• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تلاوت‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تلاوت، یک اصطلاح قرآنی است که به خواندن قرآن و اندیشیدن در معانی آن تِلاوت گفته می‌شود.




«تلاوت قرآن»، «متابعت از قرآن در قرائت و دنبال کردن معانی و پیروی در عمل» می‎باشد.



تلاوت، یکی از صورتهای مصدری ریشه ت ـ ل ـ و و به معنای خواندن است
[۱] احمدبن علی بیهقی، تاج المصادر، ج۱، ص۹۹، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ ش.

به نوشته ابن فارس
[۲] ابن فارس، مقائیس اللغه، ذیل «تلو».
این ریشه یک معنا بیش ندارد و آن در پی آمدن (اِتْباع، اتّباع) است و چون در خواندن قرآن آیات در پی یکدیگر می آیند، به آن «تِلاوة القرآن» گفته شده است.
راغب اصفهانی نیز همین معنا را برای ریشه مذکور بیان کرده و گفته است به خواندن قرآن و اندیشیدن در معانی آن تِلاوت می گویند.
وی همچنین اشاره کرده که واژه تِلاوت فقط به خواندن کتابهای آسمانی اختصاص دارد، بر خلاف قرائت که کاربرد آن عام است، اما به نوشته ابن منظور برخی کاربرد تلاوت را نیز عام می دانند.



مفسران نیز تلاوت را به معنای خواندن و بر گرفته از معنای اصلی آن (در پی آمدن) دانسته‌اند.
از جمله، به نوشته شیخ طوسی و مرحوم طبرسی و علامه‌طباطبائی خواندن (قرائت) را از آنرو تلاوت می گویند که حروف از پی یکدیگر می آیند
توضیح بعدی شیخ طوسی و مرحوم طبرسی نیز در خور توجه است : عمل خواندن را تلاوت می گویند چون حروف در پی یکدیگر ادا می شوند و به آن قرائت می گویند از آنرو که حروف در یک جا جمع می شوند (اصل معنای ق ـ ر ـ ء جمع شدن است).
پس تلاوت در اصطلاح علوم قرآنی تلاوت يعني قرائتي که همراه با فهم معنا باشد به طوري که فهم منتهي به عمل مفهوم آيه تفهيم شده باشد. در واقع تلاوت يعني:قرائت + فهم معنا = عمل = تلاوت.



۱-اگر تلاوت و دنبال کردن آیات، «امری مادی و یا پیروی در حکم» باشد، مصدرش، «تُلُوّ وِ تِلْو» خواهد بود،
مثالِ پیرویِ مادی و پیروی در حکم:
«وَ الْقَمَرِ إذا تَلیها».
(قسم به ماه آنگاه که در پی خورشید رود و در حکمِ نورانیت، از آن تبعیت نماید).
مثالِ پیروی در حکم فقط:
«وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ...».
(وشاهدی از خاندان پیامبر او را الگو می‎گیرد و از او متابعت می‎نماید).
۲-اگر «متابعت» به واسطه «قرائت یا تدبر در معنی» باشد مصدرش «تِلاوَهْ» می‎باشد.
مثالِ پیروی در قرائت و تدبرِ معنی:
«...مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّهٌ قائِمَهٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ
(بعضی از اهلِ‌کتاب، امتی بپا خاسته‎اند که آیاتِ خدا را در اوقات شب در حالی که به سجده رفته‎اند با قرائت و تدبر در معنی، ‌دنبال می‎کنند).
مثالِ پیروی در قرائت و تدبر و عمل:
«الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْكِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ یُؤْمِنُونَ بِهِ...».
(کسانی که به آنان کتاب دادیم آن را به حق تلاوت می‎نمایند، چرا که آنان به آن ایمان دارند)، در این مورد، حدیث دیگری از پیامبر «حق تلاوت» را «پیرویِ راستین در عمل» معرفی می‎نماید: «فی قَوْلِهِ تَعالی: «... یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ...»: یَتَّبِعُونَهُ حَقَّ اتّباعِهِ».
[۱۵] دارالمنثور، ج۱، ص۱۱۱.

