيال‌وار گرديد).»


ازدواج با دختران همسر (ربیبه)، در صورت آمیزش با همسر، حرمت دارد.
حرمت علیکم... وربـئبکم الـتی فی حجورکم من نسائکم الـتی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و دختران همسرانتان كه (آنها دختران) در دامان شما پرورش يافته‌اند و با آن همسران همبستر شده‌ايد پس اگر با آنها همبستر نشده‌ايد بر شما گناهى نيست (كه با دخترانشان ازدواج كنيد).»




۱۹.۱ - حرمت

ازدواج مؤمنان پاکدامن با زناکاران، حرام می‌باشد.
الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین.
«مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرک را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد و بر مؤمنان اين (امر) حرام گرديده است.»
ظاهر آیه (بیان) حکم تشریعی تحریمی است، گرچه صدر آن به صورت خبر آمده اما مقصود نهی است.

۱۲.۱ - جواز

زن و مرد زناکار، می‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند.
الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین.
«مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد...»
معنای آیه، طبق تفسیری که از اهل بیت علیهم‌السّلام رسیده این است که زنا کاری که مشهور به زنا شده و حد بر او جاری گردیده و توبه او معلوم نشده ازدواج با غیر زن زناکار و مشرک بر او حرام است و زن زناکاری که مشهور به زنا است و حد بر او جاری شده و توبه اش آشکار نگردیده ازدواج با او جز برای مرد زناکار و مشرک حرام است.
الخبیثـت للخبیثین والخبیثون للخبیثـت...
«زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند...»


با زنانی که شوهر دارند نمی‌شود ازدواج کرد.
حرمت علیکم... • والمحصنـت من النساء...
«( نکاح اينان) بر شما حرام شده است....•و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است) به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‌ايد...»


ازدواج مرد مسلمان با زن کافر، باطل و حرام است.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت والله اعلم بایمـنکم...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ایمان شما داناتر است....»
آیه ظهور دارد در حرمت ازدواج با زنان غیر مؤمن، اعم از کتابی و غیر آن، چه آزاد باشند و چه نباشند.
این در حالی است که محقق اردبیلی می‌فرماید: استفاده حرمت مطلق با استفاده از مفهوم وصف است که حجیت آن ثابت نشده است. در نتیجه با عموم ادله حل «احل لکم ماوراء ذالکم» معارضه نمی‌کند اگرچه احوط ترک است.
یـایها الذین ءامنوا اذا جاءکم المؤمنـت مهـجرت فامتحنوهن الله اعلم بایمـنهن فان علمتموهن مؤمنـت فلا ترجعوهن الی الکفار لا هن حل لهم ولا هم یحلون لهن... ولا تمسکوا بعصم الکوافر...
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد چون زنان با ايمان مهاجر نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى کافران بازنگردانيد نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن (مردان) بر اين زنان حلال و هر چه خرج (اين زنان) كرده‌اند به (شوهران) آنها بدهيد و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد (و پايبند نباشيد) و آنچه را شما (براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شده‌اند) خرج كرده‌ايد (از كافران) مطالبه كنيد و آنها هم بايد آنچه را خرج كرده‌اند (از شما) مطالبه كنند اين حکم خداست (كه) ميان شما داوری مى‌كند و خدا داناى حكيم است.»
با توجه به اینکه آیه از نگاهداری زنان کافر نهی می‌کند معلوم می‌شود ازدواج آنان به طریق اولی جایز نیست و از اینکه آیه می‌فرماید: همسران کافر را در همسری خود نگه ندارید (لاتمسکوا بعصم الکوافر) معلوم می‌شود کفر آنان مانع بقای زوجیت می‌شود.


با محارم رضاعی نمی‌توان ازدواج نمود.
حرمت علیکم... وامهـتکم الـتی ارضعنکم واخوتکم من الرضـعة...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است.....و مادرهايتان كه به شما شیر داده‌اند و خواهران رضاعى شما...»


حکم ازدواج با محارم سببی، حرمت است.
حرمت علیکم... وامهـتکم الـتی ارضعنکم واخوتکم من الرضـعة وامهـت نسائکم وربـئبکم الـتی فی حجورکم من نسائکم الـتی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم وحلـئل ابنائکم الذین من اصلـبکم وان تجمعوا بین الاختین...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است.... و مادرهايتان كه به شما شير داده‌اند و خواهران رضاعى شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان كه (آنها دختران) در دامان شما پرورش يافته‌اند و با آن همسران همبستر شده‌ايد پس اگر با آنها همبستر نشده‌ايد بر شما گناهى نيست (كه با دخترانشان ازدواج كنيد) و زنان پسرانتان كه از پشت‌ خودتان هستند و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است.»


ازدواج مرد با همسر فرزند خویش، حرام است.
حرمت علیکم... وحلـئل ابنائکم الذین من اصلـبکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و زنان پسرانتان كه از پشت‌ خودتان هستند....»
در حقيقت تعبير مِنْ أَصْلْابِكُمْ: «فرزندانى كه از نسل شما باشند» براى اين است كه روى يكى از رسوم غلط دوران جاهلیت خط بطلان كشيده شود؛ زيرا در آن زمان معمول بود افرادى را به عنوان فرزند خود انتخاب مى‌كردند، يعنى كسى كه فرزند شخص ديگرى بود به نام فرزند خود مى‌خواندند، و فرزند خوانده مشمول تمام احكام فرزند حقيقى بود، و به همين دليل با همسران فرزند خوانده خود ازدواج نمى‌كردند.
بايد توجه داشت: فرزند خواندگى و احكام آن در اسلام به كلى بى اساس است.


با مادران رضاعی نکاح حرام است.
حرمت علیکم... وامهـتکم الـتی ارضعنکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است... مادرهايتان كه به شما شير داده‌اند...»


با مادر همسر نیز ازدواج حرام می‌باشد.
حرمت علیکم... وامهـت نسائکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است...و مادران زنانتان....»


