• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تهجد در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تهجد قیام در شب برای اقامه نماز و تلاوت قرآن و دعا و ذکر الهی است.



واژه عربی تهجّد، از ریشه «ه -ج-د» به معنای خوابیدن و بیدار شدن است، از این رو برخی آن را از لغات اضداد شمرده‌اند.
[۸] تاج العروس، ج ۵، ص ۳۳۱، «هجد».
برخی معنای اصلی این ریشه را «فارغ شدن شخص از کارهای روزانه» دانسته‌اند؛ چه به کارهایی چون عبادت خدا بپردازد و چه به کارهای دیگر مانند خواب یا استراحت؛ یا بیدار باشد و هیچ کاری نکند.
[۹] التحقیق، ج ۱۱، ص ۲۳۸، «هجد».
برخی معنای «هجُود» (مصدر ثلاثی مجرد) را به خواب رفتن و معنای «تهجد» (مصدر باب تفعّل) را بیدار شدن از خواب دانسته‌اند.
تهجد در اصطلاح متون دینی به معنای نماز شب
[۱۴] روح المعانی، ج ۱۵، ص ۱۳۸.
یا بیدار شدن از خواب برای نماز شب
[۱۵] روح المعانی، ج ۱۵، ص ۱۳۸.
[۱۶] فتح الباری، ج ۸، ص ۲۰۵.
یا مطلق ذکر و عبادت خداست.
[۱۸] احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۲۶۹.
به نظر برخی تهجد تنها به عبادات مستحب و نیز عباداتی که پس از بیدار شدن از خواب انجام می‌شود اطلاق می‌گردد
[۱۹] فتح العزیز، ج ۴، ص ۲۳۳.
[۲۰] کشاف القناع، ج ۵، ص ۲۳.
، از این رو به عبادات واجب یا عبادات مستحبی که قبل از خوابِ شب انجام شود تهجد نمی‌گویند.
[۲۳] جامع البیان، ج ۹، ص ۱۷۷.
به کسی که نماز شب می‌گزارد مُتَهجِّد یا هاجِد یا هَجود گفته می‌شود.
[۲۶] تاج العروس، ج ۵، ص ۳۳۱.

از واژه تهجد در یک آیه قرآن با فعل امر یاد شده است:«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ» اما این موضوع با تعابیر دیگر در آیاتی چند مطرح شده است؛ از جمله شب را با سجده و نماز گذراندن:«یبیتونَ لِرَبِّهِم سُجَّدًا وقِیما»، ترک کردن خوابگاه و خواندن خداوند:«تَتَجافی جُنوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ یدعونَ رَبَّهُم»، استغفار در سحرگاهان:«وبِالاَسحارِ هُم یستَغفِرون»، بیدار شدن در شب و تلاوت قرآن :«قُمِ الَّیلَ... •... و رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا»، سجده و تسبیح در شب:«ومِنَ الَّیلِ فَاسجُد لَهُ وسَبِّحهُ لَیلاً طَویلا» و باقیات صالحات :«والباقِیتُ الصّالِحتُ خَیرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوابًا» که در برخی احادیث و منابع تفسیری مراد از آن نماز شب دانسته شده است ؛ نیز تعبیر «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب • و اِلی رَبِّکَ فَارغَب» که در برخی منابع حدیثی به نماز شب تفسیر شده است.
[۴۱] الدرالمنثور، ج ۶، ص ۳۶۴.
در این آیات از تهجد در شرایع پیشین و همچنین از اهمیت، آثار و برخی از احکام و مباحث فقهی تهجد سخن به میان آمده است.


تهجد و شب زنده‌داری همواره از جمله عبادات مهم و سیره صالحان در همه زمان‌ها و شرایع الهی بوده
[۴۳] علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۶۲.
و اولیای الهی شبانگاهان با خدای خود به راز و نیاز می‌پرداخته‌اند. برپایه احادیث، هیچ پیامبری مبعوث نگردید، جز این‌که در شب به تهجد و عبادت خدا می‌پرداخت ؛ همچنین اقامه نماز شب سبب دستیابی حضرت ابراهیم علیه‌السلام به مقام خلت به شمار رفته است.
[۴۸] علل الشرایع، ج ۱، ص ۳۵.
به موجب حدیثی دیگر، حضرت یعقوب علیه‌السلام در پاسخ به درخواست فرزندان خود مبنی بر استغفار برای آنان، وعده استغفار در سحرگاهان
[۵۰] الکافی، ج ۲، ص ۴۷۷.
[۵۲] تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۵۱.
یا سحرگاه شب جمعه را به آنان داد:«قالوا یاَبانَا استَغفِر لَنا ذُنوبَنا اِنّا کُنّا خطِٔن • قالَ سَوفَ اَستَغفِرُ لَکُم رَبّی». در احادیث، از تهجد حضرت داود
[۵۶] مسند احمد، ج ۲، ص ۱۶۰.
[۵۷] صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۳۶.
و حضرت موسی علیهماالسلام نیز یاد شده است. در آیه ۲۷ حدید از رهبانیت پیروان حضرت مسیح یاد شده است:«و جَعَلنا فی قُلوبِ الَّذینَ اتَّبَعوهُ رَأفَةً و رَحمَةً و رَهبانیةً اِبتَدَعوها ما کَتَبنها عَلَیهِم اِلاَّ ابتِغاءَ رِضونِ اللّهِ». مراد از «رهبانیت» را نماز شب
[۶۱] الکافی، ج ۳، ص ۴۴۸.
، دوری کردن از زنان و نشستن در صومعه‌ها و دوری گزیدن از مردم و اشتغال به عبادت در کوه‌ها و بیابان‌ها دانسته‌اند. بنابر آیه ۲۷ حدید ، تهجد از جانب خداوند بر آن‌ها واجب نشده بود :«ما کَتَبناها عَلَیهِم» و کاری مستحب بود
[۷۲] التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۲۴۶.
؛ ولی آنان به روش‌هایی مانند نذر، آن را بر خود واجب کرده بودند.
[۷۴] زادالمسیر، ج ۷، ص ۳۱۱.
[۷۵] بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۲۲۰.
افزون بر این، در آیه ۱۱۳ آل عمران تهجد از ویژگی‌های برخی از اهل کتاب به شمار رفته است:«لَیسوا سَواءً مِن اَهلِ الکِتبِ اُمَّةٌ قائِمَةٌ یتلونَ ءایاتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ وهُم یسجُدون». آیه درباره عبدالله بن سلام و شماری از همراهان او نازل شد که اسلام را پذیرفتند و یهودیان آنان را از اشرار شمردند؛ ولی در این آیه از مؤمنان متهجد به شمار رفته و مدح شده‌اند.
[۷۸] جامع البیان، ج ۴، ص ۷۱.
بنابر احادیثی دیگر، این آیه درباره اشخاص مذکور و نیز ۴۰ نفر از مسیحیان نجران و گروهی از مسیحیان حبشه و رومیان که اسلام آورده بودند، نازل شده است.
[۸۱] دقائق التفسیر، ج ۱، ص ۳۱۴.

در میان مسلمانان نیز تهجد امری رایج بوده است، به گونه‌ای که سجده در شبانگاه
[۸۳] کنزالدقائق، ج ۱، ص ۳۶۹.
از ویژگی‌های بارز پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و پیروان او به شمار رفته است:«مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ والَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یبتَغونَ فَضلاً مِنَ اللّهِ و رِضونًا سیماهُم فی وُجوهِهِم مِن اَثَرِ السُّجودِ ذلِکَ مَثَلُهُم فِی التَّوراةِ و مَثَلُهُم فِی الاِنجیلِ». بر اساس روایات، این آیه به شب زنده داری اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اشاره دارد. در آیات ۱ ۳ مزمّل پیامبر اکرم به شب زنده داری در بخشی از شب مأمور شده است:«یاَیهَا المُزَّمِّل• قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلاً• نِصفَهُ اَوِ انقُص مِنهُ قَلیلاً». در پی نزول این آیه پیامبر آن چنان به شب زنده‌داری می‌پرداخت که پاهای مبارک آن حضرت ورم می‌کرد.
[۸۹] تفسیر قمی، ج ۲، ص ۵۷.
[۹۰] جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۵۶.

پیروان حضرت نیز با پیروی از قرآن و پیامبر به شب زنده داری می‌پرداختند و برای رعایت مفاد آیات مذکور، گاه تا صبح به نماز می‌ایستادند.
[۹۲] جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۵۶ - ۱۵۷.
[۹۳] التفسیرالکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۱.
سرانجام به عللی مانند بیمار شدن مسلمانان و مسافرت‌های تجاری آنان و نیز جهاد در راه خدا در مقدار تهجد تخفیف داده شد و مسلمانان به اندازه توان خود مأمور به تهجد شدند:«اِنَّ رَبَّکَ یعلَمُ اَنَّکَ تَقومُ اَدنی مِن ثُلُثَیِ الَّیلِ و نِصفَهُ و ثُلُثَهُ و طَائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ واللّهُ یقَدِّرُ الَّیلَ والنَّهارَ عَلِمَ اَن لَن تُحصوهُ فَتابَ عَلَیکُم فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنَ القُرءانِ عَلِمَ اَن سَیکونُ مِنکُم مَرضی وءاخَرونَ یضرِبونَ فِی الاَرضِ یبتَغونَ مِن فَضلِ اللّهِ وءاخَرونَ یقتِلونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنهُ». برخی فاصله نزول این آیه را با آیات پیشین ۱۰ سال
[۹۶] تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۴۶۶.
و عده‌ای دیگر یک سال یا ۸ یا ۶ ماه دانسته‌اند.
[۹۷] زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۳.

در آیه ۹ زمر نیز نمازگزاران در شب را ستوده است:«اَمَّن هُوَ قانِتٌ ءاناءَ الَّیلِ ساجِدًا و قائِمًا». بنا بر احادیث، این آیه درباره حضرت علی علیه‌السلام، عماربن یاسر ، ابوحذیفه
[۹۹] تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۶.
[۱۰۰] تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۲۲۴.
و برخی دیگر از صحابه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
[۱۰۱] زادالمسیر، ج ۷، ص ۷ - ۸.
[۱۰۲] الدرالمنثور، ج ۷، ص ۲۱۴.
نازل شده است؛ همچنین بر پایه احادیثی دیگر، آیه ۱۶ سجده که شب زنده‌داری را ویژگی مؤمنان دانسته، درباره حضرت علی علیه‌السلام و پیروان آن حضرت فرود آمده است. برخی شأن نزول آیه را گروهی از انصار
[۱۰۷] اسباب النزول، ص ۲۳۵.
یا اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم
[۱۰۸] زادالمسیر، ج ۶، ص ۱۷۴.
[۱۰۹] تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۴۶۸.
دانسته‌اند.