می‎بینیم این آیه شریفه، نظر به تلاوتِ جامع در پیرویِ لفظی، معنوی و عملی دارد.



«هر تلاوتی»، «قرائت» می‎باشد امّا «هر قرائتی» لزوماً «تلاوت» ‌محسوب نمی‎شود؛ و اساساً «تلاوت» در مواردی بکار می‎رود که مطالب قرائت شده، وجوبِ پیروی را در پی آورد، از این رو گفته نمی‎شود: «تَلَوْتُ رِقْعَتَكَ»: «نامه‌ات را تلاوت کردم»، بلکه صحیح آن، «قَرَأْتُ رِقْعَتَكَ» می‎باشد؛ این معنی را بوضوح در آیات می‎بینیم:
«أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»
(آیا مردم را به نیکی فرمان می‎دهید و خود را فراموش می‎کنید حال آنکه شما کتاب را تلاوت می‎کنید! پس چرا تعقل نمی‎کنید ـ و هوای نفستان را مهار نمی‎زنیدـ).
در آیه شریفه با توبیخ، ‌سؤال می‎کند، که: «تلاوتِ کتاب»، چرا «موجبِ عمل» نگشته است و چرا هوایِ نفس را مهار ننموده است؟
در قرآنِ کریم، آنجا که از «قرائت»، «تأنی و دقت» نیز مقصود باشد فعلِ قرائت با قید اضافی آورده می‎شود: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً». (و قرآنی عظیم را ـ نازل کردیم ـ که جدا جدایش نمودیم ـ قطعه قطعه نازل کردیم ـ به این مقصود که آن را برمردم با تأنی و درنگ بخوانی و به این دلیل که به نحو خاصی آن را نازل کردیم).
فرق معنایی تلاوت و قرائت این است که قرائت به معنای خواندن و غالباً خواندن صورت ظاهر آیات است، اما تلاوت هم خواندن صورت ظاهر آیات است و هم در موردی به کار می رود که شخص ضمن خواندن کلام الهی، به معانی و مفاهیم و مصادیق و اوامر و نواهی نیز توجه دارد، چنانکه گویی آیات در همان لحظه بر او نازل می شوند
[۱۸] الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۵۰ـ۲۶۰، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.




در قرآن بر فضیلت تلاوت قرآن تأکید شده است، از جمله در آیه ۲۹ سوره فاطر آمده است که تلاوت صحیح و حقیقی قرآن، تجارتی بدون زیان است.
لفظ تلاوت فقط یک بار در قرآن کریم آمده، اما مشتقات آن بیش از پنجاه بار به کار رفته است
[۲۰] محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «تلا»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران ( ۱۳۹۷ ).

در قرآن تلاوت و مشتقات آن عموماً برای خواندن مطالبی به کار رفته که پیروی از مضامین آنها ضروری است
تلاوت قرآن دارای مراتبی است که بالاترین آنها حق تلاوت آن است.
[۲۳] نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.
[۲۴] علی بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص۴۵۸، دعای ۴۷، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ ش.




در معنای حق تلاوت اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را خواندن یا پیروی کردن با خضوع و خشوع و صفای اعتقاد و بدون تغییر و تحریف قرآن دانسته‌اند.
کلبی آن را درنگ کردن به هنگام ذکر جنّت و نار و طلب بهشت از خدا و پناه بردن به او از شرّ جهنم، بیان کرده است.
بعضی نیز حق تلاوت را ترتیل الفاظ قرآن و فهم معانی آن و تدبر در آن یا عمل کردن به محکمات قرآن و ایمان آوردن به متشابهات آن ذکر کرده اند.
[۲۵] سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۱۱.
[۲۶] فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، منهج الصادقین، ج۱، ص۲۹۰، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ( ۱۳۸۵ ).




