آیات الاحکام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات فقهی قرآن را آیات الاحکام گویند.
آیاتالاحکام، آیاتی است که به
احکام فقهی و
تکالیف عملی ارتباط دارد.
به عبارت دیگر، بر آن دسته از
آیات قرآن اطلاق میشود که بیانگر
احکام عملی اسلام باشد.
بحث درباره این بخش از
آیات و
تفسیر آنها از قدیمترین بخشهای تفسیر است که مفسّران و
فقیهان از آغازین دورههای تفسیر و
فقه به آن توجّه کردهاند.
در اینباره، هر چند
استنباط احکام فقهی از آیات قرآن، سابقه در زمان
نزول قرآن دارد و در همان
عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله)،
صحابه برای بهدست آوردن احکام
عملی به قرآن روی میآوردند
و سپس در زمان صحابه و
تابعان این گرایش گستردهتر شد (نمونههای فراوانی از آن را
متقی هندی گزارش کرده است)
امّا نخستین گامها در
گردآوری و
تألیف مجموعههای مستقل در زمینه آیات فقهی قرآن، به قرن دوم هجری مربوط میشود.
و نخستین اثر در این موضوع از
محمدبن سائب کلبی (م. ۱۴۶ ق) از
اصحاب امام باقر و
صادق (علیهما السلام)است؛
همچنین اثر دیگری با عنوان تفسیر خمس مأة آیة فی الأحکام از
مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ ق) نقل شده که باز به
قرن دوم هجری مربوط است.
سپس به تدریج همه طایفههای
مسلمان و
مذهبهای فقهی، نوشتههایی را در این موضوع عرضه کردند.
در
شیعه، نخستین کتاب از
کلبی است؛ امّا قدیمترین اثر بر جای مانده، فقهالقرآن تألیف
قطبالدین راوندی (م. ۵۷۳ ق) به شمار میرود.
از دیگر آثار مشهور شیعه، کنزالعرفان فی فقه القرآن تألیف
فاضل مقداد (م.۸۲۶ق)
تفسیر شاهی و آیات الاحکام (به فارسی) از
سید امیر ابوالفتح جرجانی (م. ۹۷۶ یا ۹۸۶ق) زبدةالبیان از
مقدس اردبیلی (م.۹۹۳ق) و مسالک الافهام الی آیات الاحکام از
فاضل جواد کاظمی (م.ق. ۱۱ ق) است.
بنا به آنچه
شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه آورده،
علمای شیعه بیشاز ۳۰ کتاب در تفسیر آیاتالاحکام نگاشتهاند.
در میان
اهل سنت نیز قدیمترین کتاب موجود از آنِ
شافعی (م. ۲۰۴ ق) با نام احکام قرآن است که
بیهقی آن را گرد آورده و بیشترین کتابها در زمینه
تفسیر آیات الاحکام را فقیهان
مالکی عرضه کردند که مشهورترین آنها احکامالقرآن
ابن عربی (م. ۵۴۳ ق) و الجامع لأحکام القرآن
قرطبی (م. ۶۷۱ ق.) است.
از کتابهای معروف فقیهان شافعی نیز یکی احکامالقرآن
کیاهرّاسی (م. ۵۰۴ ق) و دیگری الحاوی الکبیر
ماوردی (م. ۴۵۰ ق) است.
سیوطی (م. ۹۱۱ ق) نیز از دیگر فقیهان شافعی کتاب الاکلیل فی استنباط التنزیل را در این موضوع نگاشته است.
احکام القرآن
جصاص (م.۳۷۰ یا ۳۷۶ ق) نیز درباره تفسیر آیات الاحکام محور
فقه حنفی است. کمترین تألیفات در این زمینه، به فقیهان
حنبلی تعلّق دارد آنچه به آنان نسبت داده شده، چندان قابل توجّه نیست و اصلاً خود امام
احمد بن حنبل در
استنباط احکام عنایت چندانی به آیات نداشته و توجّه بیشتر وی به حدیث بوده است.