خداوند حرمت ازدواج با همسران اجداد را، در قرآن فرموده است.
ولا تنکحوا ما نکح ءاباؤکم من النساء...
«و با زنانى كه پدرانتان به ازدواج خود درآورده‌اند نكاح مكنيد مگر آنچه كه پيشتر رخ داده است چرا كه آن زشتكارى و (مايه) دشمنى و بد راهى بوده است.»
واژه «آباء» در فرهنگ قرآن، اعم از پدر، پدربزرگ و اجداد است. برداشت مزبور را فرمایش امام باقر علیه‌السلام علیه السلام تایید می‌کند که فرمود: شایسته نیست که مرد با همسر جد خویش ازدواج کند.


پسر نمی‌توان با همسر پدرش (غیر از مادر خویش) ازدواج کند.
ولا تنکحوا ما نکح ءاباؤکم من النساء...
«و با زنانى كه پدرانتان به ازدواج خود درآورده‌اند نكاح مكنيد...»


ازدواج فرزند، با زنی که مورد تجاوز و زنای پدر واقع شد، حرام است.
ولا تنکحوا ما نکح ءاباؤکم من النساء...
«و با زنانى كه پدرانتان به ازدواج خود درآورده‌اند نكاح مكنيد...»
عموم آیه اقتضا می‌کند، زنی را که پدر به نحو سفاح و زنا با او نزدیکی کرده پسر نتواند با او ازدواج کند.


ازدواج با همسر نوه نیز حرمت دارد.
حرمت علیکم... وحلـئل ابنائکم الذین من اصلـبکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و زنان پسرانتان كه از پشت ‌خودتان هستند...»
بر این اساس که فرزند فرزند به منزله فرزند است و روایت امام باقر علیه السلام برداشت را تایید می‌نماید.


ازدواج با محارم نسبی حرام می‌باشد.
حرمت علیکم امهـتکم وبناتکم واخوتکم وعمـتکم وخــلـتکم وبنات الاخ وبنات الاخت...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‌هايتان و خاله هايتان و دختران برادر و دختران خواهر ....»


با عمه‌ها نیز ازدواج حرام می‌باشد.
حرمت علیکم... وعمـتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و عمه‌هایتان....»


انسان نمی‌تواند با مادر خویش ازدواج نماید.
حرمت علیکم امهـتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است مادرانتان....»


حرمت ازدواج با مادر بزرگ در قرآن کریم آمده است.
حرمت علیکم امهـتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است مادرانتان....»
«ام» در مقابل پدر به زنی گفته می‌شود که شخص از او به واسطه یا بی‌واسطه به وجود آمده باشد، بنابراین مادر مادر، و مادر پدر را نیز «ام» می‌گویند.


ازدواج با دختران پسر، باطل و حرام است.
حرمت علیکم... وبناتکم.
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است...و دخترانتان...»
«بناتکم» به دختر دختر و دختر پسر نیز اطلاق می‌شود و این برداشت را روایت امام باقر علیه‌السّلام تایید می‌کند.


حکم نکاح با دختران دختر، حرمت است.
حرمت علیکم... وبناتکم...
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است....و دخترانتان...»


ازدواج مؤمن با مشرک، از منظر خداوند حرام است.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم...
«و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ایمان بياورند قطعا کنیز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند (زيبايى) او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد...»
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت والله اعلم بایمـنکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد...»
الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین.
«مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد و بر مؤمنان اين (امر) حرام گرديده است.»
و حاصل معناى آیه با کمک روایات وارده از طرق اهل بیت (علیهم السلام ) این است که: زناکار وقتى زناى او شهرت پیدا کرد، و حد بر او جارى شد، ولى خبرى از توبه کردنش نشد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند، باید یا با زن زناکار ازدواج کند و یا با زن مشرک، و همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت، و حد هم بر او جارى شد ولى توبه اش آشکار نگشت، دیگر حرام مى شود بر او ازدواج با مرد مسلمان و پاک، باید با مردى مشرک، یا زناکار ازدواج کند.

۴۷.۱ - مردان مؤمن با زنان مشرک

حرمت و بطلان ازدواج مردان مؤمن، با زنان مشرک را پروردگار امر فرموده است.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن...
«و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند...»
الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین.
«مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد و بر مؤمنان اين (امر) حرام گرديده است.»
الخبیثـت للخبیثین والخبیثون للخبیثـت والطیبـت للطیبین والطیبون للطیبـت...
«زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان مى‌گويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود.»
برخی گفته‌اند: آیه در مقام نهی از ازدواج مؤمنان با زنان مشرک است.
یـایها الذین ءامنوا اذا جاءکم المؤمنـت مهـجرت فامتحنوهن الله اعلم بایمـنهن فان علمتموهن مؤمنـت فلا ترجعوهن الی الکفار لا هن حل لهم ولا هم یحلون لهن... ولا تمسکوا بعصم الکوافر...
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد چون زنان با ايمان مهاجر نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى کافران بازنگردانيد نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن (مردان) بر اين زنان حلال و هر چه خرج (اين زنان) كرده‌اند به (شوهران) آنها بدهيد و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد (و پايبند نباشيد) و آنچه را شما (براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شده‌اند) خرج كرده‌ايد (از كافران) مطالبه كنيد و آنها هم بايد آنچه را خرج كرده‌اند (از شما) مطالبه كنند اين حكم خداست (كه) ميان شما داوری مى‌كند و خدا داناى حكيم است.»

۴۷.۲ - زنان مؤمن با مشرکان

ازدواج زنان مؤمن با مشرکان، باطل و حرام است.
... ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا...
«... و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند ....»
الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین.
«مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرک را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد و بر مؤمنان اين (امر) حرام گرديده است.»

۴۷.۳ - تزویج زن مسلمان به مشرکان

تزویج زن مسلمان به مشرکان از جانب اولیای زن حرام می‌باشد.
... ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا...
«... و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند ....»

۴۷.۴ - ازدواج با مشرک پس از مسلمان شدن

ازدواج با مشرکان، پس از پذیرش اسلام از سوی آنان، جایز می‌باشد.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک...
«و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا کنیز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند (زيبايى) او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند...»