تهجد در اسلام از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است، براین اساس، قرآن کریم در آیاتی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و مسلمانان را به تهجد و عبادت خدا در شب ترغیب کرده است؛ از جمله در آیه ۷۹ اسراء :«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ». در آیه‌ای دیگر قرآن کریم به شفع و وتر سوگند یاد کرده است:«والشَّفعِ والوَتر» که بر اساس برخی روایات مراد از شفع و وتر سه رکعت پایانی نمازشب است.
[۱۱۷] دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۰۵.
در آیاتی دیگر شب زنده داری از اوصاف و ویژگی های مؤمنان:«اِنَّما یؤمِنُ بِٔیتِنَا الَّذینَ... • تَتَجافی جُنوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ»، پرهیزگاران:«اِنَّ المُتَّقینَ... • کانوا قَلیلاً مِنَ الَّیلِ ما یهجَعون»، بندگان خاص خداوند:«و عِبادُ الرَّحمنِ... • والَّذینَ یبیتونَ لِرَبِّهِم سُجَّدًا و قِیما»، بندگان صالح:«یتلونَ ءایتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ و هُم یسجُدون • و اُولئِکَ مِنَ الصّلِحین»، نیکوکاران:«اِنَّهُم کانوا قَبلَ ذلِکَ مُحسِنین • کانوا قَلیلاً مِنَ الَّیلِ ما یهجَعون» و عالمان ربانی
[۱۲۵] شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴۱.
:«اَمَّن هُوَ قنِتٌ ءاناءَ الَّیلِ ساجِدًا وقائِمًا... هَل یستَوِی الَّذینَ یعلَمونَ والَّذینَ لا یعلَمونَ» دانسته شده است؛ همچنین در احادیث یکی از مصادیق « ذاکران خدا » که در آیه ۳۵ احزاب به آنان وعده مغفرت و اجر عظیم داده شده:«والذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا والذّاکِرتِ» متهجدان ذکر شده است
[۱۲۹] سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲۴.
چنان که یکی از مصادیق باقیات صالحات که ثواب آن نزد خداوند پایدار دانسته شده:«والباقِیاتُ الصّالِحتُ خَیرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوابًا» تهجد به شمار رفته است.

۳.۱ - اهمیت شب زنده داری در احادیث

افزون بر قرآن ، در احادیث به شب زنده داری اهتمام خاصی شده است؛ از جمله در حدیثی مال و فرزندان با الهام از آیه ۴۶ کهف ، زینت زندگی دنیا و نماز شب زینت زندگی آخرت خوانده شده است ؛ همچنین نماز شب، برترین نماز پس از نمازهای واجب
[۱۳۹] صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۹.
، از بهترین اعمال
[۱۴۱] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۴.
، محبوب خداوند ، شرف مؤمن
[۱۴۴] الکافی، ج ۲، ص ۱۴۸.
و مایه مباهات خداوند شمرده شده است.
[۱۴۷] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۵.
در حدیثی دیگر، امکان سیر به سوی خدا بدون شب زنده‌داری نفی شده است. از سوی دیگر، ترک کنندگان نماز شب ، مغبون و خارج از صف پیروان (خالص) پیامبر
[۱۵۳] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۴۴.
و اهل بیت علیهم‌السلام شمرده شده‌اند.


شب زنده‌داری آثار و برکات فراوانی دارد که برخی دنیوی و برخی اخروی است؛ از آثار دنیوی آن، تربیت معنوی و تقویت ایمان و اراده انسان و آماده شدن او برای پذیرش مسئولیت‌های مهم است
[۱۵۷] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۴.
، از این رو قرآن به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمان شب زنده داری داده تا آماده دریافت گفتاری سنگین شود:«قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلا... • اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلا». به نظر بیش‌تر مفسران مراد از «قَولاً ثَقیلا» قرآن کریم است
[۱۶۱] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۴.
، از آن رو که تکالیفی سنگین برای مکلفان دربردارد
[۱۶۵] زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۴.
یا از آن جهت که ابلاغ آن دشوار بود و سبب آزار پیامبر از سوی مشرکان می‌گشت
[۱۶۷] زبدة البیان، ص ۹۹.
یا از آن رو که در هنگام نزول کلام الهی ، رنگ چهره پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دگرگون و از بدن آن حضرت عرق جاری می‌شد.
[۱۶۸] زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۲ - ۱۱۳.
[۱۶۹] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۴.
احتمال دیگر در معنای ثقیل، ثقیل بودن از حیث تلقی معنای آن با توجه به بطون و ژرفای معارف آن است.

۴.۱ - آثار نافله شب

از دیگر آثار نافله شب ، پاک شدن گناهان است:«واَقِمِ الصَّلوةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ الَّیلِ اِنَّ الحَسَناتِ یذهِبنَ السَّیٔاتِ». بنابر روایتی در تفسیر آیه ، نماز در شب آثار گناهان انجام یافته در روز را می‌زداید
[۱۷۲] تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۶۲ - ۱۶۳.
؛ همچنین براساس برخی احادیث، نماز شب از ارتکاب گناه در آینده نیز پیشگیری می‌کند
[۱۷۵] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۷.
؛ همچنین در حدیثی با استناد به آیه ۷۹ اسراء «و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ» نمازهای مستحب جبران کننده نقایص نمازهای واجب به شمار رفته است.
[۱۷۷] علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۲۸.
از دیگر آثار تهجد، دستیابی به نعمت‌های الهی است:«تَرهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یبتَغونَ فَضلاً مِنَ اللّهِ ورِضونًا». مراد از «فضل» رزق و ثواب خداوند و مراد از رضوان، رضایت الهی است.
[۱۸۱] تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۱۸.

اثر دیگر تهجد، دستیابی به « مقام محمود » است که خداوند از امیدواری اعطای آن به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در پی نماز شب سخن به میان آورده است:«فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی اَن یبعَثَکَ رَبُّکَ مَقامًا مَحمودا». مقام محمود را بیش‌تر مفسران مقام شفاعت دانسته‌اند
[۱۸۳] جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۲۱.
[۱۸۴] جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۷۹ - ۱۸۲.
، چنان که در احادیث شیعه
[۱۸۶] الامالی، طوسی، ص ۴۵۵.
و اهل سنت
[۱۸۸] سنن الترمذی، ج ۴، ص ۳۶۵.
[۱۸۹] صحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۲۸.
نیز این تفسیر آمده است؛ ولی برخی مراد از آن را جلوس پیامبر بر عرش الهی
[۱۹۰] جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۸۱ - ۱۸۲.
یا دادن پرچم حمد به دست آن حضرت در قیامت دانسته‌اند که پیامبران و فرشتگان زیر آن گرد می‌آیند.

۴.۲ - ثواب اخروی نماز شب

اثر مهم دیگر تهجد، پاداش و ثواب اخروی است که ماهیت و میزان آن در آیات ۱۶-۱۷ سجده، بر غیر خداوند مخفی و مایه روشنی چشم متهجدان دانسته شده است:«تَتَجافی جُنوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ... • فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما اُخفِیَ لَهُم مِن قُرَّةِ اَعینٍ جَزاءً بِما کانوا یعمَلون». در روایات اسلامی راز مخفی بودن ثواب نماز شب عظمت این نماز نزد خداوند دانسته شده است. از جمله پاداش‌های نماز شب، اکرام متهجدان در بهشت است:«اَلَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم دائِمون... • اُولئِکَ فی جَنّتٍ مُکرَمون». در احادیث، مراد از نماز را در این آیه، نمازهای مستحب دانسته‌اند.
[۱۹۹] تهذیب، ج ۲، ص ۲۴.
در آیاتی دیگر بهشت جاودان، همسران بهشتی و رضوان الهی به تقوا پیشگان متهجد، وعده داده شده است:«لِلَّذینَ اتَّقَوا عِندَ رَبِّهِم جَنّتٌ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهرُ خلِدینَ فیها واَزوجٌ مُطَهَّرَةٌ ورِضونٌ مِنَ اللّهِ... •... والمُستَغفِرینَ بِالاَسحار». در احادیث، رضوان الهی برتر از نعمت‌های مادی بهشت و برترین درجه تکریم الهی شمرده شده است
[۲۰۲] جامع البیان، ج ۳، ص ۲۷۹.
[۲۰۴] فتح القدیر، ج ۲، ص ۳۸۱ - ۳۸۲.
، چنان که در آیه ۷۲ توبهنیز به برتر بودن آن اشاره شده است:«وعَدَ اللّهُ المُؤمِنینَ والمُؤمِنتِ جَنّتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهرُ خلِدینَ فیها و مَسکِنَ طَیبَةً فی جَنّتِ عَدنٍ ورِضونٌ مِنَ اللّهِ اَکبَرُ ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیم».
در احادیث نیز آثار و برکات پرشماری برای تهجد و نماز شب ذکر شده است؛ مانند این‌که نماز شب موجب سلامتی بدن ، از میان رفتن دردهای جسمانی ، نورانی شدن چشم ، درخشش خانه‌ای که در آن تهجد صورت گیرد برای اهل آسمان
[۲۱۳] وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۵۸.
[۲۱۴] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۳۴.
، نورانی شدن چهره، خوشبو شدن بدن و جلب روزی به شمار رفته است. در حدیثی دیگر نماز شب سبب رضایت پروردگار ، دوستی فرشتگان، خشم شیطان ، سلاحی در برابر دشمنان، موجب استجابت دعا و قبولی اعمال ، نور قبر ، پرده میان انسان و آتش دوزخ ، حجت مؤمن در برابر خداوند و نیز جواز عبور از صراط و کلید بهشت شمرده شده است.
[۲۱۸] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۳.




۵.۱ - وجوب یا استحباب تهجد

در آیات متعدد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و مسلمانان به شب زنده داری مأمور شده‌اند؛ از جمله:«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد»، «قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلا». در آیات ۷-۸ انشراح نیز پیامبراکرم مأمور به عبادت الهی پس از فراغت از کارها شده است: «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب• واِلی رَبِّکَ فَارغَب» که برخی مراد از آن را نماز شب دانسته‌اند.
[۲۲۳] احکام القرآن، ابن عربی، ج ۴، ص ۴۱۱.
؛ همچنین در آیاتی دیگر تهجد از ویژگی‌های مؤمنان شمرده شده است
اما درباره وجوب یا استحباب این عبادت بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و مسلمانان آرای مختلفی مطرح شده است. دیدگاه مشهور فقهای شیعه
[۲۲۶] کنزالعرفان، ج ۱، ص ۲۱۹.
[۲۲۸] زبدة البیان، ص ۹۵.
و اهل سنت
[۲۲۹] روضة الطالبین، ج ۵، ص ۳۴۶.
[۲۳۰] المجموع، ج ۳، ص ۳.
آن است که شب زنده‌داری بر پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم واجب بوده؛ اما بر دیگر مسلمانان مستحب است. دلیل وجوب آن بر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آن است که خداوند آن حضرت را به تهجد امر کرده است:«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ» و امر بر وجوب دلالت دارد.
[۲۳۳] مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۱۸ - ۲۱۹.
[۲۳۴] التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۳۰ - ۳۱.
[۲۳۵] فتح العزیز، ج ۴، ص ۲۴۰.
بر اساس این نظر، مراد از «نافِلَةً لَکَ» در آیه مذکور آن است که این عبادت، افزون بر دیگر نمازها بر تو تشریع شده و برخی آن را «واجب است بر تو»
[۲۳۶] زادالمسیر، ج ۵، ص ۵۴.
تفسیر کرده‌اند.

۵.۱.۱ - استحباب تهجد بر پیروان پیامبر

درباره استحباب تهجد و نماز شب بر پیروان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز ادله گوناگونی اقامه شده است؛ از جمله مفاد آیه ۲۳۸ بقره که بر مراقبت مسلمانان در مورد نمازها و نماز وسطا فرمان داده است
[۲۳۹] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۴.
:«حفِظوا عَلَی الصَّلَوتِ والصَّلوةِ الوُسطی»؛ با این توضیح که اگر نماز شب واجب بود نمازهای واجب ۶ نماز می‌شد و نماز وسطا تصورپذیر نبود.
[۲۴۰] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۵.
برخی دلیل استحباب را تعبیر «و طَائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ» در آیه ۲۰ مزمل دانسته‌اند که اقامه نماز شب را به گروهی از اصحاب پیامبر نسبت داده است، در حالی که اگر نماز شب واجب بود باید همه مسلمانان آن را به جا می‌آوردند نه گروهی از آنان.
[۲۴۲] روح المعانی، ج۲۹، ص۱۱۲.
مستند دیگر، آیه ۱۹ مزمّل است که رفتن به سوی خدا را به خواست خود انسان موکول کرده است.:«اِنَّ هذِهِ تَذکِرَةٌ فَمَن شاءَ اتَّخَذَ اِلی رَبِّهِ سَبیلا»؛ با این فرض که مراد از «هذِهِ» در آیه، نماز شب باشد. مؤید این تفسیر، آمدن همین آیه در سوره دهر در پی فرمان به نماز شب در آیه ۲۶ است. این دیدگاه در احادیث اهل بیت علیهم‌السلام نیز به صراحت مطرح شده است.