در شیوه تفسیر آیات الاحکام
علما روشهای مختلفی را پیش گرفتهاند.
تقریباً همه
مفسران اهل سنت (جز
احکام القرآن شافعی و برخی معاصران)، آیات احکام قرآن را به ترتیب سورهها
بحث و
تفسیر کردهاند؛ یعنی از نخستین سورهای که آیهای در احکام را در بر داشته، آغاز کرده و تا واپسین سوره ادامه دادهاند.
به طور مثال ابنعربی از
سوره حمد تا
سوره ناس را به ترتیب، تفسیر کرده و در مجموع، ۱۰۵ سوره را مشتمل بر آیات احکام میداند.
همچنین سیوطی در الاکلیل، ۱۰۹ سوره را مشتمل بر آیات احکام دانسته و آنها را تفسیر کرده و جصاص از
فاتحة الکتاب تا
سوره فلق را تفسیر نموده است.
وی فقط ۸۱ سوره را مشتمل بر آیات احکام میداند.
این در حالی است که کیاهرّاسی فقیه و مفسّر شافعی، از تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» سپس
سوره بقره آغاز کرده و تا
سوره نصر ادامه داده و بیش از ۷۳
سوره را تفسیر نکرده است.
برخی دیگر از
علمای اهلتسنن، آیات الاحکام را به صورت
موضوعی تفسیر کردهاند.
بر خلاف این کتابها، احکامالقرآن شافعی به صورت موضوعی تنظیم شده و مشتمل بر ۱۹ باب اصلی است.
البتّه این
تبویب، از بیهقی بوده است که عبارتند از: تفسیر آیات متفرّقه، فیالطّهارة والصلوة، فی الزکوة، فیالحج، فیالبیوع
والمعاملات، فی قَسم الفیء والغنیمة والصدقات، فیالنکاح والصداق، فی الطلاق والرِجعة، فی العدّة والرضاع والنفقات، فیالجِراح و ما الیه، فی قتال اهل البغی، فی الحدود، فیالسَیر والجهاد، فی الصید والذبائح، فیالأَیمان، فیالقضایا والشهادات، فیالقرعة والعتق والولاء والکتابة، وتفسیر آیات متفرّقه اخری.
بر خلاف روش متداول میان اهل سنّت، در
شیعه از آیات الاحکام همواره به صورت موضوعی بحث میشده و تقسیم ابواب گوناگون فقه به چهار بخش اصلی
عبادات،
عقود،
ایقاعات،
احکام و
سیاسات،
کم و بیش بر تبویب آیات احکام، تأثیرگذار بوده است.
به طور مثال
راوندی در فقهالقرآن آیات احکام را در ۲۱
باب به این شرح جای داده است:
طهارت،
صلوة،
صوم،
زکوة،
حج،
جهاد،
دیون و
کفالات و
حوالات و
وکالات،
قضایا،
مکاسب،
متاجر،
نکاح،
طلاق،
عتق و
أیمان و
نذور و
کفارات،
صید و
ذباحه،
اطعمه و اشربه،
وقوف و
صدقات،
وصایا،
مواریث،
حدود و
دیات.
فاضل مقداد نیز گرچه مجموع آیات احکام را در ۲۱
کتاب (باب) جای داده، تقسیمی متفاوت با راوندی ارائه کرده است که از این قرار است: طهارة، صلاة، صوم، زکاة،
خمس، حج،
جهاد، مکاسب،
بیع،
دَیْن،
رهن،
ضمان،
صلح،
وکالة، کتابٌ فیه جملة من العقود، نکاح،
مطاعم و
مشارب، مواریث، حدود،
جنایات،
قضاء و
شهادات.