۴۷.۵ - ازدواج مؤمنان با زنان مشرک

ازدواج مؤمنان با زنان مشرک در صورت ایمان آوردن آن زنان، جایز است.
ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن...
«و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند...»

۴۷.۶ - ازدواج زنان مؤمن با مشرکان

ازدواج زنان مؤمن با مشرکان، در صورت ایمان آوردن آنان، جایز است.
... ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا...
«.... و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند....»


خداوند ازدواج با زنان پاکدامن و مؤمن را جایز دانسته است.
الیوم احل لکم... والمحصنـت من المؤمنـت...
«امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده.... زنان پاكدامن از مسلمان....»
بعد از بيان حليّت طعام اهل کتاب ، درباره ازدواج با زنان پاكدامن از مسلمانان و اهل كتاب سخن مى‌گويد، مى‌فرمايد: «زنان پاك دامن از مسلمانان و از اهل كتاب براى شما حلال هستند و مى‌توانيد با آنها ازدواج كنيد به شرط اين كه مهر آنها را بپردازيد.»


در اسلام اجازه ازدواج با همسر پسرخوانده داده شده است.
واذ تقول للذی انعم الله علیه وانعمت علیه امسک علیک زوجک... فلما قضی زید منها وطرا زوجنـکها لکی لا یکون علی المؤمنین حرج فی ازوج ادعیائهم اذا قضوا منهن وطرا وکان امر الله مفعولا.
«و آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو (نيز) به او نعمت داده بودى مى‌گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مى‌كردى و از مردم مى‌ترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن (زن) كام برگرفت (و او را ترك گفت) وى را به نکاح تو درآورديم تا (در آينده) در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد.»


ازدواج با همسران (سابق) کافران، پس از هجرت و ایمان آوردن جایز می‌باشد.
یـایها الذین ءامنوا اذا جاءکم المؤمنـت مهـجرت فامتحنوهن الله اعلم بایمـنهن فان علمتموهن مؤمنـت فلا ترجعوهن الی الکفار... ولا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا ءاتیتموهن اجورهن ولا تمسکوا بعصم الکوافر...
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد چون زنان با ايمان مهاجر نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى کافران بازنگردانيد... و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد (و پايبند نباشيد)....»


از سوی خداوند، ازدواج مؤمنان، با همسران پیامبراکرم حرام می‌باشد.
النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم وازوجه امهـتهم...
«پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر (و نزديكتر) است و همسرانش مادران ايشانند و خويشاوندان (طبق) كتاب خدا بعضى (نسبت) به بعضى اولويت دارند...»
«و ازواجه امهاتهم» جعل تشریعی است. یعنی آنان (همسران پیامبر) به منزله مادرانتان هستند در وجوب تعظیم و حرمت ازدواج با ایشان پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله.
یـایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم... ولا ان تنکحوا ازوجه من بعده ابدا ان ذلکم کان عند الله عظیمـا.
«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى (خوردن) طعامى به شما اجازه داده شود....و مطلقا (نبايد) زنانش را پس از مرگ او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين (كار) نزد خدا همواره (گناهى) بزرگ است.»


عقد و ازدواج دائم، بدون تعیین مهریه صحیح است.
لا جناح علیکم ان طـلقتم النساء ما لم تمسوهن او تفرضوا لهن فریضة...
«اگر زنان را مادامى كه با آنان نزديكى نكرده و بر ايشان مهرى (نيز) معين نكرده‌ايد طلاق گوييد بر شما گناهى نيست...»
آیه با صراحت بر صحت عقد دایم بدون ذکر مهر دلالت دارد. زیرا جواز طلاق، در صورت عدم تعیین مهریه حکایت از صحت عقد بدون تعیین مهریه دارد و نیز دلالت دارد که مراد از آن عقد، عقد دایم است، چون طلاق در عقد موقت فرضی ندارد.




۵۳.۱ - ارتکاب حرام

بر اساس نص صریح قرآن آنان که قرار پنهانی برای ازدواج با زنان بیوه‌ای که در حال عده هستند می‌گذارند مرتکب حرام شده‌اند.
والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا... • ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا... واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (همسران) چهار ماه و ده روز انتظار مى‌برند پس هرگاه عده خود را به پايان رساندند....•و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات ) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد و به عقد زناشویی تصميم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مى‌داند پس از (مخالفت) او بترسيد و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است.»

۵۳.۲ - عدم خواستگاری در عده

خداوند اجازه نمی‌دهد از زنان بیوه‌ای که در حال عده به سر می‌برند خواستگاری صریح نمود.
والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا... • ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (همسران) چهار ماه و ده روز انتظار مى‌برند پس هرگاه عده خود را به پايان رساندند....•و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد و به عقد زناشويى تصمیم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مى‌داند پس از (مخالفت) او بترسيد و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است.»

۵۳.۳ - عدم ازدواج قبل از عده وفات

بیوه ، پیش از پایان سال، در صورت سکونت در خانه متوفا، قبل از تشریع عده وفات و نزول آیه ارث، اجازه ازدواج ندارد.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف والله عزیز حکیم.
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (بايد) براى همسران خويش وصیت كنند كه آنان را تا يك سال بهره ‌مند سازند و (از خانه شوهر) بيرون نكنند پس اگر بيرون بروند در آنچه آنان به طور پسنديده در باره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند توانا و حكيم است.»
از قید «متاعا الی الحول غیر اخراج» و شرط «فان خرجن فلاجناح...» استفاده می‌شود که اگر بیوه در خانه شوهر سابقش بماند قبل از پایان سال، حق تصمیم گیری درباره ازدواج خود را ندارد. گفتنی است که این آیه، با نزول آیه عده وفات برای زن شوهر مرده نسخ شده است.
این آیه شریفه سفارش مى کند به مردان که براى همسران خود وصیتى کنند و مالى معین نمایند، که بعد از مرگشان به ایشان بدهند، مالى که کفاف مخارج یک سال ایشان را بدهد، بدون اینکه از خانه هاى خود اخراج شوند، چیزى که هست از آنجائیکه این تعیین مال، حق زنان است و حق چیزیست که هم مى توان آنرا استیفا کرد و هم از آن صرف نظر نمود.