۵.۱.۲ - وجوب تهجد بر همگان

رأی دیگر آن است که تهجد بر همگان واجب است.
[۲۵۳] مواهب الجلیل، ج۵، ص۵.
[۲۵۴] الخلاف، ج۱، ص ۵۳۴.
[۲۵۵] الفقه الاسلامی، ج ۱، ص ۱۰۱۰.
برخی از پیروان این دیدگاه بر آن‌اند که ابتدا بر همه واجب بوده؛ ولی با نزول آیه «فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنَ القُرءانِ» مقدار آن کاهش یافته و دست کم چند رکعت از نماز شب واجب به شمار می‌رود.
[۲۵۷] البحر المحیط، ج ۸، ص ۳۵۹.
[۲۵۸] روح المعانی، ج ۲۹، ص ۱۱۲.
یا وجوب آن بر مسلمانان نسخ شده است.
[۲۵۹] المجموع، ج ۳، ص ۳.
[۲۶۱] الاقناع، ص ۹۷.
برخی گفته‌اند که نماز شب در ابتدا با نزول آیه «قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلا» بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم واجب گردید؛ اما پس از مدتی این حکم نسخ شد. برای نسخ وجوب از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و مسلمانان به آیاتی استناد شده؛ از جمله آیاتی که بر وجوب انحصاریِ نمازهای پنج ‌ ‌گانه دلالت دارند
[۲۶۳] زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۸.
[۲۶۴] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۱ - ۱۷۲.
؛ مانند آیات ۷۸ ۷۹ اسراء :«اَقِمِ الصَّلوةَ لِدُلوکِ الشَّمسِ اِلی غَسَقِ الَّیلِ و قُرءانَ الفَجرِ • و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد»
[۲۶۶] المجموع، ج ۱۶، ص ۱۴۲.
[۲۶۷] کشف اللثام، ج ۲، ص ۱۰.
یا آیه ۲۰ مزمّل :«اِنَّ رَبَّکَ یعلَمُ... عَلِمَ اَن لَن تُحصوهُ فَتابَ عَلَیکُم فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنهُ واَقیمُوا الصَّلوةَ».
[۲۷۰] المغنی، ج ۱، ص ۷۷۰.
[۲۷۱] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۱ - ۱۷۲.
دیدگاه نسخ وجوب نماز شب برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از سوی علمای امامیه و بیش‌تر فقهای اهل سنت
[۲۷۳] جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۱۲۶.
[۲۷۴] المجموع، ج ۳، ص ۳.
[۲۷۵] مغنی المحتاج، ج ۱، ص ۱۲۱.
مردود شمرده شده است. اینان معتقدند نماز شب تا پایان عمر بر آن حضرت واجب بود.
دیدگاه دیگر آن است که تهجد بر هیچ‌کس واجب نبوده است
[۲۷۶] مواهب الجلیل، ج ۵، ص ۵.
[۲۷۷] عمدة القاری، ج ۷، ص ۱۸۹.
، زیرا آیه ۷۹ اسراء تهجد را بر پیامبر نافله دانسته است و نافله به امر مستحب گفته می‌شود.
[۲۷۹] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۲.
[۲۸۰] الام، ج ۱، ص ۸۶.
به علاوه، در آیات ۲- ۴ مزمّل، پیامبر در اقامه این نماز به مقدار نیمی از شب یا کمتر یا بیش‌تر مخیر شده است:«قُمِ الَّیلَ... • نِصفَهُ اَوِ انقُص مِنهُ قَلیلا• اَو زِد عَلَیهِ» و تخییر نشانه استحباب است
[۲۸۲] مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۲۰.
[۲۸۳] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۲.
دلایل ذکر شده نمی‌تواند این دیدگاه را اثبات نماید؛ زیرا چنان‌که ذکر گردید «نافِلَةً لَکَ» در آیه ۷۹ اسراء
[۲۸۴] اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    &lspan class=darktag light_tagtag light_tagt;/ref> به معناspan class=tag light_taglt;/ref/spantag dark_tagی اضافه بر واجبات دیگر است مجمع البیان، ج ۶، ص ۲۸۳.    
و تخییر در آیات ۳ و ۴ مزمل نیز نسبت به مقدار تهجد است نه در مورد اصل آن.

۵.۲ - شیوه و مصادیق تهجد

تهجد با انجام دادن عبادات مختلفی تحقق می‌یابد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

۵.۲.۱ - نماز

مهم‌ترین مصداق تهجد نماز خواندن است که از آن به نماز شب
[۲۸۸] شرایع الاسلام، ج ۱، ص ۴۶.
[۲۸۹] سنن ابی داود، ج ۱، ص ۲۹۸.
یا نماز وتر
[۲۹۰] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۶.
[۲۹۱] الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۰۹.
یاد می‌شود و قرآن کریم در آیاتی از آن سخن به میان آورده است؛ از جمله در آیه ۷۹ اسراء پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به تهجد در شب مأمور شده که مراد از آن را به قرینه کلمه «نافِلةً» نماز دانسته‌اند
[۲۹۳] زبدة البیان، ص ۹۵.
[۲۹۴] جواهر الکلام، ج ۷، ص ۷.
[۲۹۵] اعانة الطالبین، ج ۱، ص ۳۰۸.
؛ همچنین در آیاتی دیگر از سجود و قیام در شب یاد شده است:«اَمَّن هُوَ قانِتٌ ءاناءَ الَّیلِ ساجِدًا وقائِمًا» که به نظر بسیاری از مفسران مراد نماز شب است.
[۲۹۹] التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۲۰۲.
در آیاتی دیگر مؤمنان به تسبیح در شب توصیه شده‌اند:«ومِنَ الَّیلِ فَسَبِّحهُ» که در تفاسیر
[۳۰۲] زبدة البیان، ص ۶۱.
[۳۰۳] جامع البیان، ج ۲۶، ص ۲۳۱.
و احادیث به نماز شب تفسیر شده است. در آیه ۲۰ مزمّل نیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و پیروان او به تلاوت قرآن تا حدّ توان خود مأمور شده‌اند:«فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنَ القُرءانِ» که به نظر برخی مراد از واژه «القُرآنِ» نماز است زیرا نماز، دربردارنده قرآن است ، هرچند بسیاری برآن‌اند که مراد از آن، تلاوت قرآن در نماز شب است.
[۳۰۹] جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۷۵.

فقهای امامی مجموع رکعات نماز شب را ۱۱ رکعت می‌دانند که ۸ رکعت آن نافله شب و دو رکعت دیگر نماز شفع و یک رکعت پایانی آن نماز وَتْر نام دارد
[۳۱۳] حدائق، ج ۶، ص ۲۲۷.
که اطلاق نماز شب بر مجموع ۱۱ رکعت از باب تغلیب است.
[۳۱۴] جواهر، ج ۷، ص ۲۷ - ۲۸.
در برخی احادیث نیز نماز شب ۱۳ رکعت دانسته شده
[۳۱۷] وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۳۶۴.
که مراد از دو رکعت افزوده را دو رکعت نافله صبح دانسته‌اند
[۳۱۸] جواهرالکلام، ج ۷، ص ۲۷.
[۳۱۹] الحدائق، ج ۶، ص ۲۴۰ - ۲۴۲.
؛ اما فقهای اهل سنت درباره شمار رکعات نماز شب آرای گوناگونی دارند:یک، سه، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ رکعت.
[۳۲۰] روضة الطالبین، ج ۱، ص ۴۳۰.
[۳۲۱] المجموع، ج ۴، ص ۱۲.
برخی از آنان بر آن‌اند که رکعات نماز شب عدد خاصی ندارد و شمار رکعات آن به تمایل و توان نمازگزار بستگی دارد.
[۳۲۲] التمهید، ج ۱۳، ص ۲۱۴.
[۳۲۳] قیام اللیل، ص ۱۹.


۵.۲.۲ - تلاوت قرآن

از دیگر مصادیق تهجد، تلاوت قرآن است:«اِنَّ رَبَّکَ یعلَمُ اَنَّکَ تَقومُ اَدنی مِن ثُلُثَیِ الَّیلِ... فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنَ القُرءانِ... فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنهُ». در آیاتی دیگر نیز به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شب زنده داری و تلاوت قرآن توصیه شده است:«یاَیهَا المُزَّمِّل • قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلا... • اَو زِد عَلَیهِ و رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا». در آیه ۱۱۳ آل عمران نیز یکی از ویژگی‌های برخی مؤمنان، تلاوت آیات الهی در شب به شمار رفته است:«اُمَّةٌ قائِمَةٌ یتلونَ ءایتِ اللّهِ ءاناءَ الَّیلِ وهُم یسجُدون». بنابر حدیثی، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قبل از هجرت در وادی مجنه در هنگام تهجد به تلاوت قرآن مشغول بود که گروهی از جن با شنیدن آیات قرآن به آن حضرت ایمان آوردند و در پی این رخداد، آیات ۲۹- ۳۲ احقاف در این باره نازل شد.
درباره این‌که آیا در تهجد، قرآن‌ به‌طور مستقل باید تلاوت شود یا مراد از آن، قرائت قرآن در نماز است دو دیدگاه وجود دارد: نخست این‌که مراد تلاوت مستقل است
[۳۳۲] الکشاف، ج ۴، ص ۱۷۹.
، بر این اساس، برخی برآن‌اند که باید هنگام تهجد ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ آیه
[۳۳۳] جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۷۵.
[۳۳۴] الکشاف، ج ۴، ص ۱۷۹.
یا ۳۱ قرآن را تلاوت کرد؛ ولی برخی دیگر به استناد آیه ۲۰ مزمّل گفته‌اند که در تلاوت قرآن میزان خاصی معین نشده و متهجد می‌تواند به اندازه فرصت و توان خود به تلاوت بپردازد.
[۳۴۰] زبدة البیان، ص ۹۶.
تلاوت قرآن در تهجد را برخی مستحب و شماری دیگر واجب شمرده‌اند. به نظر برخی، از جمله ادله وجوب آن است که تلاوت قرآن موجب آگاهی متهجد به ادله ارسال پیامبران و تعالیم آنان و دیگر واجبات می‌گردد و ازاین‌رو واجب است.
دیدگاه دوم آن است که مراد آیه ۲۰ مزمّل، تلاوت قرآن در نماز شب است
[۳۴۸] احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص ۲۰.
، زیرا در ابتدای این آیه از قیام برای نماز یاد شده است
[۳۴۹] احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص ۲۰.
:«اَنَّکَ تَقومُ اَدنی مِن ثُلُثَیِ الَّیلِ»، پس مراد از آن، قرائت حمد و سوره در نماز است که برخی آن را واجب شمرده‌اند
[۳۵۰] التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۹۲.
[۳۵۲] زبدة البیان، ص ۸۰.
؛ اما برخی تنها قرائت حمد را واجب و قرائت سوره را مستحب دانسته‌اند.
[۳۵۳] الحبل المتین، ص ۲۲۵.