وی بابهای رهن،
ضمان، صلح و وکالت را از توابع باب دَیْن به شمار آورده است؛ هم چنین در باب «کتاب فیه جملة من العقود»، ۲۱ باب ذیل را قرار داده است. وجوب
وفاء به
عقد،
اجاره،
شرکت،
مضاربه،
اِبضاع،
ودیعه،
عاریه،
سبق و رمایه،
شفعه،
لُقَطه،
غصب،
اقرار،
وصیت،
وقف،
سکنی،
صدقه،
هبه،
نذر،
عهد، یمین و
عتق.
درباره تعداد آیات الاحکام نظرات
فقها و
مفسران متفاوت است.
مشهورترین آمار درباره تعداد آیاتاحکام ۵۰۰ آیه و حتی برخی مفسّران، کتاب خود را بر همين اساس نام نهادهاند مانند «النهاية فی تفسير خمسمأة آية» نوشته «
ابن متوج بحرانی».
ممکن است مراد آنان از اين رقم، تقريبی باشد.
نخستین فردی که در این باره سخن گفته،
مقاتلبن سلیمان (م.۱۵۰ ق) است.
به قول مشهور، تعداد آيات الاحکام پانصد
آیه است.
این شمارش در زبانها
رایج افتاده و در میان بسیاری از کسانی که پس از مقاتل، در تفسیر آیاتِ احکام،
تألیف مستقل داشتند، همین تعداد آیه، محور
استنباط احکام قرار گرفت. از جمله کسانی که بر اساس همین
آمار به
تفسیر آیات پرداختند،
منذربن سعید بلوطی (م.۳۵۰ق) و
ابنعربی (م.۵۴۳ ق) در
اهلسنت و
متوج بحرانی (م. ۷۷۱ ق) و فرزندش (م.۸۳۶ق.) در
شیعه که کتاب خود را به همین نام خمس مأة آیة فی الاحکام نامیدند.
از تاریخ نگارش آیات احکام، مرحلهای میگذرد که درباره
گزینش و
شمارش آیات احکام تردید میشود؛ به طور مثال
ابن دقیق (م. ۷۰۲ ق) مقدار آیات الاحکام را منحصر در این عدد نمیداند و معتقد است: تعداد آن به
قریحهها و ذهنهای گوناگون بستگی دارد؛ زیرا برای کسی که
خدا، باب استنباط را در
دل او گشوده و در علم
شریعت راسخ کرده است و
اصول احکام و
فروع را میشناسد، بیش از این تعداد وجود دارد؛ بر همین اساس میگوید: آیات وارد در
قِصَص و
امثال را میتوان در احکام مورد استفاده قرار داد.
به همین دلیل،
ابن مبارک، آیات احکام را ۹۰۰ آیه میداند.
شوکانی نیز با
اعتراض به
غزالی و ابنعربی که تعداد ۵۰۰ آیه را پذیرفتهاند، بر آن است که میتوان چندین برابر این تعداد آیات احکام را
استخراج کرد.
در برابر این کسان، افراد دیگری بودهاند که کمتر از ۵۰۰ آیه را مطرح کردهاند.
برای مثال،
محمد قاسم بن قاسم (م. ۱۰۶۷ ق) از
زیدیه، فقط از ۲۴۰
آیه بحث کرده است.
شلتوت، آیات احکام را حدود ۳۴۰ آیه شمرده و مینویسد: این شمارش تقریبی است؛ زیرا دانشمندان در این مسأله اتّفاق نظر ندارند.
خضریبک معتقد است که آیاتالاحکام به بیش از ۳۰۰ آیه نمیرسد.
عبدالوهاب خلاّف نیز ۲۸۵ آیه را شمرده است.
در شیعه نیز
فاضل مقداد، مسأله ۵۰۰ آیه را مسلّم نگرفته و اعتقاد دارد که کمتر از این تعداد، آیات احکام داریم.
با این وصف، اشکالی در نظرش آمده که اگر آیات احکام کمتر از ۵۰۰ آیه است، چرا در
روایات اهلبیت، تعبیر
ربع از
قرآن در
فرایض و
احکام آمده است.
