بحیرا با دیدن برخی نشانههای غیر طبیعی چون تعظیم و صلای سنگها بر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله، ابری که همواره بر سر پیامبر حرکت میکرده و بر وی سایه میافکنده و درختی که به مجرد نشستن پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله در پناه آن، شاخههای خود را به سوی او میگشوده است
[۳۷]ترجمه فارسی، سیرت رسول اللّه، ترجمه و انشای رفیع الدّین اسحاق بن محمّد همدانی، ج۱، ص۱۵۹.
[۳۸] شرف النبی (ص)، ترجمه نجمالدین محمود راوندی، ص۴۵.
، حضرت را در میان کاروانیان میشناسد و آنان را به طعام، دعوت میکند تا با کودک مورد نظرش، بیشتر سخن بگوید. اما کاروانیان، پیامبر را به سبب خردسالی در کنار بنه کاروان، به مراقبت میگمارند و بحیرا با پی بردن به این نکته خواستار گفتگو با کودک میشود.
روایت نادری نیز، زمان این گفتگو را صبح فردای رسیدن کاروان به بصری میداند. براساس این روایت، گفتگوی میان پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله و بحیرا هنگامی صورت گرفت که کاروانیان خفته بودند.
[۴۴]الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲۰ به نقل از ابی مِجْلَز.
ب) بعضی به تفصیل بیشتر پرداختهاند، از جمله آنکه بحیرا از خوابهای پیامبر میپرسد، او را به لات و عزیسوگند میدهد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله از آنها تبرّی میجوید
الف) برخی با تطبیق تاریخ واقعه و سن ابوبکر وبلال که هر دو از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله کوچکتر بودند و نمیتوانستند محافظت او را به عهده بگیرند، این بخش را از افزودههای بعدی و گواهی بر ساختگی بودن تمام روایت دانستهاند.
.
ب) بعضی نیز احتمال دادهاند که این گزارش، بعدها به منظور اثبات نزدیکی ابوبکر به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله و تفضیل وی بر دیگر صحابه، ساخته و ملحق شده باشد.
چنان که ابوسعید خرگوشی نیز که ملاقات ابوبکر و بحیرا را در گونه دیگر این روایت، نقل میکند، آن را گواهی بر حقانیتخلافت ابوبکر حتی پیش از بعثت دانسته است.
[۶۴]شرف النبی صلواتاللهعلیهوآله، ترجمه نجمالدین محمود راوندی، ص۴۹۰.
دیدار بحیرا و پیامبر، در منابع چندی، در سفر آن حضرت با ابوبکر به شام که در جوانی آن دو صورت گرفته ذکر شده است که در آن، وقایعی شبیه به رخدادهای روایت نخستین واقع میشود. بحیرا آسودن پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله را در زیر درختی که تنها حضرت عیسی علیهالسّلام پیشتر در زیر آن آرمیده بود، میبیند و او را میشناسد و نبوتش را پیشگویی میکند.
به هر حال، این روایت، که ابن منده نقل کرده، با سندضعیفی، به ابن عباسمنتهی میشود و اگر وقوع این سفر، صحیح باشد، باید آن را دومین سفر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله محسوب داشت.
دستمایه دشمنانی بوده است که با شک در رسالت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله، آموزههایاسلام را مجموعهای از اخبار و روایات و عقایدیقلمداد کردهاند که وی در سفرهای پیاپی از اخبار یهود و راهبان مسیحی شنیده است.
اخذ آموزههای پیامبر از یهود و نصا ری و همچنین منتهی شدن همه روایات به ابوموسی اشعری، که با تأخیری هفت ساله به اسلام گروید و نیز این واقعیت که هیچیک از صحابه به جز او به چنین رویدادی اشاره نکردهاند، اعتبار این روایت را مخدوش کرده است.
این نکته نیز که در قرآن به هیچ یک از سفرهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله، پیش از بعثت، اشارهای قطعی نشده است، از نکات مورد تأکیدِ تردید کنندگان است، گرچه نکته اخیر، قابل پاسخگویی است، زیرا بسیاری از رویدادهای زندگی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله که مورد توافق و نقل اجماع است، چنین وضعی داشته است.
دادههای محدود و پراکنده و غیر مستند درباره هویت و زندگانی بحیرا موجب تردید شده است تا آنجا که او را شخصیتی افسانهای و شبحی مشکوک و دست نیافتنی به شمار آورده اند.
نام بحیرا در سفر تجاری پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله به شام، در ۱۶ ذیحجه سال بیست و پنجم عام الفیل، همراه مَیْسَرَه، غلامخدیجه علیهاالسلام به میان آمده است. در خلال این دیدار، بحیرا نه تنها پیامبری حضرت را با جزئیاتی مشابه، بلکه خلافت ابوبکر را نیز پیش گویی میکند.
[۷۷] شرف النبی (ص)، ترجمه نجمالدین محمود راوندی، ص۴۹۰.
با اشاره به این سفر، باز نام راهب را ذکر نمیکند.
۳) در روایت محمد بن عبدالله بن عمر از این سفر، نام و نقش بحیرا و دیدار او و پیامبر به تمامی غایب است.
۴) از بحیرا بار دیگر در زمره هشت تن اهل شام که با جعفر از حبشه بازگشتند، نام برده میشود. اگر چنین کسی واقعاً وجود داشته باشد، بیتردید غیر از بحیرای راهب بوده است و ابن حجر عسقلانی
الف) آنچه درباره بحیرا در متون روم شرقی آمده، این است که پس از نزولوحی، حضرت خدیجه علیهاالسلام چون هیجان زاید الوصف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله را دید، برای استفسار از سبب رویداد، نزد این راهب رفت و او با مطمئن ساختن وی از این که بر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله وحی نازل شده است، او را آرام کرد.
ب) روایات درباره بحیرا در مکاشفات بحیرا که در شکل فعلی، اشوعیب نامی در قرنهای ۵ و ۶/ ۱۱ و ۱۲، آن را تدوین کرده، به تفصیل آمده است که طی آن، از ملاقات سرجیوس بحیرا در کوه سینا با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله و گفتگوهای او با محمد جوان صلّیاللّهعلیهوآله در یثرب، صحبت و ادعا میشود که به انتقالافکار و آموزشهای او به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله منجر و سبب آن شده است که او اعراب را از وجود خدای یکتاآگاه کند. در این اثر، تلاش شده است تا نزول وحی بر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله انکار شود.
ج) در دوره جنگهای صلیبی، متون مربوط به بحیرا به لاتینترجمه شد اما حتی پیش از این تاریخ نیز، سرودن اشعار و نوشتن متونی در مخالفت با پیامبر و اسلام سابقه داشت. هدف اصلی این گونه مطالب آن است که برخلاف قرآن و دیدگاه مسلمانان، داناییهای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله را بر آموزشهای مردِ خردمندی منتسب نمایند. (برای بحثهای بعدی خاورشناسانرجوع کنید به د. اسلام)
[۸۷]د. اسلام، (Louis Massignon، Salma ª n Pa ª k)، ذیل واژه.