در بسیاری از احادیث پیامبر اکرم و ائمه اطهار بر تلاوت قرآن تأکید شده است. بنا بر روایاتی از پیامبر اکرم و امام علی و امام صادق علیهم السلام، حق تلاوت مرتبه ای است که تلاوت کننده قرآن، آن را با فهم وتدبر بخواند و به دستورهای آن به گونه ای شایسته عمل کند
[۲۷] نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.
[۲۸] مسعودبن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظرالمعروف بمجموعه ورّام، ج۲، ص۲۳۶،( چاپ علی اصغر حامد )، تهران ( ۱۳۷۶ )
[۲۹] سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۱۱.

در حدیثی نبوی آمده است که تلاوت قرآن، نور و مایه برکت و وسعت روزی است
در سفارشهای پیامبر اکرم به علی علیه السلام برتلاوت قرآن، در هر حال، تأکید گردیده و در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه به نیکو تلاوت کردن قرآن توصیه شده است.
پیامبر گرامی (ص) می‌فرمایند: «خانه‌های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید.»
یکی از راههای انس با قرآن، «تلاوت» آیات کلام الله مجید است.«اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْكَ مِنْ كِتابِ».



ابن عباس، ابن مسعود، مجاهدبن جبر و حسن بصری، تلاوت را پیروی کامل از قرآن، عمل به حلال و پرهیز از حرام آن، تفسیر کرده اند.
[۳۵] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۸.
[۳۶] ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۱۳۵، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.




در برخی آیات قرآن و در بسیاری از احادیث، برای تلاوت و قرائت کلام خدا آدابی ذکر شده است که اجمالاً به آداب ظاهری و باطنی تقسیم می شوند
[۳۷] الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۵۲ـ ۲۵۳، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۸] الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۵۵ـ۲۵۶، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.


۱۰.۱ - اداب ظاهری تلاوت


برخی از آداب ظاهری عبارت اند از:
گرفتن وضو و شستن دهان پیش از تلاوت
و پناه بردن به خدا
تلاوت با صوت نیکو و دوری از لحن اهل فسق
خواندن با حزن
گوش فرا دادن و سکوت کردن در هنگامی که قرآن تلاوت می شود
مراعات حرمت مصحف و مداومت بر تلاوت
و قرائت به ترتیل
همچنین یکی از مهمترین مسائل مرتبط با تلاوت، فنّ تلفظ صحیح حروف و اصوات قرآن با رعایت لهجه فصیح عربی است که به آن تجوید عملی گفته می شود.

۱۰.۲ - اداب باطنی تلاوت


برخی آداب باطنی نیز عبارت اند از:
اخلاص و دوری از ریا
خشوع،
تدبر در هنگام خواندن آیات
و عمل به احکام و مراعات حدود الهی
[۵۴] نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.




در باره تلاوت قرآن و آداب و فضائل آن کتابهای متعددی به زبانهای مختلف از جمله عربی و فارسی تألیف شده است.
[۵۶] محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، ج۱، ص۴ـ۶، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۵۷] محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، ج۴، ص۱۲۷۵ـ۱۲۷۶، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۵۸] محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، ج۷، ص۲۸۵۸ـ۲۸۵۹، تهران ۱۳۷۴ ش.




قرآن.
ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
ابن فارس، مقائیس اللغه.
ابن منظور، لسان العرب.
ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، تهران ۱۳۷۴ ش.
احمدبن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ ش.
عبدعلی بن جمعه حویزی، کتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ( ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵ ).
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ ش ).
سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن.
طباطبائی، المیزان.
فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان.
طوسی، التبیان.
محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران ( ۱۳۹۷ ).
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
علی بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ ش.
فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، منهج الصادقین، چاپ علی اکبر غفاری، تهران (۱۳۸۵).
کلینی، کافی.
مجلسی، بحارالانوار.
الموسوعة الفقهیّه، ج۱۳، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
مسعودبن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظرالمعروف بمجموعه ورّام، ( چاپ علی اصغر حامد )، تهران (۱۳۷۶).