سپس دو
پاسخ به این
اشکال داده است: نخست آن که در این
روایات ربع حقیقی منظور نیست؛ بلکه مقصود یکی از چهار قسمت قرآن است و دوم آنکه ممکن است بگوییم: منظور از فرایض و احکام، فقط
احکام فقهی به
معنای متداول نیست؛ بلکه احکام اصولی (
اعتقادی و
اخلاقی) را هم در بر میگیرد.
محقّق اردبیلی نیز در
عمل، این آمار را نپذیرفته و فقط حدود ۳۷۰ آیه را تفسیر کرده است.
منشأ اختلاف در آمار آیات الاحکام، افزون بر اختلاف قریحهها این است که بعضی، فقط به آیات
صریح در
حکم بسنده کرده؛ امّا برخی دیگر، به آیات غیر صریح نیز توجّه داشته و حتّی گستره آیات الاحکام را در دایره وسیعتری به
آیات امثال،
آیات قصص،
آیات اخلاقی و حتّی
آیات اعتقادی نیز سرایت دادهاند و از مدلولات
تضمّنی و
التزامی آیات نیز
حکم فقهی استنباط کردهاند که با لحاظ این امر، نه تنها بیش از ۵۰۰ آیه، بلکه شاید نزدیک به ربع قرآن، بر احکام، فرایض، سنن و دستورهای
عملی جوارحی و جوانحی در بابهای گوناگون دلالت داشته باشد و لازم است ابوابی تنظیم شود که تاکنون نه در آیات احکام و نه کتابهای فقهی به آن پرداخته نشده است.
از آنجا که
قرآن کریم، پیش از همه، کتابی هدایتی تربیتی است و همه آنچه را که در
هدایت انسان به
سعادت حقیقی و جاودانه مؤثّر است، بیان کرده، طرح
مباحث فقهی در
قرآن نیز با همین هدف متناسب است؛ لذا این امر سبب شده تا آیات الاحکام، ویژگیهایی متفاوت با کتابهای فقهی ـ حقوقی داشته باشد که برخی از آن ویژگیها از این قرار است:
اوّل آن که
معمولا احکام به گونهای
فشرده و در حدّ
اشاره و
کلّی بیان، و به ویژه در احکام
معاملات، به قاعدههای بسیار عام نظیر «أَوفُوا بِالْعُقُود»
و «تِجـرةً عَن تَرَاض»
بسنده شده است.
یکی از فلسفههای این ویژگی آن است که خصوصیاتِ احکام، متناسب با شرایط و احوال گوناگون استنباط شود.
دوم آنکه بسیاری از احکام قرآن مانند احکام
نماز،
حج،
جهاد،
زکات،
ارث،
طلاق و غیر اینها به صورت پراکنده در سورههای گوناگون و جدا جدا آمده است.
ویژگی دیگر این است که قرآن به طور عام، احکام را به صورت نص و غیر قابل تردید بیان نکرده؛ بلکه به گونهای آورده که قابل برداشتهای گوناگون است؛
در نتیجه، استناد به بسیاری از
آیات، دچار مشکل، ومدلول آنها ظنّی الدلالة شده است.
البتّه این شیوه بیان موجب
سهولت و
تنوع در احکام شده
و به قرآن
جاذبه و
لطافت خاصّی بخشیده؛ مانند تعبیرهایی که درباره
تشریع روزه و
وصیت به «کُتِبَ» کرده یا در جاهای دیگر «فرضنا» «خیرٌ» و مانند آن را آورده است؛ امّا این شیوه بیان، کار
مفسر و
فقیه را هم
دشوار ساخته، لازم میشود آنان با دقّت و رعایت قواعد و خصوصیات، مسأله را بررسی کنند.