درباره این‌که قرائت چه سوره‌هایی در نماز شب استحباب دارد، فقهای امامی به استناد برخی احادیث، قرائت سوره توحید را در رکعت اول و سوره کافرون را در رکعت دوم مستحب شمرده
[۳۵۵] مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۳۳۰.
و برخی گفته‌اند که قرائت سی باره این دو سوره مستحب است.
[۳۵۶] مستند الشیعه، ج ۵، ص ۱۸۶.
[۳۵۷] جواهر الکلام، ج ۹، ص ۱۱۴.
در ۶ رکعت دیگر، پس از حمد قرائت هر سوره‌ای جایز است
[۳۵۸] جواهرالکلام، ج ۷، ص ۱۸.
[۳۵۹] ذخیرة المعاد، ج ۱، ص ۱۸۳.
، هرچند سوره‌های بزرگ مانند انعام و کهف را ترجیح داده‌اند.
[۳۶۰] المبسوط، ج۱، ص۱۰۸.
[۳۶۱] تذکره الفقهاء، ج۳، ص۱۶۱.
در نماز شفع نیز قرائت سوره توحید در هر دو رکعت یک
[۳۶۲] مصباح المتهجد، ص ۱۵۱.
یا سه بار
[۳۶۴] کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۲۶.
یا قرائت سوره ملک در رکعت اول و سوره انسان در رکعت دوم
[۳۶۶] مصباح الفقیه، ج ۲، ص ۸.
یا یکی از دو سوره مُعَوَّذَتین در هر رکعت
[۳۶۷] السرائر، ج ۱، ص ۳۰۸.
توصیه شده است. در نماز وتر تلاوت سوره توحید سه بار و سوره‌های فلق و ناس هر کدام یک بار مستحب به شمار رفته است.
[۳۶۹] کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۲۶.
[۳۷۰] کشف اللثام، ج ۱، ص ۲۲۳.

افزون بر این، در موقعیت‌هایی دیگر نیز تلاوت برخی آیات قرآن به متهجدان توصیه شده است؛ از جمله قبل از خواب تلاوت دو آیه آخر سوره کهف برای بیدار شدن به قصد تهجد
[۳۷۱] الکافی، ج ۲، ص ۵۴۰.
:«قُل لَو کانَ البَحرُ مِدادًا لِکَلِمتِ رَبّی... •... فَمَن کانَ یرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلیعمَل عَمَلاً صلِحًا و لایشرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَدا» و نیز قرائت آیات ۱۹۰- ۱۹۴ آل عمران
پس از بیدار شدن که در آن‌ها از تدبر و تفکر خردمندان در آفرینش آسمان و زمین، و برخی درخواست‌ها و ادعیه آنان به درگاه الهی سخن رفته است:«اِنَّ فی خَلقِ السَّموتِ والاَرضِ واختِلفِ الَّیلِ والنَّهارِ لاَیتٍ لاُِولِی الاَلبب •... رَبَّنا وءاتِنا ما وعَدتَنا عَلی رُسُلِکَ ولا تُخزِنا یومَ القِیمَةِ اِنَّکَ لا تُخلِفُ المِیعاد».
[۳۷۵] جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۸۴ - ۹۱.


۵.۲.۳ - تسبیح و ذکر خدا

تسبیح و ذکر خداوند در برخی آیات مصداق تهجد به شمار رفته است:«و مِنَ الَّیلِ فَسَبِّحهُ واِدبرَ النُّجوم». مراد از تسبیح در آیه به نظر برخی نماز شب است
[۳۷۹] احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۵۴۴.
؛ ولی برخی مقصود از آن را تسبیح پیش از نماز شب
[۳۸۱] جامع البیان، ج ۲۶، ص ۲۳۴.
یا پس از آن
[۳۸۳] فتح الباری، ج ۸، ص ۴۵۹.
دانسته و برخی گفته‌اند:مراد ۳۴ بار الله اکبر و ۳۳ مرتبه الحمد للّه و ۳۳ بار سبحان اللّه
[۳۸۵] احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۵۴۴.
یا تسبیح خاص :«سبحان اللّه و الحمد للّه و لاإله إلاّ اللّه و اللّه أکبر و لا حول و لا قوة إلاّ باللّه العلی العظیم» است. افزون بر این‌ها، تسبیحات دیگری قبل یا بعد از نماز شب یا ضمن آن در احادیث اهل بیت علیهم‌السلام ذکر شده است.
[۳۸۷] الکافی، ج ۲، ص ۵۳۸ .
در برخی آیات پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به ذکر نام پروردگار مأمور شده است:«قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلا •... واذکُرِ اسمَ رَبِّکَ». برخی مراد از ذکر نام خداوند را در این آیه، اقامه نماز یا ذکر «بسم اللّه الرحمن الرحیم» در ابتدای نماز یا ابتدای سوره‌های قرآن
[۳۹۵] تفسیر سمعانی، ج ۶، ص ۸۰.
دانسته‌اند؛ ولی برخی آن را عام و شامل اذکاری مانند ذکر تسبیح (سبحان الله)، تهلیل (لا إله إلاّ اللّه) تکبیر (اللّه اکبر) و مانند این‌ها دانسته‌اند.
[۳۹۶] الکشاف، ج ۴، ص ۱۷۶.
احادیثی که اذکار خاص نماز شب را دربردارند نیز مؤید این نظرند. زیرا این اذکار در این احادیث آمده است.

۵.۲.۴ - دعا و تضرع به درگاه الهی

دعا و درخواست از خداوند برای نجات از عذاب الهی و جلب رحمت او
[۴۰۰] زبدة البیان، ص ۶۲.
از دیگر مصادیق تهجد است:«تَتَجافی جُنوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ یدعونَ رَبَّهُم خَوفًا وطَمَعًا». از جمله دعاهایی که در آیات ۷۹ - ۸۰ اسراء به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم توصیه شده، آن است که از خداوند بخواهد او را در هر کاری با صداقت وارد و با صداقت از آن خارج سازد و از جانب خود تسلطی یاری بخش برایش قرار دهد:«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد... • و قُل رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقٍ واَخرِجنی مُخرَجَ صِدقٍ واجعَل لی مِن لَدُنکَ سُلطنًا نَصیرا»؛ همچنین در آیه‌ای دیگر متهجدان به «تبتّل» به سوی درگاه الهی فراخوانده شده‌اند:«قُمِ الَّیلَ... • و تَبَتَّل اِلَیهِ تَبتیلا». « تبتل » در برخی احادیث به بلند کردن دست به سوی خداوند در نماز و تضرع و اشک ریختن و درخواست حاجت از خداوند
[۴۰۹] الکافی، ج ۲، ص ۴۷۹.
تفسیر شده است. برخی مفسران معنای آن را انقطاع بنده از دنیا و خالی کردن نفس از غیر خداوند و شماری دیگر اخلاص در عبادت دانسته‌اند.
[۴۱۴] جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۶۴.
از دیدگاه فقهی در نماز شب و تهجد به ویژه قنوت نماز وتر هر دعایی رواست
[۴۱۵] جامع الخلاف و الوفاق، ص ۱۱۸.
[۴۱۶] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۹.
، هرچند در احادیث دعاهایی خاص وارد شده است.

۵.۲.۵ - استغفار برای خود و دیگران

مصداق دیگر تهجد، استغفار از گناهان و طلب بخشش از خداوند برای خود و دیگران است:«کانوا قَلیلاً مِنَ الَّیلِ ما یهجَعون • وبِالاَسحارِ هُم یستَغفِرون». افزون بر این، در آیه ۹۸ یوسف از وعده استغفار حضرت یعقوب به فرزندان خود در زمانی خاص سخن به میان آمده:«قال سَوفَ اَستَغفِرُ لَکُم رَبّی اِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیم» و زمان این استغفار در احادیث، سحرگاهان
[۴۲۲] الکافی، ج ۲، ص ۴۷۷.
[۴۲۳] تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۵۱.
یا سحرگاه شب جمعه ذکر شده است. در حدیثی مراد از استغفار کنندگان در آیه ۱۸ ذاریات کسانی دانسته شده که ۷۰ بار در نماز وتر استغفار می‌کنند. بنابر روایتی دیگر، مداومت تا یک سال بر گفتن این ذکر در نماز وتر، موجب ثبت شدن نام متهجد در شمار استغفارکنندگان در سحرگاهان یا از مصادیق آیه مذکور می‌گردد. برپایه حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هرشب هنگام سحر فرشته‌ای مؤمنان را به استغفار فرا می‌خواند.
[۴۳۴] مسند احمد، ج ۴، ص ۲۲، ۲۱۷.
سیره آن حضرت نیز گفتن ۷۰ مرتبه ذکر «أستغفرالله ربی و أتوب إلیه» در قنوت نماز وتر بود ؛ همچنین امام زین العابدین علیه‌السلام با گفتن ۳۰۰ بار «العفو» به درگاه الهی استغفار می‌فرمود.
برپایه احادیث، مستحب است هنگام تهجد و نماز شب برای ۴۰ مؤمن طلب غفران شود.
[۴۴۰] کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۴۶.
، چنان که در آیاتی به درخواست بخشش برای مؤمنان‌ به‌طور عام اشاره شده است:«رَبَّنَا اغفِر لَنا ولاِِخونِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمنِ».

۵.۳ - زمان و مدت تهجد

تهجد چنان‌که از مفهوم واژه آن برمی‌آید، عباداتی است که در شب انجام می‌گیرد. این نکته را از آیات متعدد می‌توان استفاده کرد؛ از جمله آیه ۷۹ اسراء که به صراحت از شب سخن به میان آورده است:«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَکَ» و نیز آیه ۹ زمر :«اَمَّن هُوَ قانِتٌ ءاناءَ الَّیلِ ساجِدًا». به نظر برخی مراد از «ءاناءَ الَّیلِ» آغاز، وسط و پایان شب است.
[۴۴۴] التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۵۰.
در آیه ۶۴ فرقان نیز از تهجد با تعبیر بیتوته یاد شده است:«والَّذینَ یبیتونَ لِرَبِّهِم سُجَّدًا و قِیما». مراد از بیتوته کنندگان کسانی‌اند که شب را درک کنند
[۴۴۸] زادالمسیر، ج ۶، ص ۲۳.
یا در شب به عبادت خدا بپردازند.
[۴۴۹] لسان العرب، ج ۲، ص ۱۶.
[۴۵۰] تاج العروس، ج ۳، ص ۲۴ «بیت».
حکمت گزینش شب برای تهجد آن است که شب برای ایجاد ارتباط با خداوند بهتر و زمینه عبادت و خودسازی بیش‌تر فراهم است، چنان که روز برای کار و رفع نیازهای دنیوی مناسب تر است:«اِنَّ ناشِئَةَ الَّیلِ هِیَ اَشَدُّ وطًٔا واَقوَمُ قیلا • اِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبحًا طَویلا» نیز گفته‌اند که آمادگی انسان در شب برای اندیشه و تفکر بیش‌تر است
[۴۵۲] التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۳۴.
و عبادت تأثیر بیشتری در قلب دارد. افزون بر این، عبادت در شب، دور از چشم دیگران و بدون ریا
[۴۵۶] التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۵۰.
و با خلوص بیشتری همراه است
[۴۵۸] التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۶.
[۴۵۹] البحر المحیط، ج ۸، ص ۳۵۵.
و به سبب دشواری بیشتر، ثواب افزون تری دارد.
[۴۶۰] التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۳۴.