۵۳.۴ - ازدواج پس از عده

ازدواج زنان شوهر مرده پس از انقضای عده آنان، صحیح و جایز است.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا فاذا بلغن اجلهن فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند...»

۵۳.۵ - خواستگاری تلویحی در عده

خواستگاری تلویحی از زنان بیوه در حال عده، جایز است.
والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا... • ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند....•و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد و به عقد زناشويى تصميم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد...»

۵۳.۶ - ازدواج پس از خروج از منزل شوهر

زنان شوهر مرده، پس از خروج از منزل شوهرشان پیش از اتمام یک سال، جایزند ازدواج کنند.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف...
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (بايد) براى همسران خويش وصيت كنند كه آنان را تا يك سال بهره‌ مند سازند و (از خانه شوهر) بيرون نكنند پس اگر بيرون بروند در آنچه آنان به طور پسنديده درباره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند توانا و حكيم است.»
(«من معروف» به ازدواج تفسیر شده است، بنابراین استفاده می‌شود اگر زنان شوهر مرده قبل از اتمام یک سال از منزل شوهرشان خارج شدند و تصمیم به ازدواج گرفتند گناهی بر آنان نیست. مفسران قائلند این آیه با آیات ۲۳۴ بقره و آیه ربع و ثمننسخ گردیده است، بنابراین با پایان یافتن عده وفات، زن می‌تواند شوهر دیگری انتخاب کند).

۵۳.۷ - ازدواج با شوهر سابق

بیوه مطلقه می‌تواند با شوهر سابق خود، پس از پایان عده، ازدواج مجدد نماید.
واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن بالله والیوم الاخر...
«و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضى نمايند جلوگيرى مكنيد هر كس از شما به خدا و روز بازپسين ايمان دارد...»

۵۳.۸ - ازدواج پس از پایان سال

جواز ازدواج مناسب، پس از پایان سال و خروج از خانه شوهر، قبل از تشریع عده وفات و نزول آیه ارث، از طرف خداوند داده شده است.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف والله عزیز حکیم.
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (بايد) براى همسران خويش وصیت كنند ....»

۵۳.۹ - گفتگو درباره ازدواج در عده وفات

مردان می‌توانند با زنان بیوه در حال عده وفات، درباره ازدواج به گونه‌ای متعارف و شایسته صحبت کنند.
والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا... • ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند....•و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد...»

۵۳.۱۰ - جلوگیری وارثان میت از ازدواج بیوه

وارثان میت جایزند از ازدواج بیوه شوهر مرده به مدت یک سال ، در صورت سکونت در منزل شوهر قبل از تشریع عده وفات، جلوگیری کنند.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف والله عزیز حکیم.
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند...»
(از ظاهر آیه استفاده می‌شود که زن شوهر مرده تا یک سال نباید از خانه شوهر اخراج شود و حق ازدواج مجدد ندارد و در صورتی که «ان» به معنای «اذا» و «علیکم» خطاب به اولیا و ورثه میت باشدبرداشت می‌شود که آنان می‌توانند پیش از پایان سال و اخراج، از ازدواج بیوه جلوگیری نمایند. البته همانطور که در پاورقی پیشین ذکر شد، آیه فوق به آیات ۲۳۴ بقره و آیه «ربع و ثمن»نسخ گردیده است).

۵۳.۱۱ - ازدواج مطلقه قبل از اتمام عده

ازدواج زنان مطلقه، قبل از تمام شدن عده آنان، باطل است.
والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء...
«و زنان طلاق داده شده بايد مدت سه پاكى انتظار كشند و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند...»

۵۳.۱۲ - اجازه ولی بیوه

زن بیوه در امر ازدواج، نیازی به اجازه ولی خود ندارد.
فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنا ان یقیما حدود الله وتلک حدود الله یبینها لقوم یعلمون• واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف... • والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا... • ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا...
«و اگر (شوهر براى بار سوم) او را طلاق گفت پس از آن ديگر (آن زن) براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند (و با او همخوابگى نمايد) پس اگر (شوهر دوم) وى را طلاق گفت اگر آن دو (همسر سابق) پندارند كه حدود خدا را برپا مى‌دارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند و اينها حدود احکام الهی است كه آن را براى قومى كه مى‌دانند بيان مى‌كند. •و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضى نمايند جلوگيرى مكنيد....•و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (همسران) چهار ماه و ده روز انتظار مى‌برند...•و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد...»
کلمه (عضل) که مصدر فعل (لاتعضلوهن) است، به معناى منع است، و ظاهرا خطاب در جمله (فلا تعضلوهن - پس آنان را منع نکنید) به اولیاى زنان مطلقه و کسانى است که اگر شرعا ولایت بر آن زنان ندارند لیکن زنان از ایشان رو دربایستى دارند، و نمى توانند با آنان مخالفت کنند، و مراد از کلمه (ازواجهن) شوهران قبل از طلاق است.

۵۳.۱۳ - ازدواج شوهر مرده قبل از اتمام عده

ازدواج زنان شوهر مرده، قبل از انقضای عده آنان که چهار ماه و ده روز است، باطل می‌باشد.
والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا فاذا بلغن اجلهن فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (همسران) چهار ماه و ده روز انتظار مى‌برند پس هرگاه عده خود را به پايان رساندند در آنچه آنان به نحو پسنديده درباره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست...»




۵۴.۱ - مشروط به ازدواج زن با محلل

ازدواج مجدد شوهر با زن سه طلاقه خویش، مشروط به ازدواج آن زن با مردی دیگر و آمیزش با اوست.
فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا...
«و اگر (شوهر براى بار سوم) او را طلاق گفت پس از آن ديگر (آن زن) براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند (و با او همخوابگى نمايد) پس اگر (شوهر دوم) وى را طلاق گفت اگر آن دو (همسر سابق) پندارند كه حدود خدا را برپا مى‌دارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند...»

۵۴.۲ - پس از طلاق گرفتن از محلل با رضایت

ازدواج زن با شوهر سابق، پس از طلاق گرفتن از محلل، منوط به رضایت طرفین و رعایت حدود الهی است.
فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنا ان یقیما حدود الله...
«و اگر (شوهر براى بار سوم) او را طلاق گفت پس از آن ديگر (آن زن) براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند (و با او همخوابگی نمايد) پس اگر (شوهر دوم) وى را طلاق گفت اگر آن دو (همسر سابق) پندارند كه حدود خدا را برپا مى‌دارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند...»
اسناد رجوع به طرفین «ان یتراجعا» پس از طلاق محلل به خلاف رجوع که به شوهر مستند بود، بر مشروطیت رضایت طرفین دلالت دارد.


ازدواج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با دختران هجرت کننده با آن حضرت از فرزندان عمو، عمه، دایی و خاله آن حضرت، جایز شمرده شد.
یـایها النبی انا احللنا لک... وبنات عمک وبنات عمـتک وبنات خالک وبنات خــلـتک الـتی هاجرن معک...
«اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم.... و دختران عمويت و دختران عمه‌هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‌هايت كه با تو مهاجرت كرده‌اند....»
منظور از اين زنان، به قرينه جمله‌هاى بعد، زنانى هستند كه با پیامبر صلى الله عليه و آله رابطه خويشاوندى نداشتند، و با او ازدواج كردند، و شايد مسأله پرداختن مهريه نيز به خاطر همين باشد، زيرا مرسوم بوده است: به هنگام ازدواج با غير خويشاوندان، مهریه را نقداً پرداخت مى‌كردند، به علاوه، تعجيل در پرداختن مهر،- مخصوصاً در موردى كه همسر نياز به آن داشته باشد،- بهتر است.
ولى به هر حال، اين كار جزء واجبات نيست، و با توافق طرفين، ممكن است مهر به صورت ذمه در عهده زوج، كلًا يا بعضاً بماند.




۵۶.۱ - عدم جلوگیری از ازدواج مجدد

جلوگیری از ازدواج مجدد زنان مطلقه، مشروعیتی ندارد.
واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...
«و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضی نمايند جلوگيرى مكنيد...»

۵۶.۲ - با شوهر سابق بعد از عده

ازدواج زن با شوهر سابق خود پس از انقضای عده، در صورت توافق طرفین، صحیح است.
واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...
«و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضى نمايند جلوگيرى مكنيد...»




۵۷.۱ - پرداخت مهریه

پرداخت اجرت (مهریه) در برابر بهره گیری جنسی از زنان در ازدواج موقت، واجب است.
... فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن...
«...و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است.»

۵۷.۲ - مشروعیت

مشروعیت ازدواج موقت در قرآن کریم تایید شده است.
... فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن فریضة..
«...و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست...»
به دلایل زیر مراد از استمتاع ازدواج موقت است:
۱. بزرگان اصحاب و تابعین مانند ابن عباس، ابی بن کعب، جابر بن عبدالله عمران حصین، سعید بن جبیر، مجاهد، قتاده، سدی و گروه زیادی از مفسران اهل سنت و تمامی مفسران اهل بیت، همگی از آیه شریفه، حکم ازدواج موقت را فهمیده‌اند. فخر رازی می‌گوید: ما بحث نداریم که از آیه یاد شده حکم جواز متعه استفاده می‌شود، بلکه می‌گویم حکم مزبور بعد از مدتی نسخ شده است.
[۱۶۵] رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.

۲. از مشروط شدن استمتاع به پرداخت مهریه معلوم می‌شود که منظور از استمتاع، ازدواج موقت است، زیرا پرداخت اجرت و مهریه در عقد دایم منوط به استمتاع و بهره گیری جنسی نیست.


۵۷.۳ - تغییر در شروط عقد پس ازآن

افزایش و کاهش مدت و مهریه در ازدواج موقت پس از عقد، جایز است.
... فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن... ولا جناح علیکم فیما ترضیتم به من بعد الفریضة...
««...و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است.»»

۵۷.۴ - جواز عقد جدید

انشای عقد متعه جدید میان زن و شوهر، پس از انقضای مدت عقد متعه سابق، جایز می‌باشد.
والمحصنـت من النساء الا ماملکت‌ایمـنکم کتـب الله علیکم واحل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا بامولکم محصنین غیر مسـفحین فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن فریضة ولا جناح علیکم فیما ترضیتم به من بعد الفریضة ان الله کان علیمـا حکیما.
«و زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است) به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‌ايد (اين) فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين (زنان نامبرده) براى شما حلال است كه (زنان ديگر را) به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناکار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است.»
طبق روایات ائمه علیهم‌السّلام و قول امامیه، مقصود از «و لا جناح علیکم...» این است که پس از انقضای مدت عقد متعه، عقد جدید جایز است.

۵۷.۵ - شرط صحت عقد

تعیین مقدار اجرت در ازدواج موقت، شرط صحت آن است.
... فما استمتعتم به منهن فـاتوهن اجورهن فریضة...
«...و زنانى را كه متعه كرده‌ايد مهرشان را به عنوان فريضه‌اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست...»
«فریضة» که «فعیل» به معنای مفعول است، حال برای اجور می‌باشد (یعنی اجرت معین شده).


ازدواج هبه‌ای، از احکام اختصاصی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است.
یـایها النبی انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن... وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المؤمنین...
«اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‌اى حلال كرديم و (كنيزانى) را كه خدا از غنیمت جنگی در اختيار تو قرار داده....و زن مؤمنى كه خود را (داوطلبانه) به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد (اين ازدواج از روى بخشش) ويژه توست نه ديگر مؤمنان ...»
یکی از احکام مختص به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آن است که اگر زنی خود را به آن حضرت هبه کرد، این هبه به منزله ازدواج است.




۱۲.۱ - جواز

اسلام ازدواج مرد با همسران متعدد را، اجازه داده است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد...»
ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء...
«و شما هرگز نمى‌توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند (بر عدالت) حريص باشيد...»
کلمه : ( عدل) به معناى حد وسط در بین افراط و تفریط است و تشخیص این حد وسط از امور صعب و بسیار دشوار است و مخصوصا از این جهت که ارتباط با دلها دارد، چون رعایت دوستى عادلانه در بین زنان و اینکه یک مرد به اندازه مساوى زنان خود را دوست بدارد، امرى ناشدنى است، چون بطور دائم از حیطه اختیار آدمی بیرون است.
لذا خداى تعالى بیان مى کند که رعایت عدالت به معناى حقیقى آن در بین زنان و اینکه یک مرد حد وسط حقیقى دوستى را در بین زنان خود رعایت کند چیزى است که هیچ انسانى قادر بر آن نیست...

۵۹.۱.۱ - به شرط عدالت

جواز ازدواج با همسران متعدد، در گرو رعایت عدالت در بین آنان، در حد توان است.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع فان خفتم الا تعدلوا فوحدة...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده‌ايد (اكتفا كنيد)...»

۵۹.۲ - محدود به چهار همسر

محدودیت جواز تعدد زوجات، به چهار همسر می‌باشد.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع...
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم‌ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك (زن آزاد) يا به آنچه (از كنيزان) مالك شده‌ايد (اكتفا كنيد) اين (خوددارى) نزديكتر است تا به ستم گراييد (و بيهوده عيال‌وار گرديد).»




۶۰.۱ - به طور صریح

خواستگاری صریح از زنان بیوه در حال عده، ممنوع می‌باشد.
ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه واعلموا ان الله غفور حلیم.
«و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات ) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد و به عقد زناشويى تصميم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مى‌داند پس از (مخالفت) او بترسيد و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است.»

۶۰.۲ - به طور تلویحی

خواستگاری تلویحی از زنان بیوه در حال عده، جایز است.
ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه واعلموا ان الله غفور حلیم.
«و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست‌ خدا مى‌دانست كه (شما) به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد و به عقد زناشویی تصميم مگيريد تا زمان مقرر به سرآيد و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مى‌داند پس از (مخالفت) او بترسيد و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است.»




۶۱.۱ - حرمت پیش از پایان عده

خداوند حرمت انعقاد پیمان زناشویی با زنان پیش از پایان عده آنان را، در قرآن فرموده است.
ولا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبة النساء او اکننتم فی انفسکم علم الله انکم ستذکرونهن ولـکن لاتواعدوهن سرا الا ان تقولوا قولا معروفـا ولا تعزموا عقدة النکاح حتی یبلغ الکتـب اجله واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه واعلموا ان الله غفور حلیم.
««و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در عده وفات) خواستگارى كرده يا (آن را) در دل پوشيده داشته‌ايد بر شما گناهى نيست...»

۶۱.۲ - پیمان استوار بین زوجین

به وسیله عقد نکاح ازدواج و پیمان استوار بین زن و مرد، تحقق پیدا می‌کند.
وکیف تاخذونه وقد افضی بعضکم الی بعض واخذن منکم میثـقـا غلیظا.
«و چگونه آن (مهر) را مى‌ستانيد با آنكه از يكديگر كام گرفته‌ايد و آنان از شما پيمانى استوار گرفته‌اند.»
مقصود از «میثاق» در آیه بنا بر فرمایش امام باقر علیه‌السلام علیه‌السّلام کلماتی است که با آن عقد نکاح جاری می‌شود.

۶۱.۳ - عقد هبه مختص پیامبر

تحقق عقد ازدواج با هبه، فقط از اختصاصات پیامبر اسلام علیه السلام است.
یـایها النبی انا احللنا لک ازوجک الـتی ءاتیت اجورهن وما ملکت یمینک مما افاء الله علیک وبنات عمک وبنات عمـتک وبنات خالک وبنات خــلـتک الـتی هاجرن معک وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المؤمنین قد علمنا ما فرضنا علیهم فی ازوجهم وما ملکت‌ایمـنهم لکیلا یکون علیک حرج وکان الله غفورا رحیمـا.
«(نكاح اينان) بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‌هايتان و خاله هايتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهايتان كه به شما شير داده‌اند و خواهران رضاعى شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان كه (آنها دختران) در دامان شما پرورش يافته‌اند و با آن همسران همبستر شده‌ايد پس اگر با آنها همبستر نشده‌ايد بر شما گناهى نيست (كه با دخترانشان ازدواج كنيد) و زنان پسرانتان كه از پشت‌ خودتان هستند و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است.»


لازم است مردان و زنان در ازدواج از لحاظ اعتقادی و پاکدامنی، هم طراز و هم کفو باشند.
الخبیثـت للخبیثین والخبیثون للخبیثـت والطیبـت للطیبین والطیبون للطیبـت اولـئک مبرءون مما یقولون لهم مغفرة ورزق کریم.
«زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان مى‌گويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود.»
مقصود از «طیب» در «الطیبات للطیبین» آراستگی به ایمان و پاکدامنی است و مقصود از «خبث» «الخبیثات للخبیثین» عدم ایمان است.


فراهم نمودن مقدمات ازدواج برای افراد مجرد و بردگان و کنیزان صالح، به وسیله مالکان آنان، مستحب است.
وانکحوا الایـمی‌ منکم والصــلحین من عبادکم وامائکم...
«بى‌همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‌نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست.»




۶۴.۱ - وجوب تأمین نفقه



۶۴.۱.۱ - زن بر شوهر

تامین نفقه زن بر شوهر، به اندازه توانایی مالی وی، واجب است.
... وعلی المولود له رزقهن وکسوتهن بالمعروف لاتکلف نفس الا وسعها...
«... و خوراك و پوشاك آنان (مادران) به طور شايسته بر عهده پدر است هيچ كس جز به قدر وسعش مکلف نمى‌شود هيچ مادرى نبايد به سبب فرزندش زيان ببيند...»
الرجال قومون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من امولهم...
«مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و (نيز) به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‌كنند...»

۶۴.۱.۲ - شوهر به مطلقه باردار خویش

پرداخت نفقه از ناحیه شوهر به مطلقه باردار خویش، تا زایمان وی، واجب است.
... وان کن اولـت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن...
«...و اگر باردارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند و اگر براى شما (بچه) شير مى‌دهند مزدشان را به ايشان بدهيد...»
زيرا مادام كه وضع حمل نكرده‌اند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسكن بر همسر واجب است.

۶۴.۱.۳ - از مال شوهر مرده تا یک سال

تامین نفقه زن از مال شوهر، تا یک سال پس از مرگ شوهر، در صورت سکونت او در خانه شوهر ، واجب است.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف والله عزیز حکیم.
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند (بايد) براى همسران خويش وصیت كنند كه آنان را تا يك سال بهره‌ مند سازند و (از خانه شوهر) بيرون نكنند پس اگر بيرون بروند در آنچه آنان به طور پسنديده در باره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند توانا و حكيم است.»

۶۴.۱.۴ - زن بر پدر فرزند

تامین نفقه زن (خوراک و پوشاک) بر پدر فرزند ، واجب است.
والولدت یرضعن اولـدهن حولین کاملین لمن اراد ان یتم الرضاعة وعلی المولود له رزقهن وکسوتهن بالمعروف...
«و مادران (بايد) فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند (اين حكم) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند و خوراک و پوشاك آنان (مادران) به طور شايسته بر عهده پدر است.»

۶۴.۲ - وصیت پرداخت هزینه یکسال زن

لازم است مردان برای پرداخت هزینه یک سال به همسران خویش، پس از مرگشان وصیت کنند.
والذین یتوفون منکم ویذرون ازوجـا وصیة لازوجهم متـعـا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهن من معروف والله عزیز حکیم.
«و كسانى از شما كه مرگشان فرا مى‌رسد و همسرانى بر جاى مى‌گذارند...»

۶۴.۳ - عدالت در نفقه

جواز تعدد همسران، مشروط به رعایت عدالت در نفقه آنهاست.
وان خفتم الاتقسطوا فی الیتـمی‌فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلـث وربـع فان خفتم الا تعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ایمـنکم ذلک ادنی الاتعولوا.
«و اگر در اجراى عدالت ميان دختران یتیم بيم ناكيد هر چه از زنان (ديگر) كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد...»
امام جعفر صادق علیه‌السلام علیه‌السّلام درباره «فان خفتم الا تعدلوا» فرمود: یعنی فی النفقة.




۶۵.۱ - ازدواج بی اذن ولی

زن بی شوهر (غیر باکره)، بدون اجازه ولی خود می‌تواند ازدواج کند.
فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنا ان یقیما حدود الله...
«و اگر (شوهر براى بار سوم) او را طلاق گفت پس از آن ديگر (آن زن) براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند (و با او همخوابگى نمايد) پس اگر (شوهر دوم) وى را طلاق گفت اگر آن دو (همسر سابق) پندارند كه حدود خدا را برپا مى‌دارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند...»
واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...
«و چون زنان را طلاق گفتيد و عده خود را به پايان رساندند آنان را از ازدواج با همسران (سابق) خود چنانچه به خوبى با يكديگر تراضى نمايند جلوگيرى مكنيد...»
والذین یتوفون منکم ویذرون از وجـا یتربصن بانفسهن اربعة اشهر وعشرا فاذا بلغن اجلهن فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف...
«و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند [۱۹۹]     چهار ماه و ده روز انتظار مى‌برند پس هرگاه عده خود را به پايان رساندند در آنچه آنان به نحو پسنديده درباره خود انجام دهند گناهى بر شما نيست و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است.»

۶۵.۲ - مهیا کردن مقدمات ازدواج

فراهم آوردن تسهیلات لازم برای ازدواج زنان و مردان غیر متاهل، تکلیفی برعهده اولیای آنان است.
وانکحوا الایـمی‌ منکم والصــلحین من عبادکم وامائکم...
«بى‌همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‌نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست.»

۶۵.۳ - مشروط به اذن ولی

مشروط بودن ازدواج برخی زنها، با اذن ولی آنهاست.
... ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم...
«...و به مردان مشرك زن مدهيد تا ایمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد....»
وان طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن وقد فرضتم لهن فریضة فنصف ما فرضتم الا ان یعفون او یعفوا الذی بیده عقدة النکاح...
«و اگر پيش از آنكه با آنان نزديكى كنيد طلاقشان گفتيد در حالى كه براى آنان مهرى معين كرده‌ايد پس نصف آنچه را تعيين نموده‌ايد (به آنان بدهيد) مگر اينكه آنان خود ببخشند يا كسى كه پيوند نکاح به دست اوست ببخشد...»
تعبیر «... بیده...» به طور اجمال دلالت دارد بر ثبوت ولایت بر زن در ازدواج، و در سنت چهار قسم ولایت مطرح شده است:
۱. ولایت برخاسته از قرابت که منحصر به پدر و جد پدری است که بر دختر نابالغ و دختری که قبل از بلوغ دیوانه شده ولایت دارند.
۲. ولایت حاکم که اختصاص دارد به زنی که فاسدالعقل و دیوانه است و او را ولی، نیست یا زنی که بعد از بلوغ و رشد، عقلش فاسد شد.
۳. ولایت وصی از جانب پدر یا جد پدری که بر زنی که در حال جنون به بلوغ رسیده باشد.
۴.ولایت برخاسته از ملکیت، که بر کنیزان، اعم از بالغ و غیر نابالغ و عاقل و غیر عاقل است. بنابراین، هر چهارگونه ولایت می‌تواند در مورد «... بیده...» مطرح باشد.

۶۵.۴ - ازدواج با کنیز با اجازه ولی

ازدواج با کنیز، مشروط به اجازه مالک و ولی اوست.
ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت... فانکحوهن باذن اهلهن...
«و هر كس از شما از نظر مالى نمى‌تواند زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان را به همسرى (خود) درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد (ازدواج كند) و خدا به ايمان شما داناتر است (همه) از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسرى (خود) درآوريد...»



۱. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۳.    
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۵۷.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۶. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۴۰.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۸. مقدس اردبیلی، احمدبن‌محمد، زبدة البیان، ص۶۳۹.    
۹. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۱۰. نساء/سوره۴، آیه۲۲ – ۲۴.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۲. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۰.    
۱۳. قصص/سوره۲۸، آیه۲۷.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۲۸.    
۱۹. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۲۰. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۰.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۲۲. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۲۳. حوبزی، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۶۶.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۲۶. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۲۷. مقدس اردبیلی، احمدبن‌محمد، زبدة البیان، ص۵۲۱.    
۲۸. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۳۰. مقدس اردبیلی، احمدبن‌محمد، زبدة البیان، ص۵۱۸.    
۳۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۳۲. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۳۳. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۳۴. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۳۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۳۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۲.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۱۹.    
۳۸. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۳۹. سیوری، مقدادبن‌عبدالله، کنزالعرفان، ج۲، ص۱۴۳.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۴۱. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۴۳. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۴۴. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۴۵. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۴۶. سیوری، مقدادبن‌عبدالله، کنزالعرفان، ج۲، ص۱۳۸.    
۴۷. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۴۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۴۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۵۷.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۵۱. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۵۲. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۱۱۸.    
۵۳. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۵۴. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۵۵. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۵۶. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۵۷. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۵۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۲۲.    
۵۹. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۶۰. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۶۱. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۶۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۶۳. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۶۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۰۴.    
۶۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۶۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۶۸. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۶۹. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۷۰. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۷۱. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۷۲. نور/سوره۲۴، آیه۳.    
۷۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۱۴.    
۷۴. نور/سوره۲۴، آیه۳.    
۷۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۱۴.    
۷۶. نور/سوره۲۴، آیه۲۶.    
۷۷. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۷۸. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۷۹. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۸۰. سیوری، مقدادبن‌عبدالله، کنزالعرفان، ج۱، ص۱۷۵.    
۸۱. مقدس اردبیلی، احمدبن‌محمد، زبدة البیان، ص۵۱۸.    
۸۲. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۰.    
۸۳. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۸۴. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۸۵. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۸۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۱۶-۴۱۷.    
۸۷. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۸۸. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۸۹. نساء/سوره۴، آیه۲۲.    
۹۰. کلینی، محمدبن‌یعقوب، کافی، ج۵، ص۴۲۰، ح ۱.    
۹۱. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۶۰، ح ۱۴۳.    
۹۲. نساء/سوره۴، آیه۲۲.    
۹۳. نساء/سوره۴، آیه۲۲.    
۹۴. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۵۲.    
۹۵. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۹۶. کلینی، محمدبن‌یعقوب، کافی، ج۸، ص۳۱۸، ح۵۰۱.    
۹۷. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۹۸. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۹۹. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۱۰۰. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۱۰۱. راغب اصفهانی، مفردات، ص۲۲.    
۱۰۲. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۱۰۳. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۶۱، ح۱۴۷.    
۱۰۴. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۱۰۵. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۰۶. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۱۰۷. نور/سوره۲۴، آیه۳.    
۱۰۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۱۴.    
۱۰۹. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۱۰. نور/سوره۲۴، آیه۳.    
۱۱۱. نور/سوره۲۴، آیه۲۶.    
۱۱۲. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۳۶.    
۱۱۳. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۰.    
۱۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۱۵. نور/سوره۲۴، آیه۳.    
۱۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۱۹. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۲۰. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۱۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۵۸.    
۱۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۱۲۳. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۰.    
۱۲۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۶.    
۱۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۴۱۴.    
۱۲۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۱۲۷. بقره/سوره۲، آیه۲۳۶.    
۱۲۸. سیوری، مقدادبن‌عبدالله، کنزالعرفان، ج۲، ص۲۰۶.    
۱۲۹. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴ و ۲۳۵.    
۱۳۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۳۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۳۳. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۳۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۷۰.    
۱۳۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۳۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۳۷. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۳۸. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۳۹. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۴۰. نساء/سوره۴، آیه۱۲.    
۱۴۱. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۱۳۱.    
۱۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۴۳. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۴۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۴۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۴۶. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۴۷. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۴۸. نساء/سوره۴، آیه۱۲.    
۱۴۹. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۱۳۰.    
۱۵۰. بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.    
۱۵۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۱۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۵۳. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۵۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۵۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۵۶.    
۱۵۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۱۵۷. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۱۵۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۱۵۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۱۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۰۳.    
۱۶۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۶۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۶۳. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۶۴. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۶۵. رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۱.
۱۶۶. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۶۰.    
۱۶۷. سیوری، مقدادبن‌عبدالله، کنزالعرفان، ج۲، ص۱۴۹ - ۱۵۰.    
۱۶۸. مقدس اردبیلی، احمدبن‌محمد، زبدة البیان، ص۵۱۴.    
۱۶۹. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۷۰. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۷۱. طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۶۲.    
۱۷۲. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۷۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۱۷۴. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۱۷۵. نساء/سوره۴، آیه۱۲۹.    
۱۷۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۶۴.    
۱۷۷. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۱۷۸. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۱۷۹. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۸۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۸۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۵.    
۱۸۲. نساء/سوره۴، آیه۲۱.    
۱۸۳. کلینی، محمدبن‌یعقوب، کافی، ج۵، ص۵۶۱، ح۱۹.    
۱۸۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۱۸۵. نور/سوره۲۴، آیه۲۶.    
۱۸۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۳۶.    
۱۸۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۱۸۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۱۸۹. نساء/سوره۴، آیه۳۴.    
۱۹۰. طلاق/سوره۶۵، آیه۶.    
۱۹۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۵۹.    
۱۹۲. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۹۳. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۱۹۴. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۱۹۵. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۱۹۶. کلینی، محمدبن‌یعقوب، کافی، ج۵، ص۳۶۳، ح۱.    
۱۹۷. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۱۹۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۱۹۹. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۲۰۰. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۲۰۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۲۰۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۷.    
۲۰۳. سیوری، مقدادبن‌عبدالله، کنزالعرفان،ج۲، ص۲۰۹.    
۲۰۴. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم ازدواج ».    



جعبه ابزار