چهارمین ویژگی آن است که آیات احکام در لابهلای دیگر معارف قرآن، مانند مباحث اعتقادی، اخلاقی و تاریخی قرار گرفته و میان آنها ارتباطی قوی ایجاد شده است.
از دیگر ویژگیهای قابل توجّه آن است که بیان احکام در قرآن به شکلی جذّاب همراه با
ترغیب یا
تهدید و
انذار است و زبان تشریع، متناسب با اهمّیّت حکم، فراز و فرود مییابد.
به طور مثال در باب وصیّت با بیان
نرم و
ملایم میگوید: سزاوار است
پرهیزگاران آن را ترک نکنند: «کُتِبَ عَلَیکُم إِذا حَضَرَ أَحدَکُمُ المَوتُ إِن تَرَکَ خَیرًا الْوَصِیّةُ لِلولِدَینِ و الأَقرَبِینَ بِالمَعرُوفِ حَقّـًا عَلَیالمُتَّقِین».
یا درباره وجوب
روزه با
لحن تشویقی، نتیجه روزه (
تقوا) را باز میگوید:«یأیّهَا الَّذِینَ ءَامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ... لَعَلّکُم تَتَّقُون».
گاه
لحن کلام، تهدیدآمیز و مسأله ترک
وظیفه با ذکر پیامدهای آن بیان میشود.
گاه لحن
انذار از این هم شدیدتر میشود و مسأله اعلام
جنگ با
خدا و
پیامبر مطرح میشود: «یأَیّهَا الَّذِینَ ءَامَنوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَالرِّبواْ إِن کُنتُم مُؤمِنِین • فَإِن لَم تَفْعَلوا فَأذَنُوا بِحَرب مِناللّهِ وَ رَسولِه...».
از جمله فواید این شیوه بیان، افزون بر بیان
فلسفه و نتیجه
عمل، آن است که
مخاطب را به انجام
عمل یا ترک فعل
حرام سوق میدهد؛ هم چنین جایی که
دَوَران امر میان
اهمّ و
مهمّ و
تزاحم میان دو
تکلیف باشد، موارد مهمتر را نمایان میسازد.
هریک از این ویژگیها میتواند در بحث فقهپژوهی قرآنی مبنای تقسیم و طبقهبندی برای آیات احکام قرار گیرد و از هر طبقه به صورت مستقل بحث شود؛ چنانکه برخی از محقّقان به این طبقهبندی اشاره کرده و حتّی تقسیمهای دیگری را برای دستهبندی آیات احکام پیشنهاد دادهاند.
مؤلّف
ادوار فقه در این باره میگوید:
شایسته است برای آیاتی که به
احکام فقهی و
تکالیف عملی ارتباط دارد، طبقهبندی متناسبی در نظر گرفته شود؛ برای مثال تقسیم آیاتالاحکام به احکامی که
زمان و
مکان صدور آنها روشن است و آیاتی که روشن نیست یا تقسیم آن به آیاتی که در پاسخ
سؤال نازل گشته و آیاتی که بدون سابقه سؤال و به صورت ابتدایی نازل شده است یا تقسیم آن به آیاتی که احکام آنها بر وجه
امر یا
نهی انشا شده و آیاتی که با
اسلوب جمله خبری به
تشریع حکم پرداخته است یا تقسیم آن به آیاتی که به طور صریح حکمی در آنها بیان شده و آیاتی که از راه
سرزنش از چیزی یا انذار از آن یا
تهدید و
توعید بر آن، حکمی از آنها به دست میآید.
تقسیمبندی دیگری که وی پیشنهاد کرده، تقسیم آیات احکام به آیاتی است که احکام کلّی و عام را در بر دارد و میتواند مبنای یک
قاعده فقهی باشد و آیاتی که مشتمل بر احکام خاص است.