 
۱. احمدبن علی بیهقی، تاج المصادر، ج۱، ص۹۹، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ ش.
۲. ابن فارس، مقائیس اللغه، ذیل «تلو».
۳. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ۷۵، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ( ۱۳۳۲ ش ).    
۴. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۱۰۴.    
۵. طوسی، التبیان، ج۱، ۱۹۹.    
۶. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۱.    
۷. طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۲۹۸.    
۸. طوسی، التبیان، ج۱، ص۴۴۲.    
۹. طوسی، التبیان، ج۱، ص۴۴۲.    
۱۰. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۱.    
۱۱. شمس/سوره۹۱، آیه۲.    
۱۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۷.    
۱۳. آل عمران/سوره۳،آیه۱۱۳.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۱.    
۱۵. دارالمنثور، ج۱، ص۱۱۱.
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۴۴.    
۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۶.    
۱۸. الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۵۰ـ۲۶۰، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۲۱.    
۲۰. محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «تلا»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران ( ۱۳۹۷ ).
۲۱. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ۷۵، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ( ۱۳۳۲ ش ).    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۱۲۱.    
۲۳. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.
۲۴. علی بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص۴۵۸، دعای ۴۷، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ ش.
۲۵. سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۱۱.
۲۶. فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی، منهج الصادقین، ج۱، ص۲۹۰، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ( ۱۳۸۵ ).
۲۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.
۲۸. مسعودبن عیسی ورّام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظرالمعروف بمجموعه ورّام، ج۲، ص۲۳۶،( چاپ علی اصغر حامد )، تهران ( ۱۳۷۶ )
۲۹. سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۱۱.
۳۰. کلینی، کافی، ج۲، ص۶۱۰.    
۳۱. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۸، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.    
۳۲. شیخ کلینی،الاصول من الکافي،ج۲،ص۶۱۰.    
۳۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۵.    
۳۴. طوسی، التبیان، ج۱، ص۴۴۱.    
۳۵. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۸.
۳۶. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۱۳۵، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
۳۷. الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۵۲ـ ۲۵۳، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۸. الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۵۵ـ۲۵۶، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۹. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۳.    
۴۰. نحل/سوره۱۶، آیه۹۸.    
۴۱. کلینی، کافی، ج۲، ص۶۱۶.    
۴۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۹۰ ۱۹۵.    
۴۳. کلینی، کافی، ج۲، ص۶۱۴.    
۴۴. اعراف/سوره۷، ص۲۰۴.    
۴۵. کلینی، کافی، ج۲، ص۶۱۶.    
۴۶. مزّمّل/سوره۷۳، آیه۴.    
۴۷. عبدعلی بن جمعه حویزی، کتاب تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۱۵، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ( ۱۳۸۳۱۳۸۵ ).    
۴۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۸۴.    
۴۹. حدید/سوره۵۷، آیه۱۶.    
۵۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۰.    
۵۱. ص/سوره۳۸، آیه۲۹.    
۵۲. محمد/سوره۴۷، آیه۲۴.    
۵۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۱.    
۵۴. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.
۵۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۸۵.    
۵۶. محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، ج۱، ص۴ـ۶، تهران ۱۳۷۴ ش.
۵۷. محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، ج۴، ص۱۲۷۵ـ۱۲۷۶، تهران ۱۳۷۴ ش.
۵۸. محمدحسن بکائی، کتابنامه بزرگ قرآن کریم، ج۷، ص۲۸۵۸ـ۲۸۵۹، تهران ۱۳۷۴ ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تلاوت»، شماره۳۸۱۹.    
اندیشه قم.    




جعبه ابزار