درباره مدت تهجد آیات قرآن و احادیث بخشی از شب را مناسب دانسته‌اند، چنان که ضمیر «مِن» در برخی از آیات تهجد بر این نکته دلالت دارد
[۴۶۲] روح المعانی، ج ۱۵، ص ۴.
:«و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد بِهِ» در آیات دیگری نیز به این امر تصریح شده؛ از جمله در آیات ۱۶ ۱۸ ذاریات مؤمنانی که اندکی از شب را می‌خوابند و بیش‌تر به تهجّد می‌پردازند، ستوده شده‌اند:«اِنَّهُم کانوا قَبلَ ذلِکَ مُحسِنین• کانوا قَلیلاً مِنَ الَّیلِ ما یهجَعون • وبِالاَسحارِ هُم یستَغفِرون». در آیات ۲ - ۴ مزمّل پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مأمور شده که نیمی از شب یا اندکی کمتر یا بیش‌تر از آن را به شب زنده داری بپردازد :«قُمِ الَّیلَ اِلاّ قَلیلا • نِصفَهُ اَوِ انقُص مِنهُ قَلیلا • اَو زِد عَلَیهِ». برخی از مفسران جمله «اِلاّ قَلیلا» را استثنا از واژه «اللَّیلَ» دانسته و مفاد آیه را چنین تبیین کرده‌اند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌بایست در همه شب‌ها جز برخی از شب‌ها که عذری داشته به تهجّد بپردازد. بر پایه دیدگاهی که در برخی احادیث نیز مطرح شده و بسیاری از مفسران آن را پذیرفته‌اند ، کلمه «نِصفَهُ» بدل از «قَلیلا» و مفسّر آن است، در نتیجه، آن حضرت به نمازگزاردن در نیمی از شب یا کمتر یا بیش‌تر از آن مأمور شده است.
بر پایه برخی احادیث، پس از نزول این آیات، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم همه شب را به نماز و عبادت می‌پرداخت که آیات ۱- ۲ طه نازل شد و آن حضرت را از تحمل مشقت زیاد بازداشت
[۴۷۶] الکشاف، ج ۲، ص ۵۲۹.
:«طه• ما اَنزَلنا عَلَیکَ القُرءانَ لِتَشقی»؛ همچنین این تخفیف در مورد آن حضرت و نیز مؤمنانی که تمام شب را به نماز می‌ایستادند، به موجب آیه ۲۰ مزمّل اعمال شد و آنان به اقامه نماز شب به اندازه توان خود مکلف شدند :«اِنَّ رَبَّکَ یعلَمُ اَنَّکَ تَقومُ اَدنی مِن ثُلُثَیِ الَّیلِ ونِصفَهُ وثُلُثَهُ وطَائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ واللّهُ یقَدِّرُ الَّیلَ والنَّهارَ عَلِمَ اَن لَن تُحصوهُ فَتابَ عَلَیکُم فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنَ القُرءانِ». در ادامه آیه مذکور، حکمت‌های دیگر تخفیفِ یاد شده، بیماری برخی مؤمنان و مسافرت آنان برای کسب روزی و جهاد در راه خدا ذکر شده است:«عَلِمَ اَن سَیکونُ مِنکُم مَرضی وءاخَرونَ یضرِبونَ فِی الاَرضِ یبتَغونَ مِن فَضلِ اللّهِ وءاخَرونَ یقتِلونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَاقرَءوا ما تَیسَّرَ مِنهُ». در برخی احادیث نیز بدین سبب که خانواده انسان و اعضای بدن او هم بر او حقی دارند، از برخاستن از بستر خواب در تمام شب نهی شده است.
[۴۸۱] سنن نسائی، ج ۴، ص ۲۱۰.
[۴۸۲] تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۲۹۷.
[۴۸۳] الدرالمنثور، ج ۲، ص ۳۱۰.

درباره وقت خاص و زمان فضیلت نماز شب چندین نظر در منابع فقهی مطرح است؛ فقهای امامی وقت خاص آن را از نیمه شب تا طلوع فجر
[۴۸۴] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۳.
[۴۸۵] جواهر الکلام، ج ۷، ص ۱۹۶-۱۹۷.
و بیش‌تر فقهای اهل سنت پس از نماز عشاء تا طلوع فجر دانسته‌اند
[۴۸۶] اعانة الطالبین، ج ۱، ص ۲۹۱.
[۴۸۷] المجموع، ج ۴، ص ۱۳، ۲۱.
، حتی برخی از اهل سنت برگزاری نماز شب را قبل از اقامه نماز عشاء جایز شمرده‌اند.
[۴۸۸] روضة الطالبین، ج ۱، ص ۴۳۱.
[۴۸۹] نیل الاوطار، ج ۳، ص ۴۹.
فقهای همه مذاهب اسلامی بر آن‌اند که بهتر است نماز شب در آخرین بخش شب و نزدیک طلوع فجر (که سحر نامیده می‌شود) اقامه گردد.
[۴۹۰] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۳.
[۴۹۱] جواهر الکلام، ج ۱، ص ۲۰۰.
[۴۹۲] الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۱۴ - ۱۰۱۶.
مؤید این رأی به نظر برخی، آیات ۱۷ -۱۸ ذاریات است که پس از یادآوری تهجد در شب، استغفارکنندگان در سحر را ستوده است
[۴۹۴] الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۳.
[۴۹۵] المجموع، ج۴، ص۱۴.
:«کانوا قَلیلاً مِنَ الَّیلِ ما یهجَعون • و بِالاَسحارِ هُم یستَغفِرون». امام صادق علیه‌السلام نیز در روایتی مراد از «ناشِئَةَ اللَیلِ» را در آیه ۶ مزمّل پایان شب ذکر فرموده است ؛ همچنین آن حضرت در پاسخ به پرسشی درباره وقت نماز شب، آخر شب را وقت خاص این نماز دانست.
[۴۹۹] تهذیب، ج۲، ص۲۳۵.
فقها اقامه نماز شب را در ابتدای شب برای مسافر ، بیمار و افراد معذور جایز شمرده‌اند.
[۵۰۱] مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۵۲.
[۵۰۲] السرائر، ج ۱، ص ۲۰۲.
[۵۰۳] کشف اللثام، ج ۱، ص ۱۷۰.


۵.۴ - قضای نافله شب

قضا کردن نماز شب برای کسی که به اقامه آن در زمان خود موفق نشده، مستحب است.
[۵۰۴] نهایة الاحکام، ج ۱، ص ۳۲۶.
[۵۰۵] الحدائق، ج ۱۱، ص ۲۷.
بر پایه روایتی، امام صادق علیه‌السلام قضا کردن نماز شب را در روز نیکو شمرد و در این مورد به آیه ۶۲ فرقان که شب و روز را جانشین یکدیگر شمرده، استناد فرمود
[۵۰۸] جامع احادیث الشیعه، ج ۴، ص ۳۴۰ - ۳۴۲.
:«و هُوَ الَّذی جَعَلَ الَّیلَ والنَّهارَ خِلفَةً لِمَن اَرادَ اَن یذَّکَّرَ اَو اَرادَ شُکورا». بر اساس روایتی دیگر، مراد از مداومت کنندگان بر نماز در آیه ۲۳ معارج :«اَلَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم دائِمون» کسانی‌اند که قضای نافله‌های شب را در روز و قضای نافله‌های روز را در شب به جا می‌آورند
[۵۱۰] تحف العقول، ص ۱۱۷.
؛ همچنین برخی فقها با استناد به احادیث و نیز آیاتی که مؤمنان را به شتاب کردن در کار خیر فرا خوانده، مانند آیه ۱۴۸ بقره :«فَاستَبِقُوا الخَیرتِ» و نیز ۴۸ مائده و ۱۳۳ آل عمرانتعجیل در قضای نمازها از جمله نماز شب و به جا آوردن آن را در صبح آن شب مستحب به شمار آورده‌اند
[۵۱۶] جواهر الکلام، ج ۷، ص ۳۰۰ - ۳۰۱.
، هرچند برخی فقها با استناد به احادیثی دیگر خواندن قضای نماز شب را در شب دیگر بهتر دانسته‌اند.
[۵۱۸] کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۲۴.



احکام القرآن، ابن العربی (م. ۵۴۳ ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، لبنان، دار الفکر؛ احکام القرآن، الجصاص (م. ۳۷۰ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق؛ الاختصاص، المفید (م. ۴۱۳ ق.)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ ق؛ ارشاد العقل السلیم، ابوالسعود (م. ۹۸۲ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ ق؛ اسباب النزول، الواحدی (م. ۴۶۸ ق.)، قاهرة، الحلبی و شرکاه، ۱۳۸۸ ق؛ الاستبصار، الطوسی (م ۴۶۰ ق.)، به کوشش سید موسوی الخرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۳ ش؛ الاستذکار، ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ ق.)، به کوشش سالم محمد و محمدعلی، دار الکتب العلمیة، ۲۰۰ م؛ اعانة الطالبین، السید البکری الدمیاطی (م. ۱۳۱۰ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ ق؛ الاقناع، الشربینی (م. ۹۷۷ ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ الام، الشافعی (م ۲۰۴ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ ق؛ الامالی، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، قم، دارالثقافة، ۱۴۱۴ ق؛ انوار البهیه، شیخ عباس القمی (م. ۱۳۵۹ ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ ق؛ انوار التنزیل، البیضاوی (م. ۶۸۵ ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ ق؛ بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ بحرالعلوم، السمرقندی (م. ۳۷۵ ق.)، به کوشش محمود مطرجی، بیروت، دار الفکر؛ البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ ق.)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۲ ق؛ تاج العروس، الزبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ق؛ التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تحریر الوسیله، امام خمینی قدس سره (م. ۱۳۶۸ ش.)، نجف، دار الکتب العلمیة، ۱۳۹۰ ق؛ تحف العقول، حسن بن شعبة الحرانی (م. قرن۴ ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق؛ تحفة الفقهاء، علاءالدین السمرقندی (م. ۹ - ۵۳۵ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۴ ق؛ التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، قم، آل البیت علیهم‌السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ ق؛ تفسیر الصافی، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۰۲ ق؛ تفسیر العزبن عبدالسلام، (م. ۶۶۰ ق.)، عزالدین عبدالسلام، به کوشش عبدالله بن ابراهیم، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۱۶ ق؛ تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ تفسیر القرآن، السمعانی (م. ۴۸۹ ق.)، به کوشش غنیم بن عباس و یاسر بن ابراهیم، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ ق؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم (م. ۳۲۷ ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۱۹ ق؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۹ ق؛ تفسیر القمی، القمی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ ق؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق؛ تفسیر کنزالدقایق، المشهدی، به کوشش العراقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ ق؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش؛ التمهید، ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ ق.)، به کوشش مصطفی و محمد عبدالکبیر، وزارة الاوقاف والشؤون الاسلامیة، ۱۳۸۷ ق؛ تهذیب الاحکام، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ش؛ ثواب الاعمال، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ ش؛ جامع احادیث الشیعه، اسماعیل معزی ملایری، قم، الصحف، ۱۴۱۳ ق؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ ق؛ جامع الخلاف والوفاق، علی بن محمد القمی السبزواری (م. قرن ۷)، به کوشش حسنی، قم، زمینه سازان ظهور امام عصر (عج)، ۱۳۷۹ ش؛ الجامع لاحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق؛ جواهر الکلام، النجفی (م. ۱۲۶۶ ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ حاشیة رد المحتار، محمد امین بن عابدین (م. ۱۲۳۲ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ الحبل المتین، البهائی (م. ۱۰۳۱ ق.)، قم، مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۸ ق؛ الحدائق الناضره، یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ ش؛ حقائق التفسیر، السلمی (م. ۴۱۲ ق.)، به کوشش سید عمران، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱ ق؛ حواشی الشروانی، الشروانی و العبادی (م. ۱۱۱۸ ق.)، بیروت، داراحیاءالتراث العربی؛ الخلاف، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ ق؛ الدرالمنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ق؛ دعائم الاسلام، النعمان المغربی (م. ۳۶۳ ق.)، به کوشش فیضی، قاهرة، دارالمعارف، ۱۳۸۳ ق؛ الدعوات، الراوندی (م. ۵۷۳ ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی (عج)، ۱۴۰۷ ق؛ دقائق التفسیر، ابن التیمیة (م. ۷۲۸ ق.)، به کوشش محمد السید، دمشق، مؤسسة علوم القرآن، ۱۴۰۴ ق؛ ذخیرة المعاد، محمد باقر السبزواری (م. ۱۰۹۰ ق.)، آل البیت علیهم‌السلام لاحیاءالتراث؛ ذکری، الشهید الاول (م. ۷۸۶ ق.)، قم، آل البیت لاحیاءالتراث، ۱۴۱۹ ق؛ الرسائل العشر، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، قم، النشر الاسلامی؛ روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ روضة الطالبین، النووی (م. ۶۷۶ ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ روضة الواعظین، الفتال النیشابوری (م. ۵۰۸ ق.)، به کوشش سید محمد مهدی، قم، الرضی؛ زادالمسیر، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ ق؛ زبدة البیان، المقدس الاردبیلی (م. ۹۹۳ ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛ السرائر، ابن ادریس (م. ۵۹۸ ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق؛ سلسلة الینابیع الفقهیه، علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعة، ۱۴۱۳ ق؛ سنن ابی داود، السجستانی (م. ۲۷۵ ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ ق؛ سنن الترمذی، الترمذی (م. ۲۷۹ ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ ق؛ السنن الکبری، البیهقی (م. ۴۵۸ ق.)، بیروت، دار الفکر؛ سنن النسائی، النسائی (م. ۳۰۳ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ ق؛ شرایع الاسلام، المحقق الحلی (م. ۶۷۶ ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ ق؛ شرح اصول کافی، محمد صالح مازندرانی (م. ۱۰۸۱ ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ ق؛ الصحاح، الجوهری (م. ۳۹۳ ق.)، به کوشش عبدالغفور العطاری، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ ق؛ صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ ق؛ صحیح مسلم، مسلم (م. ۲۶۱ ق.)، بیروت، دار الفکر؛ عدة الداعی، ابن فهد الحلی (م. ۸۴۱ ق.)، به کوشش موحد قمی، دار الکتب الاسلامی؛ علل الشرایع، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)، به کوشش بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحیدری، ۱۳۸۵ ق؛ عمده القاری، العینی (م. ۸۵۵ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ عون المعبود، العظیم آبادی (م. ۱۳۲۹ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق؛ غنائم الایام، میرزا ابوالقاسم القمی (م. ۱۲۲۱ ق.)، به کوشش تبریزیان، الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۷ ق؛ فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ ق.)، دار الفکر؛ فتح القدیر، الشوکانی (م. ۱۲۵۰ ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ الفقه الاسلامی و ادلته، وهبة الزحیلی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۸ ق؛ فقه القرآن، الراوندی (م. ۵۷۳ ق.)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ ق؛ القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ ق.)، بیروت، دارالعلم؛ قیام اللیل، سعید بن علی بن وهف، ریاض، مکتبة ملک فهد، ۱۴۲۱ ق؛ الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ ق؛ کشاف القناع، منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق؛ کشف الغطاء، کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۷ ق.)، اصفهان، مهدوی؛ کشف اللثام، الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ ق.)، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۵ ق؛ الکشف والبیان، الثعلبی (م. ۴۲۷ ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ ق؛ کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، محمد باقر السبزواری (م. ۱۰۹۰ ق.)، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ ق؛ المبسوط فی فقه الامامیه، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه؛ مجمع البحرین، الطریحی (م. ۱۰۸۵ ق.)، به کوشش محمود عادل و احمد حسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ ق؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق؛ المجموع فی شرح المهذب، النووی (م. ۶۷۶ ق.)، دار الفکر؛ مختلف الشیعه، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ ق؛ مسالک الافهام الی آیات الاحکام، فاضل الجواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵ ق.)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ ش؛ مستدرک الوسائل، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.)، بیروت، آل البیت علیهم‌السلام لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق؛ مستند الشیعه، احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ ق.)، قم، آل البیت علیهم‌السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ ق؛ مسند احمد، احمدبن حنبل (م. ۲۴۱ ق.)، بیروت، دار صادر؛ مصباح الفقیه، رضا الهمدانی (م. ۱۳۲۲ ق.)، تهران، مکتبة الصدر؛ مصباح المتهجد، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، بیروت، فقه الشیعة، ۱۴۱۱ ق؛ معالم التنزیل، البغوی (م. ۵۱۰ ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دارالمعرفه؛ معانی الاخبار، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ ش؛ معانی القرآن، النحاس (م. ۳۳۸ ق.)، به کوشش الصابونی، عربستان، جامعة ام القری، ۱۴۰۹ ق؛ معجم الفروق اللغویه، ابوهلال العسکری (م. ۳۹۵ ق.)، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ ق؛ معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق؛ مغنی المحتاج، محمد الشربین (م. ۹۷۷ ق.)، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۷ ق؛ المغنی والشرح الکبیر، عبدالله بن قدامة (م. ۶۲۰ ق.) و عبدالرحمن بن قدامة (م. ۶۸۲ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ مفتاح الفلاح، البهائی (م. ۱۰۳۰ ق.)، بیروت، اعلمی؛ المقنع، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی علیه‌السلام، ۱۴۱۵ ق؛ منتهی المطلب، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، چاپ سنگی؛ من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق؛ مواهب الجلیل، الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق؛ میزان الحکمه، ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۶ ق؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ نهایة الاحکام، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، به کوشش رجائی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ ق؛ النهایه، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش آغا بزرگ تهرانی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق؛ نیل الاوطار، الشوکانی (م. ۱۲۵۵ ق.)، بیروت، دارالجیل، ۱۹۷۳م؛ وسائل الشیعه، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت علیهم‌السلام لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ق.


۱. مقاییس اللغه، ج ۶، ص ۳۴.    
۲. الصحاح، ج ۲، ص ۵۵۵.    
۳. لسان العرب، ج ۳، ص ۴۳۱، «هجد».    
۴. الصحاح، ج ۲، ص ۵۵۵.    
۵. مجمع البحرین، ج ۴، ص ۴۰۶، «هجد».    
۶. مجمع البحرین، ج ۴، ص ۴۰۶.    
۷. الصحاح، ج ۲، ص ۵۵۵.    
۸. تاج العروس، ج ۵، ص ۳۳۱، «هجد».
۹. التحقیق، ج ۱۱، ص ۲۳۸، «هجد».
۱۰. معانی القرآن، ج ۴، ص ۱۸۳.    
۱۱. التبیان، ج ۶، ص ۵۱۱.    
۱۲. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۲۹.    
۱۳. زبده البیان، ص ۹۵.    
۱۴. روح المعانی، ج ۱۵، ص ۱۳۸.
۱۵. روح المعانی، ج ۱۵، ص ۱۳۸.
۱۶. فتح الباری، ج ۸، ص ۲۰۵.
۱۷. مجمع البیان، ج ۶، ص ۲۸۳.    
۱۸. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۲۶۹.
۱۹. فتح العزیز، ج ۴، ص ۲۳۳.
۲۰. کشاف القناع، ج ۵، ص ۲۳.
۲۱. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۳۰۴.    
۲۲. التبیان، ج ۶، ص ۵۱۱.    
۲۳. جامع البیان، ج ۹، ص ۱۷۷.
۲۴. مقاییس اللغه، ج ۶، ص ۳۴.    
۲۵. لسان العرب، ج ۳، ص ۴۳۱.    
۲۶. تاج العروس، ج ۵، ص ۳۳۱.
۲۷. القاموس المحیط، ج ۱، ص ۳۴۷.    
۲۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۲۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۴.    
۳۰. سجده/سوره۳۲، آیه۱۶.    
۳۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۸.    
۳۲. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲.    
۳۳. مزمّل/سوره۷۳، آیه۴.    
۳۴. انسان/سوره۷۶، آیه۲۶.    
۳۵. کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.    
۳۶. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۳۷. التبیان، ج ۷، ص ۵۲.    
۳۸. الصافی، ج ۳، ص ۲۴۴.    
۳۹. نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۶۴.    
۴۰. شرح/سوره۹۴، آیه۷.    
۴۱. الدرالمنثور، ج ۶، ص ۳۶۴.
۴۲. بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۳۱۴.    
۴۳. علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۶۲.
۴۴. روضة الواعظین، ص ۳۲۱.    
۴۵. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۱.    
۴۶. نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۵۱.    
۴۷. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۳۶.    
۴۸. علل الشرایع، ج ۱، ص ۳۵.
۴۹. تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۴۰۱.    
۵۰. الکافی، ج ۲، ص ۴۷۷.
۵۱. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۶۸.    
۵۲. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۵۱.
۵۳. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۲۲.    
۵۴. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۸۹.    
۵۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷ - ۹۸.    
۵۶. مسند احمد، ج ۲، ص ۱۶۰.
۵۷. صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۳۶.
۵۸. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۱.    
۵۹. بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۶۴.    
۶۰. حدید/سوره۵۷، آیه۱۷.    
۶۱. الکافی، ج ۳، ص ۴۴۸.
۶۲. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۲.    
۶۳. التبیان، ج ۹، ص ۵۳۷.    
۶۴. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۲۶۳.    
۶۵. مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۰۳.    
۶۶. بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۳۱۹.    
۶۷. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۴۷.    
۶۸. حدید/سوره۵۷، آیه۱۷.    
۶۹. مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۰۳.    
۷۰. الصافی، ج ۵، ص ۱۴۰.    
۷۱. حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.    
۷۲. التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۲۴۶.
۷۳. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص ۳۰۵.    
۷۴. زادالمسیر، ج ۷، ص ۳۱۱.
۷۵. بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۲۲۰.
۷۶. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۴۷.    
۷۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۳.    
۷۸. جامع البیان، ج ۴، ص ۷۱.
۷۹. التبیان، ج ۲، ص ۵۶۲.    
۸۰. مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۸۰.    
۸۱. دقائق التفسیر، ج ۱، ص ۳۱۴.
۸۲. نورالثقلین، ج ۱، ص ۹۹.    
۸۳. کنزالدقائق، ج ۱، ص ۳۶۹.
۸۴. فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۸۵. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۳.    
۸۶. الصافی، ج ۵، ص ۴۵.    
۸۷. بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۲۶۷.    
۸۸. مزمل/سوره۷۳، آیه۱-۳.    
۸۹. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۵۷.
۹۰. جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۵۶.
۹۱. الصافی، ج ۳، ص ۲۹۹.    
۹۲. جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۵۶ - ۱۵۷.
۹۳. التفسیرالکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۱.
۹۴. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۹۵. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۳۴.    
۹۶. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۴۶۶.
۹۷. زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۳.
۹۸. زمر/سوره۳۹، آیه۹.    
۹۹. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۶.
۱۰۰. تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۲۲۴.
۱۰۱. زادالمسیر، ج ۷، ص ۷ - ۸.
۱۰۲. الدرالمنثور، ج ۷، ص ۲۱۴.
۱۰۳. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۴۵.    
۱۰۴. سجده/سوره۳۲، آیه۱۶.    
۱۰۵. الصافی، ج ۴، ص ۱۵۶.    
۱۰۶. نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۲۸.    
۱۰۷. اسباب النزول، ص ۲۳۵.
۱۰۸. زادالمسیر، ج ۶، ص ۱۷۴.
۱۰۹. تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۴۶۸.
۱۱۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۱۱۱. مزمّل/سوره۷۳، آیه۱ ۸.    
۱۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۰.    
۱۱۳. ق/سوره۵۰، آیه۴۰.    
۱۱۴. طور/سوره۵۲، آیه۴۹.    
۱۱۵. انسان/سوره۷۶، آیه۲۶.    
۱۱۶. فجر/سوره۸۹، آیه۳.    
۱۱۷. دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۰۵.
۱۱۸. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۳۴۷.    
۱۱۹. سجده/سوره۳۲، آیه۱۵ ۱۶.    
۱۲۰. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۵.    
۱۲۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۱۷.    
۱۲۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳ ۶۴.    
۱۲۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۳ ۱۱۴.    
۱۲۴. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۶ ۱۷.    
۱۲۵. شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴۱.
۱۲۶. زمر/سوره۳۹، آیه۹.    
۱۲۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۱۲۸. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۵۷.    
۱۲۹. سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲۴.
۱۳۰. کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.    
۱۳۱. مریم/سوره۱۹، آیه۷۶.    
۱۳۲. الینابیع الفقهیه، ج ۴، ص ۵۰۶.    
۱۳۳. التبیان، ج ۷، ص ۵۳.    
۱۳۴. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۲۹.    
۱۳۵. کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.    
۱۳۶. تهذیب، ج ۲، ص ۱۲۰.    
۱۳۷. معانی الاخبار، ص ۳۲۴.    
۱۳۸. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۷۰.    
۱۳۹. صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۹.
۱۴۰. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۷.    
۱۴۱. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۴.
۱۴۲. بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۲۵.    
۱۴۳. میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۶۵۲.    
۱۴۴. الکافی، ج ۲، ص ۱۴۸.
۱۴۵. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۲.    
۱۴۶. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۵۷.    
۱۴۷. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۵.
۱۴۸. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۸۰.    
۱۴۹. الانوار البهیه، ص ۳۱۹.    
۱۵۰. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۶۰.    
۱۵۱. معانی الاخبار، ص ۳۴۲.    
۱۵۲. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۶۴.    
۱۵۳. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۴۴.
۱۵۴. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۶۲.    
۱۵۵. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۶۲.    
۱۵۶. نمونه، ج ۲۵، ص ۱۷۲ - ۱۷۳.    
۱۵۷. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۴.
۱۵۸. المیزان، ج ۲۰، ص ۶۲.    
۱۵۹. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲.    
۱۶۰. مزمّل/سوره۷۳، آیه۵.    
۱۶۱. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۴.
۱۶۲. زبدة البیان، ص ۹۹.    
۱۶۳. الصافی، ج ۵، ص ۲۴۰.    
۱۶۴. الصافی، ج ۵، ص ۲۴۰.    
۱۶۵. زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۴.
۱۶۶. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۲.    
۱۶۷. زبدة البیان، ص ۹۹.
۱۶۸. زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۲ - ۱۱۳.
۱۶۹. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۴.
۱۷۰. المیزان، ج ۲۰، ص ۶۲.    
۱۷۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.    
۱۷۲. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۶۲ - ۱۶۳.
۱۷۳. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۳.    
۱۷۴. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۱.    
۱۷۵. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۷.
۱۷۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۱۷۷. علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۲۸.
۱۷۸. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۷۴.    
۱۷۹. فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۱۸۰. المیزان، ج ۱۸، ص ۲۹۹.    
۱۸۱. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۱۸.
۱۸۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۱۸۳. جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۲۱.
۱۸۴. جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۷۹ - ۱۸۲.
۱۸۵. التبیان، ج ۶، ص ۵۱۲.    
۱۸۶. الامالی، طوسی، ص ۴۵۵.
۱۸۷. روضة الواعظین، ص ۵۰۰.    
۱۸۸. سنن الترمذی، ج ۴، ص ۳۶۵.
۱۸۹. صحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۲۸.
۱۹۰. جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۸۱ - ۱۸۲.
۱۹۱. الاختصاص، ص ۱۸.    
۱۹۲. التبیان، ج۶، ص ۵۱۲.    
۱۹۳. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۱۱.    
۱۹۴. اسراء /سوره۱۷، آیه۱۶-۱۷.    
۱۹۵. الصافی، ج ۴، ص ۱۵۶.    
۱۹۶. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۶۳ - ۱۶۴.    
۱۹۷. معارج/سوره۷۰، آیه۲۳.    
۱۹۸. معارج/سوره۷۰، آیه۳۵.    
۱۹۹. تهذیب، ج ۲، ص ۲۴.
۲۰۰. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۹.    
۲۰۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵ ۱۷.    
۲۰۲. جامع البیان، ج ۳، ص ۲۷۹.
۲۰۳. الصافی، ج ۱، ص ۳۲۱.    
۲۰۴. فتح القدیر، ج ۲، ص ۳۸۱ - ۳۸۲.
۲۰۵. توبه/سوره۹، آیه۷۲.    
۲۰۶. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۵۰.    
۲۰۷. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۱.    
۲۰۸. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۲.    
۲۰۹. تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۱۲۰.    
۲۱۰. تهذیب، ج ۲، ص ۱۲۲.    
۲۱۱. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۵۲.    
۲۱۲. وسائل الشیعه، ج ۸، ص۱۵۷.    
۲۱۳. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۵۸.
۲۱۴. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۳۴.
۲۱۵. تهذیب، ج ۲، ص ۱۲۰.    
۲۱۶. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۴۹.    
۲۱۷. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۵.    
۲۱۸. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۲۳.
۲۱۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۲۲۰. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲.    
۲۲۱. شرح/سوره۹۴، آیه۷.    
۲۲۲. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۳۹۱.    
۲۲۳. احکام القرآن، ابن عربی، ج ۴، ص ۴۱۱.
۲۲۴. سجده/سوره۳۲، آیه۱۵ ۱۷.    
۲۲۵. زمر/سوره۳۹، آیه۹.    
۲۲۶. کنزالعرفان، ج ۱، ص ۲۱۹.
۲۲۷. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.    
۲۲۸. زبدة البیان، ص ۹۵.
۲۲۹. روضة الطالبین، ج ۵، ص ۳۴۶.
۲۳۰. المجموع، ج ۳، ص ۳.
۲۳۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۲۳۲. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۲۳۳. مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۱۸ - ۲۱۹.
۲۳۴. التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۳۰ - ۳۱.
۲۳۵. فتح العزیز، ج ۴، ص ۲۴۰.
۲۳۶. زادالمسیر، ج ۵، ص ۵۴.
۲۳۷. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۰۸.    
۲۳۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۸.    
۲۳۹. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۴.
۲۴۰. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۵.
۲۴۱. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۲۴۲. روح المعانی، ج۲۹، ص۱۱۲.
۲۴۳. المیزان، ج ۲۰، ص ۷۱.    
۲۴۴. مزمل/سوره۷۳، آیه۱۹.    
۲۴۵. ج۲۰، ص۷۱.    
۲۴۶. المیزان، ج ۲۰، ص ۷۱.    
۲۴۷. نمونه، ج ۲۵، ص ۱۸۹.    
۲۴۸. انسان/سوره۷۶، آیه۲۹.    
۲۴۹. انسان/سوره۷۶، آیه۲۶.    
۲۵۰. المیزان، ج ۲۰، ص ۶۹.    
۲۵۱. تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۲۴۲.    
۲۵۲. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۶۸.    
۲۵۳. مواهب الجلیل، ج۵، ص۵.
۲۵۴. الخلاف، ج۱، ص ۵۳۴.
۲۵۵. الفقه الاسلامی، ج ۱، ص ۱۰۱۰.
۲۵۶. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۲۵۷. البحر المحیط، ج ۸، ص ۳۵۹.
۲۵۸. روح المعانی، ج ۲۹، ص ۱۱۲.
۲۵۹. المجموع، ج ۳، ص ۳.
۲۶۰. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۲.    
۲۶۱. الاقناع، ص ۹۷.
۲۶۲. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲.    
۲۶۳. زادالمسیر، ج ۸، ص ۱۱۸.
۲۶۴. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۱ - ۱۷۲.
۲۶۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۸-۷۹.    
۲۶۶. المجموع، ج ۱۶، ص ۱۴۲.
۲۶۷. کشف اللثام، ج ۲، ص ۱۰.
۲۶۸. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۵۵.    
۲۶۹. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۲۷۰. المغنی، ج ۱، ص ۷۷۰.
۲۷۱. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۱ - ۱۷۲.
۲۷۲. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۱.    
۲۷۳. جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۱۲۶.
۲۷۴. المجموع، ج ۳، ص ۳.
۲۷۵. مغنی المحتاج، ج ۱، ص ۱۲۱.
۲۷۶. مواهب الجلیل، ج ۵، ص ۵.
۲۷۷. عمدة القاری، ج ۷، ص ۱۸۹.
۲۷۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۲۷۹. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۲.
۲۸۰. الام، ج ۱، ص ۸۶.
۲۸۱. مزمل/سوره۷۳، آیه۲-۴.    
۲۸۲. مسالک الافهام، ج ۱، ص ۲۲۰.
۲۸۳. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۲.
۲۸۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    &lspan class=darktag light_tagtag light_tagt;/ref> به معناspan class=tag light_taglt;/ref/spantag dark_tagی اضافه بر واجبات دیگر است مجمع البیان، ج ۶، ص ۲۸۳.    
۲۸۵. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۰۸.    
۲۸۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۲.    
۲۸۷. مزمل/سوره۷۳، آیه۴.    
۲۸۸. شرایع الاسلام، ج ۱، ص ۴۶.
۲۸۹. سنن ابی داود، ج ۱، ص ۲۹۸.
۲۹۰. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۶.
۲۹۱. الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۰۹.
۲۹۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۲۹۳. زبدة البیان، ص ۹۵.
۲۹۴. جواهر الکلام، ج ۷، ص ۷.
۲۹۵. اعانة الطالبین، ج ۱، ص ۳۰۸.
۲۹۶. زمر/سوره۳۹، آیه۹.    
۲۹۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۴.    
۲۹۸. الصافی، ج ۶، ص ۲۵۹.    
۲۹۹. التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۲۰۲.
۳۰۰. ق/سوره۵۰، آیه۴۰.    
۳۰۱. طور/سوره۵۲، آیه۴۸ ۴۹.    
۳۰۲. زبدة البیان، ص ۶۱.
۳۰۳. جامع البیان، ج ۲۶، ص ۲۳۱.
۳۰۴. بحارالانوار، ج ۸۰، ص ۱۳۳.    
۳۰۵. نورالثقلین، ج ۵، ص ۱۴۳.    
۳۰۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۰۷. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۵۳.    
۳۰۸. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۰۹. جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۷۵.
۳۱۰. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۱۱. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۲۷.    
۳۱۲. کشف اللثام، ج ۱، ص ۱۵۵.    
۳۱۳. حدائق، ج ۶، ص ۲۲۷.
۳۱۴. جواهر، ج ۷، ص ۲۷ - ۲۸.
۳۱۵. کشف اللثام، ج ۱، ص ۱۵۵.    
۳۱۶. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.    
۳۱۷. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۳۶۴.
۳۱۸. جواهرالکلام، ج ۷، ص ۲۷.
۳۱۹. الحدائق، ج ۶، ص ۲۴۰ - ۲۴۲.
۳۲۰. روضة الطالبین، ج ۱، ص ۴۳۰.
۳۲۱. المجموع، ج ۴، ص ۱۲.
۳۲۲. التمهید، ج ۱۳، ص ۲۱۴.
۳۲۳. قیام اللیل، ص ۱۹.
۳۲۴. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۲۵. مزمل/سوره۷۳، آیه۱-۲.    
۳۲۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۴.    
۳۲۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۳.    
۳۲۸. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۹-۳۰.    
۳۲۹. الصافی، ج ۵، ص ۱۸.    
۳۳۰. نورالثقلین، ج ۵، ص ۱۹.    
۳۳۱. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۳۲. الکشاف، ج ۴، ص ۱۷۹.
۳۳۳. جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۷۵.
۳۳۴. الکشاف، ج ۴، ص ۱۷۹.
۳۳۵. نمونه، ج ۲۵، ص ۱۹۴.    
۳۳۶. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۳۷. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۵۸.    
۳۳۸. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۳۹. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۴۰. زبدة البیان، ص ۹۶.
۳۴۱. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۴۲. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۴۳. نمونه، ج ۲۵، ص ۱۹۵.    
۳۴۴. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۹.    
۳۴۵. نمونه، ج ۲۵، ص ۱۹۵.    
۳۴۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۴۷. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۲۷.    
۳۴۸. احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص ۲۰.
۳۴۹. احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص ۲۰.
۳۵۰. التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۹۲.
۳۵۱. تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۱۲۳.    
۳۵۲. زبدة البیان، ص ۸۰.
۳۵۳. الحبل المتین، ص ۲۲۵.
۳۵۴. الحدائق، ج ۶، ص ۸۵.    
۳۵۵. مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۳۳۰.
۳۵۶. مستند الشیعه، ج ۵، ص ۱۸۶.
۳۵۷. جواهر الکلام، ج ۹، ص ۱۱۴.
۳۵۸. جواهرالکلام، ج ۷، ص ۱۸.
۳۵۹. ذخیرة المعاد، ج ۱، ص ۱۸۳.
۳۶۰. المبسوط، ج۱، ص۱۰۸.
۳۶۱. تذکره الفقهاء، ج۳، ص۱۶۱.
۳۶۲. مصباح المتهجد، ص ۱۵۱.
۳۶۳. کشف اللثام، ج ۱، ص ۲۲۳.    
۳۶۴. کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۲۶.
۳۶۵. الینابیع الفقهیه، ج ۳، ص ۳۳۰.    
۳۶۶. مصباح الفقیه، ج ۲، ص ۸.
۳۶۷. السرائر، ج ۱، ص ۳۰۸.
۳۶۸. الینابیع الفقهیه، ج ۴، ص ۷۲۹.    
۳۶۹. کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۲۶.
۳۷۰. کشف اللثام، ج ۱، ص ۲۲۳.
۳۷۱. الکافی، ج ۲، ص ۵۴۰.
۳۷۲. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۱.    
۳۷۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۹ ۱۱۰.    
۳۷۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۰-۱۹۴.    
۳۷۵. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۸۴ - ۹۱.
۳۷۶. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۸۷.    
۳۷۷. طور/سوره۵۲، آیه۴۸ ۴۹.    
۳۷۸. انسان/سوره۷۶، آیه۲۶.    
۳۷۹. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۵۴۴.
۳۸۰. مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۴۹.    
۳۸۱. جامع البیان، ج ۲۶، ص ۲۳۴.
۳۸۲. بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۳۱۳.    
۳۸۳. فتح الباری، ج ۸، ص ۴۵۹.
۳۸۴. بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۳۱۳.    
۳۸۵. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۵۴۴.
۳۸۶. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۲۵.    
۳۸۷. الکافی، ج ۲، ص ۵۳۸ .
۳۸۸. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۸۷ - ۲۰۰.    
۳۸۹. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲.    
۳۹۰. مزمّل/سوره۷۳، آیه۸.    
۳۹۱. المیزان، ج ۲۰، ص ۱۴۱.    
۳۹۲. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۴.    
۳۹۳. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۳۳.    
۳۹۴. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۱۹.    
۳۹۵. تفسیر سمعانی، ج ۶، ص ۸۰.
۳۹۶. الکشاف، ج ۴، ص ۱۷۶.
۳۹۷. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص ۴۰۶.    
۳۹۸. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۱ - ۵۰۰.    
۳۹۹. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۹۸ - ۲۰۶.    
۴۰۰. زبدة البیان، ص ۶۲.
۴۰۱. مجمع البیان، ج ۸، ص ۱۰۸.    
۴۰۲. سجده/سوره۳۲، آیه۱۶.    
۴۰۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹-۸۰.    
۴۰۴. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲.    
۴۰۵. مزمّل/سوره۷۳، آیه۸.    
۴۰۶. الصافی، ج ۵، ص ۲۴۱.    
۴۰۷. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۰۸.    
۴۰۸. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۸۳.    
۴۰۹. الکافی، ج ۲، ص ۴۷۹.
۴۱۰. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۴۹.    
۴۱۱. التبیان، ج ۱۰، ص ۱۶۴.    
۴۱۲. بحارالانوار، ج ۹، ص ۱۶۶.    
۴۱۳. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۴.    
۴۱۴. جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۶۴.
۴۱۵. جامع الخلاف و الوفاق، ص ۱۱۸.
۴۱۶. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۹.
۴۱۷. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۷۱.    
۴۱۸. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۹۸ - ۲۰۶.    
۴۱۹. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۷ ۱۸.    
۴۲۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶ ۱۷.    
۴۲۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.    
۴۲۲. الکافی، ج ۲، ص ۴۷۷.
۴۲۳. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۵۱.
۴۲۴. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۲۲.    
۴۲۵. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۸۹.    
۴۲۶. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۸.    
۴۲۷. مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۵۹.    
۴۲۸. dark tagspan class=span class=/spandark۶/۲۸۰/ویقول وسspan class= ائل الشیعه، ج tag light taggt؛۶، ص ۲۸۰.    
۴۲۹. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۸۹.    
۴۳۰. الصافی، ج ۱، ص ۳۲۲.    
۴۳۱. مجمع البیان، ج۲، ص۲۵۵.    
۴۳۲. نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۲۱.    
۴۳۳. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۱۵۰ - ۱۵۱.    
۴۳۴. مسند احمد، ج ۴، ص ۲۲، ۲۱۷.
۴۳۵. تهذیب، ج ۲، ص ۱۳۰.    
۴۳۶. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۷۹.    
۴۳۷. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۸۹ - ۴۹۰.    
۴۳۸. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۸۰.    
۴۳۹. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۲۷۴.    
۴۴۰. کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۴۶.
۴۴۱. حشر/سوره۵۹، آیه۱۰.    
۴۴۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۴۴۳. زمر/سوره۳۹، آیه۹.    
۴۴۴. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۵۰.
۴۴۵. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۲۳۹.    
۴۴۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۴.    
۴۴۷. مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۱۱.    
۴۴۸. زادالمسیر، ج ۶، ص ۲۳.
۴۴۹. لسان العرب، ج ۲، ص ۱۶.
۴۵۰. تاج العروس، ج ۳، ص ۲۴ «بیت».
۴۵۱. مزمّل/سوره۷۳، آیه۶ ۷.    
۴۵۲. التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۳۴.
۴۵۳. نمونه، ج ۲۵، ص ۱۶۷.    
۴۵۴. التبیان، ج ۱۰، ص ۱۶۰.    
۴۵۵. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۵۸.    
۴۵۶. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۵۰.
۴۵۷. نمونه، ج ۱۹، ص ۳۹۳.    
۴۵۸. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۷۶.
۴۵۹. البحر المحیط، ج ۸، ص ۳۵۵.
۴۶۰. التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۳۴.
۴۶۱. التبیان، ج ۱۰، ص ۲۱۹.    
۴۶۲. روح المعانی، ج ۱۵، ص ۴.
۴۶۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۴۶۴. ق/سوره۵۰، آیه۴۰.    
۴۶۵. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۶-۱۷.    
۴۶۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۲-۴.    
۴۶۷. التبیان، ج ۱۰، ص ۱۶۱ - ۱۶۲.    
۴۶۸. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۳۵.    
۴۶۹. المیزان، ج ۲۰، ص ۶۰.    
۴۷۰. التبیان، ج ۱۰، ص ۱۶۲.    
۴۷۱. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۱.    
۴۷۲. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۶۰ - ۱۶۱.    
۴۷۳. الصافی، ج ۵، ص ۲۴۰.    
۴۷۴. طه/سوره۲۰، آیه۱-۲.    
۴۷۵. التبیان، ج ۷، ص ۱۵۹.    
۴۷۶. الکشاف، ج ۲، ص ۵۲۹.
۴۷۷. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۴۷۸. بحارالانوار، ج ۸۴، ص ۱۲۷.    
۴۷۹. نمونه، ج ۲۵، ص۱۹۶.    
۴۸۰. مزمّل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۴۸۱. سنن نسائی، ج ۴، ص ۲۱۰.
۴۸۲. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۲۹۷.
۴۸۳. الدرالمنثور، ج ۲، ص ۳۱۰.
۴۸۴. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۳.
۴۸۵. جواهر الکلام، ج ۷، ص ۱۹۶-۱۹۷.
۴۸۶. اعانة الطالبین، ج ۱، ص ۲۹۱.
۴۸۷. المجموع، ج ۴، ص ۱۳، ۲۱.
۴۸۸. روضة الطالبین، ج ۱، ص ۴۳۱.
۴۸۹. نیل الاوطار، ج ۳، ص ۴۹.
۴۹۰. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۳.
۴۹۱. جواهر الکلام، ج ۱، ص ۲۰۰.
۴۹۲. الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۱۴ - ۱۰۱۶.
۴۹۳. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۷-۱۸.    
۴۹۴. الخلاف، ج ۱، ص ۵۳۳.
۴۹۵. المجموع، ج۴، ص۱۴.
۴۹۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۶.    
۴۹۷. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۳۲.    
۴۹۸. نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۴۹.    
۴۹۹. تهذیب، ج۲، ص۲۳۵.
۵۰۰. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۵۶.    
۵۰۱. مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۵۲.
۵۰۲. السرائر، ج ۱، ص ۲۰۲.
۵۰۳. کشف اللثام، ج ۱، ص ۱۷۰.
۵۰۴. نهایة الاحکام، ج ۱، ص ۳۲۶.
۵۰۵. الحدائق، ج ۱۱، ص ۲۷.
۵۰۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۲.    
۵۰۷. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۷۹.    
۵۰۸. جامع احادیث الشیعه، ج ۴، ص ۳۴۰ - ۳۴۲.
۵۰۹. معارج/سوره۷۰، آیه۲۳.    
۵۱۰. تحف العقول، ص ۱۱۷.
۵۱۱. وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۹.    
۵۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۸.    
۵۱۳. مائده/سوره۵، آیه۴۸.    
۵۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۳.    
۵۱۵. کشف اللثام، ج ۱، ص ۱۶۷ - ۱۶۸.    
۵۱۶. جواهر الکلام، ج ۷، ص ۳۰۰ - ۳۰۱.
۵۱۷. کشف اللثام، ج ۱، ص ۱۶۸.    
۵۱۸. کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۲۴.



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تهجد».    






/spanspan class=طه/سوره۲۰، آیه۱-۲.    
/span/span



جعبه ابزار