این طبقه بندیها و تقسیمهای احتمالیِ دیگر میتواند توجّه گستردهتر و همه جانبهای را به آیات احکام در پی داشته باشد و آیات فقهی قرآن از ابعاد و منظرهای گوناگون مورد توجّه قرار گیرد و دستورهای فردی و اجتماعی درعرصههای مختلف زندگی بشر که امروزه و همگام با پیشرفت علوم مورد نیاز او است، از
آیات قرآن
استنباط و برای رسیدن
بشر به
سعادت حقیقی، فرا روی او نهاده شود؛ همچنین بحث درباره جایگاه قرآن در استنباط احکام و چگونگی استنباط احکام از قرآن.
آيات الاحکام از جهات گوناگون قابل تقسيم است که به نمونههايی از آنها اشاره میشود.
نوع
دلالت آیات بر حکم دارای اقسامی میباشد.
دلالت بعضی آيات بر
حکم شرعی به نحو
استقلال است مانند «أَحَلَّ اللّٰهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبٰا»
که
بیع را
حلال و
ربا را
حرام میداند.
ولی دلالت بعضی ديگر به نحو انضمام است مانند «وَ فِصٰالُهُ فِي عٰامَيْنِ»
که مدّت زمان شيرخوارگی را دو
سال میداند و به ضميمه آيه «وَ حَمْلُهُ وَ فِصٰالُهُ ثَلٰاثُونَ شَهْراً»
به دست میآيد که کمترين زمان
حمل، شش ماه است؛ زيرا مدّت
دوران آبستنی و
شیرخوارگی را سی ماه دانسته است.
از سوی ديگر، بعضی آيات به صيغه
انشاء دلالت بر حکم دارد مانند «أَقِيمُوا الصَّلٰاةَ»
و بعضی به هيئت اخبار مانند «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ».
دلالت آیات الاحکام از نظر حکم دارای اقسامی میباشد.
مدلول برخی آيات،
حکم تکلیفی است مانند وجوب
روزه و
حرمت خوردن
مردار که به ترتيب از آيه «... كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيٰامُ»
و آيه «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ»
استفاده میشود.
و مدلول برخی ديگر،
حکم وضعی است مانند
بطلان روزه در حال مرض يا
سفر که از آيه «... وَ مَنْ كٰانَ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ»
استفاده شده است.
بعضی آيات متضمّن احکام و قواعد کلّی است مانند قاعده
عسر و
حرج که از آيههای «مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»
و «يُرِيدُ اللّٰهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لٰا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»
استفاده شده است.
بعضی آيات ارشاد به
حکم عقل است مانند «وَ أَطِيعُوا اللّٰهَ وَ الرَّسُولَ».
و بعضی ديگر، امضای
امر عرفی يا
عقلایی است مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ».
از سوی ديگر، بعضی آيات بيانگر ادب
معاشرت مؤمنان با
رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله است مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لٰا تَرْفَعُوا أَصْوٰاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ».
ولی بعضی ديگر، چگونگی
روابط اجتماعی
مؤمنان و حدود و اصول
همزیستی سالم و برادرانه را در
جامعه اسلامی بيان میکند مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لٰا تَجَسَّسُوا وَ لٰا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»
که به دوری از
سوء ظن،
تجسّس در امور ديگران و
غیبت امر میکند.
قرآن کریم، نخستين و معتبرترين منبع
شریعت مقدّس، بلکه- از آن جهت که
سنت، تبيين کننده و شارح
کتاب الهی است نه منبعی در عرض آن- تنها مصدر
شریعت به شمار میرود.
علاوه بر اين،
قرآن ميزان سنجش
روایات و
مشروعیّت شرايطی است که در
عقد ذکر میشود، يعنی آن بخش از روايات يا
شرایط عقد که منطبق بر کتاب الهی باشد، پذيرفته و هر آنچه مخالف آن باشد، مورد
عمل قرار نمیگيرد. از اين رو، فقيهان در بحث
اجتهاد و
قضاء، شناخت آيات الاحکام را از شرايط
اجتهاد دانستهاند.
دانشنامه موضوعی قرآن.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹.